سایر منابع:
سایر خبرها
توکل بر خداوند کنید
برادران مسئول این است که به سخنان امام توجه کامل کرده و دستورات او را موبه مو عمل کنند و تا آنجا که توان دارند صادقانه در راه اسلام و قرآن خدمتگزار باشند. زمانی که مسئولیتی را قبول می کنند، احساس غرور نکرده و با برادران خود با اخلاقی اسلامی برخورد کنند. حضور در نماز جماعت پدر و مادر فکر می کنم در این موقعیت تنها تقاضایم از شما خواهران و برادران و دوستان و آشنایان این باشد که نماز ...
سرنوشت مقلدان خمینی چیزی جز شهادت نیست
.... از پدر همسر و مادر همسر عزیزم حلالیت طلبیده و از آنها می خواهم که مرا به خاطر کوتاهی هایم ببخشند و مرا حلال کنند. از تمامی برادران و خواهران و دوستان وآشنایان و همکارانم می خواهم که اگر تقصیری یا کوتاهی از جانب من در مورد آنها سرزده، مرا ببخشند و مرا حلال کنند و از ولایت فقیه دست برنداشته و تا پای جان از آن حمایت کنند. به همسر عزیزم می گویم که من در زندگی به کسی قرض ندارم و از ...
فریاد مرگ بر چپ و راست سر دهید
هستند که آشوب گران داخلی اند و شما با فریاد مرگ بر توده ای، فدایی و منافق ، مشت محکمی بر دهان آن ها کوبیده و توطئه های آن ها را خنثی می کنید و بانگ اسلام مکتب ماست/ خمینی رهبر ماست را به گوش تمام مستضعفین در اقصی نقاط عالم برسانید و در حق اسلام عزیز، امام زمان (عج)، امام خمینی، لشکریان اسلام، شهدا و زخمی ها، دعا کنید. سخنی هم با خانواده ام؛ پدر، مادر، برادران و خواهران عزیز! سلام و درود ...
احداث 30 باب نمازخانه بین راهی در کشور
– سرچم روبروی پاسگاه پلیس راه خلخال زنجان با زیربنای 110 مترمربع در استان اردبیل درحال ساخت است. وی با اشاره به اینکه نمازخانه های بین راهی برای استفاده معلولین مناسب سازی شده و این پروژه در زیربنای 110 مترمربع با بهره گیری از نمادهای معماری ایرانی اسلامی در دو قسمت خواهران و برادران در حال احداث است، افزود: این نمازخانه ها دارای فروشگاه، سرویس بهداشتی و اتاق مادر و کودک است. وثوقی ...
بزرگترین آرزوی من، شهادت است
نامه شهید گنج علی غیاثوندمحمدخانی: سخنی با پدر و مادرم؛ عزیزانم! شما برای من رنج ها و زحمت های فراوانی کشیدید و من از اینکه نتوانستم زحمات شما را جبران کنم، متأثرم. می دانم که برایم آرزوهای دیرین و برای زندگی ام معیارهای سازنده در نظر داشتید؛ اما بدانید بزرگترین و والاترین آرزو، هدف و معیار برای من، شهادت است و اگر می خواهید روح مرا شاد کنید، از شما می خواهم تا آنجایی که ممکن است برایم ...
وداع مردم تهران با شهدای خدمت / گلباران پیکرهای مطهر شهدای خدمت در مصلای امام خمینی (ره) +عکس و فیلم
...: این ساعات یاد زینب(س) افتادم. میان قتلگاه می گفت: گلی گم کرده ام می جویم او را. 9 دی در همین مکان رئیسی آمد از فتنه گران برائت جست و در دهان رئیس جمهور آمریکا کوبید. او 22 بهمن ها از انقلاب و نظام دفاع کرد. رئیسی همه هستی خود را برای اسلام داد. رئیس شورای هماهنگی تهران بیان داشت: می بینیم این روزها در تبریز و قم چه خبر بود و فردا چه غوغایی خواهد بود در تهران. فردا 9 صبح بر پیکرها ...
پیام تسلیت جمعی از خانواده شهدا در پی شهادت رئیس جمهور
بندند که در تداوم راه پرافتخار پدران شهیدشان تا پای جان از آرمانهای والای نظام اسلامی حراست کرده و درپیمایش راه دست یابی به قله های بالندگی و پیشرفت ذره ای تردید به خود راه نخواهند داد. علیه توکلت والیه انیب جمعی از شهیدزادگان دفاع مقدس کشور 31 اردیبهشت 1403 مهدی فخری زاده فرزند شهید محسن فخری زاده. همسر سرلشگر شهید مهدی باکری. مادر شهید خرازی. خانواده ...
حال و هوای خانه شهید دریانوش؛ خلبان حادثه سقوط بالگرد+فیلم
اسلام هدیه کردم. پدر شهید دریانوش در پاسخ به سوالی مبنی بر این که اگر روح او در خانه باشد به او چه می گویید، گفت: چه دارم که به پسرم بگویم، همیشه چشم به راهش بودم و هر زمان مرخصی داشت حتما برای چند دقیقه و یک روز هم می توانست به ما سر می زد. وی تصریح کرد: برای خانواده هایی که مانند من فرزندانشان را در حوادثی چون جنگ و حمله ناجوانمردانه ناو آمریکایی به هواپیمای ایرانی و اتفاقات ...
زندگی سران در گذر زمان
خانواده ای روحانی در شهر مشهد و در محله نوغان دیده به جهان گشود. پدر ایشان حجت الاسلام سیدحاجی رئیس الساداتی و همچنین مادر وی سیده عصمت خدادادحسینی از سلاله سادات حسینی و نسبت اش از هر دو طرف به حضرت زید بن علی بن الحسین (ع) می رسد. رئیسی در 5 سالگی پدر خود را از دست داد. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جوادیه گذرانده و تحصیل در علوم حوزوی را در مدرسه نواب و سپس در مدرسه آیت الله موسوی نژاد ...
تلخ و شیرین اهدای عضو از زبان یک هماهنگ کننده پیوند
عمل من را شناخت و گفت دکتر بابام را می خواهم. بدنم داشت می لرزید. رفتم در اتاق دیدم حال بیمار بهتر شده است. به او گفتم دخترم بابات خوب می شود و اگر نشود قلب خودم را به پدرت می دهم، چرا ناراحتی؟ شریعتی افزود: وقتی می بینیم یک دختربچه در اوج معصومیت، با ذوق دست پدرش را می گیرد و از بیمارستان می روند، انگار دنیا را به من داده اند همان گونه که وقتی می بینیم یک جوان رعنا مرگ مغزی می شود انگار ...
امروز میدان کار و فردا بازار مزد است
و تا آخر عمر دعای به جان امام این پیر جماران می کنم و چون او تزکیه روح به من داد؛ خوشحال باش که پسرت را در جبهه اسلام فدا کردی. مادر از شما می خواهم که برایم دعا کنید و تا شاید گناهانم بخشیده شوند و زیرا که من درست خدایی را که نمی شناسم و ابن قدر گناه کردم و حتی کوله پشتی که بر دوشم است خالی است ولی پر از گناه است و پس از شما مادر مهربان التماس دعا می کنم و می دانم که خیلی بر این ناراحت ...
انقلاب اسلامی پرچم اصابت و انسانیت را برافراشت
مقدس وارد نشویم پس چه کنم. پدرم شوق پنهانی خاصی مرا به این جهاد کشانده است و مادرم، مادر خوبم حلالم کن که اگر خداوند بخواهد و شهید شدم به بهترین وجه ممکن خدمات و زحمات شما را پاسخ گفته ام که هیچ پاسخی بهتر از این نیست. برادران و خواهران خوبم شاکر باشید و صبر پیشه کنید و امام را پیرو باشید و دعاگویی ایشان و رزمندگان در خط دفاع از اسلام و انقلاب گام بردارید و از شما هم حلالیت می طلبم . ...
تابع رهبر کبیر انقلاب باشید
... برادران و خواهران، پدر و مادرم و همسنگرانم امشب گویا می خواهم عازم سفر شوم، سفری نامشخص! امشب می خواهیم شیطان های درونی و بیرونی را از خود دور کنیم و آن ها را نابود کنیم. می خواهیم راه کربلا را بگشاییم و ما منتظر فرمان امام هستیم. امام زمان (عج) را در کنارمان می بینیم، در جمع ما هست و خود نمی بینیم. خط امام را می بینیم که پرچمی در دست دارد و نوشته است الصبح الیس به الصبح القر ...
از خرج های بیهوده خودداری کنید
سلام بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و با درود سلام بر خانواده شهدا و مفقودین و با سلام بر مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی: این جانب محمّدرضا افشار فرزند حسین، متولّد 1348 اعزامی از قم وصیت نامه خود را آغاز می کنم. پدر و مادر عزیزم، من یک امانتی بیش در دست شما نیستم و امانت هم باید به صاحبش داد. مادرم اگر من لیاقت شهیدشدن را داشتم و شهید شدم برای من گریه ...
روش های فرزندپروری
برام بگین ، مامانی، دوست داشتم اون می گفت:” صبح میرم کارتونش رو برات می خرم ، اون وقت می فهمی هیولاها خودشون از بچه ها خیلی می ترسن. بچه : اون وقت خرید برات؟ مادر: نه، فرصت نشد، اما من برات می خرم. بچه : چرا نخرید؟ مادر : وقتی دنیا اومدم، اون رفت پیش خدا. بچه : تو مامانت رو دوست داشتی؟ مادر : آره بچه : منم مامانم رو دوست دارم. مادر از تجربه خودش گفت ...
جستجوی نافرجام مرد 43 ساله در پی خوشبختی ؛ 5 بار ازدواج کردم | می خواهم پسرهایم را به بهزیستی بسپارم!
مدام با او مشاجره می کرد و همسرم نیز برای آنکه او را ادب کند همواره با سیلی و کتک کاری پاسخ احمدرضا را می داد، به همین خاطر مجبور شدم مراقبت از پسرم را به پدر و مادر خودم بسپارم، ولی او به خاطر کمبود محبت به نوجوانی سرکش تبدیل شده است و مدام از خانه فرار می کند. قبلا تصورم این بود که او تحت تاثیر حرف های مادرش قرار می گیرد چراکه گاهی به منزل مادرش نیز رفت و آمد می کرد، اما بعد از همسر سابقم شکایت ...
خواهران حجاب خود را حفظ کنند
.... وی ابرازداشته است: از خواهران گرامی می خواهم پیرو راه فاطمه زهرا(ع) زینب کبری(ع) باشند و از خط اسلام دور نگردند، به خواهرانم عرض کنم طبق آیات صریح قرآن حجاب خود را حفظ کنند و اخلاص در عمل را فراموش نکنند. این شهید دفاع مقدس خطاب به همکلاسی های خود آورده است: درس ها را به دقت بخوانید چون اسلام به شما نیاز دارد و اگر به نیرو در جبهه نیاز داشت و امام خمینی فرمودند: جبهه ها ...
شهدا حجاب را اصلی ترین نماد دین می دانستند
بیان داشت: آنها حجاب را اصلی ترین نماد دین ما می دانستند و ما باید مواظب باشیم این ارزش را از دست ندهیم و خواهران و برادران برای پاسداشت از این دستور الهی همت گمارند. گفتنی است، در این مراسم پدر شهیدان اصغر، محمد و جانباز شهید اکبر عرب رستمی و مادر شهید محمد منصوری خاطراتی را بیان نمودند.
توصیفات مهاجرانی دربارۀ پدر محمد صالح علاء و یاد روحانیون اهل ادبیات در پیش از انقلاب
ادبیات فارسی را بسیار خوب می شناختند: حاج آخوند روحانی روستای مهاجران، خیام و شاهنامه و نظامی و حافظ و سعدی و گلشن راز شیخ محمود شبستری را به بچه های دِه درس می داد. فرزانهٔ یگانه حجت الاسلام ابراهیم علایی (پدر جناب آقای محمد صالح علاء) واعظ شهر ما اراک، نه تنها ادبیات فارسی را به نحو حیرت انگیزی می شناخت بلکه با ادبیات انگلیسی آشنایی غبطه برانگیزی داشت. حضرت آقای آقا ...
قابی از زندگی خانواده 9 نفره نرجس و نورالله
وارد خانواده ای کم جمعیت شدم که در آن همسرم به همراه مادرشان زندگی می کردند و پدر همسرم نیز در سال های گذشته به مقام والای شهادت نائل شده بود. این مادر جوان عنوان می کند: از همان روزهای ابتدایی ازدواجمان دوست داشتم با تعدد فرزندان، نسل خانواده شهید همسرم را گسترش دهم، اما همسرم موافقت آن چنانی نداشت تا زمانی که مقام معظم رهبری در سخنرانی های خود بر فرزندآوری و جوانی جمعیت تاکید بسیار ...
قتل در باغ قرچک به خاطر حسادت
باهم زندگی می کردیم هربار مدت صیغه تمام می شد آن را تمدید می کردیم تا اینکه 3 ماه قبل از این ماجرا وقتی مدت صیغه نامه تمام شد گفتم دوباره تمدید کنیم اما احساس کردم او دیگر تمایلی به زندگی با من ندارد. از آنجا که او را دوست داشتم پیگیر ماجرا شدم و روز حادثه دیدم با ظاهری آرایش کرده از خانه خارج شد. من او را تعقیب کردم و دیدم وارد باغی در قرچک ورامین شد. از دیوار به داخل باغ پریدم و با مرد جوانی ...
(تصاویر) سفر به ایران قدیم؛ روایت های خانم قاجاری، خاطرات ثریا و چند داستان و عکس دیگر
بیرون تمام مونیخ جلو خانه تو است . پنجره را باز می کنم و به بالکن می آیم و با دست به جمعیت سلام می کنم. شهر دوسلدورف، باز همان فریادهای شادی... پدرم، سفیر ایران در آلمان، به من می گوید، سلمانی که موهایم را کوتاه کرده، تارهایش را به دوستداران ملکه فروخته است. اتومبیل رسمی، سخنرانی رسمی، تبسم رسمی، کوکتل رسمی. شانه ها بالا، غبغب بالا، رورانس ، تعظیم ، شام، جشن... هر شب باید خودم را در لباس ...
بیا مشهد
معجزه معروف در حق شهید به نقل از کتاب بیا مشهد. قاری و مؤذن و مداحِ مسجدی و هیئتی شهید علی سیفی نسب در سال 1344 در شهرستان مراغه در یک خانواده مذهبی سنتی که ولایتی بودند، به دنیا آمد. مادر گرامی شهید، قبل از تولدش در خواب دیده بود که چند نفر آقا و خانم نورانی کنار حوض خانه ایستاده اند. بعد به مادر گفتند: فرزندی که از شما متولد می شود، پسر است؛ نام او را علی بگذارید ...
آخرین ذکر شهید عطار روشن هنگام شهادت/ زمانی که خرمشهر خونین شهر نام گرفت
کلّی کلاس و احترام داشت)، در قسمت ترابری پادگان نیروی دریایی خرمشهر به عنوان راننده خودرو فرماندهی مشغول به خدمت شد. حدود هشت ماه گذشت، شهریور 1359، فکر کنم بیست وپنج روز بهش مرخصی داده بودند. وقتی آمد طبق معمول به اهل فامیل سر زد و احوالپرسی می کرد. آخرین سفر از پدر تقاضای سفر کرد. پدر نپذیرفت و گفت کار دارم و نمی شود! اصرار کرد و به پیشنهاد مادرم بدون پدر ماشین را برداشتیم و ...
مصرف یا واردات کالا های صهیونیستی به داخل را رصد می کنیم
همکاران من در کمیسیون و در مجلس، بخشی که مربوط به کمیسیون ما بود که در گزارش هم به بخشی از آن اشاره شد قاعدتا من نمی توانم عددی اعلام کنم. سوال: حالا یک عددی بگویید، این عدد چیزی را نشان نمی دهد، چون ممکن است شما آدم سخت گیری باشید نمره کمی اعلام کنید. جلال زاده : اگر بخواهم عدد بگویم 17 می دهم، چون خودم احساس می کنم بعضی از کار ها را باید به سرانجام می رساندیم، یک سری از کار ها را ...
مرور سرگذشت مددجویان یاور شهر 10| شهرداری در یاورشهرها چه تعداد ظرفیت ایجاد کرده است؟
بگوید اینبار پس از پاک قصد بازگشت به مواد ندارد ولی امیدوار است که اتفاقات لغزش های گذشته تکرار نشود و اینبار برای همیشه پاک بماند. رها دو فرزند دختر 18 و 11 ساله دارد که نگران آینده آنها است و می گوید: همسرم هم مصرف کننده بود که از هم جدا شدیم. پدر و مادرم را از دست داده ام و الان فرزندانم با مادربزرگم زندگی می کنند و دوست دارم مادر شایسته ای برایشان باشم و اجازه ندهم سرنوشت تلخ خودم که بچه طلاق ...
فیلمنامه بی بدن برای تصویب، سه ماه با ناظر بازنویسی شد!
چالشی با بچه های خود داشته باشند. -این درست است و کاملا با آن موافق هستم چون چه بسا بچه ای با سختگیری رفتار معکوسی نشان دهد و یک بچه دیگر با سختگیری رفتار عاقلانه ای داشته باشد. احتمالا چون هر انسانی یک مدل متفاوتی دارد و پدر و مادر او هم یک مدل متفاوت هستند، نمی شود همه را ذیل تعریف واحد نسل ها قرار داد. قطعا همه پدر و مادرها هر دو با هم سختگیر نیستند، ممکن است یکی سختگیرتر باشد و یکی اهل مدارا باشد و به قول شما نمی توان نسخه یکسانی برای همه تجویز کرد. نشر اول: فرهیختگان – میلاد جلیل زاده منبع: صبا ...
ماجرای عزیز و مادری که عاشق می شود
نشست نقد و بررسی فیلم سینمای عزیز به کارگردانی مجید توکلی با حضور کارگردان، سید علی احمدی تهیه کننده، روزبه حصاری بازیگر و محسن حسینی مدیر فیلمبرداری، روز پنجشنبه 27 اردیبهشت در پردیس سینمایی باغ کتاب برگزار شد. این نشست که محمود گبرلو، منتقد مدیریت آن را به عهده داشت با یادی از فاطمه محمدی، بازیگر فقید نقش عزیز آغاز شد و پس ازآن گبرلو با بیان این که شخصیت مادر در فرهنگ ایرانی یک شخصیت ...
ماجرای دختری رشتی که سایه برای او شعر نوشت (2)
اینکه دارم پناه می برم می گم مادر جان! ... این یعنی دیگه... دیگه یک لحظه دیگه رو نمی تونم تحمل کنم.... اون روز هم به مادرم پناه بردم... نمی دانم این جمله را بنویسم یا ننویسم... سایه گفت: گالیا... هرچه بود، اهل وفا و این حرف ها نبود لینک کوتاه کپی لینک
شرایط و نحوه تغییر نام
نام بودن فرزند با پدر و یا مادر در یک خانواده. 10 – هم نام بودن برادران و یا خواهران در یک خانواده. 11 – تغییر نام ها از صورت عربی به شکل فارسی از قبیل رحمن به رحمان، اسمعیل به اسماعیل، اسحق به اسحاق و ... 12 – تغییر نام کسانی که با تأیید مراجع ذی صلاح به دین مبین اسلام مشرف می شوند. 13 – تغییر نام کسانی که نام آن ها اسامی ایام هفته باشد. 14 ...