الله بنده سی ؛ قهرمان این داستان خیلی آدم حسابی است!
سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی خبر شهادت این فرمانده از رادیو عراق اعلام شد
ندیده بودم تا اینکه شهید طرحچی در تپه های الله اکبر سوسنگرد به شهادت رسید. برای مراسم ایشان رفتیم. من تا آن روز گریه شهید ناجیان را، آن هم به شدت ندیده بودم. خیلی بی قراری می کرد. طبیعتاً همه مسئولیت ها به دوش شهید ناجیان می افتاد. از انبار رزمنده ها به من اورکت نداد ایشان به شدت متشرع و منضبط بود. سرمای خوزستان بسیار سرمای استخوان سوزی بود. من در رامهرمز بیمار شدم ...
کومله دمکرات در جنگ عقیده داشتند یک فشنگ یک جنازه
ساعت 11 صبح صدای الله اکبر از مسجد جامع خرمشهر بلند شد و 3 هزار نفر اسیر گرفتند و به پشت جبهه منتقل شدند. اصغری آزاد افزود: 25 روز در آن محل اتراق کردیم و از نیروها آمار گرفتیم از 380 نفر 80 نفر باقیمانده بود و با رشادت های رزمنده ها توانستیم خرمشهر را پس بگیریم. فرمانده گردان ادوات سنگین سپاه بانه گفت: ساعت 12 شب بود که شهید سیدحسین حسینی از بچه های شریف آباد گفت: یعقوب بلند ...
با اعتقاد دهه شصتی نمی شود مدیر ماند
اما قضیه لو رفت و از همان روز آن شد که نباید می شد... یکی یکی از هر مسئولیت خرد و کوچک در دانشگاه حتی عضویت در برخی شوراها و کمیته ها برکنار شدم. جلسه دوم با رییس دانشگاه وقت که چند روز بعد صورت گرفت و رفته بودم مثلا برای همکاری اعلام آمادگی کنم!!! گفت اگر با من اختلاف نظری پیدا کنید موضع تان چیست؟ گفتم من تابع مقررات و قوانین هستم و سلسله مراتب سازمانی را هم می شناسم و طبق آن عمل می کنم. گفت همه ...
ازدواج آسان در خانه پدری شهید نوجوان
تهران آمد را یادت می آید؟ آن خاطره دوباره برای حاج حبیب الله زنده شد و راوی اش می شود؛ سعید با بینی شکسته آمد. اول به بیمارستان رفت و بعد به خانه برگشت تا مادرش هول نکند. یکی دو روزی استراحت کرد و روز سوم نهار را خورده و نخورده از من اجازه گرفت وبه مغازه رفت. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را بار وانت کرد و گفت آقاجان! راضی باش. برای رزمنده ها می برم. دی ماه بود و جبهه های جنوب و غرب زمستان ...
ناگفته هایی از عملیات والفجر 9 / از شهادت مردان بی ادعا تا ایستادگی برای ضربه زدن به دشمن بعثی
میدانی به منطقه عملیات رفتند، بیان داشت: روز بعد محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا همه فرمانده گردان ها را نسبت به اهدافشان در عملیات پیش رو توجیه نمود و فضای معنوی و باصفایی که برخاسته از عشق پاسداران و بسیجیان به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) بود بر هر دو گردان امام علی (ع) و امام موسی کاظم (ع) حاکم بود. قنبری با اشاره به اینکه مأموریت گردان امام علی (ع) در این عملیات فتح ارتفاعاتی در ...
اولین کسی که در دفاع مقدس از موتور تندرو استفاده کرد بشناسید+فیلم
شهید آبشناسان گفت: سال 1364 در منطقه لولان داخل خاک عراق از ناحیه چشم مجروح شدم و پس از گذشت 20 روز استراحت مجدداً به منطقه برگشتم و از سوی قرارگاه جنگ های نامنظم آمبولانس تحویل گرفتم. شهید آبشناسان با من برخورد کرد و گفت: چرا شما آمبولانس تحویل گرفتید؟ به او گفتم: به علت ناراحتی چشم به خط اعزام نشده ام. ولی او از من خواست آمبولانس را تحویل سربازها بدهم و خود را به یگان عملیاتی معرفی کنم. منظور بنده ...
شقایق های دربند
پیدا کرده بودم، وقتی مأمور استخبارات سؤال کرد گفتم: سیدی سپاهیان محمد رسول الله (ص) من ورائی. یعنی پشت سر ما هستند. درحالی که خود ما از بچه های گردان محمد رسول الله (ص) بودیم. یک آن بعینه دیدم که رنگ از صورت مأمور استخباراتی پرید و صورتش سفید شد. اما به لطف خدا حرف من خیلی زود در عملیات کربلای 5 به وقوع پیوست. یک روز آمدند و مرا با خود به اتاقی که مأمورین استخبارات بازجویی می کردند بردند. گوشم را ...
امیر دربندی در گفت وگو با حوزه : رزمنده دفاع مقدس می توانست در باور دشمن تغییر ایجاد کند/ خاطره ای ...
مجروحین و شهدا را به روستایی به نام سوگل که پشت ارتفاعات الله اکبر بود، می برد. این پیشکسوت دفاع مقدس در ارتش گفت: وقتی داشتم مجروحان و شهدا را می بردم، درِ بالایی عرشه نفربر را باز کردم و اطراف را نگاه می کردم. دیدم که یک مجروح بر زمین افتاده است. به راننده نفربر گفتم که نگه دار و نگه داشت. با احتیاط رفتم سراغ آن مجروح که وسط میدان مین بود و دیدم که یکی از عزیزان همکار ما، افسر فرمانده ...
رحمت عالمیان حضرت خورشید سلام // چشمه ی بی بدل سوره ی توحید سلام
(عَجَّلَ الله تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف) و رهبر عزیز تر از جانمان و همه شیعیان و مسلمین جهان اشعار زیر را تقدیم نگاه خوبتان می نماییم: #مدح_حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد ناگهان کُنگره یِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد خبرت هست ستون های یَهودا اُفتاد خبرت هست هُبَل خورد شد عُزیٰ اُفتاد خبر این است زمین پُر شده از آب حیات ...
تزریق ناامیدی آفت بزرگی است /شهدا مظهر خودشناسی و خداشناسی هستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ وهنرپنجمین جلسه از سلسه نشست های گفتگو محور ویژه نوجوانان با محوریت ایمان و امید در دفاع مقدس و با موضوع خودشناسی که در کتابخانه لویزان برگزار شده بود، حجت الاسلام زرین بیان کرد: امید فرهنگ ساز و تاریخ ساز است. وقتی دریای خاطرات هشت سال دفاع مقدس را ورق می زنیم، آنچه در آن موج می زند، امیدواری و ایمان به آینده و در مرتبه بالاتر ایمان به خداست. از پس همین موج های امیدواری است که آن اقتدار مشروع متولد می شود و تاریخ پ ...
تواضع فرمانده دفاع مقدس برای حلالیت گرفتن از یک کشاورز
ازاین حلالیت حاج عبدالله 2 رکعت نماز شکر خواند و گفت قاسم جان تو نمی دانی آن دنیا یک لحظه آدم را نگه دارند تا رضایت بدهد پوستمان کنده است این دنیا کار راحت تر است خدارا شکر که توانستم همین دنیا رضایت این بنده خدا را جلب کنم. سردار شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشکر 10 بود که روز چهارم اسفند سال 1364 در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید. انتهای پیام/ 141 ...
راهیان نور یکی از فرآیندهای تربیتی برای دانش آموزان است
آنان آماده می شدند یکی از فرمانده هان پیش من آمد و گفت: یکی از رزمنده ها کوله آر پی جی بر نمی دارد. من می خواستم یک تشر بزنم، متوجه شدم این رزمنده قدش خیلی کوتاه است به همین دلیل نمی تواند آرپی جی بردارد. در این زمان بود که لحنم عوض شد و گفتم برادر چرا کوله آرپی جی را بر نمی داری. در جواب گفت؛ نمی توانم این کوله را حمل کنم. یک لحظه به ذهنم رسید به این رزمنده چه بگویم. وی افزود: به او ...
اگر آقای جبلی نبود عاشورا به انتها نمی رسید
مهمی را در این کار ها بزنیم. مثلا می گویند آهنگران می گذاشتند و آن ها هم می رفتند. در صورتی که از این خبر ها نیست. چون ما حرف نزدیم، این شبهات به وجود آمده است. ما هیچوقت نگفتیم در بین آن ها فارغ التحصیل فلسفه بوده است. آن ها همه اش دنبال شهادت نبودند. آن ها هم عاشق خانواده های شان بودند. الان زمان پرداختن به آنهاست. جنگ تمام شد، اما مدل همان زمان جنگ ادامه دادیم. باید حق بدهیم برخی اینگونه فکر ...
اسوه های ایثار درمحضر یار
الله گذاشته است، او از رخت سیاهی برایم گفته بود که در ایام رحلت امام خمینی (ره) به تن می کند، اصلاً به این حرف ها نیست، این خانواده همه ارادت شان به ولایت و رهبری را در میان آشوب ها و اغتشاشات سال گذشته نشان دادند. از فرزندی که در چنگال حقد و کینه منافقان روی آسفالت کشیده و شکنجه شد. سیدروح الله عجمیان بسیجی بود و وقت آشوب و درگیری های اغتشاشگران به میان میدان رفت و خود را فدای امنیت مردمش کرد ...
رزمنده دفاع مقدس از خاطره مقابله با بعثی ها می گوید
توسط نارنجک های خودشان به درک واصل شده بودند در ضمن تازه بهشان حقوق داده بودند . و ساک پر از پول بود که متاسفانه اختلاسگران و دزدان و غارتگران بیت المال نبودند بهره مند شوند و آنها را تحویل بیت المال دادیم. الحمدو لله شکر . خدا را هزار مرتبه شکر حاج رحیم آقائی، رزمنده دوران دفاع مقدس، شهرستان گتوند داوود طهماسبی خبرنگار خبرگزاری بسیج در گتوند ...
تئوری عملیات فریب بودن کربلای 4 و ماجرای صوت جنجالی فرماندهان
سردار علی فضلی جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران با انتقاد به تفکر خودی و غیرخودی و غفلت برخی مسئولان در دامن زدن به دوقطبی در جامعه بیان داشت: امامین انقلاب توقع ندارند دوقطبی ایجاد شود. دشمن دامن می زند و ممکن است برخی از مسئولان به این نگاه جرقه ای وارد کنند. به اعتقاد من اگر الگوی دفاع مقدس بعد از جنگ پیاده می شد، امروز ما شکوفاترین اقتصاد را می داشتیم. به گزارش تابناک ؛ برنامه حضور به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس میزبان سردار علی فضلی از رزمندگان، فرماندهان و جانبازان جبهه های نبرد حق علیه باطل بود. علی فضلی را به علی آهن ...
4 برادر همزمان در جبهه بودیم اما حسین برگزیده شد
اصالتاً اهل کجا هستید؟ از حضور 4 برادر در جنگ تحمیلی برایمان بگویید؟ من و حسین هر دو متولد 1341 هستیم. پدرمان بازاری بود. پنج برادر بودیم و دو خواهر داشتیم. من و حسین دوقلو، یعنی دومین و سومین فرزند خانواده بودیم. جز برادر آخری که متولد 1357 بود و زمان جنگ سن کمی داشت، چهار برادر همزمان در جبهه حضور داشتیم. پدرمان مغازه دار بود و ایام عید و اواخر اسفند ماه هر سال کمک مردمی جمع می کرد و به جبهه می آورد. من و برادرم حسین در کربلای 5 هر دو در منطقه شلمچه بودیم. حسین مجرد بود که در همین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. شهید عضو گردان ویژه شهدای بابل بود که اولین شهید این گردان ...
پیغام تهدیدآمیز آمریکا به روسیه درباره سردار معروف سپاه
آفتاب نیوز : سردار نوعی اقدم شاگرد شهید مهدی باکری در روایت خاطراتی از زمان جنگ گفت: تاریخ در دفاع مقدس دوباره تکرار شد و عقبه 8 سال دفاع مقدس و مقاومت ما برگرفته از عاشورای امام حسین (ع) بود. رحیم نوعی اقدم در کنار سردار رشید اسلام شهید مهدی باکری، سلسله مراتب نظامی را طی کرد. وظایف سازمانیش را در عملیات مسلم بن عقیل به عنوان فرمانده دستهِ لشکر 31 عاشو ...
رزمنده ایثارگر اسدآبادی که به جای درس در مدرسه، در جبهه امدادگر شد
: امیرحمزه امینی هستم، ساکن محله مزرعبید شهر پالیز. عصر همدان: چند ماه در جبهه های جنگ بودید؟ رزمنده ایثارگر اسدآبادی: بنده افتخار این را داشتم که در دوران مدرسه که 15 سال داشتم، به عنوان داوطلب بسیجی حدود 8 ماه در مناطق جنگی حضور داشته باشم که 6 ماه از مدارک آن موجود است. عصر همدان: چطور و چگونه آن زمان که در حال تحصیل بودید این مسیر را در زندگی انتخاب کردید؟ ...
میاندار روایتی از نشان دارِ نشانِ فتح از دست مقام معظم رهبری(مدظله)
؟ حاجی شخصیتی چندوجهی و چهره ای ملی است. این رزمنده می تواند نمادی برای دلاورمردی مردمان این دیار باشد، هرچند ترک زبان بوده و شاید زاده کرمانشاه نباشد، ولی زمانی که بنده با زبان لکی با ایشان گرم صحبت می شود هیچ احساس بیگانگی در لهجه و کلامشان نمی کنم. افرادی مانند من با زبان و گویش های گوناگون از سرزمین اسلامی مان نیز همین احساس بنده را دارند. حاجی مردی برای تمام فصول این انقلاب ...
زندگی با 6 بچه در خانه 40 متری / جواب سونوگرافی شگفت زده مان کرد
برای هر کدام از آنها پیش بیاید. حتی پزشکان می گفتند با توجه به اینکه 2فرزند هم داریم، تولد 4قلوها اوضاع مان را دشوار می کند، اما ما معتقد بودیم این خواست و کرم خدا بوده، پس باید مراقب فرزندانمان باشیم. بالاخره مهرماه امسال، بچه ها در 7ماهگی و در شرایط اضطراری به دنیا آمدند. از همان ابتدای تولد، شرایط ناگهان خیلی سخت شد. 2تا از بچه ها 2 ماه کامل در بخش مراقبت های ویژه بستری بودند. ...
دختری که کمک کار توپ 106 بود و در مقاومت خرمشهر جنگید
... در آستانه سالروز عروج شهادت گونه سیده مریم امجدی و چهل و سومین گرامیداشت هفته دفاع مقدس فرصتی دست داد با حسن آذرنیا همسر این زن رزمنده دوران دفاع مقدس گفتگو کنیم. حسن آذرنیا در ابتدای گفتگو گفت: از 21 شهریور تا 31 شهریور 1359 حدود 10 روز درگیری مرزی داشتیم. سه ماه قبل از این هم درگیری های پراکنده مرزی داشتیم. از 31 شهریور تا 4 آبادان که سقوط خرمشهر بود، 35 روز در خرمشهر مقاومت ...
از "شریف قنوتی" تا "چمران و آوینی"؛ ماجرای روحانی آزاده ای که دوست نداشت آزاد شود
... یک تیر به روی دستم سایید، یک تیر به روی کف دستم سایید و یک تیر هم به ابروی بنده ساییده شد. همین طور که می رفتیم تیر می خورد. تیرها کاری نبودند ولی به هرحال تیر بودند و بدن خونی می شد. گفتم: خدایا! امروز چه خبر است. ما هر روز که بلند می شدیم چقدر فتح و فتوحات داشتیم، امروز هنوز بلند نشدیم و از جای خودمان حرکت نکردیم این همه تیر خوردیم و ما را هم در کمین گاهمان گیر انداخته بودند ...
شهید حوادث 8 مهر زاهدان: 100 نفر از ما بمیریم بهتر است که خمی به ابروی آقا بیاید
که می زد از لحن صحبتش متوجه می شدیم یکی از بچه ها شهید شده است. روز قبل از شهادتش به من زنگ زد، دیدم صدایش خیلی گرفته، گفتم: چی شده بابا؟ دوستات شهید شدند؟ گفت: بدتر از شهادت دوستام. سه چهار تا خانم توی کوچه بودند، دو، سه بار گفتم متفرق شید، اما یک توهینی به سپاه کردند که آنقدر بی ادبانه بود که اینچنین توهینی را توی عمرم نشنیده ام، فردا بعدازظهر، همان ساعت شهید شد. حال حمید ...
ماجرای شهید مطهری و راننده تاکسی آخوند سوار کنم ماشینم چپ می کند!
چه اتفاقی افتاده، من حالت دیگری پیدا کرده ام. صحبت های شما این قدر در من اثر کرده که نمی دانم چه کار کنم. حالا می خواهم بروم حرم امام رضا (ع) توبه کنم، اما بلد نیستم. چه کار کنم؟ به او گفتم: برو به امام رضا (ع) بگو از این تاریخ من همه گناهانم را کنار گذاشتم و می خواهم روزه بگیرم و نماز بخوانم. بعد آقای مطهری پشت تلفن گفتند: شرش را شما به پا کردید، خیرش برای این بنده خدا بود! ...
گفتگوی خواندنی با حاج علی فضلی/ از خاطره نحوه اطلاع از رحلت حضرت امام تا برگزاری اجلاس سران در تهران/ ...
حضرت امام تدارک دیده شده و سفرای کشورهای مختلف و مردم شریف سوریه حضور دارند. ما از زینبیه به سمت سفارت مان در دمشق در حرکت بودیم که در مسیر صحنه هایی دیدیم که عجیب بود. مانده بودیم که اینجا دمشق است یا تهران! چراغ همه ماشین ها روشن بود و شیشه ماشین ها پایین و صدای تلاوت قرآن به گوش می رسید. عرب ها یک رسمی دارند که وقتی عزیزی از دست می دهند، بر بام خانه هایشان پرچم مشکی نصب می کنند ...
سجاد افشاریان: خوشحالم بی تفاوت نبودم
هنرمند کار نکرده و پولی هم نگرفته بود و ... به هر کس که می گفتم وضعیت بغرنجی است و چرا صدای مان در نمی آید، هیچ کس همراهی نمی کرد و همه می گفتند حالا شده، می گذرد ... بنابراین روز جهانی تئاتر تصمیم گرفتم و پیش از مدیر کل اداره ارشاد اسلامی وقت ، نیم ساعت حرف زدم و همه آنچه را که فکر می کردم شارلاتانیزم و فساد و اشتباه است تا مبلغ حقارت آمیز کمک هزینه ها و ... را گفتم. گفتم که جشن تئاتر نداریم و ...