باید نسل جدید مثل مصطفی باشند + فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
پاییز در پاگرد
...> -بله، من اینجام _ کجایی که صدات میاد ولی خودت پیدات نیس _بالای پله هام تو پاگرد ، دارم کتاب می خونم _ حالا چرا اون بالا _ از دست سروصداهای تو به این جا پناه اوردم _ حالا یه روزی بیاد که دلت برا صدام تنگ بشه نگاهی به دور وبرش می اندازد، نفس عمیقی می کشد و دوباره به داستان بر می گردد: زن می پرسد: چی بخوریم؟ مرد ...
ورق پاره های زندان
داستانی باشد، کمی فکر می کند و دوباره برمی گردد به روزهای اولی که وارد زندان شده بود و می گوید: وقتی وارد زندان شدم، یک ماهی طول کشید تا خودم را پیدا کردم. بعد که کتابخانه زندان را پیدا کردم آقای خوش نیت که در کتابخانه بودند گفت تو چون مرتب به اینجا رفت و آمد داری. بیا و رابط کتابخانه شو. از ساعت هفت صبح تا دو بعدازظهر کتابدار کتابخانه شدم. زندانی ها را برای کتاب خواندن راهنمایی می کردم و همه اینها ...
شعر کودکانه روز مادر برای پیش دبستانی و مدرسه
غمخوار منی ای جان من فدای تو بهشت به زیر پای تو میلاد دختر نبی فاطمه همسر علی این روز خوب مبارک است روز قشنگ مادر است ### شعر کودکانه روز مادر برای پیش دبستانی مامان دارم برگ گله خوشگل و ناز و تپله پیرهن رنگی می پوشه مثل گلای سنبله چشاش دوتا ستاره که نور ازش می باره یه روز اگه نباشه خونه صفا نداره وقتی میام ...
روزی که فهمیدم ناخواسته باردار شدم
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت ، به نقل از فارس گروه زندگی: طول می کشید تا خط دوم کم رنگ ظاهر شود. انتظارش شبیه خواباندن یک نگاتیو در محلول متول بود. مثل انتظار برای ظهور عکسی از آینده. یک نطفه، یک جنین، یک کودک، یک انسان، یک سرنوشت داشت شکل می گرفت . عشق داشت به مرحله وفاداری می رسید. من کمی ترسیده بودم. من این بچه را نمی خواستم؟ با گذاشتن نقطه در انتهای جمله قبل، چنان ...
حکایت خواندنی و آموزنده شغال سیاستمدار از کتاب کلیله و دمنه
که انقدر غمگینی؟ زاغ جواب داد: ای دوست مهربانم. دلم خون است. مدتی است به یک بلا گرفتار شدم. یک حیوان بدجنس در این نزدیکی آمده که روزگار مرا سیاه کرده است. شغال پرسید: چه حیوانی؟ با تو چه کار کرده؟ اگر زور من به او می رسد بگو تا درس حسابی بهش بدهم. زاغ گفت؛ نه دوست من. دشمن من یک مار بزرگ است که زور تو به آن نمی رسد. این مار هرچند وقت یک بار یکی از بچه های مرا می ...
زیباترین متن های تبریک روز مادر برای اشتراک گذاری
آسوده ودر آسایش باشم را به تو برگردانم. کاش می توانستم جگرگوشه خوبی برای تو باشم! اما... افسوس که من هرچه کنم حتی به اندازه قطره ای از دریای بی کران لطف تو نیست. تنها میتوانم سر از شرم بر آستان تو پایین انداخته و بگویم: دوستت دارم مادر! ### مادر کلام تو هم چون غزل های محبت و از خود گذشتگی است، عشق به تو همیشه در قلب من است و یاد و خاطرت رابا خوش بوترین گل ها بر زبان ...
بیوگرافی کاظم سیاحی از تئاتر تا صداپیشگی و بازیگری با عکس
باید خمیده می بودم و این در طول اجرا این کمر من را اذیت کرد. اتفاقاً خاطره ای که از خانم روستا دارم برای من از این ماساژورها آورد که من شب ها می روم خانه به کمرم ببندم. خاطره آن کمربند با تو است؟ بله. یک اتفاق دیگری هم بود سر آن کار که خانم روستا خدابیامرز وقتی من وارد شدم زیاد اسم و رسمی نداشتم و من را هم نمی شناختند، ولی اتفاقی که بود یواش یواش در طول کار این اعتمادی که به من ...
خلاصه داستان قسمت 74 سریال ترکی زغال اخته
داری چیکار میکنی؟ یکی از ناظم ها که سر و صدای چیمن را میشنوه میره و میپرسه چیشده که دوست چیمن بهش میگه محمد یکدفعه اومد به چیمن نزدیک شد سپس آنها را به اتاق آذرخش میبرن. محمد میگه که به خدا کاری نکردم اون ازم خواست تا همچین کاری کنم و اسم همکلاسیشو میده آذرخش میگه شما برین من به حساب اون میرسم سپس صداش میزنه و بهش میگه که یکبار دیگه از این شوخیا بکنه میره شورای انضباطی! دوعا میره پیش ...
حامی و پشتیبان امام باشید
که فامیل و دوست بودیم به کردستان بردند سرزمینی که بعضی اجانب داخلی در آن بلد به ریختن خون برادران خود شوق فراوان داشتند مشغول به خدمت شدیم. هر روز و هر شب با درگیری های پی در پی می توانستیم حملات دشمن را با جلال قدر خدا دفع نماییم. به تو می گویم مادر عزیز من داوطلبانه به خدمت رفتم و می دانم مزدوران از خدا بی خبر دست از سر ما برنمی دارند و ما عاقبت به راهی خواهیم رفت که کلیه برادران دینی ...
پول پارتی صرافی توایکس، یک کمپین دعوت دوست اما متفاوت!
پول پارتی با دوستات ، ترتیب داده تا کاربران فارسی زبان دنیای ارز دیجیتال بتونند با دعوت از دوستان خودشون، علاوه بر شراکت با توایکس، هدیه هم دریافت کنند، اما به شکلی متفاوت! کپی لینک درآمدزایی با دعوت از دوستات شاید تا حالا اسم دعوت از دوست یا رفرال به گوشتون خورده باشه. این نوع کمپین ها سعی بر جذب کاربر از طریق ایجاد سفیر (فرد دعوت کننده) رو دارند. در ازای دعوت از هر ...
انیمیشن لئو ؛ شاهکاری شاد دربارۀ یک مارمولک خردمند!
فرادید| آخرین سال مدرسۀ ابتدایی چه شکلی است و چه حال و هوا و احساساتی دارد؟ فرض کنید جواب این سوال را بخواهیم از یک مارمولک بپرسیم! البته نه یک مارمولک عادی بلکه یکی از آن هایی که در اتاقک شیشه ای مخصوص خودش در گوشۀ یک کلاس در یک مدرسۀ ابتدایی زندگی می کند. به گزارش فرادید؛ این همان چیزی است که در انیمیشن کمدی و موزیکال لئو می بینیم. داستان این فیلم دربارۀ مارمولک پیر 74 ساله به اسم ...
خدمتی بعد از تغییر استانش: گفتند به تو مسکن بدهیم مجبوریم از بقیه هم حمایت کنیم!/ایران را دوست دارم و ...
اگر شما را حمایت کنیم اگر در آینده یک ورزشکار دیگر هم در استان افتخار آفرینی کند، مجبوریم از او هم حمایت کنیم. آنها باید افتخار کنند که تعداد ورزشکاران شان بیشتر شود ولی جلوی پیشرفت را می گیرند. وی تصریح کرد: از خیلی کشورها پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم که در جای دیگری تیر بزنم. مهاجرت نمی کنم چون ایران را دوست دارم ولی استانم را عوض می کنم که از نظر ذهنی آزاد باشم. تیرانداز ...
داستان حماسی در نقالی ملموس شود
که شدی مپرس این خانه کیست از مولانا و شعر گفتم غم تو دارم از حافظ بودند. وی افزود: تقریبا 4 سال و نیمه بودم که با کتابخانه امیرکبیر و مربی خوبم آشنا شدم که طبع ادبیات و هنر نقالی را در من شکوفا کردند و از آموزش هایشان بهره های فراوان بردم. نصیری اضافه کرد: آخرین مقامی که در زمینه نقالی کسب کردم در بیست و پنجمین جشنواره ملی قصه گویی بود که با نقل سردار دلها به مرحله کشوری راه ...
تهیه کننده متری شیش و نیم : راستش من هم دوست دارم فیلم کمدی بسازم
سرهنگ داشت که اسم اعلاحضرت را می آورد و همین مسئله عده ای را برافروخته کرد و سبب توقف در اکران فیلم شدند و کلا فضا را غبارآلود کردند. در صورتی که توضیح داده شد این فقط ظاهر قضیه است و اصل ماجرا چیز دیگری است. به هر حال ذات یک اثر فرهنگی همین است که همه مثل هم فکر نمی کنند و تنوع برداشت وجود دارد. درباره فیلم هایی که الان روی پرده هستند مثل فیلم هتل نیز ممکن است به لحاظ ظاهری، برخی فقط ...
این گونه فرزندت کتاب را قورت خواهد داد!
نوجوانان بیان کرد و همین بیان مفاهیم آن ها را به خواندن کتاب سوق خواهد داد، اظهار کرد: در مجموعه پنج جلدی کتاب های حکایت های کمال که توسط نشر به نشر منتشر شده در هر جلد شما با 30 قصه روبرو می شوید که درباره سبک زندگی دهه 40 طهران قدیم است. با توجه به اینکه در این 150 داستان حوزه های سبک زندگی با زیر شاخه هایی، چون آداب و رسوم، رعایت حلال و حرام، رعایت محرم و نامحرم، رعایت پوشش و حتی نحوه مواجهه ...
شب ها در زندان کتاب می نوشتم/ صادقانه می گویم: تغییر کرده ام!
باشد یا پرونده داشته باشد؟ نه واقعاً. در خانواده ما فقط من اینطور بودم و کسی شبیه من نبود. خانواده دوست داشتند من ادامه تحصیل بدهم ولی تقریباً سال اول دبیرستان درس را کنار گذاشتم و دو سالی درس نخواندم. بعد دوباره شروع کردم و دیپلم ریاضی گرفتم، ولی دیگر ادامه ندادم. علاقه به درس نداشتم و می خواستم سراغ کار بروم. بعد هم که دوباره درس خواندم همزمان کار هم می کردم. از فضای زندان ...
شب علی حسن نژاد
شب علی حسن نژاد بود. شبی که از اولین ساعت های بعد از ظهر روز یکشنبه آغاز شد و تا آخرین ساعت های غروب همان روز ادامه پیدا کرد. سالن کتابخانه مملو از جمعیت بود. از غربی ترین شهرهای مازندران تا شرقی ترین شهرهای استان آمده بودند. چهره هایی که سالها برای شعر و زبان بومی مازندران استخوان خرد کرده بودند و در مقام تحلیل زبان تبری ، دستگاهها و گوشه هایی برای خودشان داشتند. بالازیرابی ها ...
علاقه به نگارش زندگی نامه شخصیت های جریان ساز تاریخی دارم
کرد و گفت: این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه دینی است که قصه های آن طی چهار سال نوشته شده است. نویسنده کتاب زن ها روحانی نمی شوند ، با اشاره به اینکه دغدغه من، سوژه و نحوه پردازش یک اثر است، ابراز کرد: اوایل تفریحی می نوشتم و در ادامه با تشویق اساتید و بازخورد هایی که بعد از چاپ کتاب اولم گرفتم، باعث شد به سمت نویسندگی حرفه ای حرکت کنم. علاقه به نگارش زندگی نامه شخصیت های ...
سرهنگی: نگاه شهید آوینی به جنگ، مثل کار برای امام حسین(ع) بود/ ادبیات جنگ، می آموزد چگونه با کشورمان ...
: شهید لشکری به من می گفت "من در زندان یک مسوول به اسم ابو فرح داشتم که او به من گفت اگر یک دقیقه در تلویزیون عراق بگویید این عراق بود که به ایران حمله کرد ما همه کاری برای تو می کنیم. سرهنگی با بیان اینکه لشکری در زمان اسارت 26 سال سن داشت درحالی که وقتی برگشت 44 ساله بود، افزود: لشکری در پاسخ گفته بود، ابوفرح! اگر یک خلبان عراقی در ایران چنین کاری بکند، شما به او چه می گویید؟ ابوفرح می ...
فصل بی کتابی مروری کوتاه بر خاطرات نویسنده معاصر؛استاد سید حسن حسینی ارسنجانی
میرساندم و میپریدم پایین. بازیها فوق العاده آموزنده بودند و به آدم شجاعت، چابکی، جوانمردی و هوش و ذکاوت میبخشیدند.از همه بیشتر،"شُترَک بازی"را دوست میداشتم.چون هنگام شب به بیا بان میرفتیم، با دزد ها درگیر میشدیم و توی تاریکی از قنات آب میخوردیم . از سه مکتبخانه اخراجم کردند! قبل از مدرسه، "آ بی بی"من را به مکتب خانه برد و به یکی از فامیلها یمان به اسم سکینه بیگم سپرد. آن سال ...
مراسم رونمایی از کتاب اسم تو مصطفاست در کتابخانه عمومی امیرکبیر کرج برگزار شد
.... در ادامه این آیین که با اجرای خسرو عباسی نویسنده و دبیرکانون ادبی استان البرز همراه بود راضیه تجار نویسنده کتاب تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب را موجب متعهدتر شدنش در نوشتن دانسته و می گوید: ما نویسندگان باید به امثال شهید صدرزاده ها بیشتر ادای دین کنیم. وی در ادامه با بیان اینکه من همه آثارم را دوست دارم، اما این کتاب برایم متفاوت است تصریح کرد: پتانسیلی در این اثر نهفته است که ...
رسالتم را با تحریر مسائل اجتماعی به انجام می رسانم
اشتباهی ایستاده بودم که شاید هر انسانی در یک برهه از زندگی دچار همچنین اشتباهی شود. وی اضافه کرد: هر شخصی رسالتی در زندگی دارد که من رسالتم را با به قلم کشیدن مسائل اجتماعی خصوصاً در حوزه زنان انجام داده و در قالب رمان سعی در آگاه سازی و بیان آن دارم. نویسنده بوشهری یادآور شد: کتاب نفسم را پس بده ، اولین کتابم است که به چاپ رساندم. این کتاب را در سال 1393 نوشته بودم که طی 2 سال ...
الی... ؛ روایت یک غربت ناتمام در فلسطین اشغالی است
تمام طول تحصیلم استعداد نوشتن را داشتم. همیشه خاطرات روزنوشت داشتم و حتی روایت جابجایی و اسباب کشی خودمان را می نوشتم؛ اما این نوشته ها داخل خانواده بود و مخاطب خاصی نداشت. از نظر نگارش، همیشه فعال بودم؛ اما برنامه و آرزویی برای نویسندگی نداشتم. نوشتن را دوست دارم و حین نوشتن حس خستگی را احساس نمی کنم. غفارحدادی درباره وجه تسمیه کتابش مطرح کرد: إلی... را از اسم عملیات الی بیت المقدس که ...
سرقت های قهرمان کشتی فقط به خاطر عشق به هیجان
.... من حتی وارد عکس های شخصی موبایل های سرقتی هم نمی شدم، چون فکر می کردم مالباخته ها راضی نیستند. *تو که رضایت مردم برایت مهم است چرا سرقت می کردی؟ حماقت. من کشتی گیر بودم و مقام کشوری دارم اما رباط پایم پاره شد و دیگر نتوانستم کشتی را ادامه بدهم. در باشگاه های ورزشی شاگرد داشتم و خصوصی آموزش می دادم، اما وقتی رباط پایم پاره شد دیگر نتوانستم شاگرد بگیرم. مشکل مالی ندارم و واقعاً حماقت کردم که بعد از آزادی دوباره سرقت کردم. *یعنی سابقه داری؟ این دومین بار است که دستگیر می شوم. دفعه قبل به خاطر گوشی و کیف قاپی 7 یا 8 سال زندان بودم. ...
سوره آل عمران آیات 30 تا 37
، درستی و راستی] برخی از [آنان از نسل] برخی دیگرند؛ و خدا شنوا و داناست. (34) إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿35﴾ [یاد کنید] هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! برای تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد، بنابراین از ...
همدردی ما با مردم غزه اصلاً چه فایده ای دارد؟
اسم من خلیل است، 27ساله ام. ادبیات انگلیسی خوانده ام و چیز های زیادی یاد گرفته ام. رویا ها و آرزو ها و هدف های زیادی دارم. می دانم چطور دوست داشته باشم، می دانم چطور شاد باشم، می دانم چطور کار کنم و موفق شوم. اگر شهید شدم، نمی خواهم یک عدد باشم، اسمم را بگویید و قصه ام را بشنوید و برایم دعا کنید. من [... ...
رنده ی کاغذی + فیلم
را تا پیش دبستانی نیافتم تا اینکه به کلاس آمادگی رفتم و معلمم همه چیز را به زبان کودکی به من توضیح داد و دستم را روی کاغذی که سوراخ های ریزی داشت گذاشت و گفت: تو باید به این شکل خواندن و نوشتن را یاد بگیری. سریع گفتم: خانم اینکه رنده است رنده ی کاغذیه، خانم معلم گفت: نه عزیزیم این خط بریله به صورت برجسته است و چون تو مشکل بینایی داری و نابینا هستی باید با کمک حس لامسه یاد بگیری، آن ر ...
محمد توسط نیروهای داعش به شهادت رسید /سخت از ما دل کند و آسان دل داد کد خبر: 900546 / دیروز, 00:37 / ...
هر وقت تعطیلی پیش می آمد به ساده ترین شکل ممکن به مسافرت می رفتیم. دوست داشت محمد صدایش بزنم اسم همسرم در شناسنامه تقی بود اما در خانواده او را محمد تقی صدا می کردند، می گفت دوست دارم شما طوری مرا صدا بزنید که کسی صدا نکرده است من هم به خواست او محمد صدایش می زدم. اخلاق و منش شهید ارغوانی محمد خوش اخلاق، فوق العاده مهربان، شوخ طبع و خانواده دوست بود ...
سردار کارگر: برگزاری جشنواره ادبی یوسف در لبیک به فرمان رهبری/ دعوت از هنرمندان برای رشد صدبرابری فعالیت ...
و ایثارگری های فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) را به عینه لمس ننموده اند، به مدد تصاویر زنده صفحات داستان های دفاع مقدس، حقیقت مظلومیت هشت سال دفاع مقدس میهن را به تماشا بنشینند و بر آنانی درود فرستند که در هیبت و قامت کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شیعه و سنی، دست وحدت و مودت در دست یکدیگر نهاده و با غیرت و حمیّتی مثال زدنی، سرود سبز جمهوری اسلامی ایران را بر قله های عزت و شرافت سردادند. ...
نقش پُررنگ کتاب در بهبود کیفیت زندگی افراد
که اتفاق می افتند به بچه ها ارائه دهیم. درواقع، با خواندن کتاب آن ها می توانند با شخصیت پردازی ها الگو های مناسبی را انتخاب کنند و از آن ها چه در قالب داستان و چه در قالب شعر پیروی کرده و الگوبرداری کنند. شیما وفا گفت: استفاده از کتاب درمانی یا به کار گرفتن کتاب در درمان افراد در قرن 13 میلادی اتفاق افتاد. بنابراین، از آن زمان تاکنون، تحقیقات زیادی برای استفاده از کتاب در درمان بیماری ...