رابطه شیطانی نوعروس تهرانی با مدیرش لو رفت
سایر منابع:
سایر خبرها
تبرئه زوج جوان از قتل مادر
ویلا مال خواهرم است، اگر قرار است ویلا را بدهد باید نصف آن را به نام خواهرم بکند. من عصبانی شدم و گفتم باید به من سهم بیشتری بدهد و با مادرم سر این موضوع جرو بحث کردیم. مادرم گفت سند در خانه نیست و در بانک است و آن را نمی دهد. بعد ما یک چمدان از لباس های همسرم را که در خانه مادرم بود، جمع کردیم و از آنجا بیرون رفتیم. من از ترس اینکه خواهرم به من تهمت قتل بزند نگفتم به خانه مادرم رفته بودم ...
مادر بیمار دخترش را در خواب کشت
افغانستان بود دستگیر شد. پس از انتقال مجروحان به بیمارستان مشخص شد محدثه 11 ساله به علت شدت جراحت و خونریزی به قتل رسیده است، اما فرزانه 23 ساله و دختر کوچکش از مرگ نجات یافتند. داماد خانواده که تنها شاهد این ماجرا بود به مأموران گفت: مادرزنم طاهره بیماری روانی دارد و دارو مصرف می کند. او قبلاً یک بار ازدواج کرده و طلاق گرفته بود و از این ازدواج دو دختر دارد دختر بزرگش چندی قبل ...
نبش قبر مادر به خاطر 20 سکه طلا
شدم مادرم فوت شده از ترس خواهرم سکوت کردم و به او نگفتم که ساعتی قبل مادرم را دیده بودم. وی ادامه داد: است باور کنید من دستی در مرگ مادرم نداشتم و بیگناه هستم. مادرم 20 سکه پهلوی در خانه نداشت و خواهرم به دروغ چنین ادعایی را مطرح کرده است . شادی نیز اتهام مشارکت در سرقت را منکر شد و گفت: من اصلا نمی دانستم مادر همسرم در خانه اش سکه های پهلوی دارد . مادرشاهین به خاطر ایست قلبی ...
برائت زوج جوان از قتل بعد از نبش قبر
و قرار بود بزودی با هم عقد دائم کنیم. آن روز مادرم سوسن را به خانه اش دعوت کرده بود به همین خاطر به آنجا رفتیم و سپس چمدان همسرم که حاوی وسایل شخصی اش بود و از مدت ها قبل در خانه مادرم جا مانده بود را برداشتیم و به خانه مان رفتیم. اظهارات این مرد شک مأموران را بیشتر کرد و مأموران به تحقیقات میدانی پرداختند و به سراغ همسایه ها رفتند که همسایه ها عنوان کردند آن شب خسرو با مادرش دعوا کرده بودند و ...
دستان خون آلود افسر ارشد نظامی در تهران
به تازگی توانسته بود یک شرکت تجاری سازی را تاسیس کند، برادرم کارشان تجاری سازی شرکت های دانش بنیان بود و روز 19 آبان ماه دانیال با مادربزرگم تماس گرفت و گفته بود که قرار است برای مشورت کاری به باغ یکی از دوستانش در دماوند برود. وی افزود: برادرم مدتی بود با یک مرد آشنا شده بود و از آنجا که من از همه کارهایش با خبر بودم شنیده بودم که می خواهد برای مشورت کاری پیش مرد آشنا برود و آن روز با ...
فریبکاری که رودست خورد!
خواستم برایم یک دستگاه رایانه تهیه کند. او نیز قبول کرد و این گونه بعد از خرید رایانه همه اوقاتم را به چت کردن با افراد غریبه و جست و جو در شبکه های مختلف می گذراندم. دیگر تقریبا همسرم را فراموش کرده بودم و با آن که باردار بودم توجهی به خانه داری و همسرم نداشتم. اعتراض های همسرم نیز بی فایده بود چرا که در یکی از همین چت کردن ها با جوانی ساکن مشهد آشنا شدم و با او ارتباط برقرار کردم، اما هیچ گاه ...
اعتراف به قتل قناد برای سرقت میلیاردی
او را ندیده بودم. دوستم فریبرز او را به من معرفی کرد. واقعیتش فریبرز نقشه سرقت و قتل را طراحی کرد. با فریبرز چند سال است که رابطه داری؟ سال قبل یخچالمان خراب شد و نیاز به تعمیر پیدا کرد که از طریق فضای مجازی با فریبرز که در کار تعمیرات وسایل خانه بود آشنا شدم و او برای تعمیر یخچال به خانه ام آمد و از آن روز به بعد ما با هم رفت و آمد داشتیم. فریبرز گفته که شما ...
تبرئه از قتل مادر پس از نبش قبر
شهین عقد موقت کردم. آن روز مادرم شهین را دعوت کرده بود به همین خاطر به آنجا رفتیم و بعد از ساعتی چمدان همسرم راکه در خانه مادرم جا مانده بود، برداشتیم و به خانه مان رفتیم. وقتی متوجه فوت مادرم شدم از ترس حرفی نزدم و گفتم چند روزی است مادرم را ندیده ام. او در خصوص درگیری با مادرش گفت: مدتی قبل به خاطر سند خانه با مادرم اختلاف داشتم. آن روز دوباره سر این موضوع بحثمان شد و مادرم گفت سند ...
اسرار شهلا
با این خانواده دارد تا اینکه پس از دستگیری اش معلوم شد که وی همسر صیغه ای ناصر محمدخانی است و مدت هاست که زندگی مخفیانه ای با او دارد. بعدها شهلا در جریان رسیدگی به پرونده اش گفت که وقتی فقط 13سال داشته عاشق ناصر محمدخانی شده بود؛ من در یک خانواده پرجمعیت در جنوب تهران زندگی می کردم. عاشق فوتبال بودم و بعد عاشق ناصر شدم و می خواستم هر طوری شده او را ملاقات کنم. پرونده شهلا تراژدی عشق، نفرت و حسادت ...
رازگشایی از معمای قتل پیرمرد تنها
و دستگیر شد. متهمان دیروز در جریان تحقیقات در پلیس آگاهی جزئیات قتل را تشریح کردند. بهروز به ماموران گفت: پنج سال قبل با همسرم که دو فرزند از ازدواج اولش داشت، آشنا شده و ازدواج کردم. بنگاهدار بودم که با شیوع کرونا وضع مالی ام به هم ریخت و مسافربر شدم. یک روز دوستم مهرداد سراغم آمد و مدعی شد پیرمرد تنهایی را می شناسد که وضع مالی اش خوب است و می توانیم از او سرقت کنیم. چون پیرمرد را می ...
گروه جهادی حجت هراتی راه پسرمان را ادامه می دهد
بهداشت زاهدان است و من هم متولد سال 58 و خانه دار هستم. البته در ساخت و تهیه صنایع دستی هم فعالیت دارم. زود ازدواج کردم و الان 24 سال است که با همسرم زیر یک سقف زندگی می کنیم. خدا سه فرزند به ما داد که آقاحجت پسر بزرگ خانواده متولد 19 آذر 76 در زاهدان است. دو فرزند دیگرم آقاطه کلاس دهم و خواهر شهید یسناخانم کلاس اول است. تا موقعی که آقاحجت کلاس اول بود ما به خاطر کار همسرم در نیکشهر ساکن بودیم. بعد ...
همت بلند یک زن/ آچار به دست شدم تا به آرزویم برسم
چه که باشد راهی است که علاقه و اعتقاد راسخ به موفقیت، تنها مشوق او برای فعالیت در این شغل شده است. ژیلا قهرمانی، بانویی 30 ساله و البته اولین بانوی مکانیک در تبریز و دارنده شرکت امداد خودرو است که اعتقاد دارد بانوان نیز می توانند در تمام عرصه ها فعالیت کنند. ▪️علاقه بسیاری به شغل خودم دارم وی ادامه داد: تحصیلاتی در این زمینه دارم؛ البته بعد از اینکه تحصیل در رشته کامپیوتر ...
گفت وگو با جانباز نخاعی، شیمیایی و قطع عضو مهرداد سراندیب (بخش دوم و پایانی) بزرگ ترین اشتباهی که کردم!
طول کشید با سختی گرفتم. البته در سپاه هم شرایطی فراهم شد که در دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه در عرض یک سال فشرده، کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی را گرفتم که این کلاس ها هر روز به استثنای پنج شنبه و جمعه برگزار می شد. یعنی 7 صبح تا 12 سرکار و 1 تا 6 بعدازظهر و گاهی هم طولانی تر سرکلاس و پس از رسیدن به خانه هم تا 12-1 نیمه شب مشغول خواندن و مطالعه ی دروس و بعد هم که حالت اشتغال بودم، بازنشسته ...
(پروانه های شهر دمشق) را بشناسید/زندگینامه شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده + عکس
وصیت نامه خود را می نویسم. علت رفتن به جنگ من نمی خواهم که عمرم بی ثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی می خواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد.من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهل بیت(ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه می نمایم و می روم تا انتقام سیلی حضرت زهرا(س) را بگیرم. توصیه به وحدت من از مردم ...
فیلم رابطه جنسی زن خیانتکار در دستان شوهرش
. من هم که دوست داشتم این جوان را از نزدیک ببینم، بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم و در یک رستوران به دیدارش رفتم. از آن روز به بعد مدام با هم در مکان های مختلف قرار می گذاشتیم. او چنان با حرف هایش مرا خام کرده بود که گاهی فقط منتظر تماس او بودم. در روزهای اول این آشنایی فکر می کردم همه چیز یک ماجرای شوخی و تفریح گونه است اما کم کم دیدارهای مخفیانه ما به مکان های خصوصی کشیده شد و از یک ارتباط عادی ...
رفتار مشکوک پسر بعد از مرگ مادر
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، ساعت یک بامداد دوشنبه 22 دی مأموران کلانتری 133 شهرزیبا از سقوط مرگبار زن میانسالی خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای علت مرگ زن 53 ساله صادر شد. در بررسی های اولیه مشخص شد که این زن به علت سقوط از بالکن خانه مجروح و به بیمارستان منتقل شده، اما ساعتی بعد جان باخته است این در ...
تجربیات خرید تور مالزی که حتما باید بدانید
نیز یکی از فصل های مورد علاقه گردشگران برای سفر به این کشور می باشد. میانگین دمای هوا در این فصل بین 31 تا 35 درجه سانتی گراد است و در این فصل هوا گرم و مرطوب است. استفاده از جزایر مالزی در این فصل افزایش چشمگیری پیدا می کند. در سفر به مالزی حتما چتر به همراه داشته باشید زیرا کشوری استوایی با بارش های فراوان در اکثر ماه های سال می باشد. هزینه های سفر به مالزی اگر دغدغه اصلی ...
تعجب حاج قاسم از ازدواج یک دختر شهید/ سردار گفت: تا پیکر شهدا نیاید روی آمدن به مازندران را ندارم
اینطوری باز هم عروسی شرکت نمی کنی. گفتم نه حتماً می آیم. عروسی درست مقارن شد با روز شهادت سردار سلیمانی. من نیمه شب در کانال تلگرامی خبر شهادت را متوجه شدم و بسیار ناراحت بودم، صبح زود دیدم کوثر هم تماس گرفت و به شدت گریه می کرد. پرسید مامان شنیدی چه شده؟ مدام خاطره دیدارش را به یاد می آورد. لحظاتی بعد با همسرش آمدند خانه ما. به او گفتم: مادر جان من نمی روم عروسی با این وضع، شما بروید بد نشه. کوثر با ناراحتی گفت: مامان حالت خوبه؟! حاج قاسم شهید شده من برم عروسی؟ واقعا وضع روحی خوبی نداشتیم. انگار داغ از دست دادن شهیدمان دوباره زنده شده بود. منبع: فارس انتهای پیام/ ...
رابطه پنهانی زن تهرانی با دوست شوهرش به جنایت ختم شد
پلیس تلاش خود را برای دستگیری سینا آغاز کرده بود، این مرد خود را به مأموران معرفی کرد. او گفت: من فرهاد را به قتل رساندم؛ او به همسرم نظر داشت و با او رابطه برقرار کرده بود به همین دلیل هم او را به قتل رساندم. متهم گفت: چند سال قبل در یک رستوران که فرهاد صاحب آن بود، مشغول به کار شدم. مدتی بعد از من دختری به نام شبنم در آن رستوران مشغول به کار شد. من به شبنم علاقه مند شدم و از او ...
قتل مدیر رستوران برای ارتباط پنهانی
...: چهار سال قبل با همسرم نازی آشنا شدم. آن زمان شرایط ازدواج نداشتم به همین خاطر چند سالی صبر کردم تا اینکه دو سال قبل به خواستگاری نازی رفتم و با هم عقد کردیم. دو سال هم نامزد بودیم و تیرماه امسال ازدواج کردیم. متهم ادامه داد: نازی در یک رستوران مشغول کار بود. دو ماه از ازدواج ما گذشت تا اینکه متوجه شدم او با مدیر رستوران رابطه پنهانی دارد، حتی با هم یک سفر هم به شمال رفته بودند. در ...
تجاوز تازه داماد تهرانی به دختر نوجوان
. پس از آن رومینا تهدید کرد که اگر روابط مان را ادامه ندهیم خودکشی می کند. من هم موضوع را به پدر و مادرش گفتم. حتی یکبار هم که می خواست رگ دستش را بزند خودم مانع کارش شدم و قضیه را به پدرش گفتم. متهم در ادامه افزود: برای اینکه رومینا از من دل بکند حتی حاضر شدم به او پول بدهم اما قبول نکرد. او با همسرم هم تماس گرفته بود و زندگی ام در آستانه نابودی بود. به همین خاطر جواب تلفن هایش را ندادم ...
کاسبی زن معتاد با عقد موقت!
و قاچاقچیان به خانه ما رفت و آمد می کردند. هنوز یک سال بیشتر از آغاز زندگی مشترک من و سهراب نگذشته بود که او را به جرم حمل مقادیر زیادی موادمخدر دستگیر کردند و آن منزل که پاتوق استعمال موادمخدر بود، پلمب شد. بعد از این ماجرا، من هم که معتاد بودم آواره کوچه و خیابان شدم ولی گاهی به ملاقات همسرم می رفتم و به او دلداری می دادم. بالاخره یکی از اهالی محله اتاقک مخروبه ای را در ...
از ازدواج زودهنگام تا تلافی هیجانی
فرصتی پیدا کنم و از خانه فرار کنم تا اینکه خواهرم ازدواج کرد و گفت از این خانه راحت شدم. همین جرقه ای در ذهن من ایجاد کرد که پس من هم باید ازدواج کنم. چند ماه قبل با پسری آشنا شدم که هفت سال از خودم بزرگتر بود سریعا به او وابسته شدم. محبت هایی را که نیاز داشتم از سمت او به دست می آوردم. به اصرار مادرم ما ظرف یک ماه عقد کردیم و چون خانواده همسرم با ازدواج ما موافق نبودند، به ماه عسل اکتفا ...
دلایل افزایش طلاق های زودهنگام
دوست اجتماعی بودیم، به نوعی هم همکار بودیم، به نظرم پسر متین و موقری می آمد، وقتی درخواست دوستی داد، با خودم فکر کردم حالا که دیگر مرز 30 سالگی را رد کره ام، خوب است کم کم فکر یک رابطه جدی که منجر به ازدواج می شود، باشم، حدود 4 ماه با حمید دوست بودم او هم مثل من متولد سال 67 بود البته من چند ماهی بزرگتر بودم، به هم علاقه مند شده بودیم و به نظرم همه چیز برای شروع یک زندگی مشترک خوب و منطقی می آمد ...
خانم معاونی که خواستگار قلابی را به دام انداخت
قلابی شکایت کرد. او گفت: من در داروخانه کار می کنم مدتی قبل، بعد از پایان ساعت کاری ام، کنار خیابان در انتظار تاکسی بودم که راننده یک خودروی جک برایم بوق زد تا سوار شوم. از آنجایی که خیلی دیرم شده بود و از طرفی خیابان ها این روزها به خاطر کرونا خلوت است، به ناچار سوار خودروی جک شدم. او ادامه داد: راننده پسر جوان و خوش تیپی بود که خودش را بهنام معرفی کرد. در بین راه سر صحبت را باز کرد. او ...
راننده کرمانشاهیِ حاج قاسم را می شناسید؟ + عکس
روی من بلند شود. دلم می خواست او تا ابد در کنارم باشد. من در زندگی سختی های زیادی کشیده بودم؛ با یتیمی بزرگ شدم، داغ شهادت پدر و برادرم را دیدم، تجربه زندگی مشترک خوبی نداشتم و از همسرم جدا شدم و بعد چند سال هم بالاجبار از بودن در کنار دخترم گذشتم و او را به پدرش تحویل دادم. خلاصه قبل از دیدن محمد حال و روز خوبی نداشتم. وقتی خدا محمد را برای من فرستاد انگار دنیای جدیدی به روی من گشوده شد. من ...
پیشنهاد کتاب حقایق ناگفته، نوشته کامالا هریس
زیرلیی یا حبس کردن نفسش در سینه – خوب می فهمم چه روزی را پیش رو خواهم داشت 8 نوامبر سال 2016 خوب شروع شده بود؛ آخرین روز کمپین انتخاباتی من برای مجلس سنای ایالات متحده امریکا. تمام صبح را صرف این کرده بودم که با بیشترین تعداد ممکن از رای دهندگان ملاقات کنم و البته در نهایت خودم نیز در مدرسه محله مان، یعنی سر خیابان محل زندگی مان رأی دادم. احساس خوبی در مورد نتایج داشتیم. سالن بزرگی را برای ...
دستبرد سرایدار خیانتکار به خانه همسایه
سرویس حوادث جوان آنلاین: سرهنگ کارآگاه سعید مجیدی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران توضیح داد: چندی قبل پرونده ای از کلانتری 102 پاسداران برای رسیدگی تخصصی روی میز کارآگاهان پلیس قرار گرفت. شاکی در توضیح ماجرا گفت: ساعت 22 پنج شنبه 26 اردیبهشت همراه همسرم از خانه بیرون رفتم. 5 /1 ساعت بعد وقتی به خانه برگشتیم متوجه شدیم شیشه در ورودی شکسته است. قدم که به داخل خانه گذاشتیم وضع خانه به هم ریخته ...
کووید 19 چگونه از شهری به شهر دیگر سفر می کند؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : از تهران بلیت اینترنتی گرفتم برای 7 و نیم عصر که بروم شاهرود. به محض اینکه وارد اتوبوس شدم، دیدم که 70 درصد اتوبوس پر است در حالی که شنیده بودم نصف ظرفیت را پر می کنند. نه راننده ماسک زده و نه کمک راننده.مسافران هم ماسک نزده بودند. این روایت دختری جوان از تجربه سفر در روزهای کرونایی است. باقی ماجرا را از زبان او بخوانید: اصلاً انگار ...