خودم پسرم را به جبهه راهی کردم
سایر منابع:
سایر خبرها
دلاوری از خطه مهماندوست
.... نامه ای از جبهه برادرِ علی محمد می گوید: با شنیدن زنگ در، مادر از اتاق بیرون رفت و چادرش را پوشید. گفتم: من باز می کنم. شلنگ آب را انداختم توی باغچه و رفتم طرف در. پست چی پشت در بود. نامه علی محمد را به من داد. صدا زدم: مامان! مامان! نامه داداش اومده. با خوشحالی از پله ها پایین آمد. گفت: بخون ببینم چی نوشته! بچه ام چه کار می کنه؟ حالش خوبه؟ قبل از اینکه باز کنم ...
کرامات و خاطرات عجیب شهدا در مجله دست ساخته های فاطمه (س) + دانلود
) به شهادت می رسم. جنازه من 8 سال و 5 ماه و 25 روز در منطقه می ماند، بعد جنازه من پیدا می شود و آن زمان امام بین ما نیست ... این اسراری است که ائمه (ع) به من گفتند ... به مردم دلداری و روحیه بدهید و به آنها بگویید که امام زمان پشتوانه این انقلاب است، بگویید ما فردا شما را شفاعت می کنیم، بگویید ما را فراموش نکنید. می گفت همان جا با مدارک همراهم چک کردم، دیدم عملیات لشکر حضرت رسول (ص) درست همان ...
روایت یک اهل هنر از شنیدن خبر شهادت برادرش در جبهه
بود مرخصی گرفتم و برگشتم، صبح 19 تیر سال 1362 تهران بودیم. سر خیابان اول مسجد رفتم، بچه های مسجد آماده یک تشییع جنازه دیگر بودند. واقعا سنگ تمام گذاشته بودند. احمد آقا که ماشین فولکس وانت داشت در همه مراسم شهدا سنگ تمام می گذاشت. به او گفتم تو زحمت افتادید؟! با لبخندی گفت وظیفه است. بعد به منزل رفتم، تمام خانم های فامیل و همسایه ها به دورش جمع شده و گریه می کردند. مادرم... مادرم که ...
مصاحبه با فروزان حسنوندی نویسنده حوزه دفاع مقدس
دفاع مقدس این است که یکی از همکلاسیهای ما عادت داشت که همیشه یک صفحه کاغذ به شکل میکروفن لوله ای می کرد و از بچه ها مصاحبه می گرفت یک روز که داشت مصاحبه می گرفت هواپیماهای عراقی از بالای سر مدرسه ما که در دامنه کوه قرار داشت رد شدند و بمبی را به سمت دامنه کوه پرتاب کردند که خوشبختانه به داخل شن های دامنه کوه فرو رفت و منفجر نشد و نیروهای سپاه آمدند و آن را خنثی کردند . و یکی دیگر از خاطراتم که ممکنه خیلی از بچه های آن زمان به یاد داشته باشند قلک هایی بود که به شکل نارنجک بودند و با سکه های ریالی پر می کردیم و برای کمک به رزمندگان می فرستادیم . ...
این پرستار فدایی مکتب امام حسین(ع) شد
...> خاطرات تلخ روز تشییع سخت ترین بخش مصاحبه است و زهر تلخی آن را خاطرات شیرین شهید احمد داستانی می گیرد. وقتی در 55 ساله شهید شد، هنوز خیلی ها نمی دانستند پرستار داوطلب مهربان، روزگاری رزمنده جبهه های جنگ بوده است؛ محمدرضا داستانی فصل های کتاب زندگی پدرش را ورق می زند؛ دو روز بعد از ازدواج به جبهه رفت و 4 سال جنگید. در این 4 سال، چند بار مجروح شده بود، در یکی از عملیات ها نیروهای بعث عراق ...
خرید و فروش نوزاد در اینستاگرام
.... امروز این خانوم باردار به اسم شما میره سونوگرافی، زمان زایمان مدارک خودتونو میارید و بستریش می کنیم. بعد از زایمان هم همسرتون باید ترخیصش کنه. -شما تهران هستید؟ و باید برای تحویل بچه بیایم تهران؟ -بله.برای بعدازظهر باید نوبت سونوگرافی بگیرم. اوکی بودید با این شماره 09335500000000 تماس بگیرید. بیعانه بزنید. من بیمارستانم آنلاین نیستم. -بله حتما. ما مشکلی نداریم، داشتم به ...
اعتراف قاتل 15 ساله
به گزارش صبحانه ، صبح امروز پدر و مادر دختر بچه ای پنج ساله اهل روستای شین آباد میاندوآب،که چند ماه قبل توسط یک نوجوان به قتل رسیده بود؛ با حضور در دادگستری میاندوآب از قاتل فرزندشان اعلام گذشت کردند. قتل در شین آباد در یک روز سرد زمستانی اواسط بهمن ماه سال 98 ، مادر و پدر دختر بچه پنج ساله ای متوجه تاخیر او در برگشت به خانه شدند.دخترک که برای بازی به جلوی در خانه شان رفته بود، ...
تلاش برای شهادت از خاکریز دفاع مقدس تا سنگر مقابله با کرونا
مهربان و صبور بود همه دوستش داشتند، کافی بود اعضای خانواده و فامیل با او تماس بگیرند آب دستش بود به زمین می گذاشت و پیگیر خواسته شان می شد. همسرم که کشاورززاده بود پس از اتمام تحصیلات، در ابتدا رئیس مرکز بهداشت محمودآباد، بعد رئیس بیمارستان امام رضا (ع) آمل و استاد دانشگاه، رئیس کلینیک آرین و در پایان رئیس بیمارستان امام خمینی (ره) آمل شد. ادامه فعالیت در بیمارستان در حالی که به ...
شرمندگی های بی پایان یک جانباز/بعد از جنگ این خانواده من است که می جنگد
آن روزها برای ما دارد، برای مایی که از آن روزها خیلی فاصله داریم و حتی احساس آن روز های رزمندگان هم برایمان غریب است. میگویم از خاطرات جبهه و جنگ برایمان بگویید: چشمایش را می بندد و به خاطرات سفر می کند به 30 سال قبل و می گوید: دفاع مقدس هر لحظه اش سرشار از خاطر است و بعد به نوحه ای بسیار معروف در آذربایجان اشاره کرده به زبان ترکی می گوید: وقتی حضرت زینب بعد از اتفاقات عاشورا بار دیگر بر ...
مادری که صدای شهیدش را می شنود
شهر می ماند، چه بسا با فرزندش پس سال ها به این فراغ جان سوز که جان مادر شهید را همچون شمعی سوزاند پایان داده باشد و در حرم امام موسی الرضا (ع) هم را ملاقات کرده باشند. تمام مادران و پدران عزیز شهدا صبورانه ایستادند و می ایستند تا راویان حماسه های فرزندانشان باشند و داغ فراغ فرزند را تا زمان وصال به جان می خرند تا روزگاری در بهشت، هم را به دوراز هرگونه غم و با شادمانی ملاقات کنند. (شادی ارواح طیبه همه مادران و پدران عزیز شهدا صلوات) مثل یک چلچله از صحن دل ما کوچید/عزم پرواز و خطر داشت، نمی دانستیم/لحظه بال کشیدن به سراپرده عشق صورتش رنگ سحر داشت، نمی دانستیم ...
تنها یادگاری پدر تکه پوتین دوست شهیدش بود
. عرض کردم اوایل انقلاب ایشان به عضویت جهاد سازندگی درآمده بود. محرومیت زدایی را هم از همان زمان شروع کرده بود. خوب است خاطره ای را در این خصوص تعریف کنم. بعد از شهادت پدرم یکی از اهالی منطقه به خانه ما آمد و ماجرایی را تعریف کرد که ما از آن خبر نداشتیم. ایشان می گفت فرزندش سال هاست از دو پا فلج است و مادرش مجبور است هر روز برای رفتن به مدرسه، بچه را کول بگیرد و مدرسه ببرد. یک روز پدر آن ...
ماجرای ناهار لاکچری قبل از عملیات/ از امیدواری به جوانان تا گلایه از سبک زندگی مسؤولان
ولی من خود را لایق همرزم بودن با آن ها نمی دانم و به عنوان برادر کوچکی در خدمتشان بودم. فارس: سخت ترین عملیات به نظر شما کدام بود؟ عملیات رمضان یکی از سخت ترین عملیات ها بود که در گرمای شدید تابستان با موانعی که دشمن درست کرده بود و تجهیزاتی که داشت یک ماه طول کشید و دیگری عملیات والفجر 8 که عبور از اروند کار معجزه آسایی بود که به فرمان امام و توسل به ائمه انجام شد و چون فرمان ...
جهادگری که فکر می کرد در قصر زندگی می کند+عکس
هم برایم عجیب است. عاشق قرآن بود و می گفت برای برگزاری این جلسه ها اگر کاری داریم مسئولیتش را به او بسپاریم. مربی قرآن حمید رضا به خاطر دارد که او تا چه اندازه علاقه مند به درس خواندن در دانشگاه امام صادق (ع) بوده است: سرآخر هم به آرزویش رسید و در دانشگاه امام صادق (ع) پذیرفته شد. دوستی به نام سجاد یزدانی داشت که باعث آشنایی او با گروه های جهادی دانشجویی شده بود. بعد از آن معمولا این دو ...
مدیریت بی مانند هیئتی ها در برابر کرونا/ خبر مردنم مثل تلنگر بود
...، زهیر گفتم: خب؛ چه می گویند. پسرم گفت: خبر فوت شما همه جا پیچیده. هیئت ها مرتب تماس می گیرند. گفتم: پشتش چه حرفی است؟ زهیر مکثی کرد و لبخندی زد. متوجه منظورم شده بود. گفت: همه نگران هستند و شما را دوست دارند. نگران شدم؛ نگران اینکه باید مواظب باشم. باید آبرودار ارباب باشم. خدا کند همه روسپید باشیم. مثل تلنگری بود در هشتمین دهه زندگی ام. انگار با هر تماس، با هر مواجهه با افرادی که یک عمر با هم ...
شیر صحرا
...> با پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه جزو اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام در یک ماموریت شش ماهه به تهران عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهه های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز ...
روایتی از سردار شهید عباسعلی جان نثاری
این خصوص به شمار می آید. سال 1361 در شرایطی که صدام ملعون به نمایندگی از تمام دشمنان اسلام انقلاب به ایران تجاوز کرده بود، پس از گذراندن آموزش های نظامی علیرغم سن کم یعنی در سن 16 سالگی به جبهه اعزام شد و در گروه توپخانه لشکر 14 امام حسین مشغول مجاهدت گردید. در سن 17 سالگی اولین مسئولیت خویش یعنی اولین فرماندهی آتشبار را تجربه کرد و در سال 63 به سمت جانشین اطلاعات گروه توپخانه 15 خرداد منصوب شد ...
خوشنام ولی گمنام/ روایتی از زندگی و شهادت سردار شهید عباسعلی جان نثاری
مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره)علی رغم سن کم در تظاهرات وراهپیمایی ها شرکت می کرد، تشویق ها وحمایت های مادر گرامیشان ودایی اش شهید اصغر کفعمی عامل مهمی در این خصوص به شمار می آید سال 1361 در شرایطی که صدام ملعون به نمایندگی از تمام دشمنان اسلام انقلاب به ایران تجاوز کرده بود ،پس از گذراندن آموزش های نظامی علی رغم سن کم یعنی در سن 16 سالگی به جبهه اعزام شد ودر گروه توپخانه لشکر ...
بیانیه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خراسان شمالی به مناسبت یوم الله 17 شهریور
وابستگی به نظام سطله و غرب دردی مضاعف بود. پس از گذشت چهار دهه از جانفشانی، ایثار و پایمردی جبهه ثار الله امروز شاهد به ثمر نشستن خون مطهر شهدای هفدهم شهریور و تمامی جانبکرفان جبهه توحیدی به ویژه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی بوده و به برکت این مجاهدت ها و ایثار و استقامت پدران و مادران شهدا؛ انقلاب اسلامی بالنده و پویا، در مسیر آرمان شهدا با رهنمودهای حکیمانه و راهگشای مقام عظمای ولایت ...
همیشه سعی کنید در قبال مسئولیت خودتان متعهد باشید
حال به پدر و مادرش احترام می گذاشت. برادرش علی می گوید: در احترام به پدر و مادر، بسیار سفارش می کرد و می گفت: مهم ترین وظیفه فرزند در قبال پدر و مادر، احترام به آن هاست. برادرم پس از سربازی، دچار تحول عظیمی شد. او سال 59، پس از پایان آموزشی به کردستان رفت و چهارده ماه در کردستان خدمت کرد. اصغر بعد از اتمام دوره سربازی در قزوین، راهی جبهه کردستان شد و با پوشیدن جامه پاسداری ...
شکار مرغابی ها ی یک سردار لو رفت + عکس
طریق القدس، بیت المقدس، فت حالمبین، والفجر 8 و کربلای 5 بوده است. او در سال 1361 ازدواج کرد و ثمرۀ آن دو فرزند به نام های کمیل و فاطمه بوده است. آقاجواد در منطقۀ هورالعظیم از ناحیه شکم به شدت مجروح شد و پس از چند ماه استراحت، دوباره به مناطق درگیر جنگ بازگشت و این بار خدمت را در قالب فرماندهی گردان مسلم و سپس فرماندهی گردان صاحب الزمان(عج) و بعد، جانشینی تیپ ادامه داد. تا اینکه آقاجواد در ادامۀ ...
کتابی که حسین یکتا می گوید نسخه شفابخش این روزهاست
سال ها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم در سال 1354 به زادگاهش شهرستان پیشوا بازمی گردد. او پس از انقلاب به پیشنهاد آیت الله محمدی گیلانی و با حکم امام خمینی به امامت جمعه شهرستان رودسر منصوب می شود و بعد از رحلت امام هم با حکم مقام معظم رهبری تا پایان عمرش در سال 1377 در این سنگر مقدس خدمت می کند. نصرالله، نخستین شهید خانواده جنیدی در سال 1359 در جبهه آبادان به شهادت می رسد. نصرالله جنیدی ...
خواسته شهید مدافع حرم از جوانان
.... مادر شهید: همسرم از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود و این افتخار را داشت که مدتی همرزم و همراه مجاهدان بحق امام خمینی (ره) باشد. آن زمان که همسرم به جبهه رفت، ما چندان امکانات رفاهی برای زندگی نداشتیم. ما را به خدا سپرد و رفت. شش ماهی مداوم در جبهه بود. بچه ها هم در همین حال و احوال رشد پیدا کردند. همسرم به من می گفت: بچه ها را زینب وار تربیت کن. آنطور که خانم از ما راضی ...
خواب شهادتش را دیده بود
مادران آرزوهای زیادی برایش داشتم. مدت هاست ساکن یزد هستیم و پسرم در رشته مهندسی الکترونیک قبول و مشغول به تحصیل شد. فرزاد بسیار صبور، بااخلاق و اهل کار بود. او یک روز به من گفت مامان تصمیم گرفتم به سربازی بروم و بعدها دوباره درسم را ادامه می دهم. وی خاطرنشان می سازد: تعجب کردم، گفتم حالا که در دانشگاه دولتی مشغول به تحصیل هستی، درست را تمام کن و بعد برو. اما اصرار به رفتن داشت فرزاد در کار ...
بدحجابی ها آتش به جانم می زند/ مسئولان در راستای خدمت به مردم تلاش کنند
افتخار کردم و دلم آرام شد که فرزندانم در مسیر انقلاب گام بر می دارند. وی افزود: مدتی از اعزام فرزند اولم نگذشته بود که دیگر فرزند پسرم راهی جبهه شد و نبود دو فرزند پسرم برای من و دیگر اعضای خانواده سخت بود اما در واقع به وجود فرزندانم که در برابر دشمن سینه سپر کرده بودند افتخار می کردم. این مادر شهید افزود: فرزند دومم مدتی بعد مفقود شده و تا مدتی خبری از وی نبود و مدتی بعد از ...
شعار دشمن شکن شهید غدیریان در حضور امام خمینی (ره)/ شیردلی مادر شهید غدیریان برای دل گرمی فرزندش
دانشگاه جندی شاپور بود که 16 دی سال 1359 در کربلای هویزه به شهادت رسید. یکی از دوستان این شهید روایت کرد: در اهواز رسم بود روز عاشورا، دسته های سینه زنی می رفتند سمت میدان شاه. محرم سال 53 محمدعلی و سید حسین [علم الهدی] و چند نفر از بچه های انجمن دانشوران اسلامی، دسته عزاداری راه انداختند. دسته ای متفاوت. همه بچه ها یک سری روبان سیاه بستند روی سینه شان که رویشان نوشته شده بود: اِنَّ الحَیاه عقیده ...
مادران شهیدان براتی، شیرزادی و بهاری آسمانی شدند
. وی از آزادگان دوران انقلاب اسلامی است و بعد از انقلاب هم مدتی را در وزرات امور خارجه مشغول خدمت بود و بعنوان سفیر ایران در عمان در سال های 67 تا 76 فعالیت داشت. حاج محمد عرب همچنین در سمت شهردار قم و عضو شورای شهر قم و مدتی را نیز بعنوان مشاور ارشد استانداران وقت قم به خدمت پرداخت و سرانجام روز گذشته در سن 79 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد. شهید حسن عرب سال 67 از طریق بسیج عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در هشتم اردیبهشت همان سال در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید. ...
دلباختگی به مکتب امام حسین(ع) از جبهه های دفاع مقدس تا جزیره کیش
زندگی را ادامه دهم نبود، و لذا ناچار همه را جمع کردم و درکیش ساکن شدم و الآن 19 سال است که در آنجا زندگی می کنم؛ و در همان جزیره و نیز در تردد با مشهد به فعالیت های هنری خود مشغول شده ام. از سابقه ی جبهه و رزمندگی خود بگویید، و این که آیا امروز هم با فضای دفاع مقدس ارتباطی دارید؟ کربلای جبهه ها یادش بخیر؛ بله. بنده حدود 52 ماه را در جنگ بودم، در آن جا همانطور که گفتم رسته ام ...
زوایای مختلف دفاع مقدس همچنان برای نسل جوان ناشناخته مانده است
. • رشد در فضای مذهبی و ادبی غلامرضا(حمید) هنرور ترشیزی متولد 1340 کاشمر است او در ابتدای گفت وگو می گوید: 40 روز پیش از آنکه چشم به جهان باز کنم، پدرم به رحمت خدا رفت و از همان سال، همه بار زحمات تربیتی و پرورشی من و برادر بزرگ تر و خواهرانم به دوش مادرمان افتاد که سال 94 او نیز به رحمت خدا رفت. در حقیقت شخصیت و باور من از همان دوران کودکی ام به واسطه سابقه فرهنگی مرحوم مادرم ...
پشت امام خمینی را خالی نگذارید / اگر خون نهضت به پایان نرسد خون مان گریبان گیر شما است
کسب علم و حفظ حجاب در برابر دشمن تا دندان مسلح بایستید. او بچه های کوچک تر را جمع می کرد و می گفت: در زمان جنگ، سلاح شما قلم تان است. یک بار در مورد کیفیت عذاب در آخرت پرسیدم. در جواب گفت: هر وقت در خواب، خواب وحشتناکی می بینی، می ترسی؛ به سر و صورت می زنی و سریع بیدار می شوی؛ اما اگر خواب خوبی ببینی، دلت می خواهد این خواب همچنان ادامه داشته باشد. قیامت همین طور است. باید مراقب اعمالت در این دنیا ...
بزرگراه شهید چمران
، مثل چمران، مثل همت،... گفت حیفه هی اسم این شهیدها رو بگیم و رسمشون رو ندونیم. از چمران گفت. از تحصیلات عالیش. و از زندگی مرفهی که تو راه هدفش داد. قشنگ می گفت. کوتاه و از ته دل. بعد پرسید کدوم شهید رو بیشتر دوست دارین؟ رفتم تو فکر. همون طور نگاه به جاده، دست کرد تو یه بسته و دو تا کتابچه کوچک بیرون کشید و دو تا تقویم. سهم من شد تقویم سردار و کتاب شهید علم الهدی. پرسیدم به همه هدیه میدی ...