سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی
نافش است و محور کائنات است و باید دائم آن را طواف کند. ممکن است وقتی در آن زمان از او چنین موقعیتی گرفته شود احساس کند هویتش گم شده است. اگر آدم همه چیزش را دزد ببرد، ولی دست هایش هنوز مهارت ساختن داشته باشد، دیگر غصه نمیخورد که دزد مالش را برده است. من هنوز می گویم که آن زمان من به عنوان یک جوان تازه وارد با اعصاب، وقت و هزینه مردم آزمایش کردم و بعد که داشتم پر وبال می گرفتم و مرا کنار ...
مخاطب شناسی را از دست فروشی یاد گرفتم
که من آن موقع دیده بودم نیست. من همان وقت ها با مردم حرف هایم را زده ام. یک زمانی هم بود که تفلون تازه آمده بود به بازار و همه نجاری ها قاشق چوبی می فروختند. دانه ای 5هزار(5 ریال) یا دوتاش 5هزار بود. من از این قاشق چوبی ها هم کلی به زن های شهر فروخته بودم. او افزود: می خواهم بگویم ما گاهی در موقعیت هایی قرار می گیریم که خیال می کنیم موقعیت تلخی است ولی همان جا تو داری کارهایی انجام می دهی حتی بدون درک آگاهانه از آن موقعیت برای اینکه خودت را نجات بدهی. این رسم زندگی است و به ترتیب آدم راه نجات خودش را پیدا می کند. هیچ شاخه ای زیر آفتاب نمی ماند و سعی می کند خودش را به آفتاب برساند. ...
ماجرای دستفروشی آقای بازیگر در کودکی
بعد از ظهرها که مدرسه نیستم کاسبی ام را داشته باشم؟ جواد یحیوی از دوران کودکی خود می گوید که: چندوقت پیش داشتم میگفتم که چه چیزی مرا از کودک سربه زیروآرامی که بودم به کسی تبدیل کرد که انقدرراحت با بقیه حرف میزند و ارتباط برقرار می کند؟ به این فکر کردم که اولین جاهایی که من با مردم ارتباط برقرار کردم بر میگردد به دوران بچگی. من آن زمان دستفروشی می کردم. نه فقط تابستان حتی در زمان مدرسه ...
بازیگر معروف ایرانی درگذشت | علت فوت آرش میراحمدی ساعتی پیش در بیمارستان +عکس
خانه همسرم دیپلم گرفتم. ازدواج در سن و سال کم مرجان:من و آرش در سن کم ازدواج کردیم اما همیشه به این معتقدم اگر با آرش آشنا نمی شدم و ازدواج نمی کردم اصلا به اینجا نمی رسیدم. جایگاه من چه کم و چه زیاد، چه خوب و چه بد چیزی است که بدون ازدواج با آرش رقم نمی خورد و حتما سرنوشت دیگری پیدا می کردم. حالا هم بعد از همه این سال ها از ته دل راضی و خوشحالم. آرش:راستش را بگوی ...
گفتگویی اختصاصی با خانم افسانه احمدی دانش آموخته رشته شیمی، فرمولاتور و کارآفرین
ما بگویید . افسانه احمدی هستم. فارغ التحصیل کارشناسی شیمی محض. از همان ابتدا علاقه زیادی به کار کردن داشتم و زمانی که فارغ التحصیل شدم، مثل بقیه دوستانم اصلا به ادامه تحصیل فکر نکردم؛ بلکه همیشه در جستجوی کار در روزنامه نیازمندی ها بودم. آن سالها هنوز شبکه های اجتماعی مثل امروز گسترده نبود و تنها راه یافتن شغل از طریق روزنامه ها بود. بالاخره بعد از شش ماه تلاش و جستجو مسئول کنترل کیفیت ...
خاطره زنی که در سه سالگی گم شد و پدر و مادرش را از دست داد
می کند و می گوید: فکر می کنم 3 ساله بودم که مرا در حرم حضرت معصومه (س) در شهر قم پیدا کردند. می گویند یک پیراهن چهارخانه زرشکی و سفید تنم بوده که هنوز آن را نگه داشته ام و تنها نشانه از دوران مبهم کودکی من است. چند روز بعد هم کلانتری با حکم دادگاه مرا به یک زوج میانسال سپرد که بچه دار نمی شدند و در آرزوی داشتن فرزند بودند. از پدر و مادر واقعی ام هیچ خاطره ای در ذهنم نیست، تنها خاطراتم مربوط ...
(تصاویر) علت بازداشت متین دو حنجره چیست؟
آموزش گیتار شد. ماجرای دو حنجره اوایل کار متین یک حنجره داشت یعنی همان صدای نازکی که شما در کارهایش از او می شنوید، ولی با نکته سنجی استادش به نام هومن قاضی متوجه شد که میتواند بر روی صدای بمش کارکند تا صدای نازکش جذابیت بیشتری داشته باشد و اینکه به مرور زمان متین متوجه شد که صدای بمش با صدای نازکش زمین تا آسمان فرق می کند و به این ترتیب در حال حاضر او را به عنوان متین دو ...
نسل ما دلبسته اعتراض و نقد قدرت بود
شعار سال: آثار محمدعلی روایت هایی از زیست مردم ایران در قالب داستان و رمانند و سویه آشکار اجتماعی دارند. محمد محمدعلی نامی آشناست. دست کم برای همه کسانی که دلبسته ادبیات داستانی ایران هستند. نویسنده ای جدی، پرکار و معلمی بااخلاق، منظم و بی غرض، انسانی درستکار و به شدت مهربان. او که سال ها بود در غربت زندگی می کرد، 23 شهریور در حالی با جهان زندگان وداع گفت که 75 سالش بود. ...
متن نوار دوم مصاحبه با نصرت الله امینی | رابطه آیت الله کاشانی با فداییان اسلام چگونه بود؟
والا بمانی این تو را می کشد و نمان، که به مسافرت رفت. س- یعنی دکتر فاطمی به مسافرت برود ج- بله بله. آقای حسین مکی که اصلاً زبدی[نامفهوم] بود به قول اوران آمده بود رو. دست تصادف روزگار بود. ایشان خودشان در یکی از نطق هایشان گفتند که من در شاهی مهمان آقای دکتر پرفسور علی آبادی بودم آن جا شاه رد می شد بعد تصادفاً توی خانه ی او آمد و مرا دید و با من صحبت کرد. ایشان هم از همان هایی ...
بدشانسی های دزدی که عاشق 206 نقره ای بود
بار ماشین روشن نشد، یک بار دزدگیر و قفل پدالش طوری بود که نمی شد آن را سرقت کرد. یک بار زمانی که می خواستم خودرو را سرقت کنم پلیس سر رسید. دفعه بعد صاحب خودرو سررسید و من فرار کردم. آنقدر بدشانسی آوردم که با خودم گفتم انگار قرار نیست که بتوانی صاحب پژو نقره ای شوی و منصرف شدم. پس چرا دوباره دست به سرقت زدی؟ واقعاً منصرف شده بودم اما این بار خودش به دنبالم آمد. داشتم در خیابان ...
ازدواج اجباری برای اعدام نشدن یک قاتل / مهتاج 14 ساله با اشک به خانه شوهر رفت + عکس
و همان شبی که به خانه اش رفتم شروع به کشیدن مواد کرد آن روز زندگی برایم سیاه شد دیگر از همان روز متوجه همسرم شدم چه نعشه بود و چه خمار برایش فرقی نمی کرد به هر بهانه ای مرا مورد قرار می داد تا به خودم آمدم متوجه بارداریم شدم که بعد از زایمان خواهر شوهرم بچه ام را از من گرفت و کم کم خودم هم با همسرم مواد مصرف می کردم و اعتیاد شدید پیدا کرده بودم و زندگی برایم معنایی نداشت و مجددا باردارشدم و تعداد ...
محمد باهری؛ دبیرکل رستاخیز، وزیر دادگستری نوار اول
می گیرند. روس ها سایرین را ول نکردند و این ها را هم نگرفتند. صدای این ها که بلند شد شب رادیو مسکو رادیویی که به هرحال پیام شوروی را برای حزب توده می داد این ها را محکوم کرد و سابقی ها را تأیید کردند. و همیشه وضع شوروی بعد از این هم در همۀ موارد همین طور بوده. هیچ وقت یک جریان رویزیونیست را هرچند در این رویزیون صلاحی باشد و مصلحت مردم باشد و راه صحیح باشد هیچ وقت تأیید نکرده راه های اصلی همان ریشه ...
کتک کاری و آدم ربایی در ماجرای کشف گنج های هزارساله در میانه
دارد در منطقه ای حفاری کند و گنج به دست بیاورد. او از من کمک خواست و وعده داد بعد از یافتن گنج سهمی را به من بدهد. ما به هم به حوالی شهرستان میانه رفتیم. 3 شبانه روز آنجا چادر زدیم و مخفیانه حفاری کردیم اما یکباره جمشید گفت باید به تهران برگردیم. او می گفت یکی از دوستانش به نام قاسم گنج را پیدا کرده و با خود برده است و حالا باید سراغش برویم و سهممان را از او بگیریم. وی ادامه داد: من سه روز ...
تازه ترین آثار نشر 27 بعثت رونمایی شدند
از کشور را از دست داده می دادیم چون خیلی از مسئولین ترسیده بودند. اما امام فرمودند که دزدی آمده سنگی انداخته حسابش را خواهیم رسید. خیلی ها ترسیده بودند که با این جمله آرامش پیدا کردند. ده ماه اول جنگ بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا طوری عمل می کرد که بین سپاه و ارتش اختلاف ایجاد می شد و بعد از فرار بنی صدر یک وحدت بسیار عالی بین ارتش و سپاه و جهاد و نیروهای مردمی ایجاد شد. آن زمان حضرت ...
پژوهشی تازه درباره تجربه گران مرگ؛ مغز تا یک ساعت پس از ایستادن قلب فعال است
گوشه ی بالا سمت راست جایی که بودم می توانستم یک نفر را ببینم. هیچ صورتی نداشت، ولی بدنش مردانه بود. اسمم را فریاد زد و قبل از اینکه خیلی دیر شود، دستم را قاپید. من دستم را دراز کردم و احساس کردم کسی مرا به طرف خودش می کشد. صدایی شنیدم که می پرسید: نفس می کشد؟ نفس می کشد؟ بیمار شماره 2: یادم است که در یک زمین وسیع بودم که چادرهای خاکستری رنگی در همه جای آن پراکنده بود. پیکرهای بدون صورتی هم ...
16 سالگی و شنیدن خبر شهادت همسرت حس غریبی دارد!
شهادت همسرتان چگونه با خبر شدید؟ اول به من نگفته بودند که شهید شده است. یک روز برادرش خانه ما آمد عکس خداداد را برداشت. گفتم چه شده؟ زد زیر گریه! من هم گریه کردم. گفت نگذار مادرم بفهمد! خداداد زخمی شده و بیمارستان بستری است. کم کم مردم آمدند و فهمیدم همسرم به شهادت رسیده است. پیکرش را همان موقع آوردند. تیر به سرش اصابت کرده بود. آن زمان فقط 16 سال داشتید، با سن کم تان بعد از ...
کتک کاری و آدم ربایی در ماجرای کشف گنج های هزارساله در میانه
دو مرد که در جریان یافتن زیرخاکی دست به آدم ربایی مسلحانه زده و از همدستشان اخاذی کرده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
2 نوزادم را فروختیم !
14 سالگی شده بودم که پای سفره عقد نشستم و با حمید ازدواج کردم. چگونه با هم آشنا شدید؟ روزی مادرم در یک سفر درون شهری با خانمی در مینی بوس آشنا شده بود که صحبت هایشان به موضوعات خانوادگی کشیده شده بود، طولی نکشید که آن زن به خانه ما آمد و مرا برای پسرش خواستگاری کرد . چند سال با همسرت زندگی کردی؟ حدود 11 سال. چند فرزند دارید؟ الان دو پسر دارم، ولی دو فرزندم را هم در نوزادی ...
تنها زن میان مجروحان کشتی بودم
نمی دانم او زنده ماند یا نه، بعد از چند سال کارمند شرکت نفت که به عنوان امدادگر از تهران به خرمشهر آمده بود را دیدم و فهمیدم او زنده مانده اما از مجروح دیگر خبری ندارم. دست و پای برخی مجروحان به خاطر نبود امکانات قطع می شد من به شدت مجروح شده بودم و جاده های آبادان، خرمشهر و اهواز به دست نیروهای بعثی افتاده بود، مرا به سختی از جاده روستای چوئیسه به دریای خلیج و از آنجا به ...
عذرخواهی راکی به خاطر بعضی فیلم هایش!
به گزارش پارسینه و به نقل از مهر؛ سیلوستر استالونه می گوید تماشای فیلم فانتزی هالیوودی هرکول محصول سال 1958 با بازی استیو ریوز زندگی او را در 12 سالگی تغییر داد. وی تاکید کرد: من خیلی خوش شانس بودم، در دوران طلایی فیلم و زمانی که دیالوگ مهم بود ...، اما دیالوگ ها به اندازه تلاش فیزیکی واقعی برای غلبه بر مشکلات مرا تحت تأثیر قرار نمی دادند. استالونه همچنین وقتی داشت به تداعی تخیل قهرمان ...
چرا بعضی سلبریتی ها وارد اغتشاش شدند؟ / عملیاتی که دشمن برای طلاب و روحانیون در نظر گرفته است
بین خیلی از مردم هم احترام داشته باشد ولی وقتی به صورت موردی شما به چند نفر حمله می کنید و بعد پوشش رسانه ای می دهید، آن لحظه ای که یک طلبه جان خودش را از دست می دهد، یک پرسنل نیروی انتظامی جان خودش را از دست می دهد، همه ی طلاب و همه ی پرسنل نیروی انتظامی با او همذات پنداری می کنند، یعنی نمی گوید او را کشت؛ می گوید: یک روحانی را کشت، منِ نوعی را کشت. دقت می کنید؟ هدف، بالا بردن و ...
سوء استفاده پسر جوان از دختر 21 ساله/ او مرا به خانه خواهرش برد!
که در همان نگاه اول به او دلباختم و این گونه به دور از چشم خانواده مذهبی ام با او رابطه دوستی برقرار کردم. از همان ابتدا دختری احساسی و عاطفی بودم و همه حرف های دیگران را به راحتی قبول می کردم. روزها از پس هم می گذشت و من غرق در لذت های واهی این رابطه خارج از عرف بودم به طوری که آرام آرام معنویات زندگی را کنار گذاشتم و به همین دیدارهای خیابانی مشغول شدم تا این که روزی شروین مرا به منزل خواهرش برد ...
اصلاحات ارضی، حق رای زنان وقایع خرداد 42 از زبان هوشنگ نهاوندی
تصادف اتومبیل مرحوم شد همان اوایل سال 43 خورشیدی در یک تصادف اتومبیل شد و از اشخاص خیلی درخشان بود. دکتر احمد رفیعی بود که بعداً وکیل مجلس شد. دکتر مسعود اهری بود که مدتی معاون من بود در وزارت آبادانی و مسکن. بعد رئیس بانک رهنی شد. بعد معاون وزارت آب وبرق شد و بعد حتی مدتی در زمان بازرگان هم رئیس بانک رهنی بود. به هرحال اینها اکیپ، گروه هسته اصلی شورای عالی اقتصاد اینها بودند و شورای ...
حاشیه های اکبر عبدی و رضا شفیعی جم با تلویزیون
یادم هست آن زمان جزو پربیننده ترین برنامه های تلویزیون بود. تهیه کننده تلویزیون کابلی می گوید: نمی خواهم از برنامه خودم تعریف کنم اما آن سال ها تلویزیون تنها وسیله سرگرم کننده بود و ما هنگام پخش تلویزیون کابلی بازخوردهایی که از مردم می گرفتیم، متوجه شدیم که بیشتر بزرگترها برنامه های کودک را به همراه فرزندانشان تماشا می کنند. متاسفانه آن زمان هم مثل الان بچه ها همه برنامه های تلویزیون ...
پادشاه اصلاحات لخت است!
... ناسزا؛ پاسخ به صداقت با این تفاسیر اما پاسخ احمد زیدآبادی از سوی اصلاح طلبان، که به گفته خودش تجربه کار رسانه ای در همه دولت های پس از انقلاب را دارد، فقط یک چیز بود: ناسزا. به عبارت دیگر، اتفاقاً همان ها که مدعی اند دولت تحمل نقد ندارد، نشان دادند که خودشان تحمل بیان صادقانه یک واقعیت، آن هم از سوی عضوی از جامعه سیاسی خود را ندارند. علت این ناسزاها این بود که این جریان سیاسی و رسانه ...
دستم همچنان بلندی ها را طلب می کند
رؤیاهای نامحدود ؛ و هم زمان یکی از مدیران شرکت ردچیلیز اینترنیمنت است که در عرصه انیمیشن سازی فعالیت دارد. همچنین صاحب تیم کریکت کلکته نایت رایدرز در لیگ دسته اول هندوستان است. سال 2007 برای اولین بار به عنوان مجری در مسابقه چه کسی میلیونر می شود؟ ظاهر شد. او همچنین به علت دست داشتن در تولید بعضی محصولات، نامش را به عنوان یک برند تجاری نیز به ثبت رسانده و در سال 2011 به علت فعالیت های اجتماعی در عرصه ...
استالونه برای منیت خود عذرخواهی کرد/ کسی حاضر به ساخت راکی نبود
سیلوستر استالونه می گوید تماشای فیلم فانتزی هالیوودی هرکول محصول سال 1958 با بازی استیو ریوز زندگی او را در 12 سالگی تغییر داد. وی تاکید کرد: من خیلی خوش شانس بودم، در دوران طلایی فیلم و زمانی که دیالوگ مهم بود ... اما دیالوگ ها به اندازه تلاش فیزیکی واقعی برای غلبه بر مشکلات مرا تحت تأثیر قرار نمی دادند. استالونه همچنین وقتی داشت به تداعی تخیل قهرمان های اکشن در ذهن خود می ...
بازگشت دوباره قاتل به زندگی | قاتل دو مرتبه تا پرتگاه مرگ پیش رفت اما فرصت زندگی یافت
گذاشته بودیم زنبورهای سرخ! این متهم 45 ساله ادامه داد:سال 80 بود که دستگیر و به 15 سال زندان محکوم شدم. 15 سال در زندان ماندم و بعد آزاد شدم. جوانیم تباه شده بود چون 15 سال، زمان کمی نبود. بعد از آزادی وقتی دیدم شرایط جامعه تغییر کرده و من دیگر نمی توانم کار مناسبی پیدا کنم بار دیگر روی آوردم به مصرف شیشه. روز حادثه هم به شدت شیشه مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم. برادرم در اتاقش خواب بود ...
استالونه: هیچ کس در هالیوود راکی را نمی ساخت
شانس بودم، در دوران طلایی فیلم و زمانی که دیالوگ گفتن در آثار خیلی مهم بود؛ اما دیالوگ ها به اندازه تلاش فیزیکی واقعی برای غلبه بر مشکلات مرا تحت تأثیر قرار نمی دادند. وی در مورد اینکه بعد از کالج به عنوان کنترلچی در سینمای کوچکی کار می کرد و سپس در رشته فیلمسازی تحصیل کرد، سخن گفت و ادامه داد: با تماشای فیلم ها بار ها و بارها، جادو را خواهید دید و متوجه آن می شوید. همان موقع گفتم، می ...