سایر منابع:
سایر خبرها
انقلابی گری شهید امید خوب به روایت مادر و همسر شهید حادثه تروریستی حرم شاهچراغ ع
جبهه مشخص کنیم که در جبهه حق قرار داریم یا جبهه باطل و اگر در جبهه حق قرار گرفتیم باید برای حق بودن و حق ماندن تلاش کرد. خانم اشرف خوبی نژاد افزود: امید همیشه به این واقعیت معتقد بود و چون در جبهه حق بود در همین راه قلم می زد و مطالبی برای فضای مجازی می نوشت، مانند مطلب خیلی خوبی که برای هواپیمای مسافربری که توسط آمریکا ساقط شد بنام پرواز 655 فراموش نخواهد شد نوشته بود. وی ...
تبریک وزیر بهداشت به مناسبت روز پزشک؛ رشادت پزشکان در کرونا در حافظه تاریخی ملت جاودانه است
حافظه تاریخی ملت ایران جاودانه است. دوران خطیری که پزشکان سختکوش و از خود گذشته کشور، تمام همت و سلامت خویش را به کار گرفتند تا از سلامت مردم پاسداری کنند و جمع بسیاری از این خانواده بزرگ در این راه مقدس به شهادت رسیدند تا نام بلندشان بر تارک افتخارات ایران اسلامی بدرخشد و در اذهان همه ایرانیان به بزرگی و فداکاری ثبت و درج شود. بر خود لازم می دانم ضمن ادای احترام به شهدای مدافع سلامت و پیشکسوتان این حرفه مقدس، از زحمات یکایک پزشکان خدوم و مردم دوست در سراسر کشور قدردانی کنم و از خداوند متعال مزید توفیق ایشان را در مسیر خدمت روز افزون و کمک به تحقق عدالت و تعالی نظام سلامت مسألت نمایم. ...
تصمیم تهران برای پای متلاشی شده!
لهجه افغانستانی گفت: باید بریم پتو بیاریم. میثم به ساختمانها اشاره کرد و گفت و تا همین جاش هم خدا خواسته که ندیدن مون. با خودم گفتم اگر من جای این سه نفر بودم، شاید هیچ وقت جان خودم را به خطر نمی انداختم. با تمام ادعایی که داشتم به حال شان غبطه خوردم. نفر اولی با تردید پرسید: تحمل داری بکشیمت روی زمین؟ دلم را زدم به دریا و با توجه به سختی هایی که تحمل کرده و جان به در برده ...
چهارمین جایزه کتاب سال فارس / گفتگو با اکبر صحرایی
مختلف را می دیدم وهمیشه در ذهنم بود که این ها را باید ضبط کرد. چون به سینما علاقه داشتم وقبل از جنگ همیشه زیاد سینما می رفتم وحتی گاهی برای خودم فیلمنامه می نوشتم ، این ها باعث به وجود آمدن یک زمینه نوشتاری در من شده بود. وی ادامه داد:بصورت مستمر نه ولی در مجموع حدود دو سالی رو جبهه بودم. یادم هست سال هشتم جنگ تقریبا اواخر جنگ بود ، خیلی فشار روی رزمنده ها و کشور زیاد بود. به ذهنم رسید که چرا ...
مدیرکل هایی که اسیر دشمن بودند/خشونت بعثیها به روایت شیروی و آشنا
می کردند. داد و فریاد بچه ها از ترس و غصه روح و روانت را به هم می ریخت. یک روز از صلیب سرخ به اردوگاه آمده بودند. تا حاج آقا ابوترابی را دیدند به او گفتند: چرا هر چه از اسارت تو می گذرد خوشحال تر می شوی؟ ابوترابی جواب داد: به خاطر نقش دین و ایدئولوژیک است. مقاومت اسرا با آن همه شکنجه جسمی و روحی چند دلیل داشت. اول اینکه اسرا هدف داشتند. آدمی که هدف دارد راه را گم نمی کند. هدف ...
مریم کاظم زاده: من به دکتر چمران و اصغر وصالی دروغ گفته بودم
انجام مصاحبه برداشتم و به سمت مقر وصالی در پادگان مریوان راه افتادم، یادآوری برخورد دیروز، منصرفم کرد. عصر همان روز اصغر به مقر ما آمد و دکتر چمران پیگیر مصاحبه من با او شد. من که دستپاچه شده بودم، گفتم: من برای مصاحبه رفتم که نبودند. اصغر برافروخته شد و گفت: شما کِی آمدید؟! کِی من نبودم؟! من دروغ گفته بودم اما به خیر گذشت. فردا وقتی اصغر برای خداحافظی آمد، دکتر چمران من را به دست او سپرد و اصغر هم ...
علی رضایی رتبه 1 کشوری کنکور ریاضی 1402
.... با توجه به اینکه شما درس ها را تا کنکور دی ماه تمام کرده بودید، برنامه تان در فاصله کنکور دی تا تیر چگونه بود؟ من حدود 2-1هفته قبل تر از کنکور درس ها را تمام کرده بودم و چند آزمون جامع کرده بودم، به همین دلیل چند هفته بعد از کنکور دی ماه تصمیم گرفتم آزمون جامع کار کنم تا یکسری مطالب تثبیت بشوند. سپس سراغ برنامه و درس های مدرسه رفتم و شروع کردم به تست زدن از همه درس ها و بیشتر سراغ ...
بچه ها حجت را تمام کردند!
شهدا رنگین شده بود. متأسفانه در زمان عبور گردان از کنار خاکریز، چند نفر از نیرو های ما هم مورد اصابت تک تیرانداز دشمن قرار گرفتند و شهید و مجروح شدند. جلو رفتم و فریاد زدم: کسی از بچه های مهندسی اینجا نیست؟ راننده جوان جوان کم سن و سالی جلو آمد. گفتم راننده بلدوزری؟ جواب داد: بله. گفتم چرا خاکریز را تمام نکردید؟ جواب داد از صبح تا الان حدود سه راننده بلدوزر مشغول کار و زدن خاکریز بودند ...
چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟/ یقین پیرغلام اهل بیت از روضه صحیح برای دردانه سه ساله
مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به ...
تمام زندگی ام مصطفی بود
توانستم دوری آقا مصطفی را تحمّل کنم. مرگ طبیعی آقا مصطفی برایم قابل تحمّل نبود. همچنین عنایت خدا به من بود، به خاطر اینکه اگر من قبل از آقا مصطفی از این دنیا می رفتم، شاید کافر از این دنیا می رفتم. چون همه چیزم شده بود آقا مصطفی. بعد از شهادت آقا مصطفی، من تازه رسیدم به آنجایی که باید باشم، خودم را در بغل خدا احساس کردم. قبل از شهادت آقا مصطفی همه چیز من پدر، مادر، خواهر، برادر، بچه و هر چیزی که ...
زاکانی: بیش از 90 درصد مدیران شهرداری از داخل انتخاب شدند
امانی می گوید چون اصلا قانونی نبوده و شاهد بزرگ این جلسه مهدی چمران رئیس شورای شهر است که می تواند در مورد موضوع سال 93 اظهارنظر کند. شهردار تهران با بیان اینکه عملکرد تمام سازمانها که مدیران آنها را منصوب کردم قابل ارزیابی است،گفت: زمانی است که ما باید ناظر بر کیفیت صحبت کنیم و مشخص است چه اتفاقاتی افتاده است. وی با تأکید بر این موضوع که وقتی وارد دوره ششم مدیریت شهری شدیم ...
وصیت شهید محسن وزوایی| امیدوارم جنازه ام کمکی برای اسلام باشد
درگاه خدا هستید، بیایید تا ببینید در جبهه ها چگونه برادران شما به آن درجه از نزدیکی به درگاه خداوند رسیده اند که نوجوان تازه داماد پس از 3 ساعت که از عروسیش می گذرد در جبهه حاضر می شود؛ آخر در کدامین مکتب چنین ارزشهایی را سراغ دارید؟ خدا را شاهد می گیریم هنگامی که در 14 شهریور 1360 در سرپل ذهاب بواسطه اصابت گلوله تانک زخمی شده بودم، خون زیادی از بدنم رفته بود؛ وقتی به کمک الهی نجات پیدا ...
هدف غایی و رسالت اصلی طلبه زمینه سازی ظهور است
را هضم کرده و نسبت به دوره ی دبیرستان دانش آموز کاملی است ولی همان دانش آموز نسبت به دوره ی کارشناسی یا دکتری کامل نیست و نیاز به تکامل دارد. حجت الاسلام باقی در ادامه گفت: در جواب این سؤال که دلیل رجعت مومنین چیست؟ باید گفت مومنین بر می گردند تا به رشد خودشان برسند چرا که در آخرالزمان عقول کامل می شود و منظور از عقول در اینجا روح و وجود انسان است که کامل می شود. وی خاطرنشان ...
در آخرین شب تابستان 1401 چه بر سر شهید فرید کرم پور آمد؟
می کنند. با این حال دهه هشتادی های ایران تنها به اغتشاشگران محدود نبودند؛ بلکه بین کسانی که برای تأمین امنیت مردم به زمین افتاده، در خون خود غلطیدند و به شهادت رسیدند هم دیده می شدند. فرید کرم پور، یکی از این جوانان بود که فدای امنیت کشور شد. هر وقت خدا بخواهد می میریم از نوجوانی دوست داشت در نیروی انتظامی، یگان ویژه و مخصوصاً در ستاد مبارزه با مواد مخدر کار کند ...
شهادت شیرین ترین مرگ است
را تحویل نمی گیرد و می گوید: سری که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم. اگر از رفتن فرزندتان جلوگیری به عمل آورید فردا جواب زینب(س) را نمی توانید بدهید؛ چون زینب(س) تحمل 72 شهید را نمود. در اینجا جا دارد که به وصیت سرور شهیدان، حسین(ع) گوش دهیم که فرمود این مصیبت ها و سختی ها زودگذر و تمام شدنی است ولی به پاداش جانفشانی ها و فداکاری ها به نعمت های ابدی و بی پایان خداوند خواهید رسید و بر سریر کرامت و بزرگواری تکیه خواهید زد. سخن زیاد است ولی کاغذ و قلم نمی تواند همه آنها را جوابگو باشید. به امید پیروزی و زیارت قبر اباعبداله الحسین(ع) و نابودی زور و استکبار جهان حیات ...
یاد خداوند، باعث پشیمانی نمی شود
جبهه دانشگاه انسان سازی است. حکم امام امت، حکم امام زمان (عج) و فرمان او پیامبر خدا (ص) و فرمان پیامبر خدا، فرمان خداوند متعال است. بدانید و بدانند که ما آگاهانه راه حق را شناختیم و انتخاب کردیم و خداوند ما را هدایت کرد و او به ما توفیق حضور در جبهه و شهادت در راهش را عنایت فرمود. همیشه به یاد خدا باشید و بر او توکل کنید و از او کمک بخواهید که اگر چنین کنید، هرگز پشیمان نخواهید شد و این را ...
آیا ماه صفر نحس است؟؛ محمدرضا حشمتی پاسخ می دهد کد خبر: 882382 / دیروز, 19:43 / فرهنگ و هنر
نحوست این ماه گفته می شود، به جای آنکه آمدنش را خیر بدانیم دچار آشوب در فکر می شویم و مدام می خواهیم که زود بگذرد و برود و تمام شود غافل از آنکه یک ماه از زندگی یعنی فرصتی که خداوند برای حیات در اختیارمان گذاشته است و باید درست از آن بهره ببریم. فارغ از این فکرهایی که به ذهن متبادر می شود اما چند سالی است که بحث های مفیدی در این زمینه صورت می گیرد و یادداشت هایی از طرف اهل فن ارائه می شود که باعث ...
وقتی قداست قانون را زیر سوال می بریم، افرادی پیدا می شوند که به معترض قصور پزشکی هم می گویند اغتشاشگر
بعدازظهر پسرم را در اتاق عمل نگه داشتند. ساعت 12 ظهر متوجه شدیم در بیمارستان همهمه شده و بیشتر پرسنل دارند به سمت اتاق عمل می روند. نگران شده بودیم پرسیدیم چی شده که چند پرستار در جواب به ما گفتند؛ استخوان جمجمه پسرتان نیست که بخواهند پیوند بزنند. بعد که مطلع شدم، رفتم پیش رییس بیمارستان و گفتم استخوان جمجمه بچه من کجاست؟ رییس بیمارستان گفت که من خبر ندارم . سر و صدا که شد رییس بیمارستان به اتاق عمل ...
روایت تازه از حادثه شاهچراغ/ نیم ساعت قبل از شهادت گفت: شاید امشب شهید شوم!
از بقیه ماجرا فیلم بگیرم . برای لحظاتی هر دو ساکت شده ایم. نیکوی جمله اش را تمام کرده و سرش را پایین انداخته و منتظر سوالات من است. با لهجه شیرازی می گوید: مو که گفتُم حرفُم نَمیاد کاکو! سوال بُپُرس، جوابش با مُ . می خواهم از رابطه مردم شیراز با شاهچراغ (ع) سر دربیاورم، می پرسم اصلاً چه شد که آمدی حرم؟ جواب می دهد: رابطه مردم شیراز با حضرت شاهچراغ (ع) مثل رابطه پدر و فرزند است. خیلی ها ...
چرا باید کتاب های پیرامون شرح حال شهید مصطفی صدرزاده را خواند؟
دانستم اگر حالا هم به بابا و سجاد بگویم که نگذارند وارد این شلوغی ها بشوی خودشان زودتر از تو جلوی پایگاه هستند. آن شب هم رفتی و من ماندم و تا بیایی شدم نصفه عمر. اعلام کرده بودند 25 خرداد در میدان ولیعصر تجمع است... نمی شد مقابلت ایستاد، حداقل این جور مواقع نمی شد. دیوار های خانه نزدیک آمده بودند. روحم فشرده می شد، بلند شدم و رفتم منزل مامانم، یک ساعت گذشت، دو ساعت، سه ساعت، عصر غروب شد و غروب شب و تو ...
ضرابی زاده: شبیه کسی ننویسیم و خودمان باشیم
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل کانون، ضرابی زاده در ابتدای این نشست درباره ورودش به کانون بیان کرد: همسن و سال شما که بودم به اردوی مرکز آفرینش های ادبی رفتم و در آنجا با استادان به نامی از جمله اسدالله شعبانی آشنا شدم که اگر آن اردو و حضورم در کانون پرورش فکری نبود، هیچ یک از اتفاق هایی که امروز برای من افتاده، نمی افتاد. مطمئن هستم در میان ...
مهدی عبدی : تمام سعی ام را کردم که از پرسپولیس جدا نشوم اما نظر سرمربی این بود که جدا شوم
این تیم خوب ادامه دهم. دوست نداشتم از پرسپولیس بروم عبدی با اشاره به ناراحتی هواداران پرسپولیس از او توضیح داد: واقعاً از هواداران پرسپولیس می خواهم که شرایط مرا درک کنند. من زمانی که در این تیم بودم نهایت تلاشم را انجام دادم و تمام سعی ام را کردم که از پرسپولیس جدا نشوم و در این تیم بمانم اما نظر سرمربی تیم این بود که من از پرسپولیس جدا شوم. حتی یک ماه پیش هم سرمرب ...
استدلال های زن مسلمانی بلژیکی درباره حجاب
مادر برزگ و پدر بزرگم آنجا هستند. 17 سالگی ازدواج کردم و اکنون دو نوه و دو داماد هم دارم. هفت سال قبل به ایران آمدم. به خاطر دو دختر کوچکی که داشتم و به دلیل وضعیت اسفبار اروپا درباره حجاب، به مطالعه در حوزه مسائل اسلامی پرداختم. در حال حاضر از جهت زبان، چون بلژیک دو زبان دارد، به هلندی و فرانسوی مسلطم. همچنین به عربی و فارسی و کمی هم انگلیسی واردم. وی در پاسخ به اینکه چرا به ایران آمدید ...
روایت تامل برانگیز راضیه ترکان از رنج و درد زنانی که ناخواسته سقط جنین انجام داده اند | چشم هایش
...> پیمان را خوب می شناختم. می دانستم منت کشی، دعوا و تهدید هیچ کدام بهش کارگر نمی افتد. هر طرف می رفتم پیمان بود و تهدیدهایش. سرکار که بودم، زنگ می زد. خانه زنگ می زد. می گفت: چی شد هنوز بچه را سقط نکردی؟ پس برو خونه تون، پس طلاقت می دم! حالم را نمی فهمید! به خدا نمی فهمید. انگار ته یک چاه عمیق بودم. یک چاه تاریک! هیچ راه نجاتی نمی دیدم. یک طرف سقط بچه بود، یک طرف سقوط زندگیم! ...
می خواست جا پای برادرش بگذارد / رستگاری در جوار حضرت زینب(س)
غض خود را فرو می برد تا به قولی که به ابوالفضل برای صبری زینب گونه داده است، وفادار بماند: از سال 1394 که زمزمه های اعزام نیرو به سوریه را شنید، از خودش بی خود شد، تلاش کرد که برود، اما فرماندهان به دلیل مسئولیتی که داشت، موافقت نکردند. خبر پایان حکومت داعش را که شنیدم، از ته قلب از این اتفاق خوشحال شدم، اما نمی دانستم سرنوشت بازی دیگری برای من تدارک دیده است: تابستان سال 1401 بود و چند ...
دامِ شیطان
پول نقد هست، حتماً کلی پول هم توی کارتش دارد. باید می رفتم سراغِ مُری دست طلا، که کارش حرف نداشت و مُو لای درزش نمی رفت. بچه محل بودیم؛ دورا دور می شناختمش اما این چند روزه رفته بودم توی نخش و رفیق فابریکِ هم شده بودیم. اصلاً این پیشنهاد را او به من داده بود. می دانستم تا این کارت را به او بدهم، سه سوته آن را خالی می کند و پنجاه درصد آن را خودش برمی دارد. میان خوش حالی ام رگۀ ...
مصطفی در دل مسجد رشد کرد
بامعرفت و به قول حاج قاسم تو دل برو بود. حاج قاسم که از اولیاءالله بود، باطن مصطفی را خوب دیده بود که عاشقش شد. کل زندگی مان با مصطفی خاطره است. مصطفی بامعرفت بود. سال 93 با ماشین محل کار کنار اتوبان آزادگان بنزین تمام کردم. به چند رفیق نزدیک زنگ زدم، بهانه آوردند گفتند دبه بگیر دستت کنار خیابان بایست! می دانستم مصطفی کمک حالم است. می خواستم تماس بگیرم گفتم شاید منطقه باشد. وقتی زنگ زدم مصطفی گفت ...
آقا مصطفی در لحظه شهادت هم به فکر نیروهایش بود
رفتند آن منطقه را گرفتند و مصطفی هم که آنجا شهید شد. واکنش حاج قاسم سلیمانی به شهادت صدرزاده چه بود؟ روز بعد از شهادت مصطفی بود که حاج قاسم در مدرسه ای بچه ها را جمع و در مورد این شهید صحبت کرد. آنجا شهید تمام زاده و بقیه هم بودند. حاج قاسم حرف های خیلی خوبی در مورد شهید صدرزاده زد. گویا شما لحظه شهادت آقا مصطفی کنارش بودید؟ در فیلمی مصطفی در حال تیراندازی است و ...
روایت یک سانسور عجیب، ممیز زنم سوی تو پر را تعارف زن شاعر به دیگران خوانده بود
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان قانون جاده یک طرفه نیست نوشت: معاونت محترم فرهنگی و کتاب وزارت ارشاد طی یک توییت کوتاهی نوشته اند که انتشار کتاب بدون مجوز در هر شکل و بستری رفتاری غیرقانونی و غیرمتعهدانه است. با قانون شکنی برخورد خواهد شد. تجربه شخصی خودم با این وزارتخانه در دو سال اخیر اصلا مثبت نبوده است طبعا بسیاری دیگر هم تجربیات ناخوشایندی دارند. یکی از کتاب هایم را علی رغم پیگیری ...
اشک و لبخند و عشق و ایثار در زندگی مدافعان حرم
آرامش و امنیت، تن پوش و سرپوش حجاب و عفاف را انتخاب کرده اند و آنچه در سالیان طولانی جدید سبب بروز اختلال در پوشش و حجاب آنان شده است، ریشه سیاسی و اقتصادی داشته و به دست مافیای استفاده ابزاری از زنان اتفاق افتاده است. کتاب آرزوی گل سرخ درباره شهید حاج قاسم سلیمانی و کتاب اشک و لبخند در مورد مدافعان حرم است که این دو اثرِ خانم منیره میرزایی در حوزه ایثار و شهادت، موضوع گزارش امروزمان هستند ...