خانه
حکایت غریب مادری که آمد پسرش را از جبهه به عروسی ببرد
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
نگاهی به اتفافات غیرمنطقی قسمت 40 و 41 سریال بوی باران
اتفاقات غیرمنطقی دو قسمت اخیر سریال داشته ایم. حضور بی خاصیت بازپرس مادر برهان طی تماس با پسرش متوجه می شود آدم های خطرناکی که پشت ماجرای قتل فرشته هستند می خواستند او را به قتل برسانند. روند طبیعی و عقلانی این است که بازپرس پرونده وقتی متوجه می شود برای ساکت کردن برهان نزدیک بوده قتلی اتفاق بیفتد، به اهمیت موضوع پی ببرد و برای نجات او یا شنیدن شهادتش کاری کند، اما می ایستد و جیغ ...
چرا سرلشکر شهید حسین ادبیان وارد ارتش شد؟/ شهادتش حاصل توطئه مشترک بنی صدر و صدام بود
را پشت دشمن پیاده کنید. او را در ارتفاع 1150 بازی دراز با تکاورانش پشت دشمن پیاده کردند. حضورش در عملیات را منافقان به رژیم بعث خبر داده بودند. نیرو برایش نرساندند و از عملیاتش پشتیبانی نکردند. به دنبال فتح قله 1150 بود. بدون نیرو ماند و تا آخرین لحظه هم جنگید. ولی طعم شیرین شهادت را چشید. او را در ارتفاع 1150 بازی دراز با تکاورانش پشت دشمن پیاده کردند. حضورش در عملیات را منافقان به ...
چرا سرلشکر شهید حسین ادبیان وارد ارتش شد؟/ شهادتش حاصل توطئه مشترک بنی صدر و صدام بود
دشمن پیاده کنید. او را در ارتفاع 1150 بازی دراز با تکاورانش پشت دشمن پیاده کردند. حضورش در عملیات را منافقان به رژیم بعث خبر داده بودند. نیرو برایش نرساندند و از عملیاتش پشتیبانی نکردند. به دنبال فتح قله 1150 بود. بدون نیرو ماند و تا آخرین لحظه هم جنگید. ولی طعم شیرین شهادت را چشید. او را در ارتفاع 1150 بازی دراز با تکاورانش پشت دشمن پیاده کردند. حضورش در عملیات را منافقان به رژیم بعث ...
هربار کربلا می روم یاد شهید در من زنده می شود
کس هیچ کاری نمی توانست انجام دهد و منتظر بودیم به ما خبر بدهند که چه کار کنیم. وی ادامه داد: در همین حین که دشمن روی ما آتش می ریخت من مجروح شده بودم که شهید امیرآبادی متوجه شده بود و پیش من آمد که ببیند چه شده است. امیرآبادی زاده تصریح کرد: دشمن آنقدر آتش می ریخت که کسی جرأت نمی کرد بلند شود اما شهید که آرپیچی زن بود در آن موقع بلند شده بود تا عراقی که پشت تیربار بود را بزند ...
مرصاد روایتی عجیب اما واقعی/ دلاور مردی های رزمندگان استان سمنان
نمی دانند باید چه کنند هدف مشخص است منطقه عملیاتی مشخص است اما مشکل اینجا است که نمی شود دشمن را دقیق تشخیص داد همه یک شکل هستند همه سلاح دارند 10 نفر از کنارت می گذرند شش نفر شلیک نمی کنند اما چهار نفر شلیک می کنند با همان شکل قیافه و لباس. محمدی این رزمنده روزهای فخر و افتخار، می گوید: تاکنون جنگ نیامده بودم بسیاری از بچه ها کارمندان ادارات بودند و برخی نیز بار اولشان بود که به جبهه ...
بخشی از وصیتنامه شهید سردار علیرضا موحد دانش
زمان (عج) در مقابل تمامی متحدان کفر خواهد ایستاد و انشاالله پیروز خواهد شد. پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید، اکنون نیز صبر پیشه کنید. در حدیث است که هرگاه پدر و مادری در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند خداوند کریم اجری عظیم (بهشت) نصیبشان می کند. شما خوب می دانید که شهید عزادار نمی خواهد، رهرو می خواهد. برادرم شما هم با قلم و قدم و زبانتان ...
محاکمه سه سرباز به اتهام قتل یک زندانی
ادامه دادگاه نیز مادر مقتول خواهان قصاص عاملان قتل پسرش شد و همسر مقتول نیز از متهمان شکایت کرد و خواهان قصاص شد. آنها همچنین به قاضی پرونده گفتند در صورت صدور حکم اعدام حاضر به پرداخت مبلغ تفاضل دیه هستند تا هرچه زودتر متهمان قصاص شوند. با توجه به اینکه سه سرباز زندان متهم به مشارکت در قتل یک نفر هستند در صورت صدور رأی قصاص خانواده مقتول باید مبلغی را به عنوان تفاضل دیه دو نفر دیگر بپردازند تا هر سه نفر اعدام شوند. /ایران کلمات کلیدی محاکمه قتل سرباز ...
ناگفته های عضو سابق منافقین/ از دیدگاه رجوی خانواده موضوع کثیفی بود/ به من گفت اگر همسرت کنارت نیست ...
ایران برگشت. در کمال ناباوری متوجه شد همسرش این همه سال منتظر او بوده و پسرش ازدواج کرده است. به تعبیر دوستانش، او صبح به تهران رسید و شب در کنار خانواده اش بود! چرا که رأفت اسلامی شامل حال او و کسانی شد که به قول شهید صیاد شیرازی به یاری اردوی خصم شتافتند و حالا پشیمان و نادم به آغوش وطن بازمی گردند. گفت وگوی ما با این عضو سابق گروهک منافقین را پیش رو دارید. چه شد که وارد اردوگاه نفاق ...
قصه خواستگاری بشیری!
، ولی باور کردنش سخته. درست مثل برق و باد سال ها دارند سپری می شن و ما جوان های دهه شصتی هم به طور نامحسوسی در حال پیر شدنیم . حالا پیری از یک طرف، این مجردی هم از طرف دیگه باعث می شه که آدم مثل یخ فروشی که یخش در حال آب شدنه احساس از دست رفتن سرمایه جوانی بکنه. مشکل اصلی در مجرد بودن اینه که آدم خیلی تحت فشاره، نه الزاما فشاری که شما فکر می کنید... ولی منظور من بیشتر فشار اجتماعیه؛ اینکه مردم ...
منافقین همسرم را تکه تکه کردند
خوانده بود. من هم تا کلاس ششم خوانده بودم. چه سالی مادر شدید؟ اولین فرزند ما دختر بود که سال 52 به دنیا آمد. چون همسرم بچه خیلی دوست داشت در 9 سال اول زندگی مان خدا چهار فرزند به ما داد. شهید احمدی فعالیت انقلابی هم داشت؟ بله، با دوستانش بحث می کردند. بیشتر شب های جمعه در خانه ما و دیگر دوستان جمع بودند و در قالب هیئت مذهبی درباره انقلاب و اتفاقات صحبت می کردند. حتی کسانی که ...
مامور اصفهانیِ اعدام بختیار
بهناز عابدی / دبیر گروه سیاست و دیپلماسی نقشه ها و تابلوها گذر از جنوبی ترین نقطه اصفهان را آدرس می دهند. مختصاتی که به مسجدی در میانه راه اصفهان به بهارستان ختم می شود و چند وجب آن طرف تر از کناره جاده، آجر روی آجرش چیده و سال هاست به محلی برای آموزش زائران خانه خدا تبدیل شده است. نه پرس و جو از خادم و نگهبان مسجد و نه زیروروکردن اینترنت و فضای مجازی هیچ نشانی از مهدی نژادتبریزی نمی ...
سلیمی نمین در پاسخ دوباره به معاون وزیر خارجه خاتمی: اصلاح طلبان جنگ طلب بودند؟
ترکیب این گروه آمدند معلوم بودکه گروهی جدا از طالبان هستند. مأ موریتی داشتندانجام دادند و سریع آن جا را ترک کردند ... وقتی به وزارت خارجه رسیدم هم این موضوع را اعلام کردم. در بازگشت چند جا در باره این موضوع توضیح دادم. صحبت هایم آن قدر شفاف بود که آن ها قانع شدند... ولی از همان زمان که گفتم این کار از سوی پاکستان انجام شده است سانسور شدم. ( ایسنا، مصاحبه کنننده: حمیده صفامنش، 27/11/93) ...
ماجرای نصحیت جالب امام خمینی (ره) به شاه مخلوع
ایشان نیز بفرمائید. حضرت امام فرمود که شما هم کار هایی انجام می دهید! عرض کردم ما؟! اشاره کرد به آقای محمد منتظری و گفت که نامه ای که ایشان دو سه روز گذشته نوشت خوب بود؟! داستان از این قرار بود که مرحوم آقای شیخ محمد منتظری نامه ای محرمانه (که البته تکثیر کرده و به همه داده بود) به بنی صدر نوشت و خیلی از انتقاداتش را به آقای بنی صدر نوشت. اولا حضرت امام از موضوع خبر داشت ثانیا به خاطر ...
سالگرد ازدواج حضرت علی و فاطمه
مراسم خواستگاری امام علی (ع) از حضرت زهرا (س) هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، حضرت حدود 9 سال داشتند و پیامبر (ص) در خانه ام سلمه بود. امام علی (ع) وقتی درب خانه را زد پیش از آنکه خودشان را از پشت پرده معرفی کنند، پیامبر اکرم (ص) اذن ورود را به خانه دادند و گفتند: درب را باز کنید. کسی پشت درب است که محبوب خدا و رسول محسوب می شود. علی (ع ...
تاریخ عقد و شهادت رضا یکی شد + عکس
تسلیت به گوشی من آمده و نوشته که شهادت برادرتان را به شما تسلیت می گویم... دیگر نمی دانم چه شد، رضا همه جا شماره من و علی را داده بود. رفتم خانه و دیدم خواهر بزرگ رضا هم خانه است. حواسم نبود که من باید دل و جرئت بدهم و او نترسد، داد زدم و گفتم مادر خاک بر سرمان شده، بچه ام بچه ام... جیغ که زدم او هم بیهوش شد. رفتم مسجد توحید و به گریه افتادم دیدم همه همکارانم گوشی ها را نگاه می کنند و می ...
وظیفه ما اطاعت از ولی فقیه و شاد کردن دل ایشان است
...: از حال و هوای آخرین روز های جنگ بگویید؟ تیرماه 1367 با تعدادی از بچه ها در ساختمان گردان عمار پادگان دوکوهه صحبت می کردیم. حسین کریم زاده گفت، چرا عملیات نمی رویم؟! پس برای چه این جا حضور داریم؟! میان همین صحبت ها، از اتاق خارج شدم. مسعود را دیدم که با عجله از پله ها بالا می آمد. تا من را دید، گفت، هرچه سریع تر بچه ها را خبر کن! عراق به خط زده و باید برویم. به سمت بچه ها برگشتم و گفتم ...
ائتلاف تک نفره! /تنگه هرمز پایان عزتمندانه برجام! / از مظهر غرور تا منظر سرور!
پاسداری از منافع عمومی است. • روزنامه سیاست روز سرمقاله ای با تیتر تحریم ظریف و چند نکته منتشر کرده که در ادامه می خوانید: وزیر خارجه کشورمان تحریم شد، این خبر بازتاب های گوناگون و متفاوتی در پهنه سیاسی و رسانه ای کشور داشت، آمریکا پس از بازی رسانه ای خود بر سر تحریم کردن یا نکردن آقای ظریف سرانجام تصمیم به این اقدام گرفت. اقدام آمریکا علیه وزیر امور خارجه ایران یک اقدام عجیب و غیر ...
از اوبه های کُرمانج صدای ساز بلند است
دیگر رفت. شوکه شده بود اما پتانسیل غریب غم، او را به راه تازه ای کشاند. بعد از مراسم چهلم هاشم، تصمیم می گیرد راه او را ادامه بدهد و از برادرش می خواهد ساختن ساز را به او بیاموزد هرچند برادرها اوایل به خاطر شرایط بدنی اش احتیاط می کردند و می گفتند نمی تواند این کار سنگین را انجام دهد: حالا یک سال و نیم است کار می کنم. همه این ابزار و حتی این کمد قدیمی یادگار هاشم است. جالب این است در این مدت اصلاً ...
اجازه سردار سلیمانی به علی برای شرکت در عملیات و شهادتی که انتظارش را می کشید
وقتی نزدیکتر شدم پاهایم از شرمندگی سست شد. عذر خواستم و گفتم: ببخشید متوجه نشدم شمایید حالا اجازه بدهید کلاهتان را من بیاورم. قبول نکرد و گفت نه خودم را به شما می رسانم. علی خود را پیش از همه به خدا رساند و رفت و پیکر پاکش سال ها بر روی خاک های جبهه آرمید.(4) 1. شهید علی ماهانی، جانشین مخابرات لشکر 41 ثارالله که در عملیات والفجر 3 به شهادت رسید و پیکر مطهرش 15 سال بعد به زادگاهش بازگشت. 2. حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس که آن زمان فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان بود. 3. شهید محمود ماهانی. 4. برگرفته از گفت وگوی رضا ایرانمنش. ...
مادر عروس های ایران که تنها 25 سال دارد/ جوان ترین خیّر مراسم ازدواج که از تصمیم خودکشی به عروس کردن ...
داشته باشند. سیما علیپور که خودش هم شیرینیِ پیدا کردن یکی از این زوج ها را چشیده، با لبخند ادامه می دهد: یک روز با همکارم در مترو نشسته بودیم و داشتیم کار های یک مراسم را هماهنگ می کردیم. یک خانم جوان که مشغول دستفروشی در واگن بود، با شنیدن حرف هایم گفت: شما عروس هستی؟ اگر عروسی، از من خرید کن. در جوابش با خنده گفتم: نه. من مادر عروس هستم. سر صحبت همینطور باز شد و گفت: مگه چند سالته که ...
امروز جبهه ی مقاومت در منسجم ترین وضعیّت در چهل سالِ گذشته است؛ در منطقه و در مراکزی حتّی فراتر از منطقه
.... یک نشانه ی آن، همین اجتماع عظیم امروز است. سی سال بعد از رحلت امام بزرگوار، این جمعیّت پُرشور و عظیم، مراسم سالگرد او را در این روز ماه رمضان، عصر ماه رمضان، در این هوای گرم این جور با نشاط و شور رونق میبخشند. در کجای دنیا چنین چیزی نظیر دارد؟ جاذبه ی امام را چند روز قبل از این هم در راه پیمایی روز قدس مشاهده کردید و همه ی دنیا دیدند. چهل سال پیش، امام بزرگوار روز قدس را برای دفاع ...
کریم خط رزمندگی را از سیستان تا خوزستان ادامه داد
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: وقتی برای گفتگو با خانواده شهید جاویدالاثر کریم رضایی به منزلشان رفتم، متوجه شدم مادر شهید بر اثر کهولت سن و داغ دوری فرزندش دچار بیماری شده و حافظه اش را از دست داده است. پدرش نیز توان سخن گفتن ندارد. منزل پدری شهید رضایی در یکی از محلات جنوبی تهران قرار دارد. 36 سال پیش کریم از در خانه شان خارج شد و دیگر بازنگشت. او که مرام گمنامی را در پیش گرفته بود، حالا مدت ...
قناعت پیشه بودیم، وقتی مینیمال مُد نبود
...> اقلامی که دو یا چند نمونه مشابه بیشتر دارد را هم در یک کاغذ بنویسید. ببینید کدام یک از این داشته هایتان قابلیت فروش و تبدیل به سرمایه و پس انداز دارد؟ درواقع کدام کالای اضافه را می توان به چرخه مالی برگرداند، کدام را می توان به دست دیگران رساند یا برای کدامشان چاره ای ندارید، جز اینکه خودتان استفاده کنید؟ حالا تکلیف شما روشن است؛ ضروری ها از غیر ضروری ها تفکیک شدند. آرزوها، انبار می ...
ندای 6 ساله بعد از تجاوز به قتل رسید/تصاویر
ادامه می دهد: هفت تا بچه داریم که حالا شده اند شش تا، همسرم بعد از مهاجرت از افغانستان اینجا چاه کنی می کرد و کارگر روز مزد بود، در این میان دختربچه 6 ساله اش که به گفته اطرافیانش دختری باهوش وخوش زبان بود، همیشه در کنار پدر و مادر بود و کمکشان می کرد. ندا نزدیک به هفت سال پیش در ولسوالی شیندند ولایت هرات متولد شد، او فرزند سوم خانواده بود و 6 خواهر و برادر داشت. در میان گفت ...
دانستنی های مهم درباره ماه گرفتگی در دوران بارداری
به گزارش بهداشت نیوز ، ماه گرفتگی که شد حواست باشه یه وقت به ماه نگاه نکنی و دستت رو نگذاری روی شکمت. اگه این کارو بکنی بچه ات رو ماه می گیره و روی پوستش لکه می افته و... یکی از توصیه هایی که به زنان باردار می شود همین است. برخی معتقدند لکه های پوستی به دلیل نگاه کردن مادر باردار به ماه و انتقال آن به جنین اتفاق می افتد . توصیه ای که خیلی از زنان باردار جدی می گیرند. اما این موضوع چقدر واقعیت ...
یک ستون نیروی به خون غلطیده
، هنوز از شروع جنگ تحمیلی اطلاعی نداشتیم. دنیای آن روزهای ما در گلوله و خون، نفاق، جنایت، هراس و عشق خلاصه می شد. گذر هر ثانیه و زنده بودن ما در آن شرایط موهبتی بود که به درستی قدر آن را می دانستیم. درگوشه ای از حیاط بیمارستان، لحظات ناب استراحتم را با اشک و سجده مزین کرده بودم که وانت آبی ارتش با جویباری از خون وارد شد. نمی فهمیدم چه شده است! اشک هایم امان نمی داد. به فضل خدا ...
سرگذشت یک اعدامی که از بالای چوبه دار به زندگی برگشت
رفتم و چشم هایم را روی شانه هایش که حالا تکیده بود فشار دادم و با صدای بلند گریه کردم. مثل زمان کودکی که یک نفر توپم را برداشته بود و گله اش را پیش پدرم برده بودم. دلم می خواست از زمین و زمان به پدرم گلایه کنم. اما پدرم با همان لحن مهربان همیشگی گفت: ناامید نباش پسرم خدا بزرگه. گفتم: بابا من نمی خوام بمیرم. من می خوام دوباره برگردم خونه، اشتباه کردم. غلط کردم. بابا توروخدا یه کاری بکن ...
تبلیغ روستایی با طعم اینستاگرامی
... قبل از اتمام دهه اول جمعیت مسجد رو به افزایش گذاشت و به مأمومین گفتم برای افطاری ساده در مسجد هرنفر ده هزارتومان کمک کند. بحمدلله استقبال شد و افطاری ساده به راه افتاد جوری که تا آخر ماه مبارک، دفعات زیادی سفره افطاری در مسجد پهن شد. این سفر برکات زیادی برایم داشت و علاوه بر کسب تجربه، کمک های الهی و عنایات اهل بیت علیهم السلام ما را کمک می کرد. یک شب در همین مراسم افطاری در مسجد ...
جانبازی که به دست فرانسوی های خوش خط و خال شهید شد
می خرید و به آنها می داد و می گفت اینها وسعشان نمی رسد که برنج ایرانی بخرند؛ و یا خانم کارگری که مدت 14سال درمنزل ما کار می کرد و واقعا خواهر ما شده بود، آقامحسن با هزینه خودش، ایشان را به کربلا فرستادند. حقیقتا قبل از شهادت شهید صابر، در هر مجلس شهیدی که حاضر می شدم می شنیدم که همسر و یا پدر و مادر شهید از خوبی های شهیدشان می گویند؛ با خود می گفتم این شهید که یک سرباز ساده و یا پاسدار بو ...
