انتقاد فرزند آیت الله طالقانی از سریال روزهای ابدی
سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی ساواک از اسم "خمینی" هم می ترسید!
قم آورد. خوب ما در خمین ذکر امام را می شنیدیم. وقتی آمدیم به قم پدرم من را نزد امام در منزلش برد. امام مشغول مطالعه بود. خدمتشان رسیدیم و دیگر در آنجا رفت و آمد داشتیم. من تازه طلبه شده بودم که از ایشان درخواست کردم برای من یک استاد پیدا کنند که به ما درس بدهد. خندید و فرمود که چشم. دیگر رفت و آمد ادامه داشت تا اینکه زمان مرحوم آیت الله بروجردی پای بحث ایشان نشستیم و سطح را تمام کرده بودیم. ...
بسیاری از مشکلات مردم با توسل به امام رضا(ع) حل می شود/دربانی آرزوی من بود
داده ام. بعد جنگ خدمت حضرت رسیدم و اظهار پشیمانی کردم و گفتم: آقا توفیق خدمت بارگاهت را به من هم عنایت کن. بعد توسل به حضرت وقتی داخل صحن آزادی آمدم. آنجا حاج آقای خزائی نژاد و مرحوم آیت الله طبسی را دیدم. از آقای خزائی نژاد خواستم، درخواست خادمی بنده را به آقای طبسی ابلاغ کند، ولی او گفت: خودت درخواستت را به ایشان بده. در همان حین یکی از خادمان آمد و گفت: محسن چیه، همه را دور خودت جمع کرده ای ...
پاسخ کارگردان روزهای ابدی به انتقادات فرزند آیت الله طالقانی
مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی نسبت به قسمتی از سریال روزهای ابدی که به اتفاقات اواخر دی ماه 57 تا تسخیر سفارت جاسوسی آمریکا می پردازد، واکنش نشان داد. او در بخشی از انتقادهایش گفته است: در سریال روزهای ابدی نشان داده می شود که من با اخوی کوچکم به منزل مایکل مترینکو از اعضای سفارت آمریکا می رویم و بعد مترینکو به من می گوید کاش آیت الله طالقانی را هم می آوردید! این تصویرسازی صد درصد غلط است ...
گفت: باید به ایران برگردم و می دانم دستگیر می شوم ... و دستگیر شد
حوالی میدان توحید رفتیم و مسائل را با تلفن پیگیری می کردیم. بعد از سخنرانی امام در بهشت زهرا خبر آوردند که امام را با هلی کوپتر بردند و از ایشان خبری نیست. خیلی نگران شدیم. چون همه گونه احتمال وجود داشت. پس از پرس وجو های فراوان معلوم شد که در منزل یکی از بستگان خویش در محله دروس هستند و همان شب به مدرسه رفاه در خیابان ایران رفتند. در مدرسه رفاه خدمت ایشان رفتم و با دیدن من با لحنی که آمیخته به گلایه و محبت بود، فرمودند: معلوم است، کجایی؟ گفتم: مشغول کار ها بودم و انشاءالله در فرصت های بعدی خدمت می رسم. (بخشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی) ...
پیشرانان انقلاب در هرمزگان
دبیرستان و آشنایی با بزرگان و انقلابیون شاخص، اهل انجام فرائض بودم و نمازم را کامل می خواندم و قرآن را هم در مکتب خانه فراگرفته بودم مرحوم پدرم من را به مسجد اصغریه می آورد و کم کم رفت و آمد و حضور در این مسجد و در کلاس های قرآن و نماز شرکت داشتم. رزم گفت: در نخستین جلسات دانش آموزی که در منزل حاج آقا زائری برگزار می شد شب های جمعه با حضور آقایان محمدابراهیم سعادت، محمدصادق وجدانی، حاج محمد ...
زوج قزوینی از خاطرات شیرین سال های انقلاب می گویند/ دوران نامزدی که با مبارزات انقلابی عجین شد
خواهر بزرگترم که در تهران زندگی می کرد به خانه ما آمده و در اتاق منتظرم است، من را به گوشه ای کشاند و گفت: "هیچ معلومه چه می کنی؟" گفتم: "چی شده مگه؟" گفت: "به پدر و مادرمان رحم کن می خواهی داغت به دلشان بماند" گفتم: "منظورت چیه؟". این شهروند قزوینی ادامه می دهد: خواهرم آرام در گوشم گفت که "سراغ تو را در منزل ما هم گرفتن. به مامان و بابا چیزی نگفتم، ترسیدم نگران بشوند و رفتم تمام زیرزمین ...
ماجرای حاج قاسم و کوچه عشاق/ شهادتی که آمینش را یک سید گفت
. او می گوید: پدرم در عملیات کربلای یک به شهادت رسید. بعد از آن حاج قاسم بیشتر به ما سرکشی می کردند در همان ایام شهادت پدرم شهید سلیمانی به منزل ما آمدند، پسرعمویم که چند سالی از من بزرگ تر بود به آقای سلیمانی گفت: حاجی می خواهم جا پای شهید بگذارم. من هم با حاضر جوابی رو به پسرعمویم گفتم: این شهید وارث دارد لازم نیست اسلحه پدر مرا برداری. شما برو اسلحه خودت را بردار. من خودم اسلحه بابا را بر می ...
سبک زندگی امام خمینی در کلام آیت الله بهجت
شخصی را به میهمانی دعوت می کند و برای او خورشت سبزی می آورد، ولی خود ایشان نمی خورند. می فرمود: خورشت سبزی را خیلی دوست دارم، ولی بر خلاف هوای نفس خود عمل می کنم و آن را نمی خورم! وقتی امام خمینی علم کیمیا خواست... آیت الله محمدی ری شهری تعریف کرده است که در تاریخ 19/3/1383 (25 شوال 1425) خدمت مرحوم آیت الله بهجت رسیدم. حال ایشان بهتر از ملاقات قبلی بود. فرزند ایشان گفت که ماه ...
آیت الله موسوی اردبیلی ؛ مردی تاثیر گذار در انقلاب
آیت ا... العظمی موسوی اردبیلی یکی از علمای برجسته و تاثیر گذار حوزه علمیه قم و از چهره های شاخص انقلاب اسلامی به شمار می روند. آیت الله موسوی اردبیلی در 8 بهمن 1304 در شهر اردبیل، در خانواده ای روحانی وتهی دست متولد شدند. پدر ایشان روحانی بزرگوار مرحوم سید عبدالرحیم و مادرشان، زنی پارسا مرحومه سیده خدیجه بود که پیش از آن صاحب هشت فرزند دختر شده بود. آیت الله اردبیلی تحصیلات ...
حضور چهره ها در جشنواره فیلم فجر – لحظه به لحظه با مراسم اختتامیه + عکس
ونهمین جشنواره فیلم فجر به روی صحنه آمدند تا از خانواده مرحوم جلیلوند تقدیر کنند. در غیاب خانواده دوبلور پیشکسوت، محمد مهدی جعفری،مدیرعامل موسسه قرن بیست و یک و دوست خانوادگی مرحوم جلیلوند به روی صحنه آمد و گفت: چنگیز جلیلوند پدر معنوی بنده وقتی از این دنیای فانی پرواز کرد، 48 ساعت بعد پدر خودم را از دست دادم. چنگیز جلیلوند با عزت بود و مردم دوستش داشتند، باشکوه زندگی کرد و باشکوه نیز پرواز ...
تأثیر اصفهان بر جریان انقلاب اسلامی/ تحصن مادران زندانیان ساواک در خانه آیت الله خادمی
...> سالک ادامه داد: در مسجد کمر زرین سبزه میدان اصفهان که امروز آیت الله ناصری امام جماعت آن هستند، در آن موقع در یک ماه رمضان با محوریت و امام جماعت مرحوم آیت الله صافی، رئیس حوزه اصفهان سخنرانی بعد از نماز ظهر و عصر و افشاگری علیه جنایات حکومت شاه بود که گوینده این جلسه من بودم و تا یک ماه در این باره صحبت کردیم. نماینده سابق مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اگر دقت کنیم می ...
این غذا بیت المال است
یک خانه 60 70 متری در محّله فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفه ای! هنگامی که برای پدرم میهمان می آمد همه ما باید به زیرزمین می رفتیم تا مهمان برود. بعد عده ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم. رهبر انقلاب در دوره زعامت امت پس از امام راحل نیز همین رویه را در زندگی شان داشته اند تا حدی که حجت الاسلام ...
انتقاد فرزند آیت الله طالقانی به تغییر واقعیت در سریال روزهای ابدی
...: فروش اجناس به من ارتباطی نداشت و آن را به محمدرضا برادرم واگذار کردم. برادرم بعد از پنچ روز دیگر که آیت الله طالقانی به رحمت ایزدی پیوست، کلا فروشگاه را تحویل دادستانی داد. این داستان ارتباط من با سفارت آمریکا بود اما متأسفانه در سریال روزهای ابدی نشان داده که من و اخوی کوچکم، مجتبی به خانه مایکل مترینکو رفتیم، او چای برای ما آورد و گفت که ای کاش آیت الله را هم با خود می آوردید! ما هم در ...
قتل فجیع یک زن در پایتخت به دلیل خالکوبی!
در جایگاه قرار گرفت و اعلام گذشت کرد. او گفت: من شاهد درگیری های پدر و مادرم بودم و مادرم طوری رفتار می کرد که پدرم اصلا راضی نبود و دوست نداشت. من هم از پوشش مادرم و کار هایی که می کرد، خوشم نمی آمد؛ اما اصلا فکر نمی کردم پدرم دست به قتل مادرم بزند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اتهام را قبول دارم. من زنم را کشتم؛ چون دیگر از کارهایش خسته شده بودم. وقتی پسرمان دوساله بود ...
قتل فجیع همسر به خاطر خالکوبی
مجازات او شد. در ادامه پسر مقتول به عنوان، ولی دم در جایگاه قرار گرفت و اعلام گذشت کرد. او گفت: من شاهد درگیری های پدر و مادرم بودم و مادرم طوری رفتار می کرد که پدرم اصلا راضی نبود و دوست نداشت. من هم از پوشش مادرم و کار هایی که می کرد، خوشم نمی آمد؛ اما اصلا فکر نمی کردم پدرم دست به قتل مادرم بزند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اتهام را قبول دارم. من زنم را کشتم؛ چون دیگر از ...
حکومت بر مبنای قرآن و اسلام هدف ما در مبارزه با رژیم ستم شاهی بود
کاهها آنها را مخفی نمودم و تا شب بعد در همان محل مخفی بودند. شب بعد به من گفتند: که خود را به منزل پدر وفایی برسانم و از ابشان بخواهم که همسران این طلبه ها که یکی در عقد و دیگری باردار بود و در منزل پدر وفایی بودند، به منزل پدران خود در مشهد ببرند تا مورد آزار و اذیت ساواک قرار نگیرند و من نیز به صورت مخفبانه به منزل پدر حاج آقا وفایی رفتم و موضوع را مطرح کردم. شب بعد که می ...
معتاد کردن دختر نوجوان به بهانه فرار از کرونا!
حال من به این ازدواج اصرار کردم و پدرم ناچار شد با ازدواج من و نقی موافقت کند. او یکی از افراد سرشناس بازار فرش بود و فرزندانش را با اعتقادات مذهبی بزرگ کرده بود. در این میان ماجرای عشق من به برادر همکلاسی ام موضوعی بود که موجب رنجش خاطر خواهر و برادرانم شده بود و پدر و مادرم از این موضوع بسیار نگران و دلخور بودند. معتاد کردن دختر نوجوان برای فرار از کرونا! خلاصه با همه این مخالفت ...
محمدحسین را روی صحنه تئاتر شهید کردند
. محمدحسین، چون فرزند اول خانواده بود، از طریق پدرم با خیلی از علما در رفت و آمد بود و این مسئله هم در فعالیت های انقلابی شهید نقش داشت. برادرم تمام کتاب های مرحوم دکتر علی شریعتی را مطالعه کرده بود و خیلی تحت تأثیر کتاب فاطمه، فاطمه است قرار گرفته بود. محمدحسین بزرگتر از زمان خودش فکر و حرکت می کرد. برای همین خط انقلاب را خوب درک کرد و آن را تا شهادتش رها نکرد. محمود توکلی از اقوام ...
در دیدار امام و مادر هفت شهید چه گذشت؟ + تصاویر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ من، مادرم و برادرم حیدر برای ملاقات با امام به جماران رفتیم. نمی دانیم بیت امام (ره) نشانی ما در تهران و محله دولت آباد را چطور پیداکرده بودند. آن روز انگار همه دنیا به کام من و مادرم بود. آن قدر از دیدن دوباره امام (ره) به وجد آمده بودیم که غم از دست دادن پدر و برادر ها را از یاد برده بودیم. امام خمینی (ره) بعد از احوال پرسی از مادر، سراغ حاج عبد، پدرمان را ...
نگاهی به چند معبر مشهد که بعد از انقلاب تغییر نام دادند | خیابان های شناسنامه دار
... مرتبه دوم، دو روز قبل از شهادت شهید هاشمی نژاد، بمبی را زیر میکروفن ایشان در دفتر حزب گذاشته بودند. یکی از محافظان پدرم می گفت که حضور ایشان که در جلسه لغو شد، بعد متوجه شدند که بمبی در زیر میکروفن ایشان جاسازی شده است. گویا منافقان در اعترافات خود به این موضوع اشاره کرده بودند. ترور سوم قرار بود بعد ها انجام شود؛ اما اعضای حزب به هادی علوی، فرد نفوذی حزب مشکوک شده بودند. او ...
کتاب محور جلسات مبارزان انقلابی بود
نمازم را کامل می خواندم و قرآن را هم در مکتب خانه فراگرفته بودم مرحوم پدرم من را به مسجد اصغریه می آورد و کم کم رفت و آمد و حضور در این مسجد و در کلاس های قرآن و نماز شرکت داشتم. رزم گفت: در نخستین جلسات دانش آموزی که در منزل حاج آقا زائری برگزار می شد شب های جمعه با حضور آقایان محمدابراهیم سعادت، محمدصادق وجدانی، حاج محمد جعفری و حاج اسماعیل شاقول در جلسات خصوصی شرکت می کردیم و ماهی ...
انعامتان را به کس دیگری بدهید
با رادیو آغاز شد. پایور بعد از فوت مرحوم صبا، سعی کرد معلومات خود را در موسیقی ایرانی بالا ببرد، از این رو نزد استادانی چون عبدالله خان دوامی، موسی خان و رکن الدین مختاری رفت و ضمن گردآوری آثار آنها و دیگر قدما اطلاعات وسیعی از موسیقی ایرانی به دست آورد و از آنها برای تهیه برنامه های رادیو و اجرای کنسرت استفاده کرد. دیسیپلین و نظم یکی از ویژگی های استاد پایور محسوب می شد ...
چالش های مبارزات انقلاب اسلامی در محله تهرانپارس تهران
، در این باره می گوید: زادگاه من خمین است و مقدمات را در آنجا خواندم. بعد پدرم و پدرِ آیت الله رضوانی (رحمه الله)، ما را به قم آوردند و خدمت حضرت امام بردند. از آن به بعد من در منزل امام رفت وآمد داشتم و ایشان هم، بسیار به من لطف داشتند. مرحوم آقای پسندیده هر وقت می خواستند از خمین چیزی برای حضرت امام بفرستند، می دادند من و می آوردم و خدمتشان می دادم. در قم استادان متعددی داشتم. معالم را ...
عبدالواحد فهمیده بود که بزودی شهید می شود
اصغر قصاب عبداللهی عهده دار بود، به عنوان تخریبچی سازماندهی شد. برادر غواص شهید عبدالواحد محمدی با بیان اینکه زمستان سال 1366 از اینکه پدر و پسر همزمان به مرخصی آمده بودند، خوشحال بودیم، گفت: پدرم 18 روز و عبدالواحد دو روز مرخصی داشتند، همه تعجب کردند و نجواهای در گوشی شروع شد. من رزمنده بودم و به همین دلیل با رموز قبل از عملیات آشنایی داشتم و برای همین بود که متوجه شدم مرخصی او به خاطر ...
از من تعهد گرفته اند که اسم ایشان را نبرم!
...، گروه سیاسی: صفحه اینستاگرام مرزوبوم روایت دکتر سید مسعود خاتمی از رشادت شهید، آیت الله سعیدی را منتشر کرد. در سال های 42 و 43 من تقریبا ده سالم بود. بعدا که به تهران رفتم، با افکار برادرم، آقا سید مرتضی، بیشتر آشنا شدم و اولین بار او من را به منزل آقای سعیدی برد. در خانه آیت الله سعیدی، عکس بزرگی از امام دیدم که خیلی توجهم را به خودش جلب کرد، ولی او را نشناختم. ابعاد عکس یک متر در ...
ماجرای دیدار امام با زنی که موهایش بیرون بود
به گزارش جام جم آنلاین ، خبرنگار روزنامه جام جم نوشت، با بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه هم صحبت شدم تا درباره دیدارهای مردمی امام خمینی(ره) از 12بهمن 57 تا 22بهمن که انقلاب به پیروزی رسید، برایمان بگوید. این سیاستمدار با سابقه درباره روز 22بهمن و پیروزی انقلاب و حال و هوایش در این روز می گوید: غیرقابل توصیف است و در این گفت وگوی کوتاه نمی توان درباره آن صحبت کرد. آن هم برای منی که سال ها برای پیروزی انقلاب تلاش کرده ...
مسجدی که پایگاه نخستین اعتراضات مردمی به دستگیری امام خمینی(ره) در سال 42 بود
نام میدان قیام را میدان خلق بگذارد که به زعم همگان به ویژه اهالی متدین منطقه قیام و مولوی این اقدام، حرکتی نادرست بود زیرا عنوان خلق در آن دوره از سوی گروه های چپ به کار برده می شد، سرانجام شهردار تهران با پدرم (آیت الله سید محمد حسین لنگرودی) صحبت کردند و پدرم، تاکید کردند که نام میدان شاه را به میدان قیام تغییر دهند، هرچند مدتی نام خلق از سوی شهرداری در تابلوی این میدان و اتوبوس ها درج شده بود ...
یک مبارز انقلابی هرمزگان: موفقیت های امروز محصول تفکر انقلابی است
ه بعد از شش سال از زندان ساواک آزاد شده بود، گذاشتم و خودم شبها در خانه آقای مظفری یا آقای متین بودم. فلاحتی با بیان اینکه ساواک به طور همزمان و در یک ساعت و یک روز در آبان ماه 57 انقلابیون زیادی را دستگیر کرد، توضیح داد: شبی که دستگیر شدم در منزل حجت الاسلام متین(درخیابان شاه حسینی سابق پشت زمین بسکتبال)، درحال خواندن تعقیبات نمازصبح در زدند و یکی از بچه ها رفت در را باز کند دیدیم ...