5 نفر از استخر بیرون مان کردند 5 میلیون نفر برای مان استخر ساختند
سایر منابع:
سایر خبرها
این خانواده ای لردگانی خودشان یک کمیته امداد هستند
نتوانست بزرگی قلوب ایرانیان را ثبت کند و هیچ خبرنگاری نتوانست گمنامی خیران این آب و خاک را به تصویر بکشد. چند روز قبل به واسطه یکی از دوستانم مطلع شدم در یکی از محله های محروم در یکی از شهرهای محروم، در استانم که جزو محروم ترین های کشور است خانواده ای با هزینه شخصی خانه شان را کارگاه تولید ماسک کردند و رایگان به دست خلق الله می رسانند. از شما چه پنهان... راستش را ...
چند رکاب تا نابودی کرونا؛ دوچرخه هایی برای مبارزه با بیماری مهلک + فیلم
ویروس کرونا هستیم وُ لحظه ای هم خسته نشدیم، چون کار خیر خستگی نداره وُ تا پایان کرونا هم پویش مهربانی رو ادامه می دیم. " پس از خارج شدن از مسجد به یاد توئیت دانیال معمار، یکی از فعالان رسانه ای افتادم که نوشت: گفت در ایالت نیوجرسی بعضی از ماموران پلیس خرید سالمندان را انجام می دهند. کاش ما هم بلد بودیم. گفتم پس خبر بچه های مسجد جامع جوادیه را نشنیده ای که چرخ مهربانی راه انداخته اند. مردم با تلفن، مایحتاج شان را اعلام می کنند و آن ها برایشان می خرند. تازه فقط برای سالمندان هم نیست. گزارش از فاطمه میرزایی دخت انتهای پیام/ ...
جردن باروز مخالف تحریم های امریکا علیه ایران است
ای نمی شود. با این حال، کار خوب و خدا پسندانه ای است و ارزش دارد. با شیوع ویروس کرونا، المپیک توکیو یک سال به تعویق افتاد. موضوعی که گودرزی آن را به نفع کشتی می داند: صددرصد این اتفاق به نفع کشتی ما شد. چرا که ما یکسری کشتی گیر جوان داریم که نیاز به زمان داشتند تا پخته تر شوند و روی آنها در اردوها بیشتر کار شود. از طرف دیگر یکسری دیگر از کشتی گیران ما مثل حسن یزدانی و علیرضا کریمی رباط پای شان پاره شده بود و نیاز به زمان داشتند تا بهبودی شان را به صورت کامل به دست آورند. ما اگر با این شرایط به المپیک می رفتیم شانس طلای مان خیلی کم بود ولی حالا شاید 2 طلا هم بتوانیم کسب کنیم. ...
در انتقالم به پرسپولیس تخلفی صورت نگرفت
نکردم چون آنها اسم لیگ شان را به خلیج عربی تغییر داده بودند. به مسئولین باشگاه گفتم همه جا نام خلیج فارس را به "persian golf" میشناسند و اینکه شما میگویید خلیج عربی اصلا درست نیست. حقیقتا یک بازی دوستانه هم برگزار کرده بودند که روی پیراهن ها نوشته شده بود خلیج عربی من هم گفتم تا زمانیکه این اسم روی پیراهنم هست به زمین بازی نمی روم. سرمربی تیم مان خیلی به من اصرار کرد ولی من به هیچ عنوان قبول نکردم با ...
کرونا، جنگ جهانی چهارم است/ جانباز شیمیایی: خدا کند تا نَفَس دارم، خدمتگزار باشم
قبل برمی گردد؛ یعنی سال 1264 قمری. درِ این خانه همیشه به روی همه باز بود. پدرم، مرحوم "مش رضا"، شکسته بند بود و هر کس در این حوالی دست و پایش می شکست یا در می رفت، برای تسکین دردش سراغ او می آمد. از وقتی یادم می آید، خیر اهالی این خانه همیشه به اطرافیان می رسید. برادرم، مرحوم حاج علی که شاطر سنگکی بود، هر شب با یک بغل نان به خانه برمی گشت و به همه پیرزنان و پیرمردان و فقرایی که در همسایگی مان ...
برنامه های برتر تلویزیونی در چنین شرایطی نادرست است
الان بچه ها تشنه و نیازمند برنامه های خوب هستند. قناد گفت: شما به عنوان خبرنگار، مسوولان را به چالش بکشید. دهه شصت و هفتاد ما برنامه های به یادماندنی داشتیم؛ از علی کوچولو گرفته تا محله بروبیا . در صورتی که در آن زمان جنگ هم بود. اما چرا تلویزیون آنقدر استقامت و استمرار داشت؟ الان بچه ها را دست کم گرفته اند. الان هم درگیر نوعی جنگ هستیم. یک ویروس است که مرگ و میر ایجاد می کند اما در آن ...
از مشکلات پشت کنکوری ها در این روزهای کرونایی تا وضع نامناسب خیابان ها در بندرعباس
هیچ کسی نمیرسه. شما یک کاری کنید ما به کی بگیم همه آب استان چهارمحال و بختیاری رو بردن و الانم دارن تونل بهشت آباد رو حفاری می کنند. یه لودر میتونه بره تو این تونل اگه این تونل راه اندازی بشه همین یه ذره آبی هم که داریم میره. همه منابع آبی خشک میشن فاجعه میشه همه مناطق گردشگردی و کشاورزی منابع حیوانی همه در خطرند. چرا روستاها باید با تانکر آب رسانی بشن ولی یک استان راحت تونل میزنه آب رو میبره. ...
لحظات پایانی رضا چراغی چگونه گذشت؟
...> برادر چراغی همان طور که زانوانش را در بغل گرفته بود، با یک حالتی گفت: می دانی محسن! خیلی خسته ام، خیلی. از همه ی شما هم خواهش می کنم، که اگر هر کدامتان شهید شدید، سلام مرا به دوستان شهیدم برسانید و از آنها بخواهید برایم دعا کنند. بگویید دعا کنند تا خدا به من، توان مقاومت و صبر در مقابل سختی ها و مشکلات را عطا کند. آنجا بود که من هم احساس کردم این رضا، رضا چراغی همیشگی نیست. این حرف ها را گفت ...
نمره بالای داریوش ارجمند به مردم
داریوش ارجمند، بازیگر سینما می گوید: من نمره بسیار بالایی به مردم می دهم. مردمی که به خود من زنگ می زنند برای تامین سبد کالا و خودم هم کمک می کنم همدلی می کنند. باید به هم کمک کنیم که همه زندگی شان را بکنند. ویروس می رود و روسیاهی به زغال می ماند و اگرهمدلی نکنیم، حسرت به دل می ماند که ای کاش رفتگر محله مان را می دیدیم. ای کاش همسایه مان را که نداشت، می دیدیم. مردم ایران آن پرستاری است که عروسی ...
شمع هایی که دل ها را نورانی می کنند
.... ماهی یک بار برای بچه های کار جاده بهشت زهرا غذا می پزم و می برم. گاهی برایشان پیتزا می برم و گاهی لباس و هر چیزی که دوست داشته باشند، تهیه می کنم. برای این کار همسرم مرا همراهی می کند. خوشبختانه هردو با هم ماهی یک بار این کار را انجام می دهیم . رحیم زاده در میان اعضای خانواده اش نیز رسم نذر کردن برای کودکان کار را باب کرده است. در این باره توضیح می دهد: همه اعضای خانواده ام اگر نذر یا خیراتی ...
این سوی در دستشویی یا آن سوی دیگر؟
بیرون آمد به او گفتم من اینجا از درد به خودم می پیچیدم. پدرجان خیلی خونسرد جواب داد: ولی همه اش کلا یک دقیقه شد. می دانید من به او چه گفتم؟ گفتم پدرجان شما اصلا می دانی یک دقیقه چقدر طول می کشد؟ ایشان با تعجب گفت: شما خودت بگو چقدر. گفتم بستگی دارد این طرف در دستشویی باشی یا آن طرف در. حالا هم این تا پاییز گفتن مقام ها مرا یاد همان یک دقیقه می اندازد. به نظر شما کدام مان تا پاییز این سمت در هستیم و ...
پایگاه های بسیج مساجد شاهرود آماده دریافت کمک های مردمی در رزمایش کمک مومنانه
را شریک ثواب سفره آن دسته از همشهریان مان می دانیم که روز گار سفره آن ها را کم رنگ نموده و مردان این خانواده ها را شرمنده زن و بچه. فرمانده حوزه بسیج مساجد و محلات علی ابن ابی طالب (ع) تصریح کرد: خادمان مردم در پایگاه های بسیج و در سراسر شهرستان باصفای شاهرود، آماده اند تا با جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی شاهرودی های با صفا، رزمایشی ماندگار، همراه با عزت و اقتدار و در راستای اجرای دستور ...
جغرافیای جهاد؛ از مبدا قم به مقصد رشت
، آرامستان. خبر کوتاه بود و ترسناک. فوت دو بیمار مبتلا به کرونا در قم. خبری که شد مبدا انحصار این ویروس نانومتری بر اخبار کشور و کمی بعدتر کل جهان. کامکار، فرقانی، شهید بهشتی، امام رضا(ع) و علی بن ابی طالب(ع) در قم، همه بیمارستان هایی بودند که در عرض چند روز تخت هایشان پر شد از بیماران مبتلا به کرونا. انگار جهادی دیگر آغاز شده بود و جهادگرانی به صف شدند. کبری خوشرو یکی از همین بانوان طلبه ...
این پرستار داوطلب، مدافع حرم است +عکس
حرف را با آنها که بی حوصله بودند باز می کردم و شوخ طبعی را هم چاشنی حرف هایم می کردم تا کمی حال و هوایشان عوض شود. دو روز که گذشت ورق پرستاران بیمارستان امام خمینی بابلسر برگشت و کنایه جایش را به تشکرهای بی پایان داد. من و بچه هایی که در بیمارستان بودیم دستیار پرستاران شدیم. گرفتن فشار، تب سنجی بیماران و دادن داروها. خلاصه بعد از چند هفته کار طاقت فرسا پرستاران نفس راحتی کشیدند و حجم کارشان سبک تر ...
ایست؛ ناقلان بی صدا در شهر جولان می دهند
110 تماس بگیرند.با تعجب می پرسم خودتان می گویید دستگیری ندارید؟ وسط حرفم می پرد و می گوید: این طور هم که نیست. به محل می رویم و متفرق شان می کنیم. همین چند شب پیش موردی داشتیم که فرد معتاد برای زن و بچه اش مزاحمت ایجاد کرده بود. داخل خانه ظرف و ظروف را شکسته بود و زن و بچه اش را کتک زده بود. همسایه ها زنگ زدند و خبر دادند. وضعش وخیم بود. می پرسم لباس خاصی می پوشید؟ با تعجب نگاهم می کند و می گوید ...
داریوش ارجمند : اقلیتی که در دوران کرونا دنبال همدلی نیستند را باید دور ریخت
راننده تاکسی با درآمد حداقل خود مواد ضدعفونی می خرد و ماشین خود را ضد عفونی می کند به خاطر مردم، رستورانی که دایما در حال ضد عفونی است تا خانه های مان. وی ادامه داد: می خواهم پیامی بدهم که حتی اگر یک نفر اشکالی داشته باشد، شما هم همه جا را ضدعفونی کرده باشید، کافی است که یک ویروس از جایی به جای پاک برود و به همه منتقل شود. صحنه ای از سریال امام علی(ع) یادم است که وقتی مالک اشتر می خواست به ...
روایتی ناشنیده از وصیت خاص و متفاوت سردار سلیمانی +عکس
هنوز هم که هنوز است بعد از سه سال و چند ماه وقتی از سعیده خانم خواستیم خاطرات آن روز به یادماندنی را که به قول خودش بهترین روز زندگی اش بوده، را روایت کند هیجان و بغض در صدایش به وضوح مشخص می شود. انگار همان روز است که تازه می خواهد برای اولین بار آمدن مهمان ناخوانده اش را به خانه شان تعریف کند. به او می گویم این هدیه خداوند را مدیون پسرت هستی. می خندد می گوید: واقعا بله او باعث شده بود. ...
سعید حدادیان: با پول نویسندگی ازدواج کردم!
اصلا نظر سیدالشهداست که شما به عنوان خواننده مطرح هستید، اما شما توانایی های دیگری هم دارید، شما مداح هستید، اما سیر مطالعاتی عجیبی هم دارید و این خیلی جذاب است. الان همه بازیگرها می خواهند، خواننده شوند؛ همه خواننده ها هم می خواهند بازیگر شوند. من سرجای خودم هستم، می خواهم به امام حسین(ع) بچسبم. من سال 62 در برنامه کودک نویسندگی می کردم! زندگی من با نویسندگی می گذشت. یعنی محل ...
شاید در نهایت برنامه ای 1/5 میلیون برایم بماند
به گزارش جهان نیوز ، رضا رشیدپور، در بخشی از تازه ترین گفت وگوی تفصیلی اش که به صورت گفت وگوی زنده اینستاگرام انجام شد به سوالی درباره میزان دستمزدش هم پاسخ داد. دستمزدت چقدر است؟ درباره شروع این ماجرای دستمزدها بگویم که هفته قبل بود در توئیتر یک آقایی که خارج از ایران هستند یک بحثی مطرح کرده بود و من گفتم برای شان توئیت کنم که اگر سندی دارند منتشر کنند اما حالا در یک رسانه رسمی ...
قافله ای به مقصد بهشت
برادرم آمد، انگار خدای مهربان تو را دوباره آفرید و به ما هدیه داد. صورت برادرم همانند صورت تو نورانی و درست به شکل خودت است. پدر جان تو با رفتنت فقط ما را داغدار نکردی بلکه مردم این دیار، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، همه و همه، هرکس که تو را می شناخت، داغدار شد. آنگاه که پیشوا، امام و رهبرت طاغوت را در هم شکست و تلاءلو نور انقلاب اسلامی خانه تورا هم روشن کرد به ندای خمینی بت شکن (ره) لبیک ...
روایت زنی که نمی تواند برای بچه هایش شناسنامه بگیرد/شناسنامه بی شناسنامه
؟ گفتم تا الان توی یک قلعه ای بودیم. گفت برو از همان قلعه ای که بودی، نامه بگیر، برو استانداری بجنورد. یک سالی پرونده مان ماند، بعد گفتم اگر شوهرم فوت کند، من روی قبرش چی بنویسم؟ بنویسم گمنام؟ گفتند برو یک برگ سبز بیار. رفتم از درخت یک برگ سبز کندم، گفتم این هم یک برگ سبز. گفت خانم برگه سبز تردد. گفتم من برگ سبز ندارم. با همان درست کرد. گفت برو شاهد بیار. رفتم از توی خیابان دو نفر پیدا کردم ...
روایتی از بارسنگین غم خانواده هایی که عزیزانشان را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده اند
.... همین یک داغ بس بود. می ترسیدم ناقل باشیم و به اونا هم بدیم. حالا همه کار بچه ها شده گریه کردن با مادربزرگ و خاله های شان از پشت تلفن همراه و عکس مادری که هر شب بغل می کنند. داغون شدیم، همه مون و هیچ کس هم نمی تونه کمک مون کنه. مراسم عزاداری دسته جمعی آدم رو از ترس و وحشت دور می کنه و این امکان الان نیست و معلوم هم نیست کی بتونم ببرم شون سر مزار مادرشون. مرد سیاه پوش دست هایش می لرزد و دائم ...
به نسل های آینده بگویید...
برای طبیعت سرزمینم که آخرین نفس هایش را می کشد، بد نشد. لااقل پلاستیک کمتری را در این چند ماه بلعید و تتمه ی گوش ماهی های خزر چند ماهی بیشتر در ساحل ماندند؛ همان خزر بیچاره ای که دستش بشکند که با آن همه شوری نمک نداشت و برای مان نماند! و تنها راه نجات مان شد در خانه ماندن. کاش هیچکس سر کارش نمی رفت ولی فقط یک نفر، یک مدیر کارآمد می رفت و از پشت میزش به داد مردمان سرزمینم می رسید. ...
میراسماعیلی: امیدوارم شاهدان ایرانی به خودشان بیایند و علیه کشور شهادت ندهند!
می خواهند علیه کشور شهادت دهند. به نظر من هیچ جای دنیا این اتفاق خوبی نیست که کسی بخواهد علیه زادگاهش شهادت دهد و بخواهد جودوی ایران در تعلیق بماند. به نظر من این شرایط اصلا برای کسانی که می خواهند این کار را انجام بدهند شرایط خوبی نیست. امیدوارم به خودشان بیایند و این کار را به خاطر سرزمین شان انجام ندهند. همان طور که گفتم با این شرایط نمی توان پیش بینی درباره برنده یا بازنده شدن داشت. ما بر ...
ناعدالتی آموزشی در فضای مجازی
متفاوت مرتبط با درس را می فرستم برای بچه ها. یک دور نگاه می کنند و سوالی داشته باشند از من می پرسند و همان جا هم تمرینات را حل می کنیم و از بچه ها می خواهم تمرین ها را بگذارند. خودم درنهایت درستش را می نویسم روی کاغذ و عکس می گیرم و برایشان می فرستم. توی خانه امکانات وایت بورد ندارم. او بیشتر موافق است که همان طور که وعده داده شده یک ماه ونیم به مدت آموزش اضافه شود به جای اینکه ادامه آموزش به صورت ...
امیرارسلان و دلتنگی هایش برای شادی های پس از گل
پیش آمده من به گرمسار آمدم و در این مدت کنار خانواده دوران قرنطینه را سپری می کنیم اما واقعا خسته شدیم و بابت این یکنواختی حوصله مان سر سرفته است. فکر می کردی این ویروس چنین بلایی سر زندگی روزمره مردم بیاورد؟ راستش را بخواهید به این شدت نه و وقتی بودنش در ایران علنی شد فکر نمی کردم بخواهد این همه تعطیلی و محدودیت را برای همه صنوف به همراه داشته باشد. امیدوارم این بلا که هر ...
ایستاده در کنار مرگ؛ گزارشی از کارگران تطهیر و تدفین متوفیان کرونایی
برای بوسیدنش لک زده. مرد جوان دیگر که 13 سال است در بهشت زهرا کار می کند، این روز های را سخت ترین دوران کاری اش در تمام این سال ها می خواند: ما روزی چند فوت شده کرونا رو دفن می کنیم. کار دکتر ها و پرستار ها سخته خدا خیرشون بده کنار مردم هستن، ولی کار ما تو بهشت زهرا هم سخت و پرخطره؛ همه ش با درد مردم سروکار داریم، حالا هم که ترس و خطر مریضی کرونا به جون همه افتاده؛ بیشتر خانواده ها از ...
خاطرات دوران کرونایی ابطحی 9 تا 40
تر از آن است که مثل من شما را هم بگیرد. شما باید رژیم بگیرید. ضمنا خانه رستوران نیست که دستور بدهید. همکاری کنیم. شب جمعه اول سال و ماه شعبان است. در این ایام ابتلا و شیوع مرض همدیگر را دعا کنیم. تا فردا. سیدمحمدعلی ابطحی خاطرات روزهای کرونایی(25) جمعه 8 فروردین 99 شب تولد امام حسین است. مبارک باشد. امروز رفتیم سوپر محل ...
حامد عسکری: من عاشق کرونا بودم
؟ بابایم می گفت: تویوتا کرونا... و فقط خدا می داند چند بار من به فرشته های روی شانه ام توی گوشه و کنایه گفتم که من بزرگ شدم کرونا می خواهم... جایی حوالی چهل سالگی از روزنامه زدم بیرون. شب آخر صفحه بندی روزنامه سال و نود و هشت. با بچه های تحریریه خداحافظی کردیم و آمدم خانه. خیلی خسته بودم. بعد از شام خوابیدم. فردایش همسرم زودتر زده بود بیرون. صبحانه روی اُپن بود. خوردم. مزه؟؟ هیچ ...