سایر منابع:
سایر خبرها
منصوریان: اخراج من از تراکتور توهین به فوتبال ایران بود
مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد اما آنها به من گفتند که مالک قصدش تغییر سرمربی است. من هم گفتم اجازه این کار را نمی دهم و باید با مالک باشگاه صحبت کنم. سرمربی سابق تراکتور گفت: من با باجناقم قرار بود به تهران برگردیم که او در میانه راه به من گفت که قید تراکتور را بزن و از این تیم برو. من چون خبر ها را نمی خوانم نمی دانستم چه شده است اما تهران که رسیدیم، باجناقم به من گفت که تو را برداشتند و ...
هرایی ؛ سعید تشکری ؛ نشر نیستان خواب هایی که بوی باور می دهند!
...، حتی وقتی هم می خوابند، خواب هایشان بوی ِ باور می دهد. من یک نویسنده ی ِ تمام وقت هستم و عناصر داستان در تمام وقتم به شدت وجود دارد. با قهرمان افغان داستانم در دوسالی که ساکن قم بودم آشنا شدم. و بعد دوران سخت بیماری ام آغاز شد و در مشهد بودم. در دورانی که بیمار شدم و تکلمم را از دست دادم در حقیقت تنها عنصری که در آن یک سال نجاتم داد، همین عنصر نوشتن بود و به همین جهت نوشته های آن ...
شهید چیت سازیان از زبان حسین غلام؛ جوان شر و شور دهه پنجاه
بودند که در شب های سخت و بی کسی عملیات های محرم، والفجر مقدماتی، والفجر 4 و خیبر، نقطه امید و مایه دلگرمی مهدی زین الدین، فرمانده دلاور لشکر بود. ساعدی بارها تا مرز شهادت به پیش رفته بود، بارها در دل نیروهای دشمن گرفتار و بیم اسارت، او را به شکلی جدی و سخت تهدید کرده بود، اما دست تقدیر او را کشان کشان تا جزیره مجنون رسانده و از آن جا آسمانی اش کرده بود. ساعدی، گر ه گشای چند عملیات، حالا و ...
ویدئویی که بابک جهانبخش از اتاق عمل منتشر کرد
...، وحید امینی، میلاد حسینی و همه عزیزانی که تو این روزهای سخت همه جوره در کنارم بودن، همسر مهربانم که تو همه شرایط سخت پا به پای من بوده، جامعه هنری کشور که با ارسال پیام و تماس و یا به صورت حضوری به عیادتم اومدن و در نهایت تمام مردم و هواداران با محبت که تو این مدت احساس کردم با وجودشون بزرگ ترین خانواده دنیا رو دارم تشکر فوق ویژه کنم. امیدوارم به زودی بتونم روی استیج و در اجراها ...
دل پر درد پرستار
1سال است سخت درگیر و مشغول هستند.تعدادی جان خود را از دست دادند و شهید سلامت شدند تا همگان بدانند که پرستاران هم مقل رزمندگان در صف اول مجاهدت خواهند بود. هرچند تقدیر و تشکر از پرستار کار مهمی است و نباید فراموش کرد اما آیا پرستاران فقط به تقدیر ما دارند و آیا فقط یک روز باید از آنها یاد کرد؟ کرونا آمد و تمام پرسنل بخش درمان ما گرفتار این بیماری تا جایی که بعضی ها واقعا در خطر شدید ...
راهداران مستحق برخورداری از قانون سختی کار هستند
کشوری انتخاب شدم و از این انتخاب خرسندم. به نظرتان چرا شما را به عنوان راهدار نمونه انتخاب کرده اند؟ ● ببینید ، راهداری شغل سخت و مشقت باری است . شاید باور نکنید ما در طول خدمتمان روزهایی داشته ایم که برایمان غذا و آب نرسیده است هفته ها در گردنه های صعب العبور از خانواده خود دور مانده ایم و در سخت ترین شرایط جوی ممکن زیر برف و کولاک کار کرده ایم تا جاده هایمان را برای تردد مردم ...
مروری بر حاشیه های مراسم رونمایی ناموفق ایران خودرو از خودرو جدید تارا
. کاربری نوشته بود: می گن قیمتش حدود 700 تا 800 میلیونه. با این اوضاع مالی و اقتصادی، مگه می تونیم بخریم؟ کاربر دیگری هم به این قیمت گذاری طعنه زده و گفته بود: 800 میلیون تو خارج بهت یک اسپورتیج 2021 می دن، با بقیه پولتم می تونی یک النترا بخری. و دیگری مختصر و مفید نوشته بود: چه خبره؟ مگه بنزه؟ انتقاد ها زیاد بود. انتقاد هایی که تابه حال شرکت ایران خودرو و همچنین سایپا، فراوان با آن روبه ...
خاطره شیرین
اوضاع قرمز!رزمنده هامون داره از دست می روند!جواب خانواده هاشون رو چی بدیم؟؟ نگران نباش!با کامیون برادر مهدی نیم ساعت دیگه میریم دنبال وسایل.شما داخل کدوم بیمارستان صحرایی مستقر شدید؟؟ شما موقعیتتون رو اعلام کنید تا من براسا اون موقعیت جغرافیایی بدم. ما الان تو خط مقدم شلمچه هستم. آها... آها.. فهمیدم سی درجه به سمت شمال و چهل و پنج درجه به سمت غرب،دقیقا می شود ...
بگذارید یک فیلم به مخاطبش سخت بگیرد/ گفت وگو با صفی یزدانیان کارگردان فیلم ناگهان درخت
ها ی مختصرتر تولید می شوند. بگذارید یک فیلم هم به خودش و به مخاطبش سخت بگیرد. در این فضایی که تکلیف هر چیز جدی، می خواهد مصیبتی اجتماعی باشد یا یک نقاشی یا یک قطعه موسیقی یا یک فیلم، در ازدحام کامنت های شناخته و ناشناس گم و مبتذل می شود، هیچ عیبی ندارد که فیلمی نخواهد خودش را از ترس پیشداوری ها پنهان کند و خودش را با عادت و سلیقه همگان وفق ندهد. من روی اسب برنده شرط نبستم و یک در دنیای تو ساعت چند ...
اگه با زمستون مشکل شخصی دارین، اینو بخونین
دادخواهی از فصلی مظلوم در تقویم است که ما دائم از او گذشتیم، اصلا او را رد کردیم که بهار بیاید، که چه بشود؟ مگر کدام بهار برای ما آورده داشته؟ زمستان برای شما چه کم گذاشته؟ شاید البته شما هم مقصر نباشید، کمی تقصیر سعید دبیریِ نازنین است که آن ترانه زیبا را برای افشین مقدم نوشت، همان که می خواند زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه ، او احتمالا خواسته به شکاف طبقاتی اشاره کند، اما آخر بزرگوار ...
عصر شعر شهید محسن فخری زاده برگزار شد+ شعر فرزند
گریخت انار جان تو را دانه دانه کرد و گریخت خبر دهید ذلیلان بهار را کشتند پلنگ زخمی این کوهسار را کشتند تو مرد وادی گمنام زیستن بودی تو اهل سوختن اهل گریستن بودی چه شد که نام تو اینگونه منفجر شده است؟ شمیم یاد تو در شهر منتشر شده است؟ بهشت بر تو مبارک شهید میهن ما نثار راه تو فریادهای روشن ما عقیق خونی دور از یمن ...
روز فرشتگان پرستار
حتی بارها شده چندین هفته نتونسته خانواده شو ببینه. خستگی از صورتش مشخصه اما همچنان تو همون بخش مشغوله. آرزوی سلامتی دارم برای تمام پرستاران عزیز و دخترعموی عزیزم ، شما هر روز خودتان را در معرض آسیب و صدمه قرار میدهید تا ما را بدون هیچ گله و شکایتی نجات دهید. شما حقیقتاً جواهری ارزنده هستید. ، کسی که وقت سحر سختکوش و بیدار است فرشته ای است که نام خوشش پرستار است...سلامتی وجودش بخواهم از یزدان یقین که حافظ او، ذات پاک دادار است ، مریضِ ...
جانباز هفتاد درصد آب بر به خیل هم رزمان شهیدش پیوست
تحمیلی شروع شد. اولین نفر از خانواده ما برادرم حسین به عنوان بسیجی به منطقه جنگی رفت وزندگی ما با جنگ و دفاع مقدس ارتباط پیدا کرد. سال اول جنگ بود که وارد مدرسه راهنمایی فردوسی شدم. حال و هوای جبهه ها همه جا را پرکرده بود هر رزمنده ای که از جبهه می آمد از روزهای سخت نبرد سخن می گفت. فضای گرم جبهه ها، عشق به امام و شوق شهادت در فضای مدرسه حاکم بود. در خانه پس از برگشت حسین از جبهه و نقل خاطرات ...
ماجرای لبخند بیماری که دانشجوی انصرافی پرستاری را به شغلش بازگرداند
تم که بتوانم عضو تیم فضانوردی ناسا بشم و در دوره دبیرستان به دلیل اصرارهای خانواده و علاقه ایشان به پزشکی در رشته تجربی ثبت نام شده و در زمان کنکور هم برایم انتخاب رشته شد. وی افزود: در واقع من از ابتدا این رشته را انتخاب نکردم و هیچ علاقه ای هم از اساس به چیزی جز مسائل ریاضی و فیزیک نداشتم، وقتی هم که وارد این رشته شدم و در کارآموزی های بیمارستان تبعیض ها و ناعدالتی ها در حق قشر مظلوم پر ...
از زندگی ورزشی تا عروسی کرونایی با سرپرستار بیمارستان فرقانی قم
فاطمه آقابزرگی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه در سال 1369 متولد شده و شروع فعالیت های ورزشی را از حدود 14 سالگی در رشته دوچرخه سواری آغاز کرده است، گفت: علاقه زیادی به دنبال کردن فعالیت های ورزشی داشتم اما به دلیل تلاش های زیاد در دوران دبیرستان و دانشگاه برای به دست آوردن شغل شریف پرستاری مجبور به ترک ورزش حرفه ای شدم ولی همچنان ورزش هایی مثل کوهنوردی، ایروبیک و بدنسازی را در زندگی روزمره ...
پیامک های شب یلدا
می شود از تو دورم و امسال یلدایم طولانی تر از هزاران شب سال است یلدایت مبارک عشقم شب یلدا سر ظهری است که گویا خورشید در خم زلف تو از صبح گرفتار شده یلدا مبارک عشقم تو گرم تر و پر شورتر از آفتاب تابستان می تابی حتی در بلندترین شب سال دوستت دارم یلدایت مبارک همسرم تو همانی هستی که در شب های طولانی زمستان قلبم به یادت ...
اس ام اس شب یلدا
... پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزو های خوب دارد عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایت آرزو می کنم همسر عزیزم میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی روز های آخر پاییزت پر از خش خش آرزو های قشنگ یلدایت مبارک عشقم بلندای شب یلدای من ...
سفرنامه دمشق/ از امروز هیچ جا برایت امن نیست؛ حتی حرم!
مانده و همچنان رو به من نعره می زد : حرف می زنی یا سر تو هم ببرم؟ دیگر سیدحسن نبود تا خودش را فدای من کند و من روی زمین در آغوش مرگ خوابیده بودم که آن یکی کنارش آمد و نهیب زد : جمع کن بریم، الان ارتش می رسه! سپس با تحقیر سراپای لرزانم را برانداز کرد و طعنه زد : این اگه زبون داشت تا حالا صد بار به حرف اومده بود! با همان دست خونی و خنجر به دست، دوباره موبایل را به سمتش گرفت و فریاد ...
کرونا باعث شد بدون هیچ مراسمی راهی خانه همسرم شوم
اما همه بیماران به نوعی در بیمارستان تنها هستند. همین که این بیماری درمان قطعی ندارد و همراه با ترس است، خیلی بد است. من همیشه می گفتم مریض نیاز به همراهی ندارد ولی از وقتی کووید آمده، متوجه شدم، به شدت مریض نیاز به ساپورت روحی دارد و همراه این نقش را برایش ایفا می کند. واقعا بسیار سخت است که مریض های ما غریب و تنها هستند. البته من همیشه سعی کردم به بیمارانم با خنداندن آنها روحیه بدهم اما همین که ...
فینال لیگ قهرمانان آسیا را قاطی شب یلدا نکنید
هوا یلدا را مجازی برگزار کنید. اما قانع کردن کسی که می گوید؛ تا پدربزرگش در شهر دیگر برایش شاهنامه نخواند، شب یلدایش سحر نمی شود یا اگر شب یلدا را دورهمی نگیرند فامیل از او دل گیر می شوند سخت است. ما پیشنهادمان خیلی ساده است. لطفاً درصورت هر نتیجه ای در فینال لیگ قهرمانان آسیا آن را به این شب نسبت ندهید. درصورت قهرمانی آهنگ تو شب یلدای منی را روی قسمت های ...
بدترین مرگ در انتظار چه کسی است؟
زبان با عیب های واقعی گاه چیزی که با آن به دیگری طعنه زده می شود، از عیب های واقعی او است که دست آویز طعنه زننده قرار می گیرد. او در موقعیت های گوناگون، عیب و کاستی شخص را همانند زهری بر کام جانش ریخته، او را می آزارد. در این حال،گاه عیب ها در حضور دیگران و گاه بدون حضور ایشان گفته می شود که در صورت حضور دیگران و پنهان بودن عیب، طعنه زننده، افزون بر آفت طعنه، به آفت افشای سرّ، نیز گرفتار ...
یادی از سیاوش سمیعی/ مدیر توسعه گرا و جان باختۀ کرونا
( دربارۀ منطقۀ آزاد چابهار هم گفتنی است که در سال 1371 اراضی شرق شهرستان چابهار به مساحت 14 هزار هکتار به عنوان منطقۀ آزاد تجاری صنعتی تعیین و سیاوش سمیعی به عنوان نخستین مدیر آن شروع به کار کرد. این پروژه را رییس جمهوری وقت - هاشمی رفسنجانی - افتتاح و اظهار امیدواری کرد به قطب تجاری، صنعتی و گردشگری و الگویی برای دیگر مناطق آزاد تبدیل شود). با وجه سوم خانوادگی او وقتی آشنا شدم که روزنامه نگار باسواد و فرهیخته – پژمان موسوی - ویژه نامه ای پُر و پیمان دربارۀ کیوان صمیمی در روزنامۀ شرق منتشر کرد و تازه دانستم پدر او از مفاخر فرهنگی کرمانشاه بوده است. هر چند که گویا خود سیاوش سمیعی ارتباطی با کرمانشاهیان نداشت. افسوس که مدیر پرسابقۀ مناطق آزاد با خدمات فراوان در دهۀ 60 نیز از ترکش های انتخابات 88 بی نصیب نماند هر چند که به درازا نکشید. چند سال بعد گرفتار بیماری های مختلف شد و اگرچه برای دیدار فرزند و نیز درمان به کانادا رفته بود و می توانست در آن سامان اقامت کند، ترجیح داد بازگردد و عمل جراحی قلب او هم در بیمارستانی در تهران انجام شد. عمل قلب اگرچه موفقیت آمیز بود اما یا در روزهایی که در بیمارستان بستری بود یا به سبب کاهش ایمنی بدن، ویروس کووید 19 به بدن او رخنه کرد و سرانجام کرونا این مدیر ایران دوست و توسعه گرا را از پا درآورد. یاد او به این سبب گرامی داشتنی است که چه در دهۀ 60 که شعار و آرمان خواهی غالب بود، چه در دهۀ 70 که سودا زدگی رونق گرفت، چه در نیمۀ دوم 80 که جا برای مدیران تکنوکرات تنگ شده بود و چه در دهۀ 90 که دوباره دریچه هایی باز شد، یک دغدغه بیشتر نداشت و آن دغدغه هم یک کلمه بود: ایران. منبع: عصر ایران ...
ویژگی های اخلاقی و رفتاری شهید تندگویان
بارشهید تندگویان را کجا دیدید؟ جواد،تازه درشرکت پارس توشیبا استخدام شده بود و من درآن زمان مدیراداری شرکت بودم که با ایشان هم صحبت شدم. شهید ابتدا به عنوان معاون کنترل تولید کارخانه،زیرنظر یک آقای ژاپنی شروع به کار کرد که اسم این شخص آقای کوی ده بود و سپس مهندس تندگویان جانشین ایشان شدند. 2. چطور شد که با شهید تندگویان صمیمی شدید؟ الحمدلله ارتباط ما قرآنی بود.در آن ...
برای بازگشت پدر
به گزارش ایسنا، روز 29 آذر 1370 پیکر شهید مهندس محمدجواد تندگویان، وزیر نفت کابینه شهید رجایی بعد از گذشت 11 سال از اسارتش به میهن بازگردانده شد. به همین مناسبت محمد مهدی تندگویان فرزند این شهید متنی را در اختیار ایسنا قرار داده است. تندگویان می نویسد: روزهای سخت اسارت در تنهایی سلول و غیرت و شکنجه هایی که هر روز تکرار شد همگی برای من لذت بخش بود وقتی در 23 سالگی ...
حکایات طنز عبید زاکانی
...، حجی وصله جامه به صراف داد و تکه نانی گرفت و با آن تمام عسل بخورد. استاد بازآمد، وصله طلبید، حجی گفت: مرا مزن تا راست بگویم. حالی که غافل شدم، دزد وصله بربود. من ترسیدم که بیایی و مرا بزنی. گفتم زهر بخورم تا تو بیایی من مرده باشم. آن زهر که در کاسه بود، تمام بخوردم و هنوز زنده ام، باقی تو دانی. زن خوش صورت : بازرگانی زنی خوش صورت زهره نام داشت. عزم سفری کرد ...
با چه امیدی گل می چیدم
آن روزها که تازه با نگاه و چشمان قشنگ تو آشنا می شدم چقدر خوشبخت بودم. چطور می توانم فراموش کنم که در دل شب های رمضان با چه امیدی گل می چیدم و جلوی پای تو جلوی خانه ات می ریختم تا موقع مدرسه رفتن آن را لگد کنی. طاهره قشنگ، می دانی چیست؟ من اراده ای قوی مثل شیرها داشتم، به هیچ چیز رام نمی شدم و تو به چه شکلی مرا اسیر کرده ای خودم هم نمی دانم. طاهره عزیز این روش قابل دوام نیست من در میان ...
شریک قتل های زنجیره ایی !
، ماسک اش زیر چانه اش بود، ترس به جانش نشست؛ وای خدا! ماسک نداشت! حالا چه می شود؟! وسط بازار بزرگ میوه و آجیل ایستاده بود که با این سرفه لحظه ایی مات شد، دست از انتخاب میوه ها برداشت اما افکارش دست از سرش برنمی داشتند. با سرفه دوباره مرد، صدای دوست بیمارش در گوشش نشست وقتی تلفنی با او صحبت می کرد اما سرفه امانش نمی داد: باور کن نمی دانم چطور شد که گرفتار شدم؟! اول خودم، بعد هم ...
جملات زیبا و ادبی تبریک شب یلدا 99
...> . . . اینم از هندونه شب یلدات. بذارشون تو یخچال خنک شه ! یلدا مبارک! ****** میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ ! پیشاپیش یلدا مبارک ****** بیا ای دل کمی وارونه گردیم برای هم بیا دیوونه گردیم شب یلدا شده نزدیک ای دوست برای هم بیا ...