سایر منابع:
سایر خبرها
کتانی های کوکام نقد شد/ کانون؛ فیلمِ این کتاب را بسازد
... این منتقد اظهار داشت: این کتاب جزءِ معدود مواردی است که داستانِ شخصیت نیست و داستان، درباره وضعیت است، درباره موقعیت زمانی و مکانی چند روز ابتدای جنگ، آن هم زمانی که جنگ هنوز به طور رسمی آغاز نشده بود. وقتی با داستان وضعیت روبه رو هستیم، چیزی که می تواند داستان را سرپا نگه دارد، ریتم و ضرب آهنگ است. ریتم یعنی اینکه مضمون بتواند جای جای داستان تکرار شود و معنای ضرب آهنگ این است که هرچه سرعت این ...
جزئیات جدید از قتل هایده حسن زاده ؛ دختری با پاهای بسته شده به بتن سنگی در پشت سد سردشت
که دختر بزرگش را سر به نیست کند. همین می شود که شب آخر، همان شب عروسی یکی از آشنایان، در ظاهر پدر مهربانی قرار می گذارد که دو نفری با هایده به قهوه خانه بروند و قلیان بکشند. از اینجا به بعد دیگر قصه هایده به پایان می رسد. امید برمی گردد، بدون اینکه هایده را با خودش آورده باشد. امید حسن زاده تا ماه ها به همه این طور می گفت که آن شب هایده از دست او فرار کرده و کمی بعد گفت دخترشان به عراق رفته و ...
اینجا عمر تحصیل تا پنجم ابتدایی است/ اوج تجربه هیجان در کودکی: سوخت بری با سرعت 220 کیلومتر
بهنام مزینانی: تراژدی کودکان کار روزگار درازی است که گوش هایمان را پر کرده و لابه لای خبرهای روزانه افسوس وار و بدون توقف از آن عبور می کنیم. اما گاهی جنس این کارها فرق می کند و طعم مرگ می دهد جوری که وحشت هر روزه با زندگی بچه ها آویخته می شود. نظام طبقاتی خانواده ها باعث می شود در حالی که [...]
گزارشی موجز، روایت تبعیض، ترور و تعدی در موجودیتی که خود را اسرائیل می نامد/ دزدان تقدس و حجمی از خباثت ...
شرکت او از همان ابتدا مخالفت جدی شان را با طرح او اعلام کرده بودند. البته او همچنان امیدوار بود و گمان می کرد بتواند آنان را قانع کند که پای کار بیایند و یهودستان را ایجاد کنند. در بخشی دیگر از کتاب می خوانیم: امروز وقتی می گوییم کنگره بازل، تقریبا همه مطمئن هستند که داریم از نخستین کنگره صیونیزم در سال 1897 صحبت می کنیم. اما پیش از آن نیز کنگره بازل عنوان شناخته شده ای بود برای یک واقعه ...
داستان ناپدری و دختر 20 ساله
زمان بود که آرمین هم درس و مدرسه را رها کرد و به سر کار رفت تا به قول خودش بتواند مخارج زندگی را تامین کند، اما یک روز مادرم متوجه نقشه من شد و دیگر اجازه نداد به خانه عمه ام بروم. او ماجرای دوستی خیابانی من و آرمین را فهمیده بود و مدام مرا سرزنش می کرد. مادرم وقتی علاقه من به آرمین را دید درباره خانواده آن ها تحقیق کرد، اما گویی دیگران درباره پدر و مادربزرگ آرمین حرف های خوبی نزده بودند ...
امین حیایی زن سوم گرفت !
آقا دارا هیچ شباهتی به پدر و مادر نداره البته که مادرش یعنی مونا بانکی یه بار تو یه مصاحبه گفت که دارا شبیه پدر بزرگش هست، احتمالا در جریان هم باشید که دارا حیایی فرزند مشترک امین حیایی و همسر سابقش هست و از همسر فعلیش یعنی نیلوفر خوش خلق فرزندی نداره این بازیگر، قبلا گفته میشد که امین حیایی یه پسر داره ولی خب تا به حال از این آقا پسر رونمایی نشده بود چون ایشون خارج از کشور زندگی میکرد و بعد از این ...
حافظ دعوت کننده همواره انسان به صبر، امید و توکل است
چیزی که به ذهن من و بعد از 50 سال کار هنری می آید، مسئله درون هنرمند و همچنین تناسب با وضعیت اجتماعی است، چون اگر هنرمند خیلی درونی باشد از جامعه جدا می شود و به انزوا می رود و اگر هم خیلی بیرونی باشد و از خود غافل شود؛ صنعت هنرش، کیفیت هنرش، باطنی بودن هنرش، حکمت هنرش و همه اینها پایین می آید. یکی از غزلیات حافظ که با استاد جلال ذوالفنون و آقای موسوی کار کردیم، این است؛ دردم از یار ...
چرمشیر: تئاتر ایران مدیون آتیلا پسیانی است؛ هزینه های مراسم صرف درمان بیماران سرطانی می شود
صوتی از آتیلا پسیانی عنوان کرد: من نمی دانم چرا الان باید درباره تو حرف بزنم ، تو در همه این سال ها ما را عاشق خودت کردی ، وقتی به من گفتند به عنوان صمیمی ترین دوست آتیلا صحب کن، نفسم بند آمد و حالا من اینجا هستم پشت میکروفن تا از طرف همه دوستانت بگویم که با تمام غمی که دارم و تلاشی که می کنم ، خودم را در تو رها می کنم در روح و فضای تو. خیلی چیزها به ذهنم می رسد اما نترس بودن از همه خصلت های تو ...
تکریم کریم
کِیف می کند؛ آخر اینها جزو همان هایی هستند که وقتی شب سرشان را روی بالشت می گذارند و می روند به دادگاه عقل و قلب در میانه شب، می گویند آره امروز من مهربان بودم، آره امروز انصاف داشتم، آره امروز من خودِ خودِ بوی خدا بودم و بعد حال دل شان خوب می شود و به خواب عمیق می روند. شاید همین الآن که این متن را بخوانید تَهِ دل تان بگویید، برو بابا! مگر همچین آدم هایی هم مانده است؟ نسل همه شان منقرض ...
بزرگ ترین خواسته اموات از بازماندگان
انگار راه نفس کشیدنت بسته شده باشد. قلبت نیروی تپیدن را از دست داده باشد. مغزت قوت کار کردن نداشته باشد. سلول به سلولت انگیزه ای برای زنده ماندن نداشته باشند. دنیا دور سرت بچرخد. هر چقدر تلاش کنی نتوانی خودت را آرام کنی. تمام وجودت سعی می کند انکارش کند. صورتش لحظه ای از جلوی دیدگانت دور نشود. اما افسوس که هر بار جای خالی اش سیلی آبداری نثارت می کند. مرگ ناگهانی عزیزان قدرت تفکر را از ...
استقبال به یادماندنی از کسی که عاشق امام بود/ سلام بر ابراهیم!
تا فرودگاه داشته، خودش را اینجا رسانده تا شیخ زکزاکی را از نزدیک ببیند: همه ما برای شیخ زکزاکی آمده ایم. فارسی اش در حد کار راه انداز است. همین هم برای پنج ماه عالی است. وقتی درباره زبان فارسی از او می پرسم، جواب می دهد: درس های ما در دانشگاه به زبان فارسی نیست. اگر درس هایمان به زبان فارسی بود، خیلی بیشتر یاد می گرفتم. این مقداری که فارسی یاد گرفتم را از دوستان ایرانی یاد گرفتم ...
احمد مسجدجامعی: از حافظ می توان آموخت که نقد و پرسشگری انتها ندارد/ حافظ با روح ایرانی پیوند خورده و ...
، نسخه سام میرزا، تکیه بر همان شعری است که تقریباً، همه ایرانیان این روزگار در سینه دارند: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند/ چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند// مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس/ توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند . جالب آنکه در همین اثر ماندگار شیخ زاده در جای دیگر آورده است: برو به کار خود ای واعظ این چه فریاد است/ مرا فتاد دل از کف تو را چه افتاده است . ...
ارتقای شاخص های آموزش مهارتی؛ گامی بلند در توسعه اشتغال آینده آذربایجان غربی
ماهر با مدرک دیپلم تا لیسانس مشغول کار هستند. در آمدی که در کنار کار در کارخانجات از محل کار در پروژه های ساختمانی دارد، باعث شده تا پدر بیش از 20 خانواده شرمنده سر و همسرش نشوند و همیشه با چهره ای گشاده راهی خانه شوند. به گفته این تکنسین برق که خودش را محمد رسایی معرفی می کند، با کمی تعقل و تدبیر بعد از چند سال درجا زدن هم اکنون توانسته هم برای خودش کاری دست و پا کند و هم ...
وقتی آناهیتا ناگهان فهمید که بچه ای در درونش وجود دارد
در جاده ی ناگزیر زندگی در چشم به هم زدنی بزرگ شده اند جایی بین 25 دسامبر 2014 و دهم ژانویه 2015 اتفاق افتاد. همیشه فکر میکردم تدریجی تر رخ می دهد اما تجربه اش مثل یک بلوغ یک شبه بود. فقط چند روز کوتاه و بعد همه چیز بهم ریخت. شاید چند روز هم نه؛ شاید فقط یک شب. همان لحظه کوتاهی که از خواب پریدم و به جای اینکه با آرامش و بی خیالی دوباره بالشم را در بغل بکشم، همه اضطراب و ترس دنیا ریخت در ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (20 مهر)
هشتم هجری بوده که در سال 727 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به همراه مادرش زندگی سختی را سپری می کرد. گفته می شود او در اوقات فراغت خود به مکتب خانه ای که نزدیک نانوایی بود می رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می کرد و نیز زمان برای ...
افراد مشهور متولد ماه آذر
روشنفکر سوسیالیست، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم است که با سیمین دانشور (اولین زن داستان نویس ایرانی) ازدواج کرد. جلال آل احمد در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود که پدر اجازه تحصیل در دوره دبیرستان را به او نداد زیرا بر این باور بود که از راه دین و حقیقت منحرف خواهد شد. جلال مخفیانه به درس ادامه داد و تحت تاثیر جامعه به زدن کراوات روی آورد. همین امر منجر به طرد شدن او از خانواده شد که با نوشتن ...
راهکارهایی برای پدرانی که باید به تنهایی فرزندشان را بزرگ کنند
خیلی وقت ها درباره چالش ها و مسائل یک مادرِتنها برای نگهداری فرزند صحبت می شود ولی کمتر شنیده ایم یک پدر مجرد برای بزرگ کردن فرزندش با چه مسائل و چالش هایی مواجه است و چطور باید این مسیر را طی کند؟ شاید بگویید چون بیشتر مردها بعد از جدایی یا فوت همسرشان، ازدواج مجدد را انتخاب می کنند یا دل شان به نیروی کمکی مانند مادر یا خواهر گرم است؛ اما پدرانی هم هستند که دنیایشان متفاوت است. آن ها پدر مجرد بودن را انتخاب و فرزند خود را به تنهایی بزرگ می کنند. ...
داستان های کوتاه امیل زولا و چزاره پاوزه در دو کتاب چاپ شدند
.... امیل زولا با نام کامل امیل ادوارد شارل آنتوان زولا متولد سال 1840 و درگذشته به سال 1902 است. او را به عنوان رمان نویس، منتقد ادبی و نمایشنامه نویس می شناسند که البته روزنامه نگار و پدر مکتب ادبی ناتورالیسم هم هست. بیشتر شهرت زولا به خاطر نوشتن رمان 20 جلدی روگن ماکار است که فرانسه دوران امپراطوری دوم فرانسه را نشان می دهد. زولا در سال های 1901 و 1902 در اولین و دومین دور برگزاری ...
اولین اسیر، آخرین آزاده
سال بعد هم ادامه یافت. مردادماه 1388، نیمه های شب بود که حالش بد شد تا خدا می داند برای بار چندم شهید شود... این ها را همسرش گفته است: صورتش کبود شده بود و اصلاً نمی توانست صحبت کند... به من نگاه های عمیقی می کرد... نفسش که تنگ تر می شود، نگاهش بیشتر به من دوخته می شد... آن قدر نگاهش قشنگ و زیبا بود که محال است تا پایان عمرم فراموش کنم... می دید من گریه می کنم ...انگار با نگاهش می گفت نگران نباش...! خبرنگار: مجید تربت زاده ...
نام پذیر کردن نام ناپذیر
بیش و کم در ارتباطیم با هم. من از او تا اکنون سی وسه نمایش نامه ترجمه کرده ام و همه گی در ایران منتشر شده است. و طبیعی ست که با شنیدنِ خبرِ آکادمی سوئد، ناگهان دچار شوک شدم. حس عجیبی بود! باورش بسیار سخت! و به نوعی انگار منتظر هم بودم. اما هنگامی که واقعا می شنوی که حقیقت دارد و برنده ی نوبل ادبیات در این سال یون فوسه است و همان نویسنده ای است که تو سال های سال روی آثارش پیوسته کار کرده ای، درک ...
قیام مسجد
...یَک قِرُن گیریفتُم از بابات اوشب؟ بُخُدا نگیرفتُم...به خاطر جدت بود فِقَط... . غلام حمومی، مشت و مال را تمام کرد. حاج رضا ماند، گرما و رخوت حمام و جای زخم قدیمی که معلوم نیست چرا بعد این همه سال دوباره می سوخت؟ خبرنگار: مجید تربت زاده
ناگفته هایی از مادر شهید احمدرضا احدی؛ رتبه یک کنکور پزشکی+فیلم
...، سال 1361 که می خواست سال دوم نظری را آغاز کند، وارد جبهه شد و 18 روز در پادگان قدس همدان دوره نظامی را آموخت و اولین عملیاتی که رفت، عملیات رمضان بود و در همان عملیات مجروح شد و تیر از کشکک زانو رفت و در زانویش ماند، 40 روز در بیمارستان شیراز بستری بود و تا زمان شهادتش تیر در زانویش ماند. مادر نخبه پزشکی ایران می گوید: احمدرضا هم درس می خواند، هم جبهه می رفت، در این مدت 14 بار به ...
ماجرای کودتای 75هزار دلاری
انگلیس و آمریکاست. مصاحبه به دلیل اینکه کسی اجازه پخش تصاویر مهره اِم آی سیکس را نداشت 38 سال مخفی مانده بود. درباره نفر اول لازم است بازهم یادآوری کنیم ایشان نوه بیست و ششمین رئیس جمهور آمریکا (تئودور روزولت) بوده، در دانشگاه هاروارد درس خوانده، چند سال متمادی ریاست شعبه خاورمیانه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) را بر عهده داشته و در راستای حرفه جاسوسی اش، انجمن دوستان خاورمیانه ای آمریکا را ...
در سوگ آن سیاوش که از آتش گذشت/ روایتی کوتاه از محمدرضا شجریان کد خبر: 892751 / دیروز, 14:22 / فرهنگ و ...
در آسمان این سرزمین می سوخت. زمانی که صدایش در محافل شور ملکوت را رقم زد و عشاق پرده نشین شیفته آن آوا و آواز شدند، به جعبه صدای آن روزگار (رادیو) راه یافت. اگرچه خودش معلم جوانی بود در روستای از توابع چناران اما در تهران در کنار بزرگان اهل فن و موسیقی به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. حتماً می دانید آنچه گفتم درباره محمدرضا شجریان گفتم و هرچه بگویم و بگویند درباره او کم گفته ایم ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (19 مهر)
در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به همراه مادرش زندگی سختی را سپری می کرد. گفته می شود او در اوقات فراغت خود به مکتب خانه ای که نزدیک نانوایی بود می رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می کرد و نیز زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود. این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام ...
همسر شهید امیراحمدی: به سلمان گفتم عمراً تو شهید بشوی!
. آقاسلمان با نوجوان ها بازی می کرد و به همدیگر بالش پرت می کردند، کوهنوردی می رفتند؛ اما بعد از شهادت آقاسلمان دیگر خیلی دورهم جمع نمی شویم. گریه کسبه برای شهادت سلمان یکی از دیگر از روحیات آقاسلمان این بود که همه را جذب خودش می کرد. حتی به خاطر بگو بخندی که با کاسب ها راه می انداخت، جذب او می شدند؛ انگار چند سال همدیگر را می شناختند. وقتی که سلمان شهید شد، مغازه دار هایی که ...
روایتی متفاوت از داخل ساعت بزرگ حرم عبدالعظیم/ آونگ و چرخ دنده ها مرا به وحشت می انداخت!
ساعت بودیم صحنه جالبی جلو چشمان ما شکل می گرفت. بهترین خاطرات خوش روزگار برایم در همان زمان ورق خورد. در کنار امامزادگان بودیم و خدمتی به خلق می کردیم و حتی حضور پدرم که بسیار مهارت داشت بر فخر من می افزود. آقا رضا وقتی از روز های گذشته می گوید انگار تمام صحنه ها مقابل چشمش زنده می شود. آه بلندی می کشد و می گوید: الان نزدیک به 68 سال دارم و هنوز از تعمیر ساعت های قدیمی لذت می برم. بیشتر ساعت هایی که به مغازه من می رسند قبلاً به چند ساعت سازی دیگر برده شده، ولی ایرادش رفع نشده است. من فن ساعت سازی را از پدرم یاد گرفته ام. ...
سرگذشت عبدالرحیم جعفری : روایت عکس با فرح و مصادره انتشارات امیرکبیر
از میان مقامات با فرح پهلوی عکس داشته است و در آن عکس شاهنامه امیرکبیر را به او نشان می داده است. همه ی دست اندکاران شاهنامه، از آقای بهرامی و خطاط آن آقای شریفی را احضار کرده بودند. آن عکس از همان جلسه است. یکی دیگر از اتهاماتی که در نهایت باعث مصادره اموال خانواده جعفری شد. حیف و میل اموال دولتی بود. ماجرای این اتهام از این قرار بود که جعفری پدر کاغذ بدون گمرکی وارد کرده و در بازار آزاد ...