خاطره ای از رهایی برای بازگشت به وطن
سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات شنیدنی از طلبه جانباز / دعای حاج آقا من را نگه داشت
هست یک سال در ماه رمضان بین تهران و فومن در رفت و آمد بودم. ایشان سؤال کرده بودند که آشیخ محمدحسن روزه می گیرید؟ گفتم بله. الحمدلله که تا به امروز توانستم بگیرم. با شوخی گفتند روزه هم شما را می گیرد؟ بعد دست در جیب کردند و به بنده و (برادران ام) آشیخ محمد علی و آشیخ محسن هرکدام پانصد تومان دادند. اولین مواجه خودتان را با آیت الله بهجت یادتان هست؟ اولین دیدار حضوریمان وقتی بود ...
ماجرای سفر فرمان آرا از لندن تا لس آنجلس | قرارمان کارگردانی بود، نه بازیگری
آشنایی داشتیم که در دانشگاه یواس سی داشت درس می خواند و گفته بود که مدرسه سینمایی اینجا حرف ندارد. من هم شال و کلاه کردم که بروم به لس آنجلس و این مدرسه. به نیویورک که رسیدم، چمدانم را زمین گذاشتم و رفتم تا ببینم نرخ بلیت اتوبوس و قطار و هواپیما چقدر است. دیدم که اتوبوس از همه ارزان تر است؛ با 82 دلار می توانستم به لس آنجلس برسم. من چهار شبانه روز در راه بودم. هرقدر که راه می رفت، تمام ...
چگونه درست انتخاب رشته کنیم؟/ انتخاب رشته به روایت آنهایی که پشیمان شدند
نبود توی جشنواره تیتر جزو آثار راه یافته به مرحله نهایی بودم. یادش نبود خودش هیچکدام از نوشته ها را نخوانده اما دوستانش که خواندند چقدر خوششان آمده. گفت و نشنید که از درون شکستم. دیگر چیزی باقی نمانده بود که بجنگم. مثل یک سرباز بی اراده، رفتم نشستم سر جلسه کنکور. زمزمه امسال آماده نبودی، برای سال بعد بخون را می شنیدم و بین خودمان باشد، من طالب مرگ بودم فقط . همه می گفتند بجنگ! برو جلو ...
خبر اسارت آقا مهدی قبل از شهادتش
خواهم سه ماه دیگر هم تمدید کنم. گفتم تو دلت تنگ نمی شود؟ گفت نه، شما خوب باشید من زنگ می زنم. مرتب به ما زنگ می زد چون می دانست من خیلی نگرانش بودم، مرتب یکسره از سوریه تماس می گرفت. **: قرار بود شش ماه بماند اما سه ماهه آمد؟ مادر شهید: سه ماهه آمد، چون اینجا در پیشوا خبری پیچیده بود که مهدی اسیر و شهید شده! ما هم بی خبر بودیم. ما خودمان نمی دانستیم اما اطرافیان همه خبر ...
من بی بی معصومه مادر شهید هستم
کردیم و می گفتیم دعاگوی شما هستیم، از نظر تهیه و تأمین آذوقه ما مثل مادرهای خودتان در خانه هستیم، پشت جبهه مادری مان را ادامه می دهیم. هنوز پسرهای زیادی داریم که برای کمک شما می آیند، نگران نباشید. رخت شویی در اهواز مادر شهید افخمی می گوید: برای مدتی به علت بیماری شوهرم درگیر مسائل خانواده بودم ولی پس از آنکه حاج آقا به رحمت خدا رفت دوباره به پشت جبهه رفتم. این بار به رختشوخانه ...
دلم ماند پیش آخرین وداعی که با هم داشتیم
بار که می خواست به جبهه برود گفتم بیا روبوسی کنیم، گفت داداش مگر کجا می خواهم بروم؟ به جبهه می روم و برمی گردم. اگر شهید شدم روز قیامت همدیگر را می بینیم. خجالتش می آمد روبوسی کنیم. دلم مانده آخرین وداعی که داشتیم رویش را ببوسم. آن روز از کله بست تا سر جاده پیاده رفتیم تا ماشین بگیرد و به جبهه برود. هنوز آن خاطره در ذهنم مانده است. به نظر شما چه نکته هایی در زندگی شهید غلامی است که وی را به ...
بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم
.... تمام دنیا این حس را تجربه می کنند. بیایید تصمیمات درستی که لازم است بگیریم. می دانیم که حرف ها تکراری است، اما یادآوری که اشکالی ندارد. به جای دست دادن، از دور برای هم دست تکان دهیم. مترو و اتوبوس های شلوغ سوار نشویم و تا جایی که می توانیم پیاده برویم. حداقل دو متر فاصله بگیریم یا با تلفن احوالپرسی کنیم. یادتان باشد که هر بار این کار را انجام دادید نشان می دهید که چقدر انسان مهربان ...
روحانیون ما از مداحان فاصله گرفته اند
خانواده خود مهربان باشد و تمام وقت خود را صرف جلسات نکند بلکه به خانواده خود نیز رسیدگی نماید و به گونه ای برنامه خود را تنظیم کند که هم به خانواده و هم به مراسم اهل بیت (ع) برسد و اجازه دهد مداحی که از این طریق ارزاق می کند نیز جلساتی را مداحی کند. مداحان کاسب تنها ساعاتی از روز آن هم سمت بعد از ظهر می توانند مداحی کنند لذا شهر نیازمند مداحانی است که مداحی به عنوان شغل آنها محسوب می شود و از ...
سیره تربیتی امام خمینی | نگاهی به اندیشه های امام درخصوص تربیت کودکان
... دختر گرامی ایشان خانم صدیقه مصطفوی در خصوص تاکید حضرت امام در برخورد با مادر، خاطره ای را به این نحو نقل می کنند: یک روز در خدمت امام من ایستاده بودم و دخترهایم نشسته بودند. ایشان با ناراحتی به بچه ها گفتند: بلند شوید بروید. اصلاً وقتی مادر شما جلوی شما ایستاده چرا شما نشسته اید. بلند شوید از جایتان ( برداشت هایی از سیره امام خمینی (س)، جلد اول، صفحه 26 ) نگاه امام خمینی (س) در ...
جنجال یک عکس (+عکس)
مراجعه کند. در حالی که قبلا از دو خبرنگار خواسته بودم این ماموریت را انجام دهند ولی موفق به تهیه عکس مقتول نشده بودند. با عصبانیت به این خبرنگار هشدار دادم و گفتم: می روی این عکس را برایم می آوری و نباید با دست خالی به روزنامه برگردی. این خبرنگار جوان تازه کار که از بدخلقی های من در کار خبر داشت، به سرعت راه افتاد و چند ساعت بعد خسته و نفس زنان از راه رسید و عکس مردی را به عنوان فرد مقتول به ...
حجت الاسلام باقری از شاگردان استاد فرجام فرد مطرح کرد: تواضع و فروتنی دو ویژگی بارز استاد فرجام فرد بود
.... آن سال ها تازه بنده معمم شده بودم و حدودا 27 ساله بودم. از این که وی پشت سر من نماز خواند احساس شرمندگی کردم اما چاره ای نبود. هیچ بهانه ای نتوانستم پیدا کنم. این متانت های استاد به همراه مشاوره های خصوصی اش همه را به خود جذب می کرد. کم کم بدون این که خودمان بفهمیم او را دوست می داشتیم. اما باز هم نفهمیده بودیم که عاشقش شده ایم. این را بعد از شنیدن خبر رحلت وی متوجه ...
گهواره های خالی
هفته دیگر است. روز ها همین طور می گذشت تا این که روز 23 مرداد مردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از جنایتی هولناک در خانه اش خبر داد. دقایقی بعد تیم جنایی وارد خانه ای در جنوب شهر شده و با جسد فاطمه چهارساله و محمدجواد یک ساله روبه رو شدند. پزشک قانونی اجساد را معاینه و اعلام کرد دو کودک به علت خفگی جان خود را از دست داده اند. دقایقی بعد مادر خانواده به عنوان مظنون به ...
یادواره متفاوت یک شهید با آزادی 8 زندانی
استاد دانشگاه بلکه پدر و مادرش بی سواد بودند ولی این پسر را طوری تربیت کردند و لقمه حلال به این محمد رضا دادند که به این مقام رسید. کاجی با تشریح شهادت شهید شفیعی افزود: در عملیات کربلای 4، محمدرضا بعد از مجروحیت شدیدی که پیدا می کند به دست بعثی ها اسیر می شود و 11 روز که در عراق با شکنجه هایی که او را می کنند در زندان به شهادت می رسد خدا می داند در این مدت اسارت با خدا و اهل بیت چه گفته ...
ترس مرد خیانتکار مشهدی از لو رفتن فیلم های غیر اخلاقی اش / او 52 ساله است
بزرگی به بار خواهد آمد. ترس و وحشت سراسر وجودم را فرا گرفته بود و حالا بعد از 30سال زندگی مشترک آبرویم را کف دستم گرفته بودم. از آن روز به بعد ارتباطم را با پریسا قطع کردم اما ماهی چند میلیون تومان به حسابش واریز می کردم تا آن فیلم های زننده لو نرود. با وجود این آرام و قرار نداشتم و زندگی برایم به جهنمی سوزان تبدیل شده بود. حتی تصور انتشار یکی از آن عکس ها هم مرا تا مرز سکته پیش می برد. ...
کرونا با صنعت گردشگری چه کرد؟
پرداخت بقیه هزینه، به صورت قسطی به توافق می رسند. با این همه، این برنامه عملا اجرا نشد. سیل های بهاره در سال 1398 و بعد هم همه گیری کرونا کار را خراب کردند و صنعت گردشگری به محاق رفت. این در حالی است که با وجود شرایط دشوار، ظاهرا هنوز هم راه هایی برای نجات صنعت گردشگری وجود دارد. اکبر رضوانیان، نایب رئیس جامعه بوم گردی کشور، به تازگی در این مورد به خبرنگار روزنامه دنیای خودرو گفت: به ...
گفت وگو با جانباز دو پا قطع، دکتر مرتضی شکوهنده(بخش دوم) ساماندهی وضعیت آشفته جانبازان دزفول و حق ...
.... مشکلات را گفتم و قبول کردند. گفتند باشد. یک فرم طراحی کنیم. با توجه به اینکه شما در استان خودتان و کارمندان دیگر جانبازان را می شناسید، چون همه رزمنده بوده ایم. فرمی طراحی کنیم تا ابتدا در این فرم، شما فرد را تایید کنید. موضوع بیشتر به نفع شرایط جبهه رفته ها شد. به دلیل اینکه آنهایی که جبهه رفته بودند، یا برای تکمیل پرونده مدارک شان نبود یا گم شده بود، به این شکل یکی از معضلات ...
گزارشی از اکران فیلم مدیترانه در سینماهویزه با حضور هادی حاجتمند
ماه جنگیدن و دلاوری و دور بودن از خانواده، وقتی وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدند پلیس با بی احترامی آن ها را با خود برد و با اینکه فقط 40 روز تا اعزام بعدی فرصت داشتند به کمپ مهاجران منتقل شدند. هادی حاجتمند، سکانسی از مدیترانه را به همسر یکی از شهدای سانچی تقدیم کرده است. او داستان عاشقانه یک زوج ساکن در مشهد را روایت می کند که قصه وصل دوباره آن ها با مقابله فاطمیون و داعش در سوریه گره ...
سرنخ طرح صیانت در بیرون مجلس است
از حادثه واژگونی اتوبوس در ارومیه که به کشته شدن دو خبرنگار منجر شد آمده است: 40 روز از آن چهارشنبه شوم می گذرد. چهارشنبه دوم تیر 1400. عصر تلخ و تیره ای که اتوبوس خبرنگاران محیط زیست ایران در مسیر فرعی پیرانشهر به نقده در استان آذربایجان غربی، واژگون و جامعه ایران داغدار شد. داغدار خبرنگاران؛ مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی که جان عزیزشان را در این سانحه هولناک از دست دادند. پس از گذشت 40 ...
روایت یک سجده شکر در دور از چشم صلیب
جمعه 26 مردادماه سال 1369، اولین گروه هزار نفری از اسرای ایرانی برای مبادله با هزار نفر از اسرای عراقی به سوی مرز خسروی فرستاده شدند. در اولین شب تبادل، اسرایی که در آسایشگاه شان تلویزیون داشتند، شاهد مبادله اسرا بودند. اتوبوس های عراقی در مرز توقف می کردند و اسرا یکی یکی پیاده شده و به طرف اتوبوس های کشور خودمان می رفتند. ...
حجاب دیدنی همسر علیرضا بیرانوند در پرتغال + عکس
فوتبال داشتم در سال 86 وقتی 15 ساله بودم از اقوام و فامیل پول کرایه ام را قرض کردم تا بتوانم به تهران بیایم، یعنی فقط سوار اتوبوس شدم تا برای فوتبال از خرم آباد به تهران بیایم در اتوبوس با فردی با نام حسین فیض مربی تیم وحدت آشنا شدم او بدون گرفتن هزینه ای مرا به تیم خود برد و بعد از یکسال در سال 87 توسط مربی امیدهای نفت تهران برای نوجوانان این تیم انتخاب شدم ...
ریاضی نقش کاربردی در زندگی روزمره انسان دارد
فرهنگ نوآوری و تشویق نسل های مختلف، به خصوص کودکان برای کسب علم و پرورش استعداد آنها است. این جشواره همه ساله در پایان اردیبهشت ماه در سراسر کشور برگزار می شود و امسال اطلاعیه از طریق آموزش و پرورش نیشابور به سراسر کشور ارسال شد. جشواره خیام بیشتر موضوعاتش درباره ریاضی است و در سطح مسابقات المپیادی است، مطالب آن بسیار جالب و در عین حال سخت است. ریاضی درس شیرین و موثری است که ما در زندگی ...
زن جوان بعد از حکم طلاق قربانی یک جنایت شد
به گزارش مشهد فوری ، زن جوان که خودروی پژو 207 خود را به یک مشاور داده بود تا شوهرش را از طلاق منصرف کند وقتی متوجه شد پرونده به نفع وی تمام نشده، می خواست خودرواش را پس بگیرد اما به قتل رسید. 30 تیر زن جوانی با حضور در اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن خواهرش خبر داد و گفت: مهناز پرستار یکی از بیمارستان های پایتخت است. او سه فرزند ...
مردم کُرد عراق بخاطر علاقه شان به امام (ره) و سپاه بمباران شیمیایی شدند
اطلاعی به ما ندادید. گفت: چرا، من به همه فَکس کردم. گفتم: به ما نگفتند، حالا شاید مقرمان در سنندج خبر می دادند. گفتم: تا کجا عقب نشینی می کنیم؟ گفت: لشکر ها به قرارگاه می روند. قرارگاه رمضان داشت فعال می شد که... همه بچه ها جمع کردند و رفتند، ولی من نشستم که ببینم آخرین یگان ها چطوری می روند؛ بعد بررسی داشته باشم و ببینم عراقی ها چه عکس العملی نشان می دهند. خلاصه من هم تماس ...
نادر اول خواستگارم بود ولی با گرفتن فیلم غیر اخلاقی مرا بی آبرو کرد
شما را دارد. او سپس از من خواست شماره تلفن منزل مان را برای انجام مقدمات خواستگاری در اختیارش بگذارم. من هم به اعتماد همکارم شماره تلفنم را به او دادم اما نادر مدعی شد که باید ابتدا شماره تلفن همراهم را به او بدهم تا کمی بیشتر با هم آشنا شویم و بعد با خانواده ام تماس بگیرد. آن زمان من که دختری 24 ساله بودم و به ازدواج می اندیشیدم، شماره تلفن همراهم را به او دادم و این گونه ...
سلاخی کردن 4 نفر در تهران به خاطر زنی خیانت کار!
، همسر اسماعیل به نام معصومه بازداشت شد و لب به اعتراف گشود: حدود یک سال قبل در حالی که برای تهیه داروی کم خونی امیررضا عازم تهران بودم سوار ماشین مردی به نام ابراهیم شدم. با او هم کلام شدم و خودم را مجرد معرفی کردم و گفتم عماد و امیررضا بچه های برادرم هستند. بعدا به آنها یاد دادم که من را جلوی ابراهیم عمه صدا بزنند.ارتباط من و ابراهیم زیاد شد و هر روز به من علاقه بیشتری پیدا می کرد. ...
قتل زن جوان به دست مشاور حقوقی
روز حادثه برای انجام کاری به منطقه پرند رفته بودم و از مهناز نیز خواستم به آنجا بیاید. او فقط ماشینش را می خواست. سر همین موضوع دعوایمان شد. نمی دانم چه شد، آن لحظه خیلی عصبانی بودم، دستم را روی گلو و دهانش گذاشتم. چند لحظه بیشتر طول نکشید، ولی ناگهان دیدم دیگر نفس نمی کشد.
تنها شرط ازدواج بهاره رهنما برای حاجی !
رهنما منتشر شد و خبرگزاری های رسمی این خبر را تایید کردند و این خبر بازتاب های زیادی داشت. بهاره رهنما برای اولین بار در یک گفتگو به همراه همسرش امیرخسرو عباسی از زندگی مشترکشان گفتند. در ابتدای گفتگو امیرخسرو عباسی گفت:از زمانی که این ازدواج شکل گرفت و ما صبح که از خواب بیدار شدیم دیدیم کلی تماس داریم و ظاهرا ساعت 2 و 3 نیمه شب عکس هایمان پخش شد و بعد از آن خود ما تصمیم گرفتیم که خودمان ...
زندگی که به برکت امام رضا(ع) می چرخد
بودید و چشمان تان می دید دوست نداشتید خادم حرم امام رضا(ع) بشوید؟ خادمی حضرت آرزوی همه است. من هم دلم می خواست خادم این بارگاه ملکوتی باشم. اما تا جوان بودم و چشمانم می دید، قستم نشد. اما در همان زمانی که چشمانم دید داشتند، هر کمکی از دستم برمی آمد در حرم انجام می دادم. مثلا در پهن یا جمع کردن فرش ها کمک خادمان می کردم یا جارو دستم می گرفتم و صحن را جارو می زدم. شما که هر روز برای ...
کرامت شهروندان در مترو لطمه می بیند/ نفت در برابر واگن و اتوبوس از سوی دولت اجرایی شود/ عوارض مردم نباید ...
تعریف کردند و منابع در آمدی بوده است. دوستان قدیم ما می گفتند که شما از تراکم فروشی پول به دست آوردید حال برخی دوستان از راهش پول به دست آورده اند. در هر صورت پول به دست آمده است. من می خواهم بگویم حالا که پول به دست آمده، الان در کجا هزینه شده است؟ بزرگترین کار شما همان 30 ایستگاهی است که در فرمایشاتتان بیان شد. بقیه پروژه های تهران پروژه های کوچکی بوده و در قد و قواره شهرداری و ...
یوسف کرمی: کیانی را تحت فشار قرار دادند
مردان هیچ مدالی کسب نکرده ایم و درمجموع نیز یک برنز برای دو المپیک اخیر نشان می دهد اوضاع اصلا خوب نیست. کار برای تکواندو بسیار دشوار شده است. پیش تر در این باره هشدار داده بودید؟ من قبلا هم این حرف ها را زدم اما گفتند نگویید، حرف نزنید. اوضاع خوب است اما شما نمی بینید. من گفتم حال تکواندو بد است اما گفتند خیلی هم خوب است. خب قبول، حال تکواندو خوب است اما کو نتیجه؟ همه دیدند ...