سایر خبرها
اتفاقی نیمه شب از خواب پریدم و دیدم دخترم و پدرش در اتاق بغلی با هم...!
یک زن داستانی را تعریف کرد که شوهرش به مدت 12 سال از 8 سالگی به دختر کوچکش بدون اینکه او متوجه شود تجاوز می کرده است. به گزارش وقت صبح ، به صورت ناگهانی نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای شوهرم را در حال تجاوز به دخترم از اتاق بغلی شنیدم. حالم خیلی بده شده بود. شوهرم را از خانه بیرون انداختم. در این حال از دخترم خواستم ماجرا را توضیح دهد. دخترم ...
شهیدی که 41 سال است همچنان شمع تولد فوت می کند
برای همین بچه های زیادی با خانواده شان در سالروز تولد این شهید بر سر مزارش حاضر می شوند تا از دست پدر و مادر مسلم هدیه بگیرند. اعظم چراغعلی مادر شهید فراهانی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در روایت خاطراتش با مسلم و اینکه چرا هر سال برای فرزندش جشن تولد می گیرد چنین نقل می کند: من یکبار بیشتر برای فرزندم تولد نگرفتم، مسلم در سن 12 سالگی از من درخواست تولد کرد من به او پول دادم، گفتم برو ...
یک صبر و هزار افسوس
که با دهان خونین از توی گهواره بچه بیرون می آید، جیغی کشید و فریاد زد و گفت: ای وای! راسوی حسود بچه پادشاه را خورد! با داد و فریاد زن خدمتکار، همه به اتاق بچه دویدند و آن ها هم راسو را در حالی که دهانش خون آلود بود، دیدند. پادشاه هم با خشم و غضب از راه رسید، داد و فریاد ها و گریه و زاری ها را که دید و شنید، شمشیر کشید و راسوی بیچاره را به دو نیم کرد. بعد هم در حالی ...
ماجرای 2 برادری که با یک شناسنامه به جبهه رفتند / جهاد اصغر در لباس ناجا کامل شد
ناجا مشغول خدمت بود، ماجرای شهادت او را این گونه روایت می کند: درست سه ماه به بازنشسته شدن اصغر مانده بود که یک روز صبح به مادرم زنگ زد و گفت: در مأموریتی در نائین به سر می بریم و به خاطر گردو غبار منطقه گلویم به شدت درد می کند، از همسایه برایم مقداری شیر بگیر تا چند ساعت دیگر که به خانه بر می گردم، سر راه آن را از شما بگیرم، مادر هم برای او شیر را گرفته و منتظر آمدن اصغر بود که تلفنی به من خبر ...
ندانستم کدام عضو بدن پسر شهیدم به چه کسی اهدا شد
نمی شود علیرضا شهید شده است. هنوز هم فکر می کنم به مأموریت رفته و برمی گردد. وی ادامه می دهد: بعد از علیرضا هیئت محله ما هم یتیم شد! او بچه ها را دورهم جمع می کرد و به هیئت سروسامان می داد. خیلی از جوان های محله هم که راه درست زندگی را پیدا کرده اند، خود را مدیون علیرضا می دانند. الله وردی که در تمامی مراحل ساخت نمازخانه شهید علیرضا کاشانی در کنار خانواده شهید بوده می گوید: مادر علیرضا تلاش خود را برای ساخت این نمازخانه کرده و بجا بود مسئولان آموزش و پرورش با او همکاری بیشتری داشتند تا این نمازخانه بهتر ساخته شود. *منتشر شده در همشهری محله منطقه 16 در تاریخ1394/03/ ...
توصیه شهید درباره دوستانش پس از شهادت
که حقیقت هدف الهی را درک کرد و برای حقیقت پایداری کرد و جان داد. شهادت در اسلام، نه مرگی است که دشمن به مجاهد تحمیل می کند؛ بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست پیدا می کند. و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات احیاء ولکن لاتشعرون/ و آن کسی که در راه خدا کشته شده، مرده نپندارید؛ بلکه او زنده ابدی است، ولیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت ...
اولین سالگرد شهادت شهید مدافع امنیت سلمان امیر احمدی برگزار شد
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی به گزارش خبرنگارخبرگزاری بسیج، مراسم اولین سالگرد شهادت شهید مدافع امنیت سلمان امیر احمدی و یادواره شهیدان امیر احمدی امروز جمعه 14 مهر برگزار شد. در حاشیه این مراسم حاجیه خانم ابراهیمی مادر شهیدان امیر احمدی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری بسیج اظهار داشت: وقتی خبر شهادت سلمان را شنیدم سجده شکر به جا آوردم و به خدا گفتم این ...
پوریا احمدی؛ شهید خوش مشربی که تحمل قهر کردن با کسی را نداشت
؟ همسر شهید احمدی: آشنایی من و آقا پوریا برمی گردد به زمانی که حدوداً بیست سالم بود و تازه شروع به کار کرده بودم؛ یک روز یکی از همکاران که سوپروایزر بیمارستان معین بود و از همکاران قدیمی مادر همسرم هم بودند به من گفت که پسر یکی از دوستانش دنبال دختر خوبی برای ازدواج است و من را معرفی کرده اند. من ابتدا امتناع کردم و گفتم اصلاً قصد ازدواج ندارم تا این که آن شب ها بارها خواب دیدم که زائر ...
هیچگاه از امام و روحانیت جدا نشوید
در متن وصیت نامه شهید سنجری آمده است: برادران عزیزم! اگر خدا خواست شهید شدم مرا حلال کنید و اگر اشکی ریختید به خاطر گلوی خشکیده ی امام حسین (ع) باشد و امیدوارم هیچگاه از امام و روحانیت جدا نشوید. به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی حیات ؛ شهید مصطفی سنجری سال 1345 در یکی از روستاهای ماهیدشت از توابع استان کرمانشاه به دنیا آمد. سال 1360 با حضور در سپاه پاسداران از آغاز جنگ دوشادوش رزمندگان در ...
سیر زندگی شهید سعید آبادی/ از خلیج فارس تا خاک های خون آلود چزابه
عمر در آنجا زندگی می کند، خدا به او 5 دختر و 7 پسر عنایت می کند که محمد پسر بزرگتر به درجه رفیع شهادت نائل می آید. خواهر شهید سعید آبادی می گوید؛ تا وقتی پدر و مادر زنده بودند بیشتر می رفتیم به او سر می زدیم اما حالا که پدر و مادر هر دو فوت کرده اند ما کمتر می توانیم به سر مزار محمد برویم. بازم هم بغض راه گلویش را می بندد می گوید؛ انتظار دارم دختران جیرفت برای برادرم خواهری ...
این زن مشهور آتیلا پسیانی را به دنیای سینما آورد /مادر آتیلا پسیانی کیست؟ +عکس
مادر و پسر هر دو اردییهشت ماهی هستند؛ هر دو بازیگر و اتفاقا خصوصیات اخلاقی مشابهی هم بینشان دیده می شود. از آن دسته هنرمندانی که ترجیح می دهند، هنرشان گویای حرفشان باشد. کافی است نامشان را در فضای مجازی جستجو کنید تا با معدود تصاویر و گفت وگوهایی که از آنها پیدا می کنید، تا حدودی به این وجه تشابه برسید. زنده یاد جمیله شیخی متولد اردیبهشت سال 1309 بود و آتیلا پسیانی هم در همان ماه اما ...
غرق شدن مادر شهید جعفری در دریاچه لوزه شو !
.... برای رسیدن به قوم و خویش ها و آن مجلس شادی می بایست از آن دریاچه می گذشتند؛ مثل هزار باری که قبلاً گذشته بودند و آب از آب تکان نخورده بود. مادر هشت ماهه باردار بوده و سنگین. به سر و لباس خودش و بچه هاش رسید. ایستاد جلوی در خانه، و نگاهی انداخت به زمین های کشاورزی سبز اطراف آن. بعدش لبخندی زد به عروس سیزده چهارده ساله اش و گفت دست بچه ها را بگیر تا برویم. دست بچه ها را گرفتند و راه ...
چند وصیت نامه از شهدا
فقیه که ادامه دهنده راه پیامبران و امامان است قویاً حمایت کنید. وصیت نامه شهید غلامرضا صادق زاده به نام آنکه شکافنده شب می باشد و از میان تاریکی نور را می آفریند، توصیه ام را به تمام شاهدان حال و آینده تاریخ با آیه ای آغاز می کنم که در آن به کسانی که در راه خدا جهاد می کنند و کشته می شوند وعده بهشت داده شد و آینده ای روشن برای آنان ترسیم شده است. کاش درخور لیاقت چنین ...
ایمان و تقوا، کشتی طوفان زده ملت را نجات می دهد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، شهید جواد خوش سخن فرزند اصغر در سال 1344 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ دوازدهم اردیبهشت ماه 1361 در حمله بیت المقدس در حین پیشروی برای آزادسازی خرمشهر به مقام والای شهادت رسید. در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را می خوانید. بسم الله القاصم الجبارین الذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم ...
اغتشاشگران به این شهید امنیت، 9 ضربه چاقو زدند+عکس
باشد چه اتفاقی افتاده، به من زنگ زد و بعد از احوالپرسی گفت: امشب برای تولدم کیک بگیر. خانواده پوریا را هم به منزل مان بیاور؛ پوریا کربلاست اگر ما دورهم باشیم، پوریا خوشحال می شود. من آن لحظه نتوانستم حرفی بزنم و فقط گفتم: چشم مامان!... دادن خبر شهادت به مادرم خیلی سخت بود و نگران بودیم با شنیدن این خبر نتواند ادامه حیات بدهد. بنابراین پسرعمه و پسرخاله ام، مادرم را به بیمارستان آوردند تا در آنجا خبر ...
فرید کرم پور؛ شهیدی که عاشق خدمت در نیروی انتظامی بود
شهادت فرزند دوم خانواده بود، پسری دوست داشتنی و حسابی هم درس خوان. زادگاهش شهرستان چگنی بود، یکی از شهرستان های استان لرستان و البته ساکن شهر پرند. از کودکی خیلی دوست داشت در نیروی انتظامی مشغول به کار شود، عاشق خدمت در این ارگان بود و خدمت هم نصیبش شد، اما قسمتش یگان ویژه بود، پسر فعالی بود، قبل از اینکه در یگان ویژه مشغول شود چهار سالی در بسیج فعالیت می کرد. تابستان سال گذشته ...
روایتی دیگر از متولد مهر
!!!!” شراب را بدهید شتاب باید کرد من از سیاحت در یک حماسه می آیم و مثل آب؛ تمام قصه ی سهراب و نوشدارو و را روانم”. دوباره خوابم برد. رویای بی دلیل راه ها در من صدا می کرد. خطوط آینه در سریر جان آواز می خواند. مادرم در خیال پروانگی شب ها جا مانده بود. یکی از آن سوتر ها خودش را به قاب خسته ی اتاق می رسانید. نجوای خاموش گل های ناممکن ...
شهادت تولد دوباره علیرضا بود
شدت جراحاتی که در بدن داشت نماز شب اش را می خواند و خالصانه با خدای خود راز و نیار می کرد. پسرم از من خواسته بود بعد از شهادت اش به خدا توکل کنم و از اینکه در راه حق به شهادت می رسد ناراحتی نکنم. انتهای پیام
به امام حسین (ع) بگو: من هم فرزندم را در راه اسلام دادم
به گزارش سپاس؛ شهید مصطفی احمدی در دهمین روز از دومین ماه سال 1346 در روستای بنداروز و در خانواده مذهبی بدنیا آمد. به امام عشق میورزید و همیشه در صحبت هایش حرف امام بود و جبهه. آرزو می کرد همانند سایر جوانان که به افتخار شهادت نایل می آیند، شهادت نصیب او شود. دلش می خواست با اشغالگران بجنگد تا جان و دل و ناموس کشور در امان بماند. وقتی مادر از رفتن او به جبهه بی ...
مادر شهید فراجا: امیرحسین جانش را برای مردم گذاشت
به گزارش خبرنگار ایمنا ، در بیست وهفتم مردادماه سال جاری طی یک درگیری مسلحانه، دو مأمور فراجا به درجه رفیع شهادت نائل شدند، شهید ستوان امیرحسین زاده احمدی یکی از مأموران کلانتری 16 بود که در آن روز راه ملکوت در پیش گرفت، پس از این حادثه در تلاش بودم با خانواده این شهید گفت وگو و دیداری داشته باشم، در خانه یکی از اقوام نزدیک شهید با خانواده او ملاقات می کنم، خانه ای که همیشه دورهمی و خنده ها را ...
پای صحبت خانواده دو شهید نیروی انتظامی خوزستان
...: برادرم خیلی به این شغل علاقه داشت و بیشتر وقتش را در محل کار می گذراند تا در منزل. بعضی اوقات حتی، بعد از کار به خانه نمی رفت و به دلیل همین فعالیت ها و علاقه اش، در مدت پنج الی شش سال رئیس کلانتری و چند سال جانشین کلانتری بود و دو سال به عنوان پلیس نمونه استان خوزستان معرفی شد. کنعانی در مورد چگونگی شنیدن خبر شهادت برادرش، بیان کرد: روز جمعه حدود ساعت 10 - 11 شب بود که پسر عمویم با ...
قتل فجیع پسر به دست پدرش | ماجرا چیست؟
...؛ اما یکی از دوستانش کلاه سرش گذاشت و همه دلارهایش را سرقت کرد. همین مسأله باعث افسردگی و گوشه گیری بیشتر مسعود شد و او یک سال قبل به ایران برگشت. در این مدت تحت درمان بود و حتی در مرکز روانی هم بستری شد. چرا او را کشتی؟ نمی خواستم او را بکشم، همه چیز اتفاقی رخ داد. پسرم وضعیت روحی مناسبی نداشت، یک مرکز درمانی در نزدیکی خانه مان بود. شب قبل از جنایت تصمیم گرفتم دوباره او را ...
شب آخر
خواند اگر بار گران بودیم و رفتیم اگر بی خانمان بودیم و رفتیم من به جبهه می روم و دیگر باز نمی گردم. به راستی که او رفت و دیگر بازنگشت. شب آخر وقتی که برای آخرین بار می خواست به جبهه برود ذوق و شوق زیادی داشت. به مسجد رفت و تمام شیشه های مسجد را تمیز کرد و شست. بعد ماشین خودش را هم تمیز کرد. صبح زود خداحافظی کرد به جبهه رفت و عاشقانه شهید شد. انتهای پیام ...
پوریا احمدی؛ خوش غیرتی که شهید دفاع از ناموس شد
زندگی پوریا بود روزهای آخر شهریورماه بود. چندشبی بود که به خاطر شلوغی های تهران، خیابان ها چندان امن نبود، هر بار جوانی دست و پا شکسته که از چپ و راست کتک خورده بود به بیمارستان منتقل می کردند، آن شب مادر، شیفت شب بود و در بیمارستان مشغول خدمت و دو دخترش هم در خانه تنها بودند، حین کار متوجه شد که تلفنش زنگ می خورد. ارتباط که برقرار شد، آن طرف خط پوریا بود. می خواست اطلاع دهد که قرار است ...
دوستش داشتم، خیلی ...
گروه جامعه ؛ نعیمه جاویدی: این روزها فیلم کوتاه 100 ثانیه ای در فضای مجازی پربازنشر و به اصطلاح ادبیات رایج این فضا، وایرال شده است. ویدئویی که من را می برد به چند سال قبل به گفتگویی که با مادر یکی از شهدای بهمن 1357 داشتم. همان مادری که همه حرف هایش رنگ و بوی انار داشت حتی چیدمان خانه اش. توی یک کاسه بلور را پر از انار کرده و گذاشته بود مقابل عکس فرزند شهیدش. یک دامن، انارهای نیمه خشکیده و چیده ...
روایت حضور بانوی مبارز انقلابی نیشابوری در جنگ
به شهادت رسیده بود را به سردخانه بیمارستان آوردند؛ آن شب، من پرستار شیفتِ شب بخش جراحی بیمارستان 22 بهمن بودم. وی ادامه داد: حدود ساعت 10 شب بود که یکی از برادران سپاه که بعد ها به شهادت رسید به ایستگاه پرستاری آمد و پرسید خواهر خورشاهی از اخوی ها چه خبر؟ گفتم چند ماهی است که بی خبرم، گفت من فردا عازم منطقه هستم، نامه ای بنویس تا برایشان ببرم. سریع کاغذ و خودکار برداشتم و چند جمله ای ...
ماجرای بیهوش شدن دختر 16 ساله در مترو؛ از اصرار ضدانقلاب تا انکار خانواده
شماره ای از خانواده دختر نوجوان مصدوم نداشتند؛ از طریق اینترنت شماره مدرسه را پیدا کرده و طی تماس با آنها شماره خودم را اعلام کردم و گفتم به خانواده دانش آموز بگویید با من تماس بگیرند . این کارمند متروی میدان شهدا تصریح می کند: مادر دختر نوجوان هشت دقیقه بعد با من تماس گرفت و طی تشریح وضعیت دخترش به او گفتم فرزندش دچار حادثه شده و به ایستگاه میدان شهدا مراجعه کنید ؛ قبل از حضور خانواده وی ...
پیام شهدا|جانم فدای مکتب امام و رهبری
، انجام یک انقلاب اخلاقی است در جامعه و این مهم را اگر انجام رساندید، پیروزید و در این راه امام را سرمشق خود قرار دهید. دوم اینکه به جان امام دعا کنید و از حق تعالی بخواهید تا بر عمر پر برکتش تا ظهور حضرت مهدی ارواح العالمین له الفداء بیفزاید، ان شاءالله انتهای پیام/ اشتراک گذاری : کپی متن خبر ...
باید به جبهه ها برویم تا دشمن نتواند سرزمینمان را بگیرد
. مادر جان، خواهر جان و برادرجان و دوستان و اقوام! اگر می خواهید که من را خوشحال کنید راه مرا ادامه دهید، اگر بخواهید که از آن فرزند امام حسین(ع) دفاع نکنید در آخرت پاداشی نخواهید داشت. مادر و خواهر و برادرم! اگر که شما را اذیت کرده ام مرا ببخشید.خدایا، الهی! راضیم به رضایت.خدایا! اگر زنده ماندنم برای اسلام ثمربخش است مگذار بمیرم وگرنه به شهادتم رسان. باید ما با این صدام آمریکایی ...