سایر منابع:
سایر خبرها
نقطه سرخط؛ ما ته خطی ها به زندگی برگشتیم
...> کارتن خوابی که ناجی یک کارتن خواب دیگر شد همسرم خیلی پای من سختی کشید، چند دفعه ترک کردم، اما از کمپ فرار می کردم، یک نفر را توی خیابان دیدم که کارتن خواب بود و همیشه با خودم می گفتم، من مثل فلانی نمیشم، اما یک روز رسید که من هم کارتن خواب شدم و همان فرد توی جوب کارتن جمع می کرد و من هم توی جوب آن طرف خیابان بودم و دنبال کارتن می گشتم، همان لحظه تصمیم گرفتم، ترک کنم و 5 سال قبل برای ...
ماجرای نگرانی حاج قاسم برای یکی از دخترانش
. بعد از صحبت حاج آقای عسگری، به خانه سردار سلیمانی زنگ زدم. خانمش، گوشی را برداشت. گفتم: چنین خوابی دیده اند. درست است؟ گفتند: بله. غذا نمی خورد. گوشی را می دهم، بگو بابایش چه گفته است. گوشی را داد به فاطمه خانم. گفتم: بابایت دارد می بیند. نمی خواهی او را از نگرانی بیرون بیاوری؟ رفتم خانه شان. گفت: به حرف بابایم گوش کردم. داستان حاج قاسم سلیمانی، از عجایب و یکی از حجت های روزگار ماست ...
مداحی کردن تنها شعر و صدا نیست،باید استاد کارآزموده و باتقوا داشت
چرا که درب خانه ما را گدا هم دق الباب نمی کرد! فردی که پشت در بود پیامی را داد و گفت: حاج مهدی خواستند آقا سید به مسجد بیاید!؛ حاج مهدی در اصل پاتوق دار هیأت یا همان مسؤول هیأت بود که در همدان به مسؤول هیأت پاتوق دار هیأت گفته می شود. شب وقتی به مسجد رفتم حاج مهدی مرا دید و گفت بالای منبر برو و همان چیزهایی که چند شب پیش خواندی را بخوان؛ همان شعری را که چند شب پیش خوانده بودم را دوباره اجرا کردم ...
حجت الاسلام عباس شیرازی مسئولی که زندگی خود را وقف انقلاب کرد
.... من در کودکی پدرم را از دست دادم و، چون فرزند بزرگ خانواده بودم، نان آور خانه هم شدم و سرپرستی دو برادر و دو خواهر خود را به عهده گرفتم. از هشت سالگی کار و تلاش کردم، چکش زدم، مسگری کردم، پیله وری کردم، به روستا ها رفتم و کارکردم تا توانستم فرزندم را از راه کسب حلال تربیت و بزرگ کنم. اگر فرزندان صالحی نصیبم شده، از برکت آن کسب حلال بوده است. تواضع ساده زیستی و ...
شهیدی که در قلوب مردم ماندگار شد
. گوشی را داد به فاطمه خانم. گفتم: بابایت دارد می بیند. نمی خواهی او را از نگرانی بیرون بیاوری؟ رفتم خانه شان. گفت: به حرف بابایم گوش کردم. داستان حاج قاسم سلیمانی، از عجایب و یکی از حجت های روزگار ماست؛ کسی که خالص برای خدا حرکت کرد. خدا هم به واسطه نوری که در وجود او دید، محبت او را در دل های مردم قرار داد؛ تشییع حماسی او، این حقیقت را نشان داد. امام خامنه ای، در روز هجدهم دی ...
از بوسیدن پیکر مطهر در سیل عزاداران تا تبرک جستن به کفن حضرت
بقیه آقایان نشسته بودند. تا احمدآقا مرا دید، شروع به گریه کردن کرد و گفت: آقای ناطق، همین صحنه را در روز ورود امام از تو دیدم، بدون عمامه و عبا تو به داد امام رسیدی، امروز هم تو به داد ما رسیدی؛ اما با یک فرق که آن روز محاسنت مشکی بود، امروز محاسنت سفید است. خیلی منقلب شدم و نشستم یک مقدار گریه کردم و آرام شدم، گفتند: حالا باید چه کار کنیم. احمدآقا گفت: هر چه آقای ناطق می گوید عمل کنید. گفتم: حاج ...
شهیدی که امام خامنه ای از او در سخنرانی امروزشان یاد کردند، که بود؟
زینب محبوبه آل محمد(ص) را شنید. به هر دری می زد تا خود را به آنجا برساند اما انگار همه درها را به روی او بسته بودند. حتی یکبار به فرودگاه رفت اما باز نتوانست اعزام شود. همسرش می گوید: خودمان مصطفی را از فرودگاه آوردیم. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه می کرد. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت می خواهد برود و با یکی از ...
رها کردن تحصیل در غرب برای پیوستن به جبهه
گیرد دست ما در دست. آقا، دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم. تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم... هی نگاهت کنم. آن قدر که از هوش بروم، بعد به هوش بیایم و... ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت گیرم و بعد... تو با دست های خودت اشک های چشمم را پاک کنی... مولای من، سرم را به سینه ات قرار ...
مادرم یک تنه زمین گندمی همسایه را درو کرد+فیلم
باشد. همان موقع بود که شاعر شدم. انگار در نگاهِ من دخترکِ عاشق پیشهِ پدر، سیل آمده باشد و مرا با خودش برده باشد همان موقع بود که امام را از اشکِ پدرِ جوانم شناختم. بچه که باشی همه چیز بزرگ تر است. حتی قاب عکس پرجذبه امام که هنوز همان جاست. درست وسط طاقچه، بالای سر آینه و شمعدان نونوار بخت پدرومادر جوان دیروزم. من هر صبح به آن قاب سلام کرده بودم؛ دیده بودم پدرم دوستش دارد. مادرم دوستش دا ...
مصطفی صدرزاده کیست؟ + تصاویر
...، اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم. از همسر عزیزم می خواهم که بنده را ببخشد؛ زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم می گویم می دانم که بعد از بنده دخترم یتیم می شود و شما اذیت می شوید، اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود، خدا سرپرست اوست. ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه، فاطمی تربیت شود؛ یعنی مدافع سرسخت ولایت، از ...
عشقی که عاقبت، ثمرش انقلاب شد
است که این اشعار تحت عنوان فجریه سروده شده اند. مقطع تاریخی دیگر، ایام رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی بود که تا چند ماه پس از کوچ عرفانی امام (ره)، شاعران انقلاب به خاطر تأثرات روحی و عاطفی، درباره شخصیت امام (ره) شعر می گفتند که حاصل آن چندین جلد کتاب شامل مجموعه اشعار تا زمان چهلمین روز درگذشت ایشان بود. این نشان دهنده جایگاه رفیع امام (ره) در قلب مردم بود. این شاعر بیان کرد: امام خمینی ...
اهل بیت(ع) در منظومه فکری حضرت امام(ره)
تربیت شده پیامبر عظیم الشأن است؛ و این ازبزرگ ترین افتخارات است. نکته دیگر که لازم است به آن پرداخته شود، دیدگاه امام راجع به حضرت زهرا(س) و سخن گفتن جبرئیل با وی است. امام خمینی درباره آن حضرت این روایت را نقل می کند: فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) بیش از هفتاد وپنج روز زنده نماند. داغ پدر اندوهی سخت بر قلبش وارد ساخته بود؛ به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می آمد و او را ...
حکایتی از ریا
مبتذل کنار خیابان ایستاده بود و قدم می زد. مرحوم قوام به شخصی که کنارش بود می گوید این زن را صدا کن. او بسیار تعجب می کند و می گوید مناسب شأن شما نیست. بعد زن را صدا می کند تا نزد سید مهدی قوام بیاید. زن با ترس و اکراه نزد شیخ می آید. سید مهدی از او می پرسد: چرا این موقع شب اینجا آمدی؟ او می گوید: احتیاج دارم. سید مهدی دست در جیب می کند و پاکت روضه اش را به او می دهد و می گوید: من 10 شب منبر رفتم و ...
امام افکار عرفانی ظریفی داشت که از ابن عربی گوی سبقت را ربوده است
فرعونی را لرزانده بود، با مرگ خود نیز خواب و خیال باطل را از چشم دشمنان ربود. به مناسبت فرارسیدن سی و چهارمین سالگرد رحلت جانسوز رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی به بازخوانی روایت چند نفر از شاگردان و دلدادگان آن شخصیت استثنایی خواهیم پرداخت. آنچه در ادامه می خوانید روایت مرحوم آیت الله سید احمد فهری از حضرت امام (ره) در خلال مصاحبه ای است که در ایام حیات آن مرحوم انجام شده است ...
ارتحال امام خمینی(ره) تلخ ترین رخداد تاریخ انقلاب بوده است
...، گریست آسمان از غم بی تابی خورشید، گریست مطرب امروز ز جان مرثیه ها می خواند باده در گوشه خمخانه بجوشید، گریست قطره ای اشک به چشم از غم و اندوه نبود رخت ماتم چو دل از داغ تو پوشید، گریست گرچه در غم سپر صبر مرا توصیه بود در ره صبر دلم گرچه بکوشید، گریست عکسی از یار چو در آینه اشک بوٙد هر دلی از قدح هجر بنوشید، گریست ابر خرداد ز طوفان ...
حفاظت از اقتدار و عزت ایران با انتخاب امام خامنه ای
... حلقه سه نفره پر سروصدا اما رویداد دومی که از اهمیتی به مراتب بالاتر ازاین برخوردار است، همهمه بعضی از نمایندگان و اصرار آنها مبنی بر بیان بعضی مطالب منقول از امام است. با ذکر نام آقای خامنه ای برای رهبری فردی، آن دسته از نمایندگانی که از ابتدا به رهبری او تمایل داشتند و تا آن لحظه، با بردباری و نظاره گری روند مباحث خبرگان، سکوت اختیار کرده بودند، خواهان بیان عمومی ...
قیام پانزده خرداد یک قیام مردمی بدون سازمان دهی بود
و خبر دستگیری حضرت امام را به آنها دادم. با صدای بلند گفتم: مردم، حاج آقا روح الله را دستگیر کردند. حالا شما آمدید اینجا به سر و سینه خود می زنید؟ بعد از رساندن این پیام به جمع دوستان برگشتم. کفن پوشانی از ورامین و روستاهای اطراف آن به تظاهرات پرداختند. نزدیک پل باقرآباد مردم را به گلوله بستند و جمع زیادی را به شهادت رساندند ... . آن روز عده زیادی از مردم کفن پوش ورامین در نزدیک پل باقرآباد توسط ...
سید محمد خاتمی: انقلاب نیاز به همه نیروها دارد
رابطه ای که آقای دعایی با ملی – مذهبی ها و با جریان های مختلف داشت به هیچ وجه به این معنا نبود که با امام و انقلاب فاصله دارد. اما اگر ما تک تک افراد را دفع کنیم تا کنار بروند، علی می ماند و حوضش! حالا اگر حوض را هم تکه تکه کنیم دیگر نمی توانیم کار کنیم. دعایی این طور فکر می کرد و به همین خاطر واقعا برای من فرد ممتازی است. او در این زمینه ها حتی حیثیت خودش را خرج می کرد، در حدی که می توانست افرادی که به درد می خوردند، سالم بودند و مشکلی نداشتند را جذب همین انقلاب و کشور کند، دست کم حقوقشان پایمال نشود و احیانا خدای ناکرده به نام انقلاب ستمی نشود. ...
اولین راهیان نور و جبهه التماسی!
هوای منظریه برگزار می شد. یکی از مربیان همیشه حاضر؛ حاج آقا راستگو بود که در حد و اندازه یک روانشناس کودک و نوجوان به امور مسلط بود. ...اردوگاه، نزدیک جماران بود و از همه استان ها نوجوانان حضور داشتند و هنگام نماز جماعت؛ همگی شعار می دادیم: "تا امام (ره) را نبینیم، از اردوگاه نمی ریم!!! سعادت این دیدار را نداشتیم و گفتند فعلا مقدور نیست، اما خبر خوبی براتون داریم ...
بازخوانی قیام 15 خرداد 1342
1342 با کمک نیروهای کماندو وارد قم شدند و به منزل رهبر انقلاب یورش برده و ایشان را دستگیر و در تهران پادگان عشرت آباد- زندانی کردند. واکنش اقشار مختلف به دستگیری امام خبر دستگیری و حبس رهبر قیام بی درنگ در شهر مقدس قم و سپس در سایر شهرها پخش شد و مردم مسلمان شهر قم پس از اجتماع در برابر منزل ایشان، با غم و اندوه فراوان به طرف صحن مطهر حضرت معصومه(س) حرکت کرده و از طریق بلندگو ...
حاشیه نگاری| ما معمولی ها خودمان آمدیم
گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: ساعت 5 صبح روز چهاردهم خرداد است و فضای شبستان حرم امام خمینی (ره) در سی و چهارمین سالگرد رحلت او پر از جمعیت و تماشایی شده است. جمعیت وارد صحن و شبستان می شود و مأموران انتظامات سعی می کنند نظم برنامه را به دست بگیرند. راستش من 2-3 شبی بود که بیمارداری می کردم و نخوابیده بودم به خودم می گفتم همان حوالی سخنرانی رهبر بیایم و زود برگردم اما می ترسیدم جا برای ...
روایت اصناف و کشاورزانی که قهرمان نهضت اسلامی شدند
...، جرأت ابراز نظریاتشان را نداشتند، اما با دیدن کشتار مردم تهران و دستگیری حضرت امام (ره) صبر مردم لبریز شد، مردم در شهربانی گفتند باید زندانی های ما را آزاد کنید و به ناچار هم شهربانی این کار را انجام داد، مردم موقتاً به خانه ها بازگشتند، اما مغازه ها بسته بود، آماده قیام بودند و ساعت 3 تجمع کردند. وی گفت: در همین لحظه خبر دادند که عده ای از پیشوا و از جاده روستای قلعه سین به سمت ...
من آشپز حرم هستم/ گفت وگوی قدس با مسئول آشپزخانه مهمانسرای صحن غدیر بارگاه رضوی + تصاویر
از طریق پست، آن ها را به نشانی اعلام شده در متن آگهی و مربوط به اداره مرکزی آستان قدس رضوی واقع در چهارراه شهدا مشهد ارسال کردم، ولی دل توی دلم نبود. روزها و شب ها با خودم فکر می کردم می شود من هم جزو یکی از این 10 نفر باشم و توفیق خدمت در دستگاه امام هشتم(ع) نصیبم شود؟ می شود من هم نوکر آقا امام رضا(ع) شوم؟ روزها گذشت تا اینکه از طرف اداره آستان قدس با من تماس گرفتند و برای شرکت در آزمون و مصاحبه ...
بی تابی امام در شب عملیات حصر آبادان به روایت محافظ سابق حاج احمد خمینی
گرفتم و آن ها هم با شوخی مرا شب ها کتک می زدند، روزها را به گشت زنی اطراف بیت و گاهی هم رفتن با حاج احمد خمینی می گذشت پس از چند روز مسؤول ما برای مرخصی به مشهد رفت. با شکستن پای معاونم، من شدم حاکم مطلق تیم حفاظت حاج احمد خمینی وی گفت: بعد از 10 روز که برگشت، آن روز امام(ره) ملاقات داشت به او گفتم اگر می خواهی به ملاقات امام برو، گفت با موتور دوری بزنم بعد، که دور زدن همانا و ...
روایت کوتاه از یک نوجوان دهه 60 شاهرودی و اقیانوس تشییع امام خمینی (ره)
. بعد از جمع شدن اکثریت همسفران پای اتوبوس ها، با هزاران غم و حسرت از تهران جدا و به سمت شاهرود حرکت کردیم ... تا هفت امام هرشب برنامه سوگواری داشتیم ... همان هفته اول جمعیت قابل توجهی از شاهرود حرکت کردیم، ولی اینبار برای بیعت با، ولی امر و خلف شایسته امام یعنی حضرت آیت الله خامنه ای در مکان حسینیه امام خمینی فعلی که آن زمان هنوز محوطه باز بود و حسینیه ساخته نشده بود ... دیدار و ...
بازخوانی روایتی خواندنی از پرواز تاریخی امام / کادر پروازی ایرفرانس داوطلب شده بودند
. ایشان مرا دید اما به داخل خانه امام رفت. نمی دانم چه زمانی گذشت که از سرما یا خستگی، خواب آلود شدم. پیش از اینکه نیمه ایستاده زیر دانه های انبوه برف یخ بزنم و سرما کاملا از پا بیندازدم. دیدم که پرده پنجره اتاق امام لحظه ای کنار رفت و نوری دیدم و دوباره تاریکی و برف سهمگین.دقایقی بعد همان "طاهره خانم" درحالی که دو پتو در دست داشت از منزل امام خارج شد و به سمتم آمد و پتوها را داد و مرا به ...
امامِ مردم
...، نزدیک بود از بین بروم. یک وقت متوجه شدم که عمامه ندارم، کفش و عبا ندارم و دارم از بین می روم و واقعاً دارم بی هوش می شوم. ظاهرا اطرافیانم متوجه می شوند و خیلی هم فریاد می زنند که فشار نیاورید، ولی فایده نداشت و جمعیت مرا روی دست بلند کردند، روی آمبولانس و بعد داخل آمبولانس گذاشتند! اما این لحظه ی نفس گیر برای امام بسیار شوق انگیز بوده است: بهترین لحظات من، همان موقعی بود که داشتم زیر دست ...
چرا حضرت آیت الله خامنه ای، مسئولیت رهبری را قبول کردند؟
. خدمت ایشان رفتم و گفتم: آقا؛ من قبول نمی کنم. من دیگر این دفعه به میدان نمی آیم. گفتند: بر شما متعیّن است. یعنی واجب، واجب کفایی نیست؛ متعیّناً بر شما واجب است؛ واجب عینی است. عزیزانم! اگر واجب عینی باشد، من از زیر هیچ باری دوش خودم را خالی نمی کنم. الحق آیت الله خامنه ای شایستگی رهبری را دارند هرچند پس از اعلام خبر رحلت امام (ره) نگرانی های فراوانی برای جانشینی های ایشان وجود ...
هیچ نقطه ابهامی در تداوم راه امام طی 34 سال رهبری امام خامنه ای وجود ندارد
به گزارش صاحب نیوز ؛ رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تیران و کرون در گفتگو با خبرنگار صاحب نیوز با تأکید بر این که بررسی ابعاد شخصیتی امام خمینی -رحمة الله علیه- باید توسط فردی امام شناس صورت بگیرد، گفت: در حد دانش و درک خودمان می توانیم بگوییم مکتبی که امام خمینی در جامعه جاری کرد، وقتی شناخته می شود که شخصیت امام شناخته شود. دکتر فرهاد مصری نژاد افزود: امام راحل دارای شخصیتی چند بُعدی بودند و حکیم ب ...
رفتار امام خمینی (ره)با خانواده اش چطور بود؟
برای این که ببینند من بیدار شدم یا نه، به من گفتند: تو صدای زنگ را شنیدی؟ من می خواستم نه راست بگویم نه دروغ، گفتم مگر توی اطاق شما ساعت بود که من بیدار شوم؟ ایشان هم متوجه شدند که من دارم زرنگی می کنم. گفتند: تو جواب مرا بده، تو از صدای ساعت بیدار شدی؟ ناچار بودم بگویم بله؛ لذا گفتم من احتمالاً بیدار بودم (برای این که واقعاً صدای ساعت خیلی دور بود و خیلی ضعیف) پس از این آقا گفتند: دیگر ...