عروس خانم مشهدی در 16 سالگی بیوه شد! / نقشه سیاه داماد صیغه ای با دوربین ...
سایر منابع:
سایر خبرها
می خواهم شوهرم با دختر دیگری ازدواج کند
وگرنه من ارزش در کنار او بودن را ندارم. بالاخره از این اوضاع به تنگ آمدم و یک روز که عیسی درباره آنلاین بودن خواهرم بدگویی می کرد من هم دهانم را باز کردم و تا حدی که می توانستم به خانواده اش توهین کردم او هم از شدت عصبانیت آن قدر کتکم زد که بینی ام را شکست و بعد هم مرا یک ماه در خانه حبس کرد تا کسی متوجه ماجرا نشود حالا هم به کلانتری آمده ام تا از او شکایت کنم و طلاقم را بگیرم تا با کسی که دوست دارد ازدواج کند و ... می خواهم شوهرم با دختر دیگری ازدواج کند ...
شوهرم با زن متاهلی رابطه جنسی داشت /شوهر بی غیرت آن زن با خبر بود!
زندگی خلق کرده است. لاصه زمانی تصمیم گرفتم که دیگر سر کار نروم که صاحب سه فرزند قد و نیم قد بودم. شوهرم نیز هیچ مسئولیتی در قبال خانواده اش احساس نمی کرد و تنها با زبان بازی امورش را پیش می برد. خلاصه بعد از 20سال زندگی مشترک، سال گذشته بود که متوجه شدم همسرم روابط غیرمتعارفی با یک زن متاهل دارد. آن روز خیلی عصبانی شدم و پس از مدتی سر و صدا و مشاجره او را از خانه بیرون انداختم ...
درود بر شرف تو ارمنی!
متولد چه سالی هستید؟ سال 1326، متولد جلفای اصفهان، خیابان خاقانی، کوچه میدان کوچک چه سالی وارد هوانیروز شدید؟ سال 1347 چرا هوانیروز؟ بعد از گرفتن دیپلم، یک سال دانشکده زبان دانشگاه اصفهان رفتم؛ ولی پسند من نبود. می گفتم نهایتش لیسانس هم که بگیرم، باید معلم شوم و علاقه ای به آن نداشتم. خدا خواست و راهم را تغییر داد. چطور؟ پسردایی من منبت کار بی نظیری بود و در خیابان خاقانی مغازه داشت. دوتن از افسرهای هوانیروز با او دوست بودند. گاهی می آمدند پیش او. یک روز بعدازظهر بیکار بودم، رفتم آنجا. این دوتا افسر هم آنجا بودند. یکی از آن ها به اسم سروان ایرج به من گفت: چه کار می کنی؟ گفتم: یک سال دانشکده زبان رفتم؛ ولی علاقه نداشتم و دیگر نمی روم . گفت: دوست داری خلبان شوی؟ گفتم: من و خلبانی؟! گفت: بله، مگر چه اشکالی دارد؟! گفتم: آخر من مسیحی هستم، شما مسلمان. تازه خلبانی شغل سختی است. گفت: هیچ مسئله ای ندارد. فردا صبح بیا فرودگاه اصفهان و دم دژبانی بگو با سروان ایرج کار دارم، ترتیب کارت را می دهم. هوانیروز قبلا داخل فرودگاه قد ...
فاجعه فیلم سیاه از یک زن تهرانی / مردان غیرتی شیطان را کشتند + عکس
بازداشت شد و به تشریح جزئیات قتل پرداخت . وی گفت :من چند سال قبل با همسرم که مامور پلیس است ازدواج کردم و حالا صاحب یک دختر 4 ساله هستم. مدتی قبل همراه دخترم به عنوان مسافر سوار یک پژو شده بودیم تا بیرون برویم اما راننده مرا فریب داد و با تعارف آبمیوه مسموم آزارم داد و از من فیلم و عکس گرفت .اما من از ترسم سکوت کردم و حرفی به شوهرم نزدم تا اینکه چند روز بعد برادرم شاهین به خانه مان آمد ...
سلام 7 مرد اعدامی به آزادی
.... کسی بالای سر دخترانم نبود. مادرم با سختی و مشقت بسیاری آنها را بزرگ کرد. الان دیگر دختربچه نیستند. من هم در این مدت خیلی ناامید بودم. اگر اعدامم می کردند، بچه هایم بی پدر می شدند. مادرشان که مُرد من را هم از دست می دادند. تا اینکه سال 97 مرا پای چوبه دار بردند. آن روز خیلی ترسیدم. مادر مقتول همان پای چوبه دار رضایت داد. ولی پدرش رضایت نداد. مرا به زندان برگرداندند. تا اینکه پدر ...
با زداشت عکاس قلابی در پروند ه قتل دختر گمشده
به شدت کتک می زند و بعد هم پیکر نیمه جانش را در یکی از خیابان های شهرستان بابلسر رها می کند. پس از این، رهگذران پیکر نیمه جان او را به بیمارستان می برند. شیرین گفت وقتی حالم خوب شد، شکایت نکردم، چون می ترسیدم خانواده ام متوجه شوند و مرا تنبیه کنند و تصمیم می گیرد به خانه من در تهران بیاید. او قبل از فوتش ماجرا را برای من توضیح داد و بعد هم خواست با خواهرش در شهرستان تماس بگیرم. بازداشت متهم ...
هفت سال در جبهه بودم و 11 گردان را فرماندهی کردم/ بعضی وقتها چهار نفر از خانواده در جبهه بودیم/ بنیان ...
بعد از ده روز از خرمشهر برگشتند و باز بعد از 6 روز به طرف سوسنگرد اعزام شدند و من دو روز بعد همراه معاون کمیته غلامحسین صفری مستقیم به جبهه رفتم. خانواده مخالف رفتن شما به جبهه نبودند؟ - خانواده من خانواده ای انقلابی بود. من و سه تن از برادرانم، یکی پاسدار (حسین دشتی) و دوتن از برادران دیگرم به نام امرالله دشتی و علی دشتی که هر دو بسیجی بودند و خواهرم نیز به نوعی در جبهه بودیم و ...
زن مشاور: عاشق جوان 26 ساله معتاد شدم
ارتباط با من، گاهی به محل کارم می آمد. اگرچه عقد موقت ما چند سال طول کشید ولی من تصمیم گرفته بودم تا روزی که از چنگ این ماده افیونی رها نشود، ازدواج با او را علنی نکنم. در همین روزها یقین داشتم مسعود به پاتوق معتادان متجاهر در یکی از مناطق حاشیه شهر رفت و آمد دارد ولی نمی دانستم او خرده فروش موادمخدر نیز هست، به همین دلیل یک روز زمانی که متوجه شدم قرار است تعدادی از معتادان متجاهر را به مرکز ...
عروس 25 ساله که عاشق نانوای محل شد، خودکشی کرد
آرین ازدواج کردیم. یک سال بعد در حالی که پسران دو قلویم را باردار بودم، متوجه اعتیاد همسرم شدم. رفتار و گفتار آرین به شدت تغییر کرده بود و دیگر اهمیتی به من نمی داد. حتی بعد از تولد دوقلوهایم هیچ گونه مهر و محبتی را از سوی همسرم احساس نمی کردم. او همواره به دنبال کار و تفریح بود و بیشتر اوقاتش را در کنار بساط مواد مخدرش می گذراند. این بی مهری ها تاثیر عجیبی بر روح و روانم ...
جانباز قطع نخاعی؛ شرط عروس برای داماد
جنگ تمام شود بستاک و حاج محسن زندگی مشترکشان را شروع کردند. بستاک مراسم عقد مفصلی برگزار کرد؛ چرا که دلش نمی خواست حاج محسن احساس کند چون روی ویلچر نشسته او از دوست و آشنا خجالت می کشد. او خاطره آن روزها را یادآوری می کند: بعد از ازدواج در تعاون سپاه مشغول به کار شدم. حاج محسن هر روز با موتور 3چرخ جانبازی اش من را به سرکار می رساند. حین مسیر با هم زیاد حرف می زدیم البته بیشتر من. او هم فقط می ...
ناگفته های مرگ شرافتمندانه شلیر رسولی در دفاع از ناموسش / این زن کرد درس غیرت داد + فیلم و عکس
به مریوان رفتیم و در این مدت آنجا زندگی می کردیم که این اتفاق افتاد. درباره گوران بگویید. چقدر او را می شناختید؟ او همسایه روبه رویی ما بود اما مگر همسایه با همسایه چنین کاری می کند. حالا فهمیده ام که اوباش بوده و سابقه کیفری هم داشته است. شاید باور نکنید اما روز بعد از این حادثه مردم مریوان که از این ماجرا عصبانی شده بودند به خانه گوران حمله کردند. شیشه همان پنجره ای که شلیر ...
سهم هنرمندان از گردش مالی حراج ها ناچیز است/ بازتاب رنج جامعه در آثار هنرمندان
از این رویداد، هم به عنوان داور و هم به عنوان هنرمند مدعو، شرکت کنم. خوشبختانه پنج سال پیش موفق شدیم مجوز نخستین مدرسه بین المللی آبرنگ در ایران را دریافت کنیم و به عنوان یکی از شعب بین المللی IWS در زمینه آموزش، ترویج و برگزاری رویدادهای تخصصی آبرنگ، در ایران فعالیت داشته باشیم. امسال نیز در هفتمین دوره رویداد تخصصی آبرنگ که با حضور 150 هنرمند از 150 کشور مختلف به مدت هفت روز ...
مسعود پزشکیان کیست؟
جهیزیه سنگین و داشتن وسایل جدید خانه مهم بوده است ، گفت: البته ما بعد از ازدواج از پدر جدا نشدیم و همچنان با بابا زندگی می کنیم ، از این لحاظ هیچ وسیله جدیدی خریداری نکردیم و احساس هم نکردیم که باید چنین اتفاقی بیفتد. زهرا پزشکیان دختر مسعود پزشکیان نماینده مجلس و نایب رئیس مجلس می باشد ودارای مدرک فوق لیسانس شیمی از دانشگاه صنعتی شریف تهران است. دو پسر دکتر پزشکیان و همسرانشان هم ...
عابدینی: داربی سال 73 یک توطئه بود/ قلیچ باعث جدایی هاشمی نسب شد
ل زندگی رفتم. بعد از به تیم برق اضافه شدم و استاد امیر آصف هم بود. خوب هم بازی می کردم و حقوق خوبی هم می دادند. به من 500 تومان می دادند که می شد با آن ازدواج کرد. *چه شد از ورزش دور و وارد عالم سیاست شدید؟ فوتبال پولی نداشت و اصلا پولی درنمی آوردیم. زن و زندگی باعث شد سریع بچه دار شوم. به سربازی رفتم و کمی هم گرایش سیاسی داشتم که دستگیر شدم. اذیت شدم و وقتی از زندان بیرون آم ...
شوهر معتادم زندان بود و من باید برای تامین زندگی خود و فرزندم کار می کردم/ از بس پسر خردسالم در محل ...
این زن درباره این ماجرای تلخ به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در یکی از شهرهای استان خراسان رضوی به دنیا آمدم و در کنار دو خواهر و یک برادرم زندگی می کردم. پدرم کشاورز بود اما هیچ گاه اجازه نمی داد ما در تنگنای مالی قرار بگیریم من هم فقط درس می خواندم و هر سال با رتبه ممتاز قبول می شدم تا این که در سال دهم تحصیل روزی هنگام برگشت به منزل متوجه موتورسواری شدم که مرا تعقیب می کرد ...
فیلم مهسا امینی تقطیع شده و انتشار آن سوالاتی را ایجاد کرده است.
این بی قانونی ها و رفتار های خودسرانه ایستادگی کردند. این برخورد ها شاید ظاهرش دین داران را آرام کند، اما باطنش آسیب جبران ناپذیری به جامعه می زند. اگر این اتفاق برای دختر شما رخ می داد، چه واکنشی نشان می دادید؟ اگر این اتفاق برای فرزندم می افتاد تا آخرین لحظه پیگیری می کردم و کوتاه نمی آمدم، مطالبه گری می کردم و همه ابعاد موضوع را جویا می شدم. نمی دانم چرا کسانی که مدام از ...
مرزِ عشق، بزهکاری و عدالت جویی در سریالی با قهرمانی یک خبرنگار
شخصیت هم در شرایطی است که آستانه تحملش مشخص است و به دلیل مشکلات اقتصادی که دارد در خدمت کسی قرار گرفته که می تواند او را به انجام هر کاری مجبور کند. دانش بهزادی تصریح کرد: من در این سریال بازیگردان هم بودم اما به دلیل تعهداتی که از قبل داشتم نتوانستم تا آخر پروژه همکاری کنم و در نهایت به مدت یک ماه و نیم در زمان کلید حضور داشتم که در تیتراژ اشاره ای به این مسئله نشده و حتی تشکر هم نکرده ...
اظهارات بی شرمانه یک زن: می خواستم خواهرم را به قتل برسانم چون عاشق خواستگارش شدم
می گوید و بدون اجازه اش از خانه بیرون می رود به طوری که دیگر علاقه اش به او بسیار کم رنگ شده است و حالا قصد ازدواج با مرا دارد. خلاصه او چنان مرا فریب داد که دیگر حتی به ارتباط خواهرم با او حسادت می کردم و به موجودی افسرده و عصبانی تبدیل شده بودم. دلم نمی خواست اردشیر به جز من با دختر دیگری ارتباط داشته باشد. همواره استرس داشتم و نگران بودم تا جایی که در یک تصمیم احمقانه حتی ...
تصمیم سیاه زن تهرانی با برادر ناتنی اش
که به شوهرم چای زعفرانی دادم. در چای تعدادی قرص خواب آور حل کرده بودم. وقتی جاوید به خواب عمیق رفت برادرم به خانه مان آمد و او را خفه کرد. سپس ما جسد را در وانت او گذاشتیم و آن را در حاشیه شهر رها کردیم. به دنبال اظهارات این زن ، آریا 24ساله بازداشت شد و به قتل شوهر خواهرش اعتراف کرد . وی گفت : سالها قبل وقتی پدر آزاد فوت شده بود مادرش با پدر من ازدواج کرد و من متولد شدم .من و ...
بازگشت به زندگی پاک با یاری امداد
باطنی یکی از روزها با سه فرزندم به منزل پدری رفتیم زمستان بود و هوا به شدت سرد. پدر با دیدن ما دوباره شروع به نصیحت و... کرد و اما در آن برهه زمانی تنها مواد برای من مهم بود. بدون درنظر گرفتن صحبت پدر مشغول استعمال مواد مخدر شدم و همین خونسردی باعث رنجش پدرم شد تا جایی که نیمه شب زمستانی با وجود بارش باران ما را از منزل بیرون کرد. زن تنها به همراه سه فرزند در خیابان، نمی دانستم چکار کنم ...
75هزار مشاوره خانواده با چشمان بسته
را شیخ صدا می زد. علی اکبر، تنها پسر خانواده بود. 16سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد. سال 1356بود. بعد از فوت پدر، شد نان آور خانه. مادرش جوان بود و خواهرانش همه از او کوچک تر بودند. او باید نقش تکیه گاه و پدر را برای آنها ایفا می کرد. می گوید: 17ساله بودم که وارد آموزش و پرورش شدم. هم درس می خواندم و هم درس می دادم. چند سالی گذشت و 21ساله بودم که مادرم به فکر سروسامان دادن من افتاد ...
14 راهکار برای رهایی از خودارضائی
ندارد) به القای روح امید در خود بپردازید.از تلقین منفی به خود و توجیهات بی مبنا و همچنین بزرگنمائی شکست های گذشته به شدت پرهیز نمائید. تلقین مثبت و خوش بینی سهم به سزائی در ترک تدریجی این عمل دارد. هرگونه پیشرفت خود را (هرچند اندک) مد نظر داشته باشید. هیچ گاه پیشرفت های خود را دست کم نگیرید. سعی کنیم، بالاخره جواب می دهد و موفق می شویم. اگر موفق به ترک موقت این عمل (هرچند برای مدت چند روز ...
از اعتراف به سناریوی عجیب جنایی تا داستان سرایی پس از مرگ معمایی همسر
نشان داد که ساعت حدود یک بامداد فاروق (دایی مقتول) با وی تماس گرفته و مدعی شده است که چند نفر به او حمله کرده و او را کتک زده اند. او سپس از حسین – ک (مقتول) خواست تا برای آشتی یا انتقام او را همراهی کند. حسین نیز با بیان این ماجرا برای همسرش، از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت تا اینکه حدود دو ساعت بعد فاروق با استفاده از گوشی تلفن یک چوپان با عموی حسین – ک تماس گرفت و ادعا کرد که چند نفر حسین را کتک ...
سفرنامه خواندنی اربعینی طلبه حوزه علمیه قم به عراق
شعله های آتش وجودت که از درون زبانه می کشد. مگر فقط اشک بتواند دلت را آرام کند... در همین فکرها بودم که ناگهان یکی مرا در آغوش گرفت... یکی از رفقای قدیم را بعد از چند سال حالا در چند قدمی حرم حضرت عباس می دیدم. اصلا کربلا حلقه وصل ماست. کربلا همه ما را به هم پیوند میدهد. وعده همه عاشقان زیر همین بیرق است. حب الحسین یجمعنا اینجا همه یک ...