سایر منابع:
سایر خبرها
نوشتن از رزمنده ها، جرئت می خواهد
... این رزمنده دوران دفاع مقدس می گوید: از سال های دور به هنر علاقه مند و خوشنویس بودم. در سپاه نیز از همان ابتدا در واحد روابط عمومی مشغول به کار شدم و در مقطعی مدیریت خبر سپاه بر عهده من بود. از اعزامش به جبهه که می پرسم، اظهار می کند: سال 60 به جبهه عازم شدم و مسئولیت روابط عمومی ستاد خراسان در جبهه را بر عهده گرفتم. او خاطرنشان می سازد: در تبلیغات سپاه و در مأموریتی مجروح ...
پازل کتاب تمام هستی من با ضبط خاطرات جانباز پرغو کامل می شود
شصت و هفتاد کار خیلی دشواری بود که خانم تقوی طعم آن را چشیده است. در خاطراتش از روزهای سردی که باید لحاف و تشک همسر جانبازش را با آب سرد شستشو می داد سخن گفته است. ای کاش زندگانی جانبازان و پیشکسوتان در آن سال ها خوب نوشته شود تا مردم بدانند که این خانواده ها از انقلاب هیچ توقعی نداشتند و برای دریافت امکانات مادی هیچ گلایه ای هم نداشتند. در صفحه 104 و 105 کتاب داستان، آمدن جانباز قطع ...
از سال های شیمیایی تا روزهای کرونایی
از پنج شنبه 23 بهمن همان سال با شدت بیش تر در همه خطوط مقدم، عقبه ها، جاده ها، مقر یگان ها و قرارگاه ها از سر گرفته شد. فرماندهان بعثی در این روز دیوانه وار جنگ تمام عیار شیمیایی بی سابقه ای را با حدود 44 هواپیمای بمب افکن و بیش از 100 عراده انواع توپ اجرا کردند و در 15 حمله و هر بار هجوم چندین هواپیما، متجاوز از 100 بمب و راکت و 1500 گلوله توپ علیه نیروهای ایران به کار گرفتند. در حملات شیمیایی 23 ...
"بچه های ممّد گره"؛ روایت روزهای سخت جنگ در قاب خاطرات دیده بانان همدان
پهلویم که دهن باز کرده بود؛ گرفتم و جلوی خونریزی را تا حدی گرفتم و افتان و خیزان به عقب آمدم تا به پلی که زیر جاده آسفالت در حکم پست امداد بود؛ رسیدم. برادر بزرگترم حسن آنجا بود. درد داشتم و ناله می کردم. حسن یک مسکن قوی زد و به خواب رفتم. فردا با تکان حسن بیدار شدم. نزدیک یک روز بود بی هوش بودم... انتهای پیام/744/ ...
دروغگویی دختر نوجوانِ عاشق پای او را به کلانتری باز کرد
.... با وجود این، توجهی به حضور او نکردم و وارد کوچه شدم. در آن ساعت روز، کوچه محل زندگی ما کاملا خلوت بود. متین تکه کاغذی که روی آن شماره تلفنش را نوشته بود به طرفم دراز کرد. من هم ناخودآگاه برگه را از او قاپیدم و در حالی که ضربان قلبم تندتر می زد، وارد حیاط شدم. ولی وسوسه عجیبی به جانم افتاده بود، به همین خاطر بار ها به آن شماره تلفن نگاه کردم و بالاخره با او تماس گرفتم. این گونه بود ...
مهدی رسولی با شعر جواب موسوی خوئینی ها را داد +فیلم
هایم جنگ، برمی خیزد امروز *** من که به قدرِ طول یک تاریخ، دردم با این همه یک بار هم سر خَم نکردم بار امانت بوده ام بر دوش آدم من خوانده ام اسماء را در گوش آدم بار امانت، بیرقِ دین خدا بود من بودم بیرق که دستِ انبیاء بود گلگون شدم، چون ریخت، خونِ پاک هابیل بر دوش موسی رد شدم از وادی نیل بالای فُلکِ نوح، طوفان ...
صدای فرخنده
است یا جدی می گوید. سرم را با شرم پایین انداختم و گفتم ممنون استاد. گفت: نه، جدی می گویم، حتما بعد از کلاس بمان. کارت دارم. آن روز بعد از کلاس به من پیشنهاد داد در کلاس های گویندگی مؤسسه هنری سروش شرکت کنم. بعد هم آدرسی نوشت و به دستم داد. راهی به روشنی روز بچه که بودم، وقتی بابابزرگ رادیو جیبی اش را روشن می کرد و یک نفر از پشت رادیو، شاد و پر انرژی با مردم حرف می زد، همیشه برایم ...
اول مادری، بعد نویسندگی ...
محمد رضا فیضی/ شهرآرانیوز - حدود 2 سال قبل رمانش را در ویترین تازه های کتاب کتابخانه محله مان دیدم. از قبل تعریفش را شنیده بودم و این امر من را ترغیب کرد تا هر چه زودتر رمانش را بخوانم. شهربانو را قبل از اینکه شماره بخورد و وارد سیستم کتابخانه شود امانت گرفتم و از بای بسم الله آن شروع کردم به خواندن. ساده و روان و جذاب بودنش باعث شد کمتر از 48 ساعت به تای تمّت آن برسم و لذت ببرم. هفته قبل باخبر ...
امیر فولادی: ارتش بیش از سه میلیون ایثارگر تقدیم انقلاب کرده است
...: این هفته با توجه به نام گذاری امروز بنام روز قلم ، به نقش اهالی قلم در ادبیات پایداری می پردازد. امیر فولادی برنامه های گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس را فرصتی مغتنم برای تبیین و تبلیغ سازمان ها و نهادهای فعال در دوران جنگ تحمیلی دانست و گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند که حادثه عاشورا در نصف روز اتفاق افتاد، تاریخ را تغذیه فکری می کند؛ پس دفاع مقدس که هر روز آن به عنوان ...
فکر نمی کردم کرونا بگیرم
وقتی که تیم شما مجهز نباشد و حریف را دست کم بگیرد؛ حریفی که با همه کوچکی اش در شش روز اخیر و در هر روز حدود 2500 نفر به آن مبتلا و حدود 150 نفر را هم به کام مرگ کشانده است. برای بسیاری از مردم، همان هایی که نه ماسک می زنند، نه فاصله اجتماعی را رعایت می کنند، نه به دورهمی ها دست رد می زنند و ... مبتلا شدن به ویروس کرونا دور از ذهن است، اما واقعیت این است که این ویروس بیخ گوش همه ما نشسته ...
ابراز ارادت مردم شهر جدید امیر کبیر اراک به شهید گمنام
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اراک ، مردم شهر جدید امیر کبیر اراک با برگزاری مراسمی در مزار تنها شهید این شهر اولین سالگرد خاکسپاری شهید گمنام در شهر امیر کبیر را گرامیداشتند. سردار حسین کاجی رزمنده و جانباز جنگ تحمیلی و مسئول موسسه حماسه 17 و از راویان دفاع مقدس در این مراسم گفت: شهیدان همیشه ناظر به اعمال و عملکرد ما هستند. سردار کاجی با تجلیل از ...
مردی که 20هزار بینایی را نجات داد 15 تیر 1399 ساعت: 10:4
ای در بیمارستان های آنجا جراحی می کردم در عرض همان زمان محدودی که آنجا بودم با قدم زدن در خیابان ها وضعیت کلی جامعه را تشخیص می دادم که آیا این ها ملت شادی هستند یا نه. مردمانشان شاد هستند یا نه وضعیت اقتصادی مردم چطور است. دودی که از ماشین ها بیرون می آمد، میزان فرسودگی لاستیک ماشین ها و اینکه مغازه ها چقدر شلوغ است همه برای من نشانه ها بود در عرض دوساعت که در خیابان ها قدم می زدم تمام این ها ...
ناکامی زن چادری در ترور محمدرضا + عکس
. حالا دیگر او پدر سه فرزند است؛ اما با وجود علاقه وافر به فرزندانش و اصرارهای همسر برای ماندن دست از مبارزه نمی شوید و سرانجام پس از سال ها جهاد، در کربلای 5، کربلایی می شود و به سوی مولایش رهسپار... افسانه رحیمی، همسر شهید محمدرضا بدیهی از همسر شهیدش برایمان گفت، از روزهای سخت جنگ و فراق همسر، از نگرانی ها و دلتنگی ها، ترور نافرجام و در نهایت شهادت همسر و باز هم غم فراق و این بار بی ...
ماسک سلاح پسشگیری ازکرونا / همراهی مردم برای کنترل و مهار ویروس کرونا ضروری است
. مهتاب افزود: در قرنطینه خانگی اما به سختی با این بیماری درگیر شد و سختی زیادی را تحمل کردم و با هردم و بازدم که به سختی انجام می شد تنها به اشتباهات گذشته در ساده گرفتن بیماری فکر می کردم و از رفتار گذشته خود پشیمان بودم. وی افزود: امروز حدود 20 روز از روزهای سخت بیماری می گذرد و من هنوز با ماسک و تسکش و فاصله مناسب با مردم رفتار می کنم و نگران سلامت همه افراد جامعه و خانواده ...
مسئولیت پذیر باشیم مثل این شهید جاویدالاثر
کرد با شروع جنگ تحمیلی درس ومدرسه را رها و برای اولین بار در مورخه 1360/7/3 به سوسنگرد اعزام و درمورخه 60/7/13 مجروح گردید. وی ادامه داد: درسال 1362 به استخدام رسمی دادگستری درآمد و بارها بعد از استخدام به جبهه اعزام گردید ؛ درعملیات خیبر درمورخه 1362/12/4 ازناحیه سر مورد اصابت ترکش قرارگرفت ؛ وبعد ازآن درسال 1364 در مجدد مورداصابت ترکش واقع شد. ودردفعه چهارم درمورخه 1366/ ...
دلنوشته یک دانش آموز درباره حاج قاسم : سردار مثل مالک اشتر شهید شد
فهمیدم که سردار سلیمانی به دست دشمن ما (آمریکا) به شهادت رسیده است. آن روز قرار بود که به نماز جمعه برویم. به اتّفاق پدرم به مسجد جامع رفتیم. همه از کوچک تا بزرگ گریه می کردند. آری! من قهرمان خویش را پیداکرده بودم. من اسم او را سردار سرداران گذاشتم! چون او بزرگ ترین سردار بود. او کسی بود که زندگی اش را در پای انقلاب و میهن گذاشته بود. او حتّی بیرون از وطن نیز مدافع حرم و حامی مردم مظلوم جهان بود ...
عیادت سفیران رضوی از جانباز 70 درصد کاشانی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در کاشان، سیدحمید سیدهاشمی جانباز دوران دفاع مقدس که در عملیات رمضان سال 1361 از ناحیه سر مجروح و به درجه جانبازی (اعصاب و روان) نائل می آید. این جانباز 70 درصد کاشانی تقریبا از سال 81 حالت صرع پیدا می کند و حتی مجبور می شود عصا به دست بگیرد و این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که در سال 87 با اضافه شدن تشنج های زیاد و در فاصله زمانی کم وضعیت او تا به حدی ...
مادران شهیدان یاسینی، مهاجر و پدرشهیدان نوروزی فهیم آسمانی شدند
مادر شهیدان سرلشکر خلبان علیرضا و رضا یاسینی پس از مدت ها تحمل رنج و بیماری ظهربه فرزندان شهیدش پیوست، حاجیه خانم آتیه محمودی مادر شهیدان سرلشکر خلبان علیرضا و رضا یاسینی بر اثر بیماری و کهولت سن دار فانی را وداع گفت. پیکر مادر شهیدان یاسینی در بهشت معصومه شاهین شهر با رعایت پروتکل های بهد ...
پیکر جانباز شهید جوشانی در گلزار شهدای تنکابن آرام گرفت
این جانباز 70 درصد تنکابنی پس از تحمل سال ها درد و رنج ناشی از جراحات دوران هشت سال دفاع مقدس عصر چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار یاران شهیدش شتافت. پیکر مطهر جوشانی پس از اقامه نماز جمعه بر دستان جمعی از نمازگزاران , مسئولان و خانواده های معظم شهدا از مقابل مصلی نمازجمعه تنکابن با رعایت پروتکل بهداشتی به منظور جلوگیری از گسترش ویروس کرونا تشییع شد و در گلزار شهدای این شهرستان ...
روایت شهادت نسیم افغانی، آر پی جی زن شجاع والفجر1
... عطاری ادامه می دهد: امروز هم رزمندگان فاطمیون در جبهه مدافعان حرم به شجاعت معروف هستند. البته جنگ امروز با جنگ در دفاع مقدس تفاوت های زیادی دارد. آن زمان فضا بسته بود. آگاهی کم بود. شبکه های اجتماعی امروزه نبود حتی رسانه هایی مثل تلویزیون هم به شکل امروز کار نمی کردند اما با این وجود همان زمان هم افغانستانی های زیادی با شجاعت در جنگ حضور داشتند. من به غیر از نسیم افغانی در یک برهه با یک ...
دلجویی و حمایت ابتکار از بانوان شیمیایی سردشتی
از نظر قانون به عنوان جانباز شناخته نمی شوند و باید هزینه دارو و درمانشان را خودشان بپردازند. بیزار گیتی ادامه داد: با ساخت این فیلم تلاش داشتم سیاستمداران و مردم را برانگیزم تا دیگر حوادث مشابهی رخ ندهد و به صلحی پایدار برسیم. روزی که این مستند را ساختم تلاش کردم صدای بی صدای مردم سردشت باشم و نشان دهم جنگ شاید به نوعی تمام شود اما در زندگی مشقت بار جانبازان اعصاب و روان، شیمیایی و درد ...
ناگفته های راوی حاج احمد متوسلیان از خاطرات جنگ
برای متقاعدسازی ایشان آغاز کرد، اما بازهم در این راه موفقیتی کسب نکرد. سرپرست اورژانس رو به ما کرد و گفت عجب مجروحی را برای ما آورده اید! به سادگی زیر بار هیچ چیزی نمی رود و همه حرف هایش هم درست و منطقی است و ما را متقاعد می کند. با پذیرش شرط دوم تیم پزشکی کار خود را آغاز کرد. حاج احمد هم حین عمل از درد به خود می پیچید و با قرار دادن یک گاز استریل در دهانش به شدت دندان هایش را به هم می فشرد. این ...
هنوز منتظریم کاک احمد به مریوان بازگردد
خودش را نصف می کند و به آن زن و بچه هایش می دهد و حتی برای شان خانه می سازد. چند سال پیش که به مریوان رفته بودیم می دیدیم که هنوز یاد حاج احمد بین مردم شهر زنده است. به نظر شما چه چیزی باعث می شود که بعد از این همه سال یاد یک سردار در دل مردم منطقه زنده بماند؟ این مورد را باید در رفتار افرادی، چون حاج احمد جست وجو کنیم. من خودم شاهد بودم یک بار که حاج احمد به دزلی می رفت، در ...
ستاره های بی ستاره!
هفتم این سرزمین، از کنج دنج و برج عاج محله های ونک به بالای تهران کنده می شد، به اینجا به خوزستان می آمد و تصویر مردم شریف غیزانیه را از متن انقلاب، از عمق رنج و از دل خوف و رجایشان به میراث انقلاب اسلامی ثبت و ضبط می کرد. بگذارید در این روایت دراماتیک کمی از جغرافیای درد و محرومیت این استان آبی و نفتی و زخمی بگوییم؛ خوزستان! استانی که ما را به یاد عرق ریختن مردم سختکوش و خونگرم در دمای ...
هنوز هم می جنگیم
یک باره به 8 سال دفاع و مقاومت تبدیل شود و علیرغم همه مشکلاتی که در سال های اول جنگ داشتیم توانستیم پیروز میدان شویم. آیا هنوز هم می جنگید؟ قشر جانباز هنوز این جنگ را در وجودش احساس می کند، برای این افراد هر ثانیه جنگیدن با هوای نفس شده دغدغه ای که آنها را رها نمی کند، جانبازان امروز دارند با دردهایی که حاصل تیر و ترکش است این مبارزه را ادامه می دهند، دوام آوردن در مشکلاتی که در حیطه ...
مسئولیت پذیر مثل شهید خرازی
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، اوایل که به جبهه رفتم، در غرب بودم. آنجا شرایطش با جبهه های جنوب تفاوت داشت. نحوه پست دادن، تجمع رزمنده ها، ارتباط با قرارگاه های پشتیبانی و... طور دیگری بود. بعد از نزدیک به دو سال، برای اولین بار به جنوب آمدم. چون سابقه رزمندگی داشتم، با نظر شهید براتی فرمانده گروهان مان، مسئولیت یکی از دسته های گروهان برعهده بنده گذاشته شد. شب اول مشغول ...
سپاه شیراز و جنگ تا روزنامه صبح امروز و آینده ایران
کشته نمی شود *تصورم این بود نباید کشته شویم بلکه باید پیروز شویم *دایی ام می گفت اگر توانستید بچه ها را زنده نگه دارید قهرمانید *من قهرمان سوسنگرد نبودم *قرار شد آقای هاشمی رفسنجانی جایزه بدهد *سال 60 عضو سپاه شدم *از شروع جنگ به طور متناوب جبهه بودم *تا 2 روز بعد از قطعنامه 598 عضو لشکر فجر بودم *وقتی درجه دادن ...
ناگفته های راوی حاج احمد متوسلیان از خاطرات دفاع مقدس/ فرمانده ای که در دل دشمن هم ترسی از معرفی خود ...
.... سرپرست اورژانس رو به ما کرد و گفت عجب مجروحی را برای ما آورده اید! به سادگی زیر بار هیچ چیزی نمی رود و همه حرف هایش هم درست و منطقی است و ما را متقاعد می کند. با پذیرش شرط دوم تیم پزشکی کار خود را آغاز کرد. حاج احمد هم حین عمل از درد به خود می پیچید و با قرار دادن یک گاز استریل در دهانش به شدت دندان هایش را به هم می فشرد. این حاصل مشاهدات من در فاصله چند متری حاجی بود. در همین اثناء که تلاش ...
کارآفرین آب دیده
تابستان همان سال نشستم و دروس رشته طبیعی را خواندم و همه چیز را به خوبی یاد گرفتم . امّا متاسفانه به محض این که سر جلسه امتحان نشستم همه چیز را فراموش کردم. چیز عجیبی بود! حتّی یک مسئله ساده یادم نیامد. مجبور شدم به رشته اصلی ام بروم. در همان سال در کنکور دانشکده فنّی شرکت کردم. ظرف سه روز تمام معلومات ریاضی ام بازآفرینی شد. خوشبختانه در دانشکده فنّی تهران در رشته مهندسی شیمی قبول شدم. آن موقع مرحوم ...
مروری بر زندگی شهید محمود دارانی
آینده شهدای دیگری خواهیم داشت، این بود که یک نامه تسلیت برای آقا سیدکاظم باقری نوشتم که آقا او اولین شهید دیارمان است و هنوز شهدای بسیار دیگری هم می آورند و شما هم صبور باشید. همان گونه که تا الان بوده اید و من یادمه که این نامه تسلیت حدود یک صفحه بود که من برایشان نوشتم که همانطور که حضرت علی (ع) می فرمایند: که من هنوز پا به 20 سالگی نگذاشته بودم که وارد صحنه جنگ شدم و حدود 42 سال داشتم ...