از صف هشت کیلومتری برای رئیسی تا استقبال با سرود ای ایران
سایر خبرها
حسن خلق نداشته باشید هرچقدر ذکر بگویید فایده ندارد/ تبحر آیت الله فاطمی نیا در علوم غریبه و ادبیات عرب
این را در مواقعی که با وی به کتابخانه می رفتم و دنبال کتابی می گشتیم به خوبی متوجه می شدم. یکبار شش ساعت در کتابخانه بود و، چون گاهی فشارش می افتاد نزدشان می رفتم و شربتی برای شان می بردم و می گفتم بابا خسته نمی شوی؟ می گفت علی جان، من درکِ زمان نمی کنم، چون ارواح طیبه و گذشتگان به اینجا می آیند و با من انس می گیرند. ایکنا حاج آقا بیشتر تحت تأثیر کدامیک از اساتید بود و بیشتر از کدامیک ...
امر به معروف ما فقط به چندتا مو محدود شده
دیکتاتوری و زور چادر را از سر مردم برداشت و سعی کرد مردم ایران را در تمام کشور مثل اروپایی بدون چادر و روسری کند. در مشهد یکی از خدام گفت که من در حرم امام رضا (ع) بودم که زنی با روسری به حرم آمده بود. یک از خادمان حرم رفت و روسری را از سر آن زن برداشت و گفت، از امام رضا (ع) خجالت نمی کشی که با روسری اینجا آمدی؟! یعنی رضاخان کار را به اینجا در سلب آزادی و انتخاب مردم رسانده بود. وقتی که شرّ ...
آشتی با ریاضی کنکور و تبدیل آن به یک درس آسان
معمولاً به خاطر کارم ساعاتی به خانه میرسم که فقط فرصت میکنم شام بخورم و بخوابم و خیلی از جزئیات زندگی روزمره خواهرها و برادر پشت کنکوریام خبر ندارم . چند هفته پیش که کارم سبکتر بود آنقدر زود به خانه رسیدم که هنوز خواهرها و پدر و مادرم هم نرسیده بودند و فقط برادر پشت کنکوری ام خانه بود . از در ورودی که وارد شدم و وسایلم را زمین گذاشتم ، شنیدم که از اتاق برادر پشت کنکوریام ...
راوی ننه علی با وجود همه مشکلات هیچ وقت به طلاق فکر نکرد
یکی از نامه ها آدرس منزل شهید بود. این شد که من خدمت حاج خانم رسیدم و از همان ابتدا که ایشان شروع به خاطره گویی کردند، متوجه متفاوت بودن این سوژه شدم. نویسنده با اشاره به رفتار نامناسب پدر خانواده گفت: در همان جلسه اول من دیدم که با خانواده ای مواجه هستیم که با تصویری که از خانواده شهدا در ذهن داریم کاملاً متفاوت است. به طوری که بعد از چند جلسه گفت وگو برای ادامه دادن دچار تردید شدم و کار ...
دانشمندانی کوچک در دل روستای یالقوز آغاج ترکمنچای/ مدرسه ای که نخستین پژوهشسرای روستایی کشور شد
شورا خیلی استقبال کرد. روز بعد به اداره آموزش و پرورش رفته و ماجرا را تعریف کردم و از آنها خواستم هزینه ساخت مدرسه را برآورد کنند. طبق برآورد آنها هزینه ساخت مدرسه 600 هزار تومان شد. باید به آقای شریعتی زنگ می زدم و هزینه ساختن مدرسه را می گفتم. آن زمان در روستای ما تلفن نبود برای همین به شهرستان میانه رفتم تا به منزل او زنگ بزنم. زنگ زدم گفتند حاج آقا هنوز به خانه نیامده ...
روایت دیدار؛ از ناشری که به رهبر هدیه داد تا حرف هایی از جنس دلتنگی
اسوه که از ساعت 6 و 30 صبح در محل نمایشگاه کتاب تهران حاضر شده بود، با شوق خاصی از دیدار با رهبر معظم انقلاب حرف می زند و در حین صحبت، دست بر انگشتر عقیق خود می کشد. از خدا 38 سال عمر گرفتم اما چنین هدیه باارزشی نگرفته بودم. هدیه ای که با دیدن حضرت آقا کامل شد. درباره چند دقیقه ای که رهبر انقلاب در این غرفه گذراندند می پرسم؛ ایشان درباره کتاب های نشر و موضوع آن پرسیدند ...
حاشیه نگاری رونمایی از آخرین تقریظ رهبر انقلاب بر یک کتاب/ واکنش خاتون قوماندان به حضور یک اسم در متن ...
بچه ای زیبا با چادر و مقنعه گل گلی می گوید من ملیکا ساداتم، چند بار صدایتان کردم متوجه نشدید. مادرم با شما کار دارد. دست دختربچه را می گیرم و با او به گوشه ای از سالن نزد مادرش می روم. خانمی جوان از ابوحامد اینطور روایت می کند: روزی که قرار بود فرمانده ابوحامد در حرم رضوی تشییع شود همسرم از سوریه تماس گرفت. خبر شهادت ابوحامد را که به او دادم، گفت دروغ است، شایعه است. گفت ابوحامد به این ...
نگاه متفاوت یک امام جمعه / خوب عمل نکردیم، مردم گارد گرفته اند / محدودسازی بی حجاب ها در قانون نیامده
کشیده شد که آقای مختاری با اشاره به تماشای بازی های تیم ملی، گفت: "بچه های ما در بازی اول با انگلستان سرود را نخواندند که واقعاً من خیلی ناراحت شدم اما در بازی های بعد جبران کردند؛ دشمن با تمام توان آمده بود که بازیکنان ما را گرفتار کند و حتی مانع بازی آنها شود اما واقعاً دشمن و رسانه های دشمن توانست همه آنچه را که می خواست به دست بیاورد؟ خیر! واقعاً مصاحبه های کاپیتان تیم ملی و دیگر ...
مردی که از دوربین گریزان بود
. از پیروزی بگویید. روز پایان داعش و فتح بوکمال. با سردار جشن گرفتید؟ حاجی با فرماندهان جلسه گذاشت وگفت فردا بچه ها و رزمنده ها را در میدان ساعت بوکمال جمع کنیم و جشنی بگیریم و پایان داعش را اعلام کنیم. همزمان هم نامه ای برای رهبری تنظیم کردند که در آن نامه، پایان داعش اعلام شد. حاج قاسم در آن پیروزی چه می کرد؟ در آن ایام که من مسئول تیم رسانه ای میدان بودم ...
با خدا بودن همه مسائل را حل می کند
...> نویسنده با اشاره به رفتار نامناسب پدر خانواده اضافه کرد: در همان جلسه اول من دیدم که با خانواده ای مواجه هستیم که با تصویری که از خانوادۀ شهدا در ذهن داریم کاملا متفاوت است. به طوری که بعد از چند جلسه گفت وگو برای ادامه دادن دچار تردید شدم و کار را رها کردم. اسدی در توضیح چگونگی حل چالش ها و موانع نوشتن درباره این کتاب ادامه داد: با توجه به ارتباطی که بعد از گذشت چند سال با حاج خانم داشتم ...
عطوان: محور مقاومت محاصره واشنگتن علیه دمشق را شکست
سالمی که در جاده زمینی سوریه بود مرا به یاد بزرگراه های اروپا انداخت؛ جایی که هیچگونه چاله و راه خاکی در آن وجود نداشت. من با خودم گفتم که شاید این بزرگراه بین المللی از توجه و مراقبت ویژه ای برخوردار باشد؛ چرا که یکی از دروازه های سوریه به سمت خارج است، به ویژه بعد از کاهش اهمیت فرودگاه ها و فعالیت های آنها در نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی. در ادامه یادداشت عطوان آمده است، من همین تصویر را ...
فقدان روایت اصیل درباره حاج قاسم/ ادبیات دفاع مقدس به سمت داستان می رود
...؛ قاسم سلیمانی به نویسندگی مصطفی رحیمی را منتشر کرده است، از جزئیات این کتاب خبر ندارم اما اصولا آثاری که مصطفی رحیمی می نویسد آثار جدی و قابل تأملی است، اگر این آثار چاپ شود و ویژگی های مدنظر را داشته باشد، اولین اثری در این چهار سال است که با ویژگی های لازم وارد بازار نشر می شود، مردم تشنه هستند که درباره شخصیت فراگیری مثل حاج قاسم بیشتر بدانند، سال گذشته حدود پانصد کتاب در خصوص حاج قاسم م ...
آخرین مطالعات سردار سلیمانی قبل از شهادت
سعید علامیان بارها با حاج قاسم در باره خاطراتش صحبت کردم. هی طفره می رفت. آن قدر گفتم تا راضی شد کتاب خاطراتش از عملیات کربلای پنج را چاپ کنم. پای کار هم آمد؛ اما مشغله اش زیاد شد. گفت: بگذار برای بعد. خودت می بینی چقدر سرم شلوغه! در یکی از جلسه هایی که با هم در باره کتاب خودش صحبت می کردیم، گفت: من یک فرمانده جنگم. روایت من از عملیات کربلای پنج باید با همه خاطرات متفاوت ...
رئوف می خوانمت که در ضریح تو هزار اندوه محرمانه جهان پنهان است
نام او را غلامرضا می گذارم. شریعتی از صنعتگر می خواهد اگر خاطره ای از اجرای کنسرت هایش دارد بگوید و او می گوید: چند سال پیش برای اجرا به یونان رفتم؛ روی صحنه در حال اجرا بودم که خانمی بدون حجاب در تلاش بود خود را به من برساند تا چیزی بگوید؛ نزدیک شد، گفت من 15 سال با امام رضا قهر بودم اما الان به دنبال این هستم بلیط بگیرم برای مشهد. حدود دو سال بعد در حرم مطهر امام رضاعلیه ...
خاتون و قوماندان؛مطمئن ترین منبع دریافت حوادث مهاجران افغانستانی!
قراری ام چند برابر می شود و پا به پای خانم حسینی برای رونمایی از تقریظ لحظه شماری می کنم... خون شریکی مردم دو خاک استقبال و خوشامدگویی و راهنمایی تعدادی از مهمانان ادبی، شاعران و نویسندگان، چهره های فرهنگی و فعالین مردمی جامعه مهاجر به من محول شده است. بچه های دفتر حفظ و نشر تأکید دارند که مهمانانی که به برنامه می آیند مهمان حضرت آقا هستند. باید آنها را در کمال ادب و احترام ب ...
آغاز طرح استعدادیابی ورزشکاران جانباز و معلول در کشور
بیان اینکه ورزش جانبازان و معلولین در استان گلستان استعدادهای بالقوه ای دارد، ادامه داد: یکی از مهمترین طرح های که فدراسیون جانبازان و معلولین در دست اجرا دارد، شناسایی استعدادهای جانبازان مدافع حرم، امنیت و مرزها در قالب طرح یاران شهید حاج قاسم سلیمانی است. رئیس فدراسیون جانبازان و معلولین با تأکید بر اینکه این طرح در کمیته ملی المپیک تصویب و ستاد آن تشکیل شده است، افزود: کار شناسایی ...
مصاحبه 10 دقیقه ای قلعه نویی جایی که فکرش را نمی کرد!
. وی در واکنش به اینکه تیم امید نیز که باید با هماهنگی شما پیش برود، گفت: از من یک مشورت خواستند. حبیب کاشانی مدیر تیم ملی امید شده و من هم یک پیشنهاد دادم. در نهایت انتخاب با این فرد است. هر کسی انتخاب شود، هم کمک و هم حمایت خواهم کرد. من یک ماه پیش در جلسه ای که با خسروی وفا، سجادی، مناف هاشمی و تاج داشتم، نظرم را گفتم. بعد از آن هم نظرم را گفتم. اختلافی وجود ندارد. همه باید با هم کمک ...
پدرم نگفت چون حجابت را کنار گذاشتی، دیگر دختر من نیستی
کار کرد که فکر کردی روش درست، همین است؟ - در ورودی ایستگاه مترو تئاتر شهر یک غرفه زده بودند و میز و صندلی گذاشته بودند. چند تا خانم چادری هم آنجا نشسته بودند. یکی از همان روزهایی که بی حجاب بودم، وقتی با دوستم خواستیم وارد ایستگاه مترو شویم، یکی از خانم ها صدایمان کرد. آن روز هم موهایم را باز گذاشته بودم و خیلی از دور جلب توجه می کرد. وقتی ما را صدا زد، خیلی نگران شدم. با خودم گفتم ...
عضو کمیسیون امنیت ملی: در آینده نزدیک شاهد افتتاح سفارتخانه مصر خواهیم بود / بعد از آن، دیدار رئیسی و ...
در استان سیستان برای مقامات امنیتی کشور بازگو شد، همچنین آقای رئیسی در حاشیه جلسه استیضاح وزیر صمت، جویای آخرین وضعیت آبی استان شد که من هم بار دیگر وضعیت بحرانی منطقه از جمله برپایی تجمعات اعتراضی مردم را برای ایشان تشریح کردم، در نهایت نیز بنا شد بنده نامه ای خطاب به رئیس جمهور و معاون اول در رابطه با این مسئله بنویسم تا موضوع این بار در سطح شورای عالی امنیت ملی مطرح شود، البته هنوز زمانی ...
محمد رویانیان: سرچشمه آب های مسموم سپاهان و ناکامی مانوئل ژوزه یکی بود!
معاون جوانان را به عهده بگیر، شاید به دلیل روابط خوبی که از زمان حضور در راهنمایی و رانندگی با مردم داشتم. با یک صلوات مدیرعامل پرسپولیس شدم! دو سه روز پیگیر شد و بعد سه روز اصرار رفتم و دیدم آقای پنجعلی در دفتر وزیر است و دوستان دیگری هم بودند. فروزنده، معاون رییس جمهور آمد و بعد هم آقای پروین آمد. یک دفعه گفتند می خواهیم از سردار استفاده کنیم و صلوات فرستادند. گفتم کی؟ چی؟! (با ...
توصیه حاج قاسم به یک روحانی مدافع حرم/ به اینجا نیامدیم که سوری ها را شیعه کنیم!
پررویی بودم و گاهی از حاجی سؤال می کردم. زمانی من از حاج قاسم در قرارگاه پشتیبانی جنوب حلب سؤال کردم. جلسه ی قرارگاه بود و تمام شده بود؛ من وارد آن اتاق شدم و گفتم با حاجی کار دارم. کنار ایشان نشستم و چند تا از کارهایم را گفتم. بعد از او سؤال کردم و گفتم: حاجی! شما در جنگ 33 روزه چطور زنده ماندید؟ از آن گذرگاه بین سوریه و عراق چطور رد شدی؟ حاجی می خندید و جواب هم می داد. در این مورد جواب داد ...
سلفی با فرمانده/ روایت فرزندان شهدای مدافع حرم از همراهی با سردار قاآنی
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد ، در شبی که خانواده های شهدای مدافع حرم در مشهد، برای رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب خاتون و قوماندان میزبان فرمانده سپاه قدس بودند دست نوازش و لطف و توجه ویژه سردار قاآنی بر سر کودکان معصوم شهدای مدافع حرم، یاد حاج قاسم را زنده کرد؛ فرمانده ای که محبت بی حد و اندازه اش نسبت به خانواده شهدا از ویژگی های شاخص او بود و همین مهربانی ها باعث شد تا همه ...
ورود هیأت سوری به عربستان برای زمینه سازی سفر آتی بشار اسد
... روزنامه رأی الیوم نیز به نقل از منابع آگاه نوشت که یک هیأت رسانه ای، امنیتی و دیپلماتیک سوری برای زمینه سازی سفر بشار اسد رئیس جمهور سوریه به عربستان با هدف شرکت در نشست سران کشورهای عربی، وارد عربستان شده است. منابع آگاه اعلام کرده اند که پیش بینی می شود بشار اسد قبل از آغاز به کار نشست سران کشورهای عربی در 19 مه جاری، وارد عربستان شود. این منابع تاکید کردند که از بشار اسد به صورت مجزا از پروتکل های استقبال از سران کشورهای عربی و به صورت ویژه، استقبال به عمل می آید. ...
محله گردی و خاطره بازی با معلم و نویسنده معروف نازی آباد | تدریس در شهیدستان و بحث های انقلابی در ...
همشهری آنلاین _ مریم قاسمی : استاد حکیمی که به یاد آوردن خاطرات آن سال ها برایش دشوار است می گوید: هفته ای چند روز از جلو مسجد سیدالشهدا (ع) نازی آباد رد می شدم و می رفتم دبیرستان عدل توی خیابان اصلی نازی آباد. آن روزها با حقوق ماهی 120 تومان زبان انگلیسی تدریس می کردم. چون عشق بچه های آن محله را داشتم. بعد از تدریس هم می رفتم کتابفروشی حاج آقا نیکنام که درست روبه روی دبیرستان عدل بود. حاج آقا ...
حسرت نماز فتح خرمشهر در مسجد جامع بر دلم ماند
هم رفته یک هفته یا 10 روز خانه بودیم و باز به منطقه برگشتیم. این بار ما را به لشکر 7 ولی عصر (عج) فرستادند. تعدادمان به استعداد یک گروهان می شد که به نام گروهان حضرت علی اکبر (ع) به فرماندهی حاج حسین فریدونی در قالب لشکر 7 ولی عصر (عج) وارد عملیات الی بیت المقدس شدیم. چرا شما را به لشکر ولی عصر (عج) فرستادند؟ چون کادر این لشکر بیشتر از بچه های دزفول و خوزستان بودند. آن زمان ...
تجربه نگهبانی در سنگر کمین / شهادتی که در چندقدمی ات ایستاده بود
سنگر از خونشان خیس بود. تو بودی و خدا و شهادت که چند قدمی ات ایستاده بود. مثل ماه که از پشت ابر سرک بکشد با نگاهت بازی می کرد. سنگر کمین جایی بود بین زمین و آسمان. دنیا با تمام زرق و برقش پشت سرت می ماند. روبه رو خدا بود و آغوش بازش . برای پرواز فقط باید یک قدم برمی داشتی. شهادت در این سنگرطور خاصی بود. آرام و بی صدا. صبح تا شب از بچه ها خون می رفت و شب که دید عراق محدود می شد، عقب می آوردندشان ...
من: پسر بیکار آسمان جُل شهرستانی/ او: دختر پولدار شیرازی
بغرنج تر می کرد. در مغازه ای مشغول کار شده بودم و سپیده باید ازصبح تا شب کنار مادر و خواهرم می ماند و این شرایط را سخت تر کرده بود. نه پولی برای اجاره خانه داشتم و نه اسباب و وسایلی که بتوانیم با آن زندگی کنیم. از صبح تا شب جان می کندم و به خانه که می آمدم توقع داشتم رفتار گرم سپیده را ببینم، اما هنوز به خانه نیامده بودم سرِ گلایه و شکایتش باز می شد. از همه چیز ایراد می گرفت. رفتار مادرم ...
سیدی در آستانه کوهستان/ روزی که دل، در شمال ِ غربی ترین نقطه تهران، کرب وبلایی شد
سرم بود پرسیدم و حاج آقا با حوصله جواب همه شان را داد: خب می دانید، یک زمانی بعضی از خلفا به نوادگان اهل بیت علیهم السلام خیلی سخت می گرفتند. می خواستند نسل پیامبر (ص) را از بین ببرند. چاره چه بود؟ این بزرگواران مجبورِ به هجرت شدند. اما کجا رفتند؟ آمدند به ایران. جای خیلی امنی برایشان بود، چون مردم ایران از همان قدیم که دین اسلام را پذیرفتند به اهل بیت ارادت داشتند. هرچند سختی راه ها و ...
مجادله ادبی احمد شاه مسعود با علی اصغر شعردوست
حائز اهمیت تلقی شد. داستان تالیف آن کتاب این بود که من چندین سال به واسطه نوشتن مقدمه بر کتاب شاعران متعددی از تاجیکستان به خواندن اشعار این شاعران مشغول بودم و با زبان شعری و شخصیت ادبی آن ها آشنا شدم و مجموعه مطالعات و یادداشت هایم در این باره را با عنوان چشم انداز شعر امروز تاجیکستان در ایران و تاجیکستان منتشر کردم. به یاد دارم مدتی بعد از انتشار این کتاب، در یکی از سفرهایی که به ...
امیدواری شوچنکو به بازگشت میلان مقابل اینتر
گروه ورزشی: اسطوره میلان مهمان هفته فوتبال میلان بود و درباره موضوعات مختلف، از میلان گذشته تا میلان امروز صحبت کرد. او گفت، جرج وه آ یک بار در برنامه قبل از دربی با لباس ارتشی حاضر شده بود تا به همه بفهماند دربی چه معنایی دارد. ورودش به میلان من پسر جوانی بودم و با ورود به میلان، قدم خیلی بزرگی برداشتم. چیزی که من را بیش از هرچیزی تحت تاثیر قرار داد، این بود که میلان یک خانواده است ...