خانه
پسر دریا به خانه پدری رسید
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
عکس این عروس و داماد ایرانی جهانی شد ! / فقط ببینید باور می کنید !
فیلم های هندی را بازی کند. 2 / آن سال ها فیلم هندی اگر نبود خیلی ها پا نمی گرفت. همه حاضر بودند فقیر باشند اما بی هوا مثل ستاره فیلم ها به ارث و ثروت برسند و با عشق شان لای درختان آواز بخوانند و دوتایی، آدم بدها را به سزای عمل شان برسانند. همین شد که کل اعتبار محل برای کریم آقا بود که خلاف فیلم هندی می کرد. هم او که مانند جیمزباند هر شب دو سه نوار فیلم زیر لباسش قایم می کرد و دور از چشم ...
تور موسسات مهاجرت روی کنکور
درباره دوره پادفک می پرسم و این بار خانم ر پاسخ می دهد و می گوید: کالج پادفک گزینه بهتری است و زبان روسی و گرفتن مدرک زبان روسی برای شما بسیار راحت است. شانس شما در ورود به دانشگاه های بهتر بیشتر می شود. ورودی مستقیم را به افرادی پیشنهاد می دهیم که زمان ندارند. اگر می خوای به امسال برسی فرصت کمی داری و نهایتا تا یک الی دو روز آینده باید کار را شروع کنیم. راد در بین صحبت هایش ...
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
یک ذاکر دیگر را در این خانواده می دهد. قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید پدرم، کربلایی اسدالله در دوران جوانی در ایام محرم در دماوند تعزیه می خواند و اغلب نقش جناب مسلم بن عقیل(ع) را به او می دادند. بعد از ماه محرم و صفر هم در مجالس روضه خوانی می کرد. مرحوم پدر 60 سال قبل روضه خوان امامزاده شمس الدین محمد(ع) در محله فرامه دماوند و مورد احترام اهالی آن دیار بود. حاج ...
علی آرزو داشت بی نشان بماند | فرمانده لشکر عملیاتی خاتم الانبیا(ص) درباره این شهید چه گفت؟
علی سبب شده بود حسن آقا و زهرا خانم هر جا به مشکلی برخورد می کنند، سراغ پسر نوجوان خانواده بروند تا نظری سنجیده و حساب شده بشنوند. علی عادت داشت وقتی سر سفره می نشست، تا پدر و مادر دست به غذا نمی بردند، به چیزی لب نمی زد و زمانی که پدر در موضوعی با او اختلاف نظر داشت، با نجابت و حرمتداری، آنقدر دلیل و برهان می آورد تا او را متقاعد کند. علی شلوغ و پرشر و شور نبود، ولی بودنش در خانه کافی بود که همه ...
مشقِ حسابداری با فروشندگی در خیابان؛ گفت وگو با دو کودک کار در سنندج
... ماردین سیگار می کشد و دلیل قهر کردنم همین بود. پرسیدم آرزوت چیه؟ و تنها جواب تلخی که بهم داد این بود: هیچی! بعد از تمام شدن بستنی اش با هم به خیابان فردوسی برگشتیم، در طول مسیر به علیرضا و هم سن و سال هایش فکر می کردم، چقدر تفاوت بین او و بچه های دیگر امروزی بود، بچه هایی که با ناز و نعمت بزرگ می شوند و علیرضایی که با 1000 تومن خوشحال می شود. از ...
فعال شدن 500 تخت برای اسکان همراه بیمار در پایتخت
تا پیگیر مداوای پسرش در بیمارستان تهران شود. از عروس خانواده می پرسم چند روز است که جلوی بیمارستان اسکان دارید، می گوید: برای جراحی همسرم 12 شبانه روز است که به تهران آمدیم، هزینه رفت و آمد و خرد و خوراک را از پدرشوهرم قرض گرفتیم آنها هم دست شان خالیست و تحت پوشش بهزیستی هستند. پزشکان برای جراحی همسرم مدام امروز و فردا می کنند و حالا روزهاست که کنار خیابان زندگی می کنیم تا مداوای همسرم انجام شود ...
هیچ آفتی مثل بی تفاوتی نیست
بچه ها را هیئت نبرید ، به بچه ها مشکی نپوشانید ، حضور در مجلس روضه، مناسب سن بچه ها نیست و به روح و روان شان آسیب می زند ، راه افتاد. به تلاش دختر 5 ساله برای تقلید بی عیب و نقص حرکات رقاص های حرفه ای نگاه می کردم و با خودم می گفتم: کسی هست هشتک بزند و موج راه بیندازد: حضور در کلاس رقص، مناسب سن بچه ها نیست ؟ تجربه چهارم/ روایتگر: پسر جوان خادم هیئت شب سوم شهادت آقا ...
فدایی اسلام
کن که میگن عملیات و حمله است... بعد هم به مسجد رفت تا دعا کند. وقتی آمد اشک می ریخت و به سر و صورتش می زد! ماشین گرفت و به شهر رفت که ببیند از رسول خبری هست یا نه؟ آن شب برای آرامش دلم قرآن خواندم و گفتم: یا صاحب الزمان، اگه پسرم شهید شد، حتی یک انگشتش هم که شده برامون بیاد و دست دشمن نیفته... افتخار می کنم که به شهادت رسیده باشه؛ اصلاً یک پسرم برای اسلام قابلی نداره و هر چهار پسر ...
خبرنگاری که زدودن غبار غربت از نهج البلاغه، مهم ترین هدف زندگی اش بود
زیستی تأکید داشت. مدتی بعد از ازدواجمان، همسرم برای گذراندن دوره آزمایشی سربازی به تهران اعزام شد. از روز 18 فروردین 89 دست نوشته اش برایم به یادگار مانده است که نوشته بود: شرایط سخت اردوگاه را درک کردم. البته نه زیاد. کم خوابی، کم آبی، شرایط کم برای نظافت شخصی و به زندگی خودمان فکر کردم و اینکه در شرایط سخت نیز می شود زندگی مشترک در زیر یک سقف را شروع کرد. فقط قناعت، همت، اراده، ایمان، توکل به خدا ...
قتل و تجاوز معلم جوان | افشاگری زن جوان شوهرش را پای چوبه دار برد
کرد بعد هم گوشه ای ایستاد. جناب سرگرد که سرگرم خواندن پرونده ای بود با شنیدن صدای زن جوان سرش را بلند کرد. نگاهش که به نسرین افتاد، سری تکان داد و گفت: علیک سلام. خانم من که به شما گفتم پرونده همسرت از دست ما خارج شده و در مسیر قضایی قرار گرفته. نه وقت ما را تلف کن و نه خودت را خسته. شوهرت به جرم سرقت مسلحانه در زندان است و قاضی باید برای مجازات یا آزادی او تصمیم بگیرد. الان هم اگر کار دیگری نداری ...
نکونام: مثل بچه ای شده ایم که از پشت شیشه مغازه ها خریدهای بقیه را تماشا می کند!
. متاسفانه یکی از بازیکنان مورد نظر را به راحتی از دست دادیم. کلا هیچ حرفی ندارم جز اینکه هیچ خبری درباره جذب بازیکنان خارجی نیست! * استقلال با خرید آریا برزگر، سامان تورانیان، خالد آبادی و منتظر محمد دست به جوانگرایی هم زده است. شما آیا قرار است حزباوی های دیگری در استقلال رو کنید؟ آنها بازیکن زیر 23 سال هستند. این بازیکنان برای آینده استقلال خریداری شده اند و روی آنها سرمایه ...
مهرِ بانوی بختیاری پناه کودکان زاگرس شد
های خانه شان هر روز بیشتر می شد و بی بی هر روز مهمان داشت آن هم از نوع قد و نیم قدش. درِ خانه شان همیشه باز بود و بچه های بی سرپرست همیشه خدا دور بی بی می چرخیدند . او هم دریغ نمی کرد و نمی گذاشت هیچ کدامشان طعم تلخ یتیمی رنجشان دهد. برای همه مادری می کرد و روز به روز آوازه بی بی ماه بیگم بیشتر در شهرها و روستاها می پیچید و بچه های بیشتری راهی عمارت بی بی می شدند. بی بی همیشه آرزو داشت ...
اسیر که شدیم اکبر صیادبورانی گفت لعنت بر آن سق سیاهت!
بدهید به خاطرات جنگ برسیم. روز اول جنگ پرواز داشتید؟ منظورتان 31 شهریور است؟ * یک نکته را اجازه بدهید بپرسم. در خاطرات شما بود که 31 شهریور بعد از چندماه به خانه مان رفتم ناهار بخورم. خاطرتان هست بعد از چندماه بود؟ دو ماه؟ سه ماه؟ علت این دوری زیاد چه بود؟ به خاطر درگیری های کردستان بود. * کلاً در پست فرماندهی و پرواز بودید؟ نه. همه اش پرواز ...
رنج ها و گنج های خانم خبرنگار
خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی: خیلی سال است با قلم و کاغذ خاطره و روزمرگی دارم، اگر به ماه و سال و عدد و رقم متوسل شوم سر از 14، 15 سال آن طرف تر درمی آورم و امروز بعد از این همه رفتن و آمدن و نگاشتن حتی گم شدن میان همه بود و نبودها یکهو دلم خواست نقاب خانم خبرنگار را بردارم و به جای کارآفرین و نخبه و پیر مغان شهر حتی روایتگری های پس و پیش مطلبی با عنوان عنایتیِ خبرنگار به قلم سولماز بنویسم ...
فرمانده عملیاتی که برای مردم کارگری می کرد
3 ماه قبل از شهادتش بود. یک روز داخل ماشین نشسته بودند. به زن احساس عجیبی دست داد. از اینکه در خانواده اش کسی تا به حال شهید نشده احساس شرمندگی کرد. بلافاصله این احساس را برای همسرش به زبان آورد و گفت: عباس چرا من، مثل سایر خانواده ها در شهادت ها سهیم و شریک نباشم؟ عباس که گوش هایش را تیز کرده بود، گفت: خب ادامه بده؛ بقیه اش را بگو و این که دیگر چه احساسی داری! و این در حالی بود که زن اصلا متوجه ...
غیرت کردند دنیا را دور زدند
قبلاً خبر های ناوگروه را دنبال کرده و حتی در یکی از سایت ها مطلبی در تحلیل اهمیت کارشان نوشته ام. اهمیت موضوع یک طرف و اینکه تجربه جدیدی است و منم که تا به حال بندرعباس نرفته ام عطش تجربه کردنم گل می کند. پس بدون وقفه می گویم، بنده که مجردم و از هفت دولت آزاد چراکه نه . در انتظار پرواز از یک طرف هیجان تجربه جدید در همه وجودم زبانه می کشد، از طرف دیگر استرس اینکه همه چیز برای رفتن آماده نیست و، چون نمی دانم چند روز قرار ...
دهه هفتادی و هشتادی ها در مأموریت دور دنیا
: امروز، ما در نقطه ی افتخارآمیزی ایستاده ایم که اگرچه فرمانده محترم نیرو و فرمانده محترم ناوگروه بیانات خوبی را بیان کردند، توی تلویزیون هم تا حدودی مطالبی گفته شد، امّا نه، ماجرای حرکت شما این جوری تمام نمیشود؛ شرح و تفصیلِ بیشتر و داستان مفصّل تری دارد که باید تبیین بشود، باید بیان بشود. 1402/05/15 خانم پشت تریبون که جمع همسران و خانواده کارکنان ناوگروه را نمایندگی می کرد، قبل از آنکه حرف و ...
روایتی از دیدار ناوگروه 86 با رهبر انقلاب/ سربازانی که با دست پر به محضر فرمانده آمده بودند!
ناوگروه 86 ارتش و خانواده هاشون بود. همون ناوگروهی که 360 درجه حرکت به دور کره زمین و نزدیک هشت ماه روی آب بودن رو پشت سر گذاشتند و حالا با روسفیدی از انجام موفقیت آمیز چنین ماموریت مهمی به دیدن فرمانده کل قوا آمده بودند. قبل از تشریف فرمایی حضرت آقا، چیزی که خیلی به چشم میومد بازیگوشی بچه ها بود. اکثرشون سر اینکه کجا بشینند تا بتونن آقا رو خوب ببینند و جلوتر باشند با همدیگه کل کل می ...
باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد!
! دیدار ناوگروه 86 ، یادآور دیدار همافران با امام؛ همان قدر زیبا و تاریخی کم کم فرماندهان ارتش از راه می رسند. ساعت به هشت و نیم نرسیده که دو طرف حسینیه پر شده است؛ سمت راست آقایان و سمت چپ خانم ها. وسط هم که مختص پرسنل ناوگروه 86 است؛ سفیدپوشان نیرویی دریایی ارتش. حالا وسط خانواده ها نشسته ام؛ کنار فرزندان و برادران و یا پدران پرسنل نیروی دریایی. کنارم دو پسر ...
ثابت کردید دریای آزاد متعلق به همه است
خانواده های شهیدان عزیز؛ شما خانواده ها، عزیزانتان برگشتند، آن ها را دیدید و در آغوش گرفتید؛ خانواده های شهدا جای خالی عزیزانشان پر نشد؛ هرچه داریم از این گذشت ها داریم؛ هرچه داریم از این بزرگ منشی ها داریم؛ همه مدیونیم؛ من بارها در ملاقات خانواده شهدا می گویم خدا سایه شما را از سر ملت ایران کم نکند. - مأموریت بزرگ ناوگروه 86 در گردش دور کره زمین در تاریخ دریانوردی کشورمان اتفاق نیفتاده بود ...
ماهو و گاندو
گروه فرهنگی: زن ها در حاشیه برکه نشسته بودند و ظرف و رخت می شستند. رنگ آب به کدری پهلو می زد و کف برکه معلوم نبود از شدت کثیفی. بچه های کوچک با پا های برهنه و بینی هایی که مُف از آن آویزان بود، در اطراف مادران شان می چرخیدند و سر و صدا می کردند. زن ها همان طور که کار می کردند و حرف می زدند، گوش چشمی هم به بچه هایشان داشتند که در آب نیفتند یا دور نروند. ماهو در کنار برکه ایستاده بود و زن ها و بچه ...
هر چیزی ممکن است
می کنین چون چیزی به من نمی گین حالی ام نمی شه، کورم؟ پسر دسته گلم هر روز جلوی چشام داره آب می ره، مگه از سنگم؟ بعدِ بابای خدابیامرزتون، با چنگ و دندون شماهارو به اینجا رسوندم. فکر می کنین من دلم خوشه که می خوام، خونه یادگاری باباتون رو زیر قیمت بفروشم. نه دختر من، نه عزیز من، ولی این رو بدون، خونه که خوبه، لازم باشه کلیه هم می فروشم که خار به پای بچه هام نره. از جا بلند می شود و دوباره به سمت در ...
کارآفرینی بانوی دورودی به واسطه یک مهمانی خانوادگی!
اما 5 درصد طلایی را به نام کارگاه دارم که برکت همه زندگی مان است، 5 درصد از سود کارم هدیه به امام زمان است که 50 هزار برابر آن به زندگی مان برگشته است. یکی از خاطراتی که دلم می خواهد تعریف کنم مربوط به بافتن فرش بزرگی توسط یک خانم با زبان روزه است، این خانم با زبان روزه هر صبح تا شب مشغول بافت فرش بزرگی بود، منتظر بودیم این خانم یک روز بگوید نمی توانم. بعد از تمام شدن فرش ...
بیانیه رئیس دفتر شورای نگهبان استان قم در پی هتک حرمت به یک بانوی آمر به معروف در کرمانشاه
عاقبت مان را ختم بخیر گرداند. ضمناً از مسئولین استان مصرانه خواستارم که این مسأله را با جدیت تمام پیگیری کنند و با برخورد قاطع و سریع، بدون ذره ای اغماض، غیرت و مسؤلیت پذیری خود را نشان دهند، تا احساس امنیت حاکم بر جامعه خدشه دار نشود و دیگر شاهد چنین هتک حرمت هایی نباشیم و به بدخواهان نشان دهند که بسان سال 1357پای انقلاب و حفظ ارزش های آن ایستاده اند. محمدجواد مهری (همرزم شهید حاج حسین علیخانی) قم المقدسه/ 14 مرداد ماه 1402 ...
نکونام: همه با هم غرق می شویم
وسط استقلال پسرِ خوب، منضبط و قانون مدار فوتبال ایران باشد. بچه های خوب فقط در قصه ها و فیلم ها برنده می شوند نه در دنیای فوتبال! به نظر من ساده لوحی است که باور کنیم همه باشگاه ها و رقیبان استقلال قانون را رعایت می کنند. *من از روز اول صادقانه با طرفداران حرف زدم و اگر یک روز دیگر هم در باشگاه باشم، دوباره به آنها تمام حقیقت را می گویم. الان هم هیچ خبری درباره جذب بازیکنان خارجی نیست. من ...
نکونام: مثل بچه ای شده ایم که از پشت شیشه مغازه ها خرید های بقیه را تماشا می کند!
سرمربی تیم فوتبال استقلال مدعی است، برخی از ارکان باشگاه استقلال دنبال غرق کردن کشتی هستند که همه اعضای باشگاه روی آن هستند.
عطر برکت| هوای ماشین مشتری را داریم، مثل ماشین خودمان!
دیگری دزدگیر نصب کرده و بعد از 20 روز به مشکل برخورده. اما ما مشتری داریم که دزدگیر 15 سال پیش مان هنوز روی ماشینش بدون اشکال کار می کند. کار برق اصول و استانداردهای خودش را دارد که برای حفظ جان و مال مشتری، باید رعایتشان کرد. من برای نصب هزینه می کنم، تجهیزات می خرم و کار اصولی تحویل می دهم. طبیعتاً هزینهٔ چنین نصبی با یک نصب کثیف و ناایمن متفاوت است. سرسیم، سرفیش، وارنیش حرارتی و... که در نصب ...
امام خامنه ای: حرکت ناوگروه 86 مصداق آیه ی وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ بود.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: محورهای اصلی بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار کارکنان و خانواده های ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش (1402/05/15): 1. شما کارکنان و اعضای ناوگروه 86 توانستید این موفّقیّت و این عملیّات بزرگ را با افتخار به انجام برسانید. 2. ماجرای حرکت شما این جوری تمام نمیشود؛ شرح و تفصیلِ بیشتر و داستان مفصّل تری دارد که باید تبیین بشود. 3. به آسانی نمیشود کار شما را به چشم یک حادثه ی دریانوردی یا نظامی نگاه کرد؛ این کار شما عمق دارد. 4. ...
سونوگرافی تعیین جنسیت، در هفته چندم بارداری انجام شود؟
روی شکمتان به حرکت در می آورد. تصاویر فرزندتان روی صفحه، نمایش داده میشود. جمع بندی برای انجام سونوگرافی تعیین جنسیت؛ باید صبر کنید که ماه چهارم بارداری تمام شود؛ برخی افراد تصور می کنند از هفته 12 بارداری تا هفته 15 می توان جنسیت بچه را متوجه شد؛ در حالی که گاهی وضعیت جنین طوری است که اندام جنسی او مشخص نمی شود. بنابراین برای تعیین جنسیت جنین سونوگرافی را باید در زمانی انجام داد که پزشک مناسب می داند؛ این زمان معمولا بین ماه چهارم و پنجم بارداری است. ...
4 هزار دختر و پسر جوان در این خانه ازدواج کردند | عموهاشم با ذره بین دنبال مجردهاست
بهشت کوچکش را رها کرده بود و زده بود به جاده. یله. به امید راه انداختن کسب و کار در ساختمان معروف پلاسکو، اما به یک باره سر از خیابان نصرت درآورد. روبروی مسجد امیر المومنین(ع)، دست راست. که اگر بیایید بعد از چند قدم کوتاه می رسید به کوچه ثابت و انبوه خانه های آجری. شاید آن روز نمی دانست که همین خانه کوچک و باصفای کوچه ثابت به خانه امید 4هزار جوان دم بختی بدل خواهد شد که نیمه گمشده شان را جست وجو می ...
