سایر منابع:
سایر خبرها
از کیف زنی شروع کردم
بار مرا مجبور کرد جنینم را سقط کنم. چرا؟ گفتم که مشکل عصبی داشت و نمی گذاشت باردار شوم. به همین دلیل از او جدا شدی؟ نه! یک زن هر سختی را در زندگی تحمل می کند اما زیر بار خیانت نمی رود. او به من خیانت می کرد. به همین دلیل طلاق گرفتم. معتادی؟ بله! از همان زمانی که مجبور به سقط جنین می شدم، مصرف مواد مخدر را هم آغاز کردم، چون اطرافیان و ...
انتقام از پدر با سرقت تابلو فرش های نفیس
دارد و نه خودروی لوکسی و تمام خودرو هایی که سوار می شد برای فریب من از دوستانش کرایه کرده است. انتقام از پدر چاره ای نداشتم و باید می سوختم و می ساختم، اما مدتی بعد متوجه شدم که او معتاد به مواد مخدر شده است. او چند باری وسایل جهیزیه ام و حتی طلا و جواهراتم را سرقت کرد، اما همیشه مدعی بود که سارقی به خانه مان دستبرد زده است. وی ادامه داد: دیگر نمی توانستم با او زندگی کنم و به ...
سرقت از خانه پدری
بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد و در بررسی های صورت گرفته، مدارکی به دست آمد که نشان می داد، سوسن در این سرقت سریالی دست دارد. بدین ترتیب زن جوان بازداشت شد و در تحقیقات اولیه به سرقت از خانه پدری اعتراف کرد. او گفت: دو سال قبل بعد از اینکه در فضای مجازی با پسری به نام پیمان آشنا شدم به خواستگاری ام آمد. فکر می کردم او پسری تحصیلکرده و ثروتمند است چون همیشه عکس هایی از خودش در اینستاگرام ...
سرقت 2 میلیارد تومانی دختر شیشه ای از پدر پولدار
شان را تصاحب کند. وی ادامه داد: من هم یکی از طعمه های ساسان بودم. او متوجه شده بود پدر ثروتمندی دارم و تصمیم گرفته بود با من ازدواج و اموال پدرم را تصاحب کند. پس از ازدواج با او کم کم به دام اعتیاد گرفتار شدم. ساسان با برداشتن تمام طلا و جواهراتم، مرا ترک کرد. من هم طلاق غیابی گرفتم. زن جوان در ادامه گفت: بعد از طلاق به خانه پدری ام برگشتم. اما پدرم با من بدرفتاری و با دیدن ...
قاتل فراری در ترکیه آموزش بادیگاردی می دید
سرویس حوادث جوان آنلاین: شامگاه دوشنبه 24 شهریور امسال مأموران کلانتری 154 چیتگر تلفنی به قاضی ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام کردند زن جوانی با ضربات متعدد چاقو از سوی فرد ناشناسی در یکی از پارکینگ های دریاچه چیتگر به شدت زخمی شده که پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. با اعلام این خبر بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بیمارستان تحقیقات خود را آغاز کردند. ...
پرواز 2 کبوتر باهم در کربلای 5
فریدون متولد 48 بود. دارای سه دختر و سه پسر هستم. همسرم کارمند برق تهران بود و ما سال 44 ازدواج کردیم و هفت سال در منزل پدری ام در کنار دیگر اعضای خانواده ام زندگی کردیم. سال 45 اولین فرزندم به دنیا آمد. فرهنگ کلاس پنجم بود و فریدون کلاس سوم که ما از تهران به کرج آمدیم. پدر بچه ها اعتقاد زیادی به رزق حلال داشت. تنها درآمدش همان حقوق کارمندی بود و با همان گذران زندگی می کردیم. همسرم علاقه زیادی هم به ...
از تصادف مرگبار در جاده بیضا تا دستگیری سارقی که اموال مسروقه را به آتش کشید
از این خودرو، مقادیر زیادی کالای قاچاق شامل 288 ثوب انواع لباس، 88 کیلو انواع مواد خوراکی، یک هزار و 813 قلم انواع لوازم خودرو و تعداد زیادی کالای قاچاق دیگر کشف و در این خصوص یک متهم دستگیر شد. جانشین فرمانده انتظامی استان فارس با اشاره به اینکه ارزش اموال مکشوفه برابر نظر کارشناسان 2 میلیارد و 300 میلیون ریال برآورد شده است، افزود: در این خصوص یک متهم دستگیر و تحویل مرجع قضائی شد. ...
آیا چیزی می تواند جای همسری استثنایی را پر کند؟
، بنابراین یک شب از او خواستم تا هنگامی که در جلسه ای یک ساعته شرکت می کنم، مراقب خانه ام باشد. (آن سال در اَن آربور، سال دزدی از منازل بود). بعداً او را به شام دعوت کردم که در سال های 1970، همیشه صبحانه را نیز شامل می شد. هفته ای یک بار همدیگر را می دیدیم، و در همان حال با بقیه نیز قرار می گذاشتیم، بعد دو بار در هفته، بعد سه یا چهار بار در هفته، و دیگر کاری با بقیه نداشتیم. یک شب دربارۀ ازدواج حرف ...
زندگی واقعی، فدای فضای مجازی
نخورده بودم. او کم کم به من پیشنهاد ازدواج داد و من نیز برای فرار از این رفتارهای بد شوهرم که خودم باعث آن شده بودم، بالاخره تقاضای طلاق داد و به امید زندگی با حمید از شوهرم جدا شدم و او را با زندگی آرام و خاطره انگیزم ترک کردم و پا به زندگی جدیدی گذاشتم، اما الان در حسرت آن همه اشتباه می سوزم. حمید به من وعده ازدواج داد و مدتی هم با هم زندگی کردیم، اما حمید تنها نبود. او نیز دوستانی داشت و مثل ...
آیا دیکتاتور ها عاشق می شوند؟
...، از ثروتمندترین خانواده های عراق، ازدواج می کند. از ازدواجش راضی بود و احساس خوشبختی داشته است: به خاطر اینکه صاحب فرزند شدم، مادر شدم. داشتم احساسات جدیدی را تجربه می کردم. برای همسرم احترام قایل بودم. اما صدام را هرگز فراموش نکردم. در همین زمان ها بود که دولت بیانیه ای پخش می کند مبنی بر مصادره اموال افراد پولدار و سرشناس که نام اسکندریان هم در آن بوده است و این اولین ضربه ...
سردار سلیمانی مثل پدرمان بود
یک مدافع حرم بعد از انجام مأموریت ها به ایران آمدم. سپس به زیارت امام حسین(ع) در کربلا رفتم و پس از آن جا راهی کشورم شدم و اکنون نیز به خاطر شیوع کرونا در پاکستان مانده ام و نمی توانم به ایران برگردم. دو بار پای پیاده در اربعین حسینی و یک بار 10 ماه به کربلا رفتم و اکنون نیز در آرزوی زیارت مجدد سید و سالار شهدا(ع) هستم. اگر در سال های اخیر زائران به مراسم پیاده روی اربعین می روند، نتیجۀ ...
ایستاده در برابر طوفان زندگی بدون پا/ روایت زندگی بانوی معلول زرین دشتی که به مشکلات رنگ امید می دهد
داراب انجام می شد با یکدیگر آشنا شده اند. ستوده برای ازدواج با همسرش به دلیل نابینا بودنش با مخالفت صد درصدی تمامی اعضای خانواده اش روبرو می شود، اما او با خود عهد کرده بود که فقط با کسی ازدواج کند که دارای معلولیت باشد، چون از سرزنش، هراسناک و بیزار است. سوره مریم سرآغازی برای دلدادگی مخالفت های شدید اعضای خانواده نتوانست او را از تصمیمش باز دارد، زیرا او در روز ...
می خواستند دخترم را 50 میلیون بخرند
اتمی را در دست او دیدم. من سیگار مصرف می کردم و فندک هم داشتم، اما فندک من با فندک اتمی او خیلی فرق داشت. او مدام می گفت من یک چیز خیلی خوب می کشم، یک روز هم از من خواست تا برای تهیه مواد همراه او به پارک حقانی در خیابان شوش برویم. به او می گویم پارک حقانی همان جایی است که زن های معتاد زیادی در آنجا حضور دارند و حالا قرار است شهربازی شود؟ می گوید: بله و ادامه می دهد: 7 الی 8 سال پیش زن ...
حکایت دمیدن روح به جسم خانه سرهنگ بخردی
آن را صفوی می دانید. آیا مستنداتی دارید؟ بله. به این دلیل که نشانه هایی از معماری دوره صفوی کاملاً در این بنا مشهود است و نوع خشت و تاق زنی آن نیز با دوره قاجار تفاوت دارد. ما بعد از انجام حفاری، گزارش های مستندی را به میراث فرهنگی ارائه کرده ایم تا در صورت پذیرش در پرونده ثبتی این اثر و همچنین تابلوی آن قدمت خانه به درستی درج شود. آیا نوادگان سرهنگ بخردی، از مرمت این بنا ...
افسون معبد سوخته
روزهای اول اسفند، هرقدر به سمت تاریکی پیش می رویم، سوز سرما زور بیشتری دارد. شاید به سن و سال بی ربط نیست! دور تئاتر شهر هم خلوت تر شده، فروشندگان مانده بی مشتری آرام آرام بندوبساط را داخل جعبه ها می ریزند و بار خودروها می کنند. هر کدام به سویی. بالاخره این سیم برق عاریه ای! از دور گردن مجسمه فرهاد قفل زن پرویز تناولی باز شد. تا یکی دو ساعت دیگر، مستأجران سانس دوازده شب به بعد از راه می رسند. قرار ...
فیلم های پدرانه سینمای ایران؛ بازی نسل ها
رزمندگان در حال دویدن است... تلوتلو خوردن نصیریان در حین دویدن همان عنصر خلاقه ای است که کاملا بداهه پردازی شده و بار دراماتیک سکانس را دوچندان کرده است. خواهران غریب سال ساخت: 1374 کارگردان: کیومرث پوراحمد بازیگران: خسرو شکیبایی، الهه علی یاری، الهام علی یاری خلاصه داستان: نسرین و نرگس دو خواهر دو قلو که هرگز یکدیگر را ندیده اند و نمی ...
چرچیل و همدستانش کودتا را در ایران کارسازی کردند
، واسطه تراشید که می خواهم با خانم قمرالسلطنه، یعنی همان ملکه توران ازدواج کنم. او با همین ترفند، مقاومت قاجار ها در برابر خود را به حداقل رساند! پس شما معتقدید که ناتوانی و کرختی ذاتی احمد شاه قاجار، زمینه ساز قبضه کردن سلطنت توسط رضاخان شد، اینطور نیست؟ بله، هر کس دو سال سر کارش نرود، قطعاً یک نفر دیگر می آید و جایش را می گیرد! احمدشاه دو سال به پاریس رفت و در هتل کنتراکسویل ...
رفع مشکلات بانوان درگرو تصویب لایحه حمایت از زنان در مجلس است
کمیسیون لوایح آمد و بالاخره نهایی شد. چندین جلسه کار برد و ما جزو دستگاه هایی بودیم که فعالانه حمایت کردیم تا این لایحه تصویب شود. مواردی از این دست زیاد است. - بله متاسفانه همین طور است. اصلاح سن ازدواج در فهرست اقدامات معاونت امور زنان و خانواده بود، اما چون مجلس طرح آن را ارائه داد، معاونت لایحه خود را مسکوت گذاشت. بعد از این که طرح مجلس رد شد، معاونت امور زنان یک بار دیگر ...
یحیی گل محمدی یک مربی مشورت پذیر است
سربازی نتوانستم بروم. به خاطر همان دوران است که وقتی بازیکنی در تیم مصدوم می شود خودم بیشتر سراغش را می گیرم. مثلاً می توانید از محمد انصاری بپرسید که همیشه جویای احوالش بودم چون خودم دردکشیده مصدومیت هستم. شنیدیم مجید جلالی سراغ شما آمد و پیشنهاد داد دنبال مربیگری بروید. باید از استاد خودم آقا مجید جلالی تشکر کنم. بعد از آن مصدومیت دو، سه سال سخت و تلخ داشتم که آقا مجید پیشنهاد ...
سرگذشت دختری که از 18 سالگی تستر مواد مخدر شد
خودش آن روزها هر چه بود در آرامش بوده است. اولین بار فندک اتمی را در دست دوستم دیدم، او شیشه مصرف می کرد وقتی به سن 18 سالگی رسیدم، باید مستقل می شدم و چون جایی برای زندگی نداشتم به یک خوابگاه رفتم و در آنجا زندگی می کردم و درس می خواندم و خیری که از همان کودکی کمک هزینه به من پرداخت می کرد، پس از خروج از بهزیستی هم پرداخت هزینه تحصیلم را تقبل کرد. او درباره نحوه ...
باند اسکندر متلاشی شد
متوجه شدم دزد به مغازه همسایه زده و آن ها در حال فرار هستند. سارقان سه نفر بودند و زمانی که با آن ها مواجه شدم من را تهدید کردند و بعد با دو خودروی تیبا و پژو 405 فرار کردند. وقتی خواستم شماره پلاک را بردارم دیدم که پلاک هر دو خودرو مخدوش شده است. در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان پلیس با بررسی دوربین های مداربسته ساختمان های اطراف موفق شدند چهره یکی از سارقان را به دست آوردند. متهم ...
طناب دار از گردن مرد کفاش برداشته شد
...> شوهر مقتول در بازجویی ها گفت: یک سال قبل با فریبا ازدواج کردم و از آن زمان به بعد با هم زندگی می کردیم. من و همسرم با هم اختلافی نداشتیم و روز حادثه هم او به محل کارش رفت و من هم به محل کارم رفتم که ساعتی قبل بستگانم به من خبر دادند همسرم در محل کارش به قتل رسیده است. مأموران در تحقیقات میدانی مدرکی علیه شوهر مقتول پیدا نکردند و وی را آزاد کردند، اما تحقیقات خود را همچنان برای شناسایی قاتل ...
جزئیات قتل دختر منشی در زمان تجاوز
از ماموران پلیس تهران همراه بازپرس پرونده برای بررسی موضوع در صحنه جرم حضور پیدا کردند و مشخص شد سمیه با یک نفر درگیر شده است و خراش روی دست نشان از آن داشت که النگو و دستبند سمیه از دستش خارج شده و در این درگیری به قتل رسیده است. تیم جنایی در این مرحله به سراغ خانواده سمیه رفتند و مادر دختر جوان به ماموران گفت: یک سال قبل دخترش ازدواج کرده و نمی داند چه کسی دخترش را به قتل رسانده است ...
ابوی فاطمیون
دیگران داشت؛ نگاهش، کلامش و رفتارش: همان سال که با همسرم آشنا شدم، او رزمنده ای افغانستانی بود که به جنگ با طالبان می رفت و من با علم به همین خلق وخوی جهادی اش با او ازدواج کردم. اصلا از همان روزها می دانستم که راه و هدفش با بقیه فرق دارد برای همین هم خودم را برای اتفاقات عجیب وغریبی در زندگی با او آماده کرده بودم. البته فضای جبهه و جنگ برای خانم حسینی خیلی هم فضای غریبی نبوده است. او خودش ...
شیث: نه داخل و نه بیرون زمین حریف پرسپولیس نمی شوند
مدافع سابق پرسپولیس گفت: به نظرم هرکس باید به فکر تیم خودش باشد و در مورد مسائل مربوط به خودش حرف بزند. این دوستان نه در داخل زمین و نه در بیرون زمین حریف پرسپولیس نمی شوند. با شیث رضایی، مدافع سال های نه چندان دور پرسپولیس درخصوص قهرمانی نیم فصل این تیم و همچنین شرایط سرخپوشان در ادامه لیگ گفت وگویی در خبرورزشی انجام دادیم که در ادامه می خوانید. بعد از کسب چند نتیجه ضعیف در ...
از دستگیری کلاهبردار رسیدساز جعلی تا کشف زمین خواری میلیاردی در فیروزآباد
عبوری در یکی از محورهای مواصلاتی، به یک دستگاه اتوبوس مشکوک و آن را برای بررسی بیشتر متوقف کردند. وی افزود: در بازرسی مأموران انتظامی از این خودرو، 3 هزار و 495 ثوب انواع پوشاک، 600 کیلوگرم انواع میوه، 16 جفت صندل، 7 بسته کابل برق و 170 عدد انواع لوازم آرایشی و بهداشتی قاچاق و فاقد مدارک قانونی، کشف شد. فرمانده انتظامی استان فارس با اشاره به اینکه ارزش اموال مکشوفه برابر نظر ...
ناگفته های پرونده مهدی هاشمی و همکاری احمد منتظری با اژه ای برای دستگیری متهمان
به نتیجه رساندیم یا در سال 99 به نتیجه رسید، شروعش از همان سال 97 بود. در این مقطع زمانی، برخی این اعتقاد را داشتند و درست هم بود که گفتند این را به صورت موقت اجازه گرفتید و باید دنبال این بروید و قانونی کنید؛ این درست است. این اتفاق چون در تغییر و تحول بود، زمان برد. حاج آقای رئیسی که تشریف آوردند همان مسیر با قوت و شتاب بیشتر ادامه پیدا کرد. یکی از آسیب ها، این جهت قضیه بود. همه افراد می گفتند ...
ناگفته های اژه ای درباره فرزندان خود
... چه زمانی ازدواج کردید؟ سال 55 ازدواج کردم. چطور آشنا شدید؟ ایشان هم محلی ما نیست ولی نزدیک محله ماست. پدر و برادر ایشان روحانی بودند. یکی از کسانی که مشوق بود و اصرار داشت بر آمدن به طلبگی بود برادرخانمم بود البته بعداً برادرخانمم شد. با هم رفیق بودید؟ سن ایشان بالاتر بود و چون به محله ما می آمد و با پدر من مانوس بودند همدیگر را می ...
فاتح دل ها
همان ایام یک روز یکی از دوستانش را دیدم. تا چشمش به من افتاد، گفت شما از رضا خبر دارید؟ من بی خبر هم گفتم بله، خوب است، برای کارهای بورسیه تحصیلی اش رفته است ترکیه. گفت برای رضا خیلی دعا کنید، خیلی. بعد هم خبر شهادت یکی از دوستان مشترکشان را در جنگ سوریه به من داد. دیالوگی که آن لحظه در نظرم خیلی بی ربط آمد، اما بعد متوجه شدم چقدر حرف های آن روز معنادار بوده است. خواهر ادامه می دهد: آن روزها ...