سایر منابع:
سایر خبرها
پای خاطرات خانواده شهید گلنار مهابادی | حسین، مکانیک جبهه ها بود
. او را از زیر قرآن رد کرد و حسین رفت. مادر چشم انتظار برگشت فرزند روزها را به شب و شب را به صبح می رساند. ناگهان صدای زنگ تلفن به گوش رسید. حسین از پشت خط خبر از آمدنش آن هم در روز عاشورا داد. مادر به تقویم دلش نگاهی انداخت یعنی حسین 9 روز دیگر به خانه بازمی گردد؟ فردای آن روز نامه ای از حسین به دست مادر رسید و 8 روز بعد حسین به وعده خود وفا کرد. حسین آمد، اما چون حسین زهرا(س) گلگون کفن. ...
مصطفی آمد، اما با شهادت
. این در حالی بود که مادر و بقیه اعضای خانواده از شهادت مصطفی بی خبر بودند، اما در این مدت همه اعضای خانواده خواب برگشت مصطفی را می دیدند که بسیار هم خوشحال بود. همه فکر می کردیم همین روزهاست که مصطفی به خانه بازگردد. هرگز در تصور شهادت ایشان نبودیم. همه خودمان را مهیای بازگشت او کرده بودیم، غافل از اینکه او با شهادت به خانه می آید. روز موعود به معراج شهدا رفتیم. پدرم که پیکر مصطفی را دید، غمی بر ...
روایت شهیدی که خرید خانه بر عهده اش بود
به گزارش صاحب نیوز ؛ مادر شهید مسعود جاویدنیا گفت: قبل از به دنیا آمدن مسعود خداوند دو فرزند دیگر به ما داده بود که هر دو فوت کردند. مسعود فرزند ششم خانواده بود و در آن زمان خوزستان زندگی می کردیم. مسعود خیلی به مسجد علاقه پیدا کرده بود و نماز و قرآن را در مسجد یاد می گرفت. مسعود خیلی مظلوم بود و به پدر و مادر احترام می گذاشت و مطیع بود. همیشه خرید خانه را مسعود انجام می داد ...
یادواره ششمین سالگرد شهید حسن عشوری / دشمنان به جز تعظیم مقابل ملت چاره ای ندارند/ خون شهدا از شجره طیبه ...
دست از امید برنمی دارد. معاون رئیس جمهور گفت: شخصیتی مثل شهید حسن عشوری این مراسم های سالیانه را به پا می دارد البته ما به جایگاه درستی برای درک شهید نمی رسیم و از زبان خودمان درباره شهدا صحبت می کنیم اما این نهضت تربیتی شهدا است که بعد از شهادت آنها ادامه دارد برای همین شهدا زنده هستند و آثار اقدامات آنها دیده می شود، شهدای امنیت ما با وجود اقتدار شهدای مظلومی هستند و این شهدا سربازان گمنام ...
رویاهای برباد رفته ؛ کودکان، قربانی نخست تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه
با وجود سپری کردن روزهای خونین جنگ و بمباران منازل و مناطق مسکونی نوار غزه توسط ارتش رژیم صهیونیستی، آثار روانی و اجتماعی آن بر روی کودکان، زنان و سالمندان همچنان به قوت خود باقی است و قربانیان جنگ با آسیب های ناشی از تجاوزات رژیم صهیونیستی و ویرانه های خانه هایی که بر سرشان خراب شده، دست و پنجه نرم می کنند. در جریان نبرد اخیر موسوم به انتقام آزادگان ، نوار غزه، پنج روز را زیر بمب های ...
گذری بر زندگی جهادگر شهید سید حسین فاطمیان
به گزارش دفاع پرس از مشهد، جهادگر خراسانی سید حسین فاطمیان سال 1348 در خانواده ای مذهبی و کارگر دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران تحصیل در مقطع دبستان و راهنمائی بنا به دلایلی ترک تحصیل کرد و به کارهای انتفاعی اشتغال پیدا کرد. سید حسین در بین فرزندان خانواده فاطمیان از لحاظ مذهبی و عملکرد در حد ممتاز بود و به علت همین گرایشات مذهبی، پدر و مادر به او علاقه ویژه داشتند ...
شیخ الخطباء مشهد کیست؟
قدیم به ضرب دو گلوله به چشم و مغزش به فیض شهادت نائل آمد و در رواق دارالسیاده، زیر چلهچراغ مدفون گردید. لقب شهیدی از آن زمان به خانواده اش داده شد. روضه ای با قدمت 150 سال پدر شیخ مرتضی هر صبح جمعه مراسم عزاداری و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را در خانه اش واقع در کوچه امام رضا(ع) 4 فعلی برگزار می کرد. بعد از شهادت ایشان در زمان مشروطه، فرزندش راهش را ادامه داد و این روضه به ...
مروری بر وصیت نامه الهی و درس آموز شهید مدافع امنیت حسن عشوری
، مگر نمی دانید که مولایم حسین(ع) فرزند شش ماهه خود را فدای اسلام کرد. من خود این راه را از روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نموده ام. خداوندا: تو خود می دانی که بهترین لحظه زندگی ام زمانی خواهد بود که خون بدنم به محاسنم خضاب گردد و جانم را در راه اعتلای دین تو تقدیم کنم. پدر و مادر و خواهرانم: مبادا در شهادت من گریه و ناله سر دهید که این ناله های شما دشمنان ...
عشق مادری و فرزند آوری که نیاز به مشوق ندارد
حضرت فاطمه (س) بود که به فرزندان خود درس چگونه زندگی کردن داده بود. برای همه اتفاقاتی که در کربلا افتاد، مثالی در زندگانی حضرت فاطمه (س) وجود دارد؛ درب خانه حضرت زهرا (س) سوخته بود و خیمه ها نیز در کربلا سوخت. حضرت فاطمه در زمان شهادت شان، سیلی خوردند و فرزندان شان نیز در صحرای کربلا سیلی خوردند. این زن بزرگوار پسر 6 ماهه خود را از دست داد تا درسی باشد برای اینکه فرزندش در روز عاشورا ...
فرزندان پیرمرد همسرکش پدرشان را بخشیدند
نهایت رضایت داد. دو سال قبل پسری به پلیس خبر داد جسد مادر 75ساله اش را پیدا کرده است. وقتی ماموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و تابه ای خونین کنار او افتاده بود. شواهد نشان می داد پیرزن با ضربه های ماهی تابه و چاقو از پا درآمده است. پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به ماموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده ام؛ اما ...
منیره؛ نماد غیرت بانوان ایرانی/ دختر 17 ساله نهاوندی که در کینه آتش منافقین سوخت
منافقین که خود را در برابر اراده این دختر شجاع نهاوندی ناتوان می دیدند، اقدام به ترور و شهادت وی کردند. 12شهریورماه سال 60 بود که خانه شهید منیره سیف شاهد حادثه ناگوار پرتاب نارنجک توسط منافقین بود که براثر آن منیره به دیدار معبود شتافت و خواهر و مادر وی نیز زخمی شدند. اوج پستی و خواری منافقین در این حادثه زمانی بیشتر معلوم می شود که مشخص می شود حاج ابراهیم سیف (پدر شهید ...
امروز جهاد مالی در کنار جهاد با نفس قرار دارد
با مال و دیگری جهاد با نفس است. در بحث خانواده های شهدا باید بگویم، در حقیقت شهدای آنها جهاد با نفس کردند، یعنی جان خودشان را در راه خدا دادند و در راه اهداف جامعه، دفاع از جامعه و ارزش های آن ایثار و فداکاری کردند. الحمدلله بعد از انقلاب، یک بخش از آیه که جهاد با نفس است، خیلی گسترده بوده و در دوران مختلفی از انقلاب شاهد این جهت بودیم و راه جهاد و شهادت بسته نبود؛ اوج آن از ابتدای ...
در خط ولایت فقیه حرکت کنید
در این جنگ به عنوان سرباز امام زمان (ع) شرکت کردم و امیدوارم که بتوانم تا لحظه آخر فقط به خاطر خدا و برای پایدار کردن اهداف اسلام بجنگم. اگر لطف و مرحمت خداوند شامل حال اینجانب شد یعنی به درجه رفیع شهادت رسیدم، همان طور که خواهرم برای من از خدا طلب شهادت می کرد، امیدوارم که خدا مرا ببخشد. مادر و پدر عزیزم هر چند نمی توانستم حق مادر و فرزندی را ادا کنم، ان شاءالله مرا ببخشید ...
شرط مجید برای ازدواج؛ مادرت با ما زندگی کند!
است که با دنیایی از امید و آرزو راهی خانه بخت شدند، اما دست تقدیر، جدایی را برای شان رقم زد. روایت هایی که احساس لطیف و بیان پر جزئیات زنانه در آن ها موج می زند و در لابه لای جملات هر روایت، صداقت راوی را به خوبی می توان حس کرد. این بانوان، افتخار هم سفری با مردانی را داشته اند که همگی پیشوند شهید در کنار نام شان نشسته است؛ مردانی که پیش از آن که جسم شان از دنیای خاکی رخت بربندد، روح شان ...
وقتی یک گاریچی امین محله شد | حرف مش قربان برای اهالی سند بود
اینکه محل تولدم تهران بود اما شناسنامه ام را صادره از شهرستان گرفتند و حدوداً از دهه 30 بود که به همراه خانواده ام ساکن این محله شدیم. البته اگر اطلاعات بیشتر بخواهید پسر عمویم هم آن دست خیابان مغازه دارد و اطلاعات خوبی هم دارد که کمک فراوانی به صحبت های ما می کند. چند دقیقه نشد که محمد لطفی پسر عموی بزرگ تر هم به جمع ما پیوست تا تاریخ نگاری ما از گذشته این محله کامل تر شود. وی درباره خودش می ...
چرا به این هشت برادر می گفتند هفت کچلون
ازای این پول فقط یک خواسته از جوان داشت: اگر صاحب ثروت و اعتبار شد، بچه محل هایش را به کار مشغول کند. آن جوان بعد ها یکی از خیران شد. شهاب حاجی عباسی به خانواده دوستی پدر هم اشاره می کند و می گوید: پدرم در خانه با مادر، مهربان و با ما دوست بود. او می گفت: هرچه دارم از دعای مادرم است. باورتان نمی شود! مردی که 2 متر قد داشت و دور بازویش 60 سانتی متر بود، خم می شد و پای مادرش را می بوسید ...
دیدار نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با خانواده شهید محسن عینعلی + تصاویر
مذهبی و تعلیم احکام و تفسیر قرآن را سرلوحه کار خود قرار داده بود و از نوجوانی کمک به محرومان، نیازمندان، شرکت در جلسات قرآن و احکام، رعایت نماز اول وقت، رعایت محرمات و مستحبات و نیکی با پدر و مادر و خانواده از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار بوده است. با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه تویسرکان درآمد و پس از طی دوران آموزشی در واحد مخابرات سپاه به خدمت مشغول شد و به عنوان فرمانده تعدادی از ...
پخت نان بعد از ورزش صبحگاهی | نان لواش حاجی بخشایش در جبهه های جنوب
سن 50 سال است که در محله نانوایی دارد. او پدر شهید جواد بخشایش و جانباز شیمیایی داود بخشایش است. بیشتر اهل محله او را می شناسند و به عنوان بزرگ محله به او احترام می گذارند. نانوایی او فقط جایی برای خرید و فروش نان نیست. بلکه شهروندان، محلِ کسب او را جایی دنج و با صفا می دانند و ساعتی از روز را در کنار حاج صمد می گذرانند و خاطرات شیرین زمان گذشته و حال را با وی مرور می کنند. نانوای محله لحظاتی به ...
وصیت تکان دهنده یک شهید/ اگر شهید نشدم پاهایم را به اسبی وحشی ببندید و زمین بکشید...
مسئولیتهای مختلف، چندین ماه از زندگی پر بار خود را در جهاد و مبارزه گذراند. شهید اسماعیلی فرد از اعضاء فعال پایگاه مقاومت فجر مسجدالرجاء به شمار می رفت و در ایامی که نمی توانست در جبهه ها حضور داشته باشد، این مکان مقدس، مرکز فعالیتهای او بود. سال 1361 برای وی روزهای اندوه باری را در پی داشت، چرا که او در این دیر سال زرد، در سوگ پدر مهربانی نشست که سایه سار دستانش پناه آسایش او و خانواده بود. ...
وقتی قرآن پشتوانه آغاز یک زندگی مشترک شد/کو تا شهادت؟
خانواده و پدر و مادرش فوق العاده احترام و توجه داشت. از همان شروع زندگی حرف از شهادت مشترک دائماً میزد. انگار که بخواهد مرا آماده کند. بار ها می گفت اگر من شهید شدم شما این کار را بکن. به این حرف هایش حساس شده بودم و در خلوت خودم گریه می کردم. یک روز از مزار شهدای نظرآباد رد می شدیم. ماشین را نگه داشت. رفتیم داخل گلزار و شروع کرد به زیارت قبور شهدا. من هم در کنارش حرکت می کردم. به یکباره گفت: دوست ...
دورهمی مامان های کتابخوان شیرازی در آرامگاه سعدی/ نویسنده سفیر ما در بهشت مسافر شیراز شد
محقق وارد یک زندگی می شوید و آن را بررسی می کنید اما یک زمان شما با آن آدم زندگی کردی و دچار حجاب نزدیکی بودی، من از این بابت برای نوشتن این کتاب رنج دوران برده ام. وی در خصوص طراحی جلد کتاب نیز توضیح داد: من خودم از سر دلتنگی و نیاز به تداوم حضور پدر، پیراهن پدر را گلدوزی کردم و در یک قاب به دیوار اتاقم زدم. لحظه اول که جلد کتاب را دیدم جاخوردم. چون یک عکس ساده از قاب دست سازی بود که ...
تا سر به بدن باشد، این جامه کفن باشد
ترور شد، خانواده بخارایی برای نخستین بار از ابعاد پنهان فرزند آرام و مبارز و مؤمنشان آگاه شدند. ماموران حکومتی که به گواه اسناد ساواک، از سکوت محمد برابر پرسش ها ملول شده بودند، به خانه بخارایی ریختند و از فرط استیصال حتی مادر محمد را به بازداشتگاه بردند؛ و در نهایت با دستگیری سایر اعضا یعنی محمدصادق امانی همدانی، رضا صفارهرندی و مرتضی نیک نژاد، هر چهار نفر به اعدام محکوم و در 26 خرداد ...
دختر شهید مدافع امنیت محمد قنبری : راه ما راه شهادت و اطاعت از ولی امر زمان است
فاش نیوز - دختر شهید محمد قنبری ؛ مدافع امنیت جانباخته در حادثه تروریستی ایذه گفت: دوست دارم به نیابت از پدرم با رهبر معظم انقلاب دیدار کنم. به گزارش ایرنا، سحر قنبری طی سخنانی در مراسم تشییع پدر شهیدش اظهار داشت: پدرم به خاطر آرمان مقدسش به شهادت رسید و همین موضوع وجود پر دردم را دوا می کند. وی خطاب به پدر شهیدش گفت: پدرم بعد از شهادتت، با افتخار و غرور سرم را بالا می گیرم ...
شهدای مدافع امنیت عزت آفرین هستند
وعده شهادت داده شد. وی راز شهدا را فرار از شهرت دانست و بیان کرد: یکی از رمز و رازهای شهادت، دیده نشدن است، اما بعد از شهادت، خداوند پرده ها را کنار خواهد زد تا برای همگان ثابت شود که در این دوران هم کسانی مانند شهید حسن عشوری با وجود تمامی وسوسه ها و دنیای مادی، این راه را انتخاب کرده بودند. معاون رئیس جمهور با بیان اینکه شهدا مظهر امید هستند، افزود: این امید باعث حرکت و تقلا ...
مردم قدر این خون ها و اشک ها را می دانند
فارس پلاس؛ عباس شمسعلی در یادداشتی نوشت: شامگاه یکشنبه دیگر صدای موتور سیکلت پدر در بازگشت از محل کار در کوچه های روستای چلسرخ بخش صیدون باغملک نپیچید؛ صدایی که هر شب وقتی به پشت درِ خانه می رسید، اهل خانه از همسر و پنج فرزند 2 تا 18 ساله با شنیدنش خوشحال می شدند و به استقبال عزیزشان می رفتند. عزیز این خانه بیست و چندسال از خدمتش در لباس حفاظت از امنیت کشور و جان و مال و ناموس مردم می ...
گفته های شهدا را فراموش نکنید
جبهه را خالی نکنید. من از شما می خواهم که با کمک به جبهه ها دین خود را ادا کنید. شما مردم غیور ایران حرف های شهیدان را فراموش نکنید. من سرباز امام هستم و با کفر در کردستان می جنگم. نام من محمد نبوی است، پدر مهربانم مادر عزیزم که من شما را 22 سال اذیت کرده ام، خواهشی که از شما دارم مرا حلال کنید. ما اگر شهید شده ایم ولی زنده هستیم؛ ما نمرده ایم و خدا این آرم را به پیشانی ...
خدایا ! وقتی اسلام و انقلاب در خطر باشد، دیگر این سینه را نمی خواهم
ملیح و زیبایی که بر لب داشت و با ظاهری دل نشین و باطنی پاک به پدر و مادر خود احترام می گذاشت و دست پدر و مادر خود را با عشقی فراوان می بوسید. شهادت حجت اللّه رحیمی شهید رحیمی در حالی که تنها 6 روز تا تولّد 22 سالگی اش باقی مانده بود در ساعت 7:45 صبح مورخه 1390/12/18در خرمشهر مقابل پادگان دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجویی استان لرستان به سمت یادمان ...
من فرزند خمینی ام، من سرباز حسینی ام
طیبه یوسفی، خواهر شهید رحیم یوسفی است که روایتگر زندگی برادری شده که در 22 سالگی لباس شهادت را بر تن کرد و به میهمانی ملکوتیان راه یافت. شجاعتی که از او انتظار نداشتیم رحیم در دی ماه سال 1341 در روستای گورت که در نزدیکی شهر اصفهان واقع شده است به دنیا آمد. خانواده ما شلوغ اما با صفا بود. پدرم محمدعلی به شغل کشاورزی مشغول بود و با نان حلالی که از این راه به دست می آورد امرار ...