سایر منابع:
سایر خبرها
برگزاری مسابقه زنان عاشورایی در فضای مجازی
رویحه یعنی یحیی بن هانی بن عروه در روز عاشورا در گروه یاران امام حسین (ع) به شهادت رسید تا مادرش رویحه به افتخار مادری شهید نائل شود. بانو حسنیه، دیگر بانوی عاشورایی است که خدمتکار خانه امام زین العابدین (ع) بود و همراه پسرش مُنجِح در جمع عاشوراییان قرار گرفت و پسرش نیز به افتخار شهادت در رکاب اباعبدالله الحسین (ع) مُفتخر شد. از دیگر بانوان همراه حضرت زینب (س) در کربلا می ...
واقف حرم رضوی: دلمان برای زیارت امام رضا(ع) پر می کشد/ وقف رضوی بهترین باقیات الصاحات است
امام بزرگوار است. مرحوم پسرم هم علاقه خاصی به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به ویژه امام هشتم(ع) داشت و خودش را هر طور که بود در شبهای شهادت و ولادت ائمه اطهار علیهم السلام به مشهد و حرم مطهر رضوی میرساند. درخواست از امام رضا(ع) وقف، کار خداپسندانه ای است که ائمه اطهار(ع) بر روی آن تأکید بسیار داشتند. دستگیری از حال مردم و فراهم کردن امکانات رفاهی در جامعه خیلی خوب و ...
پسر شهید همت از حاج قاسم می گوید
امام حسینیم ، ما ملت شهادتیم . خیلی خیلی جمله عجیبی است. آدمی که این همه سال روی خودش کار می کند درگیر جنگ باشد ولی قلبش از یک بچه، پاک تر و مهربان تر. ایشان به نکات ظریفی توجه می کردند که شاید آدم باور نکند. یک بار به دوستان عرض کردم که ایشان با من تماس گرفتند که عمو دلم برای بچه های شهدا تنگ شده. بچه های شهدا را جمع کن کنار هم بشینیم. گفتم عمو جان خط فکری؟ گفتند:عمو خجالت ...
شهید محمدرضا میرزایی را بهتر بشناسیم
الاخره) هرکسی عاقبت مرگ را بچشد (کل نفس ذائقه الموت)پس کجاست مرگی بهتر از کشته شدن در راه خدا. ای پدر، ای مادر، ای خواهر و ای همسر و ای فرزندان دلبندم مرا از صمیم قلب حلال کنید؛ زیرا حقوق شما را طبق موازین اسلام عزیز رعایت نکردم و در ضمن پدر و مادر عزیزم، حامد، لیلا و فاطمه را با تربیت اسلامی از همین سنین کودکی پرورش نمایید. به امید به هدر نرفتن خون شهدا و پیروزی حق بر باطل. خدا حافظتان تا روز دیدار. از همه کسانی که حقی بر گردن حقیر دارند و حقیر نمی دانستم ذکر کنم طلب مغفرت می نمایم.(04/02/1365) انتهای پیام/ ...
نوه ام راه و رسم شهادت را از دایی هایش آموخت
مدافع حرم بود که در سال 94 در حلب سوریه به شهادت رسید. محمدرضا علاقه زیادی به شهید اصغر وصالی فرمانده دستمال سرخ ها داشت و همیشه می گفت غیرتی که اصغر وصالی در پاوه، کردستان و سنندج به خرج داده قابل تحسین است. او در جبهه مقاومت اسلامی نام جهادی حسین را برای خودش برگزید و با خط نستعلیق بسیار زیبایی اسم جهادی حسین وصالی را روی اسلحه اش حک کرد. آنچه در پی می آید ماحصل همکلامی ما با طیبه شاکری مادر شهیدان ...
حاج قاسم به کدام زن لقب چریک پیر داد/ روایتی از حاجیه زهرا شیرزن زرندی
تحصیل شد و به دلیل اینکه سن شان کم بود و نمی توانستند در جبهه حضور بیابند، شناسنامه هایشان را دست کاری و سن شان را افزایش دادند تا به جبهه بروند. مادر شهیدان مهدوی عنوان کرد: هر دو پسرم در عملیات شلمچه و در کنار هم شهید شدند و در زمان شهادت جابر 17 سال و مهدی 16 سال سن داشتند و هفت سال مفقود بودند که بعد از هفت سال برایم یک مشت استخوان آوردند. زادخوش تاکید کرد: من ناراحت نیستم ...
مساجد را که سنگر هایی برای مقابله با هوای نفس است خالی نگذارید
به گزارش خبرنگار بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از یزد، شهید کاظم حسینی در بیست و دومین روز تیر ماه سال 1349 در روستای فهرج به دنیا آمد. سرانجام در مرحله دوم عملیات بیت المقدس 4 به عنوان تک تیرانداز شرکت کرد و 10 فروردین ماه 1367 در سن 16 سالگی به درجه رفیع شهادت رسید. در ادامه وصیت نامه این شهید بزرگوار را از نظر می گذرانیم: بسم الله الرحمن الرحیم الهم ...
خواننده اُپرایی که فرمانده میدان های نبرد شد / اگر شهید شوی خانه را به آتش می کشم
: هنگامی که به ما خبر مجروحیت حمید را دادند سراسیمه به سمت بیمارستان رفتیم و او را در شرایط نامطلوبی دیدیم. حمید تا من را دید گفت: مادر من آرزو و حسرت شهادت دارم، خواهش می کنم برای سلامتی من نذر و نیاز نکن و از رفتن به منطقه راضی باش. حدود دو ماه در بیمارستان بود و چند عمل جراحی روی او انجام شد اما تا بهبود نسبی پیدا کرد دوباره راهی منطقه شد. در جبهه سیب زمینی پوست می کنم به گفته ...
حق و باطل هیچگاه با یکدیگر جمع نمی شوند
به گزارش خبرنگار بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید کیامرث احسانی افراکتی فرزند بابا پنجم آذر 1335 در قائمشهر به دنیا آمد و در تاریخ هفتم بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه به شهادت رسید. در فرازی از وصیت نامه شهید آمده است: با تبریک و تهنیت به تو ای مادر! ای چادر به سر فریادگر! که سالیان دراز سوختی و ...
هرگاه خبر شهادت مرا به شما دادند به مقدرات الهی لبخند بزنید و خشنود باشید
.... به شما پدر و مادر گرامیم می گویم که هرگاه خبر شهادت مرا به شما دادند ناراحت نشوید بلکه به مقدرات الهی لبخند بزنید و خشنود باشید و از شما می خواهم عاجزانه درخواست می کنم که مرا حلال کنید و از برادران و خواهران و همسایگان و قوم و خویشان و دوستانم حلال بود بطلبید و خواهشمندم که یک سال نماز و دو ماه روزه قضا برایم بجا آورید و از شما میخواهم که هرگز خدا را فراموش نکنید و گوش به فرمان امام امت باشید که اطاعت از امام اطاعت خداوند است دیگر عرضی ندارم. انتهای پیام/ ...
خدمت در خون آتش نشانان است/ ترس را باید ترساند
.... گفت: "مامان! حامد دیگه هیچ وقت برنمی گرده! " داد زدم "چی داری میگی ؟!" پاهای حسام سست شد. روی دو زانو افتاد روی زمین و سرش خورد به سرامیک...! همان جا باورم شد که قد و قامت حامد دیگر قاب در را پر نمی کند! اما تا روز هشتم که پیکرش را از دل آوار و آتش و خاک بیرون نیاورده بودند در شوک بودم! بغض راه صحبت را بر مادر بست. حسام سکوت را شکست: هر شیفتی که در ایستگاه هستیم، هر زنگی که به صدا ...
دلنوشته یک دانش آموز درباره حاج قاسم : ما سربازهای کوچک شما هستیم
... حاج قاسم به گوشیم! من، برادرم و همه بچه های ایران! حاج قاسم! سلام ما را به امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، برسان! به پدربزرگ شهیدم، شهید علی کرمانی هم بگو خیلی دلم می خواهد او را ببینم کاش به خوابم بیاید! به او بگو اسم شما را زنده نگه خواهم داشت. راستی حاج قاسم رمز عملیاتمان چه باشد؟ شنیدم یا زهرا(س)، یا حسین شهید (ع)! هدف از جمع آوری این مجموعه بست و پیوند الگوها و اسوه های انقلابی با نسل نوجوان و جوان کشور است. ...
روحانیون رزمنده دیار مینودری(4): روحانی غواص از روزهای خوش رفاقت با شهدا می گوید
جبهه را به خاطر دارید؟ قبل از رفتن به عملیات، مراسم وداع بین رزمندگان برقرار بود و از همدیگر طلب حلالیت می کردند و یا روضه می خواندند و گریه می کردند که تا چند ساعت دیگر برخی به دیدار معبود خواهند رفت، واقعاً سخت و از طرفی قشنگ و در عین حال فراموش نشدنی بود، عده ای می ماندند با حسرت وعده ای به شهادت می رسیدند. تعریف شما از هشت سال دفاع مقدس؟ دفاع مقدس بهترین و یا ...
هیچگونه ترس و واهمه ای از ابرقدرت ها نداشته باشید
به گزارش خبرنگار بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از زاهدان، شهید رضا امینی در روستای سدکی از توابع شهرستان زابل متولد شد و در سال 1367در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. فرازی از وصیتنامه شهید با درود و سلام بر امام زمان (عج) و نایب برحقش خمینی کبیر و سلام بر رزمندگان اسلام و با سلام و درود بر پدر و مادر قهرمانم که من را چنین در راه اسلام تربیت کردند تا بتوانم ...
حسین زمان ما را تنها نگذارید
به گزارش خبرنگار بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از رشت، الیاس محمدیان گورجی فرزند جعفرعلی در دوم اردیبهشت 1343 در روستای گورج از توابع شهرستان رودسر به دنیا آمد و در تاریخ 10 مهر 1363 در منطقه ژریژه مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به سر، به شهادت رسید. وصیت نامه شهید: بسم الله الرحمن الرحیم وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ ...
هرکسی در این ایام کرونا یک ابتکاری برای حسین (ع) به خرج داد ...
تمام می شود! رفت جبهه و به شهادت رسید. این جوری بود این شهید. امروز روز روضه است و بنده می خواهم قسمتی از وصیتنامه های دو تا از شهدای روضه خوان را برای شما بخوانم. می فرماید: اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همۀ آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد. بعد تقاضایش را ببینید: مرا در هیئت فراموش نکنید. در مجلس ختم و غیره فقط و فقط روضۀ حضرت اباعبدالله(ع ...
نگاهی به زندگی شهید علی اکبر میرزایی + تصاویر
روستاهای اطراف، از جمله فعالیت های او در جبهه فرهنگی به شمار می رود. مادر از آخرین دیدار با فرزندش سخن می راند: شب هفتم محرم گفت: فردا می خواهم به زاهدان بروم. همسرش زینب را هم می خواست با خودش ببرد. وقتی ماشین آمد، آن ها را از زیر قرآن رد کردم و پشت سرشان آب ریختم. گفتم: خدا پشت و پناه تان! هر دوی شان از من تشکر کردند. علی اکبر عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخش که دیر می آیم! در آن جا کار دارم ...
تب و تابی که تمامی ندارد
. سال 69 بود سه روز قبل از شهادتش به من گفت مادر! به حضرت محمد(ص) التماس کنید که واسطه شود تا خدا مرا راحت کند من هم گفتم چشم، آمدم این اتاق بچه ها پرسیدند مامان! داداش چی میگه؟ گفتم چیزی نیست، حالش خوب نیست همینطور داره یه چیزی میگه ، این مساله گذشت، فردای آن روز پرسید مامان! رفتی خدمت حضرت محمد(ص)؟ من هم گفتم علی جان! کم اذیت کن آخه من کجا حضرت محمد(ص) کجا؟ چی از من میخای؟ با دست به ...
ملت و جامعه اسلامی همواره در راه انقلاب اسلامی حضور دارند
مادر شهید نامدار هاشم پور در گفت و گو با خبرنگار بسیج ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس با اشاره به نحوه اعزام این شهید بزرگوار، اظهار داشت: روزی که گفت می خوام برم؛ گفتم نرو، هر کاری که می خوای انجام بدی،همین جا انجام بده، من طاقت دوری تو را ندارم، اما هر کاری کردم حریفش نشدم گفت من فردا صبح می خوام برم. وی با بیان اینکه قبل از رفتن به جبهه بهم گفت"ننه تو باید مثل حضرت زینب(س) باشی، راه بی ...
رستگاری جواد
انسانی فرشته خو معرفی می کردم که جایش روی زمین نبود. جواد رستگار شد آذرنیوا شهادت برادرش را رستگاری اش می داند و معتقد است که این رستگاری را شهید از دعای خیر مادر دارد: من شهادت جواد را همیشه از 2 زاویه نگاه می کنم. اول اینکه مادرم فردی بسیار متدین و مؤمن و باخدا بود. هرگز روضه های محرم و صفرش قطع نمی شد. هرگز دستگیری اش از نیازمندان و افراد گرفتار کم نمی شد. آن زمان که احکام گفتن و ...
دلم می خواهد همچون حضرت زهرا (س) بی نام و نشان باشم
گفتم که این چه حرفی است می زنی؟ گیرم که فردا اعزام شدی، می روی؛ اما دل تو دل پدر و مادر نیست! اصلاً تو از کجا می دانی که می روی، شهید می شوی و در آخر هم مفقودالاثر خواهی شد؟ ؛ رضا سر خود را پایین انداخت و گفت: من شب عملیات می خواهم پلاک خود را بکنم و بیاندازم دور؛ چون دلم می خواهد همچون حضرت زهرا (س)، نه نام و نشان و نه قبری داشته باشم . رضا رفت؛ البته (به واسطه دست کاری شناسنامه اش ...
معجزه سه شهید در زنده کردن مادر/ ماجرای گردان پالیزوانی ها
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، نفر به نفر از پسرها قد کشیدند و بزرگ شدند، از شیره جان مادر نوشیدند و رزق حلال پدر را خوردند تا درخت خانواده پالیزوانی با 10 پسر به بار بنشیند، درخت گل کرد و از بین 10 فرزند سه نفر از آنها به شهادت رسیدند، یکی در وقایع انقلاب و دو نفر دیگر در دفاع مقدس. همه برادرها دست پرورده پدری هستند که یک نماز را بدون جماعت نخواند و در تمام سال های ...
اربعین دفاع|عزاداری رزمندگان در دفاع مقدس چگونه برگزار می شد؟
خاتم الانبیا یک قرارگاه داشت که در موقعیت اربعین بود. البته فقط آن هایی که در خط مقدم درگیر نبودند می توانستند به عقبه ها بروند و در این مراسم ها حضور پیدا کنند. آن زمان قالب هیئتی مشخص و سازمان دهی شده ای وجود نداشت. رزمنده ها در روزهای محرم به خصوص روز تاسوعا و روز عاشورا دور هم جمع می شدند، مداحی می کردند و سینه می زدند، آن قدر هم مخلص بودند که اکثراً در شب عاشورا اذن شهادت را از ...
وقتی آب روضه خوان شود
اسلام تا روزهای زندگی ائمه معصومین(ع) و شهادت امام حسن(ع) و از حرکت امام حسین(ع) تا روز عاشورا، وقتی که رود می شود یا دریا، اشک می شود یا عرق جبین یا گاهی که آب می شود و از معشوق دریغش می کنند. این ها همه دردهای آب است که زبان به آن ها باز کرده و اسمش شده است مقتل آب . یک دراماپادکست 40 قسمتی به نویسندگی سید صدرا میرئی و تهیه کنندگی حامد حجتی و سید روح الله نورموسوی و صداپیشگی 45 بازیگر قمی، روایتگر ...
دروغ بچگانه جنایت آفرید
مشاجره کردیم و به خانه رفتم و ماجرا را به بچه هایم گفتم. او ادامه داد: آن شب پسر 30ساله ام آمده بود که به ما سر بزند. او متاهل است و 2 فرزند هم دارد که گاهی بچه هایش را نزد من می آورد. پسرم وقتی ماجرا را شنید به مقابل خانه همسایه رفت. کمی بعد متوجه شدیم آنها درگیر شده اند و یکی از پسرهای همسایه ناگهان با کلنگ ضربه ای به پسرم زد و گریخت. او غرق در خون روی زمین افتاد و وی را به بیمارستان بردیم که ...
دیدار با خانواده شهید محمد حسین بلوکی توسط حوزه خدیجه الکبری (س) میبد
مدرسه میروم، اما حالا دوست دارم سرباز امام در جبهه باشد حسین همانجا با گفتن این حرف، بااجازه مادر راهی جبهه شد. با شروع جنگ، فکر رفتن به جنگ، به سراغش آمد. ومحمد حسین 14 ساله، با تغییر شناسنامه 17 سال و 9 ماهه شد، تا سرباز جبهه امام باشد. روزی تعدادی از نیروها، روانه جبهه می شدند، لباس رزمش را به یکی از دوستانش داد و خودش در خانه مخفی شدو بعد از اطلاع از اوضاع، بدون اطلاع خانواده، برای ...
عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
رو اسفندیار نام خود را به سعید و شاهین نام خود را به حمید تغییر دادند. زنده نگه داشتن نام و یاد شهید پس از 36 سال در جلسه قرآن حمیدرضا مزینانی از دوستان و همرزمان شهید شاهین باقری است که هم در جلسات قرآن در تهران و هم در جبهه در کنار این شهید عزیز حضور داشته و درباره شهید شاهین باقری می گوید: من در جلسات قرآن با شاهین آشنا شدم و این آشنایی ما تا شهادت شاهین ادامه داشت. شاهین ...
لبخند مادرانه به فرزندخواندگی معلولان
، ضجه زد و آنقدر به این امامزاده و آن امامزاده دخیل بست تا در نهایت فاطمه دخترش شد، دخترش که نه همه وجودش شد... هیچ وقت چهره فرخنده از یادم نمی رود، دو سال پیش، رو کرد به همه ما، با همان تبسم همیشگی، قول داد که فاطمه را یک روز، سالم سالم بیاورد، همین جا... گفت یادمان باشد که ما باید به این بچه ها یک زندگی واقعی بدهیم، همین که حالشان خوب باشد، دکتر و دارو و دوا بهانه می شود. از حرف های ...
ترفند جنگی که از مادرم آموخته بودم مرا از اسارت نجات داد
دفاع مقدس در پشت جبهه در خوزستان، خرمشهر و بوشهر و آبادان تا مرز ایران و عراق حضور داشته است افزود: در این سال ها بسیاری از ایام حتی شبانه روز به امداد و خدمت رسانی می پرداختیم. مادرم شیرزن نمونه عصر خود بود بانوی رزمنده اردبیلی به رشادت های مادر خود در جنگ با حمله روس ها به کشور اشاره کرد و گفت: بنده در دامن مادری پرورش یافته بودم که در سال های حمله نیروهای نظامی روس به ...