سایر منابع:
سایر خبرها
بیماری ننه اکرم اصغر شلوغه را آدم کرد!
و آخر سر دخل رو خالی می کردم. پول زیادی دستم نمی اومد اما برای پاتوق بازی کافی بود، دیگه شده بودم متراژکن خیابون ها، دوستام زود به زود عوض می شدند و هر کدوم یه بهره ای از شیرین کاری های من می بردند. شده بودم یه پا دله دزد، همه چیز بلند می کردم. شب ها دیر به خونه می رفتم و صبح ها تا ساعت 12 می خوابیدم. ننه اکرم کلافه شده بود و عمو اسماعیل از همه جا بی خبر هنوز هم صبح ها که می خواست سر کار بره ...
گفتگو با یک شاهد عینی؛ شب حمله ناشناس ها در اوپرت چه گذشت؟
. پلاک همه ماشین ها را برداشتند. اصلا فرصت حرف زدن به ما ندادند. صبح، هرکه از بالا می آمد کتک خورده و زخمی بود.. . روایت های دیگری نیز از حادثه آن شب در اوپرت در فضای مجازی دست به دست می شوند. یکی از راویان، اتفاقات را با نگاه متفاوتی، در صفحه اینستاگرامش چنین بازگو کرده است: ساعت 6 یک بار آمدند و با لحن خیلی بدی حجاب تذکر دادند و رفتند. مشخص بود قطعا دوباره میان. برای همین ما ...
اصول پرورش کودک با رویکرد مذهبی
اقتضائات متفاوتی نسبت به گذشته دارد، باید چه کنند؟ تفاوت تربیت دینی برای کودکان و نوجوانان | اولین نکته درباره تربیت دینی کودکان این است که در دو سن تربیت دینی داریم: کودکی و نوجوانی. در کودکی با نگاه ساده تری به دین مواجه هستیم و در نوجوانی با فهم و عمق دین؛ در کودکی فقط باید بر جذب کار کرد، بر حس خوب به جا گذاشتن برای دینداری. مثلا بغل کردن فرزند بعد از نماز یا لبخند بعد از نماز به ...
مصائب جدید سیدالشهداء
به گزارش جماران؛ احمد مسجد جامعی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت: داستان مثنوی دربارۀ فیل در تاریکخانه بسیار آشناست. می توان گفت که میزان شناخت ما از وقایع کربلا و همزمان آنچه در شام و مدینه می گذشت، در بهترین صورت چیزی است شبیه به شناخت شیفتگان داستان مولوی و آن هم در تاریکی. درواقع ما هم امور را همان طور در تاریکخانۀ تاریخ می بینیم؛ البته آن شیفتگان دست کم، بخشی از واقعیت را لمس کرده بودند اما شاه ...
روضه خوانی سنتی قاعده دقیقی دارد
گفتنی است و چقدر از آن باید درگوشی باقی بماند بحث زیاد است. در میان بزرگان ادبیات فارسی نیز به این شکل بوده که تنها از مصائب کربلا سرخطی را بیان و از آن عبور می کردند. برای مثال همین که زنی مانند زینب ( س) را به بزم مردی مانند ابن زیاد وارد کنند برای عمری سوختن کافی است. اسماعیلی: کسی که محبت اهل بیت را دارد بعد از جاری شدن نام مبارک امام حسین ( ع) از دهان واعظ و مدا ...
8 ویژه برنامه محرمی روی آنتن شبکه های تلویزیون
خود با اتفاق ویژه یا عجیبی مواجه شده اند، منتها این افراد در مقطعی از زندگی خود دست یاری به سمت امام حسین(ع) یا حضرت عباس(ع) دراز کرده اند و به طرز معجزه آسایی از برکات و تاثیر آن ها بهره مند شده اند یا علاقه قلبی خاصی به آنان دارند. در هر برنامه یک چهره مشهور نیز در استودیوی مجزایی به تماشای روایت مهمان می نشیند و بخش دوم گفت وگوی علی اکبر قلیچ با مهمان هم در قسمت بعد و با حضور آن چهره ...
بسته محتوایی روز هشتم محرم| جان به قد و قامت رعنای تو پیغمبرم+صوت و فیلم
یأس به او کرد، چشمان خود را پایین انداخت و گریست. آن گاه محاسن شریفش را به دست گرفته و فرمود: بار خدایا! تو خود گواه باش، جوانی به مبارزه این مردم رفت که شبیه ترین مردم از نظر صورت، سیرت، اخلاق و منطق به پیامبر (ص) تو بود و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر (ص) می شدیم، به او نگاه می کردیم. سپس امام علیه السلام فریاد برآورد و گفت: ای پسر سعد! خداوند رَحِم تو را قطع کند؛ همان طور که تو رَحِم مرا قطع کردی ...
محمود سلاخ، چطور دایی محمود شد؟ | داستان خواندنی زندگی لوطی ای که حسینی شد
اش لطف و نگاه امام حسین(ع) است. این دفتر کوچک هم شده پاتوق نیکوکاران و نیازمندان. گره کار آنها هم فقط با دست من نیست که باز می شود. این هم از برکات آن بزرگواران و همراهی نیکوکاران است. مسجد مظفری با حضور دایی محمود به خانه امید بسیاری از نوعروسان کم بضاعت تبدیل شده است. اگرچه دایی محمود می گوید عضو کوچکی از فعالیت های خیریه مسجد است اما همه در مسجد مظفری به او اعتماد کرده اند که بین ...
تاریخ شفاهی؛ گذرگاهی برای ثبت روایات اصیل شهر
1400 با 230 سوژه، حدود 200 ساعت مصاحبه انجام دادیم. علاوه بر شهر اصفهان، به اطراف اصفهان همچون خمینی شهر، رهنان، خوراسگان که قدیم ها از اصفهان جدا بوده و نیز شهرضا سر زدیم و مصاحبه گرفتیم. در این میان سراغ خانواده های شاخص اصفهان هم رفتیم؛ زیرا خانواده علمای قدیم اصفهان برهم کنش بیشتری با قانون ممنوعیت روضه و ممنوعیت حجاب داشتند. فرایند نگارش کتاب چقدر طول کشید؟ در ...
اشعار شب هفتم محرم _حضرت علی اصغر علیه السلام
نعرهٔ لا جوشید تنها ز گلوی اصغرِ شش ماهه خون بود، که در جواب بابا جوشید فائزه زرافشان: چه آتشی ست که در حرف حرف آب نشسته که روضه خوانده که بر گونه ها گلاب نشسته؟ صدای آه بلند است گوشه گوشۀ تکیه چه ناله هاست که در روضۀ رباب نشسته کدام سو بدود چشم های خستۀ این زن که در مسیر نگاهش فقط سراب نشسته چه کرده اند که زیر عبا می آوری اش؟ آه ...
گوشه ای از تاریخ شفاهی هیات های عزاداری کاشمر
اباعبدالله الحسین، اوج حرکت دسته های عزاداری است که هیات های عزاداری کاشمر در جوار امام زاده سید حمزه (ع) در عزای شهدای کربلا بر سر و سینه می زنند. در گذشته مقرر شده بود روز عاشورا اولین هیاتی که وارد باغمزار می شود هیات حیدری باشد و قبل از همه هیات ها در کنار صحن و سرای امامزاده حضور یابد و تا آخر وقت به عنوان میزبان مراسم حضور داشته باشد که این رسم تا سه سال بعد از انقلاب اجرا می شد ولی پس ...
روضه حضرت علی اصغر(ع) به روایت منبری های مشهور
... شیعه های امام حسین (ع) علاقه مندان به ابی عبدالله(ع)! بگویم همه بلند گریه کنید؟ آی خدا! وقتی نگاه کرد دید خون از گلوی علی اصغر (ع) می ریزد. بحق الحسین یا الله! پروردگارا! ما را بیامرز! والدین ما را بیامرز! مهمات دینی و دنیایی. اخروی ما را کفایت فرما! مریضهای ما را لباس عافیت بپوشان! حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان کُمیت بن زید اسدی، مومنِ، عارفِ، عاشقِ، نیت پاک ...
تکیه بر شور حسینی
عزادار امام حسین(ع) دانست که مشکی می پوشند یا به هیات می روند. گاهی یک مادر در خانه عزاداری می کند و با خوردن یک نذری یا آهی که می کشد، در مصیبت سیدالشهدا سهم دارد. ما در برنامه تکیه تلاش کردیم بر همه مؤلفه ها تأکید کنیم. من تلاش کردم در هماهنگی با آقای رکن الدین که از شاعران بزرگ کشور هم هستند، مؤلفه هایی مثل حماسه، عاطفه، بیداری و اصالت را در پلاتو ها منتقل کنم. منظورم از اصالت این است که نوا های ...
نگویید ایران ، بگویید حسین آباد
میزبان عزاداران سیدالشهدا(ع) عزاداری و مرثیه سرایی یزدی ها هم که شهره شهر است، حال و هوای شهر یزد و یزدی ها هم به حال و هوای ما کرمانی ها خیلی نزدیک است، درب خانه های قدیمی یزد هم مثل خانه های قدیمی کرمان همچنان به روی عزاداران آقا امام حسین(ع) باز است. حسین جانم ... به هر شهر و روستایی که می روم و شور و شعور حسینی را می بینم، زیر لب زمزمه می کنم حسین جانم؛ حسین جانم؛ حدیث عشق تو دیوانه کرده همه عالم را ... . پایان پیام/80019/ ...
شبی که از آسمان مسجد آتش می بارید/ سرای سبز و پابرجای حاج منصور
است؟ این کنار هم بودن برای تک تک بچه های هیئتی اهمیت داشت. تا آنجا که می شد برای هم جا نگه می داشتند و اگر یکی از جمعشان نمی رسید داخل بیاید، دل همه شان پیش او می ماند و دل او هم، پیش همه. یکی از این گروه ها، جمعی هفت نفره از جوانان دهه پنجاهی بود که شب آتش سوزی، 7 نفرشان شهید و 2 نفرشان مجروح شدند. انگار خمپاره وسط گردان شان افتاده باشد. بازماندگان این جمع و همه گروه های دوستی که 26 ...
آیین کهن مردم دیار لرستان در عزاداری حسینی
آیین در سپیده دم روز عاشورا برگزار می شود و عزاداران بعد از گل مالی در کنار خیمه های آتش لباس خود را خشک می کنند و بعد از طلوع آفتاب به عزاداری می پردازند. جوانان عزادار پس از انجام آیین گِل مالی دور هم حلقه می زنند و با سردادن نوحه های محلی همچون دستگیر بی دس حسین دسم بیر، ساقی حنا رس حسین دسم بیر (ای برادر بی دست امام حسین (ع) کسی که پشت و پناه وی بوده، کمک من هم بکن، ای ساقی بی دست ...
زندگی نامه مرحوم مداح موذن زاده + دلیل معروف شدن
...> روضه دشت بلاده واردی او خورشیده بنزری با کدوم نوحه معروف شد؟ از معروف ترین نوحه های سلیم مؤذن زاده است که به دلیل زیبایی و شنیدنی آن، معروف شده و وردی بالایی را به او داده است. به طور مسلم صدای گیرا در خانواده موذن زاده اردبیلی موروثی بوده و همه فرزندان و نوادگان مرحوم شیخ فرج این موهبت الهی را ازاو به یادگار بردند. شیخ فرج، پدربزرگ سلیم موذن زاده اردبیلی، قدیمی ترین ...
10 شب 10 منبر| علوی تهرانی: امیرالمؤمنین 10 سال قبل از نزول قرآن، در بدو تولد قرآن خواند+صوت
باردار بود خداوند به او گفت به این درخت بزن و از رطب آن بخور اما من 4 روز مهمان خدا بودم و از بهترین غذاهای بهشتی اطعام شدم. همه چیز خوب است اما این بچه در این 4 روز چشم باز نکرده است، نکند چشم او ایراد دارد؟ این سخنران مذهبی گفت: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ، وَالَّذِینَ هُمْ عن... پیامبر فرمود بچه را به من بده. تا بچه به دست پیامبر رسید بچه چ ...
اعتبارش را خرج مردم می کند
قلم بیندازیم، ذاکر امام حسین(ع) هم هست و سال ها برای مصیبت جدش مرثیه سرایی کرده. او حالا هم که 81 سالش شده، باز وظیفه خودش می داند تا نوحه خوان روضه های خانگی باشد. مهمان خانه اش می شویم و با او و همسرش گفت وگو می کنیم. قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید سرشناس محله است. اهالی دوستش دارند چون دست به خیر است و کار مردم را راه می اندازد. چند وقتی است که درد پا اجازه ...
حساسیت ساواک نسبت به حسین بن علی را بهتر بشناسیم موجب استقبال از آن شد
، نزد من آمد و گفت: شما اگر ممکن است هر روز به مدت یک ساعت به اینجا بیایید و منبر تشریف ببرید! عرض کردم: نه، من بنای مزاحمت یک ساعته ندارم و امروز هم استثنا بود. گفت: همه با این امر موافق هستند. یادداشت هایی که کتاب شد در خلال روزهایی که در آنجا بودم، به وضع مجالس روضه خوانی دقت کردم و آنچه به عنوان نقطه ضعف و انتقاد در کیفیت برگزاری این محافل به نظرم می رسید، روی کاغذ آوردم ...
در 9سالگی از خانه فرار کردم و کارتن خواب شدم / حالا 30ساله ام و زیباترین خانم دکتر روی زمین از نگاه پدرم
درست 9 ساله بودم که برای اولین بار از خانه فرار کردم، هیچ کس و هیچ جا را نمی شناختم برای همین به گدایی در کوچه ها و خیابان ها افتادم؛ پدرم بعد از یک هفته مرا پیدا کرد و به خانه بازگرداند ولی من در خانه دنبال مادرم می گشتم. هر طرف را که نگاه می کردم او را می دیدم و با اینکه پدرم خیلی تلاش می کرد ولی من او را دوست نداشتم تا 14 سالگی تحمل کردم ولی دوباره از خانه فرار کردم. این بار هم کارم گدایی کردن ...
زیر خیمه 150 ساله | مرور تاریخچه حسینیه قدیمی محله عسکریه
صحنه را دیدند از آشپزخانه فرار کردند، من ماندم و آتش. انگار دستی به کمکم آمد، فقط توانستم شیرگاز را ببندم. مختار نبی دولابی 82 سال دارد. سال ها در این حسینیه آشپزی کرده و به گفته خودش از شاگردان علی آقا آشپز است. می گوید: خانه ام دیوار به دیوار خانه امام حسین(ع) است. شب ها برای اینکه مردم را خبر کنیم در کوچه راه می رفتیم و داد می زدیم: سماور آماده، چای آماده، های بیا روضه، های بیا روضه ...
در ایام محرم برای کودکان چه کتابی بخوانیم؟
...: زهرا بزرگ زاده | روانشناس کودک روضه رسیده بود به قتلگاه و سیاهی های مطلق مصیبت، توی حال و هوای خودم بودم و آماده ی چادر کشیدن به سر و گریه سر دادن که ناگهان چشمم به بچه های چهار، پنج، شش ساله ای افتاد که روبه رویم نشسته بودند و حالا دست از بازی کشده بودند و با ترس به داستان پرغصه و وحشتناک روضه خوان، گوش می دادند. طاقت نیاوردم و بلند شدم. دست شان را گرفتم و بردم به ...
تحسین روش مبارزاتی علامه مصباح توسط رهبر انقلاب
دیگر منزل فامیل هایمان نرفتم. مدتی آن جا بودم تا این که کم کم قرار شد به قم و تهران بیایم تا ببینم کار به کجا می انجامد. به صلاحدید بعضی از دوستان که در تهران بودند قرار شد که من در آن مدتی که ایام تابستان بود، در اطراف تهران منزل بگیرم و مدتی آن جا باشم. از محل من فقط همین دوستان که از هیئت های مؤتلفه بودند اطلاع داشتند. جناب آقای مسعودی خمینی به یزد آمدند و ما از یزد جلوی کامیونی نشستیم ...
حجت الاسلام شریف: جایگاه منبر هیأت ها در 20 سال اخیر احیا شد
کمتر پای روضه آن ها می نشینیم. البته این به خاطر تکبر و زاویه نیست، بلکه مشغله ها و کثرت جلسات عامل این اتفاق است. آقای سازور یک نمونه بسیار خوب برای این امر است که موقع منبر در جلسه می نشیند. در محرم و فاطمیه بسیار پرکار است و صبح و ظهر و شب جلسه دارد، اما در تمام این جلسات پای منبر می نشیند و همه را تشویق می کند که پای منبر بنشینند. حتی اگر مهمانی داشته باشد، می گوید بعد از جلسه در خدمت ...
من در این صحرای خون غسل شهادت کرده ام / أحلَی مِنَ العَسَل به چه معنا است؟/ تقاضا یک شهید برای نخواندن ...
کبنا ؛ شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع). وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان آیا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟ قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر! در روز ششم محرم وقایعی در کربلا رخ داد در این روز جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین (ع) برای آوردن ...
نجم الدین شریعتی از تجربه اش در حسینیه معلی گفت
را زودتر ضبط کنیم؛ مثلاً شب قدر، شهادت امیرالمومنین(ع)، ولادت امام حسن مجتبی(ع) و همچنین در برنامه سحر ماه رمضان (ماه من) به صورت زنده با مردم در همان ایام همراهم؛ دوباره باز شب قدر دیگری از راه می رسد. روز عرفه، عید قربان، عید فطر و عاشورا هم همین طور؛ ما شب عاشورا را در حسینیه معلی چند هفته پیش تجربه کردیم و من واقعاً احساس می کردم که تاسوعا و عاشورای من رسیده و بعد از ضبط دوستان ...
باند هزار چهره به دام افتادند
یکی از بستگانشان ازدواج کند. من هر چه تلاش کردم مانع ازدواج آن ها شوم، موفق نشدم تا اینکه شب عروسی شان تصمیم گرفتم مراسم عروسی را به هم بزنم و عروس را با خودم ببرم. آن شب به داماد حمله کردم، او را کتک زدم، اما مهمان ها مرا دستگیر کردند و تحویل پلیس دادند. من دو سال زندان بودم و پس از پرداخت دیه از زندان آزاد شدم، اما در همین دو سال با خلافکاران زیادی آشنا شدم و در نهایت عاشقی کار دستم داد و زندگی ...
اهالی دولاب تکیه چال را قدیمی ترین تکیه تهران می دانند | 700سال ساکنم زیر پرچم تو
. کافی با منبرهایی که در تکیه چال داشت مریدان زیادی پیدا کرد و اینجا به اوج شهرت رسید. گاهی آن قدر جمعیت می آمدند که بیرون از تکیه فرش پهن می کردیم. یادم می آید سال 1342هیچ هیئتی حق راه انداختن دسته سینه زنی نداشت اما پدرم این کار را کرد. عکس امام خمینی(ره) را جلو نخل زد و در محله راه افتاد. سربازها و ژاندارم ها دسته را محاصره کردند اما پدرم مرد بانفوذی بود و ماجرا را فیصله داد. در سال های قبل از انقلاب فقط دسته عزاداری تکیه چال و دسته طیب حاج رضایی جرأت چنین کاری را داشتند. ...
ماجرای مرگ آگاهی شهید چمران
. گفتم: مصطفی اگر مرا رها کنی می روم آنطرف، تو باید دست مرا بگیری! گفت: آخر این وضعیت نمی تواند ادامه داشته باشد. آن شب وقتی رسیدم خانه، پدر ومادرم داشتند تلویزیون نگاه می کردند. تلویزیون را خاموش کردم و بدون آنکه از قبل فکرش را کرده باشم گفتم: بابا! من از بچگی تا حالا که بیست و پنج شش سالم است هیچ وقت شما را ناراحت نکرده ام، اذیت نکرده ام، ولی برای اولین بار می خواهم از اطاعت شما بیایم ...