سایر منابع:
سایر خبرها
روایت آزادگان میاندوآبی از روزهای سخت اسارت/ از راز وحدت اسرا تا برکات وجودی مرحوم ابوترابی
ایثارگری مردم این شهر است. به مناسبت روز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی، پای خاطرات دو آزاده میاندوآبی که سال ها در بند اسارت دشمن بوده اند را نشسته و بخشی از آن را در زیر آورده ایم. برکات وجودی مرحوم ابوترابی ابراهیم منصوری، آزاده ای که در دوران اسارت هم سلولی مرحوم ابوترابی بوده و دارای 40 درصد جانبازی و هفت ماه و سه روز سابقه اسارت بوده و در عملیات های مختلفی در ...
صبحانه هر روزمان ضربه های شلاق بعثی ها بود/بسیاری از اسرا زیر شکنجه های دشمن جانباز شدند
مقدس سربازی اعزام شدید و آیا قبل از اسارت خانواده تان را دیدید؟ در سال 64 به خدمت رفتم و حدود 8 یا 9 ماه از خدمتم گذشته بود که اسیر شدم و در مدت خدمتم چه در دوران آموزشی و چه بعد از حضور در یگان ارتش حتی یک روز هم به خانه نیامدم یعنی از زمان اعزام به خدمت تا زمان آزادی و بازگشت به میهن که بیش از 5 سال خانواده ام را ندیدم و مادرم در فراق و دوری من آنقدر گریه کرده بود که چشمانش نابینا ...
آزادگان با سربلندی به آغوش کشور بازگشتند
به گزارش حیات از شیراز حسین پاکوهی جانباز 40 درصد و آزاده سرافراز دفاع مقدس است. وی که در دوران جنگ تحمیلی 9 سال از عمر خویش را در زندان های رژیم بعثی عراق به اسارت سپری کرده است از خاطرات آن روزها برای ما می گوید: سال 59 سرباز بودم که جنگ تحمیلی آغاز شد. ابتدا برای پاکسازی منطقه کردستان از کوموله و دمکرات به آن منطقه اعزام شدیم و پس از گذشت یکسال برای دفاع از خاک وطن در برابر نیروهای بعثی عراق ...
قصه های تلخ و شیرین اسارت
...> این آزاده ساوجی یکی از خاطرات تلخ روزهای اسارت را خبر جانسوز ارتحال حضرت امام خمینی عنوان و کرد و گفت: حضرت امام خمینی(ؤه) شخصیتی بود که حتی رسانه های عراقی نیز به خود اجازه توهین به شخصیت ایشان را نمی دادند و با وجود اینکه تجمعات دونفری هم در اردوگاه ممنوع بود ولی در آن روزها به ما اجازه دادند تا مراسم قرائت قرآن برگزار کنیم. معصومی به یکی از خاطرات شیرین دوران اسارت هم اشاره کرد و ...
تلخی های روزهای اسارت برای رزمندگان شیرین بود
خودش می گرفت. بعد از گذشت 3 هفته سرباز عراقی برای تعویض پانسمان زخمی ها با یک ظرف چهار لیتری بتادین آمد به من که رسید طوری پانسمان کتفم را کند که خون با شدت تمام به لباس هایش پاشید و هرچه با باند خواست جلوی خونریزی را بگیرد نتوانست به همین منظور من را جهت مداوا به بیمارستان بغداد بردند. یک خاطره شیرین از دوران اسارت برایمان بگویید: صحنه اسارت برای بچه ها چون مقاوم بودند تلخی ...
نوجوانان کم سن و سال هم اسیر ابزار رسانه ای دشمن نشدند
...> ابتدا از جبهه رفتنش می گوید؛ سال 1362 در حالی که 40 بهار از زندگی او می گذشت بعنوان بسیجی همراه 24 نفر دیگر داوطلبانه عازم جبهه های جنوب می شود، بعد از شرکت در چندین عملیات، با حضور در تیپ 21 امام رضا(ع) که فرماندهی یکی از گردانهای آن را محمدباقر قالیباف بعهده داشت خود را آماده عملیات خیبر کرد، عملیاتی که به خاطر گستردگی اس بسیاری در آن شهید و بسیاری نیز به اسارت دشمن بعث درآمدند. جانباز ...
سرگذشت اسارت در اردوگاه های عراقی
...> چه زمانی به ایران برگشتید؟ اولین گروه اسرای ایرانی در نیمه های مرداد عازم ایران شد و چند هفته بعد از ورود اولین گروه آزادگان، من هم در ششم شهریور سال 69 به ایران برگشتم. آقای محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران، آن روز به استقبال ما آمده بود. روزهای بعد از اسارت چگونه گذشت؟ سال 70 به استخدام فرمانداری کوهدشت درآمدم و در سال 72 نیز ازدواج کردم. حاصل ازدواجم سه ...
برگشت از شهادت در اسارت
.... از شروع اسارت بگویید؟ من را به سنگر فرماندهی محور انتقال دادند، دستم را از پشت با سیم تلفن صحرائی بستند و بر اساس موج گرفتگی چشمم خیلی نمی دید و دستم خیلی ورم کرده بود در راهروی سنگر هر کس به یک شکلی من را کتک می زد و شکنجه می کرد. شروع به بازپرسی از من کردند وقتی گفتم عربی بلد نیستم من را تهدید کردند که بکشند ولی بعد از اینکه نتوانستند من را تخلیه اطلاعاتی کنند و به ...
عراقی ها می گفتند تو دیگر چه رزمنده ای هستی که ریش نداری / امروزه آزادگان و جانبازان به حاشیه رانده شده ...
خاطرات خود از دوران اسارت گفت: در 20 دی ماه 1359 بود که همراه با نیروهای مختلف مردمی در عملیات نصر حضور داشتیم که به دلیل خیانت عوامل نفوذی و پس مانده های دوران رژیم ستم شاهی عملیات لو رفت و متأسفانه 200 نفر به شهادت رسیدند و من که در آن زمان که 17 سال داشتم در ساعت 6 صبح همراه با 90 نفر از هم رزمانم به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمدیم. طاهری نژاد افزود: شرایط حاکم بر اردوگاه اسرا بسیار ...
هنوزهم آزاده و برای دفاع آماده ام
است و دوران اسارت را به امید آزادی تحمل کردیم و اکنون دکتری زبان و ادبیات فارسی دارم و در اداره کل گمرک آستارا مشغول کار هستم و به کارهای هنری علاقمندم و چند نمایشنامه نوشته و شش سال تئاتر کار کرده ام و به خاطر علاقه زیاد به زبان و ادب فارسی، 2 کتاب با نام های ایران وطن من و الف عشق را به ترتیب در موضوعات دفاع مقدس و عرفان تالیف و منتشر کرده ام. شهرستان مرزی بندر آستارا با 91 هزار نفر جمعیت ...
کنگره ملی سالگرد ورود آزادگان برگزار شد
... شعبان ابراهیم زاده آزاده جانبازی که 8 سال اسارت در پرونده خود دارد، زمانی که از حس و حالش در زمان آزادی جویا می شدیم از آزادی خود به عنوان یک رویا نام برد و گفت: آزادی به واقع برای من مانند یک رویا بود چرا که جنگ تمام شده بود و ما هنوز اسیر بودیم. زمانی که آزاد شدیم و به خاک وطن رسیدیم گویی وارد بهشت شده بودیم. هرچند که شهادت نصیب ما نشد و همانند خاندان امام حسین(ع)، اسارت نصیب ما شد اما به ...
دوران اسارت دوران غریبی بود/سعید تو،الک شدی!
...،کسی هم همراهش نبود چند روزی گذشت که خبر آمد،سید آسمانها، در بیمارستان ودر غربت اسارت شهید شده وپس از یکی دوروز ،دونفر از بچه ها بعنوان شاهد رفتند وسید را غسل وکفن کردندودر وادی غریب(اسم گورستان دفن اسرا)دفن کردند و ازباقی مانده پارچه کفنش یک مقداری آوردندوبعد از اسارت آنرا بردم تقدیم خانواده اش کردم. دوسال از برگشت آزادگان گذشته بود که یک روز خبر رسید پیکر اسرای شهید را هم آورده ...
رجایی: مجموعه فرهنگ آزادگان مرجعی برای اهالی هنر و ادب است
به ایران پرداخته شده است. در بخشی از جلد نخست کتاب فرهنگ آزادگان می خوانیم: چهار ماه و نیم بود که ابدا به خواسته های ما ترتیب اثر نمی دادند و ما هم مقاومت می کردیم. به همین دلیل یک روز آسایشگاه را بستند و هفت روز آب و غذا را به کلی قطع کردند و بعد از هفت روز درها مجددا باز شد، بچه ها بیرون آمدند و نماز جماعت با شکوخی خوانده شد. افسر عراقی دوباره درخواست هایش را مطرح کرد و یک بار دیگر ...
حکایت اسارت در گفتگو با آزاده”قربان فرنگی” / صدای ضجه شکنجه های اسرا را از یاد نمی برم
.... آقای فرنگی می گوید زمانی که به جبهه رفت 2فرزندداشت وهمسرش سومین فرزندرا دوماهه باردار بود و7ماه پس از اسارتش صاحب سومین فرزند می شود. روزگار سرنوشت قربان فرنگی را چنین رقم می زند که حدودیک ماه پس از حضور در جبهه در عملیات فتح المبین ودر دومین روز از ایام نوروزسال1361به اسارت نیروهای بعثی درمی آید. این جانباز 45درصد وآزاده ای که قریب 8سال ونیم اسارت را در پرونده ...
چله زیارت جمکران کلید شهادت حججی بود
شهرستان نجف آباد بود که از سال 1385 شروع به انجام فعالیت های فرهنگی کرد. ثمره ازدواج او با همسرش در سال 91 فرزند یک سال و نیمه به نام علی است. وی از سال 1393 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در چندمین اعزامش به سوریه روز دوشنبه 16 مردادماه در منطقه تنف به اسارت دشمن تکفیری درآمد و در روز چهارشنبه 18 مردادماه به شهادت رسید. منبع: دفاع پرس ...
محفل بزرگ قرآنی ویژه گرامیداشت سالروز ورود آزادگان برگزار شد
رامندی رئیس شورای چهارم شهر قزوین که خود هم حدود هفت سال در اسارت بندهای رژیم بعث بوده است، بیان کرد: مرحوم ابوترابی شخصیتی منحصربه فرد و برجسته در طول مبارزات و پیروزی انقلاب، دوران اسارت و چه بعد از آن بودند چراکه همواره با سخنرانی های دلنشین و سراسر اخلاص با اسرا، آرامش و امید را به تمام اسیران ایرانی در عراق منتقل می کردند. وی با اشاره به خاطرات خود با آیت الله ابوترابی افزود: در طول ...
شهادت 450 اسیر ایرانی در زندانهای بعثی/ اسرا چگونه حافظ قرآن شدند
هستند و این دلیل بر این است که آنها تا آخرین گلوله و نفس خود از میهن اسلامی دفاع کردند. حدود یک هزار نفر از اسرا که تعدادی هم خلبان بودند بیش از 10 سال بود که اسیر شده بودند صلیب سرخ را به آن اردوگاه ها راه ندادند و کسی از آنها خبری نداشت. رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در ادامه ویژگی های آزادگان را مورد اشاره قرار داد و تصریح کرد: صبر از ویژگی های مهم آزادگان بود و صبر را به معنای ...
جزئیات دستگیری عامل قتل پارک هشت بهشت و 37 میلیارد ریال جریمه قاچاق کالا در قزوین
نژاد" از دوران اسارت خود می گوید آزاده و جانباز صفرعلی عالی نژاد، سرانجام پس از طی دوران پر فراز و نشیب اسارت در 26 مرداد ماه سال 69، سن 26 سالگی بعد از حدود 9 سال با کوله باری از تجربه وارد میهن اسلامی می شود. 25 کیلوگرم مواد مخدر در قزوین کشف شد رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر استان از کشف 25 کیلوگرم موادمخدر از نوع تریاک با دستگیری دو سوداگر مرگ در این استان خبر داد. ...
توکل به خدا و ائمه روح و جسممان را جلا می داد
و مشغول دفاع از کشور شدید؟ اولین بار سال 61 در مقطع تحصیلی اول دبیرستان بودم که وارد جبهه و به غرب کشور اعزام شدم. چون سنم کم بود مدیر کل آموزش و پرورش با مسئولان سپاه و فرماندهان وقت منطقه هماهنگ کرد و ما را بعد از دو ماه برگرداندند. دومین بار سال 62 در طرح لبیک یا امام شرکت و در عملیات آزادسازی سد دربندی خان و مناطق شاخ شمیران حضور پیدا کردم و حدود دو ماه و نیم در منطقه بودم. بار سوم سال ...
پارگی پرده گوش و فراموشی در اثر شکنجه ارمغان هفت سال اسارت آزاده لرستانی
ادامه تحصیل می شود و در سال1376 باحالت اشتغال بازنشسته می شود و در سال 92 بعد از 30سال خدمت بازنشسته می شود. وی که قهرمان باستانی کار کشوری است در دوران اسارت هم ورزش را به هر نحو ممکن حتی باوجود ممنوع بودن ورزش های رزمی ادامه می دهد و در حال حاضر نیز جز داوران و مربیان برجسته زورخانه خرم آباد است. طاهر پور می گوید: در دوران اسارت زجر دنیا را کشیدیم اما خداوند متعال قطره ایمان ...
به رهبرم بگویید، آمده ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد
نام گذاشتم به یاد محسن سقط شده خانم حضرت زهرا (س) . مادر جان، اولین باری که به سوریه اعزام شدم دریچه های بزرگی به رویم باز شد اما نمی دانم اشکال کارم چه بود که خداوند مرا نخرید. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر ...
حجت الاسلام والمسلمین شهیدی: آزادگان نماد استقامت، اخلاص و ساده زیستی هستند
نماینده ولی فقیه، معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با بیان اینکه شکنجه هایی که توسط رژیم بعث بر اسرای آزاده روا داشته شده در وصف نمی گنجد گفت: آزادگان با تحمل دوران سخت اسارت، نماد ساده زیستی، اخلاص، صبر و استقامت هستند. به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران ، حجت الاسلام والمسلمین شهیدی عصر روز چهارشنبه 25 مرداد ماه در کنگره ملی الماس های درخشان در محل ...
26 مرداد، سالروز بازگشت پرندگان مهاجر به دامان پر مهر وطن
عزیز اشاره می کنیم: ...یکی از کارهایم توی جبهه، خنداندن بچه ها بود. بدم نمی آمد اسیر شوم. فکر می کردم اسارت، یک جور زندان دربسته است. گفتم بروم بچه ها را بخندانم تا اسارت بگذرد. به چیزی که می خواستم رسیدم، تا دم آخر هم بچه ها را می خنداندم! به هر تقدیر، آن بزرگمردان پس از تحمل شکنجه های فراوان و سال ها دوری از وطن سرانجام در تاریخ 26 مرداد سال 1369، به خاک میهن پای گذاشتند و به آغوش ...
سربازان گمنام زندگی ما
خاطرات عزیزترین مردان این سرزمین است. مردانی که هموطن ما بودند و سال های مدید، 3 سال و 5 سال و 8 سال و 11 سال از روزهای عمرشان در حصار دیوارهای سربه فلک رسیده تکریت 12 و موصل 4 و رمادی 10 گذشت بی آنکه احدی از خانواده، حتی امیدی به زنده بودن شان داشته باشد. طراوت صبح پاییزی آن سال، گره خورده بود به اندوه خانه بسته در نگاه صدها مرد جنگ؛ یادگاران جنگ که آن روز، از آن سال های اسارت خاطره ساخته بودند ...
فکر این بودیم تا توطئه تبلیغات دشمن را بشکنیم/ خاطره گویی آزادگان پیش از خطبه های نماز جمعه در زنجان
اردوگاه کنار سایر اسرا و دیدن نماینده صلیب سرخ بود. پنج روز از اعتصاب غذایی گذشته بود که نماینده بعثی آمد و گفت: بعد از صرف ناهار به اردوگاه بازمی گردیم ولی ما نپذیرفتیم و گفتیم ناهار را در اردوگاه می خوریم و باز نماینده رژیم بعثی بازگشت. محمدی یادآور شد: بیرون از محل اسارت ما، دو ماشین آماده حرکت بودند که یکی به فرودگاه و دیگری به زندان بغداد می رفت، رده سنی ما 23 نفر بین 14 تا 17 سال ...
آزادگان الگوی ایثار و فداکاری را پیش روی نسل آینده قرار دادند
به گزارش صاحب نیوز ؛ ابوالفضل معینی نژاد در گفتگویی با گرامی داشت سالروز بازگشت غرورآفرین آزادگان سرافراز به میهن اسلامی عنوان کرد: 26 مرداد ماه خاطره شیرین بازگشت سرو قامتانی که ایثار و پایمردی را عینیت بخشیدند و با فداکاری، شهامت و با تکیه بر ایمان الهی، از کیان انقلاب اسلامی و خاک میهن دفاع کردند را یادآوری می کند. فرماندار آران و بیدگل آزادگان را تمثالی از پایمردی و استقامت خواند و ...
آزادگان کلام ما رایت الا جمیلا حضرت زینب (س) را در اسارت لمس کردند/جانبازان زیبایی و سیره شهدا را ترسیم ...
، انسان را به یاد روزهای سخت جنگ می اندازد و لسان شیوایش نشان از پختگی و مردانگی اش دارد، محمد حسینی نسب از فرهنگیان این شهر است که سال های زیبای عمرش را در اسارت و زیر شکنجه های بعثی های جنایتکار گذراند و با سرافرازی به میهن بازگشت. وی متولد سال 42 است که سال 60 راهی جبهه ها می شود و در سال 61 در عملیات فتح المبین پس از زخمی شدن از ناحیه کتف و سر اسیر شده و مدت هشت سال و 6 ماه از عمرش ...
از جنگ در جبهه های حق تا جنگ در جبهه فرهنگی
انجام شد اما به خاطر اینکه در زمان اسارت فرمانده گروهان بودم به استخبارات بغداد منتقل شدم و به مدت 16 روز بازجویی ها ادامه داشت تا در نهایت به کمپ 13 رمادی منتقل شدم، مدت یک سال در این کمپ حضور داشتم اما به خاطر اینکه مشکلات فراوانی برای بعثی ها ایجاد کرده بودیم و هر روز با آنها درگیر می شدیم، ما را به کمپ 17 در تکریت بردند. *اسارتتان چند ماه به طول کشید؟ 26 ماه در اسارت ...
روایت 78 ماه اسارت رزمنده اردبیلی/ 15سالم بود که اسیر شدم+تصاویر
ناراحتی کلیه و مثانه و روده مبتلا شدم من علاوه بر ناراحتی های ذکر شده در سال آخر اسارت سینه ام خس خس می کرد و بعداز صرفه خلط آمیخته با خون از سینه و گلو بالا می آوردم. شمیم خوش آزادی بیست روز قبل از آزادی اوّلین گروه اسرا یعنی روز بیست و ششم مرداد سال 1369، زمزمه ی آزادی در اردوگاه پیچید و چند روز بعد خبر آزادسازی و مبادله اسرا از طریق رادیو و تلویزیون اعلام شد امّا باز هم در ...
قریبانه هایی که غریب ماند
برای بچه ها خریداری می کردند؛ یک نفر به نام عباس بود که این ساندویچ را برای همراهان من که چند نفر بودند آورد وقتی گاز زدم دیدم تخم مرغ است چون بعد از گذشت 5 سال از اسارت مزه تخم مرغ را چشیده بودم برایم تازگی داشت و انگار که هنوز تخم مرغ نخورده بودم به عباس گفتم میشه چشم بند من رو باز کنی تا تخم مرغ را ببینم اما با وجود اصرار زیاد، باز نکرد و حتی توهینی به من کرد و من به برآمدگی بینی که چشم بند روی ...