رفیق دوست: از لیبی موشک رایگان می گرفتیم
سایر منابع:
سایر خبرها
از جنگ جنگ تا پیروزی تا جنگ جنگ تا رفع فتنه
شعار سال: الان 30 سال است که دیگر در سپاه نیستم؛ اما ارتباط دارم و چند روز پیش هم در سپاه بودم؛ ولی در سپاه مسئولیتی ندارم. با سپاهی هایی که چند ماه پیش بازنشسته شدند، ارتباط داشتم؛ ولی وقتی الان به صنایع دفاعی نگاه می کنید، تقریبا همه سپاهی هستند. صنایع موشکی، پهپاد، اپتیک، البته ارت
ائتلاف سعودی مغلوب اراده مردان پابرهنه یمن شد
مجلس در امور بین الملل اظهار داشت: من به ایشان گفتم که راه حل یمن جنگ نیست و شما خواهید دید که در جنگ یمن بازنده خواهید شد. وی با ناراحتی و عصبانیت گفت خواهید دید که ما حوثی ها را در شمال یمن در کمتر از سه هفته نابود خواهیم کرد و دو بار تکرار کرد نابود خواهیم کرد، نابود خواهیم کرد. من لبخندی زدم و به او گفتم آقای وزیر منتظر آینده می مانیم ولی شما اشتباه می کنید. امیرعبداللهیان ادامه داد: چند ...
محسن رضایی به شدت رنگش پریده و دماغش تیر کشیده بود
زده بودیم، سی چهل نفر نماینده و ده بیست نفر امام جمعه و چند نفر از وزرا در سنگر بزرگی جمع شده بودند. پدر یکی از شهدا رمز عملیات را خواند و من رفتم. معمولا وقتی عملیات شروع می شد در قرارگاه نمی ماندم، می رفتم جلوترها ببینم تا بدانم در دنیا چه خبر است. وقتی به قرارگاه برگشتم دیدم از جمعیتی که آمده بودند یک نفر هم نمانده است؛ نه امام جمعه ها، نه نماینده های مجلس، نه وزرا هیچ کس نبود. پشت آن ...
دوران دفاع مقدس، گنجِ تربیت دینی ست
جنگ شروع شد، سوم راهنمایی وارد عرصه بسیج شدم. قبل از جبهه به همراه چندنفر از بزرگان، با ماشین های باری در شهر دور می زدیم و برای بچه های خط مقدم پشتیبانی، مواد غذایی یا کمک های مردمی می فرستادیم. از سال 65 که تقریباً 16ساله بودم، وارد خط مقدم شدم. این جنگ به ما تحمیل شده بود و فقط از وطنمان دفاع کردیم . فرضعلی گرایلی ادامه داد: ثبت نام را از گرگان انجام دادم؛ چون پدرم کارمند دولت بود. اولین اعزام ...
طلسم عملیات کربلای5 توسط بچه های میرزاکوچک خان شکسته شد/ از اسناد دفاع مقدس، یک برگ سند رسمی هم در استان ...
که گفتند من اینجا نگهبانی می دهم شما به دعای توسل برو؛ بعد از وضو گرفتن دیدم که آن شخص داخل مجلس در گوشه ای نشسته به او گفتم آقا یا شما برو یا من بروم که گفت تو بمان من می روم! بعد از دعای توسل گفتم آقا شما کی هستید؟ اینجا چیکار می کنید؟ اینجا پر از دموکرات است، ما با عراق 10 دقیقه فاصله داریم، گفتند من امام زمان شما هستم، این جوان با ایشان درد و دل می کند و می پرسد آیا من شهید می شوم که امام نحوه ...
روایت محمد هاشمی از نظر آیت الله هاشمی در مورد تسخیر سفارت آمریکا، هواپیمای امام و اختلاف نظرات در دولت ...
خلبان گفت و هواپیما دوباره راه افتاد و کمی جلوتر ایستاد، بعد پله را چسباندند و در باز شد. اول احمدآقا پایین رفتند، بعد آقای پسندیده و مطهری و صباغیان بالا آمدند و امام نیز همراه دیگران به پایین آمدند. اولین مسئولیت شما بعد از 22 بهمن چه بود؟ آقای دکتر ایزدی که وزیر کشاورزی دولت موقت بود، از من دعوت کرد در سازمان تعاون روستایی با ایشان همکاری کنم و به من گفت مدیرعامل این سازمان ...
زندگی وزمانه صنعت وسیاست ایران به زبان محسن خلیلی
فرزند صنعت اما من فرزند پدر و مادر عاشق هستم. این عشق به من به ارث رسیده است و عاشق وطن و مردم آن هستم و در مدت 91 سال از آن موقع که به عقل رسیدم، هر چه داشتم برای میهن خود گذاشتم. من برای استحضار شما عزیزان عرض می کنم اگر مجدداً متولد شوم، باز همان کارهایی را انجام می دهم که کردم. از زندگی خود و از مبارزات خود و از خدمت به مردم و خدمت به میهن خود بسیار راضی هستم. پدر من فارغ التحصیل دارالفنون بود و شاگرد اول بود و خیلی با استعداد در حرفه فنی و مهندسی بود. مدت ها معلم فیزیک دارالفنون بود. با وزارت فرهنگ زمانه، وزارت معارف ...
ممد الان جنگ است همت را صدا کن/پشیمان نیستیم ولی پریشانیم
جایی که می خواستند به گفتمان انقلاب انحراف دهند و الان هم هر کار اشتباهی که می کنند توپ را به زمین حضرت آقا می اندازند. اما شما جوان ها بدانید در جنگی هستید که دشمن در آن مشخص و شفاف نیست اگرچه امیدواریم که دراین نزاع، امام زمان(عج) کمک کند و سربلند بیرون بیاییم. عزتمندی رزمندگان جنگ زرین قلم : در مورد جنگ ایران و عراق باید بگویم که این جنگ، مختص این دو کشور نبود بلکه ...
معجزه سه شهید در زنده کردن مادر/ ماجرای گردان پالیزوانی ها
که گزینش سپاه بود گفتم می خواهم به جبهه بروم گفت از بسیج نرو، بیا از طریق سپاه اقدام کن. کمی کار تخریب را بلد بودم. رفتم از دادگستری استعفا دادم و در سپاه اسم نوشتم. مصطفی یک سال و نیم می شد که در جبهه بود. هم سنش کم بود هم عاشق جبهه بود. از هر طرف منعش می کردیم از طرف دیگر می رفت و نمی ماند. مدتی در لانه جاسوسی کار تخریب می کردم از همانجا اعزام به جبهه انجام می شد. یادم می آید مصطفی آمده بود تا ...
زوج ایثارگر
ظرف دو هفته به دستش می رسد. بعد از اینکه او پیگیر می شود می گویند باید برای خدمت به جبهه اعزام بشوی. خودش در این زمینه توضیح می دهد: همسرم گفت چندین نامه برایت از سپاه آمده، پیگیری کن. هنگامی که از مشهد پیگیر نامه ها شدم، گفتند، چون خدمت نرفتی باید شش ماه خدمت کنی. به آن ها گفتم 7 ماه جبهه بودم. اما گفتند این جداست. این طور می شود که او 6 ماه را در سپاه خدمت می کند. بعد از آن به او می گویند که ...
گفت و گو با آیت الله شیخ علی بدری
خزعلی منبر نمی رود. شما به جایش منبر بروید. همان مجلس منبر رفتم و درباره دروغ های شاه به مردم که اتفاقا آقای خزعلی هم موضوع سخنرانی هایش همین بود، سخن را آغاز کردم. با این سخنان، حسینیه متشنج شد. یک دفعه گفتند که معاون سفیر شاه در کویت وارد شده. من همان جا گریزی به روضه زدم. بعد از جلسه معاون سفیر آمد رنگش زرد شده بود. آمد پیش آقای مهری و گفت که سفیر شما را خواسته. آقای مهری هم اول ...
دیدار امام جمعه ،فرماندار وشهردار شهرستان زرند با کارکنان ناحیه زرند
به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمان: حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی امام جمعه زرند، مهندس صادق زاده فرماندار، مهدلو شهردار زرند با حضور در سپاه زرند با فرماندهی وکارکنان این ناحیه دیدار نمودند وبا اهداء گل از ان ها تجلیل نمودند در این دیدار علی صادق زاده فرماندار زرند ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره امام خمینی (ره) و شهیدان والامقام هشت سال جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ...
غضنفری: پذیرش قطعنامه 598 برای امام مانند تحمیل صلح در صفین به امام علی (ع) بود/ علایی: حامیان صدام ...
داده ام و سپس من را محاکمه کنید. وی تصریح کرد: چند سال بعد از پایان جنگ رهبر معظم انقلاب به جمله امام خمینی در جلسه 23 تیر 67 خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره کردند و گفتند امام در آن جلسه به آقای هاشمی گفت من کنار میروم و شما کس دیگری را بیاورید و بعد هر کاری خواستید بکنید. به هر روی معنای این حرف این است که امام در جلسه 23 تیر 67 هم حاضر به پذیرش قطعنامه نبوده و نقد بنده نیز به آقای علایی ...
شهید اخلاقی و مرخصی استاندار سمنان/ ما رزمنده ها آمده ایم که بجنگیم، شما خبرنگارها آمده اید چه کنید؟
پسرعمویش و پدرخانمش هم بودند. این آخرین سفری بود که به منطقه داشتم. بچه های مسجد سی سر در راه جنگ میرحاج: تابستان سال 63 بود؛ سوم دبیرستان را تمام کرده بودم. با چند نفر از بچه های مسجد امام جعفر صادق(ع) سی سر، به منطقه رفتیم. در آموزش به سه دسته تقسیم شدیم. دسته ای امدادگر شده بودند، دسته ای به پدافند هوایی رفته بودند و دسته ای هم به مخابرات. من هم به مخابرات رفتم و آموزش های ...
تجلیل از والدین شهید کاظمی پور در سه شنبه های تکریم شهرستان بردسیر
حسین شما کجا بودی؟ گفت من خط مقدم بودم دیشب خواب دیدم که پدر ناراحت است و مادر برایم گریه می کند که امروز صبح آمدم اینجا و دیدم اذان است، گفتم نمازم را بخوانم و بعد حرکت کنم به طرف خانه که الان شما را دیدم. بردار شهید افزود: نیم ساعت او را می بوسیدم و بعد با خوشحالی به بردسیر برگشتیم. احمد رمضان زاده، همکلاسی شهید و رئیس ستاد اقامه نماز جمعه بردسیر هم اظهار داشت: ایشان در منطقه ...
علت مخالفت امام خمینی با اشعار نوحه های آهنگران چه بود؟
...، در اهواز آقای غلامعلی رجائی را دیدم، ایشان به من گفت: آقای انصاری با ما تماس داشتند و سراغ شما را می گرفتند. ولی من به ایشان گفتم به شیراز رفته اند. آقای انصاری گفتند: به ایشان بگویید امام به حاج سید احمد آقا فرمودند که: به ایشان بگویید اشعار حماسی بخواند . وقتی من این خبر را شنیدم ذهنم روی همان شعر متمرکز شد، چرا که صحنه های دلخراش جنگ را بیان می کرد. با وجود ریتم بسیار خوبی که ...
جلسه فرماندهان سپاه؛ اختلاف در میانه جنگ
من است؟ فرماندهان جنگ را امام عزیز تعیین می کنند و ما باید تابع امام باشیم. شما مطمئن باشید. من دیروز بعد از مراسم، پیش آقای هاشمی رفتم و مسائل را خدمت ایشان گفتم و ایشان گفت در اولین جلسه، حضرت امام ملاقات با سپاه را قرار خواهد داد و کاری نکنید که ما نتوانیم از برادرانمان بیشتر از آنچه که باید استفاده می کنیم، استفاده نکنیم. سعی کنید سلامت حفظ بشود. جوهرتان را حفظ کنید. این خیلی خوب ...
تب و تابی که تمامی ندارد
نیروهای داوطلبی بود که در نهاوند به عضویت سپاه درآمد و چندین بار تا قبل از مجروح شدنش به جبهه اعزام شد. فارس: فکر می کنم یکی از پسران شما فعالیت ورزشی داشت؟ درست است؟ بله، علی محمد کشتی گیر بود، مدتی هم در نهاوند مربی گری می کرد، در مسابقات داخلی هم موفق به دریافت جام و مدال های ورزشی شده بود. در این رابطه خاطره ای دارم، سال 61 با توجه به برگزاری مسابقات کشوری و ...
حسن روحانی درباره مذاکراتش با رهبری درمورد نامزدی در انتخابات 76 مشورت کرد
مدیریت سازمان هم مشاور [وزیر] باشد؛ پذیرفتم و قول حمایت دادم. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. شب آقای آقازاده، [وزیر نفت] از ژنو خبر داد که کویتی ها بدخلقی می کنند. برای تکمیل کار تصمیمات خوبی گرفته شده و لازم است که من با امیر کویت صحبت کنم؛ فوراً به وزارت امورخارجه گفتم ترتیب مذاکره تلفنی داده شود که ساعت هشت شب به نتیجه رسید. صحبت گرمی داشتیم و پذیرفت که باعث به هم خوردن توافق اوپک نشوند ...
ماجرای یک نامه درباره رابطه سپاه با ارتش از زبان سرهنگ کتیبه /با شواهد و قرائن نشان دادیم که عراق یک ...
انجام شده، آن ها تک های فریبنده است. یعنی از مرز غرب ما خطری احساس نمی کنیم، خطر از این جا است. بنابراین ما حرف های خودمان را به 230 الی 240 نفر از نمایندگان مجلس گفتیم و تقریبا همانطوری که ما گفتیم، انجام شد. بعد از جنگ معمولا اگر پیروز شدیم، می گویند عملیات خوب انجام شد ولی اگر پیروز نشدیم، موفق نشدیم، می گویند اطلاع نداشتیم. بعد همه گفتند که اطلاعات نداشتیم. گفتم 250 تا نماینده مجلس ...
شهید خرازی در آغوشم گرفت و گفت باید ماسک بزنی
بهبودی ام هر ساله یکی دو ماه به جبهه می رفتم. در مجموع 40 ماه در جبهه بودم و 20 سال بعد از جنگ بود که به اصرار دوستان برای تشکیل پرونده جانبازی اقدام کردم که 10 درصد جانبازی برایم ثبت شد. چه خاطره ای در ذهن تان ماندگار شده است؟ همه آن روز ها واقعاً خاطره است. من و شهیدعبدالحمیدحیدری و شهید احمد فصیحی که بچه محل بودیم در ماووت عراق در بخش ادوات خمپاره 120 انجام وظیفه می کردیم ...
مهر UNKNOWN روی پرونده سقوط پرواز فرماندهان ارشد نظامی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از ایسنا، هنوز یک هفته از اولین سالگرد تهاجم سراسری رژیم بعث عراق به خاک کشورمان نگذشته بود که هواپیمای سی 130 نیروی هوایی ارتش که از اهواز به مقصد تهران به پرواز درآمد به دلایل نامعلوم دچار نقص فنی شد و با وجود تبحر خلبان در کنترل این غول نظامی حوالی منطقه کهریزک تهران به زمین خورد و پنج نفر از ...
قذافی گفت به شرطی موشک می دهم که عربستان را هم بزنید / ماجرای موشکی شدن ایران در زمان جنگ
وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: یکی از نشانه هایی که خدا با ما بود این است که 90 درصد از تمام موشک ها به اهداف می خورد. به عنوان مثال موشکی که من دکمه شلیکش را فشردم دعا و توسل کردم که به باشگاه افسران عراق اصابت کند که اینگونه شد. آقای هاشمی ما را در مجلس جمع کرد و گفت: آقای رفیق دوست شما با شلیک این موشک ها به ما عزت دادید. من هم گفتم: ما کاری نکردیم و یک آیه ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ ...
جریان امضای یک خانواده شهید بر کفن سردار سلیمانی
... نه... طول عمر نمی خواهم حاج قاسم آن شب بعد از آنکه با بچه ها گفتند و خندیدند، رو به من گفتند: حاج خانم! جایی هست که من بتوانم با شما 4 نفر صحبت کنم؟ به اتاقی رفتیم و سردار شروع به صحبت کردند و گفتند: راهی که من در آن قدم گذاشته ام، آخرش مشخص است. یک ماه بعد، دو ماه و یک سال بعد، معلوم است که شهادت در پیش است... بچه ها تا این را شنیدند، شروع به گریه کردند. سردار اشک های حسین ...
ماجرای پوتین های گمشده در خط مقدم چه بود؟
روزی آنجا بودیم، بعد از نماز وقتی آمدم بیرون دیدم پوتین در جایی که گذاشته بودم نیست، صبر کردم تا آخرین نفر از مسجد برود و اگر کسی پوتین را اشتباه برده برگرداند، گذشت تا همه رفتند، از بیرون داخل مسجد را نگاه کردم کسی نبود و مطمئن شدم کسی نیست. این جانباز یزدی خاطرنشان کرد: با خودم گفتم حتما کسی اشتباه پوتین را پا کرده، همین پوتینی که هست را پا می کنم، پوتین را پا کردم، تا آمدم که حرکت ...
چاپ اعلامیه امام به زبان های خارجی
همه دریغ نمی کند و تو روزهایی را در زندگی زن جست و جو می کنی که بعد از گذشت این همه سال، برای او همین دیروز است. او حرف می زند و تو غمی که در نگاهش می نشیند را می بینی؛ غم نبودن مردش که اول مرد زندگی بود و بعد مرد جنگ. مردی که رفتن و آمدن هایش با رفتنی همیشگی تمام شد. زن مانده و تنهایی و بچه ها بی آنکه بدانند یا بفهمند پدرشان چرا رفتن را بر ماندن با آنها ترجیح داد، بزرگ شدند. حالا که ...
7مهرماه روز عروج خونین سردار شهید جهان آرا است /مردی که سردار مقاومت خرمشهر لقب گرفت
و روز جهان آرا خرمشهر بود. از روزی که عراق به خرمشهر هجوم آورد، محمد همّ خود را وقف جنگ کرد. (به نقل از همسر شهید) امیدی به زنده ماندن نداشتیم. مرگ را می دیدیم. بچه ها توسط بی سیم شهادت نامه خود را می گفتند و یک نفر پش بی سیم یادداشت می کرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچه ها می خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آن ها را بزنیم، بعد بمیریم. تانک ها همه طرف را می زدند و ...