حاج محسن دین شعاری به اولین نمایشگاه مجازی کتاب تهران رسید
سایر منابع:
سایر خبرها
درس حاج قاسم به فرماندهان برای تکریم سربازان
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محمدعلی پردل، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که رنج هفت سال اسیری در آن دوران را هم متحمل شده و پس از سال ها مجاهدت در میدان رزم و دفاع از وطن، با تشویق سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی امروز مرز های نبرد را در عرصه اقتصادی دیده و به جهاد در این میدان آمده است، در بیان یکی از خاطراتش در مورد حاج قاسم اظهار داشت: صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند که ...
فرزانگان علم: کاغذی را از زمین برداشت و گفت: این را بخوان. گفتم: سواد ندارم!
ای فراوانی را متحمل شد. خودش می گفت:روزی در خانه چیزی برای خوردن نبود، به سراغ رفیقی رفتم، ولی او را نیافتم. بسیار ناراحت و مضطر شدم که چگونه با دست خالی به خانه بروم. وسط میدان ایستاده و باحال گریه باخدا مشغول درد و دل بودم که ناگهان احساس کردم در همان حال که دستم پشت سرم بود، کسی یک بسته پول در دستم گذاشت! به عقب برگشتم، ولی کسی را ندیدم. با آن پول مدتی گشایش در زندگی پیدا شد. وفات ملکوتی عاقبت این عالم باهمت و عبرت آموز در شب عرفه سال 1358ق در اصفهان چشم از جهان مادی فروبست و پیکر مطهرش در تکیه سیدالعراقین تخت فولاد دفن شد. ...
خط ویژه ای که مخصوص مدیر سپاهی جمهوری اسلامی بود
می کشیم، مسئولان اینجا زیر کولر گازی نشسته اند و دارند کیف می کنند. هیچکس چیزی نگفت. سکوت همه جا را فرا گرفت و تنها چند نگاه و احیاناً لبخند بین بچه ها رد و بدل شد. وقتی کار تخلیه تمام و جمع پراکنده شد. به راننده گفتم به نظرت از بین ما چند نفر کدامیک بیشترین زحمت را می کشید؟ راننده مشخصات حاج آقا را داد. با یک ساک به حج رفت و با همان ساک برگشت روایت کرده اند که ...
در نشست صمیمی حوزه نیوز با خانواده شهید فخری زاده مطرح شد: از "پارتی بازی" تا "ژیان سواری" فخر ایران/ ...
گفتم که مادر ناخوش احوال است و اگر می توانی، بیا و تقریبا بعد از سه ساعت از تهران آمد و خود را به بیمارستان رساند. مادر ما سکته مغزی کرده بود و به صورت کاملا بیهوش روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و هیچ عکس العملی نداشت؛ اما وقتی حاج محسن به بیمارستان آمد، به بالای سر مادر رفت و گفت: مامان مامان ؛ مادری که کاملا بیهوش بود و هیچ عکس العملی نداشت، جواب شهید را داد و گفت: جان مامان ؛ حاج ...
وقتی تمام مسئولان، اشغال هستند
هنوز منتظرند تا من زنگ بزنم. پس دوباره تماس گرفتم تا بدقولی نکرده باشم. بعد از چندبار بوق خوردن، این بار ثانیه شمار های صفحه گوشی، به نشانه پاسخِ طرف مقابل به شماره افتادند. درحالی که دفترچه سوالات را جلوی خودم مرتب می کردم سلام و احوال پرسی های متداول را انجام دادم، اما وقتی نوبت به پاسخ رسید، یک صدای غریبه گفت: "آقای اصغری مشغول هستند و نمی توانند پاسخ بدهند، کارتان را بگویید" گفتم ...
خواسته عجیب مدافع حرم قبل از آخرین اعزام/ حالم خوب است اما تو باور نکن!
. اوایل ازدواج، علی خیلی دوست داشت خدا یک پسر به ما بدهد که نام محمدمهدی را برایش انتخاب کند. برای همین همیشه در دلم می گفتم: خدایا آرزوی علی را برآورده کن. تا اینکه سال 86 یعنی یک سال و چند ماه بعد از ازدواج باردار شدم. البته علی می گفت بهتر است دو سال حداقل از عروسی مان بگذرد بعد بچه دار شویم. اما از آنجایی که مشغله کاری همسرم فوق العاده زیاد بود، صبح زود می رفت و 11 شب بر می گشت، در تهران غریب ...
منابع طرح کتاب خوان بهمن 1399 معرفی شد
شامل داستان های کوتاه و روایت هایی براساس خاطرات بازماندگان حادثه و شاهدان عینی است، در قالب داستان به همت حمید حسام در سال 1378 از سوی انتشارات صریر به چاپ رسیده است و تاکنون 5 بار تجدید چاپ شده است. در این کتاب شما می توانید به غواص های دریادلی که بسیاری از آن ها گمنام به شهادت رسیدند، کمی نزدیک شوید و دلیل این همه خلوص و ایمان و عشق به شهادت را از نگاه نزدیک ترین هم رزمانشان بیابید ...
سرتیپ اکبری از پادگان بیرجند به چزابه می رود
بهداری شدیم و رفتیم کنار سرباز، دکتر بهزاد پزشک بهداری مشغول کمک های اولیه بود، ناگهان دست از کار کشید. سر سرباز مجروح روی زانوهایم بود سؤال کردم دکتر چی شد؟ با اشاره گفت کارش تمام است. بر خلاف خصوصیات یک فرمانده، به دلیل علاقه ای که به سربازانم داشتم اشک ریختم. در این حالت متوجه شدم شهید ثابت رو به قبله زمزمه می کند خدایا به خاطر فرمانده اش او را نجات بده چند لحظه بعد دکتر برگشت و صدا کرد جناب سرهنگ ...
از کار تشکیلاتی امام روستا تا خیران پا به کار / روایت روستایی که همه خیّرند...
صحبت می کردیم، ایام فاطمیه سال گذشته هم توانستیم با این اقدامات سه شب غذای گرم توزیع کنیم و روز شهادت نیز دسته عزاداری برگزار شد، در آن روز به یک هزار نفر هم غذای نذری دادیم و این آغاز کار تیمی ما بود. بعد از کرونا نیز گروه جهادی راه اندازی شد و اقداماتی صورت گرفت. تقریبا 15 خانم سرپرست خانوار روستا در تولید ماسک مشغول شدند که از یک خیّری دعوت کردیم و او هزینه پارچه و دستمزد افراد را ...
راننده تاکسی اصفهانی حاج قاسم را نشناخت/ خاک شلمچه بر مزار سردار
ارزش ویژه ای قائل بودند و از زمانی که حاج قاسم را ترور و شهید کردند، یک روز خوش نداشته و خوف انتقام در دل هایشان ریشه دوانده است. یک روز راننده تاکسی در بین راننده ها این قصه رفت و آمدهای حاج قاسم را می گوید و نشانه هایی از حاجی را برای دیگر راننده ها می دهد و می گوید این آقا هر هفته، گاهی هم دو هفته یک بار و گاهی هم ماهی یک بار از تهران زنگ می زند و به اصفهان می آید و بعد از زیارت مزار ...
در جست وجوی تاریخ پراکنده و کم رنگ شده بلندترین میل آجرپزی مشهد
2 ماه طول می کشه، نمی خواد غذا درست کنی. صبح روز بعد اوستا رضا آمد و رجب اوغون گفت ناهار نداریم. اوستا رضا هم گفت من از اینجا باید با دوچرخه پا بزنم برم خانه ام در پل سراب (خیابان خاکی یا همان آخوند خراسانی) و برگردم، اشکال نداره، قرار بوده 13 رج آجر بچینم که می شه 11 رج. روز بعد صاحب کوره گفت دایی رجب آبگوشت درست کن که نروند و برگردند. این را که تعریف کرد همه خندیدند، خودش، پسرش، حسن ...
مقاله ای که 70 سال پیش محمد علی جمال زاده در مورد کالیگولا نوشت
دختران مردم را بهیچوجه نگاه نمی داری و معروف است که در روز عروسی پیزون از نجیب زادگان بالیویا اورستیلا 1 شخصا در مجلس عروسی حاضر شدی و تا چشمت به عروس افتاد حکم کردی عروس را فورا به قصر سلطنتی ببرند و پس از چند روز مرخصش کردی و دو سال بعد چون شنیدی که با شوهرش همخوابه شده است تبعیدش نمودی. می گویند سعی داری سناتورها را سخت اهانت نمائی و چند تن از معتبرترین آنها را چند میل پیاده بدنبال ...
اقتصاد سیاسی مناقشه هسته ای از زبان محسن رنانی
با آقای جهانگیری یا با برخی از مقامات ارشد دولت 4 مسئله طرح کردم. در اردیبهشت 1397 روز اول ماه رمضان 1397 در مورد بازار ارز که آن زمان حدود 4 هزار بود یک تحلیلی بردم و گفتم بازار ارز حداکثر 1 تا 2 ماه دیگر دوام می آورد و بعد می شکند و بعد وارد یک چرخه ای می شود. به سرعت باید یک اقداماتی انجام دهید و پیشنهاداتی هم ارائه دادم. ما را به بانک مرکزی و وزارت اقتصاد ارجاع دادند که دستاورد ها را برایشان ...
شوق نامه اولین مواجهه ایرانیان با موسیقی سده های گذشته است/ ترک ها عبدالقادر مراغی را نیای بزرگ لقب داده ...
به گزارش خبرنگار ایلنا، عبدالقادر غیبی مراغی مشهور به عبدالقادر مراغه ای (شاعر، نوازنده و موسیقی دان ایرانی) یکی از هنرمندانی است که در قرن نهم هجری می زیسته است. او علاوه بر اینکه نوازنده چیره دست عود بوده در خوشنویسی و نقاشی نیز تبحر داشته و بنا به روایاتی حافظ قرآن کریم بوده است. عبدالقادر را یکی از نظریه پردازان موسیقی می دانند و او را در کنار فارابی، بوعلی سینا، صفی الدین ا ...
ابراهیم شجاعتش را از مادر به ارث برده
... خبر شهادت ابراهیم پیش از شنیدن خبر شهادت ابراهیم، پدر و مادر هر دو او را در خواب هایشان می بینند. خواب هایی که ابراهیم در آن ها خوشحال بوده. شش ماه بعد یک روز که مادر در خانه مشغول خواندن قرآن بوده و پدر هم به مسجد رفته بوده، گروهی از طرف بسیج محله در خانه آن ها را می زنند. آمنه خانم در را باز می کند. آن ها توضیح می دهند که ابراهیم مجروح شده است اما آمنه خانم همه چیز را می فهمد ...
منوچهر محمدی از سیف الله داد گفت
از نیمه دوم سال آغاز شود و در نیمه اول سال استودیوها، لابراتورها و بخش عمده ای از سینماگران عملا بی کار بودند و از مهرماه به یک باره با ترافیک سنگینی برای تولید آثار مواجه می شدیم. حتی در برخی از موارد دوربین، وسایل نور و سایر ادوات مورد نیاز گیر نمی آمد. دوستان سینماگر من حتما یادشان می آید که گاهی حتی کار به این جا می کشید که یک لنز خاص دو روز سر یک فیلم بود و روز بعد گروه دیگری که مشغول فیلم ...
برخورد با امام جماعتی که سوره اش را اشتباه می خواند!
بودم و احساس می کردم رویین تن شده ام و کارم هم خیلی درست است، یک شب که رفته بودیم مهمات خالی کنیم و به نماز جماعت مقر نرسیده بودم، وضو گرفتم و یک راست به اتاق مان رفتم. از شانس بد یا خوبم، وقتی وارد اتاق شدم محمد احمدی را که خیلی هم آدم با دیسیپلینی بود، مشغول نوشتن نامه با کارهای دیگرش دیدم. سلام کردم و در گوشه ای مشغول خواندن نماز مغرب شدم. بعد از نماز، در حال دعا و مثلا تعقیبات بودم ...
شهیدی که با یک دست قهرمان پینگ پنگ بود
...: 9 بهمن 1365 سالروز شهادت این سردار رشید جبهه هاست. قرار داشتن در ایام بهمن ماه را فرصتی دانستیم تا در گفتگو با رضا شمسی از همرزمان شهید، خاطراتی را از وی تقدیم حضورتان کنیم. شما کجا با شهید نوری آشنا شدید؟ روزنامه جوان در ادامه نوشت: زمان جنگ من در سپاه راه آهن تهران مشغول بودم. چند بار هم از همان جا اعزام گرفتم و به جبهه رفتم. شهیدنوری کارمند رسمی راه آهن بود که ...
جانشین گردان تخریب پا به نمایشگاه گذاشت
به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی انتشارات شهید کاظمی؛ همزمان با نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، کتاب لبخندی به معبر آسمان با موضوع زندگی سردار شهید حاج محسن دین شعاری، جانشین گردان تخریب لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به همت انتشارات شهید کاظمی چاپ و منتشر شد. شهید حاج محسن دین شعاری اول مردادماه 1338 در تبریز به دنیا آمد و 28 سال و 15 روز بعد، در 15 مردادماه 1366 مصادف با عید قربان ...
سفیر شمال خراسان در موسیقی دنیا/ زندگی و هنر حاج قربان سلیمانی در گفت وگو با شاگردش مرتضی گودرزی
رفته و چاووش خوانی می کرد، به او گفت سپرده ایم اهل منزل، ساز شما را درون پارچه بپیچند و در گنجه بنهند به این معنی که ان شاءالله خداوند از سر گناهان شما بگذرد و حج شما مقبول باشد. دوره دوم 20 سال پس از آن تاریخ است که فردی روحانی به حاج قربان مطلبی گفت به این مضمون که احترام این چند سالی که ساز نزده اید به جای خود، ولی من به عنوان یک چهره مذهبی و فرهنگی بر این باورم که از امروز به بعد اگر دست به ساز ...
بهشت تخریب ؛ دریچه ای به سوی دنیای بهشت گونه تخریب چیان
. رو به شهدا و پشت به عراقی ها نشستم و انفجار اول را زدم. حالا باید گونی های پودر آذر را داخل چاله ها برای انفجار اصلی می ریختم. تک تیرانداز دشمن برای زدن من از فاصله بیست متری کار دشواری نداشت. دو سه تیر، وزوزکنان از کنار سرم گذشت. ناگهان احساس کردم چیزی مثل پتک بر سرم کوبیده شد و خون از سر تا پیشانی ام دوید... کتاب بهشت تخریب با قطع رقعی در 544 صفحه و نوبت چاپ اول در سال 99 ...
روایت غسال باغ رضوان از برادرِ مرگ
دو دهه است که به انتخاب خودش مشغول این کار است. می گوید خودش خواسته غسال باشد و به این کار علاقه داشته است. اما چطور فهمیده به این کار علاقه دارد!؟ وقتی 12 سالم بود مادرم در قنات روستایمان اموات را غسل می داد. من که بچه بودم به مادرم می گفتم چرا این کار را می کنی؟ می گفتم این کار را نکند، خودم کار می کنم ... و بعد با خنده ادامه می دهد من که راضی نبودم مادرم غسال باشد حالا ...
سهم حاج محب از سفره انقلاب، بیمارستان دولتی هم نبود
...، دیدم که حاجی دراز کشیده و دستش هم زیر صورتش است، گفتم: حاجی بلند شو، آب آوردم ، دیدم که جواب نمی دهد. دست خود را گذاشتم زیر سر او، تا خواستم سرش را بلند کنم، دیدم که سنگین شده، نگاه کردم، دیدم کبود شده است؛ حاج محب در همین لحظه کوتاه به کما رفته بود. با توجه به این که من به دلیل شرایط حاجی، آموزش های امدادگری، پرستاری و... را گذرانده بودم، همان جا سریعاً شروع کردم به ماساژ قلبی، تنفس ...
اخبار کوتاه
و مشخص شد او به استان تهران فرار کرده است بنابراین با ردیابی های پلیسی در کمتر از 12 ساعت متهم دستگیر و به اداره آگاهی البرز منتقل شد. وی در نخستین بازجویی ها به قتل زن همسایه اعتراف کرد و درباره انگیزه خود گفت: از مدت ها قبل دچار مشکلات شدید مالی شده بودم، وقتی متوجه شدم این زن مقدار زیادی طلا دارد نقشه سرقت از او را کشیدم روزحادثه با اطلاع از اینکه وی در خانه تنهاست به در خانه اش رفتم به ...
داغی بر دل جامعۀ موسیقی اصفهان
. روز گذشته هم با دکتر کیوان تماس گرفتم اما همسرشان پاسخ دادند و صدای فریادی که استاد از سر درد می کشید پس زمینۀ این گفتگو بود. غروب خبر رسید که ایشان از دنیا رفته و بسیار متأثر شدم که دست زمانه، چنین گلچین است. وی با اشاره به اینکه خاطرات استاد کیوان در کتابی با عنوان چگونگی راه یابی به موسیقی اصیل ایرانی منتشرشده، ابراز امیدواری کرد که فرزندان استاد کیوان در موسیقی مش و منش پدرشان را ...
شیفت جان/تیغ تیز کرونا بر گلوی سپید جامگان
حال مادر و فرزندم تنها تلفنی با خبر می شدم و تحمل این وضیت بسیار برایم سخت شده بود مَنی که به دختر صبور فامیل مشهور بودم بسیار کم طاقت و حوصله شده بودم. مادرم مجبور بود مهرناز را با شیرخشک آرام کند یکی از همکارانم استعفا داده بود می خواستم من هم این کار را انجام دهم ولی با مخالفت شدید مهرداد رو به رو شدم و بعد از چند روز مرخصی خودم هم از تصمیمی که گرفته بودم خجالت کشیدم به قول مهرداد اکنون ...
ماجرای مافیای کنکور و مکاتبه با رهبر انقلاب
به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، سید محمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش در برنامه دستخط اظهار کرد: من بعد از اینکه از وزارت آموزش و پرورش یا از سمتی که داشتم کنار آمدم، در دانشگاه شهید رجایی مشغول به کار شدم و آنجا درس می دهم اما در دانشگاه آزاد هم در حوزه معاونت آموزش های مهارتی و عمومی مشغول به کار هستم. وی در خصوص حواشی استعفایش گفت: ما مسؤولان و مدیران متأسفانه یک اخلاق ناپسندی را ...