سایر منابع:
سایر خبرها
خوان هشتم؛ رستم ایران همچنان زنده است
بر شما... اگر رهبرم سید علی دستور بدهد که لباس نظامی بپوشم! روایت هفدهم: تسبیح یادگاری پدری شاید در این چند روزه خاطره محمود کریمی مداح اهل بیت(ع) را شنیده باشید. او در این خاطره گفته بود که بعد از تمام شدن مراسم عزاداری در اتاقی از هیات نشسته بودیم، مردی با عصبانیت وارد اتاق شد و گفت چرا به این خانم های بدحجاب که به هیات آمدند اعتراض نمی کنید و به حاج قاسم سلیمانی رو می کند ...
وقتی حاج قاسم “مهندس پرواز” ایرباس می شود
برگردم که با توجه به تهدیدشان ممکنه ما رو بزنن، یا اینکه به خواسته شان عمل کنم. حاج قاسم گفت: کار دیگه ای نمیتونی بکنی؟ گفتم: نه. گفت: پس بشین! آقای رحیمی مهندس پروازمان بین مسافرها بود، صدایش کردم. داخل کابین گفتم؛ لباس هات رو در بیار. به حاج قاسم هم گفتم: حاج آقا لطفاً شما هم لباس هاتون رو در بیارید. حاج قاسم بی چون و چرا کاری که خواستم انجام داد. او لباس های مهندس فنی را پوشید و ...
روایت خواندنی خبرنگار چهارمحالی از همراهی با سردار دل ها/ دیدار با حاج قاسم بزرگ ترین افتخار زندگی ام بود
وارد خوزستان می شود، همین طور در تصوراتم بودم که با صدای هلی کوپتر به خودم آمدم و دیدم که مردم دست از پا نمی شناسند، انگار نه انگار که سیلی در کار بوده یا عزیزانشان را از دست داده اند، همانجا بود که در ذهنم جرقه ای زده شد که نکند مهمان خوزستان حاج قاسم سلیمانی باشد. نمی توانم احساسم را بیان کنم اما برایم افتخاری بزرگ تر از این نبود که بتوانم کسی که یک عمر عاشقش بودم و برایم مثل یک پدر ...
حاج قاسم نهیب زد: فرزند شهید را از جایش بلند نکن!
کن به آرزویم یعنی شهادت برسم - بعد از مراسم حاج قاسم به سمت ماشینشان حرکت کردند. من مشکلاتی داشتم که باید حتماً آن ها را شخصاً با ایشان درمیان می گذاشتم. افراد همراه حاج قاسم خیلی زیاد بودند و من نمی توانستم به ایشان برسم. همان جا بلند گفتم حاج آقا تو را به فاطمه زهرا (س) بایست من با شما کار دارم. یکدفعه این جمعیت که داشتند می رفتند، ایستاد. حاجی همه را زد کنار آمد سمت من و گفت بله کی من ...
حاج قاسم گفت: دعوا نکنید! تسبیح مال تو، انگشتر مال خواهرت
کاری داشتیم با هم انجام می دادیم، ورزش، خرید، کلاس و... . آن روز مادرم لیستی داد تا برای مهمانی شب، میوه و مواد غذایی تهیه کنیم. با خواهرم راهی خیابان شدیم. هوا رو به تاریکی بود. بعد از چند دقیقه قدم زدن، یک میوه فروشی را از دور دیدم و به خواهرم گفتم: همین جا خرید را انجام دهیم، من دیگر توان راه رفتن ندارم، از خطوط عابر پیاده گذشتیم و وارد میوه فروشی شدیم. کسی آن جا نبود به غیر از یک ...
وقتی راننده تاکسی حاج قاسم را نشناخت
، خودش بود. با خود گفتم: ای وای! چرا همان اول او را به جا نیاوردم، چرا این حرف ها را به او گفتم. چند دقیقه مات مبهوت بودم که از من پرسید: جوان زندگی ات چطور است، با گرانی چه می کنی؟ نگاهی به او انداختم و گفتم: اگر شما که در ماشین من هستی، سردار سلیمانی باشی من هیچ مشکلی در زندگی ندارم. امیرالمؤمنین در قسمتی از نامه اش به مالک اشتر می فرماید: بدان، بهترین چیزی که حسن ظن ...
روایت دست اول از آزادسازی بوکمال/ تاکتیک هایی که کمر داعش را شکست
اسمت سجاد بود یا سید؟ گفتم بله سیدحسن هستم. به حبیب گفتم اشکال ندارد من هم کنارتان بنشینم؟ با رویی گشاده گفت: بنشین عزیزم چه اشکالی دارد. بعد رو به حاج کامل کرد و گفت: این جوان مترجم شما هستند این چیز هایی که ما می گوئیم متوجه می شوند. گفت بله. گفت پس بنشین. حاج قاسم به من لطف داشت دستی به سر و رویم کشید و محکم گوشه ی لپم را کشید. صورت استخوانی و کشیده ام به دست حبیب متبرک شد. حسابی متحیرشده بودم ...
دل نوشته های خودتان را برای حاج قاسم سلیمانی اینجا بنویسید
...> خاتمش مهر به دلهاست خدا میداند دشمنش کشت ولی زنده تر از زندگی اش خون او عنصر احیاست خدا میداند بهر خونخواهی او قدس بپا می خیزد پرچم نصر هویداست خدا میداند علی اعظم خسروی * اقتباس از غزلی از حافظ فردا سیزدهم دی ماه 1399، یک سال از آن بامداد خونین فرودگاه بین المللی بغداد می گذرد. روز، ساعت و مکانی که حاج قاسم سلیمانی برای همیشه در دل مردم ایران جاودان شد. یک ...
عصبانیت سردار سلیمانی از حق ماموریتی که به او دادند /عکس انداختن دو جوان بدحجاب با سردار
. بعد از حدود دو ساعت از دفتر آقای وحیدی تماس گرفتند و گفتند سردار سلیمانی کارشان تمام شده است. من هم دنبال آقای سلیمانی رفتم. آن روز مثل الان نبود که قبل از انتصاب مسئولین شایعه ها بپیچد. از طرفی نیروهای مسلح هم دنبال شایعات نبودند وقتی از دفتر آقای وحیدی برمی گشتیم به حاج قاسم گفتم: حاجی خیر باشه، این طرف ها آمدی؟ حاج قاسم گفت: قرار است بیاییم اینجا خدمت کنیم به حاج قاسم گفتم قرار است ...
خاطرات و خصلت ها
...> احترام به والدین فاطمه افضلی / خبرنگار مادربزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می روم شما هم ...
حاج قاسم سردار دغدغه مند جبهه فرهنگی بود
یکی از صاحبنظران فرهنگی گفتگو می کردم، ایشان می گفت مؤسسه مردم نهاد آن ها کار تحقیق روی سبک زندگی شهدا را از سرگذشت پژوهشی شهدا توسط مؤسسه حماسه ثارالله کرمان الگو گرفته است. مؤسسه ای که به همت حاج قاسم تشکیل شده بود. همین سرگذشت پژوهی که شما اشاره کردید، یکی از ابتکارات ماندگار حاج قاسم در عرصه فرهنگی است که می شود از چند بُعد آن را بررسی کرد. اول اینکه حاج قاسم دانشگاهی ها (اساتید و ...
حاج قاسم فراجناحی بود، ولی خط قرمزش ولایت بود/ حاج قاسم با پوتین ارتباط تنگاتنگی داشت
مادر حاج قاسم بیمار و در بیمارستان کرمان بستری بودند. شهید پورجعفری هم می دانید که یار همیشه همراه حاج قاسم بود. چند روزی در خانه نشست که بازنشسته شود. چند روز بعد آمد و گفتم چطور شد که برگشتید؟ گفت چه می دانی چه اتفاقی افتاده است. گفت حاج قاسم من را صدا زد و گفت حاج حسین شما هنوز مو در صورت نداشتی که نزد من آمدی در جبهه، امروز می خواهی من را تنها بگذارید؟ تا در قبر هم بخواهم بروم باید همراه من باشید ...
روایتی ناشنیده از آخرین روز زندگی حاج قاسم
عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد ... یکی گفت: حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرید. حاج قاسم با لبخند گفت: می ترسین شهید بشم؟ باب صحبت باز شد و هر کسی حرفی زد: شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه است! ، حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم ... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد. خیلی آرام و شمرده شمرده گفت: میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش. میوه رسیده اگه روی درخت بمونه پوسیده می شه و خودش میفته ...
حاج قاسم فراجناحی بود، ولی خط قرمزش ولایت بود/حاج قاسم با پوتین ارتباط تنگاتنگی داشت
... شما همزمان با فرماندهی شهید سلیمانی در سپاه قدس نماینده ولی فقیه شدید. دو سال بعد از آن بود. در یک سفری من با حاج قاسم به کرمان همراه بودیم. ساعت 11:30 و یا دوازده شب به کرمان رسیدیم. برادر خانم ایشان آقای نامجو آمد و ایشان را سوار کردند و منزل نامجو رفتند. تا برگشت که در هواپیما کنار هم قرار گرفتیم. من به حاج قاسم رو کردم و گفتم این کاری که دیشب کردید من را ناراحت کرد و تا صبح ...
گفتگو با سید محسن حکیم| حاج قاسم گفت 4 هزار نیروی ایرانی و 12 جنگنده پشت مرز آماده اند
. حفاظت و مسائل دیگر. ما تاکید می کردیم که ایشان حتما در تیررس و مورد هدف است. حاج قاسم می گفت من با این حجم حرکت و فعالیتی که دارم نمی توانم این مسائل را رعایت کنم و اگر بخواهم کارم را انجام دهم، باید خطرات را هم به جان بخرم. منظور این است که ایشان خودش را از چند سال قبل برای شهادت آماده کرده بود. به ایشان گفتم فراق شما برای ما خیلی سخت است، به ویژه برای ما که عمویمان شهید ...
عاشقانه های سردار سلیمانی با خانواده شهیدان حاجی بابایی / بوی ابوالقاسم و علیرضا را می دهی ...
حاج قاسم روشن شود. دست خودش نبود هر جا نشانی از رزمندگان شهیدش بود بی اختیار راهی سرزمین عشق می شد تا با استشمام بوی مردان آسمانی سفری ملکوتی را برای دقایقی هر چند کوتاه آغاز کند. پس بی درنگ گام در مسیر خانه ای می گذارد که نشانه هایی از شهیدان و رزمندگان را در خود محبوس کرده، کاشانه ای که شاهد عروج دو شهید و خِس خِس نفس های سه جانباز و رزمنده است. حضور حاج قاسم در منزل پدر ...
فرزندان شهدا دوباریتیم شدند/حاج قاسم اجازه ندادبه سوریه بروم
که من عکس می گرفتم مرا صدا می زد و می گفت نگیر! این هنرمند عکاس با بیان اینکه همیشه از خودم می پرسیدم با وجود این همه عکاس هست چرا به من می گوید، عکس نگیر، تصریح کرد: یک روز در حسنیه سپاه محمدرسول الله فقط من برای عکاسی حضور داشتم اما بازهم مرا صدا زد و گفت شما عکس نگیر! وی ادامه داد: به حاج قاسم گفتم چرا نگیرم؟ و او پاسخ داد اگر من روز قیامت با بابای شهید شما روبرو بشوم ...
سردار فضلی: حاج قاسم یک نمونه از سربازان امام بود
خوزستان می آیند و آن تشییع بی نظیر برگزار شد و بعد به خراسان می آیند و مجد و عظمت حضور مردم بی نظیر است. بعد هم به کرمان رفتند. خدا می داند که اگر همه شهرها و استان های کشور هم فرصت پیدا می کردند، عین همین بود. کما اینکه راهپیمایی کردند و با نبود حاج قاسم هم به خیابان ها آمدند و عرض ارادتشان را رساندند. این هم برای نظام مقدس اسلامی یک پدیده کم نظیر است. مراسم تشییع امام که ویژه و خاص است. اما ...
ماجرای نذر صلوات حاج قاسم برای سلامتی مردم گیلان چه بود؟+ فیلم
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت ، مدافعان گیلانی حرم در عملیات آزادسازی شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا در سوریه حماسه ساز شدند به طوری که سردار شهید قاسم سلیمانی در جمع آنان حضور یافت و جملاتی به یادگار گذاشت که تا ابد در ذهن این رزمندگان و مردم دیار میرزاکوچک حک شد. شهرهای شیعه نشین نبل و الزهرا که در 20کیلومتری حومه شمالی حلب و 40کیلومتری مرز ترکیه در مسیر حلب اعزاز در شمال سوریه قرار ...
آخرین دیدار سید با سردار
و من شبش چند قرار داشتم. به حاج قاسم گفتم قرارهای شب را لغو می کنم. چون ما معمولا پس از نماز مغرب دیدار می کردیم. گفتم نماز را می خوانیم و جلسه را آغاز می کنیم. معمولا 6 یا 7 ساعت صحبت می کردیم. حاج قاسم گفت نه، نیازی به زمان نیست. من وقتتان را نمی گیرم. فقط آمده ام خودت را ببینم. کاری ندارم. موضوعی برای بحث هم ندارم. چند هفته پیش این جا بودم. گفت بیش از یک ساعت وقت شما را نمی گیرم. بنشینیم و ...
ناگفته هایی از جنایت کثیف داعشی ها در آمرلی/ حاج قاسم کاری کرد که این گروه تروریستی دیگر نتوانست وارد ...
زده بودند؛ به او گفتیم حاج قاسم خانه ات را تغییر بدهید او قبول نکرد و گفت فرق من با مردم چی هست در مورد من چی فکر می کنید. مشاوره نیروی قدس سپاه پاسداران، به حضور و فداکاری ابوالمهدی المهندس برای مردم خوزستان در سیل اشاره کرد و گفت: ابوالمهدی المهندس فقط 40 دستگاه اطلس غول پیکر برای خوزستان آورد و مردم را نجات داد. سردار اهوازیان در ادامه به حضور حاج قاسم در خوزستان اشاره کرد ...
محسن رضایی: هدف انقلاب اسلامی، آبادانی دنیا و آخرت مردم ایران است
خبرگزاری میزان - محسن رضایی ظهر روز جمعه دوازدهم دیماه در ادامه بازدید های خود از مناطق محروم خوزستان ، وارد محله منبع آب شد و با اهالی این منطقه گفتگو کرد. در جریان این بازدید با تصمیم ساکنان محله، نام منطقه منبع آب، به محله شهید سلیمانی تغییر نام پیدا کرد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در مسجد محله شهید سلیمانی اهواز با تسلیت ایام فاطمیه و گرامیداشت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی ...
حضور سردار سلیمانی در خانه پدری جهانگیری / حاج قاسم به مادر جهانگیری چه گفت؟ + فیلم
نوروز یا اگر کار رسمی داشتم به کرمان می رفتم و به مادرم سر می زدم. جهانگیری ادامه داد: سردار سلیمانی همان طوری که به خانواده شهدای دیگر سر می زد حتما به خانواده و مادر من نیز سرکشی می کرد. سردار سلیمانی مثل یک عضو خانواده نسبت به خانواده شهدا دلبستگی و وابستگی داشت و این دلبستگی و وابستگی نیز متقابل بود. وی ادامه داد: عید نوروزی بود و من آنجا بودم. مادرم بعد از سال تحویل به همه ...
ضرورت وجود بصیرت، آگاهی و هوشیاری در نیروهای مسلح
سرویس : خوزستان - زمان : شناسه خبر : 1011054 به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اندیمشک، حجت الاسلام محمد خاکی امروز (شنبه 13 دی) در آئین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی که در تیپ سه المهدی سپاه اندیمشک برگزار شد، با اشاره به شخصیت شهید سلیمانی اظهار کرد: شهید سلیمانی از محبوبیت خاصی میان مردم برخوردار بود و عزت داشت که نه تنها هموطنان وی، بلکه افراد زیادی که با افکار و خط و خطوط و بعضی ...
حاج قاسم از عراق و سوریه پیگیر وضعیت والدین شهدا بود
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: وقتی ابراهیم شهریاری را برای گفتگو به ما معرفی کردند گفتند ایشان سرتیم حفاظت حاج قاسم در کرمان بوده است، اما همان ابتدای همکلامی تکلیف ما را روشن کرد که من دوست و همرزم حاج قاسم هستم. با ابراهیم شهریاری به گفتگو نشستم تا از حاج قاسم برایم بگوید؛ از رزم او در جنگ تحمیلی تا بعد از جنگ و نامه ای که به مقام معظم رهبری نوشته و خواسته بود تا اذن جهاد در شرق کشور و برقراری امنیت را به او بدهد. از روز های خادمی شهدای حاج قاسم در کرمان تا فرماندهی اش در می ...
شهید پاشاپور دفاع از حرم را مقدم بر همه کارها می دانست/ پیش بینی حاج قاسم از نحوه شهادت "آقای اصغر"
خبر سردار منزل بودند؟ چه حال و هوایی داشتند؟ از خصوصیات سردار چیزی برای شما می گفتند؟ در حد خاطرات کوچک هم هست لطفا بفرمایید؟ شبی که حاج قاسم به شهادت رسید، اصغر آقا منزل بودند، دو شب بود منزل نیامده بودند، خیلی خسته بودند، گفتند که لباسهایشان را تمیز کنم، چون فردا صبح ساعت 8 می خواهم سرکار بروم، گفتم فردا جمعه است یک استراحتی کنید، گفتند نه کار دارم باید حتما بروم، اینها را که گفتند و ...
پیش بینی حاج قاسم از آینده داعش / جزئیاتی از نحوه مذاکره سردار سلیمانی با روس ها
، حاج قاسم به من گفت حاج احمد یادت هست در عملیات بیت المقدس، لشکر 5 [عراق] چقدر به من فشار آورد؟ گفتم من یادم است ولی تو چرا یادش افتادی؟ گفت چند روز پیش فرمانده لشکر 5 عراق - البته نه همان فرمانده زمان جنگش- آمده دو زانو نشسته جلوی من گفته من چکار کنم؟ ماموریت من چیست؟ بعد می گفت قدرت خدا را ببین که این لشکری که آن روز دمار از روزگار ما درآورد، امروز فرمانده اش آمده دوزانو از من کسب تکلیف می کند ...
همرزم شهید سلیمانی: حاج قاسم ذوبِ در ولایت بود
کرده بودند و ایشان پس از انجام مراسم در حال برگشت به کرمان بود که یکدفعه از ته دل آهی کشید و با دست بر روی زانوی خود زد. گفتم حاجی چه شده که پاسخ داد، چهار روز است که از آقا (مقام معظم رهبری) بی خبرم. وی ادامه داد: به ایشان گفتم مقام معظم رهبری در جریان فوت پدر شما هستند ولی حاج قاسم گفت، این ها بهانه است. شهریاری به تشییع پیکر مطهر نخستین شهید مدافع حرم اشاره کرد و گفت ...