سایر منابع:
سایر خبرها
سرگذشت ما از سر گذشتن است
همسرم او را از من گرفت، حدود 4 روز طول کشید تا پیکر پدرم را آوردند، عمو و پدر شهیدم هر دو از ناحیه سر مجروح شده و به شهادت رسیدند. من بعد از شهادت شهید جیلان، پروفایلم را تغییر دادم با این محتوا که سرگذشت ما از سر گذشتن است و دقیقا پدر من هم از ناحیه سر شهید شدند. پدرم در مورد شهادت فقط با مادرم صحبت می کرد، مزارش را خود مشخص کرده بود، همیشه مادر و مادربزرگم از اعزام او به سوریه خبر ...
برادران شهیدی که به دست کومله سوزانده شدند/ رشادت مادر شهید در مواجهه با پیکر فرزندان
همراه چند تن از دوستانشان پیکر ها را غسل و کفن کردند. وی به آخرین شهید خانواده اشاره کرد و گفت: محمود می گفت 40 روز محاصره دشمن بودیم. خوابیده روی زمین با آب گوجه 40 روز را سپری کردیم. خیلی به پدر و مادر احترام می گذاشت و پدرم تمام قد جلوی محمود می ایستاد. خیلی روی صله رحم حساس بود، زمان مرخصی چند روزی که در خانه بود مدام به خانه فامیل سر می زد. من دلم می خواست خطبه عقدم را امام بخوان ...
مرد معتاد دختر 2 ساله اش را فروخت
این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که مدعی بود شوهر معتادش دختر او را به خانواده دیگری فروخته است و حالا او برای یافتن فرزند خردسالش تلاش می کند. این زن جوان درباره این ماجرای تلخ و سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: 10 سال قبل زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم پدر معتادم مرا به عقد مردی درآورد که همسر و 2 فرزند خردسال داشت. من که در 2 سالگی مادرم را ...
مایه سربلندی مادرتان باشید
.... از پدر و مادر عزیزم می خواهم صبر پیشه کنند؛ اجر قربانی خود را با جزع وفزع زائل نکنند. بزرگواران شما را هم به تقوی الهی سفارش می کنم. پدرم مواظب مادرم باش... بیشتر به امور اخروی بپرداز که مایه چشم روشنی خانواده مایی. این کمترین، نتوانست فرزند خوبی برای شما باشد، اما اگر توفیق شهادت یافتم، شفاعت را برایتان قول می دهم به شرطی که شما نیز کمک کنید. نه نه جان خیلی ...
چگونه رفتار کنیم تا احساسات منفی در فرزندانمان شکل نگیرد؟
طور طبیعی نیازمند توجه بیشتر است، این شبهه برای فرزندان بزرگ تر ایجاد می شود که او مورد بی مهری قرار گرفته است. از طرفی این مشاور ضمن بیان این موضوع که فرزندان بزرگ تر همچنان به توجه پدر و مادر ها نیاز دارند، می گوید: زمانی که بچه کوچک تری وارد خانواده می شود به سبب جذابیت های کودکانه اش معمولا توجهات را به خود جلب می کند. این میزان توجه لازم را والدین در بین سایر فرزندان باید مدیریت کنند و برای ...
استاندار بوشهر: کیفیت خدمات رسانی به خانواده شهدا و ایثارگران افزایش یابد
که مرا حلال کنند و خدا هرچه بخواهد می شود و اما زندگی واقعی در همین سنگر هاست و از همین نمازها بوده که درسنگرها برپا می شود و انسانهای پاک و واقعی که مدتها دنبالشان بودم در اینجا است و خداوند لطف کرده و نور رحمتش را برمن حقیر تابیده، نوری که در تاریکی حسرت یک شعله آتش را می کشد پر نور گشته الحمدلله ، راستش چه زیباست عشق بین انسان با خدا. مادرم و پدرم هر وقت سر قبر من رفتید به یاد هفتاد ...
مرد مشهدی دخترش را فروخت ! / زنش به کلانتری پناه برد !
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که مدعی بود شوهر معتادش دختر او را به خانواده دیگری فروخته است و حالا او برای یافتن فرزند خردسالش تلاش می کند. این زن جوان درباره این ماجرای تلخ و سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن [...]
شیطان پایتخت: قبلاً 19 بار دستگیر شده بودم!
دنبال بهانه ای می گشت تا مرا کتک بزند. البته برادر بزرگ تر از خودم دارم که به خاطر زندگی نابسامان پدر و مادرم همیشه از خانه فراری بود و او هم معتاد شد. مجبور بودم با پدرم زندگی و کتک های او را تحمل کنم تا اینکه فوت کرد و بعد به خانه مادرم رفتم. البته در همان خانه پدرم معتاد شدم، اما پدرم متوجه نشد.
در رسانه|اگر آبرو و اعتباری دارم از احترام به پدر و مادر است
استاندار فارس اظهار داشت: خداوند عالم وقتی انسان را خلق کرد فرمود فتبارک الله احسن الخالقین؛ این همه موجودات در عالم وجود دارد اما وقتی انسان را خلق کرد به خودش تبریک گفت و در بین انسان ها موجودی به عنوان مادر جایگاهی ویژه دارد. وی اذعان داشت: در بیان مقام مادر همین بس که پیامبر اکرم صلی الله فرمودند” هنگامی که زنی باردار می شود در تمام طول مدت حمل روزها به منزله روزه دار و شب ها به منزله شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است؛ هنگامی که زایمان می ...
صحبت های شوکه کننده دختر بیتا فرهی درباره مرگ مادرش
متوجه بیماری او نشد. حتی بسیاری از دوستان و همکاران مادرم از بیماری او مطلع نشدند چرا که او در وضعیتی کاملاً عادی قرار داشت و مثل تمامی انسان ها به زندگی روزمره اش مشغول بود. مادرم حدوداً یک سال پیش ما در پاریس اقامت داشت و تحت آزمایشات کامل پزشکی بود. اما تمایل زیادی داشت به خانه اش و ایران برگردد، بنابراین با تایید پزشک اش در فرانسه اجازه پرواز گرفت و 6 آبان ماه به ایران برگشت. پیش از سفر ...
من گرگ هستم
دیگرم هم همه پاپوش بودند. برایم پاپوش درست کرده بودند. چه کسانی برایت پاپوش درست کرده بودند؟ دشمنانم! من دشمن زیاد داشتم. باور کنید توهم نزده ام. واقعا دشمن داشتم. پدر و مادرت الان کجا هستند؟ پدرم که سال93 فوت شد اما مادرم زنده است. رابطه ام با او عالی است و من عاشقش هستم. راستش من خیلی در زندگی ام کمبود خانواده دارم. پدر و مادرم زمانی که من 4ساله بودم از یکدیگر جدا شدند ...
سرگذشت تلخ دختر 20 ساله ای که به تله پسران هوسران افتاد
بودم او به خاطر آن که نظامی است مدام دوست دارد دستور بدهد و دیگران دستورهای او را اجرا کنند. به همین خاطر در برابر پدرم موضع می گرفتم و دوست داشتم با لباس های خارج از عرف بیرون بروم یا با هر کسی که دلم می خواهد ارتباط برقرار کنم! با وجود این، جرئت چنین کارهایی را نداشتم تا این که وقتی در دبیرستان تحصیل می کردم ناگهان پدرم دچار بیماری عصبی و فلج اندام شد به طوری که دیگر پاهایش توان راه رفتن نداشتند و ...
روایت هشت شهید مدافع امنیت و فتنه
ماحصل روزهایی است که ما چندنفر، تلخ ترین و شیرین ترین روزهای کاری مان را سپری کردیم؛ روزهایی که از ته دل خندیدیم و با تمام وجود اشک ریختیم، من جلوی دوربین و بچه ها، پشت دوربین. در بخشی از این کتاب می خوانیم: او برای ما کمتر از مادر نبود و ما هیچ وقت جای خالی مادرمان را حس نکردیم؛ اما به هرحال، بار سنگینی روی دوش پدرم بود. شرایطی که الان بعد از شهادت آقا پرویز درک می کنم. ...
روایت های کوتاه یک خادم الشهدا از سندِ افتخارِ مردانِ خانواده اش
فوت کرد و در تکیه بروجردی ها (درب کوشک ) تخت فولاد به خاک سپرده شد، نام فامیلی ما طبق قاعده آن زمان در شناسنامه از نام فامیلی مادربزرگم که امینی بوده، گرفته شده است و پس از مدتی عموی پدر با مادربزرگم (مادرِ پدرم) ازدواج می کند و علی باقری حاصل این ازدواج است. بابا می گفت: علی نه اهل درس و مدرسه بود و نه اهل کار کردن، سر کار هم که می رفت یک مدت می رفت و یک مدت نمی رفت، این طور که پدر ...
باورهای اشتباه درباره خانه سالمندان که باید آن را تغییر بدهیم!
از نوع قضاوت شدن مواجه است. حالا این سؤال پیش می آید که آیا حضور سالمند در خانه سالمندان همیشه با اندوه و رنج همراه است؟ آیا همه فرزندان برای شانه خالی کردن از مسئولیت فرزندی خود، پدر یا مادر خود را به خانه سالمندان می برند؟ در این نوشته کوتاه تلاش کرده ایم تا به باورهای رایجِ اشتباه درباره خانه سالمندان اشاره کنیم. همچنین تلاش کنیم تا با تغییر این نگرش های اشتباه، به بهبود ...
آسیب های حقیقی در فضای مجازی
مرحله اول بسیار مهم است، چرا که در صورت آشنا نبودن والدین با این فضا، عدم توانایی آن ها را در مقابله با کودکان خواهیم دید. آشنا کردن کودکان با این فضا به عهده والدین است و فرزندان اگر سؤالی در این خصوص دارند باید بدون داشتن احساس ترس یا هر حس بازدارنده ای به سراغ پدر و مادرشان بروند. پدر و مادر هم موظف هستند اطلاعات مورد نیاز کودک را با توجه به سن او در اختیارش قرار دهند. از طرفی فرزندان هم باید ...
آسیب های حقیقی در فضای مجازی
فضای مجازی برای کودکان دیگر فقط یک ابزار نیست بلکه بخشی اجتناب ناپذیر از سبک زندگی آنهاست. برای کودکان و افراد نوپایی که برای نخستین بار جست وجو و کاوش خود را در دنیای پهناور اینترنت آغاز کرده اند ...
خانواده شیخ زکزاکی مجاهدان حقیقی و سربازان امام زمان(عج)
درست است انجام بده، نیازی نیست به من بگویید. خانم بدیعه زکزاکی از انقلابی بودنِ مادر نیز می گوید: مادرم هم صبر زیادی دارد. شیخ دائم مشغول فعالیت است و مادر در بعضی از حرکتها خیلی پدر را یاری می دهد. این سال های اخیر جایی نبود که پدر برای سخنرانی برود و مادر همراهش نباشد. می گفت دوست ندارم بمانم خانه و بشنوم شیخ را شهید کردند. حتی موقع دستگیری شیخ، مادرم زینت را هم با او دستگیر کردند ...
مرد همسایه به قصد آن کار دهانم را گرفت تا داد نزنم!
بدسرپرست بود اما من هیچ وقت پدر و مادرم را ندیدم! وقتی با شاهین به گفت وگو نشستم، مهر و محبت عمیقی را در چشمانش دیدم و متوجه شدم که او هم به خاطر همین بی پناهی کاملا مرا درک می کند! خیلی زود اشک شوق ریختم و دل باخته شاهین شدم و در حالی پای سفره عقد نشستم که شاهین باید به خدمت سربازی می رفت. از سوی دیگر نیز هزینه های زندگی سرسام آور بود و ما چیزی نداشتیم. این بود که با کمک خیرین خانه ای اجاره کردیم ...
جوانی کردم و فریب فضای مجازی را خوردم/ چند شب با دوست دخترم ویلا رفتیم زندگیم نابود شده و...+جزییات
نوجوان 15 ساله ای که با اعلام شکایت پدر و مادر یک دختر 17 ساله به کلانتری احضار شده بود، در میان بهت و ناباوری به تشریح چگونگی آشنایی خیابانی اش با دختر مذکور پرداخت و به مشاور کلانتری طرقبه گفت: هنوز هم باورم نمی شود چه اتفاقی افتاده است من قصد برقراری روابط نامشروع را نداشتم و تنها به خاطر حس کنجکاوی که بر اثر بازی های رایانه ای مستهجن پیدا کرده بودم، با آن دختر دوست شدم. من تنها فرزند خانواده ...
می گفت ببینید حاج قاسم چه عظمتی دارد آدم باید اینطور بدرقه شود
حرف ها را می زنی؟ گفت حالا باید بروم، کار دارم و رفت. همین جمله مرا بی تاب کرد. حالم خراب شد. قرار بود بچه ها را منزل مادرم ببرم. مادرم می گفت تو حالت خوب نیست بیا خانه ما! می دانم حوصله هیچ کاری را نداری. خانه مادرم رفتم، اما حالم خوش نبود. دلشوره شدید داشتم. وقتی به حلالیت طلبیدنش فکر می کردم حالم بد تر می شد. ساعت هفت و نیم شب بار ها با اسماعیل تماس گرفتم، اما جواب نداد ...
روایت زنان از عوامل فردی، فرهنگی و خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی موثر بر ازدواج های زودهنگام
آبرو و شأن خانواده شان ترجیح می دهند فرزندان دخترانشان در سنین پایین ازدواج کنند تا مبادا دختران وارد روابط نامتعارف دختر و پسری، فرار از خانه، به فساد کشیده شدن و مورد مزاحمت قرار گرفتن، قرار بگیرند فهیمه 13 ساله: به خاطر اینکه از طرف پسر ها مورد مزاحمت قرار نگیرم پدر و مادرم زود من رو به عقد شوهرم درآوردند تا نکنه سوژه این و اون بشویم و حرف ما سر زبان ها بیفتد. حنانه 14 ساله ...
با دوست دخترم رابطه داشته ام اما تعرض نکرده ام/ او دنبال باج گیری است و...
می شناختیم. او دو سال از من بزرگ تر است. من در یک پیتزا فروشی کار می کردم. چند باری از ما پیتزا خرید و بعد از من خوشش آمد و بیشتر با هم آشنا شدیم. پیک موتوری هستم. بعدازظهر ها برای پخش پیتزا از من کمک می گرفتند. وقتی بچه بودم پدرم سرطان گرفت و فوت کرد. من تنها فرزند خانواده بودم. تقریباً 10 ساله بودم. مادرم برای خرجی مان در خانه های مردم کار می کرد. من خیلی نا ...
کشته شدگان راه خدا زنده هستند
خدا را شکر کنید که چنین انقلابی دارید و ما چنین رهبری. ما باید قدر امام عزیزمان را بدانیم و از جان و دل فرامین او را گوش دهیم تا خداوند از ما راضی و خشنود باشد. مادر و پدرم! مرا حلال کنید چون من در این دنیا برای شما فرزند خوبی نبودم. مادرم امیدوارم که شیرت را به من حلال کنید، نمیدانم جبران زحمات شما را چگونه انجام دهم چون بهشت زیر پای مادران است. و اما همسرم! همسرم مثل کوه ...
ستاره داستان عشق خاموش شد
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا ، پتریک اونیل فرزند رایان با علام خبر درگذشت پدرش در اینستاگرام، او را قهرمان من خواند و نوشت: من همیشه به او نگاه می کردم و او همیشه جذاب بود. وقتی من در سال 1967 به دنیا آمدم، پدرم ستاره تلویزیون در سریال پیتون پلیس بود. آن جا بود که با مادرم لی تیلور-یانگ آشنا شد و نه ماه بعد من چشم به جهان گشودم. پدرم با داستان عشق در سال های ابتدایی 1970 ستاره سینما شد. دهه ای ...
امیدوارم با شهادتم خدمتی به اسلام کرده باشم
اش پس دادی تو باید مرا به خدا بر می گرداندی پس چه بهتر که در راه خود او بدهی. خوش به حال شما پدران و مادران شده که چنین فرزندان شجاع و نیرومندی را برای اسلام پرورش داده اید. مادرجان مانند دیگر مادران شهدا شجاع و استوار باش و مقاومت کن و خدا را شکر کن تا منافقین بدانند که مادر عزیزم فرزند خود را کورکورانه تقدیم اسلام نکرده. پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم تاکنون که به این سن رسیده ام به شماها ...
سرگذشت تلخ زنی که با خواستگار خواهرش ازدواج کرد
دلیل مورد بی مهری قرار می گرفت. خلاصه پدرم در 84 سالگی در حالی از دنیا رفت که2 خواهرم مطلقه بودند و 4 برادرم نیز اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشتند. در این زندگی آشفته و نابسامان روزی با یکی از برادرانم به خاطر پول موادمخدر درگیر شدم که او دستم را شکست و مادرم مرا به خانه خواهرم نازیلا فرستاد که از من مراقبت کند. حدود یک هفته بعد درحالی که دستم درگچ بود، خواهرم مرا به منزل اردشیر برد که قصد ...
شهیدِ اخلاص در سرزمین مجنون
های طولانی را در جبهه ها به سر می برد. آن قدر جبهه هستی که پسرت هم تو را نمی شناسد پسر شهید طاهری در خاطره ای از زمان جنگ و حضور پدرش در جبهه ها، عنوان کرد: یک روز کسی در خانه را زد و من در را باز کردم و دیدم مردی پاسدار است و او را نمی شناسم و بعد احوال مرا پرسید و از من خواست تا مادرم را صدا بزنم، وقتی مادر آمد، او را دید به احوال پرسی مشغول شد، مادرم خندید و گفت، شما این ...
فرازی از وصیت نامه شهید عالی حاتموند
راه جنگ تحمیلی که با نثار خونشان سرزمین اسلامی را از لوث وجود بیگانگان پاک می نمایند. من سرباز اسلام عالی حاتم وند از خانواده ای فقیر که در یکی از روستاهای بخش چگنی می باشم به دنیا آمده و سپس پدرم با اینکه معیوب بود ولی با تلاش فراوان من را به جایی رسانید تا بتوانم به خدمت مقدس سربازی پا نهم از آن روزی که به خدمت به زیر پرچم داوطلبانه شتافتم بعد از سه ماه آموزش مرا با بچه های دیگر که ...