سایر منابع:
سایر خبرها
حال و روز کارگرانی که مجبورند زباله گردی کنند!
اجتماعی چرخی در سطح شهر بزنیم. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، آنچه به چشم می آید که اتفاقا با آمدن ماه مبارک رمضان هم تشدید شده است بیکار شدن و چشم های منتظر انواع کسب و کارهایی است که محصول فعالیت شان به خوردن مربوط است. کافی شاپ ها، رستوران ها، آب میوه فروشی ها و بستنی فروشی ها، فست فودها، جگرکی و کبابی ها. همه کارگران این کسب و کارها حال و روز خوبی ندارند. حالا در این شرایط ...
گاراژ های خرید و فروش زباله و کارتن خواب ها
هم شده هم، هستند. تنها امکان رفاهی گاراژها، برق و آب چاه است و زمین گاراژ، بعد 10 سال و 15 سال زباله جمع کردن و زباله فروختن، نه از جنس مصالحی مثل قیر و سیمان، لایه ضخیمی است از زباله های بی اهمیتی که در همه این سال ها، درهم فشرده و بخشی از پوسته زمین شده است. دو روز قبل، از شهرداری و مرکز بهداشت آمده اند و به همه گاراژدارها گفته اند تا وقتی مریضی هست، حق خرید و فروش ضایعات ندارند. از ...
چشم درچشم تا بدرقه خاموش
اجساد چرخشی است و نوبتی هر روز یک راننده آن را به عهده می گیرد. قبرهایی مطابق استاندارد اگه همین حالا من این کاور را دربیارم، می بینین که کل لباسام خیسه. این اولین جمله ای است که یکی از قبرکن های بهشت زهرا به زبان می آورد. مرد جوانی که هنوز 30 سالش نشده و روزی 4 تا 5 قبر می کند. این جمله را که می گوید، چند بیل دیگر می زند و نفس نفس زنان ادامه می دهد: معمولاً باید یک متر تا یک ...
جهاد خانوادگی برای مبارزه با کرونا / از دوخت ماسک تا تشکیل گروه جهادی
خانه ها در کار تولید ماسک کمک کنند. این کار یکسری محدودیت های خاص خود را داشت و از سوی دیگر دست به دست شدن این پارچه ها از نظر بهداشتی خوب نبود. وی ادامه داد: برای رفع این محدودیت ها به همسرم پیشنهاد کردم حالا که یک طبقه از منزل خالی شده چه بهتر است که اینجا را به کارگاه تولید ماسک تبدیل کنیم. همسرم نیز همان لحظه با کمال میل قبول کرد و گفت ” چه بهتر است که کار دوخت ماسک در طبقه پایین صورت ...
حاج قاسم اولین کسی بود که دست روی سر بچه هایم کشید
از حرم حضرت زینب(س) و یاری دیگری مجاهدان که مقابل تروریست های تکفیری می جنگیدند عازم سوریه شد و سرانجام در 23 بهمن ماه همان سال، مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) به همراه همرزمانش در خودرو که به طرف منطقه می رفتند، توسط مین کنار جاده ( تله انفجاری) مزد جهادش را گرفت و شهید شد. آنچه خواهید خواند گفت و گویی است با زهرا ردانی که خاطره دیدارش با سردار سلیمانی را بعد از شهادت آقا مهدی اینگونه ...
جدال با ویروس کرونا در کوچه ها و خیابان ها
روز ساعت 5 صبح از خانه اش در ورامین بیرون می زند تا 7 صبح به محل کارش در ناحیه 2 برسد. او این روزها علاوه بر رفع و رجوع پیام های نظافت معابر، مخزن 15 کیلویی مواد ضدعفونی کننده را بر دوش می کشد تا در کوچه ها و خیابان ها به جنگ ویروس هایی برود که بر در و دیوار و مبلمان شهری به کمین شهروندان نشسته اند. مهدی پور درباره افزایش حجم کار در این شرایط می گوید: قبلاً روزی 10 تا 15 پیام نظافت معابر داشتیم ...
قصاص قاتل 30 سال پس از ارتکاب 2 جنایت
...> وی در ادامه تحقیقات به قتل مرد دیگری در تهران اعتراف کرد و در توضیح ماجرای دومین قتل گفت: پس از قتل احمد اموال سرقتی را با همدستم تقسیم کردیم و از هم جدا شدیم. من یک شب در خانه خواهرم ماندم و بعد از آنجا برای اینکه ردی از خودم به جای نگذارم به شهر های مختلف سفر کردم تا اینکه تمام پول ها و دلار های سرقتی را خرج کردم و تصمیم گرفتم برای کار به شهرستان شوشتر در استان اهواز بروم. آنجا در گاراژی همراه ...
چه عشق ها که در خراب آبادِ فقر، زیر آوار زمان، مدفون می شوند/ اینجا، تعلل، مرز بین سیری و گرسنگی است
چرا شرمسارم! ناخودآگاه می گویم ما همه انسانیم، با هر مذهبی و با هر ملیتی. یکی شان به شوخی می گوید اما نفست از جای گرم درمی آید! راست می گوید! اما می گویم گمان نکنید که دیدن رنج شما آسان است. ماشینِ دیگری کنار خیابان می ایستد. به جز پیرمرد، جوان ها همه آسیمه سر می روند و تنها می مانیم. یکی دو ثانیه بعد، ماشین می رود؛ بدون کارگر؛ می خواسته آدرسی بپرسد! جوان ها برمی گردند و عذر می خواهند که ...
پدری که دم افطار شرمنده به خانه رفت / ما حاشیه نشینان همیشه جزء فراموش شدگانیم
در مغزم می چرخید که پیرمردی را کنار خیابان آویزان بر سطل زباله دیدم ، اولش رد شدم بعد عین برق گرفته ها برگشتم عقب، انگار همه مثل من و خیلی های دیگر تنها دغدغه ذهنشان لحظه افطار و سفره رنگین و غذاهای مطبوع مادر نیست. اینجا آن روی سکه جور دیگریست، جلو می روم و می گویم: حاج عمو چه می کنی؟ خطرناک است مگر وضعیت کرونا را نمی بینی؟ پیرمرد سرش را از سطل بیرون می آورد، مات و مبهوت ...
مراقب باشید؛ این 9 مورد در آشپرخانه جرم می گیرند
میکروباکتر ها حتب بعد از برداشتن تکه های غذا بر روی سطوح باقی می مانند. بهترین پیشنهاد این است که حداقل در آخر هر روز یک بار روی سطوح آشپزخانه را تمیز کنیم. بسیاری برای این کار از دستمال های آنتی باکتریال استفاده می کنند که اشتباه است. بهتر است از یک ابر و آب گرم استفاده کنید. 4. جای سبزیجات و میوه: جای میوه و سبزیجات در یخچال نیز یکی از این مواد است. در جایی که هویج کپک می زند و کاهو ...
ماجرای پس گرفتن خانه احمد عزیزی/ آیا نباید میراث معنوی یک شاعر جریان ساز حفظ شود؟
کرد و ادامه داد: پدرم آدم شاعر مسلکی بود و اصلاً اهل زندگی مادی نبود. زندگی یک آدم شاعر با زندگی سایر آدم ها فرق دارد. بعد از فوت او وعده هایی داده شد، اما هیچ کدام عملی نشد. نه آثارش به چاپ می رسد و نه طبق وعده ای که داده بودند، آرامگاهی برای او ساخته شد، حالا هم می خواهند خانه اش را پس بگیرند. به گفته او؛ احمد عزیزی همواره خود را شاعر انقلاب می دانست. رهبر معظم انقلاب نیز بارها نس ...
هنری که زاییدۀ کروناست!
کارشان تمام می شود، ده دقیقه استراحت می کنند و بعد به جای دایه، بشیر در قاب بالای سمت چپ ظاهر می شود تا همراه مده آ، بخش دیگری از نمایشنامه را با لحن و حالت های گوناگون تمرین کنند. از حبیب نریمانی می پرسم چرا این همه خودش را به زحمت انداخته؟ و پاسخ می دهد: سال 1398 ما تئاتر پریکلس را روی صحنه داشتیم که کرونا آمد و همه چیز را به هم زد. بعد از پنج اجرا، کار را متوقف کردیم و خانه نشین شدیم ...
مجموعه 5 داستان کوتاه متفاوت
خانه ام را بفروشم، باید جایی بیرون محله یهودی ها خانه بخرم و زندگی برایم سخت می شود... ولی یک هفته بعد، قبل از اذان صبح آمد جلوی در مسجد جامع چشم انتظار شیخ علی؛ شیخ علی می شود خانه را نفروشم ولی ستون ها را در خانه ام کار بگذارید؟ ما برای رفاه حال خودت و عیال و بچه هایت گفتیم. در ثانی! حالا چرا این موقع شب؟! می گذاشتی برای صبح! توی خواب دست راستم مثل خمیری ...
قصاص قاتل 30سال پس از جنایت
به این ترتیب راننده را به قتل رساندیم و ماشینش را سرقت کردیم. بعد از چند روز ماشین را حدود 200هزارتومان فروختیم و پولش را با همدستم تقسیم کردیم. بعد ازآن دیگر همدستم را ندیدم تا اینکه دستگیر شدم. پایان 26سال حبس متهم به قتل بعد از اقرار به 2جنایت، روانه زندان شد و چون قتل دومش را در تهران انجام داده بود پرونده قتل مرد فرش فروش هم در تهران رسیدگی شد. او مدتی پس از دستگیری در دادگاه ...
اینجا برای ما حس و حال بقیع دارد
می نشینم که دلم را آرام کنم. مدام دعا می کنم زودتر درها باز شود تا ضریح آقا را ببینم. قلب آدم باید نزدیک باشد زائر دیگر مردی حدود 65 سال است، با موهای سفید که کنار دوچرخه اش ایستاده است. کفش هایش را درآورده و کنارش گذاشته است. پای برهنه و دست به سینه درحال زیارت خواندن است. چند دقیقه منتظر می شوم تا دعاخواندنش تمام شود، دلم نمی خواهد حال خوبش را عوض کنم. وقتی دعایش تمام می شود ...
فعالیت مهدکودک های زیرزمینی بلاتکلیفی مهدهای مجاز
به گزارش شیعه نیوز ، با شیوع بیماری کرونا مهد کودک ها هم در سیاهه مشاغل زیان دیده جایی برای خودشان باز کردند. با گذشت بیش از دو ماه ماه از تعطیلی این مراکز که چرخ مخارج شان روی پرداختی شهریه ماهانه والدین می گردد هنوز حمایتی از مدیران و مربیان و خدمه آنها انجام نشده است. در بحبوحه بحران قول و قرارهای ناپایداری از سوی برخی مسئولان مجال بروز پیدا کرد که خیلی زود معلوم شد همان ها هم در آشفته ترین وضعیت کارکنان این م ...
تعلل در واگذاری اختیارات به شوراها
میرلوحی که در خلال گفت وگو از مشاهدات مستقیمش از شهرهای مختلف جهان می گوید، بیش از هر چیز به تغییر یک روال شهری امیدوار است: اقتصاد پسماند. به زعم او، سایت های پسماند تهران در حال بدل شدن به کوهستان های زباله هستند و اگر اقدامی برای تفکیک و بازیافت آنها صورت نگیرد، روزگار نامطلوبی در انتظار شهر خواهد بود. گرچه میرلوحی در این گفت وگو با ارایه مثال های متعددی سعی در اثبات این نکته بدیهی دارد که می توان پسماند شهری را به مثابه منبع تولید انرژی دانست، با این حال پاسخ قاطعی به حضور کودکان کار در این چرخه اقتصادی نمی ...
کسب وکارهایی که در کرونا، سکه شدند
...، جلوی مغازه پارک می کند. در پناه جوشانده گیاهی چند پله باید بالا بروم تا برسم به شیشه ها و ظرف های پر از رنگ و بو. اول از همه، بوی پونه به استقبال می آید، بعد تندی فلفل، به عطسه ام می اندازد و بعد بوی تیز زنجبیل بینی را نواش می دهد. انتهای سمفونی بو و رنگ مغازه عطاری، مرد میانسالی ایستاده است. از کسب وکارش که می پرسم، لبخند رضایت بخشی می زند و از روز های اول ورود ویروس ...
تنها آرزوی جهادی ها دیدار خصوصی با رهبری است/ جهادی ها مسئولیت پذیرند نه جان بر کف (14+)
درباره نحوه حضورش در این گروه گفت: هر چند که همسرم از میت می ترسد، اما زمانی که به او گفتم می خواهم چنین کاری را انجام دهد، مخالفتی نداشت؛ البته روز اولی که از بهشت زهرا به خانه برگشتم او از من فاصله می گرفت و این مسئله نیز طبیعی است. از طرف دیگر چند روز پیش پزشکی برای انجام تست کرونا از جهادی ها به بهشت زهرا آمده بود اما خود او نیز از میت می ترسید. برخی از غسال های جهادی اصلا به خانه ...
اعدام قاتل 30 سال بعد از جنایت
...: برای اینکه نقشه مان را اجرا کنیم، پارچه ای را دور گردن راننده انداختیم و هرکدام از یک طرف کشیدیم. وقتی راننده فوت شد، جسدش را در بهشت زهرا انداختیم، پیکانش را دزدیدیم و آن را به مبلغ 200 هزار تومان فروختیم و پولش را تقسیم کرد. مدتی بعد از این قتل من دستگیر شدم. متهم بعد از اعتراف به جرمش، به دادگاه جنایی وقت معرفی شد و پای میز محاکمه رفت. او بعد از برگزاری جلسات دادگاه به دوبار قصاص محکوم شد، اما 26 سال در زندان ماند تا اینکه سرانجام حکم او روز چهارشنبه هفته گذشته به اجرا درآمد ...
با رعایت این نکات هنگام خرید، کرونا نمی گیرید
در محظفه ای مخصوص قرار دهید. - بعد از بازگشت به منزل کارت بانکی خود را با الکل با آب و صابون ضدعفونی کنید. هنگام خرید از دستکش استفاده کنید - در طول خرید از دست زدن به صورت، چشم، دهان، بینی و موهای خود بپرهیزید. - پس از خرید دستکش خود را در سطل زباله بیندازید. - پس از بازگشت به خانه، خریدها را به طور مستقیم وارد خانه نکنید. - اجناس ...
قدر خیلی چیزها را باید بدانیم که نمی دانستیم
خودمان نیست. در کنار همین مسایل همیشه و مدام، اوضاع قرنطینه و شرایط کووید19، همه چیز را پیچیده تر کرد. در کشورهای پیشرفته با سیستم آموزشی حساب شده تر، میان مشاوران، معلمان و دانش آموزان رابطه شیرین و محترمانه شکل گرفته که همین ارتباط درست، معلمان را به در خانه دانش آموزشان کشید تا با یک دست تکان دادن پای پنجره، یادشان بیاورند دنیا تمام نشده و عالمی از دانستن و تجربه و عشق منتظر آن هاست. همین ...
می خواستم مانع نادیده گرفتن شان شوم
[شادی خوشکار] انگار لال شده بودم و صدایی از گلویم درنمی آمد و فقط خیال می کردم که فریاد می زنم. این چند جمله از داستان بیست وچهار ساعت در خواب و بیداری نوشته صمد بهرنگی است که نام کتابی مردم نگارانه این روزها از آن الهام گرفته شده. کتابی که روی جلد خود را یک مردم نگاری از کودکان کارگر افغانستانی در ایران معرفی می کند و حاصل تحقیق در دو میدان خانه کودک ناصرخسرو و گود زباله سعید در جاده تهران-سمنان ...
همدان| در خانه بمانیم؛ کتاب بخوانیم/ خَس بی سر و پا ؛ کتابی که باید به جای خواندن آن را جرعه جرعه سرکشید
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، آذر ماه سال 1359 در سرپل ذهاب وقتی که با یک گروه 15 نفر از همرزمان یک ساعت و نیم قبل از طلوع آفتاب از شهر سرپل ذهاب پشت یک خودرو سیمرغ، چراغ خاموش حرکت می کردیم تا پس از هفت کیلومتر به خط برسیم و در جایی به نام "کمین مجاهد" بیخ گوش دشمن، زیر جاده آسفالت پنهان شویم، اگر در هنگام رسیدن به کمین آسمان مهتابی بود یا دشمن به شکل اتفاقی منور زد، آن شب عذاب الیم بود ...
حال و روز عجیب استقلال: عدد 13 ، حل مشکل ازدواج جوانان استقلالی، جعل سند و خواننده خارج نشین!
وزیر وجود ندارد؟ 13 بهمن 1398 بود که خبر جلسه انتخاب اعضای جدید هیئت مدیره باشگاه استقلال منتشر شد که مهدی شریفی نیک نفس به عنوان بازوی اقتصادی به عضویت هیئت مدیره این باشگاه درآمده، اما فقط چند روز بعد از این انتصاب بود که او به دلیل پرونده و فساد اقتصادی ای که داشت، از کشور گریخت و این سؤال پیش آمد که آیا پیش از عضویت در هیئت مدیره، نظارتی از سوی وزارت ورزش رخ داده یا خیر. حالا هم احمد ...
شکار افراد ساده لوح به بهانه وام یک میلیونی!
زن است و سرپرست خانوار با دو بچه قد و نیم قد. شوهرش از دو سال پیش بخاطر بدهی که به یکی از طلبکارهایش داشت، در زندان به سر می برد. حالا نسرین مانده و دو بچه کوچکی که تک و تنها باید آنها را به دندان بگیرد و بزرگ کند. بعد از زندانی شدن شوهرش، چند بار از طلبکارهای او خواهش کرد رضایت دهند تا همسرش بعد از آزاد شدن کار کند و بدهی آنها را بپردازد، اما گوش طلبکارها به این حرف ها بدهکار نبود و پول شان را می خواستند. ...
سه بار خبر شهادتم پخش شده/ آرزویم شهادت است / به جای سراغ گرفتن ، می گفتند یونس منزوی شده !
...: سحرگاه دومین روز ماه مبارک رمضان ، خط پایان همه دردهای مردی بود که جسم خسته و زخمی اش سالها روی تخت بیمارستان آرمیده بود. حاج یونس حبیبی پس از تحمل دوران طولانی و سخت عوارض مجروحیت دوران دفاع مقدس ، صبح یکشنه هفتم اردیبهشت ماه در بیمارستان نورافشان تهران به یاران شهیدش پیوست. سه سال قبل به بهانه روز جانباز میزبان او در عقیق بودیم که حاصل آن دیدار گفت و گویی مفصل درباره ...
رنگ الهی دادن به کارهای روزمره زندگی
بنایی را من می دهم، وقتی خانه ات ساخته شد به خودم بفروش. پسر همه امکانات بابا را می گیرد و خانه می سازد و به غریبه ها می فروشد. هرکس ببیند می گوید: خیلی پسر بی ادبی هستی. تو خودت از بابایت هستی. تمام ملک و آهن آلات و گچ و سیمان همه از پدرت بود، پول بنایی اش را هم پدرت داد، آنوقت گفت: من می خرم. تو رفتی به غریبه فروختی؟ خیلی بی ادب هستی. خدایا ما از تو هستیم. حرفی که می زنیم از توست. چشم می بیند از ...