کتک خوردن عروس نوجوان از شوهرش در شب عقد
سایر منابع:
سایر خبرها
ایمان خود را نسبت به اسلام مستحکم کنید
وصیت نامه دست همسرم باشد. ضمناً شرعاً به همسرم توصیه می کنم بعد از اتمام مراسم حتماً اگر برایش امکان داشت ازدواج کند، چون این بیشتر روح مرا شاد می کند، ولی عاجزانه از او می خواهم مواظب دخترم باشد و باز اگر برایش امکان داشت با پدر و مادرم ترک رابطه نکند و آنها را دلداری دهد. یاران همه سوی عشق رفتند بشتاب که تازه ز ره نمانیم ای خون حماسه در رگ دین برخیز نماز ...
عاشقانه های شهیدی که همچنان محرم اسرار کرمانی هاست
خواندی اینقدر شام خوب نمی شد . آن شب نگرانی خاصی را در چهره همسرم دیدم، فردای آن روز از همسرم خواستم دلیل این نگرانی و آشفتگی را بگوید که گفت: ظرف هایمان خیلی گران قیمت هستند، به او گفتم اینها جهیزیه من هستند، شما که نخریده اید که بخواهید دل نگران باشید پس اشکالی ندارد. بعد از آن شهید مغفوری به پرده ها اشاره کرد و گفت، اینها هم باید ساده باشند، قبول کردم پرده ها را به مادرم برگردانم ...
کتک زدن مرد خارجی جلوی چشم زنش در مشهد / افشای یک باند مخوف با ربودن زن جوان
من خواست هرچه زودتر خود را به مشهد برسانم و او را به مرکز درمانی ببرم، من هم بلافاصله سوار خودرو شدم و به مشهد بازگشتم، اما وقتی به خانه ام در بولوار توس رفتم همسرم را با حال طبیعی دیدم. او گفت سردردش خوب شده و نیازی به درمان ندارد، سپس از من خواست کولر خانه را روشن کنم و به داخل اتاق بروم من هم به خواسته اش عمل کردم، ولی آن شب همسرم مقابل در حیاط منزل نشست و به قلیان کشی مشغول شد. حدود ...
پسر جوان مادرش و مردی را که با او رابطه داشت، کشت
. این پسر به نام شهرام به قتل مادرش و صابر اعتراف کرد و گفت: آنها را کشتم چون به پدرم خیانت کرده بودند. مادرم پی هوس خودش رفت. او ما را رها کرد و پدر پیرم را تنها گذاشت. شهرام گفت: مادرم 32 سال از پدرم کوچک تر بود اما خودش قبول کرده بود که با پدرم ازدواج کند. ما سه فرزند هستیم. من بزرگ تر هستم و دو برادر دیگرم کوچک هستند. والدینم همیشه با هم اختلاف داشتند. مادرم گفت می خواهد طلاق بگیرد ...
راز سیاه زنی که برای ربودن خودش نقشه کشید!
با دستگیری سه تن از متهمان یک پرونده آدم ربایی در مشهد، ماجرای این کلاف سردرگم در حالی پیچیده تر شد که پلیس به سرنخ هایی از کلاهبرداری های گسترده اتباع خارجی در فضای مجازی نیز دست یافته است. یازدهم شهریور گذشته مرد 30 ساله تبعه خارجی خود را به کلانتری معراج مشهد رساند و راز یک آدم [...]
فرار و سرقت را به ماندن در خانه پدرم ترجیح دادم
مادرم را کتک می زد. رفیق باز و بددهن بود. یک روز مادرم سکته کرد و مرد. من بیچاره ماندم با یک پدر دیوانه که بعد از مرگ مادرم عذاب وجدان گرفته و دیوانه تر شد. البته دو برادر هم دارم که از پس خودشان برمی آیند. آن موقع با پدرم زندگی می کردند. الان را نمی دانم و از آنها خبر ندارم. کسی را نداشتی که به خانه او بروی و با او زندگی کنی تا این سرنوشت را پیدا نکنی؟ فامیل مادری ام که مرا قبول ...
علت جدایی سیبل جان از شوهر سابقش هاکان اونال
به مدت 11 طول کشید، در سال 1999 به پایان رسید. این دو که پس از طلاق دوباره ازدواج کردند، سال گذشته در عروسی پسرشان انگین جان پس از سال ها با یکدیگر رو به رو شدند. اورال در یکی از مصاحبه هایش از ازدواجش با همسر سابقش و مادر دو فرزندش سیبل جان اینگونه صحبت کرد: ما مدام در تیتر خبرها بودیم و تاوانش رو هم دادیم! من با مادرم بزرگ شدم. با خودم عهد بسته بودم ...
رد بهشت زیر چرخ ویلچرشان دیده می شود
خاصی که داشت، مشکلات جدیدتری برایش باز شد، اما او می گوید: وقتی به صورت پسرم نگاه می کردم، انگار همه آن مشکلات پاک می شد و کنار می رفت. اصرار داشتم تغذیه دو سال اول پسرم با شیر خودم باشد ولی این تصمیم باعث شد آرتروز شدیدی بگیرم، به همین خاطر وقتی عرشیا پنج ساله شد، مجبور شدم استخوان پایم را عمل کنم و از آن به بعد شکل زندگی ام تغییر پیدا کرد و ویلچرنشین شدم. فکر اینکه یک عمر زندگی را روی ویلچر ...
کسب سهمیه المپیک 10 برابر سخت تر شده است
بودن و بعد از آن، چه تفاوتی با هم دارند؟ من از سال 82 تیراندازی ملی را شروع کردم و وارد اردوهای ملی شدم و سال 92 پسرم به دنیا آمد. شرایط و مسئولیت مادر بودن بسیار سنگین است و من از نظر روحی و ذهنی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم و تیراندازی برایم خیلی سخت تر شده بود. قبل از تولد باور تمام فکر و ذهن من سمت تیراندازی بود و با وجود اینکه چهار سال بود که ازدواج کرده بودم، همسرم بسیار همراه من بود ...
مادرم خیانتکار بود او و مرد غریبه را کشتم / فرار زن متاهل از خانه شوهر به تهران و زندگی مخفیانه اش
متوجه شدم مادرم با مرد جوانی به نام صابر آشنا شده است. چون پدرم راضی به طلاق نبود مادرم یک روز با صابر از خانه مان در شمال فرار کرد و دیگر بازنگشت. من همه جا را دنبال مادرم گشتم تا اینکه فهمیدم به تهران آمده و با صابر در خانه اجاره ای ساکن شده است. همانجا بود که تصمیم گرفتم ازآنها انتقام بگیرم. من از دو نفر از دوستانم کمک گرفتم و همراه رضا و نادر به تهران آمدیم. وی ادامه داد:مادرم و صابر ...
التماس دعا از آقا برای شفای مادرم، تبدیل به طلب مغفرت شد!
امام خمینی بروم، از دنیا رفتند! آن روز ایشان در خانه ما بودند و خودم رو به قبله شان کردم. خودم هم احیایشان کردم اما احیا، ناموفق بود! اورژانس خبر کردیم اما آنها هم نتوانستند کمکی کنند. با کورسویی از امید، مادرم را با آمبولانس راهی بیمارستان کردم. هر لحظه منتظر بودم همسرم که با مادرم همراه شده بود، تماس بگیرد و بگوید مامان برگشته؛ گرچه می دانستم همه چیز تمام شده. وقتی همسرم تماس گرفت و خبر ...
قتل خونین زن در زندگی عاشقانه اش / کمک کنید آرتین کوچولو به پدرش برسد + جزییات
به گزارش رکنا، 12سال پیش بود که با معرفی یکی از بستگان به خواستگاری دختر جوانی رفتیم در همان جلسه اول دیدار بود که به او علاقه مند شدم و طولی نکشید که مقدمات ازدواج انجام شد زندگی خوبی را شروع کردیم و با به دنیا آمدن پسرمان بهترین لحظات را باهم تجربه کردیم ، آنقدر زندگیمان خوب بود که زبان زد اقوام بودیم همسرم زن مهربانی بود و من عاشقانه او را دوست داشتم این خوب بودن ها گذشت تا اینکه اتفاق هایی ...
مصائب مادرانی که کودکان بی شناسنامه دارند
ازدواج کرده و شوهرش کارگر است از سال ها مشکلات ناشی از نداشتن شناسنامه بچه هایش می گوید از روزی که برای ثبت نام دخترش به مدرسه رفته و متوجه شده چون دخترش شناسنامه ندارد، نمی تواند در یک مدرسه در محله خودشان و در کنار دوستانش درس بخواند. او از رنجی که این سال ها کشیده می گوید و ادامه می دهد: خودم ایرانی و اهل استان خراسان هستم و همسرم افغانستانی است. در سال 73 ازدواج کردم و 4 فرزند دارم. اول که ...
بیوگرافی افسانه پاکرو
. کودکی افسانه پاکرو افسانه و خواهرش سعیده افسانه در همه زمینه ها حتی بازیگری یک همراه دوست داشتنی دارد. سعیده خواهر بزرگتر او که فاصله سنی آنها یک سال است و از نظر خودشان ، دوقلو هستند ، این دو علاقمندی هایشان ، فعالیت شان و حتی لباس هایشان هم شبیه هم است. افسانه پاکرو و خواهرش سعیده پاکرو نحوه بازیگر شدن من در 14 سالگی قرار بود ...
جهاد فرهنگی با کمترین امکانات در کانون خورشید هفتم بیرجند
خبرنگار خبرگزاری شبستان از خراسان جنوبی اظهار داشت: متولد سال 1375 هستم و از کودکی تاکنون پیوندی که با مسجد داشتم قطع نشده است. وی ادامه داد: همسرم از فعالین و عضو هیئت امنای مسجد و پدرم جانباز دفاع مقدس هستند و سالیان زیادی است که خادم افتخاری مسجد هستند و مادرم نیز به عنوان فرمانده پایگاه محله در مسجد فعالیت می کنند. بنی اسدی در خصوص زمان راه اندازی کانون خورشید هفتم عنوان ...
گفتگو با سهیل رجبی مقام اول رشته حفظ قرآن در مسابقات سراسری قرآن کریم سپاه
...، واقعا تشویق انگیزه می دهد. حالا این تشویق میتواند مادی باشد و میتواند معنوی باشد. خب در مورد خانواده عرض کردم که پدر، مادر و برادرانم تاثیر زیادی داشتند. از جهتی هدایای مادی و معنوی و از طرفی ایجاد رقابت برادرانه؛ همین الان هم بنده با برادر کوچکم تقریبا هر شب محفل میگیریم. اما مشوق اصلی بنده در این دوران، همسرم بوده( که خود ایشان هم حافظ ثلث قران است ). مسائل و مشکلات قبل ...
امام همیشه می گفت صبر کنید تا خانم بیاید
همسر ایشان در سال های آخر عمر نابینا شد، آیت الله حائری یزدی، شب ها همسر خود را روی دوش می گذاشتند و او را به پشت بام می بردند تا گرما او را اذیت نکند. این مرد بزرگ به رغم اصرار همسرشان در زمان نابینایی، راضی به ازدواج مجدد نشدند و وقتی کسی به ایشان پیشنهاد ازدواج می داد، ایشان می گفتند: درست است که چشم ندارد، اما دل که دارد! من دل او را نمی شکنم. شهید مطهری یکی از علمایی که در ...
امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
موافقت نکرد؛ اما سرانجام در اثر اصرار او، ارتش با این وصلت موافقت کرد و وی در همان سال اقامت در کرمانشاه یعنی 1350 با دخترعموی خود ازدواج کرد. اعزام به آمریکا شهید صیاد شیرازی در آزمون اعزام به خارج دانش آموختگان دانشکده افسری که سال 1351 برگزار شد، شرکت کرد و پس از قبولی برای تکمیل تخصص توپخانه به آمریکا اعزام شد. دوره سه ماهه تخصص هواسنجی بالستیک را در شهر فورت سیل ایالت ...
نادره خانمِ بی تکرار؛ او روزگاری مادر تمام ایران شده بود
" ساخته ی علی حاتمی یا در "ممل آمریکایی" که در هر دو مورد کاراکتر مثبتی نداشت . خیر آبادی در 13 سالگی ازدواج کرد و پس از گذر چند سال طلاق گرفت و تنها یادگار ازدواجش "ثریا قاسمی" است. خودِ ثریا قاسمی همین چند روز پیش به 83 سالگی رسید. سکانس بازی حمیده خیرآبادی در سریال خانه سبز نادره پیش تر درباره ی مادر بودن های مداومش گفته بود:(( سال ها پیش یک کارگردان که از اقوام من بود از من ...
نگاهی به زندگی خصوصی حاج قاسم سلیمانی و همسر و فرزندانشان + تصاویر دیده نشده
سال بعد از قنات ملک آب و گاز دادند، ولی اگر اصرار حاجی نبود شاید هنوز هم آب نداشتیم. آنها می توانستند راحت بروند و ساکن تهران شوند، ولی ماندند و همیشه هم از این مردم احترام و عزت دیدند. فاطمه سلیمانی، نام مادر سردار شهید قاسم سلیمانی است که 15 فروردین 1302 در روستای قنات ملک متولد شد و 18 شهریور 1392 درگذشت. به گزارش تابناک از جمله نکات قابل تأمل در مورد سردار شهید قاسم ...
شاخه های گل نرگس و انتظار ناتمام یک مادر
عاشقانه دوستش داشتم، تمام وجودم را پُر کرده بود. دیگر خودم هم باورم شده بود، که حتما عیب و ایرادی دارم، که عمر بچه هایم به دنیا نیست. دو ماه بعد مرگ پسرم. چیزی که می ترسیدم به سرم آمد. شد آنچه نباید می شد! نوزادی با چشمان بسته! یک شب که شوهرم از سرکار به خانه برگشت، گفت: فردا می رویم محضر برای طلاق! با شنیدن کلمه طلاق، دنیا پیش چشمانم تیره و تار شد، دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی ...
روایتی از مادران بستری در بخش کلیه بیمارستان امام رضا (ع) | مثل خون در رگ های زندگی ام جاری باش
هایی به گردنش نصب شده بود. با تلفن صحبت می کرد و می گفت: مادر کجا می خواهی بیایی؟ اینجا اذیت می شوی و نمی توانی راحت استراحت کنی. مغازه را به امان خدا نگذاری پسرم. من هم خوب می شوم و به خانه باز می گردم . وارد اتاق شدم و سلام کردم و جویای احوال مادر شدم. آه کشید و گفت: 2 سال است کلیه های من مانند سابق نیست و فشار خون بالا، امان من را بریده است. همسرم من را رها کرد و رفت. 2 پسر دارم که ...
علت اختلاف در تاریخ سال ولادت صدیقه طاهره(س) چیست؟
ولادت حضرت قبل از بعثت است. در اینجا به این اقوال اشاره می کنیم: قول اول: علمای شیعه و عده ای از علمای اهل سنت ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بعد از بعثت می دانند. در تایید این قول روایاتی وجود دارد که به دلیل اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم: الف) ابن شهر آشوب می نویسد: فاطمه زهرا(علیها السلام) پنج سال بعد از بعثت، و در روز بیستم از جمادی الثانی همان سال ...
شهردار: در اهواز می مانم/ در منافع شهر نباید گروکشی شود
خودم را می رسانم و حتی اگر 24 ساعت هم باشد، به دیدارش می روم و برمی گردم اما عمده وقت خودم و همسرم در اهواز است. وی عنوان کرد: سه فرزند دارم که یک فرزندم متاهل است، فرزند دومم دانشجو و فرزند سومم سال آخر دبیرستان است و با وجود عهدی که با شورا داشتیم و شورا با چشم باز و اطلاع کامل با 13 رای قاطع بنده را انتخاب کرد اما به دلیل فضایی که پیش آمده، از دانشگاه محل تحصیل دخترم و دبیرستان محل ...
قتل ماهرانه زن جوان در طولانی ترین شب سال / دختر جوان می خواست پدر و مادرش با هم زندگی کنند!
بازگشت آنها را به زندگی فراهم کنیم در شب یلدا از پدرم خواستم به خانه امان بیاید بعد از گپ و صحبت برای گسترش و گذار من و خواهرم در خودروی خودمان و پدر و مادرم درخودروی پدرم از جنوب تهران راهی بام کرج و برغان شدیم تا دوری باهم بزنیم که در بین راه وقتی که در جاده آتشگاه بودیم من از پدرم جلو زدم بعد از مدتی که دیگر نور چراغ خودروی پدرم را در آینه ندیم ایستادم تا او هم به ما برسد اما خبری نشد ومن خیلی ...
روایت معلمی که از مدرسه رفتن می ترسید
...> می گوید سال هاست که ازدواج کردم، فرزندی ندارم اما خیلی خوش شانس هستم که همسرم هم به اندازه پدر و مادرم مرا به ادامه تحصیل تشویق می کند. چیزی نمانده که مدرک فوق لیسانسش را در رشته برنامه ریزی آموزشی از دانشگاه قائمشهر بگیرد و شاید تا دکتری هم پیش رود. تقریبا در زندگی هیچ چیز برای به اندازه درس گرفتن و درس دادن، لذت بخش تر نیست. خانم لطفی نیا می گوید: وقتی از مقطع کارشناسی فارغ ...
خدا کند کسی شبیه نیما نباشد!
این هنرمند که بعد از حضور در این سریال، پیشنهادهای متعددی در سینما و تلویزیون داشته و آشنایی اش با سروش صحت را نقطه عطف کارنامه حرفه ای اش می داند، متولد لنگرود و بزرگ شده تهران است. تقریبا 6 سال قبل ازدواج کرده است، یک خواهر و 3 برادر دارد که در عرصه هنر و بازیگری فعالیت ندارند. با او از چند وچون ورودش به دنیای بازیگری تا دغدغه های این روزهایش گپ زدیم. سال ها بازیگر تئاتر بودید. کی و ...
فرمانده نه؛ خادم حضرت زینب(س) بود
: از شهادت شهید سیدرضی چه طور آگاه شدید؟ عمادی: من در قائم شهر بودم که همسرم تماس گرفت و خبر شهادت آقا سیدرضی را به من داد، او آن روز ساعت حدود سه به خانه برگشته بود و لحظه شهادت در خانه تنها بود، آخرین تماس شهید هم راجع به هماهنگی برای انجام کارها بود و قرار داشت که بعد از استراحت از منزل خارج شود. سال 1396 و در جایی یک عکس سه نفره با سیدرضی و حاج قاسم انداخته بودیم و حالا از ...
بچه شلوغ کن ها باز هم زیر میز می زنند!
این میان، اگر اصلاح طلبان بزرگترین مشکل شان رد صلاحیت ها است؛ اصولگرایان با معضلی به مراتب بزرگ تر دست به گریبان هستند و آن مسئله رسیدن به وحدت و ارائه یک لیست واحد است. هربار که تنور انتخابات داغ می شود سروکله تشکل های فصلی اصولگرایی نیز پیدا می شود. یک روز برای ائتلاف و رسیدن به لیست واحد از جمنا رونمایی شد و بعد از شکست، شانا بر سر کار آمد. شانا هم در نهایت نتوانست راستی ها را زیر یک ...