روایتی از غافلگیری تلخ دختر12 ساله شهید مدافع سلامت
سایر منابع:
سایر خبرها
درخواست خواهر برای قصاص پسری که مادرش را کشت
طلاق دادم، دوباره به خانه مادرم برگشتم. از وقتی موضوع اعتیاد من مشخص شده بود، مادرم و خواهرم مدام با من دعوا می کردند. تا اینکه مدتی قبل از حادثه متوجه شدم مادرم خانه اش را به نام خواهرم کرده تا بعد از مرگش چیزی به من ارث نرسد. آن قدر از این موضوع ناراحت شدم که همه زندگی ام به هم ریخت. من از اینکه بعد از مرگ مادرم چیزی به دست نمی آورم ناراحت نبودم، از اینکه مادرم من را لایق ارثیه نمی دانست ناراحت ...
درخواست دختر مقتول از قاضی
خواهرم کرده تا بعد از مرگش به من ارثی نرسد. آنقدر از این موضوع ناراحت شدم که همه زندگی ام بهم ریخت. به خاطر پول و ارثیه ناراحت نبودم از اینکه مادرم من را لایق ارثیه نمی دانست، ناراحت شدم. روز حادثه وقتی در خانه تنها بودیم، سر این موضوع با مادرم درگیر شدم و به او گفتم حق نداشت بدون اجازه من چنین کاری را انجام دهد مادرم گفت، چون معتادی، دوست ندارم پولی به دستت برسد. این جواب او موجب ...
وقتی همسر شهید شدم خودم را برای شهادت بابا هم آماده کردم
مقدس را هم داشت؟ بله، ماه شهریور برای پدر ماه خاصی بود. ایشان در شهریور به دنیا آمد، در 21 شهریور سال 1367 به جبهه اعزام شد البته آن زمان آتش بس اعلام شده بود و در شهریور 99 هم به شهادت رسید. ایشان در سن 17 سالگی در مناطق عملیاتی حضور پیدا کرد و بعد از چند ماه به خانه بازگشت. روز ها و لحظاتی که پدر همیشه با اشتیاق از آن ایام یاد می کرد. همواره حسرت جاماندنش را از قافله شهدا می خورد. اما ...
قتل به خاطر عکس های مادر
ماه بعد مأموران متوجه شدند ماشین مقتول در یک دفترخانه سند زده شده است. با ردیابی های انجام شده مشخص شد خودروی مقتول به صورت قول نامه ای به یک زن به نام یلدا فروخته شده است. یلدا احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: فریدون ماشین را چند ماه قبل به من فروخت و بعد من برای سندزدن اقدام کردم. من در جریان قتل او نیستم. وقتی تحقیقات گسترده تر شد این بار یلدا اعتراف کرد فریدون در خانه او و ...
در سوگِ یاران | روایت روضه 2 شهید در محله 17 شهریور مشهد
، نیک نام محله مادر بعد از شهادت 2 پسر بی تابی نمی کند و با تأسی به بانوی صبر می گوید که هنوز مانده تا ما به مصائب حضرت زینب برسیم، ولی در دلش غوغایی است. او هر روز و هر لحظه خاطرات قد کشیدن جوان هایش را مرور می کند تا جایی که خانواده نگران حالش می شوند. حال پدر هم تعریفی ندارد. سیاوش هایش از دل آتش بیرون نیامده اند و پشت او را خم کرده اند. گوشه گوشه خانه، حتی درختان باغچه و همه اسباب زندگی شان ...
رابطه مثال زدنی پدر و دخترِ بازیگر
مظفری می گویم، ارتباط خوبی که با دخترتان دارید احتمالا ریشه در خانواده ای دارد که خودتان در آن بزرگ شده اید... می گوید: دقیقا! من در یک خانواده پرجمعیت متولد و بزرگ شدم. ارتباط بین پدر و مادرم بسیار عالی بود. در تمام عمرم ندیدم حتی برای یک بار هم که شده آنها به هم بی حرمتی کنند یا اختلاف داشته باشند. در خانه ما همیشه صلح برقرار بود. من خواهر دوقلو دارم، رابطه ام با خواهرم بی نظیر بود و همه ...
بعد از حاج قاسم حس بی پدر شدن وجودم را فرا گرفت
به گزارش بسیج پرس به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ از ساری، مهدیه رجایی فر دختر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر امشب در مراسم وداع با پیکر پنج شهید خان طومان، دل نوشته ای را برای پدر اینچنین خواند. بابای مهربانم بعد از چهار سال و پنج ماه و چهار روز حالا برگشتی، هر چند امشب با آن شبی که رفتی فرق داشت شبیه فرشته ها شدی ... شنیدم قبل از آمدنت سلام عمه جان را به امام رضا (ع) رساندی ...
کتاب خاطرات همرزم شهید بلباسی روی پله دوم نشست
مدافع حرم و نویسنده توانا چندین جلد کتاب از شهدای مدافع حرم خان طومان همچون شهید رادمهر(کتاب شهید عزیز)، شهید سیدرضا طاهر(کتاب طاهرخان طومان)، شهید محمد تقی سالخورده(کتاب هفت روز دیگر)، شهید حاج محمود شالیکار (کتاب خداحافظ دنیا) و چندین جلد کتاب دیگر در این زمینه منتشر شده است. برشی از کتاب: دیروز مادرم گفت: شما ناهار بیایید خونه ما. خواهرم شب میاد! گفتم: نه! جواد شاید زنگ ...
پیکر شهید علی ایزدیان پس از 38 سال به خانه بازخواهد گشت + تصاویر و وصیتنامه
گردد و نامی از این ابر جنایتکاران بر روی زمین نباشد سلام خدمت پدر و مادر عزیزم، زبان من از گفتن آن همه مهر و محبت شما که شب ها و روزها در کنار من بودید و برایم زحمت کشیدید قفل گردیده است. پدر بدان که من هدیه ای از طرف خداوند به شما بودم پس بهتر که آن هدیه را در راه خدا بدهید هدیه خونباری که از حسین (ع) تا این زمان به ما ارث رسیده است و تو ای بهترین مادر امیدوارم که مرا ببخشید که فرزند ...
پیکر قهرمان در معراج بود و ما برایش خواستگاری رفته بودیم!
حاج محمد است. از چندین ماه حضور در جبهه چه خاطره ای در ذهن تان ماندگار شده است؟ بنده وقتی مسئول بسیج سپاه سقز شدم، دائم در منطقه بودم. سال 66 که ازدواج کردم، همسرم را دو هفته بعد از ازدواج (البته فقط یک عقد ساده گرفتیم و بعد به مشهد رفتیم) با خودم به سقز بردم. چون نوعروس بود و من هم اغلب در مأموریت بودم و اگر هم نبودم شب ها دیروقت به خانه برمی گشتم، پدر و مادرم را مدتی به ...
قتل هولناک به خاطر عکس های مادر
. فرشاد در برابر قضات گفت: من آن زمان وقتی عکس های مادرم را در خودروی فریدون پیدا کردم کنترل اعصابم را از دست دادم و سراغ او رفتم تا حقیقت را بشنوم، اما او دعوا را شروع کرد.متهم گفت: هشت سال است در زندان هستم و روزهای بسیار سختی را گذراندم و تا پای چوبه دار رفتم. حالا هم همه دارایی ام را از دست داده ام. درخواست دارم کمکم کنید و با توجه به سختی ای که کشیدم و بخشش اولیای دم من را ببخشید. بنا بر این گزارش، هیئت قضات بعد از شنیدن حرف های متهم برای صدور رأی وارد شور شدند. ...
پدرم به من می گفت: تو می توانی به همه دستور بدهی !
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ با نوشتن مقدمه بالا دومرتبه باز می گردیم به ماجرای آلیوشا، مردی که اعترافی مبنی بر گناه کاری خود ابراز نداشت و در برابر همه شکنجه و آزارها همچنان محکم و استوار مقاومت کرد. آلیوشا از قدرت روحی تحسین آمیزی برخوردار بود و حتی در نامه ای که به استالین نوشت درخواست عفو و بخشش نکرد و اظهار عجزی از او دیده نشد. در ماه فوریه 1942 او را در سن 60 سالگی تیرباران کردند. سال مزبور مصادف بود با یک رشته ت ...
پسرجوان: مادرم را به خاطر سند خانه کشتم
فروردین ماه سال 98 پسر 32 ساله ای به نام شهریار با پلیس تماس گرفت و از مرگ مرموز مادرش خبر داد. شهریار گفت: مادرم در غیاب من و خواهرم خودش را حلق آویز کرده است .من وقتی به خانه وارد شدم،با صحنه وحشتناکی روبرو شدم. پیکر بی جان مادرم از نرده های راه پله آویزان بود. من که ترسیده بودم بلافاصله پیکر نیمه جان مادرم را پایین آوردم اما او دیگر نفس نمی کشید و کار از کار گذشته بود . ...
توصیه شهید مدافع حرم به همکارانش در سپاه
به گزارش جهان نیوز ، شهید مدافع حرم محمد بلباسی از شهدای لشکر عملیاتی 25 کربلای مازندران به همراه 12 تن دیگر از یارانش در روز 17 اردیبهشت سال 95 در خان طومان سوریه به شهادت رسید. روز گذشته و پس از سپری شدن چهار سال خبر تفحص پیکر هشت تن از این شهدا از جمله شهید بلباسی منتشر شد و تسکینی برای دل داغدار خانواده این شهدا شد. اما پس از انتقال وسایل شهید محمد بلباسی از سوریه(سال 95)، وصیت ...
مادر محمد: آموزش و پرورش دروغ میگوید
جسد بی جان پسرک که کبود کف آشپزخانه افتاده بود،کمر او را خم کرد. پسرم گوشی می خواست صدای مادر محمد موسوی زاده گرفته است.انگار گلوله ای از غم راه گلویش را بسته است.با همان صدای غم زده می گوید: محمد دانش آموز کلاس پنجم بود.او بچه درسخوان و دانش آموز زرنگی بود.دلش می خواست گوشی هوشمند داشته باشد و بتواند برای معلمش عکس و فیلم هایی را که خواسته می شد بفرستد.اما ما در خانه مان فقط یک ...
لیلا حاتمی و لیلی رشیدی رشیدی در کودکی + عکس
احترام برومند همسر مرحوم داود رشیدی و مادر لیلی رشیدی است. او درباره عکس زیر نوشت: می گویند روز جهانی دختر است ، در پی بهانه ای بودم تا این عکس شاد و خاطره انگیز را از دو دختر، که همه شما دوستان با آنها آشنا هستید ، روی صفحه ام بگذارم . در این لحظه به خصوص به دخترانی فکر می کنم که در نقاط مختلف جهان ، همین طور در کشور خودمان ، شرایط مطلوبی برای زندگی ندارند ،باشد که ناملایمتی در جهان نباشد ، تا خدشه ای به روح و روان دخترانمان وارد کند . ...
راضی بودم پسرم شهید شود اما اسیر نشود
...، گفت: همه می دانستند که ما در محله ای ضعیف زندگی می کردیم و سختی کشیده ایم. مادرم هنوز در همان محل زندگی می کند. او در خصوص مفقود الاثر بودن برادرانش گفت: شهادت محسن را باور داشتیم چون هیچ کس از کانال فکه زنده بیرون نیامد اما شهادت مسعود را کسی ندیده بود و هر بار که اسرا را می آوردند ما منتظر بودیم و امید داشتیم که باز گردد. در ادامه برنامه مادر شهیدان تقی زاده به جمع ...
سرنوشت اشک بار 2 دختر بی پناه
، به ناچار به دنبال پدرمان به خانه مادرزن دوم او رفتیم، ولی او نه تنها ما را به منزلش راه نداد بلکه بعد از توهین و فحاشی و به جرم ایجاد مزاحمت با پلیس تماس گرفت. این در حالی بود که من و خواهرم به دنبال پدرمان بودیم تا ما را به خانه اش راه بدهد، چرا که درآمدی برای زندگی مستقل نداشتیم. از طرف دیگر نیز مادرم قفل منزلش را عوض کرده و ادعا می کند هیچ گونه مسئولیتی در قبال ما ندارد. این بود که دست به دامان ...
دختر 16 ساله از روی بیکاری پدرش را ساطوری کرد
...> مونا اعتراف کرد که به همراه ملیحه مادر خود، علی پدرش را از پا درآورده است. مونا به کارآگاهان اداره دهم پلیس گفت: از پدرم متنفر شده بودم و تصمیم داشتم او را بکشم. برای همین با مادرم هماهنگ کرده و تصمیم به کشتن وی گرفتیم. روز حادثه مقداری مرگ موش تهیه کرده و در آبمیوه وی ریختیم تا به این وسیله نقشه خود را اجرا کنیم اما تاثیری نداشت و پدرم فقط کمی حالش بد شد. بعد مقداری مرگ موش در غذای او ...
سخت گیری برای ادامه تحصیل قهرمان تنیس جهان
در بخش چهارنفره مقام هفتم را به همراه هم تیمی هایش به دست آورده است. وقتی یک سال پیش ایگا سویاتک در مصاحبه ای در مورد آغاز ماجراجویی خود در تنیس صحبت کرد، اعتراف کرده بود که ورود به این رشته ایده پدرش است: او همیشه این ورزش را دوست داشت و می خواست دخترش این ورزش را انجام دهد. خواهرم که سه سال بزرگتر بود، تنیس بازی می کرد و من دوست داشتم مثل او باشم. وقتی جوان تر بودم ، همیشه با او رقابت می کردم و ...
لباس شهادت برازنده قامت پسرم بود/ در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می گرفت
.... مادر شهید شیری ادامه می دهد: ذکریا به خانواده های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می کرد این موضوع را ما پس از شهادتش متوجه شدیم و همه این موارد نشان از این داشت که پسرم لیاقت شهادت را داشت. شهید ذکریا شیری زمانی که پیش دانشگاهی خود را گذراند برای استخدام در سپاه قزوین اقدام کرد و این موضوع همزمان شد با آغاز خدمت سربازی ذکریا، برای همین وی 8 ماه در سنندج دوران سربازی ...
محمد در شهادت گوی سبقت را از پدرش ربود
اولین باری که حال و هوای رفتن به جبهه پیدا کرده بود 15 سال داشت، اما وقتی متوجه شد به خاطر سن کم و حضور پدرم در جبهه او را اعزام نمی کنند کلی گریه کرد. وقتی آن روز گریه هایش را دیدیم، من، پدر و مادرم همراه ایشان اشک ریختیم. پدرم اولین رزمنده خانه ما بود که بعد از مدت ها حضور در جبهه شیمیایی هم شد. محمد پیگیر این بود که هر طور شده به جبهه برود که در نهایت برای اولین بار در 25 مرداد 66 راهی جبهه شد و سه ماه در جبهه حضور داشت. ...
کرونا چطور رشته ارتباط مهاجران را با خانواده های شان سست کرد؟
.... موقعی از بیماری بابا خبردار شدم که بیمارستان بستری شده بود. چند روز بیشتر طول نکشید. مادرم اوضاعش بهتر است و توی خانه قرنطینه است. خیلی تلاش کردم خود را برسانم اما شرایط اینجا طوری است که خیلی سخت می شود در زمان مورد نظر رسید چون باید تست می دادم و جوابش 4 روز بعد می آمد. عملاً به مراسم تشییع بابا نمی رسیدم. پدر و مادر من تنهایی ایران هستند. یک برادر دارم که او هم ایران نیست. پدر و مادرم در ...
تزریق امید به رگ های خشکیده آسیب های اجتماعی توسط مددکاران
تحصیلات و درسم را بیشتر از سوم راهنمایی نتوانستم ادامه دهم. وقت شوهر کردنم بود. مادرم می گفت باید بروم خانه بخت و من هم رضایت دادم. بین چند خانواده ای که برای خواستگاری پا پیش گذاشته بودند، این گزینه بیشتر از همه به دلم نشست. راستش خانواده ای سنتی هستند و خیلی به حرف زدن و رفت وآمد تمایل نداشتند و بازهم من سکوت کردم. چند ماه نامزد بودیم و متوجه اعتیادش نشده بودم. خانواده اش هم چیزی نگفتند تا اینکه ...
رجعت پیکر شهید حسن رجایی فر در روز تولد پسرش/ پدر به خانه جدید ما هم می آید
مازندران در منطقه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. حال که بیش از چهار سال از خداحافظی این شهید با سه فرزندش می گذرد، خبر پیدا شدن پیکرش آخرین خبر از پدر است که به دست شان رسید. مهدیه رجایی فر تنها دختر این شهید مدافع حرم، در گفت وگو با فارس از حس و حال مادرش می گوید؛ مادرم حال و روز خوبی ندارد، می توان گفت در شوک فرورفته، حال عجیبی دارد، شاید می توان گفت این دیدار پایان ...
تأثیرات مثبت یا منفی روابط باز و گسترده بین دختر و پسر در ازدواج
باشد و این ارتباط چقدر می تواند در سرنوشت آنها تأثیرگذار باشد. نمی خواهیم ارزش گذاری و یا تقسیم بندی کنیم با واقعیتی روبرو هستیم که پدیده امروز است، در زمان های نسبتا گذشته این سطح از ارتباط بین زن و مرد وجود نداشت. وی ادامه داد: بحث ما در اینجا هدف گذاری نیست، بحث این است یک حقیقتی وجود دارد که بشر با همه تحولی که داشته از آن جدا نشده و هنوز برای بشریت یک هنجار مثبت است، حال برای ما مهم ...