سایر منابع:
سایر خبرها
من به این پول نیاز دارم ولاغیر...
...دو... سه... پنجاه... صد... دویست... از یک جایی به بعد دیگر نشمردم. کیف، پر دلار بود. اطراف را نگاه کردم، کسی من را نمی دید، کیف را در جیبم گذاشتم و یک دست هم رویش گرفتم. خدا را شکر کردم و رو به گنبد گفتم: امام رضا دمت گرم. کرمت رو عشقه. تند تند داشتم از صحن خارج می شدم که چشمم خورد به تابلو دفتر پیداشدگان. می خواستم ادامه دهم؛ ولی پاهایم قفل شد، آخه آن کسی که این پول را گم کرده بود به ...
جشن همدلی از کانادا تا خادم حرم/ساعت ِ ایرانیان سراسر جهان به وقت سلامت سمیه تنظیم شد
هستم کلیه ام را اهدا کنم". وقتی فاصله ها مانع همدلی نیستند چند نفر از هموطنان ایرانی مقیم کانادا و ترکیه تماس گرفته و مبالغی را به عنوان هدیه برایش واریز کردند.برادر بزرگوار دیگری که از خادمین حرم حضرت فاطمه معصومه (س) هستند تماس گرفته و کمک کرده اند. هموطن دیگری از شهر مقدس مشهد، ابراز لطف کرده و از جوار امام رئوف برایش بهبودی طلب کرده و گفته است" دخترم همیشه کنار ...
به شرطی که ما رو ببری زیارت
سرش را پایین انداخت و سلام کرد. از واگن خارج شد. این بار پدر پیرش را قدم به قدم داخل کوپه آورد. به آن ها سلام کردم. پیرزن نگاهی به من کرد و گفت: سلام دخترم، ببخشید، شوهرم زبون حرف زدن نداره. نگاه پیرمرد پر از حرف بود. او اصلاً نیازی به زبان نداشت. نیم ساعتی سرم به گوشی و صفحات مجازی گرم بود که ناگهان چند تکه سیب و پرتقال به طرفم تعارف شد. پس از کلی نمی خورم و میل ...
یوسف تیموری: در نوروز رنگی کمدی متفاوتی بازی کردم / جزئیات ضبط سریال در حرم امام رضا (ع)
از سریال نوروز رنگی را در حرم امام رضا (ع) فیلمبرداری کرده. شما هم در این سکانس ها حضور داشتید؟ همانطور که گفتم کاراکتر دایی محمود تیپ بود و صلاح بر این بود که حضور این تیپ کمدی را در حرم امام رضا (ع) نداشته باشیم تا خدای ناکرده به حرمت حرم امام رضا (ع) خدشه ای وارد نشود، اما چند سکانس با حضور بازیگرانی که در این سریال رئال بازی می کردند در حرم فیلمبرداری شده است. بنابراین ایجاد ...
زمزمه شیدایی
به گزارش قدس آنلاین ، یکسالی می شود که کرونا، هم عاشقی در صحرای عرفات را از مومنان گرفته و هم اعتکاف. اما هستند مکان هایی همچون حرم امام مهربانی ها که حضور، مناجات و توسل در آن دست کمی از صحرای عرفات ندارد و عاشقانی که دل در گرو عفو و بخشش خداوند دارند و خود را به صحن و سرای امام رساندند تا امام رئوف را به صبوری عمه شان حضرت زینب(س) قسم دهند و واسطه فیض خدا نمایند. حالا چند ساعتی به ...
کتاب همت پنج به گوشم رونمایی شد/ خاطرات همسر شهید مدافع حرمی که پیکرش به وطن برنگشته است
شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) را به فال نیک می گیرم. اگر روایتگری این بانو از حادثه کربلا نبود، قیام امام حسین(ع) در کربلا محبوس می ماند و این رسالت تمام کسانی است که در حوزه ایثار و شهادت قلم می زنند، چراکه اگر این رسالت را به درستی انجام ندهند، قطعاً افراد دیگری هستند که بعد از حادثه های عظیمی مثل کربلا، دفاع مقدس و ... آن طور که می خواهند حوادث را روایت می کنند . وی گفت: 2 سال پیش در ...
سردار سلیمانی مثل پدرمان بود
نامۀ حیات طیبه گفت: در حال تحصیل بودم که یکی از دوستانم به عنوان مدافع حرم، راهی سوریه شد. قبل از اعزام به من گفت که با هم به سوریه برویم، پیشنهادش را نپذیرفتم. مدتی از رفتن رفیقم نگذشته بود که خبر آمد حین دفاع از حرم سیده زینب(س) به شهادت رسیده است. من در کلاس بودم که این پیام را شنیدم، عزمم را جزم کردم و به خانه رفتم. به مادرم گفتم: می خواهم بروم سوریه و از بی بی زینب(س) دفاع کنم ...
طبیعت بکر فارس و شیراز
زمان کافی به نقاط موردنظر خود سری بزنید. شیراز از گذشته های دور یکی از نقاط گردش گری ایران بوده است و نام ها و لقب های فراوانی را برای آن انتخاب کرده اند. جاذبه های طبیعی، تاریخی و مذهبی شیراز مسافران زیادی را هر ساله به این شهر پر از زیبایی دعوت می کند. اگر به گردش در طبیعت علاقه داشته باشید، استان فارس پر از زیبایی هایی است که هنوز بکر و دست نخورده باقی مانده اند و می توانید با سفر به ...
مثل قاسم، مثل علی، مثل فاطمه+ فیلم دیدار با حاج قاسم
خبرگزاری مهر فرهنگ و اندیشه رضا شاعری: امروز ننه سکینه یا به قول بچه های با صفای لشکر 41 ثارالله ننه علی مادر شهیدعلی شفیعی از سرداران عارف دیار کریمان دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.شاید در میان اهالی کرمان این نام آشنا باشد و برای شما که این خبر را که در سطر اول خواندید، خبر ساده ای باشد که این روزها با پر کشیدن والدین شهدا بارها شنیده اید... اما این خبر برای منی که این روزها با بچه ...
دفاع مقدس یک مدل تمام عیار مدیریتی است/ نشر ارزش های دفاع مقدس باید با روحیه زینبی باشد
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مشهد، سردار سرتیپ بسیجی بهمن کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس در جلسه شورای مدیران اداره کل حفظ آثار استان خراسان رضوی اظهار داشت: ماهیت عملکرد اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مشابه با همان کاری است که حضرت زینب (س) پس از واقعه عاشورا انجام دادند. سردار کارگر با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار تصویری با یک میل ...
نامواژگان باژگون
کبنا ؛ امروز آدینه و هشتم اسفندگان نود و نه، هوا دل انگیزاست و جان افزا. موضوعی مدت هاست که دغدغه ام شده است و ذهنم را درگیر نموده: موضوع یا همان دغدغه ام، اسامی خاص در استان تاریخی کهگیلویه و بویراحمد است. اسامی که غالب آن ها به اشتباه معادل سازی شده اند. روزی، پدرم و جمعی از فرهیختگان ایل، مهمانی داشتند؛ مهمانی که هم حبیب خدا بود، هم فارس زبان و هم عزیز!.. باری، به بها و ...
آزادی دو زندانی با ضمانت امام هشتم(ع)
گذشت کردند. معجزه ای که سه پرونده قضایی را به هم گره زد و پس از اتفاقاتی عجیب پایان خوشی پیدا کرد. نخستین پرونده زن میانسالی که از خادمین حرم امام هشتم و مسئول یک کانون نیکوکاری در مشهد است و با جلب رضایت خانواده مقتول این مرد زندانی را از مرگ نجات داده درباره این ماجرای عجیب به ایران گفت: من آشنایی قبلی با این مرد زندانی و خانواده اش نداشتم. در واقع من برای آزادی یک زن ...
راستینه: سخنانمان دستاویزی برای سوءاستفاده تریبون های دشمنان نشود
نقاط دنیا در دفاع از مظلومان جهان زبانزد است. وی افزود: اگر می خواهیم به عدالت شیعه بپردازیم، باید حضور سردار دل ها و مدافعان حرم از اقوام و قبایل مختلف شیعه و سنی در دفاع از اهل تسنن درگیر در برابر جبهه تکفیری داعش را نظاره کرد. اگر می خواهیم به عدالت شیعه بپردازیم، باید از اوج عظمت امام (ره) و ولی فقیه نام ببریم که همه اختیارات اجرایی خود را به من و شما تفویض کردند تا بر این صندلی ها ...
شیراز سوگوار حضرت شاهچراغ(ع) / چرا احمدبن موسی(ع) را امین ولایت می خوانند؟
.... ایشان در زمان حیات با قلم خود قرآن بسیار نوشتند و هزار بنده را آزاد کردند. پس از آنکه مامون امام رضا(ع) را به خراسان فراخواند، حضرت احمدبن موسی(ع) با کاروانی از اهل بیت و شیعیان راهی ایران شدند. در هر شهر به تعداد همراهان حضرت اضافه می شد به گونه ای که برخی از مورخان تعداد یاران احمدبن موسی(ع) را نزدیک به پانزده هزار نفر ذکر کرده اند. حاکم شیراز، قتلغ خان اجازه ادامه مسیر ...
مدرسه و یک سال دلتنگی
تقویم را که نگاه می کنم دلم تنگ می شود برای لحظه های خوش مدرسه، هیاهو و بازی با دوستان، خنده های ریز و درگوشی های سرکلاس، بوی کتاب و دفترهای نو و مداد رنگی هایی که هر رنگش ذوق می نشاند بر دل آدم . دلتنگ روزهایی که بزرگترین مشغله فکری ام دیکته فردا، انشای هفته بعد و حل مسئله های ریاضی بود. برای روزهایی که گذر زمان را فقط با صدا درآمدن زنگ تفریح و یا به پایان رسیدن جمعه و آغاز شنبه متوجه ...
گلچین مداحی وفات حضرت زینب(س)
و آخرم (تک) سیدی ما کو مثلک الغریب (شور) امام حسین الهی بشم فدات (شور) خوبان روزگار مسلمان زیبند (شعرخوانی) گلچین مداحی وفات حضرت زینب(س) با نوای محمد رضا طاهری روضه با نوای محمد رضا طاهری روضه یا قتیل العبرات (زمینه) تموم آرزوم دیدن تواه (زمینه) پر از خاطره هامون (واحد) گلچین مداحی وفات ...
نخستین زیارت با دستبند!
کلی آیه از قرآن خواند که: - بابا من دین و ایمون دارم، مسلمونم، چرا باید دزدی کنم؟! اونم تو حرم آقا! رو کرد به من و گفت:-آقا شما بگو... من اصلاً به قیافه م میاد دزد باشم!؟ بابا من اصلاً تا حالا مشهد نرفتم، حرم آقا نرفتم! نه اینکه دلم نخواد، نه. کلی هم التماس آقا رو کردم که بطلبه، ولی هنوز دعوتم نکرده. سرش رو بالا گرفت و گفت:- یا امام هشتم! هی گفتم بطلب، نطلبیدی... حالا این ...
رحلت دخت علی زینب بود // جان تمام شیعه بر لب بود
ممکنات به فرمان زینب است ابن زیاد شوم به دار الإماره اش رسوا ز منطق شرر افشان زینب است با اینکه با عیال برادر به شهر شام در دست اهل ظلم، گریبان زینب است بر هم زن اساس جفاکاری یزید لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است افزون بود ز حوصله خلق عالمی درد و غمی که در دل سوزان زینب است دارد صغیر امیدی و از روی اعتقاد چشمش به لطف بی ...
حاج آقا 10 دقیقه دیر کردین...
پسرای من موافقن، نه بچه های حاج خانم. میاییم حرم و درددل می کنیم، گفتیم حلال باشه. همینم لطف امام رضاست. حاج خانم را با حاج آقا فرستادیم. گنبد آقا روبه رویم بود. در دلم به آقا گفتم: از فرزند مهربان تری! چه جایی از اینجا بهتر برای از عشق گفتن، از خانواده گفتن، از درد گفتن، رنج ها و کینه ها را زدودن و با هم بودن. معجزه تو همین پناه عاشقان باشد برای من بس است. دل آزرده ما را به نسیمی بنواز یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان (حافظ) ...
شهدای مدافع حرم بازتاب ندای حضرت زینب (س) در عاشورا هستند
امویان گرفته بودند و شناخت نزدیکی از آن ها نداشتند. رسولی اضافه کرد: حرکت حضرت زینب (س) انقلابی در دل های عاشقان اهل بیت (ع) و آزاده مردان آن عصر به بعد ایجاد کرد. وی یادآور شد که حضرت زینب (س) ویژگی هایی دارد که منحصر به فرد است بطوریکه امام سجاد (ع) فرمودند که حضرت زینب (س) محدثه ای بزرگی است و عالم مکتب نرفته است . رسولی با بیان اینکه حضرت زینب (س) از محضر اهل ...
قبل از شهادت قاتلش را بخشید، ولی گفت از دو گروه نمی گذرم
اربعین برود، ولی پول را برای پرداخت اجاره خانه یک مستحق پرداخت کرد. در عوض در خواب به زیارت حرم امام حسین(ع) رفت. حسین قبل از اعزام به سوریه وانت را فروخت و در خواب دیده بود که سفرش بازگشت ندارد. در خواب دیده بود که خانمی سه ساله دست تعدادی را می گیرد و جلو می برد و یکی از این افراد حسین بود. شب شهادتش نیز خواب دیده بود که امام حسین(ع) وی را دعوت کرده است. خصوصیات شهید حسین در طول ...
روایتی از صبر زینبی مادر یک شهید مدافع حرم
کردند پسرش به سجده افتاده و دارد گریه می کند. حالش خیلی خوش بود. از صمیم قلب برایش دعا کردم و شکر کردم خدا رو که یک همچین هدیه ای به من داده است. رسول با آغاز تحرکات گروه تروریستی داعش داوطلبانه به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفت تا اینکه چند روز پس از عاشورای سال92 رسول خلیلی در سن 27 سالگی به شهادت رسید. خبر دادند که خانواده رسول برای دیدن پیکرش عازم معراج شهدای تهران هستند ...
پیام تسلیت وفات حضرت زینب (س) 99 + متن و عکس
) تسلیت باد به دریای پر از غم، امان از دلِ زینب / به عمری همه ماتم، امان از دلِ زینب چو شد کرب و بلایی به آن قدِ خمیده / بدید رأس بریده، امان از دلِ زینب اگر خون بفشاند، ز چشمِ بنی آدم / بگوید دلِ عالم، امان از دلِ زینب وفات حضرت زینب (س) تسلیت باد ای زینب (س)! به راستی سجاد علیه السلام از دریای بی کران علم و فهم تو چه امواجی را دیده و در سخنت چه ...
حرمت های نجات بخش
پرچم در اتاقی تنها ماند و درد دل کرد، وقتی بیرون آمد کسی انتظار بخشش نداشت. دو ساعت بعد مادر با خادمان تماس گرفت و از بخشش قاتل فرزندش به احترام امام هشتم خبر داد. با اعلام رضایت، جوان 33ساله که به دلیل اختلافات مالی مرتکب قتل شده بود از چوبه دار رهایی یافت. مادر مقتول بعد از این بخشش درباره آن گفت: وقتی برای بخشش، خادمان امام رضا (ع) پادرمیانی کردند تصمیم به بخشش گرفتم تا شرمنده امام هشتم نشوم. ...
این ماه نخشب است که در تب نشسته است
...> دست ما عمری به دامان حسین و زینب است یا من ارجوه لکل خیر، روزی کن حرم خیر نوکر ها به دستان حسین و زینب است گفت مولای رئوف ما که فابک للحسین ای خوش آن چشمی که گریان حسین و زینب است روضه ی سربسته ای که بسته باشد بهتر است روضه ی موی پریشان حسین و زینب است در ادامه چند رباعی نوسروده درباره رحلت حضرت زینب(س) آمده است؛ قاسم ...
دیدن حضرت زهرا(س) در خواب
چنان می گریند که من باید بروم و آنها را ساکت کنم ، آنها خطبه حضرت زینب سلام الله علیها را که در بازار کوفه خواند ، می خوانند و می گریند، من هم اکنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نموده ام. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف روضه وداع می خواند! جناب حجه الاسلام کافی به نقل از علامه مقدس اردبیلی می فرمود؛ با طلاب پیاده به کربلا می رفتیم. در بین راه یک آقای طلبه ای بود که گاهی ...
خاطراتی با حاج شیخ؛ حکایت ها و هدایت ها
موضوعات مختلف خوانده بودم؛ از کتاب های ادبی و علمی بگیر تا کتاب های غیاث الدین جزایری در خواص میوه ها و خوراکی ها اما این ها هنوز خود را بچه می دانند و حتی نمی دانند که با مادرشان چگونه برخورد کنند و ادب لازم در برخورد با او را ندارند. یک روز تعطیل حاج شیخ و جمع زیادی از رفقا به دعوت یکی از دوستان به خارج شهر می روند. یکی از دوستان گوسفندی تهیه کرده بود و می خواست همه را مهمان کند. گوسفند ...
خودم برای خویشتن نامه می نویسم
ساعت ها سرپا نگه داشتند. حرفی نداشتند بزنند. همان حرف های دست خورده، همان تهدیدات خاکی، همان صدای چرمی و سخت آدمی که هم سن من است روبه روی من در سایه کنار گل های خیلی جدی ختمی ایستاده است. من در آفتاب هستم. فرمان فقط فاصله یک آفتاب است تا یک سایه، و یک سن مشترک و دو آدم متفاوت. به من و دیگران فرمان می دهد. صورتش برعکس مردمان این شهرستان قرمز است. چشمانش فقط چشم هستند و فقط برای دیدن از آنها ...
روایت حاج قاسم از شهادت یک مدافع حرم/ علی خواهش کرد جیغ نزنم!
...> با اینکه راه و هدف علی را قبول داشتم، اما این قدرت در من وجود نداشت که خودم او را مهیای رفتن به ماموریت هایش کنم. یادم نمی آید یک بار هم ساک او را بسته باشم. اما بار آخر شاید قسمت بود، بدون اینکه حس کرده باشم بار آخر است. علی خیلی تخمه کدو دوست داشت. گفتم: می خواهی یک مقدارش را بگذارم ببری آنجا با دوستانت بخورید؟ گفت: نه. بلند شدم چند دست لباس برایش آماده کردم، اما هیچ کدام را برنداشت جز ...