سایر منابع:
سایر خبرها
رفتار متفاوت یک پسر با پدر اسیرش
عقلم به جایی نمی رسد تو خودت کمکم کن اگر مادر گفت جلال چی شده چه بگویم. دوستم مادرم را به من نشان داد. مادرم پیرزن عینکی کوچکی شده بود. افتادم به پایش. سر و صورتش بوسیدم جذب سیمای نورانی آن پیرزن شدم. خواستم بگویم: مادر مرا ببخش امانت دار خوبی نبودم. جلالت را گم کرده ام. دیدم مادر با چهره ای باز و لبخندی شیرین گفت: اسماعیل کجایی. همین که تو برگشتی بالای سر زن و بچه ات خدا را هزار بار شاکر ...
گره کار نیروی اطلاعاتی به دست همسرش باز شد! + عکس
شود به اینکه پدر و مادرش این همه سال زحمت کشیدند جوانشان جلوی چشمش پرپر می شو یا می بینند بچه کوچک دارد، اما هیچ کس، به فکر همسرن شهدا نیست. من فکر می کنم خیلی در حق همسران شهدا کم لطفی شده. چون واقعا اینها یک تنه یک زندگی را به دوش کشیدند؛ حتی زمانی که پدرم هم بود همه کارهای زندگی به دوش مادرم بود، الان هم که نیستند باز ایشان مسئول زندگی هستند؛ همه توقع ها از ایشان است ولی نگاه ها به یک سمت دیگر ...
اشک های خانواده غزاله و آرمان در جلسه صلح
که صبح دیروز با حضور قاضی محمد شهریاری برگزار شد، پدر و مادر آرمان درخواست بخشش کردند. ولی پدر و مادر غزاله همچنان بر اجرای حکم قصاص اصرار داشتند. در ابتدا پدر و مادر غزاله از سال های پر از رنج و عذاب شان گفتند: ما از همان ابتدا بی پشت و پناه بودیم. کسی از ما حمایت نکرد. ما بچه عزیزمان را از دست دادیم، ولی از همان اول کسی ما را همراهی نکرد. کسی حرف ما را نشنید. همه اینها به درد ما اضافه کرد ...
همسرم خودخواهم به من خیانت کرده است
- پاسخ دکتر شمس الدین کهانی - روانشناسی بالینی مددجوی گرامی: باید بداند زندگی کردن با یک همسر خیانت کرده و خودخواه و بددهن شاید یکی از سخت ترین کارهایی باشد که تا به حال مجبور به انجام آن بوده اید. به ویژه خیانت همیشه موضوعی بسیار دردناک است و برای زوجین ساده نیست که بعد از برملا شدن خیانت براحتی با آن کنار بیایند. متاسفانه امروزه برخی از زنان یا مردان از طرف همسر خود مورد خیانت قرار می گیرند. این زنان گاه تصمیم به بخشش خی ...
شهید اندخش: هدفتان الله و مسیرتان الی الله باشد
سیاه نپوشد و جامه ندرد. از مرگ من ناراحت نشود و خشنود باشد که فرزند خود را در راه خدا داده است. دوست دارم که مانند حسین (ع) به شهادت برسم. از خدای خود سپاسگزاری می کنم که در زمان جاهلیت مرا نیافرید و الان که همه مردم آگاهند مرا آفرید. مادر عزیزم! می دانم که برای من رنج زیاد کشیدید و مرا بزرگ کردید. مرا حلال کنید و تنها وصیت من به شما این است که در مرگ من گریه نکنید، چون روز ...
حال خوش کودکان قمی با شادپیمایی عروسک ها
بخش مهمی از جمعیت کشور، هفته ملی کودک بهانه ای شده تا در این هیاهو و مشکلات دنیا، نگاه مان را به سمت وسوی فرشته های کوچکی معطوف کنیم که در کنارمان روز به روز قد می کشند. برگزاری جشن شادپیمایی عروسک ها به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قم در بوستان علوی قم نوید تکرار روزهایی را داد که هنوز دیدن بازی و خنده بچه ها در کنار همدیگر، رؤیا نشده بود. روزی که از پدر و مادرها تا عروسک های ...
چگونه کودکان را خوشحال کنیم؟
انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد، خطر نخواهد کرد. با کمک بچه ها و با استفاده از کاغذ های رنگی برای اتاقشان آویزهایی به شکل های مورد علاقه شان درست کنید. پدر و مادر باید به کودک خود اجازه دهند علائق خود را کشف کند. به بازی ها و فعالیتهایی که او انتخاب می کند توجه نشان دهند. این گونه بازی ها می تواند اطلاعات بسیاری درباره استعدادهای نهفته فرزندان در اختیار آنهاقرار دهد ...
آخرین تلاش ها برای نجات پسر اعدامی
به گزارش مشرق ، ساعت 10:45 صبح شنبه 17 مهر آرمان - زندانی – به همراه مأمور بدرقه وارد دادسرای امور جنایی پایتخت شد و چند دقیقه بعد پدر و مادر غزاله - مقتول - نیز وارد دفتر سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت شدند. لحظاتی بعد با حضور پدر و مادر آرمان جلسه صلح و سازش به سرپرستی محمد شهریاری آغاز شد.سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت خطاب به خانواده مقتول گفت: در این مدت بیش از 20 جلسه صلح و سازش در این ...
روایت مادری که فرزندش جلوی چشمانش شهید شد
، دلش را آرام کن، داشتم ذکری زمزمه می کردم نزدیک مسجد شدم چند خانم از خانم های همسایه با چشم های تر و بغض هایی که می خوردند به سمت من آمدند، لحظه ای از ذهنم گذشت که نکند، نکند ... زبانم قفل شده بود که از کسی بپرسم، نکند این هم شهید من باشد، آمدم بپرسم که ناگهان پسرم روی دست مردم بلند شد، از پیکرش خون می چکید، احساس کردم باری سنگین روی دوشم گذاشتند، زانوهایم دیگر توان نداشت تا نفهمیدم نقش زمین شدم، جوانی جلوی چشم مادر پرکشید، مادر از اهالی همان محل بود. *********** گزارش از کوثر محمدی *********** انتهای پیام/ ...
وظیفه والدین روی پل بلوغ
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، در فرهنگ ما وظیفه اصلی نسبت به آگاه سازی کودک و نوجوان بر دوش پدر و مادر گذاشته شده است؛ این کار نه از سنین بسیار پایین، بلکه در دوران بلوغ یا اندکی پیش از آن لازم است انجام شود. لزوم آگاهی از این مسائل از بخش های مهم و طبیعی زندگی هر انسان است و همه باید درباره آن اطلاعات کامل و درست داشته باشیم. 16 مهرماه در تقویم ما روز ملی کودک نامگذاری شده است. به همین مناسبت سراغ این موضوع رفتیم که والدین باید از چه زمانی و به چه شیوه ای با پسر و دخترشان درباره ب ...
زاده ماه محرم بود و خود را نذر امام حسین (ع) می دانست/ مادر مهدی حسرت وداع در دلش ماند
.... تازه اگر شهید شوم بهتر از این است که در خیابان تصادف کنم. بالاخره آقامهدی به بهانه کار به ایران می آید و وقتی می بیند که تکفیری ها می خواهند به حرم حضرت زینب (س) تعرض کنند، طی تماس تلفنی به مادرش می گوید که می خواهد به سوریه برود، اما با توجه به اینکه آقامهدی آخرین فرزند خانواده بود و پدر و مادر وابستگی خاصی به او داشتند، با این کار مخالفت می کنند. آقامهدی با دیدن این شرایط آرام ...
آخرین تلاش های سرپرست دادسرای امور جنایی برای نجات آرمان
. وی در ادامه به پدر و مادر غزاله گفت: شما در جلسه قبلی شرط گذاشته بودید که اگر جسد غزاله را پیدا کنید آرمان را می بخشید، اما به نظر من جسد دست یافتنی نیست. اگر آرمان یا خانواده اش در جریان جسد بودند حتماً اعلام می کردند، چون جان او در دستان شما است. ما پرونده های زیادی داشتیم از جمله پرونده قتل های خرمدین که جسد را در سطل زباله انداخته بود، اما پیدا نشد. قاضی شهریاری در پایان گفت: طبق ...
سرنوشت آرمان در دستان پدر و مادر غزاله
به خاطر پسر کوچکم و دل یک مادر رنج کشیده پسرم را ببخشید. من حاضرم به جای پسرم 10دفعه اعدام شوم. خالصانه و عاجزانه به پاهایتان می افتم تا دلتان به رحم بیاید و از قصاص آرمان صرف نظر کنید. اجازه ندهید ما عزادار شویم. در ادامه پدر آرمان نیز گفت: اگر آرمان آن خطای بزرگ را مرتکب نمی شد، حالا شاید ما در مراسم خواستگاری نشسته بودیم، نه اینکه این صحبت های وحشتناک میان ما رد و بدل شود. افسوس که یکی از ...
روی بال انسانیت
انتخاب کردم و برای مردم شهرم جنگیدم. گاهی همسرم می گفت: چطور این همه بی خوابی، سختی و آن لباس ها و سه تا ماسک را تحمل می کنی اما توی خانه باز هم می خندی و به کارهایت می رسی؟ این معجزه خدا بود که تحمل من را بالا برد. فاطمه تأکید می کند: البته سختی هم کم نبود مثل اینکه در محل کارم خیلی اذیت می شدم و مدام می گفتند برای چه به نقاهتگاه می روی؟ دوری پسرم هم بود که پیش مادرم بود. حتی برخی باور نمی کردند ما مزدی دریافت نمی کنیم. می گفتند حتماً برای پول و پست و مقام می روید. اما همه اینها در برابر لذت کار داوطلبانه هیچ است. ...
کره چگونه ساخته شد
کردند که شاید آرزویشان برآورده شود. خرس با صبر، سختی ها را تحمل کرد و پس از بیست و یک روز زنی زیبا شد، اما ببر گریخت؛ زیرا نمی توانست روزهای طولانی را در غار تاریک سپری کند. زن بیش از حد خوشحال بود و دوباره به جنگل رفت و دعا کرد تا شاید مادر یک بچه شود. دیری نگذشت که او شاهزاده ای به دنیا آورد که نام این شاهزاده را تانگون یا شاه جنگل گذاشتند. مردم سرزمین بسیار از تولد شاهزاده که پس از این نخستین شاه ...
باز نشر/ حاشیه های حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید همدانی
. برادر شهید که سه سال از او کوچک تر است در مجلس حضور دارد. شهید دو خواهر دارد که یکی از آنها به خاطر بیماری در مجلس نیست. پسر او از آقا چفیه شان را تبرکی می خواهد برای مادرش. آقا می گویند: چه پسر عاقل زرنگی ! دوباره جمعیت می خندند. پسر شهید خاطره ای از آخرین دیدار با پدر تعریف می کند. از اینکه قبل از رفتن، مادر با همه ی بچه ها تماس می گیرد که پدر می گوید بیایید ببینمتان -پدر تازه چند روز ...
دُنگ خود را در زندگی مشترک بپردازید
و بار مسئولیت را روی دوش یک نفر می گذارند. یا عده ای از مرد ها شخصاً اجازه فعالیت را از همسرشان سلب می کنند و ترجیح می دهند آن ها را صرفاً در قالب یک آشپز یا تربیت کننده کودک ببینند و درست به همین دلیل از زیر بار مسئولیت های خانه شانه خالی می کنند. مثلاً اگر همسرش بگوید لباس ها را پهن کن یا یک لحظه بچه را نگه دار من کاری انجام بدهم غرولند می کنند که من صبح تا شب بیرون خانه کار می کنم و جان می کنم ...
فداکاری قهرمانانه اما غم انگیز
اما محزون، قهرمانانه اما غم انگیز. پدر و مادر و 2 برادر و خواهرش شهادت امیرحسین را باور ندارند. خوشحالند برای این همه فداکاری اما نبود پسر و برادرشان غم جانکاهی است. پیکر پسر سربازشان را صبح جمعه به خاک سپردند . گرد سفید روی موهای پدر ریخته اند و پسران و تنها دختر خانواده سیاهپوش برادرند. مادر هم که اشک هایش تمامی ندارد. گاهی شوک می شود هیچ نمی گوید گاهی هم هیچ کس جلودار ضجه هایش نیست. ...
سیری بر زندگی شهید مردعلی بخشی
بچه های من در کوچه ها ولو باشند، مادر و پدر و زنم، بچه های مرا بگذارید در کلاس قرآن، اگر قرضی دارم آنها را ادا نمایید، همیشه پشتیبان اسلام و قرآن باشید. امام را تنها نگذارید. موقع نماز بروید در مسجد نماز بخوانید، من اگر شهید شدم در راه خداوند متعال، امیدوارم بچه هایم را مثل بنده درس رزمندگی بدهید و همچنین به زنم، خانم دوستی وصیت می کنم که مهریه تو در گردن من هست، من که نمی توانستم مهریه تو را بپردازم، امیدوارم تو مرا حلال کنی. انتهای پیام/ ...
ماجرای مهاجرت پرستو صالحی به خارج از کشور
ادامه نوشته است: دور از جون تهیه کنندگان و کارگردانان و هنرمندان فرهیخته کشورم که هممون می دونیم چه کسانی هستند و چه کسانی نیستند و فقط ادعا و اداشو دارن، به یک تهیه کننده سر شناسی از سره درد دل گفتم:دلم یه کار طولانی می خواد گفت:اونی ام که بهت کار طولانی بده ...!!! به قول مرحوم شکیبایی:وای...ولی من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسان هایی که بی درخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر ...
بابا از بچه هایش طلب دعای شهادت می کرد
از انقلاب علیه طاغوت فعالیت داشتند؟ قبل از انقلاب پدر و مادرم ساکن تهران شدند. پدرم پای درس شهید مطهری می نشست. به خاطر فعالیت انقلابی که داشت از طرف ساواک زندانی شده بود. بعد به قائمشهر تبعید شد. بعد از تبعید، در مازندران فعالیت انقلابی اش اوج گرفت. بابا در همین مازندران وارد حوزه علمیه شد و از طرف حوزه مأمور شد بین بهائیانی که در بهنمیر فعال بودند نفوذ کند و اطلاعاتشان را به حوزه انتقال ...
پیام تبریک مادربزرگی
خوابی در کنار بچه ها آماده کنید ****** یه کوچولوی مامانی اومده که زندگی تون رو از کسالت در بیاره قشنگ ترین هدیه خدا به خاطر زحمت هایی که این همه سال برای فرزندان تون کشیدید نوه دار شدنتون رو تبریک می گم. ****** مادر بزرگ شدن یعنی دوباره عاشق شدن تولد نوه شیرین تون رو تبریک عرض می کنم همکار گرامی! انتهای پیام/ ...
قتل مادر تهرانی در شرق تهران / سرنوشت قاتل چه بود ؟
حکایت از آن داشت عامل قتل فرد آشنایی است که بدون هیچ درگیری و تخریب در وارد خانه شده و در فرصت مناسب زن میانسال را به قتل رسانده و در ادامه هم پول ها و طلا های وی را سرقت کرده است. دختر مقتول که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده بود، گفت: چند سال قبل مادرم از پدرم جدا شد و من همراه مادرم زندگی می کردم. امشب به خانه یکی از خواهرانم رفتم و وقتی به خانه برگشتم با جسد مادرم روبه رو شدم که با ...
داستان ما و بازگشت شهید حسن یاوری پس از 37 سال انتظار
که چشم به در صبح شد...مادر سفره پهن می کرد و جای خالی نورچشمی اش لقمه نان در گلو می شکست...هم سن و سال هایش دانش آموز، دانشجو و مرد خانه شدند و در این سال ها که صدای بازی کودکانه فرزندان پسر همسایه، دوست حسن را می گویم در کوچه شنیده می شد مادر هنوز هم برای روزهایش چوب و خط می کشید و از گوشه در خانه چشم به راه دوخته و گلی گم کرده ام می جویم او را؛ به هر گل می رسم می بویم او را زمزمه می کرد و گمشده ...
عارف 12 ساله ای که مادرش دو روز بعد از تولد صحنه شهادتش را در عالم بیداری دید
.... یک شب از مسجد با پای برهنه به خانه برگشت چون کفش هایش را داده بود به یکی از نمازگزاران نوجوان مسجد که کفش هایش گم شده بود. بچه دست ودلبازی بود و خوراکی هایش را با دوستانش تقسیم می کرد. بیقرار معشوق عاشق شهادت بود. آرام و قرار نداشت و دائم می گفت می خواهم به جبهه بروم. خصوصاًً بعد از آنکه امام دستور جهاد داده بود، می گفت دیگر درنگ جایز نیست. هر بار که حرف جبهه ...
همسایه خجالتی فروغ فرخزاد
بچه آخری را یحیی گذاشت. اسم پدرم محمد و اصالتا کاشانی است، بعد پدرم به اطراف قم آمدند، در خاندان عربشاهی های کهک ازدواج کرد و آنجا ماندند و زمین و زندگی شان آنجا بود، خان بودند و زندگی خوشی داشتند و من هم خاطرات بی نهایت دل انگیزی از این دوران بچگی دارم. خانواده مادرم از کهک هستند و خان آنجا بودند، پدرم برعکس مادرم، پدرشان یک روحانی مهمی بوده در کاشان، اینکه چطور از کاشان به کهک می آیند و با مادر ...
زن جذاب هالیوودی که دائم جذاب تر می شود
کیت الیزابت وینسلت متولد 5 اکتبر 1975 در شهر ریدینگ، برکشایر کشور انگلیس می باشد. او دومین فرزند سالی آن (پرستار بچه و پیش خدمت) و راجر جان وینسلت (کارگر فصلی) می باشد که هردوی آن ها بازیگر تئاتر نیز بوده اند. کیت از سمت پدری ایرلندی تبار بوده و از طرف مادری سوئدی تبار می باشد. کیت وینسلت اولین بار در سال 1994 و با فیلم موجودات آسمانی (Heavenly Creatures) بر صفحه سینما ظاهر شد. اما در سال 1997 و ...
نفس های آخر گوریل کوهی معروف، در آغوش دوست و سرپرستش
داشت که محیط بانان او را در حالی که به بدن بی جان مادرش چسبیده بود پیدا کردند. مادر این گوریل در سال 2007 از سوی شبه نظامیان مسلح کشته شد. این گوریل در سال 2009 به مرکز سنکووکوه که تازه ایجاد شده بود منتقل شد و با دیگر گوریل های کوهستانی یتیم زندگی کرد. گوریل هایی که برای بازگشت به طبیعت بسیار آسیب پذیر بودند. زندگی این گوریل کوهی در نمایش ها و فیلم های مستند ویرونگا نشان داده ...