سایر منابع:
سایر خبرها
زن مقتول اغفالم کرد که در قتل شریکش شوم
پیدا کنم که آن را با تویوتایش عوض کند. شماره اش را گرفته و با او حرف زدم، بعد از چهار روز فهمیدم متاهل است، 19 سال قبل با یکی از اقوام دورشان ازدواج کرده و دختری 17 ساله دارد. همچنین متوجه شدم شوهرش به او توجهی می کند، اذیتش می کند و او نمی تواند طلاق بگیرد. بعد از آن تلفنی، پیامکی و از طریق واتس اپ درارتباط بودیم. گاهی هم او را در جنگل شیان لویزان، مقابل خانه اش یا در بوستان محله شان می دیدم ...
روایتی از جنگ بین مفاهیم خود و دیگری در این روزها
کودک و مادرش خانه کودک را ترک کردند با معاون مدرسه تماس گرفتم و علت درگیری را جویا شدم و گفتم من منتظرم شما رسیدگی کنید ... بعد از آن تماس یک بار دیگر نیز پیگیری کردم و این جواب را شنیدم که توی دعوا هردو طرف مقصرند خانم پس چرا بچه های دیگه چیزی نمیان بگن لابد این بچه هایی که شما میگین یه کاری کردن که این طوری گرفتن زدنشون... فردای آن روز دوباره کودک با مادرش به خانه کودک آمدند و گفتند خانم بچه ها ...
می خواهم زندگی کنم!
که در یک مسجد نزدیک پر از آب بودند. سعی کردم با آنها گفتگو کنم؛ اما آنها آنقدر مشغول بودند که نمی توانستند زمانی را برای صحبت کردن بگذارند. در این من هم میان نقش خبرنگاری ام و نیاز به جمع آوری آب برای خانواده ام سرگردان بودم. بعد از این ماجرا همسرم گفت آیا حاضرم به خانه برگردم؟ سوال او به من این واقعیت تلخ را یادآوری کرد که همه ما بدون توجه به حرفه خود در یک وضعیت وخیم هستیم. پزشکان، روزنامه ...
متر مردمی اقتصاد
را فریاد می زند و اعلام نرخ تورم ها اگر مغایر با این متر مردمی باشد جز لبخند تلخ، چیزی اضافه نمی کند. متر مردمی اقتصاد یعنی قیمت گوشت و مرغ و برنج و روغن؛ یعنی نرخ تاکسی و اتوبوس؛ یعنی شهریه دانشگاه و مدرسه و مهدکودک؛ یعنی نرخ ویزیت دکتر و دارو؛ یعنی قیمت خرید و اجاره خانه و دفتر و مغازه؛ یعنی قیمت بلیط قطار و هواپیما. من اگر مجبور شدم برای تمدید اجاره، یک محله پایین تر بروم ...
درخواست برای اهدای حواله خودرو به کشتی گیران/ وعده کسب بهترین نتایج در سال 2028
، افشارزاده می گفت برنامه تغذیه و اردو را بنویس. همه کار را خودمان انجام می دادیم، تیمی که برادران محبی و بزرگان دیگر را داشت ولی الان برای همه کار مربی جدا داریم و باید بچه ها استفاده کنند. فی البداهه نباید تمرین کنیم، باید بابرنامه باشد. وی ادامه داد: وقتی من وارد شدم ساختمان های جدید را به من نشان دادند. در شأن ورزش اول کشورمان چنین محل و فدراسیون آبرومندی است. در المپیک مونترال، در ...
مامان زری جبهه ها کیست؟ | معجزات جنگ دیدنی است نه شنیدنی
شده بودیم. ما عشق را می دیدیم. عشقی ناب به سرزمین. رشادت های جوان های کم سن و سال را می دیدیم که چطور جانشان را کف دست گرفته اند و نمی گذارند کسی به کشورشان نزدیک شود. با گفتن این مطلب، مکثی طولانی می کند و آه از سینه اش بلند می شود. می گوید هر روز جبهه معجزه بود و ادامه می دهد: آنجا یک زن بسیجی بود به نام خانم موحد؛ تمام امور بانوان را بر عهده داشت. زن جدی و سختگیری بود. مدت ها از حضورم ...
خیانت کردم چون خیانت شوهرم را دیدم...
نمی توانستم خیانت همسرم را تحمل کنم با وجود این هیچ گاه در این باره چیزی به همسرم نگفتم تا این که روزی به طور سرزده وارد خانه شدم و زن جوانی را کنار همسرم دیدم. باورم نمی شد کسی که تا این حد در زندگی مشترک به او اعتماد و اطمینان داشتم این گونه بامن رفتار کند! خلاصه آن روز باقر متوجه اشتباهش شد و از من عذرخواهی کرد و قول داد که دیگر چنین خطایی را مرتکب نخواهد شد. من هم آن چه را دیده بودم ...
مقاوم به ویروس انکار
روزنامه ایران: این چهار روایت، چهار تصویر ساده از این روزهای همه ماست که در نقاط مختلف شهر با آن دست و پنجه نرم می کنیم. رعایت پروتکل های بهداشتی اگرچه مثل گذشته سختگیرانه اعمال نشده و کسی هم دیگر برای درصدها اهمیتی قائل نیست، اما واقعیت این است که بیماری های ویروسی حالا با هر اسم و نشانه ای به همه ما نزدیک شده اند. نگاهی به دور و برتان که بیندازید، خواهید دید تعداد مبتلایان در چند هفته اخیر بالا ...
رونمایی بهرام افشاری از ماشین میلیاردی 100 سالش | آقا با این ماشین خفنش چه ویراژی ام میده
از صفر بلکه از منفی 200 شروع کردم و برای جایگاهی که حال حاضر دارم زحمت زیادی کشیده ام، اوایل که وارد بازیگری شده بودم به خاطر قد بلندی که داشتم از طرف خودم دچار عدم اعتماد به نفس شدم و گاهی اوقات حرف های بعضی از همکارانم مزید بر علت می شد ولی بعدا توانستم این ویژگی را تبدیل به یک امتیاز کنم. بهرام افشاری در سریال پایتخت پنج جدیدترین فعالیت این بازیگر در سریال پایتخت 5 در ...
قاتل پس از 21 سال شناسایی نشد دیه از بیت المال پرداخت می شود
.... خواهرم تنها بود، چون سه فرزندش با پدرشان زندگی می کنند. من همیشه با خواهرم ارتباط تلفنی داشتم و هر چند روز یک بار هم به دیدنش می آمدم یا او را به خانه ام دعوت می کردم. شب قبل با خواهرم تماس گرفتم، اما جواب مرا نداد، احتمال دادم مشغول کاری باشد و با من تماس بگیرد، اما وقتی امروز هم با من تماس نگرفت، نگرانش شدم و دوباره با او تماس گرفتم. خواهرم این بار هم جواب تماسم را نداد، به همین دلیل نگرانی ...
تجاوز مرد جوان به 3 زن که با هم دوست بودند!
...> وقتی با دوستم و فرزندش با او قرار گذاشتیم، مرد جوان خیلی مؤدب با ما برخورد کرد و گفت که عکس ها را در خانه ای ویلایی که متعلق به خودش است گذاشته است و حتما پس می دهد. بعد ما را به خانه برد و در آنجا به دوستم تجاوز کرد و فیلم تهیه کرد. در ادامه بررسی ها، زن دیگری نیز به شکات اضافه شد. او که دوست دو شاکی دیگر بود، اعلام کرد که قبل از اینکه مرد جوان دو دوستش را مورد تجاوز قرار دهد ...
از رفع موانع رشد و شکوفایی زنان تا حمایت از زنان سرپرست خانوار، گسترش مراکز مشاوره خانواده و کاهش طلاق
فاطمه قاسم پور در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشاره به نهایی شدن مصوبات کمیسیون تلفیق در حوزه زنان و خانواده در نشست علنی شب گذشته مجلس گفت: رفع موانع رشد و شکوفایی زنان و به تعبیر دیگر استفاده از ظرفیت های زنان از یکسو و حمایت از نهاد خانواده از سوی دیگر، محورهای اصلی مصوبات مجلس در بخش زنان و خانواده است و بر این اساس، در جدول اهداف کمی سنجه های عملکردی این بخش، دو محور افزایش مهارت های شغلی ...
از دیدن جنایات صهیونیست ها قلبم شکست و در اورژانس بستری شدم/اگر رهبری اجازه دهند به فلسطین می روم
وشامدگویی به همسر شهید نورعلی شوشتری، به طرف همسر شهید غلامحسین برونسی می روم و می پرسم حاج خانم هم شما و هم دیگران خاطرات زیادی از حساسیت شهید برونسی به بیت المال نقل کردید. پیش آمده بود که حساسیت شدید شهید برونسی به بیت المال ناراحتتان کند؟ همسر شهید برونسی سرش را به علامت تایید تکان می دهد و می گوید بله یکبار خیلی نارحت شدم. زمستان 40 سال قبل بود. آن زمان ها گاز نبود. خانه را با نفت گرم می کردیم ...
کارآگاه بازی
جمله ای بود که زن میانسال در تماس با پلیس به زبان آورد. او می گفت: من صاحب خانه ای دو طبقه هستم و طبقه دوم را به پسر جوانی به نام هادی اجاره داده ام. او با خواهرش زندگی می کرد تا اینکه چند وقت پیش خواهرش ازدواج کرد و از ایران رفت. هادی چند ماه کرایه خانه را پرداخت نکرد و مدعی بود که ورشکست شده است. کارمان به شکایت هم کشید و می خواستم او را از خانه ام بیرون کنم اما یکباره وضع مالی او خوب شد. نه تنها ...
ماجرای روحانی که می گویند برون مرزی است
اش هُل می دهد و به سختی بغضش را می خورد و جلوی ریزش اشک ها را می گیرد تا رشته کلامش را از زیر بغضش بیرون بکشد. تمام عمر سیاهم را پشت دار قالی این و آن نشستم، تنها و بی کس بودم بزرگ تر که شدم من را به عقد یکی از جوان های فامیل درآوردن شوم بختی من آن جا بود که مَردم وقتی بچه ام تنها 2 سال داشت از داربست افتاد و چند روز بعدش هم از دنیا رفت، به اینجا که می رسد صدای شیونش را در نطفه خفه می ...
آزار 30 زن به بهانه جذب پرستار در سایت سفارش آگهی/ویدئو
20 سال می رسد! خودش را معرفی می کند و می گوید 19 سال سن دارم. تعجبم بیشتر می شود و می گویم اینجا چه می کنی؟ می گوید؛ از فقر و نداری اینجا هستم. به خاطر سرقت. می پرسم سرقت چه؟ که حرفم تمام نشده می گوید: باور کنید دیگر از کار در کافه، رستوران و نظافت این خانه و آن منزل خسته شده بودم ... دفعه آخر هم آن کاری را که نباید می کردم، انجام دادم؛ از اعتماد صاحب خانه سوءاستفاده کرده و گاوصندوق را ...
پدر غیرتی اول برادرش را کشت بعد دختر 14 ساله اش / در فیلم سیاه چه دید؟ + جزییات
قبل دختر 14 ساله ام به نام الناز رازی را برایم برملا کرد که زندگی ام را سیاه کرد. الناز می گفت عمویش در غیاب من و همسرم او را داده و از او فیلم های سیاه تهیه کرده است. من حرف های دختر نوجوانم را باور نکردم و از او خواستم برای اثبات ادعایش گوشی موبایل برادرم را که حاوی عکس و فیلم های سیاه بود به من نشان دهد. وی ادامه داد:عصر همان روز الناز به خانه مادرم رفته و پنهانی گوشی موبایل برادرم ...
جوان روشندل قمی، نخبه و پشتیبان شبکه شرکت دانش بنیان
و نتوانستم این کار را پیش ببرم. - ایسنا: چه چیزی باعث شد تا با وجود تمام سختی ها، انگیزه خود را برای ادامه موفقیت از دست ندهید؟ واقعا در زندگی، خطرات و ریسک های خیلی زیادی را پذیرفتم و متحمل شدم در بسیاری موارد شکست خوردم، اما هیچ وقت انگیزه خودم را از دست ندادم، چون اعتقاد دارم خداوند خیلی خیلی کمکم می کند و در خیلی موارد دستم را گرفته است، نمی خواهم شعاری صحبت کنم اما ...
جریان زندگی میان صخره ها و بی همتایی کندوان در دنیا/ اینجا همیشه چراغی روشن است
زندگی انتخاب می کرد. به قصد کشف ناشناخته های کندوان از او جدا شدم و وارد یکی دیگر از کندوهای مخطروطی شدم. کسی در آن نبود و شروع کردم به چرخیدن و تماشای ظروف و صنایع دستی های چیده شده که صدای بچه گانه ای از اتاقک پشتی گفت یورولمیاسان بعد پرسید ترکی بلدم یا نه و من هم در جواب گفتم بیراز بیلیوروم نمی توانست فارسی حرف بزند و با وجود 8 سال سن خانم کاملی بود. مغاره را اداره می کرد، مشتری ها را راه می ...
چگونه شهرک سینمایی لوکیشن یک فیلم کوتاه شد؟ / مصائب فیلم اولی ها
تصمیم گرفتم با یک پروژه وارد این عرصه شوم؛ به همین منظور با یکی از دوستان همشهری کرد خود وارد گفتگو شدم و به صورت مشترک فیلمنامه آخرین خانه دنیا را نوشتیم. وی درباره شکل گیری ایده ساخت فیلنامه بیان کرد: بعد از آن احساس آمادگی کردم و ایده فیلمنامه این اثر را از رمان مغازه خودکشی که چند سال قبل بسیار مورد توجه خوانندگان قرار گرفته بود، گرفتم. به نوعی اثر من اقتباس از این رمان است که با ...
تیپ کوزتی ژاله صامتی همه رو شوکه کرد | خانم با این مدل لباسش حسابی سوژه شد
بودن در دنیای حقیقی را داشته باشند حسی که روی صحنه یا جلوی دوربین ظاهر می شود هم حقیقی خواهد بود. خود مادر بودن خارج از هر شغل و هر حیطه ای به نظرم از موهبت های بزرگی است که خداوند به یک زن بخشیده. این حس آنقدر شیرین و خوشایند است که با هیچ چیز دیگری نمی توانم مقایسه اش کنم. یاس: هفده سال دارم و در رشته طراحی لباس درس می خوانم و طراحی و دوخت از علایق اصلی ام هستند. به موسیقی هم خیلی ...
راه گم کرده دیروز و خیّر امروز | قصه عجیب تحول روحی یک خلافکار سابقه دار
.... قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید در میدان راه آهن ، محله حصیرآباد جایی که بیشتر خانه هایش با حلبی و ضایعات ساختمانی درست شده و در و پیکر درستی ندارد زن و شوهر جوانی زندگی می کنند که 5 بچه قد و نیم قد دارند. مرد خانه از صبح خروسخوان تا پاسی از شب در مغازه کوچکش منتظر مشتری است تا رزق و روزی مختصر اما حلال برای اهل و عیالش ببرد. مادر هم در خانه از سر و ته خرج زندگی ...
معلم موسیقی ای که به خانه آوردم، صیغه شوهرم شد
زن 25 ساله با بیان این که در 17 سالگی عاشق پسر همسایه شدم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد توضیح داد. او گفت: مشغول آخرین امتحانات مقطع دبیرستان بودم که ارتباطم را با سعید آغاز کردم.او در خواربار فروشی پدرش کار می کرد که سر کوچه ما قرار داشت. من هم [...]
سرقت های سریالی خدمتکار قلابی
زن جوان به عنوان نظافتچی وارد خانه های مردم می شد و اموالشان را سرقت می کرد. به گزارش بازارکار، چندی قبل زن جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانه اش خبر داد و گفت: چندی قبل با یک شرکت خدماتی تماس گرفتم و درخواست نظافتچی خانه کردم آنها دختر جوانی به نام میترا را به من معرفی کردند. قرار شد او دو روز در هفته برای نظافت به خانه ام بیاید. بعد از مدتی من به او اعتماد کردم تا اینکه امروز در حالی ...
به ما می گن کارگردان رو شما کشتید کدوم کارگردان؟
.... بچه ها به دنبال صحبت معاون گفتند: باشه پس ما بیرون از مدرسه افغانی ها را می زنیم که برای شما دردسر درست نکنیم. حدود 20 نفر نوجوان پسر در اتاق بودند و شروع به صحبت کردند. طوری سخن می گفتند که انگار سال هاست از حضور مهاجران رنج دیده اند. در میان حرفهای شان رد تبلیغات اخیر درباره افغانستانی هراسی پررنگ بود: خانم شما وکیل هستین؟ مگه افغانی ها هم وکیل دارن که بتونن شکایت کنن و کسی ازشون ...
این مرد 40 ساله 146 فرزند دارد!
.... کم کم برای کارشان اسم انتخاب کردند و خیریه ای کوچک راه انداختند. یوسف اصلانی می گوید: یکبار از طرف بهزیستی در خیابان معلم، به ما زنگ زدند. چون در محل به نام خیّر شناخته شده بودیم. یک همایش کوچک داشتند و خیّرها را جمع کرده بودند تا به آن مرکز بهزیستی کمک کنیم. خانم دکتری بخش های مختلف مرکز مثل ترک اعتیاد، زنان سرپرست خانوار و بچه های بی سرپرست را نشانمان داد. وقتی وارد مرکز بچه ...
روایت های پزشک اطفال آسایشگاه شهید فیاض بخش | بابای بچه های فیاض بخش
. در دوره یک سال و نیمه ای که در بهداری خدمت می کردم، مدتی زنی باردار برای کنترل وضعیتش به بهداری مراجعه می کرد. ما در درمانگاه، مامایی داشتیم که شرایط آن زن را بررسی می کرد. بنا بود پیش از زایمان زن به شهر برود، اما پیش از موعد مقرر، با درد به بهداری آمد. با کمک خانم ماما به بیمارستان بردیمش. در بیمارستان تنها یک پزشک حضور داشت و به بیمارهایش رسیدگی می کرد. من و ماما تا لحظه ای که بچه ها به دنیا ...
اصابت رعد و برق به 3 زن جوان در هرمزگان
شدید به همراه رعد و برق در تخت شروع شد در همان لحظه که در زمین کشاورزی کار می کردم کار را تعطیل کردم و راهی خانه شدم ولی سه نفر خانم که از آشناییان هستند در زمین کشاورزی دیگری مشغول کار بودند . این مرد کشاورز ادامه داد:صاعقه به یک ضایعاتی برخورد کرد و آنجا آتش گرفت. وی افزود: سپس صاعقه به آن ها که در زمین کشاورزی بودند برخورد کرده و بر اثر این حادثه، یکی از آن ها به ...
سیدحسین: استقلال هیچوقت از این ورزشگاه نمی رود
به گزارش ورزش سه، سید حسین حسینی پس از بازگشت استقلال و پیروزی سه بر دو این تیم برابر هوادار در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشت: خدا را شکر توانستیم به بازی برگردیم و به نظرم یکی از بردهای دلچسب چند سال اخیر استقلال را رقم زدیم. این اتفاق خیلی خوبی بود که امروز بانوان در ورزشگاه حضور داشتند. امیدوارم هفته های بعد هم کنار ما باشند و تماشاگران بیشتری هم بیایند و بتوانیم بازی بعدی هم ببریم. ...
روایتی از ارتباط حاج قاسم با مردم کوچه و بازار/ اهواز شهر خوبی است، بدش نکنید!
... شیخی می گوید: در یک دوره ای اوضاع مالی ام خوب نبود و همسرم باردار بود؛ همزمان با پروژه ما یکی از پیمانکارانی که اعتقادی هم نداشت در این پروژه مشغول بود. یک شب خیلی ناراحت بودم و به خدا گفتم ما معتقد به تو و این کارها هستیم و وضع مالی گیر است و آن بنده خدا بدون هیچ اعتقادی وضع مالی اش این طور! شیخی ادامه می دهد: بعد از این حرف ها هم هیچ اتفاقی نیفتاد و بچه ما هم چند روز بعد به دنیا ...