خانه پدری (قسمت دوم)
سایر منابع:
سایر خبرها
رهروان طریق عشق/ آرمان شهری که تمام معادلات مادی را برهم زد
.... سبک زندگی نیز توسعه نیافته است. بسیاری از بچه ها را می بینی که حتی علیرغم استطاعت خانواده، پابرهنه در میان گل و لای کوچه ها راه میروند و با همین پاهای آلوده وارد خانه می شوند. در خیابانها تاکسی خاصی به چشم نمی خورد. بیشتر موتور سیکلت های سه چرخه ای هستند که راننده آن جلو نشسته و در قسمت پشتی چند نفر سوار شده و احیانا در کف آن چهار زانو می نشینند. آیا واقعا همه ثروت و درآمد نفتی عراق ...
25 هزار ویزای رایگان برای افغانی های مستقر در افغانستان صادر شده است
به گزارش پایگاه خبری عصر توس، علی فخاری، رئیس شورای هیئات مذهبی خراسان رضوی در خصوص ورود زائران افغانستانی اربعین به کشور، اظهار کرد: زائران افغانستانی از طریق مرز دوغارون وارد ایران شده و در موکب سردار سلیمانی از آن ها پذیرایی به عمل می آید و از همان مرز دوغارون با حمل و نقل عمومی که برای آن ها در نظر گرفته شده به سمت مرز چذابه و برای زیارت اباعبدالله الحسین(ع) منتقل می شوند. وی با ...
لبیک دانشگاهیان به ندای هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی
گروه دانشگاه خبرگزاری فارس؛ فاطمه سلمانی- با مشکلاتی که بود از مرز رد شدیم، ساعت 2 بامداد رسیده بودیم و در حال رد کردن مرز بودیم اما گروه های جوانی را می دیدم که به سمت نجف ماشین می گرفتند، صدای راننده های عراقی در گوشمان زنگ می زد، دلمان برای همین صداها تنگ شده بود. زوار الحسین ! دربین آن همه ازدحام جوانانی را می دیدم که گروهی به سمت ماشین های نجف می رفتند. به سمت جلو حرکت کردم در این ...
معجزه ندیده برنگردید
. به قصد نجف سوار شدیم و سفر حیرت انگیز بچه ها شروع شد. اولین توقفی که راننده داشت برای استراحت، دیدن موکب ها و غذاها و پذیرایی ها چشم بچه ها را پر کرد اما آنچه شگفت زده شان کرد اصرار موکب داران برای مراجعه به موکب آنها بود. اصراری که گاهی با تر شدن چشم شان همراه بود. بعد در مسیر دائم اتوبوس مان را متوقف می کردند و آب و آبمیوه و خرما و خوراکی پخش می کردند بین مان. بچه ها به شوخی می گفتند انگار دموی ...
خانه پدری و یک دهن روضه هندی
بگیرم و زوم کنم روی چشم هایشان، آخر چشم ها هرگز دروغ نمی گویند. افکاری که پس از زیارت مولایم علی(ع) داشت ذهنم را قلقلک می داد نم نمک من را به خوابی عمیق فرو برد. خسته راه بودم و امیدوار به فردا که قرار بود در مسیرِ عشق و توبه قدم بردارم. شاید یک ساعتی بعد از صلاه صبح روی سنگ مرمرهای زیبا و خنک صحن خوابیدم اما آنقدر آرام و سبک بود که انگار ساعت ها مشغول استراحت بودم. راست است که می گویند هیچ کجا خانه آدم نمی شود “من تازه به خانه رسیده بودم: “ خانه پدری “ پایان پیام/3389 این پست 36 بار بازدید شده ...
در طریق عشق و جنون
رقابت پذیرایی از میهمانان سیدالشهدا(ع) و عزیزان دل حضرت زهرا(س) تنگاتنگ تر می شد. در مرز مهران، همه چیز مرتب بود؛ خلوت نبود اما آنقدر منظم و اصولی مدیریت می شد که مسافران با کمترین میزان معطلی و آزار از مرز عبور می کردند، بدون تعلل از نقطه صفر می گذشتند و با همان سرعت وارد خاک عراق می شدند. به عراق رسیدیم... پارکینگ یا گاراژ همان جایی است که چشم بسته هم می شناسیمش. فریاد لاینقطع راننده های ...
زائرین اربعین زیارت شهید مدافع حرم محمد حسین خفانی در وادی السلام را از دست ندهند
.... فقط صدایش را می شنیدیم که سوال می کرد و حضرت جوابش را می داد. از حضرت علی پرسیدم این کیست که این همه سوال می کند. آن حضرت جواب داد این ایوب است. رها کن. تمام سوالاتی که او می پرسد جوابش پیش من است. تو فقط دنبال من بیا. این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است ان شاا... که خیر است. بعد از گذشت دو ماه، بی خبر از من عازم نجف شد و اسمش را جزو مدافعان حرم ثبت نام ...
سلام بر مشایه (قسمت سوم)
به گزارش اصفهان زیبا ؛ حدود ساعت سه عصر راه افتادیم برای پیاده روی. اولش با یک سری از رفقا بودیم و کم کم در طول مسیر آدم ها و هم سفری ها جایشان را عوض می کردند تا بالاخره به ترکیب دلخواهشان برسند. من هم بعد از دو سه تا گروه از رفقا که عوض کردم، بالاخره با شوهرخاله و یکی از استادهای دانشگاه تهران و یکی دو تا از بچه های دانشگاه امام صادق (ع) هم سفر شدم. هوا در آن روزهای بهمن ...
حدیث رنگارنگ دلدادگی
.... وهابی ها مدرسه های زیادی در مسیر ما دارند؛ یعنی هیچ کس تضمین نمی کند که اگر از اینجا سوار بشود تا مرز، به عافیت و سلامت می رسد یا نه! چند سال پیش خیلی ها کشته شدند. می خواستند بیایند برای زیارت اربعین. توی راه، نزدیک غروب از اتوبوس پیاده شان کردند و همه را کشتند. متأسفانه در این منطقه وهابیت در حال سرمایه گذاری است و کار می کند... (با این حال) مردم منطقه ما نسبت به اهل بیت (ع) خیلی شور دارند ...
دانشگاه؛ انشاالله گربه نبود؛ تمام نشد!
. القصه، زمانی در همین دانشگاه تهران استادی حضور داشت به نام غلامحسین صدیقی. بله، متاسفانه قدر دانشمند جلیل القدری چون او نیز دانسته نشد و بعد از کودتای 28 مرداد به زندان افتاد. با این همه، می دانید، زمانی که در اردیبهشت 1333 قرار شد کنگره هزاره بوعلی سینا در ایران برگزار شود، لویی ماسینیون ایران شناس شهیر فرانسوی وقتی متوجه شد، صدیقی که خود از بانیان عمده این کنگره بود در زندان لشکر 2 ...
اتوبوس های شرمندگی+ فیلم
آن دوره با توسعه حمل و نقل عمومی به عرصه می آیند اما در عمل نتیجه آنچنان مثبتی دیده نمی شود. انگار اتوبوس های تبریز را تنها در لفظ مهم می دانند و پای عمل که می رسد، همه چیز فراموش می شود. بگذارید از اتفاقی که این روزها بار ها و بارها برای شهروندان می افتد شروع کنیم؛ بعد از اینکه چندین اتوبوس رد می شود، اگر موفق بشوی سوار اتوبوس شوی وسط راه راننده اعلام می کند که اتوبوس خراب شد، پیاده ...
روایتی از مرگ ناگهانی پورصمدی در پشت صحنه و رابطه پدر پسری با شهاب حسینی
: در ابتدا امیدواری هایی بود و سوالاتی هم در خصوص مصرف دارو یا سابقه بیماری ایشان از ما شد و ما تاکید کردیم که ایشان به واسطه سبک زندگی و دوران طولانی ای که برای عکاسی در کوهستان و بین عشایر داشتند جزو سلامت ترین آدم ها بودند و مشکل خاصی نداشتند. در این فاصله خانواده ایشان آمدند و درست دقایقی بعد فوت ایشان توسط بیمارستان اعلام شد و همه اعضای گروه که نگران و منتظر در بیمارستان بودیم انگار چک محکمی ...
جلوه عاشقی از نگاه فضای مجازی / از موکب چینی ها تا پزشک تبریزی که کفاش زوار اربعین شد
به سربازهای عراقی! کاربری با انتشار فیلمی از مرز مهران که در آن سربازی بطری آب به دست به سمت سربازهای عراقی می رود، نوشت: کنجکاو بودم که سرباز آب خنک تگری رو برای کی میبره ؟ با دوربین دنبالش کردم، آب رو به سربازهای عراقی داد، خیلی از مشکلات مرز با همین کارهای کوچک حل میشه ؛ مثلاً بعد از این اتفاق طرف عراقی اجازه داد که ایرانی ها خانوادگی خارج بشن همه ملت اما حسینیم ...
روایتی از مرگ ناگهانی پورصمدی در پشت صحنه
ایشان از ما شد و ما تاکید کردیم که ایشان به واسطه سبک زندگی و دوران طولانی ای که برای عکاسی در کوهستان و بین عشایر داشتند جزو سلامت ترین آدم ها بودند و مشکل خاصی نداشتند. در این فاصله خانواده ایشان آمدند و درست دقایقی بعد، فوت ایشان توسط بیمارستان اعلام شد و همه اعضای گروه که نگران و منتظر در بیمارستان بودیم، انگار چک محکمی خوردیم. عنقا در ادامه درباره تشخیص پزشکان درباره ی علت فوت مرتضی ...
حکایت اولین اسیری که از زندان بعثی ها گریخت
را رد کردم تا اینکه توسط دموکرات ها دستگیر شدم و یک هفته ای را اسیر آنها بودم و در این یک هفته بود که حکم اعدامم را صادر کردند. به وسط روستا که رسیدم سوار ماشین تویوتایی شدم و من و چند نفر دیگر پشت نشستیم. وقتی به بانه رسیدم به راننده، دینار عراقی دادم که نعجب کرد. فوراً به حمام رفتم و بعد هم به یک قهوه خانه رفتم و صبحانه مفصلی خوردم. هنگام پرداخت پول 2نفر مسلح به سمت قهوه خانه آمدند ...
شهاب سنگ های خوش خبر (قسمت اول)
به گزارش اصفهان زیبا ؛ پاییز سال 89. تا شروع محرم چند روزی مانده بود. نماز مغرب و عشا را رفته بودیم نمازخانه خوابگاه بخوانیم. وسط دو نماز مهدی شیرازی یکی از بچه های بسیج از امام جماعت اجازه گرفت و بعد از سلام به امام حسین خبر مهم و جالبی را داد. گفت قرار است برای ایام اربعین برویم پیاده روی به سمت کربلا. همه تعجب کردیم. یعنی از کجا تا کجا را باید پیاده برویم؟! اصلا چند کیلومتر است از ...
تابش جان/ از خستگی های جانکاه تا ایستادگی در مسیر عشق
اربعین ترک کردیم و با اتوبوس های شرکت واحد به سمت مرز راه افتادیم. شاگرد اتوبوس کرایه ها را نقدی دریافت می کرد. دو پسر بچه حدود سیزده یا چهارده ساله مهرانی که سوار اتوبوس شده بودند، توجهم را جلب کرد. از ظاهرشان مشخص بود که خانواده های فقیری دارند. وقتی شاگرد راننده برای دریافت کرایه آمد گفتند ما پول نداریم. شاگرد راننده هرچند غرولندی کرد ، اما تهش چیزی نگفت و از دریافت کرایه صرفنظر کرد ...
افشاگری هافبک سابق پرسپولیس از راز یک دلالی بزرگ
، گفت: پس از اینکه از پرسپولیس جدا شدم، قرار شد به تیم ذوب آهن بروم. حالا شما بروید بگردید و ببینید سرمربی وقت ذوب آهن در آن زمان چه کسی بود. همه چیز در آن زمان تمام شده بود و سرمربی وقت هم به خودم زنگ زد و پیام داد و گفت تو را می خواهیم و به اینجا بیا. وی افزود: در آن زمان کربکندی که عضو هیئت مدیره باشگاه ذوب آهن بود به من زنگ زد و گفت ما راجع به تو تحقیق کردیم و تو را می خواهیم. بعد از ...
شیرینی چای تلخ عراق و طعم ماندگار قهوه
من هم می شوم جزو دسته دوم و بعد از نماز صبح گوشه ای از موکب دوباره به خواب می روم. ساعت حدود 8 صبح است که دوباره بیدار می شوم. نگاهی به دور و بر موکب می کنم خلوت تر از وقت نماز صبح شده با این حال یک گروه جدید از زائران از راه رسیده اند. دیشب که رسیدم مرز خسروی نتوانستم به خوبی همه جا را ببینم خیلی دوست دارم سریع تر برسم به کربلا یا نجف اما وقتی قرار است یک گزارش بنویسم حتما باید به تمام ...
تصادف زائران اربعین در مرز چذابه/ 31 نفر مصدوم شدند
ر محور کاظمین به سامرا (فیلم) پزشکی قانونی : هویت 3 جسد سوخته زائران اربعین مشخص نشده تصادف 2 دستگاه اتوبوس زائران اربعین در شیراز فوت یک نفر بر اثر عبور غیر قانونی از مرز چذابه و ورود به میدان مین تماشاخانه جشنواره ای که بی خانمان شده است/ چرا برند کرمان را خراب کردید؟ (فیلم) ایران یا خشکستان؟ کجای ایران بیشتر با خطر بی آبی روبه رو هستند؟ مسئولان یکبار درست بشنوید: برای نجات ایران وقت نداریم، وقت نداریم ... (فیلم) ...
موافقت با ترک لشکر به شرط رفتن به بهشت!
نمی گرفت، گفت: این سوسول کیه آوردی؟ حرف مرتضی را به سختی می شد، عوض کرد. گفتم: آقا مرتضی بچه خوبیه . پرید وسط حرفم گفت: سوسوله ، نمی خوام. برای من راوی عملیاتی و جنگی بیار ، گفتم: فرمانده گروهان لشکر 27 بوده. سوسول کدومه ؟ کوتاه نیامد و گفت: از سوسول های بچه تهرونه . گفتم: به خدا به زور آوردمش. خودش فرمانده گروهانه . گفت: ببرش و بلند شد و راه افتاد، گفتم بذار بمونه ...
دلتنگ ها یکدیگر را پیدا می کنند/ کربلایی شدن بدون نیت قبلی!
شده که بعد از کار خیاطی خودش را به فلکه دوم گلشهر برساند و ساعت ها محو جوش و خروش زائران افغانستانی باشد که در به در دنبال ماشین و اتوبوس برای سفر به مرز چذابه و شلمچه اند. یک یار غار هم پیدا کرده؛ قوت علی خرمی هم مثل مرتضی حسرت کش زائران و کاروان های اربعینی گلشهر است. مرتضی و قوت علی با وجود سی سال اختلاف سن، جوری دل به دل هم داده اند که انگار سال ها با هم رفیق بوده اند و چندین بار ...
مأموریت ترکش ها
.... در محلی که جداشده بودیم، بچه ها را فراخواندم. بعد از سه ساعت درگیری از همان مسیر، نیروها را برگرداندم. به همه سفارش کردم تا می تونید در برگشت، شهدا و مجروحان را با خودتان به عقب ببرید. وقتی به همان سه راهی رسیدم که گردان ها از هم جداشده بودند، حسن را به عقب برده بودند. همان جا ماندم تا بقیه نیروها را هدایت کنم. زمانی که همه نیروها برگشتند، هوا رو به روشنایی می رفت. من هم به ...
اخبار حوادث امروز 12 شهریور ازاسرار کشف جسد مرد 30 ساله در دانشگاه آزاد تا اعترافات هولناک کلثوم قاتل ...
در برخورد اتوبوس و کامیون در محور پل زال- اندیمشک خبر داد. تصادف 2 اتوبوس زائران اربعین در شیراز 10 مصدوم بر جا گذاشت رئیس پلیس راه شمالی فارس گفت: در پی برخورد یک دستگاه اتوبوس حامل زائران اربعین در محور شیراز-دشت ارژن 10 نفر مصدوم شدند. آخرین اخبار حوادث را در صفحه اخبار حوادث حادثه 24 بخوانید. صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید. ...
شاید رئیسعلی های دیگری از میان این نوجوانان بیرون بیاید
؛ چون در روز دوم اردو، دختران و پسران نوجوان به چند مکان تاریخی از جمله کاخ موزه نیاوران، کاخ موزه سعدآباد و حسینیه جماران رفتند. وقتی با یکی دو ساعت تأخیر به سعدآباد رسیدم، محو درختان بلند و مجسمه ها و معماری ساختمان ها شدم. انگار درِ بزرگ ورود به محوطه باغ، اسرارآمیز بوده است. به یکباره همه چیز برایم تغییر کرد. انگار شخصیتی تخیلی شدم در داستان فانتزی سفر در زمان که این بار تألیفی بود نه ترجمه ...
استقلال کمرش شکست | بدهی میلیاری استقلال غوغا کرد
بالادستی ها گفتم برکنارم کنید چون از عهده پرداخت بدهی های سنگین برنمی آیم. اسناد مصاحبه های من موجود است. آن زمان التماس کردم من را برکنار کنید اما نکردند تا اینکه اتفاقات برنامه فوتبال برتر پیش آمد و بعد از چند روز من از سمتم استعفا دادم. ببینید فردی که مدیرعامل باشگاه استقلال می شود باید بتواند کاری انجام دهد. من صادقانه آن روزها گفتم نمی شود با 900 میلیارد بدهی کاری از پیش برد. بله ...
رتبه بندی معلمان مانند رکود استادان؟ / محرومیت حداقل 80 معلم از رتبه بندی
.... القصه، زمانی در همین دانشگاه تهران استادی حضور داشت به نام غلامحسین صدیقی. بله، متاسفانه قدر دانشمند جلیل القدری چون او نیز دانسته نشد و بعد از کودتای 28 مرداد به زندان افتاد. با این همه، می دانید، زمانی که در اردیبهشت 1333 قرار شد کنگره هزاره بوعلی سینا در ایران برگزار شود، لویی ماسینیون ایران شناس شهیر فرانسوی وقتی متوجه شد، صدیقی که خود از بانیان عمده این کنگره بود در زندان لشکر 2 زرهی ...
بشنوید | چند روایت شنیدنی از پیاده روی اربعین | مهمانداری به سبک سید انمار
.... حدود هشت سال قبل، همراه مادر و برادرم و چند نفر از اعضای خانواده، در سفر اول به نجف رفتیم و اطراف حرم مکانی برای استراحت حتی در هتل ها و مدارس پیدا نمی شد و اطراف حرم سرگردان بودیم. صبح بعد از زیارت وارد مسیر پیاده روی شدیم و نمی دانستیم که خروجی های متعددی وجود دارد و از عمود 110 به بعد همه مسیر ها یکی می شوند. به این معنی که از جاده اصلی کربلا به نجف و یا از سایر مسیرهای داخل ...
پورصمدی سرباز فرهنگی مملکت بود
پورصمدی مدیر فیلمبرداری بعضی فیلم هایم بودند. شوکه می شدم وقتی می دیدم صبح زود بلند می شدند و بعد شروع می کردند به نوشتن. یک روز پرسیدم آقا مرتضی چه می نویسی؟ می گفت گزارش سفر و اطلاعات عکس ها و جغرافیایی که در آنجا کار کردم. او همه چیز را ثبت می کرد و احترام خیلی زیادی هم برای مردم، طبیعت و کشورش قائل بود. مرتضی پورصمدی برای این کشور مثل یک سرباز فرهنگی کار کرد و بجز منوچهر طیاب و ایرج افشار کمتر ...
بازخوانی یک گفت وگو با محمدحسین مهدویان درباره ی ماجرای نیمروز | حماسه ی واقعی به تراژدی ختم می شود
کاری را شروع کردند که به نظرم در آن به شدت موفق بودند. لااقل در همین ایستاده در غبار و آخرین روزهای زمستان هادی بهروز، امیر بنان و... بچه هایی بودند که از روایت فتح آمده بودند بیرون. آمدیم بیرون و خودمان یک مؤسسه ی کوچکی درست کردیم و آنجا قرار شد کارهایی کنیم. آقای والی نژاد پیشنهاد داد که درباره ی حسن باقری کاری بسازیم. من همان موقع درگیر پایان نامه ام بودم که به آقای والی نژاد گفتم فیلم ساختن ...