الی الحبیب/؛ رمز بسم الله، آغاز قصه حبیب لشکر ثارالله مکاشفه در دل جنگ
سایر منابع:
سایر خبرها
ستون لشکرسردارسلیمانی درکربلای 5 چه کسی بود؟
شما است. خب آقای شمخانی ایشان را نمی شناخت. گفت: کیست؟ گفتم: حاج یونس زنگی آبادی و یک مقدار راجع به خصوصیاتش صحبت کردم. بعد از اینکه خبر زخمی شدن حاج یونس را دادند به تهامی گفتم: چطوری زخم شد؟کجایش زخمی شد؟ خیلی نگران بودم. شاید روز هفتم یا هشتم بعد از قضیه حاج یونس، من دائم پیگیری وضعیت حال او را می کردم و خبرهای مختلفی به من می دادند. شب خواب دیدم که یک چادری هست. شهید هریجانی توی این ...
جگر حمید سوخت و حرفی نزد! + عکس
و عملیات تکمیلی کربلای پنج نام گرفت. ماموریت گردان حبیب و چند گردان دیگر تصرف نونی های پشت کانال ماهی بود. سخت ترین و اولین نونی به گروهان ما (قیس) سپرده شد که نامش نونی صفر بود. نونی خاکریز بزرگ هلالی شکل شبیه حرف نون که از سمت قاعده اش به دژ بلند پشت کانال ماهی چسبیده بود. بعد از نماز مغرب و عشاء با تاریکی شب بیرون به ستون شدیم و زیر نور منورها به سمت خط حرکت ...
درد دل با شهید و عنایتش، بیماری دخترم را مداوا کرد
...> امیدم از همه جا قطع شده بود تک وتنها مانده بودم با چند تا بچه کوچک و یک بچه مریض. آمدم خانه نشستم به نجوا کردن و درد دل با اسماعیل. گفتم: اسماعیل جان تو که رفتی و من رو با این مشکلات تنها گذاشتی. دست تنها به یک بچه مریض چکارکنم؟ آن شب تا صبح با اسماعیل حرف می زدم، دعا می کردم و اشک می ریختم. بنا به تجربه های قبلی یقین داشتم دعایم بی اثر نمی ماند. صبح بود که از خواب بیدار شدم ...
مخالفت قاطع فرماندهان با عملیات/ کربلای 5 تکلیف جنگ را مشخص کرد
این بود که شب در تاریکی کارها را انجام می دادیم و روز هم تا ساعت 11 می توانستیم کار را پیش ببریم. بنابراین یک تلاش مجاهدانه از سمت یگان ها انجام شد. آقا محسن فردای خاتمه کربلای 4 من را صدا کرد و گفت: شما برو شلمچه و مستقر شو و این هم یگان های شما. لشکر 41 ثارالله بود به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی، لشکر 25 کربلا آقای مرتضی قربانی، لشکر 31 عاشورا آقای شریعتی و حدود هفت هشت لشکر را به من داد ...
تعجب حاج قاسم از ازدواج یک دختر شهید/ سردار گفت: تا پیکر شهدا نیاید روی آمدن به مازندران را ندارم
حتماً می آیم. عروسی درست مقارن شد با روز شهادت سردار سلیمانی. من نیمه شب در کانال تلگرامی خبر شهادت را متوجه شدم و بسیار ناراحت بودم، صبح زود دیدم کوثر هم تماس گرفت و به شدت گریه می کرد. پرسید مامان شنیدی چه شده؟ مدام خاطره دیدارش را به یاد می آورد. لحظاتی بعد با همسرش آمدند خانه ما. به او گفتم: مادر جان من نمی روم عروسی با این وضع، شما بروید بد نشه . کوثر با ناراحتی گفت: مامان حالت خوبه ؟! حاج قاسم شهید شده من برم عروسی؟ واقعا وضع روحی خوبی نداشتیم. انگار داغ از دست دادن شهیدمان دوباره زنده شده بود. لحظاتی از دیدار حاج قاسم با خانواده شهید شالیکار انتهای پیام/ ...
حاج قاسم اسطوره فراموش نشدنی
نامش فاش نشود افزود: شب خواستگاری که تنها مانده بودم، حاج قاسم سلیمانی با بسته ای گل و شیرینی قبل از رسیدن مهمانان به منزلمان آمد و همرزم و فرمانده پدر شهیدم همچون پدری مهربان و پشتوانه ای قوی جای او را در این مجلس برایم پر کرد و من آن شب برای نخستین بار جای خالی پدر را حس نکردم. وی تاکید کرد: حاج قاسم سلیمانی همچون پدری داسوز و فداکار همواره در کنار تمامی ما فرزاندان شهید و ایثارگران حضور ...
میثاقی همیشگی با شهدا داشت
آقا ناجی می گوید؛ به توفیق الهی بعد از دفاع مقدس به عنوان مدافع حرم، چند مأموریت را در کشور سوریه بودم. یکی از خاطرات من از سردار دل ها حاج قاسم سلیمانی، مربوط به بخش مهم و خاصی از شخصیت ایشان است. محور مقاومت متشکل از بچه های فاطمیون و زینبیون و حیدریون بود. ما در قالب حیدریون بودیم. منتها عملاً چون به عنوان مستشار آنجا بودیم، با تمام دوستان از جمله بچه های حزب الله، سوریه، فاطمیون و زینبیون ...
سازنده تندیس حاج قاسم: رفتم که به ایران برنگردم
از مجسمه حاج قاسم * در دانشگاه دامپزشکی خواندم کنگرانی در پاسخ به این پرسش فارس که چرا در دانشگاه رشته هنر را ادامه نداده است، می گوید: می خواستم در هنرستان، رشته هنرهای تجسمی را دنبال کنم؛ آن زمان هم چند نقاشی و مجسمه به عنوان نمونه کار داشتم اما بخاطر نمره پایین ریاضی ام مرا نپذیرفتند! به همین دلیل رشته تجربی را ادامه دادم. هنگام کنکور، چون ریز دروس رشته هنر را بررسی کرده بودم ...
لب های خونین و خندان "رشید"
اکبر کاشانی حصاری - باسلام ودرود بی پایان برشهدا ایران زمین و شهیدفخری زاده و نور چشمی همه شهدا. خداوند این شهید بزرگوار وتمام شهدای اسلام و مسلمین را با شهدای کربلا محشور گرداند. باشد تا در روزقیامت این بزرگواران شفیع ما گناه کاران باشند. ان شاالله.امین. خاطره ای از همرزم خودم برادر رشید که به فیض شهادت نایل گشت. شب عملیات در منطقه "تک درخت" فکه، گردان ما خط شکن بود. بعد از رسیدن به ...
سردار جعفری: سردار سلیمانی نویسنده نامه 24 فرمانده به خاتمی بود/به خاتمی هشدار دادیم که طوری دیگر برخورد ...
جنگ ما در دو نقطه جنوب شرق و شمال غرب کشور مسئله امنیتی حاد داشتیم که با سرمایه گذاری سرویس های امنیتی کشور های بیگانه به سردمداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان تحرکات ناامن کننده در این دو منطقه صورت می گرفت. حاج قاسم هم که خودش بچه همان منطقه جنوب شرق بود و انگیزه خاصی نسبت به مبارزه با این شرارت ها و ناامنی ها داشت و شرایط هم بد بود و سالانه نزدیک به 200 شهید در منطقه جنوب شرق می ...
هجر حبیب|گفت وگوی خواندنی تسنیم با جانشین سردار سلیمانی/ حاج قاسم چگونه شهید سلیمانی شد؟
قاسم با وجود مشغله های بسیار اما بچه های قدیمی را جمع می کرد و آنها سر خط می آورد و بعضاً نصیحت های پدرانه می کرد و در خیلی از مواقع دست آنها را می گرفت. سردار کرمی از گره گشایی های حج قاسم برای عموم مردم گفت و افزود: ایشان نسبت به خانواده شهدا و جانبازان حساس بود و همواره نسبت به آنها سرکشی می کرد. * من جانشین حاج قاسم در لشکر بودم وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت ...
روایت همسر شهید پورجعفری از آخرین دیدار با او| خبر شهادت حسین را از تلویزیون شنیدم
شدیم به تهران بیاییم. در تهران هم با توجه به شرایط کاری حسین، بزرگ کردن بچه ها در نبود او خیلی سخت بود ولی با همه اینها من خیلی دوستش داشتم. یادم هست یک ماه قبل از شهادت، یک روز حسین در محل کار کمرش درد می گیرد و به بیمارستان منتقل می شود و خود حاج قاسم شخصا در بیمارستان همراهش بود. حاج قاسم با من تماس گرفت و اطلاع داد. وقتی که من به بیمارستان رفتم دیگر مرخص شده بود و فردای آن شب هم حاج ...
حاج حسین در عملیات جلوتر از خط شکن ها حرکت می کرد
امیرحسین می پرسد تو کی هستی که ایشان هم خودش را معرفی می کند. همان شب امیرحسین شهید می شود ولی حاج حسین هنوز از شهادتش خبر ندارد. جلسه داشتیم و حاج حسین گفت این دیانی از بچه های شماست، گفتم بله، حاج حسین گفت این نیرو را به من بدهید. دلیلش را پرسیدیم که ایشان گفت این بچه خیلی باهوش است. من به حاج حسین گفتم امیرحسین دیانی دیشب شهید شد. حسین خیلی توی هم رفت. از جلسه بیرون زد و بیرون سنگر قدم می زد. با افسوس آمد و ظهرش هم خودش شهید شد. هر دو با فاصله یک روز از هم شهید شدند. در تشییع امیرحسین دیانی او پشت سر پیکر فرمانده اش بود. ...
روایت حاج قاسم از عملیات کربلای پنج
شعار سال: عملیات کربلای پنج در روز نوزدهم دی ماه سال 65 در منطقه عملیاتی شلمچه و با رمز مقدس یا زهرا سلام الله علی ها آغاز شد. این عملیات از عملیات های موفق رزمندگان اسلام بود و یکی از لشکر های عمل کننده در آن، لشکر 41 ثارالله سلام الله علیه به فرماندهی حاج قاسم بود که بخشی از خاطرات شفاهی اش در کتاب ذوالفقار اینگونه آمده است: یکی از پرخاطره ترین و مهم ترین برگ های تاریخ پرافتخار جنگ ...
الی الحبیب/؛ روایت های شنیدنی حمید حسنی از 3 دهه همراهی با سردار توصیه های رهبری به حاج قاسم قبل از ...
. شجره و ستون گردان ما (415) در کربلای چهار از هم پاشیده بود و به اصطلاح کمر گردان شکسته بود و هفتاد درصد گردان از بین رفته بود. با تدبیر حاج قاسم در عملیات کربلای پنج و کانال ماهی مقرر شد ما به مانند دیگر گردان ها مستقیماً وارد عمل نشویم. با این که حاجی این انصاف را در حق ما داشتند که ما شب اول وارد عملیات نشویم؛ روز بعد احتیاج شد که ما وارد عملیات و کانال ماهی شویم و منطقه عملیات از زمانی که از قایق ...
35 شهید نهاوندی چگونه مقابل چندین تیپ زرهی رژیم بعث ایستادند؟
ج حسین کیانی معاون سلگی به شهادت می رسد و دو شب بعد گروهان های باقی مانده گردان به فرماندهی اینجانب وارد منطقه عملیاتی کانال ماهی شدند و در خط مقدم مستقر شدند که این گردان هم پس از چند روز با تعدادی شهید و مجروع به دلیل حجم اتش سنگین دشمن و استفاده از تجهیزات مدرن و پیشرفته نظامی که ابر قدرت ها در اختیار دشمن قرارداده بودند به عقب برگشته و سپس در محور پنج ضلعی غرب کانال مستقر شد. شهید ...
بابای شریف جبهه
. دختر روستا بودم و چشم وگوش بسته. از شوهر داری و بچه داری چیزی نمی دانستم. پدرم، شیخ قاسم توکلی، بزرگ دینی آبادی خودمان و آبادی های اطراف بود. یک روستا بود و یک شیخ قاسم. با آنکه در روستایی دورافتاده و محروم بودیم، از حوادث انقلابی تا حدودی خبر داشت و از رخداد های روز آگاه بود. خاطرم هست همان زمان رساله امام (ره) که جزو کتب ممنوعه بود، در خانه ما پیدا می شد. امام شخصیتی بود که برای پدرم ...
الی الحبیب/8؛مترجم عربی نیروهای مقاومت در گفت وگو با مهر عنوان کرد؛ روایت دست اول از آزادسازی بوکمال
کارگر بین صحبت های شأن بخواهد اظهار نظر کند. چای با عِطر حبیب مشتاق بودم تا دوباره حاج قاسم را ببینم و با او صحبت کنم. تا اینکه چند ماه بعد توی حلب قرار بود یکی از قرارگاه ها و یکی از خطوط نبرد را به ما تحویل بدهند، همان جا متوجه شدم حبیب هم به قرارگاه ما تشریف می آورده است. جلسه ای که همه ژنرال های حاضر در منطقه حضور داشتند. بعد از نماز مغرب و عشا حاج قاسم برخلاف بقیه ژنرال ها ...
حکایت به شهادت رسیدن خبرنگار شهید غلامرضا رهبر/ جهادی که ادامه دارد
جلو و ببین چگونه می توان با نفربر دیگری به خط مهمات برسانیم. در حالی که نم نم باران نیز در حال باریدن بود، با دو نفر از بچه های اطلاعات و عملیات با موتور به سمت خط اول حرکت کردم، موتورم هوندا 125 بود و آن دو نیز با موتور 250 جلوتر از من حرکت می کردند، آتش دشمن آن قدر سنگین بود که شهادتین خود را گفته بودم، وجب به وجب منطقه با انواع گلوله و خمپاره زده می شد، نرسیده به سه راه مرگ، چندین ...
کلیدی ترین دیدگاه های حاج قاسم در کتاب سرباز ولایت / بهترین معرف شهید سلیمانی خودشان هستند
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس : یک سال از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی می گذرد و هر روز شاهد تولیدات فرهنگی خودجوش و مردمی با محوریت ایشان هستیم؛ طی یک سال گذشته ده ها کتاب شعر و خاطره درباره این قهرمان ملی کشور وارد بازار نشر شده است که گوشه ای از فداکاری و وطن دوستی او را تداعی می کند. فاطمه علی پور دهاقانی یکی از ده ها نویسنده خودجوشی است که کتاب سرباز ولایت را درخصوص شهید سلیمانی منتشر ...
فراموش نمی کرد و فراموش نمی شود
مرادی با اشاره به اینکه اوایل جنگ، قبل از عملیات فتح المبین چگونه با شهید سلیمانی آشنا شد، خاطرنشان کرد: بنده معلم بودم که دانش آموزان را جمع کردم تا باهم به جبهه برویم، همان جا بود که برای نخستین بار بعد از ورزش صبحگاهی در اهواز حاج قاسم را همچون یک جوان رعنای بسیار شکیل دیدم و توانستم وارد تیپ ثارالله کرمان شوم که آن زمان هنوز تبدیل به لشکر نشده بود. وی یکی از اساسی ترین چ ...
پنج روز جنگ در کانال ماهی/ روایت فرمانده 22 ساله از شلمچه
فرماندهی شهید علی اصغر ارسنجانی در این عملیات شرکت کرد. معاون ایشان هم شهید حسین طاهری بود. بنده در این عملیات فرمانده گروهان بودم. ما از کرخه حرکت کردیم و رفتیم شلمچه. هر گردان که به شلمچه می رسید دسته دسته در کانال ها و سنگر هایی که از قبل بود در فضای باز از هم مستقر می شدند. در حد یک نصف روز. ورودی شلمچه منطقه ای بود بنام پنج ضلعی. گردان میثم روز دوم عملیات به این منطقه رسید. بچه های گردان ...
پنج روز جنگ در کانال ماهی/ روایت فرمانده 22ساله از شلمچه
عملیات فرمانده گروهان بودم. ما از کرخه حرکت کردیم و رفتیم شلمچه. هر گردان که به شلمچه می رسید دسته دسته در کانال ها و سنگرهایی که از قبل بود در فضای باز از هم مستقر می شدند. در حد یک نصف روز. از کانال رد شدیم و من رفتم بالای خاکریز. تمام تانک های دشمن با فاصله یک کیلومتری از ما آرایش گرفته بودند وداشتند به سمت جلو پیش روی می کردند.این در حالی بود که کسی از بچه های ما در خط نبود. ...
هجر حبیب|گفت وگوی خواندنی تسنیم با جانشین سردار سلیمانی/ حاج قاسم چگونه شهید سلیمانی شد؟
باید در مورد ورود ایشان به سپاه و ادامه این مراحل صحبت کرد، اظهار داشت: ایشان آموزش پادگانی را در سال 59 گذراند؛ فرمانده پادگان ایشان آقای مهاجری که از جانبازان دفاع مقدس است بود؛ ایشان می گوید "زمانی که از پادگان آموزشی برگشتیم و بچه ها اسلحه ها را تحویل می دادند، اخبار اعلام کرد هواپیماهای بعثی به سرزمین کشورمان حمله کردند." وی ادامه داد: یعنی عملاً حاج قاسم 31 شهریور سال 59 آموزشی خود ...
حاج قاسم برای رزمندگان ناشناس بود
ولایت - به گزارش روابط عمومی بنیاد قزوین، جانباز هاشم آذربایجانی فرمانده سابق تیپ 82 صاحب الامر (عج) استان قزوین یکی از همرزمان سپهبد "شهید حاج قاسم سلیمانی" است که 6 سال طی دفاع مقدس در نبرد با دشمنان بوده و در این دوران شناخت نسبی به شخصیت این شهید بزرگوار پیدا کرده، ولی در جبهه مقاومت - سوریه از نزدیک با ایشان ارتباط داشته است. سالروز شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بهانه ای شد تا خبرنگار نوید شاهد استان به سراغ آذربایجانی، همرزم این شهید بزرگوار برود و پای خاطراتش بنشیند تا بیشتر با سیره و منش این شهید ...
حضور علامه مصباح در جبهه های جنگ تحمیلی
ایشان هم اصرار داشتند که همان جا باشند. حالا این را هم بگویم شخصی که خیلی ادعایش می شد، یک روز آمده بود جبهه با محافظ هاش! نزدیک همان ساختمان های بلوکی مقری بود که بهش می گفتند کمیته امداد. آن جا ما را دیدند، گفتند کجا؟ گفتم می ریم خط. بعد گفتم حاج آقا ببریمتان خط؟ گفت باشه می ریم. یکی از محافظانش عکس العمل بدی نشان داد. بعد خود ایشون واسطه شد که درگیری بین ما و محافظ ها پیش نیاد. و به محافظ هایش گفت ...
واکنش حاج قاسم به حوادث آبان 98/ جنگ سردار با سه گروه در افغانستان
قلاویزان را می گیرم، نگفت دو گردان آموزش دیده و قوی دارم. حاج قاسم با همین دو گردان رفت و تپه ها را گرفت. مرحوم شهید میثمی که نماینده امام در قرارگاه خاتم بودند خواستند بروند و از این دو گردان بازدید کنند گفت ببینم این دو گردانی که حاج قاسم به وسیله آن ها تپه های قلاویزان را فتح کرد چطور هستند، ایشان وقتی برگشت گفت 90 طلبه تبلیغی رزمی در دو گردان لشکر ثارالله بودند. حاج قاسم از همان ...
پیکر پسرانمان بعد از 13 سال سالم بود
دوستان و همرزمان حسینعلی و عباسعلی از حال و هوای روزهای اعزامشان می گفت: بهار سال 64 حسینعلی به همراه نیروهای آموزش دیده تیپ 28 صفر، به منطقه قلاویزان مهران که همان خط پدافندی بود، اعزام شد. من به همراه تعدادی دیگر از بچه های خورزان در خط پدافندی فرخ آباد مهران مستقر بودیم. چند هفته ای از استقرار تیپ می گذشت که یکی از بچه ها گفت حسینعلی در قلاویزان است. برویم ببینیمش. به قلاویزان رفتیم و ناهار در ...
الی الحبیب/3؛ نماینده اسبق ولی فقیه در نیروی قدس در گفت وگو با مهر عنوان کرد؛ عزاداری هندوها برای ...
این را از زمان جنگ داشتیم؛ حاج قاسم لشکر ثارالله را تحت فرماندهی داشتند که این لشکر متعلق به سه استان بود و نیروهای کادر و بسیجی اش از سه استان بودند؛ عمدتاً از کرمان، بخشی از سیستان و بلوچستان و [درنهایت] استان هرمزگان که استان هرمزگان سه گردان در لشکر ثارالله داشت دو گردان از بچه های شیعه و یک گردان اهل سنّت بودند که بسیجی های اهل سنّت بودند. حاج قاسم از همان اول در خودشان ظرفیت داشتند و در ...
ناگفته های حضور شهید ابومهدی المهندس در مسجد جمکران
.... در طول مسیر بودیم که تلفن همراه ابومهدی زنگ خورد. چون به عربی تسلط داشتم، متوجه مکالمه او می شدم. شخصی پشت گوشی به ابومهدی می گفت چرا به دیدار ما نمی آیی و ابومهدی می گفت من به جمکران قول داده ام و باید به جمکران بروم. بعدها که بعد از شهادت ایشان دیداری با خانواده ابومهدی المهندس داشتم، متوجه شدم که همسر او آن شب پشت خط بود و به ابومهدی می گفت چرا بعد از اینکه چند وقت به ایران ...