واکنش رهبر انقلاب به اولین رژه نوین سپاه پاسداران/ گفتم سرم هم برود نظامی ...
سایر خبرها
پیرزنی که هیچ نیروی نظامی حق نداشت جلویش را بگیرد! + عکس
بود برای این که نیروی کمکی بگیرد اما هیچ کس نانوایی بلد نبود. فردا صبح دیگر بچه ها نان نداشتند و او گفته بود آخرین نانی که می پزد همان شب است. ما در تعریف می کند: بچه ها یک نونی گذاشتند جلوی ما عین برگ گل، یه کم به صورتی و طلایی می زد رنگش. از این ورش اون ورش پیدا بود. خوششششششمزه بودها! توی عمرم چنین نونی نخورده بودم. تازه تازه بود. با این که دو سه روز قبل از من این اتفاق ...
یاران دبیرستان ؛ کتابی جامع درباره یکصد شهید دبیرستان سپاه تهران
پیش زنده یاد احد گودرزیانی رفتم و گفتم: شما استاد من هستید و شما باعث شدید من روزنامه نگار بشوم، شما جلو بیا و کار را دست بگیر، کار را که شروع کردید، تحقیقات و مصاحبه ها به عهده من. اصلا من دستیار شما، مصاحبه ها را انجام می دهم، من سی سال است که روزنامه نگارم، کاری که بلدم مصاحبه کردن است و راحت ترین کار برای من مصاحبه کردن است، می رویم و با خانواده شهدا و بچه ها صحبت می کنیم، جمع آوری و ...
سیدالشهدا لقب کدام شهید دفاع مقدس بود؟
فرماندهان گردان های لشکرهای سپاه از جمله هفت فرمانده گردان لشکر علی بن ابی طالب به شهادت رسیدند. سیدالشهدای جبهه های حق علیه باطل سردار محسن رضایی شنیدن خبر شهادت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) را اینگونه روایت می کند: خبر را از بیسیم شنیدم. حتی اگر استراحت هم می کردم، می گذاشتم بیسیم روشن باشد تا بفهمم چه اتفاقی دارد می افتد. من اصلا با صدای بچه ها می خوابیدم و بیدار می شدم ...
بهای سنگین برای حفظ انقلاب/ شرمنده شهداییم
منتظران شهادت که مراکز آموزش نیروها در بیرجند بود، با موفقیت گذراندم. البته در پادگان چون قدم کوتاه بود یک مرحله رد شدم اما در مرحله بعد با ترفند قرار دادن آجر زیرپایم به هر نحوی شده خود را در جمع نیروهای آموزشی قرار دادم. در آن روزها از جانب پدر و مادرم مانعی برای رفتن پسرشان به جبهه ها نبود. در مهر ماه 1361بلافاصله پس از گذراندن دوره آموزشی وارد جبهه های جنگ تحمیلی شد. جبهه ای که هشت سال ...
دختری که کمک کار توپ 106 بود و در مقاومت خرمشهر جنگید
سیده مریم امجدی یکی از دختران خرمشهری بود که در شهریور 1359 و در هجوم ارتش عراق به خاک ایران 17 سال داشت. او در جریان جنگ پا به پای مردان سرزمینش با یک اسلحه ژ 3 دو خشابه و یک کلت رو در روی دشمن ایستاد. امجدی که دوران نوجوانی و جوانی اش مصادف با روز های جنگ بوده، پس از انقلاب ضمن تحصیل در دبیرستان به عضویت حزب جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و بسیج مستضعفان خرمشهر درآمده و دوره های امدادگری و فنون ...
مخاطب شناسی رمز موفقیت در انتقال ارزش های دفاع مقدس به جوانان است
جنگ تحمیلی آغاز شد، مشغول انجام خدمت مقدس سربازی در گروهان دژبان لشکر 77 خراسان بودم. وی افزود: بعد از یک هفته به صورت داوطلبانه عازم جبهه شده و در گردان 163 رزمی منطقه سومار به مدت 6 ماه مشغول رزم بودم. معاون سیاسی سابق فرمانداری تربت حیدریه همچنین گفت: مدتی نیز به صورت داوطلبانه به منطقه جنوب رفته و در گروهان دژبان مشغول خدمت بودم تا اینکه در آذر ماه سال 1360 دوران خدمت سربازی من ...
3 غواص کربلای4 که بین ما هستند
های تلخ در اسارت می گوید: اسارت خیلی سخت بود. سخت تر از آن، تحقیر کردن اسرا بود. یادم هست یک روز ما را سوار کامیون کردند و داخل شهر بصره چرخاندند. مردمی که طرفدار بعثی ها بودند، ما را با سنگ می زدند و آب دهان روی ما می پاشیدند. طوری ما را تحقیر می کردند که خجالت می کشیدیم به روی همرزم مان نگاه کنیم. آن روز صبح ما را به بصره بردند و شب آوردند. از آب و یک تکه نان هم خبری نبود. بعد ما را داخل پادگان ...
شهیدی که صورتش بعد از 13 سال سالم بود
...، لبان و سیمای زیبا. شهید علایی محمود روغنی شوهرخواهر شهید من سال 1351 داماد این خانواده شدم. پدرزنم فروشنده لوازم خانگی بود. ایشان بعد از مدتی زندگی در کاشان با خانواده به تهران رفت و در میدان اعدام کاسبی کرد. آن موقع عبدالله نوجوان بود. در زمان انقلاب وقتی مردم در پادگان ها ریختند یادم می آید عبدالله آنقدر جثه ریزی داشت که وقتی یک اسلحه از پادگان با خودش آورد نمی ...
خانه عمه بوی سنگرهای خط مقدم را می داد
زمان من هنوز یک دانش آموز 17ساله بودم. چطور شد که همراه همسرتان به اهواز رفتید؟ بعد از ازدواج مدتی در شهر ماندند و مأموریتشان در شهرهای اطراف کرمان بود. سال 63 دخترمان متولد شد. کمی بعد حاج آقا به جبهه رفتند. یک سالی در جبهه بودند و گاهی به خانه می آمدند. من خیلی دلتنگی می کردم و می گفتم چرا من را با خودت به منطقه نمی بری. ابتدا ایشان قبول نمی کرد، بعدها از خود حاجی و دیگران ...
پاسخ به شبهات از نبود آموزش نیروهای نظامی تا حضور اجباری نوجوانان در جنگ
این واقعه بی نظیر تاریخی، خاری در چشم دشمنانی شد که آرزوی دستیابی به کشور رؤیاهایشان به دلشان ماند و به تعبیری از گندم ری نخوردند، پس دست به دامن تبلیغات علیه این حماسه حسینی شده و مطابق بیان هوشمندانه مقام معظم رهبری دست تحریف با انگیزه به دنبال شبهه افکنی در زمینه دفاع مقدس است و باید به شهبات و تحریفاتی که دشمنان و رسانه های معاند در جامعه به ویژه در نسل جوان ایجاد می کنند، پاسخی جامع و مستند ارائه کرد. به گزارش ایسنا، در این نشست و سلسله گزارش های بعدی سعی شده است به تعدادی از ...
روزهایی که بدون شهید قاسمی می گذرد
قاسمی در همان دوران کودکی بسیار تعریف می کرد، افزود: خواهرم می گفت یک روز برای خرید می خواستم به مغازه بروم که اکبر در راه به من رسید و گفت شما به خانه برو و من هر چه را که نیاز دارید می خرم، بعد من رفتم و دیدم اکبر خرید خانه را که نیاز داشتم انجام داده، اما ناراحت به خانه برگشت، از او پرسیدم چرا ناراحت هستی گفت: آبجی (خواهرم را آبجی صدا می کرد) من دیگر برای خرید به آن مغازه نمی روم، تلویزیون ...
روایت بابا ایاد از روزهای نخست جنگ / نخل ها اولین شهدای جنگ بودند – پایگاه خبری هشت صبح
شد که به شما لقب بابا ایاد دادند؟ بابا ایاد گفت: با چند نفر از بچه های روایتگر به دیدار حضرت آقا رفته بودیم، زمانی که بنده را به ایشان معرفی کردند روبروی آقا نشسته بودم، من را سه بار با نام بابا ایاد صدا زدند، خدمت ایشان رفتم، از آن زمان به بعد همه مرا با این اسم صدا می زنند؛ در زمان محاصره آبادان که حضرت آقا به عنوان نماینده حضرت امام خمینی در شورای دفاع به آبادان آمده و همراه شهید ...
صدور مجوز 10 میلیون کشته در کودتای نقاب توسط آمریکا
قزوین_به کزارش بسیج، سردار رستمعلی رفیعی آتانی فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در جمع پرسنل پادگان شهدای جوادنیا به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز سرباز گفت: صبر اسطوره ای مادران شهدا بی نظیر است. مادران شهدا آرزوی دامادی فرزندان خود را داشتند اما با شهادت فرزند خویش آمال و امنیت یک ملت را محقق ساختند و از آرزوهای خویش گذشتند. وی تشریح کرد: در جنگ ها و غزوات یک نفر کنار پیامبر (ص ...
امیرعلی جوادیان:هنوز بهترین عکسم را نگرفتم
بسیار خوبی گرفتند که حائز رتبه شده است. البته عکاسی جنگ با دفاع مقدس متفاوت است؛ عکاسی جنگ مربوط به ادوات و نیروهای جنگی می شود، اما عکاسی ما در حوزه دفاع مقدس همراه با ارزش های انسانی و فرهنگ عاشورایی بود که رزمندگان تنها آمده بودند از کشورشان دفاع کنند. اصلا ادوات جنگی آن زمان دشمن با ادوات جنگی ما قابل مقایسه نیست. روز فتح خرمشهر آنجا بودم و اگر به همان عکس من که در حراجی تهران امسال فروخته شد نگاه ...
چرا نام دبیرستان دکتر فاطمی اهواز در روزهای جنگ تغییر کرد
دبیرستان شهداست . اگرچه زمان برد تا تابلوی بالای دبیرستان هم، همین نام زیبا را روی صفحه خودش نشان بدهد ولی بچه های خوب دبیرستان از همان روز اسم دبیرستان را گذاشته بودند دبیرستان شهدا . چند سال پیش برای سخنرانی در ایام الله دهه فجر به دبیرستان شهدا دعوت شدم. پس از سخنرانی به دعوت رئیس وقت دبیرستان به دفتر دبیرستان رفتم تا در جمع کادر آموزشی دقیقه ای بنشینم و آن عزیزان را هم زیارت کنم ...
زمانی که از تنوع طلبی شوهرم مطلع شدم خودم هم....!
خودم بود. روزی که عقد کردیم، شناخت نسبی از ایشان داشتم، ولی بعد از عقد و ازدواج این شناخت بیشتر شد. من از همان اوایل ازدواج متوجه شدم که ایشان تمایل به چندهمسری دارند . آرزو: به هیچ وجه احساس خوشبختی نمی کنم آرزو درباره داشتن احساس خوشبختی در زندگی مشترک برایم می گوید: 16 سال از زندگی مشترک مان می گذرد، ولی 5 سال است که رسما همسر دوم دارد و روزانه برای ناهار به ...
مراسم روز سرباز با حضور سربازان در جوار شهدای گمنام
به گزارش خبرگزاری بسیج از فارس، سپاه ناحیه داراب مراسم روز سرباز را با حضور سربازان در جوار شهدای گمنام با قرائت زیارت عاشورا و گلبارن قبور مطهر شهدای گمنام برگزار کرد. در این مراسم سرهنگ پاسدار محسن رزمخواه فرمانده سپاه ناحیه داراب در این مراسم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا، با بیان اینکه جنگ تحمیلی چند ماه قبل از 31 شهریور شروع شد، عنوان کرد: هرساله در 31 شهریور آغاز هفته دفاع مقدس ...
دختر 17 ساله از رابطه نامشروع باردار شد/ خیلی دلم می خواهد بچه ام را ببینم
داشتند و در نهایت از هم جدا شدند. بعد من با مادرم زندگی می کردم تا اینکه مادرم ازدواج کرد. مدتی با مادربزرگم زندگی می کردم و بعد هم رفتم پیش پدرم. *پدر و مادرت بعد از جدایی ازدواج کردند؟ بله هر دو ازدواج کردند. بچه هم دارند. *تو چه کردی؟ درس خواندی؟ من درس نخواندم. کسی نبود راهنمایی ام کند. *وضع مالی ات خوب نبود؟ وضع مالی پدرم خوب بود ...
6 نکته از نقش اثرگذار رهبر انقلاب در جنگ تحمیلی/ وقتی بنی صدر حتی اسم سلاح ها را نمی دانست
خوشحال شدم که گویی بال در آوردم . مرحوم چمران هم آنجا نشسته بود، گفت: " پس به من هم اجازه بدهید به جبهه بروم. " ایشان گفتند : " شما هم بروید."....یک روز عصر با مرحوم چمران راه افتادیم . اوایل شب به اهواز رسیدیم ... همان شب اول که رفتیم گروه کوچکی درست شد. قرار شد این ها بروند آرپی جی و تفنگ بردارند و به داخل صفوف دشمن شبیخون بزنند...ما هر شب، همین عملیات را می رفتیم. یا در جای دیگری درباره ...
اولین مدال آور آذربایجان شرقی در بازی های آسیایی: ربع سکه پاداش مدالم بود
برای تبریز بود که در بازی های آسیایی 1966 بانکوک تایلند مدال برنز این رقابت ها را در رشته بوکس کسب کرده بود. وی در مورد کسب اولین مدال آسیایی برای تبریز گفت: نزدیک به یک سال در اردوی آماده سازی بودم و بعد از مسابقات انتخابی به عضویت تیم ملی بوکس ایران درآمدم و نماینده ایران در بازی های آسیایی 1966 بانکوک در وزن 81 کیلوگرم شدم. وی افزود: در این رقابت ها من حتی می توانستم مدال طلا ...
فرمانده ای که 8 سال در جبهه بود/تسلیم انبوه عراقی ها در فتح خرمشهر،نصرت الهی بود
برای شرکت در جنگ به ایران برگشته بود، با هم قایقی را آب بندی کردیم و به قسمت اشغالی خرمشهر می رفتیم و شناسایی می کردیم، از همان زمان بنده در خدمت شهید کاظمی بودم و کمی بعد هم که تیپ نجف تشکیل شد. هنوز با خاطرات آن سال ها زندگی می کند، برق چشمانش زمانی که ماجرای تشکیل تیپ نجف را برایمان می گوید، گواه این مطلب است؛ تیپ هشت نجف اشرف، بعدها به لشکر ارتقا پیدا می کند، یکی از لشکرهای خط شکن ...
از نحوه تشخیص شهدای ایرانی تا ماجرای 68 شهید بی سر
عاصمی نزد آقای سردار فتوحی رفته و گفته بودند: فلانی دارد در آنجا کار می کند و گفته که اگر شما آدرسی و چیزی می دانید به ما بگویید. عباس هم سریع با ما تماس گرفت و گفت: شما در همان منطقه ای که دارید کار می کنید، اگر به پوکه های سه رنگ رسیدید، راهکار را پیدا کرده اید. روز بعد کار کردیم و به همین پوکه ی سه رنگ رسیدیم. این پوکه های سه رنگ در آن زمان مربوط به دژبانی عراق بوده است که در جاده به ...
زن های روستا با دیدن من بسیجی شدند
.... من بسیار مشتاق شدم که بسیجی شوم. بسیج همه زندگی مرا تغییر داد. بعد از ثبت نام هر روز به پایگاه بسیج می رفتم و همه کار و زندگی ام شده بود حضور در بسیج و انجام کار های جهادی و فرهنگی. صبح زود کار ها را می کردم و خودم را به مینی بوس روستا می رساندم تا به شهر بیایم و به پایگاه بروم. آن زمان هنوز خبری از جنگ و جبهه نبود، اما من می نشستم و برای بچه های بسیجی قند می شکستم. هفته ای چند روز هم کلاس ...
عظمت دفاع مقدس همچنان مغفول مانده است
عراق به خاک ایران به گفت وگو با ایسنا نشست و چنین بیان کرد: من ابتدا در سال 1358 به جبهه کردستان اعزام شدم و تابستان را در آنجا سپری کردم و سپس به محل خدمتم در آموزش و پرورش بازگشتم. همچنین با شروع جنگ تحمیلی به جبهه مشرف شدم و از عملیات بُستان تا اواخر جنگ را در جبهه ها حضور داشتم. او با تأکید بر لزوم حفظ و نشر آثار دفاع مقدس گفت: روزی نادرشاه افشار همه فرماندهان سپاه خود را جمع کرد و ...
پوتین کهنه فرمانده جنگ یا ساعت میلیونی آقای مسئول؟!
بعد هم البته در مناطق بودیم. یعنی شهریور که جنگ تمام شد، من تا سال 70در مناطق مختلف بودم. اما زمان جنگ، 4سال در جبهه بودم. یادداشت تأثیرگذاری هم از شما دیده بودم درباره شهدای غواص. درست است؟ برای فیلم اشنوگل بود. خودتان کار غواصی کرده بودید؟ خب، ما تخریب چی بودیم و یکی از مأموریت های تخریب چی در زمان جنگ، غواصی است. چون کارهای تخریبی باید در آب هم انجام می شد؛ مثلاً ...
شهدا شمع محفل بشریت اند
) قرار ده و آرزوی ما را که همان نعمت پر لطف شهادت می باشد، بر آورده ساز، این بنده حقیر را جزو سربازان حضرت ولی عصر (عج) قرار بده. ای مردم از شما می خواهم که قدر نایب حضرت مهدی (عج) را بدانید که اطاعت از او واجب شرعی است. امیدوارم این انقلاب زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) باشد و در دنیا دو صف وجود دارد صف باطل که همان صف فرعون و صف شاه معدوم است و صف حق که صف تمامی پیامبران و راه خمینی کبیر است و رهبرم را تنها نگذارید همیشه از او تبعیت کنید. انتهای پیام/ ...
نتیجه شوخی با فرمانده ای به نام سردار علی هاشمی!
را به زور جمع کردم و گفتم: خب چی کار کنم؟ قرار بود شهید بشه، حتما قسمتش نبوده. حالا تو محکم وایستادی می گی چرا شهید نشده؟ علی خندید و گفت: باشه. عملیات والفجر10 تمام شده بود که به همراه علی هاشمی و چند نفر دیگر از بچه های سپاه ششم به حلبچه رسیدیم. رفته بودیم تا هم وضعیت منطقه را از نزدیک ببینیم، هم از یگان های حاضر در عملیات خبر بگیریم. نیروهای تیپ 58 موسی بن جعفر(ع)، لشکر 7 ...