مرگ تلخ پسر 3 ساله در لوله چاه
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل عام 8 عضو یک خانواده زاهدانی به خاطر مواد مخدر!
.... خبری که حکایت از قتل سه پسر، سه دختر و دو زن داشت. البته زن همسایه نیز، چون اعضای این خانواده تنها بودند، در خانه آن ها حضور داشته که موقع وقوع حادثه او هم به قتل می رسد. البته پس از حضور پلیس در محل جنایت مشخص شد که حادثه شب قبل اتفاق افتاده است. اما چون صحنه قتل دستکاری شده بود، پلیس آگاهی نتوانست در ابتدای امر به نیت عاملان جنایت پی ببرد. هر چند همان روز ها رسانه ها ...
اولین فیلم اعتراف وحشتناک قاتل 8 عضو خانواده زاهدانی / اولین شلیکم به پسربچه بود
قاتل 25 ساله که در زاهدان 8 عضو یک خانواده را قتل عام کرده بود دستگیر شد. این قاتل در گفتگویی گفت: وارد خانه این خانواده شدم و دنبال محموله مواد مخدر بودم اعضای خانواده را تهدید کردم که اگر جای مواد مخدرها را لو ندهند آنها را به قتل می رسانم انقدر عصبانی بودم که برای اثبات حرفم یکی از پسران خانواده را با گلوله کشتم. این قاتل 25 ساله در ادامه گفت: دوباره اعضای خانواده را ...
دستگیری عامل قتل مسلحانه
...: چند روز قبل از جنایت با پدر و سرپرست مقتولان معامله ناثواب مواد مخدر داشته که پس از اینکه او خود را به دادگاه معرفی و روانه زندان شده بود متهم به اتفاق همدستانش تصمیم می گیرند تا مواد مخدری که داخل منزل مقتولان بوده را سرقت کنند. وی افزود: متهم در شب حادثه به اتفاق همدستان خود به درب منزل مقتولان رفته و پس از تهدید اعضای خانواده با شلیک سلاح کمری اقدام به قتل آنها می کند و با توجه به ...
گفتگو با خانواده شهیدان علی و حسن عباس زاده
داشتیم که حاج عباس پدر بچه ها گفت اگر صلاح می دانی من این کبک ها را به نیت امام زمان پرواز بدهم. گفتم قابل ندارد؛ همه را در راه امام زمان بده. از آن سه کبک دو تای آن پرواز کردند و یکی ماند. چند روزی از آن شب گذشت. بچه ها تازه به جبهه رفته بودند و می دانستم به این زودی ها مرخصی نمی آیند. همان طور که مشغول نان پختن بودم، پسران علیزاده یاا... کنان وارد شدند. هراسان گفتم پس علی و حسن من کو؟ گفتند در ...
عامل قتل مسلحانه 8 عضو یک خانواده در زاهدان دستگیر شد
بیشتر گفت: در تحقیقات صورت گرفته متهم به جنایت ارتکابی اعتراف کرد که چند روز قبل از جنایت با پدر و سرپرست مقتولان معامله ناثواب مواد مخدر داشته است که پس از اینکه او خود را به دادگاه معرفی و روانه زندان شده بود متهم به اتفاق همدستانش تصمیم می گیرند تا مواد مخدری که داخل منزل مقتولان بوده است را سرقت کنند. این مقام ارشد انتظامی در استان سیستان و بلوچستان در ادامه افزود: متهم در شب حادثه ...
حضوری به نام ملت ایران
عصایی لنگ لنگان وارد حوزه انتخابیه شد تا بانویی که با ویلچر آن هم به کمک فرزندانش به این عرصه آمده بود. شروعی طوفانی در این عرصه را مشاهده کردم. مردی که حدود 80 سال داشت با عصا خود را به این شعبه رسانده بود، نفسی تازه گرفت و ماسکش را که تنها روی دهانش بود را پایین کشید و به یکی از متصدیان مسجد گفت اگر صندلی دارید برایم بیاورید که نای سرپا ماندن ندارم. متصدی هم با گفتن چشم پدر، پس از چند ...
غلامحسین میدانچی کهن حروفچین صنعت چاپ
های مدرسه در رفت و آمدشان من را در چاپخانه دیده بودند که مشغول به کار بودم، آنها نیز ترجیح می دادند به جای اینکه به مدرسه بروند از مدرسه فرار کنند و استخدام چاپخانه شوند، به همین علت به مدرسه گزارش داده بودند که من در چاپخانه کار می کنم. از مدرسه به پدرم اطلاع دادند که پسر شما مدرسه نمی آید و در چاپخانه کار می کند. پدرم به نبی میدانی معروف بود و برای خود برو و بیایی داشت، نوچه و گذر ...
کیت وینسلت از عشق و نفرت در کابوس ایست تاون می گوید/ راز فیلمنامه را از بچه هایم هم مخفی کردم
.... و آن ها نمی خواهند این اتفاق برای او بیفتد. فکر می کنم اطرافیان مر از این که او را در چنین موقعیتی قرار دهند می ترسند چون او همین حالا هم بیش ازحد در چنین موقعیتی قرار دارد. یکی از مواردی که مر با آن دست و پنجه نرم می کند، به عهده گرفتن حضانت نوه اش درو، پس از مرگ پسرش است. اولین بار بود که بازیگر 45 ساله انگلیسی نقش یک مادربزرگ را بازی می کرد، نقشی که به لطف حضور همبازی کوچکش ...
تلویزیون آخر هفته چه فیلم هایی پخش می کند؟
شیر سنگی به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی ، پنج شنبه 27 خرداد ماه ساعت 20:30 از شبکه چهار سیما روی آنتن می رود. در خلاصه داستان آمده است: جسد یک انگلیسی که با داس کشته شده، در منطقه بختیاری، روی لوله های نفت پیدا می شود. کوهیار، پسر رییس طایفه علی یار و خدامراد، که مجسمه شیر سنگی می سازد، جسد را می بینند و دفن می کنند. مأموری به نام عامری برای پیگیری قتل و دستگیری قاتل به منطقه اعزام می ...
شیخ الاسلامی مانع افراط و تفریط در دانشگاه بود
نگران بودند. اوادامه داد: مرحوم پدر دائماً در حال تدریس بودند، به خاطر دارم که می فرمودند قبل از اینکه به سنین بلوغ برسند به کسوت روحانیت در آمده بودند و از همان زمان شاغل به تبلیغ و منبر بودند تا سال 1349 شمسی که به عنوان استادیار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به عضویت هیأت علمی در آمدند و به صورت مستمر در آن دانشگاه و البته در دانشگاه های دیگر مشغول به تدریس بودند. حتی پس از بازنشستگی ...
تجاوز به پسر 10 ساله و قتل او در نخلستان
خانواده قاتل درآمد. تحمل ننگ تجاوز یک طرف و ناعدالتی در میان طایفه، دردی دیگر بر دردمان است. چندین بار و به طور مداوم برای رضایت شیخ طایفه واسطه شد تا من رضایت بدهم و از خون پسرم بگذرم. دلم رضا نیست رضایت بدهم. چرا باید این کار بکنم؟ تلخی آن روز در ذهنش سایه انداخته است: همین یک پسر را داشتم. دو فرزند دیگرم دختر هستند؛ یکی دوازده ساله و دیگری هشت ساله. به تازگی هم زنم باردار شده، حدود پنج ماه ...
جزییات جدید قتل 8 عضو یک خانواده در زاهدان / قاتلان شناسایی و دستگیر شدند
تحقیقات صورت گرفته متهم به جنایت ارتکابی اعتراف کرد و اظهار داشت که چند روز قبل از جنایت با پدر این خانواده معامله مواد مخدر داشته است اما پس از اینکه او خود را به دادگاه معرفی کرد و روانه زندان شده بود، متهم به اتفاق همدستانش تصمیم می گیرند تا مواد مخدری را که داخل خانه مقتولان بوده است سرقت کنند. متهم در شب حادثه به اتفاق همدستان خود به در منزل مقتولان رفته و پس از تهدید اعضای خانواده، با شلیک سلاح ...
ناجیانی که قربانی می شوند
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، نکته ای که در بیشتر حوادث غرق شدگی شاهد آن هستیم، غرق شدن اعضای یک خانواده همزمان است. ناجیان فداکاری که برای نجات یکدیگر به داخل آب پریدند و همگی اسیر جریان آب شدند. در آخرین حادثه نیز در جنوب کشور دو برادر هنگام نجات برادرشان که در رودخانه گرفتار شده بود غرق شدند تا پدر و مادرشان در کمتر از 10 دقیقه سه پسر خود را از دست بدهند. کارشناسان ...
خواب امام را دیدم و رضایتنامه جبهه را انگشت زدم
ها صابرند و با صلابت همچنان ایستاده اند. مهیای رفتن می شوم تا رأس ساعت مقرر به خانه شهید رضا حصاری از شهدای دفاع مقدس برسم. همراه با چند نفر از دوستانم از هیئت کربلای بیت المهدی (عج) به خانه شهید می روم تا مادر شهید از روز های پر خاطره زندگی با فرزند برایمان روایت کند. وارد خانه می شوم، بعد از طی چند پله به مادر شهید رضا حصاری می رسم که در انتظار آمدنمان چشم به در دوخته بود. بعد از خوشامدگویی ...
برگی از تاریخ
. گفتم: دردت چیست؟ گفت: پسرم معلم شده است. من بیوه ام. سالهاست که بیوه ام. می بینی که پیر و زمین گیرم. من جان کنده ام که این پسر بزرگ شده و به معلمی رسیده است. او حالا نوکر دولت است، حقوق می گیرد ... برای عروسش لباسهای نو می خرد. به مهمانی می رود. مهمان می آورد. رادیو دارد. سیگار می کشد، ولی یک شاهی به من نمی دهد. تو رئیسش هستی. راهت را گرفتم تا به پسرم بگویی تا ...
ماجرای تربت امیرالمؤمنین(ع) در روز تدفین علی شیخ الاسلامی
خودمان رد می شدیم و مسیر این طور بود که خانه ما بین حرم حضرت معصومه(س) و علی بن جعفر بود. به رویاروی خانه که رسیدم، دیدم به من حکم می شود که آن تربت برای این شیخ است و به پسرم زنگ زدم و گفتم آن تربت را بیاور. رسیدیم سر خاک و به یکی از آقازاده ها گفتم این تربت امیرالمومنین(ع) است و باید نصیب ایشان شود. این دوست می گوید از این آقا سوال کردم، عشق پدر شما متوجه کدام یک از ائمه(ع) بود و ایشان فرمودند امیرالمومنین صلوات الله علیه. عاش سعیدا و مات سعیدا و امید که سعادت ابدی نیز نصیب ایشان بشود. گزارش از مرتضی اوحدی انتهای پیام ...
نامزدهای انتخابات شورای شهر این گزارش را بخوانند
این ها مواردی هستند که تعدادی از شهروندان بجنورد اگر کاندیدای شورای شهر بودند، مطرح کرده و در اولویت کاری خود قرار می دادند. تعدادی از شهروندان بجنوردی در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا که اگر کاندیدای شورای اسلامی شهر بودید اولویت کاری تان چه چیزی بود پاسخ های مختلفی را ارائه دادند. محمدی یکی از شهروندان بجنوردی در گفت و گو با ایسنا، می گوید: اگر کاندیدای شورای شهر بودم به طور ...
مزار شوهرم را دو سال بعد نشانم دادند! + عکس
...> ثریاسادات سجادی، فرزند شهید سیدمحمد: من 9 ساله بودم. در افغانستان هم مدرسه می رفتم. **: پدر و مادر شما در قید حیات هستند؟ همسر شهید سیدمحمد: بله، در افغانستان هستند و سالی یک بار می آیند و به ما سر می زنند. **: برادر و خواهر چطور؟ همسر شهید سیدمحمد: سه تا برادر داریم که افغانستان هستند که هفت هشت سال است همدسیگر را ندیده ایم. یک خواهر هم داریم. * میثم رشیدی مهرآبادی ادامه دارد... ...
بوستان های پایتخت؛ تفرجگاه یا قتلگاه؟! امیرعلی قربانی جدید اهمال کاری مسئولان
در آن لحظه پدر این نوجوان به شدت مستأصل شده بود و جسم بیهوش این نوجوان به بیمارستان امام خمینی (ره) منتقل شد ولی متأسفانه کادر درمان موفق به احیای این پسر 14 ساله نشدند و ساعاتی پس از این حادثه این نوجوان جان خود را از دست داد. همچنین اواخر خرداد سال 95 حادثه دیگری در یکی از بوستان های تهران با نام بوستان کوهسار در شهرک رضویه خبرساز شد در این حادثه دختر 5 ساله ای به نام فاطمه امیری ...
روایتی حاج عبدالکریم یزدی، گرمابه دار سابق کوی آتش نشانی
ر با سوارانی تفنگ به دست به داخل حمام آمدند. در کنار هلهله و شادی و بوق و کرنا، اسب ها در محوطه وسیع حمام دوری زدند. چند تیر هم در کردند. بعد هم اسب سوار ها رفتند بیرون و منتظر ادامه مراسم ماندند. من با اینکه بچه بودم، سریع آتش روشن کردم و سپنج در ظرف ریختم و به دست شاگرد حمامی دادم تا دور بگرداند. آن روز با پول حمام میهمان ها دخل یک هفته مان را کاسب شدیم. صف آب جلو حمام بنفشه تا ...
بازگشت اکبر خرمدین و همسرش به صحنه جنایت
داروی بیهوشی ریخت و او خورد. دقایقی بعد او بیهوش شد و من هم جانش را گرفتم و در حمام جسدش را مثله کردم. سپس همان شب بقایای جسد را در چند کیسه قرار دادیم و با آسانسور پایین بردیم و داخل ماشین گذاشتیم و در نهایت کیسه ها را در شهرک اکباتان، میدان صادقیه و میدان صنعت انداختیم و به خانه برگشتیم اما چند ساعت بعد دستگیر شدیم. بازسازی صحنه این 3جنایت که از ساعت11 آغاز شده بود تا ساعت4 بعدازظهر ادامه پیدا کرد و در نهایت با ثبت گفته های متهمان و تصویربرداری از بازسازی صحنه آنها در ساعت 4بعد از ظهر به پلیس آگاهی منتقل شدند. براساس این گزارش تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد. ...
مرگ اسرارآمیز مرد جواهرساز
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، چند روز قبل که گزارش مرگ اسرارآمیز مردی 72 ساله به بازپرس کشیک جنایی تهران اعلام شد، کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ او آغاز کردند. قربانی مردی ثروتمند، جواهرساز و طلاساز بود که به بیمارستانی در تهران منتقل شده اما در نهایت به کام مرگ رفته بود. علت اصلی مرگ مشخص نبود و زمانی که مرد جواهرساز به بیمارستان انتقال یافته بود از هوش رفته ...
ابتکار مادران میدان برای گرم تر کردن تنور انتخابات
نشیند روی دل خانم میانسال و می گوید: باور کن جرئت ندارم از این حرف ها جلوی بچه هایم بزنم. پسر مهندس من الان گرفتار است. پارسال می خواست 50 میلیون تومان وام بگیرد و کاری راه بیندازد. نمی دانی چه بلایی سرمان آوردند. صد بار ما را به بانک کشاندند و آنقدر از من و پسرم امضا گرفتند که عاصی شدیم. آخر سر هم بیشتر از 20، 30 میلیون تومان دستش را نگرفت. به مأمور بانک گفتم: خدا کنه برای همه همین قدر حساسیت نشان ...
رضایی: در جمهوری اسلامی هیچ رییس جمهوری بن بست ندارد
کلام الله مجید و سفر حج بود و خطبه عقد را آقای جلالی خمینی رحمه الله خواندند. در صورت درخواست همسرم کار منزل را انجام می دهم مثلاً ظرف می شورم. غذا از نیمرو تا قورمه سبزی درست می کنم. 1 پسرم فوت کردند. به جز او 3 دختر و 1 پسر دارم. من از اداره کشور دست 2 گروه را قطع می کنم. خانواده و بازیگران سیاسی. الان همه در سپاه و مجمع تشخیص مصلحت این کار را می کنم. سرنوشت و محصول رأی مردم ...
سرقت پرستار قلابی از خانه سالخوردگان به خاطر خرید جهیزیه برای دخترش
سرقت بازداشت شده بودم. در خانه پیرمردی کار می کردم که اختلال حواس داشت. یک روز در غذای او قرص خواب آور ریختم و کارت عابربانکش را سرقت کردم. داخل حساب او 150میلیون تومان پول بود که همه آن را خالی کردم اما مدتی بعد بچه هایش متوجه ماجرا شدند و از من شکایت کردند. وقتی بازداشت شدم همه پول های دزدی را خرج کرده بودم. برای همین وثیقه گذاشتم و تعهد دادم به زودی این مبلغ را جور خواهم کرد و اینطوری بود که آزاد ...
بازداشت مرد گوش شکسته پر از خالکوبی که زورگیر بی رحم عکاس خبری بود + فیلم گفتگو
کرده و پا به فرار می گذارند. با توجه به اینکه در محل حادثه رفت وآمد کمی صورت می گرفته به گفته این عکاس، ابتدا حدود ساعت 6 بامداد یک سگ دامداری متوجه او شده و صاحبش را مطلع کرده و همچنین یک خانواده با خودرویشان در حال عبور از محل بودند که با وضعیت خونین محمد دلکش مواجه شده و با اورژانس تماس گرفتند در ادامه نیز وی به یکی از بیمارستان های تهران انتقال یافت. سعید 28 ساله که قوی ...
ماجرای پارکی که سال ها در قُرق معتادها بود
حوزه شهری خبرگزاری فارس سودابه رنجبر: زود رسیده بودم و همه حُسنش به همین بود. قرار بود تا یک ساعت دیگر در پارک شوش ابتدای خیابان ری جشنی بزرگ برای همه اهالی محله شوش و به ویژه کودکان کار این حوالی برپا شود؛ اما آن قدر زود رسیده بودم که نه از برگزارکنندگان جشن خبری بود، نه از مهمان های دعوت شده. البته پارک خالی نبود، زیر تیغ آفتاب تند، مهمان های همیشگی، حاضر به یراق آماده چرت زدن بودند. همه ...