سایر خبرها
دانش آموز دارنده مدال برنز: هدف اصلی رشته کاراته، تواضع و فروتنی است
"قصه های خاله پروین" به چاپ برسانم؛ هدفم از این کار این بود که شاید این کتاب سبب شود بزرگترها پروین اعتصامی را بیشتر بشناسند، البته این کتاب گام مثبتی در شناساندن این شاعر بزرگ به کودکان بود و باعث شد آنان با پروین اعتصامی و اشعارش بیشتر آشنا شوند و فهم و درک خوبی از شعرهای این شاعر بزرگ داشته باشند. این دانش آموز نویسنده و پرتلاش از نوشتن کتاب سوم خود خبر داد و افزود: اکنون در حال نوشتن ...
زندگینامه ابراهیم گلستان؛ رازپوشی عاشقانه در صراحتی تمام عیار
، ناچار وقتی بخواهد بنویسد، همان را هم می نویسد و دقیق می شود. من یک صندلی مخصوص یا اتاق مخصوص یا کفش و کلاه مخصوص برای دقیق نوشتن ندارم. می نویسم. کنترل می کنم خودم را که درست بنویسم. همین. در مد و مه و شکار سایه هم شما با یک شیوه خاص داستان را روایت کردید. مولفی که شعار بدهد و خودِ نویسنده اش را با شخصیت های داستان وارد کار کند و نصیحت کند و پند و اندرز بی خودی بدهد، توش نیست. ...
مرداد، ماه آخر گلستان
قصه اش را فییغمبرانه نبود آن دیدن، تنها ملاحظه واقعیت بود . گلستان می گوید قصه اش را در سال 1353 نوشته است؛ اما بشر هنوز به حدی نرسیده تا به وقتش به شناخت برسد. گلستان جز مسئله شناخت، بر آگاهی و آگاهی بخشی از طریق هنر و ادبیات تأکید داشت و درعین حال به زیبایی شناسی داستان و سبک و ساختار ادبی سخت پایبند بود، آن هم در دورانیی ما شعاری و در خدمت ایدئولوژی خاص یا وسیله ای تبلیغاتی به شمار می رفت ...
کسانی که از ایران رفتند نتوانستند کارهای بزرگ بکنند
زبان سوئدیم خیلی خوب شده بود! نمی فهمیدم چه می گویند، اما تمام دیالوگ های فیلم را از حفظ بودم. آن زمان پدرم شروع کرده بود به خرید فیلم از خارج و مثلا بادکنک قرمز آلبر لاموریس را خریده بود و یک شب در میان یکی از این فیلم ها را برای مان پخش می کرد. خوب بود دیگر. خوش می گذشت. جمع های خانه شما تا چه زمانی ادامه داشت؟ گاهی هم همه خانه آل احمد می رفتند. فقط خانه آل احمد و بابا. ...
روایت پزشک مخصوص امام (ره) از نیم قرن طبابت در ایران + فیلم
وضعیت رشته پزشکی در کشور اظهار ناامیدی می کنند؛ نظر شما به عنوان پزشکی 87 ساله که شاهد سیر تحولات پزشکی در ایران بوده اید، چیست؟ پزشکی بستگی به تلاش خود فرد دارد؛ زمانی که من دانشجو بودم کتاب هایم، استادم بودند. دانشجویان پزشکی باید خودشان تلاش و حرکت کنند. من زمانی که دانشجوی پزشکی بودم تا ساعت 11 شب درس میخواندم و بعد ساعت 4 صبح بیدار می شدم و دوباره درس خواندن را شروع می کردم. ...
زینب اشرفی دانش آموز دلیجانی که توانست حائز رتبه تک رقمی کنکور هنر شود.
کنند و به خدا توکل کنید بقیه چیزها همان طور که شما دوست دارید پیش خواهد رفت. سال کنکور با همه استرس هایش درنهایت تمام می شود مهم این است از مسیر لذت ببرید و بعد از تعیین هدف خیلی ذهنتان را با مقصد درگیر نکنید. گفتگو با پدر زینب اشرفی 1 -خودتان را به طور مختصر معرفی کنید؟ عباس اشرفی هستم لیسانس روان شناسی از دانشگاه شهید بهشتی و مشاور مدرسه 53ساله ام دو فرزند دختر ...
جلوه های عزاداری امام حسین (ع) در سفرنامه ای عاشورایی
چطور شد که از حوزه ترجمه به فکر سفرنامه نویسی افتادید؟ این اتفاق برای من در جریان سفری که به کشور بوسنی و هرزگوین داشتم، رخ داد. از ابتدای سفر به بوسنی تصمیم داشتم در همان حوزه رمان و داستان اثری را تألیف کنم؛ یعنی همان حوزه ای که قبلاً در آن کار می کردم، ولی اساساً خودم هم سفر را دوست داشتم و هم سفرنامه نوشتن را و فکر هم نمی کردم که بتوانم در این زمینه کار بکنم و برای این کار تصوری نداشتم، چون در ذهنم کاری دشوار و بعید بود. علت سفرتان به بوسنی چه بود؟ در جریان تحقیقاتی که داشتم متوجه ...
مرضیه هاشمی: اهل بیت (ع) راه درست زندگی را به من نشان دادند+فیلم و عکس
...> او افزود: بعد از مسلمان شدن در مرکز شیعه ای در آمریکا بودم. شروع کرده بودند و حسین، حسین می گفتند و روضه خوانده می شد. تا آن زمان روضه نشنیده بودم. ابتدا از دیدن سینه زنی ها تعجب می کردم و بعدها از شنیدن نام حسین بن علی (ع)، داستان کربلا و اتفاقاتی که پیش آمده بود، اشک می ریختم. هر قسمت از واقعه کربلا برایم تأثیرگذار و سوزناک است هاشمی درباره اینکه کدام بخش از وقایع کربلا ...
خاطرۀ تکان دهندۀ ابراهیم گلستان دربارۀ فروغ فرخ زاد
...> آنها هم پی گیر نمی شوند و تمام می شود. چند روز بعد جلال مقدم به همان کافه می رود و زن کافه دار که می دانسته با آن دو آشنایی دارد می پرسد: راستی از آن خانم و آقا ( که مشخصات آنان را می دهد) چه خبر و پاسخ می شنود زن، دیروز در یک سانحۀ رانندگی درگذشت و خانم فال گیر می گوید: دیده بودم و می دانستم. ابراهیم گلستان می گوید نمی توانم برای این موضوع توضیحی بیابم هر چند در مورد یک فقره دیگر - دیدن ...
ابراهیم گلستان؛ هنرمندی که خود یک اثر هنری بود
کرده است چطور نفهمیدید؟ به نظرم او راست می گفت گلستان خیلی وقت ها همه ی ما را مسخره می کرد ولی ما فهمیده بودیم، او زیبا این کار را می کرد، دلمان می خواست نفهمیم تا او قصه بگوید، بیشتر حرف بزند. او بلد است، زندگی را،حرفه اش را، هرکجا قدم می گذاشت قاعده را زود یاد می گرفت او صد و یک سال عمر کرد،مرگ تمام همکاران و هم دوره ای های خود را دید حتی مرگ کاوه را هم دید. همیشه به مزاح می گفتم مرگ زورش به ...
این خادمان با زخم پای زائران چه می کنند؟
یکی از بهترین و زیباترین حس های دنیا بود. اصلا به این فکر نمی کردم که شاید دست زدن به آن پاها حالم را بد می کند. اولین باری که پای زائر را در دستم گرفتم، انگار بال در آوردم و پرواز کردم. از آنجا برایم قصه عاشقی گروه تاول شروع شد. به لطف خدا چندین سال در این قسمت بودم، تا اینکه قسمت انبار داخلی موکب در زمین ماند و من مجبور شدم در آنجا خدمت کنم و در آن قسمت بیشتر فعالیت کنم و جزء آرزوهایم شد که به ...
نیلوفر شهیدی: کربلا زندگی ام را عوض کرد
؛ آنقدر که وقتی از خواب بلند شدم رفتم در یخچال یک بطری بزرگ برداشتم و خوردم. برای مادرم تعریف می کردم در این خواب بیابانی را دیدم که من تشنه بودم و نمی دانستم چه کار کنم. وقتی آقای امینی زنگ زد این قصه را گفت یک لحظه یادِ آن خواب افتادم و گوشی را قطع کردم؛ منقلب شدم و 15 دقیقه بعد تماس گرفتم و گفتم می آیم. همان شب پاسپورتم را برای بچه ها فرستادم دو روز بعد عازم شدیم آن اکیپ ...
مرداد؛ ماه آخر گلستان
، کیسه انتقادهایش به تن کارگردان های دهه 40 و 50 کشیده شده بود، خودش نمایش دو ژوان در جهنم را در 1353 در تئاتر کوچک تهران با حضور پرویز صیاد، نوذر آزادی و پروین دولتشاهی روی صحنه برد. او درباره ترجمه و اجرای این نمایشنامه گفته است من این متن را 65 سال پیش ترجمه کرده ام. الان یادم نیست که چقدر طول کشید ترجمه اش کنم. من این ترجمه را برای شما نکرده بودم، در حقیقت برای خودم کرده بودم. این متن را در سال 1950 ترجمه کردم و مدت کمی بعد از اینکه ترجمه من تمام شد، برنارد شاو، مرد. شاید از غصه همین ترجمه. ...
گفت وگو با پژوهشگر کتاب سرباز روز نهم مثل برادر
زمستان سال. مصاحبه هایی که من گرفته بودم بلافاصله پیاده شد و آقا نوید شروع کرد به نوشتن. همان سال من یادم است که یک ده روزی هم آمدم مشهد مستقر شدم با بچه های افغانستانی فاطمیون مصاحبه گرفتم. بعد هم ما توانستیم کم کم با خانواده شهید وارد گفتگو بشویم. یک بار داشتم با پدر شهید مصاحبه می کردم. یک دفعه امیرحسین حاج نصیر آمد داخل من فیلمش را هم گرفته ام. آنجا آمد که تسلیت بگوید به پدر شهید و ...
خیلی از افراد می خواهند کتاب بخوانند اما نمی دانند از کجا شروع کنند
...> وی افزود: اگر کتاب بودم رازهای سربسته ام را با خواننده ام در میان می گذاشتم، اگر کتاب بودم دوست داشتم در خیال هر کودکی یک جای جادویی برای خودم داشته باشم، اگر کتاب بودم بهترین دوستت می شدم، اگر کتاب بودم تو را در دام قصه های دلربایم گرفتار می کردم، اگر کتاب بودم نمی خواستم که آدم ها فقط وانمود کنند که مرا خوانده اند، اگر کتاب بودم کمکت می کردم تا در پاکیزه ترین بخش وجودت لنگر بیندازی، اگر کتاب ...
نوشتن را در هر شرایطی جدی بگیرید
و در هر شرایطی، نوشتن را جدی بگیرید. ادبیات این سرزمین به قلم و دانش شما نیاز دارد. ما در ژانرهای متفاوت ادبی همچون تاریخ، روان شناسی، جامعه شناسی، سلامت و محیط زیست و... رمان های اندک داریم و فقیر هستیم، بنابراین تمام این حوزه ها به قلم متفاوت و آگاه شما نیاز دارند. صدیقی همچنین ضمن نقد آثار برگزیده این دوره از جشنواره درباره پایان غیرمنتظره در داستان و محسنات و معایب آن، اسم قهرمانان ...
چهارمین جایزه کتاب سال فارس / گفتگو با اکبر صحرایی
نویسنده خوب شهرمان را مطالعه نمایید. استاد صحرایی در ابتدای این گفتگو پیرامون چگونگی قرار گرفتن در مسیر نویسندگی عنوان کرد:نوشتن را در زمان جنگ شروع کردم طی اتفاقی که شکل گرفت سال 59 زمانی که جنگ ایران و عراق شروع شد نسل یک جوان ها اعزام شدند به جبهه و جنگ و طی فرایندی من هم داوطلبانه به جبهه اعزام شدم . آنجا در عملیات ها و رویداد مختلف شرکت داشتم و همانند سایرین پیروزی ها ، شکست ها و حوادث ...
قصه خواندنی تنها پزشک اطفال دارای معلولیت در مشهد | از افسردگی حاد تا کشیک های منظم بیمارستان
... داستان از یک روز گرم تابستانی و در بحبوحه انقلاب سال 57 آغاز می شود. جایی که ابراهیم به اتفاق برادر خود در جاده نیروگاه توس در حرکت است و ناگهان با تصادفی شدید مواجه می شود و در بستر می افتد. وی داستان را اینچنین تعریف می کند: روز های پایانی سه ماه تعطیلی در شهریورماه و در بحبوحه انقلاب سال 57 بود. سال بعد و در حالی که دیگر هم کلاسی هایم راهی کلاس دوم دبیرستان شدند، من یا در بستر بیماری بودم ...
ذهن مؤلف ایرانی با ادبیات نوین اروپا فاصله ای معنادار دارد
برخی از نویسندگان جوان به سمت نگارش داستان هایی در ژانرهای فانتزی، علمی تخیلی، گمانه زن، آرمان شهر و پادآرمان شهر رفتند. این درحالی است که به گواهی اغلب منتقدان، آثار موفق ارائه شده در این حوزه انگشت شمار هستند. در دومین گفت وگو از این پرونده، از محمد صابری درباره پیشنیه ادبیات مدرن ایران در انواع ژانرهای ادبی، آثار ژانری موفق و دلایل کم اقبالی نویسندگان داخلی در خلق داستان هایی در ...
گفتگو با فاطمه فروتن / چهارمین جایزه کتاب سال فارس
آن شب ها پر از بوی نارنج بود و بوی قصه. بچه که بودم، زیاد اهل بازی با هم سن و سال هایم نبودم، دوست داشتم کتاب بخوانم و برای خودم قصه کتاب ها را بازی کنم و نقاشی شان را بکشم. سال ها از آن روزها گذشت. در یکی از روزهای زندگی ام وقتی مادر شده بودم، ناگهان تصمیم گرفتم بنویسم و نوشتم، اول برای بزرگ ترها و بعدش باز هم ناگهان فکر نوشتن برای بچه ها به سرم افتاد و شدم این که هستم. خوب یا بدش را ...
نوشتن کتاب دفاع مقدسی با اطلاعات غلط؛ کاغذ حرام کردن است
نویسی را تمام کنیم، خاطرات را نگه داریم و بعد در اختیار نویسنده قرار بدهیم و آنها از داخلش داستان بنویسند. یعنی به نظرم این مراتب کار است و ما باید الان خاطرات را جمع کنیم، قبل از اینکه صاحب خاطره از دست برود. نکته بعد در مورد مطلبی که شما گفتید در حوزه خاطره نویسی نمی گنجد در بحث تاریخ شفاهی است، تاریخ شفاهی خاطره یک نفر را می گیرد و بعد می بیند در این خاطره یکسری افتادگی ها و جاخالی ...
چهارمین جایزه کتاب سال فارس / گفتگو با محمد محمودی نورآبادی
بیست سال بعد به روی کاغذ آمد و بدون آنکه با نحوه خاطره نویسی بصورت کامل آشنا باشم شروع به نوشتن کردم و خاطرات خودم از دو عملیات کربلای چهار و پنج را نگارش کردم که تبدیل شد به کتاب گلابی های وحشی . وی ادامه داد:بعد از گلابی های وحشی وارد دنیای داستان شدم و زمانی که کتاب سرریزون را می نوشتم، هرگز فکر نمی کردم که آن اثر بتواند در دو جشنواره ی معتبر خوش بدرخشد. اما قبل از هر کاری بر سر ...
نگران سانسور کتابم بودم
...> من در حال نوشتن زندگی نامه و پژوهش روی زندگی یکی از شهدای مدافع حرم؛ شهید محمدحسین محمدخانی بودم که احساس کردم نیاز دارم اطلاعاتی از همرزم های این شهید به دست بیاورم و با آنها هم صحبت کنم. سال 95 درگیری و بحران جنگ سوریه بالا گرفته بود و زمانی که برای نوشتن زندگی نامه شهید محمدخانی مصاحبه انجام می دادم، خیلی از همرزم های شهید محمدخانی در منطقه حضور داشتند و همین مسأله باعث شد نتوانم به آنها دسترسی ...
تقریظ رهبری نشانه نگاه تیزبین و اشراف ایشان به حوزه ادبیات است
بودم اینبار خودم به سراغشان رفتم و سوژه خواستم . آن ها هم شهید صدرزاده را معرفی کردند. مدت کمی از شهادت ایشان گذشته بود. به مؤسسه گفتم عکس شهید را بدهید تا ببینم. بعد از دیدن عکس شهید یک ارتباط قلبی باایشان برقرار کردم. برای نوشتن کتاب با همسرشهید مصاحبه کردم. نگارش کتاب 2 سال طول کشید و از زاویه دید همسر به صورت زندگی نامه داستانی منتشر و بعد از آن 21 بار تجدید چاپ شد. زندگی عاشقانه ...
مریم کاظم زاده: من به دکتر چمران و اصغر وصالی دروغ گفته بودم
آنجا دیدم. بعد از مدتی که غائله پاوه شروع شد، چند روز به آزادسازی کامل پاوه مانده بود که از طریق شهید دکتر چمران به او معرفی شدم. دکتر چمران پیشنهاد مصاحبه با اصغر را داد که البته من با کمال میل پذیرفتم اما اولین برخورد تلخ بین ما را شکل داد! بیشتر بخوانید چرا شهید حاج قاسم سلیمانی دستور آزادی یک شرور حرفه ای را داد؟ وقتی از وصالی درباره وضعیت پاوه پرسیدم، گفت: شما ...
علی رضایی رتبه 1 کشوری کنکور ریاضی 1402
بالاتری کسب کرده ام. در ریاضی در کنکور دی عملکرد بهتری داشتم و در شیمی و فیزیک در کنکور تیر بهتر بودم. در کنکور امسال ریاضی دشوار بود، واکنش شما در مواجهه با سوالات درس ریاضی در جلسه کنکور چگونه بود؟ وقتی دفترچه را باز کردم و سوالات را دیدم متوجه شدم دشوارتر است و از طرفی خوشحال شدم یک حداقلی را از کنکور دی دارم و بعد شروع کردم به پاسخ دادن به سوالات، در دور اول سوالاتی که در ...
ضرورت خلاقیت در نوشتن رمان های آیینی
شخصیت یا واقعه را در قالب داستان بسازید. به نظر شما نویسندگان چگونه می توانند دست به خلاقیت ادبی در حوزه رمان های آیینی بزنند؟ -به نظرم عوامل گوناگونی در موفقیت اثر دخیل هستند که به طور اجمالی درباره آنها صحبت می کنم. تحقیق، علاقه مندی و ارادت شخصی به معصومین(ع)، شناختن عناصر رمان نویسی و فکر کردن به سوژه مورد نظر. همچنین ارادت نویسنده به شخصیت معصوم به او کمک می کند که تمام همتش را به کار ...
سینمای ما در دوقطبی کمدی-نکبت گیر کرده است
اجتماعی را به قصه های خود تبدیل می کنند. این تعبیر درباره همنسلان شما درست است یا مسیر قبل را تکرار می کنند؟ تکرار هم وجود دارد اما تا جایی که امکانش وجود دارد، جسارت بیشتر شده است. در بیان داستان و در شکل تصویر کردن فیلم جسورتر شده اند. به نظر می آید ایده های خلاقانه تری به کار می گیرند که شاید قبل تر نسبت به آن ترس وجود داشت. شاید این طور است که وقتی فرمولی جواب می دهد، تا سال ها درگیر ...
طغیان مطالبه گرانه و پرخاشگرانه را برای قهرمان های فیلم هایم نمی پسندم
درباره فیلم گفت: نگهبان شب حکایت آدم ساده روستایی ای است که در تهران گول آدم های سودجو را می خورد و این ماجرا از پیش از انقلاب در سینمای ایران وجود داشته، اما این فیلم با المان هایی مانند انتخابات، راه برداشت های سیاسی را هم باز می کند و از آن خط داستانی کلیشه ای فراتر می رود و آن را با سایر فیلم های این سبک متمایز می کند. میرکریمی: فرامتن ها در زمان گسترش دادن قصه دیده می شوند ...
تمام زندگی ام مصطفی بود
آقا مصطفی نشستم. چند دقیقه ای گذشت، دیدم آنها همچنان هستند. گفتم من دیگر بلند شوم بروم. وقتی بلند شدم، آن بندگان خدا جلو آمدند و شروع به گریه کردند و گفتند ما چند دقیقه است اینجاییم. از شهر دور آمدیم، به آقا مصطفی گفتیم اگر واقعاً خودتان ما را دعوت کردید، یکی از اعضای خانواده تان اینجا بیایند و ما او را ببینیم. لذا من که مثلاً یک ربع مسیر را رفته بودم، آقا مصطفی به دلم انداخت برگردم و بیایم و ...