سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که آخرین پیامک همسرش را ندید!
...، گفتگویی را با ایشان ترتیب داد که متن کامل آن را در چند قسمت تقدیمتان می کنیم. شادی روح همه شهدای مظلوم استان کردستان، صلواتی بر محمد و آل محمد نثار می کنیم... **: رفتن به سوریه را چه جوری اعلام کردند به شما؟ همسر شهید: چون من شرایطم هم خیلی سخت بود، چون آن بچه دخترم هم از دنیا رفته بود، دکتر به من استراحت مطلق داده بود و گفتش که حالا اصلا نباید ریسک داشته باشی. این 8ماه من ...
راز محبوبیت اولین شهید محراب سیستان و بلوچستان
من بود. فارس: بزرگ کردن دو فرزند آن هم به تنهایی برایتان سخت نبوده در این سال ها؟ دخترانم زمانی که پدرشان به شهادت رسید یکی شان 4 ساله و یکی شان 6 ماهه بود الان به یاری خدا و شهید عزیز یکی دانشجو هست و یکی در پایه نهم تحصیل می کند. من هیچوقت به بچه هایم نگفتم که بابا نیست بلکه گفتم که بابا همیشه زنده است و بیشتر از همیشه در کنار شما هست و بچه هایم هم به این باور و ...
صبح سوم خرداد، پرچم شهادت در میدان امام حسین (ع) بلند بود
، داغ همه ماست. با گذر خودروی حامل خانواده بزرگوار شهید، صدا ها بلند می شود: الهی بمیرم. خدا بهشون صبر بده. چقدر سخت است. و... انقلابی گری بعد از گذشت یک ساعت و اندی از شروع برنامه، اکنون سیل خروشان جمعیت به میدان شهدا رسید، اما هم دردی و هم ذات پنداری و همین طور شهیدپروری و وطن دوستی ، به پایان نمی رسد. این مردم برای تمام روز های 43 سال و چند ماه عمر انقلاب چنان سینه سپر ...
برگزاری مراسم پیاده روی و زیارت عاشورا در منطقه شاهرود
به گزارش روابط عمومی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه شاهرود، مراسم پیاده روی، غبار روبی، عطر افشانی و سخنرانی با حضور سرپرست، فرمانده پایگاه، مسئولین محترم واحدها و فرمانده معزز بسیج ادارات شهرستان شاهرود، با قرائت زیارت عاشورا و همچنین مدیحه سرایی به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(ع)، توسط امام جماعت منطقه در حرم شهدای گمنام شاهرود برگزار شد. در ادامه مرتضی احمدیان، یکی از راویان 8 ...
حاضر هستی برای آرمانت از جان عزیزانت بگذری؟
الان هم توی قفس او را نگه داشته بودند، گفتم: علا چقدر خوب می شناسی اش! شهادت دوستانش کمرش را شکست، با بغض به من می گفت: فخری می ترسم بمانم و روزی بیاید که فرزندان شهدا مرا با انگشت نشان بدهند، بگویند این احمد یوسفی است، هم رزم پدر ما بود، پدر ما شهید شد و او هنوز زنده است. برادرم گفت: فخری من می فهمم چقدر سخت است انسان عزیز، بزرگ، دوست داشتنی مثل احمد را، عشق زندگی ات را، پدر بچه ات را ...
روایت عاشقانه یک آرزو | چه کسانی شهید می شوند؟
نداشته باش. هدی خانم می گوید: وصیت نامه علی درس زندگی من است. راهگشای این روزهای زندگی ام. وقت هایی که دلم بدجوری می گیرد و کم می آورم، می نشینم با خدا حرف می زنم. همان جور که علی گفت. جایی شنیدم با خدا که حرف می زنید مؤدب باشید. حرمت نگه دارید. احترام این گفت وگو را حفظ کنید. اگر حاجتی داشتید و نداد، بی حرمتی نکنید. او خودش نتیجه کار را می داند. همه زندگی علی بر پایه این حرف بود. او رفت دنبال اعتقادش. او نرفت روبه روی دشمن بگوید من را شهید کنید. او رفت دنبال وظیفه اش. در آخر هم خدا نتیجه کارش را داد. شهادت نتیجه و پاداش کار علی بود. ...
جهاد تبیین فریضه واجب فوری است
کدام شهید به کجا برود، افزود: شهدا آیات قرآن را برای ما ترجمه کردند و تفسیر قرآن را در وجود این شهدا دیدیم. حجت الاسلام خضری با بیان اینکه قرآن به نصرت خدا تأکید دارد، اضافه کرد: حوارین به حضرت عیسی یاری کردند و امام صادق (ع) می فرماید: بنی اسرائیل حضرت موسی را کمک نکردند اما شیعیانی داریم که می جنگند در راه ما شهید می شوند و آتش می گیرند اما در این مسیر می ایستند و دست از ولایت برنمی ...
تشییع باشکوه صیادخدایی با ندای یا زینب
مراسم تشییع پیکر شهید صیادخدایی در تهران با حضور مردم عزادار و ارادتمندان به این شهید برگزار شد. پیکر این شهید بر دوش مؤمنان از میدان امام حسین تا میدان شهدا تشییع شد. در این مراسم همه مردم آمده بودند و در این میان خانواده های شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم که پوسترهای عکس شهدای خود را در آغوش کشیده بودند، حضورشان به چشم می خورد. همچنین به منظور رعایت پروتکل های بهداشتی الکل و گلاب در مسیر آبپاشی می کردند و از آنجا که هوا به شدت گرم و غبارآلود بود، خادمان با دستگاه آب پاش قدری به خنک کردن فضا می پرداختند. ابت ...
تکفیری ها کنار پیکرش نشستند و ناهار خوردند!
همیشه به شوخی بهش می گفتم کارَت چیست؟ پُستت چیست؟ اینجا برای من یک کمی توضیح بده ببینم این همه می روی ماموریت چه کار می کنی؟ می خندید و می گفت من فیلمبرداری می کنم، کاری نمی کنم، بچه ها آنجا می جنگند من هم ازشان فیلمبرداری می کنم. اصلا هیچ وقت به من نگفت چه کار می کند؛ بعد از شهادتش به من گفتند که تیربارچی بوده. **: متشکریم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید... ممنونیم از شما ... همسر شهید: خواهش می کنم؛ خدا اجرتان بدهد... *محدثه نیشابوری ...
فتح خرمشهر؛ روزی که با دست خالی پیروز شدیم
به گزارش راهبرد معاصر ؛ تمام نقاط ایران از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب عطرآگین از حضور شهیدانی است که با نثار خون خویش از خاک وطن دفاع کردند و بیگانگان را از ایران بیرون راندند. در این میان و در طول 8 سال دفاع مقدس مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است، مردمی که بدون هیچ امکاناتی از مال و جان و ناموسشان دفاع نمودند شهید دادند اما یک وجب از خاکشان را به دشمن نسپردند. سوم خرداد و فتح ...
از کدام خرمشهر برای شما روایت کنم؟!
جملات چه جانی از تن او رفت... 45 روز دمادم جنگیدن، تن در برابر تانک و ایمان در برابر تکنولوژی. روزی که فریادها را از باطن عالم برای اهلش پخش کنند، آن روز حتما فریادها و غریو ایمان و توحید را از این شهر هم در مدرسه خدا تدریس خواهند کرد. خلاصه! سحرگاه چهارم آبان نیمی از شهر جان داد و از تپش ایستاد و از دست بچه ها خارج شد. با اشک و آه و حسرت هر کسی دل به موج های خروشان ...
مدیر حوزه علمیه خواهران استان یزد: فتح خرمشهر شروعی بر آزادسازی قدس بود
اسلامی عزیز ایران این روز میدرخشد. نماد است؛ نماد پیروزی حق بر باطل و نماد قدرت الهی و دست قدرتی که امام بزرگوار فرمودند: دست قدرتی دارد ما را حمایت می کند.... جوانهای عزیز! بچه های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه ] در یک میدانی که ...
مروری بر وصیت نامه شهید امامی
همه شما را به خدا می سپارم. توصیه می کنم اگر تمام اعضاء بدن شما را بگیرند و از همه نوع کمک شما را منع کنند حتماً با اشاره می توانید کمک کنید. خلاصه وصیتم این است مگر ما نمی گفتیم یا حسین (ع) اگر در کربلا بودیم به شما کمک می کردیم، همین الان با شعار کوتاه ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند، لحظه ای از مواظبت انقلاب غافل نباشید. لا اله الا الله محمد رسول الله ، الله اکبر خمینی رهبر. والسلام، مسلم امامی مورخ 1360/2/26 منبع: نوید شاهد انتهای پیام/ 911 ...
فرق داعش با جبهه النصره چه بود؟
باز شد و اینها آمدند بیرون. به ما گفتند آقا هر چی می توانید آدم ها را سریع از معرکه بمباران تخلیه کنید. ما 10، 15 تا تویوتا گذاشتیم تا به تخلیه مردم کمک کنیم. من خودم با بچه هایم آنجا بودم. همه فیلم هایش را هم دارم. مردم آنجا وقتی می فهمیدند ما ایرانی هستیم، مثل بید به خودشان می لرزیدند؛ از بس از ما بد گفته بودند. من به بچه ها گفتم هر چی غذا دارید بیاورید، نان ، مربا، حلوا ارده، حلوای سوری ها. بعد ...
یادگاری صدام را در اصفهان از پایم درآوردند!
. پدرم اما نرفت و گفت تا زمانی که کشور اینجاست، من پایم را از خرمشهر بیرون نمی گذارم. همه رفتند؛ فقط من ماندم و پدرم. چرا با خانواده نرفتید؟ یک بار رئیس اداره مان من را دید و پرسید: خانم نجار مگه نرفتی؟ گفتم: کجا برم؟ من با بچه های این شهر قد کشیدم، بزرگ شدم، درس خوندم، فردا جواب بچه هامو چی بدم؟ بگم من از شهرم فرار کردم؟ گفت: آفرین! عجب شیرزنی هستی تو. پس نرفتید سراغ ...
سردار قاآنی: امروز رژیم صهیونیستی جرات شلیک حتی یک تیر را به حزب الله لبنان ندارد
خرمشهر را آزاد کردند، همه به فکر فرو می روند و به معنای جمله خرمشهر را خدا آزاد کرد، می اندیشند. وی ادامه داد: این مکتب است که قادر است در دنیا این سبک مقاومت و جنگیدن پرافتخار را به همه انسان های مسلمان و آزاده و حتی غیرمسلمان آزاداندیش درس بدهد که اگر می خواهید با عزت زندگی کنید و به اهدافتان برسید با چه سبک و سیاقی باید حرکت کنید. مکتب امام(ره) جوانانی را تربیت کرد که حزب ...
با خاطرات امام خمینی(ره)؛ آینده نگری امام: روزی به اشتباه خود اقرار می کنید / اگر مردم رأی خود را پس ...
هم آن سخنرانی مهم را در روز عاشورا کرده بودند که اینهمه نشان می داد که رژیم مرعوب شده است ولی در کمتر از 48 ساعت پیش بینی امام درست درآمد و فاجعه پانزده خرداد پیش آمد. منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 213. راوی: حبیب الله عسکر اولادی. شما در فرانسه بمانید چند روز بعد از رفتن امام به ایران، تلفنی با مدرسهٔ رفاه در ایران تماس ...
کیلومترها دورتر در جست وجوی کتاب!
معرفی می کنم و می گویم خبرنگار ایسنا هستم و اگر بشود گفت وگوی مان حالت مصاحبه داشته باشد. می پذیرد و پای صحبتش می نشینم. نقطه شروع کتابخوانی در روستای شما کجا بود؟ در واقع ایده کتابخوان کردن بچه ها از کجا آمد؟ ما کتابخانه داشتیم، قدمتش به سال 1357 می رسد. کتابخانه ما فراز و نشیب هایی داشته، یک وقت هایی باز بوده و یک وقت هایی هم بسته. سال 1386 من و خواهرم و یک نفر دیگر به خاطر ...
امام جمعه قشم: قلب های رزمندگان برای فتح خرمشهر به هم پیوند خورده بود
انقلاب اسلامی تاکید کردند: این جنگ های که در زمان حاضر وجود دارد خدا یکی یکی آنها را آزاد می کند، یعنی باید همه ما اخلاص داشته باشیم و خدایی باشیم، این همان حیات طیبیه شهدایی است. امام جمعه قشم با بیان اینکه دشمن لحظه به لحظه کار خودش را انجام می دهد و برنامه ریزی خودش را می کند و بخشی از آن را خدا کنار می زند و بخشی دیگری را باید ما حواس مان جمع باشد، گفت: البته برخی ها زرنگ هستند و شهادت ...
خرمشهر های پیش رو به وسیله جوانان فتح خواهند شد
. شبانه که وارد شهر شدیم و تقریبا جنگ تن به تنی شد فکر نمی کردیم امروزی را ببسنیم و یاد و خاطره شهدای عملیات بیت المقدس را در حضور خانواده شهدا گرامی بداریم. وی افزود: همانطور که امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد و در کنار این اگر بچه های خدایی نبودند امروز ما به این فتح نمی رسیدیم. آن روز بچه ها در کوچه پس کوچه های خرمشهر بچه ها زمین افتادند، وقتی در پاسگاه حسینیه صدای غرش توپخانه دشمن را ...
از نجات اهالی قلعه سیاه تا خیرخواهی شب قدر/ شیخی که روی منبر برای زنان بدکار دعا می کند
جایشان العفو بگوید و برای رفع گرفتاری هایشان اشک بریزد و به خدا التماس کند. با این حال، خیلی ها امسال در مراسم شب قدر حسینیه همدانی ها غافلگیر شدند وقتی دعای شیخ حسین، شامل حال کارتن خواب ها و زنان بدکار هم شد. اما قدیمی ترها که با مرام شیخ آشناترند، می دانستند این منبری موسپید از 4 دهه قبل، دغدغه این انسان های از همه جا رانده و از همه جا مانده را داشته... به آمین های این مجلس امید بسته ...
شبکه اسرائیلی: ایران در زمان و مکان حساب شده قطعاً انتقام ترور را خواهد گرفت
یاد او مراسم زیارت عاشورا را برگزار کنند. یکی دو روز قبل از شهادت به نمایشگاه کتاب رفته بود و کتاب خریده بود من امام جماعت محل کار شهید هستم. ایشان چند روز قبل از شهادت پیش من آمد و گفت از شهدا برای ما زیاد صحبت کن. من به ایشان گفتم الان فصل برگزاری نمایشگاه کتاب است، خوب است که به نمایشگاه کتاب بروی و چند تا کتاب در این زمینه تهیه کنی. روز شنبه روز قرآن خوانی ماست ...
این شهید روحانی قبل از شهادت خانه را سیاهپوش کرد و برای حجله اش عکس گرفت
شکر مادر مرا از زندان دنیا نجات داد دوستش از طرف محسن زنگ زده بود. سلامش را رساند و گفت: محسن دلش برای شما تنگ شده است، خودش نتوانست بیایید. پیغام داد که به شما برسانم. به دوست محسن گفتم: به تمام بچه های جبهه سلام برسان. همه شما را به علی اکبر (ع) و امام حسین (ع) سپردم. عزیزم من کی هستم؟ اول فکر خدا باشید بعد هم به فکر حفظ ناموس این مملکت و اسلام. بعدش این شعر را برایش خواندم: سر که نه ...
مهم ترین عامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس/ منبرها اصلی ترین رسانه انقلاب اسلامی هستند
شاید نماز هم نمی خواند. اما موقعی که امام را دید با آن چهره روحانی و آن محکم صحبت کردن که برخاسته از کلام خدا و ائمه بود، این ها خودبخود عاشق امام شدند و همه چیز را کنار گذاشتند و آمدند شدند یار امام و ماندند تا به شهادت رسیدند. نه تنها در میدان جنگ، بلکه جا های دیگر هم به همین صورت بود. چون امام با سادگی و صداقت مطالبی که برخاسته از کلام خدا بود را بیان می کردند. اینجا بود که در هر رده ...
آسمان پرستاره و پرحماسه خو نین شهر
21 خرداد 1359، پاسداران خرمشهری آقایان موسی بختور و عباس فرحان اسدی در درگیری های مرزی با رژیم بعث عراق به شهادت رسیدند و به عنوان نخستین شهدای خرمشهر شناخته شدند و شهادتشان نیت صدام برای شروع جنگ را برملا کرد. ده روز قبل از تهاجم همه جانبه دشمن نیز درگیری های شدیدی رخ داد و بعثی ها به پاسگاه های مرزی حمله ور می شدند؛ لذا مدافعان خرمشهر، مقاومت خرمشهر را 45 روزه می دانند، نه 35 روزه. ...
پاسدار باشی و خبر شهادتت، ما حسرت نشستگان را به استعجاب وادارد؟!
.... برادر سپاهی ام، شهادت از آن شما و هم قطاران شماست. شهادت برای شما دیر و زود دارد اما سوخت و سوز......... سوخت و سوز هم دارد. در حیاتتان چون شمع می سوزید از فتنه ها و آب می شوید از خیانتهای ناخودیها و در لحظه عروجتان، سوزش گلوله... و البته می دانم جای زخم زبانها بر قامت پرصلابتتان بیشتر می سوزد و می سوزاند... از امروز، چند روزی با خانواده تان شریک غم می شویم، باهم ...
عبای خاکی جهاد/ دلی که برای خدمت آرام و قرار ندارد
تلاش می کنند از این مسیر جانمانند؛ این شعار نیست و خدا را شاکریم خانواده در همه ایام مثلاً در ایام راهیان نور با من همراه هستند و به لطف خدا این روحیه را دارند. الان پسرم 17 ساله است و دارد باب روایت گری اردوهای جهادی را باز می کند؛ البته ما عضو کوچکی از جمع طلبه هایی هستیم که نامی از آنان نیست و با پشت کار و همت والا همچنان در این جبهه درحال خدمت رسانی هستند. *محبت اهل بین ...
رمز محبوبیت شهید بروجردی در غرب کشور
علیک کرد و گفت مرا می شناسی؟ کمی دقت کردم، گفتم نه، گفت من یکی از آن پنج نفری هستم که تو را اسیر کرد و به خانه ای روستایی برد، آن پیرمرد که به شما چایی داد پدرم بود. بعد از اینکه شما را بردم با من دعوای بدی کرد. چون قرآن در جیبت داشتی و پدرم دیده بود به من گفت تو خجالت نمی کشی یک بچه مسلمان را اسیر گرفتی؟ نان خودش و زنم را بر من حرام کرد تا وقتی که تو را آزاد کنم. هرچه گفتم به اسرا دسترسی ندارم قبول ...
روایت شیرین و بی سانسور عنایت از آقا مرتضی
دید عراقی ها نبودیم. وقتی رسیدیم اونور، صبح شده بود. مثل کرم خاکی خزیده بودیم رو لوله ها. دشمن، کامل اونجا رو نمی دید. ما بالا بودیم. اما اون، بالا رو می دید؛ روی لوله ها، زیر سقف پل. گفتم: بچه ها، چیکار کنیم؟ دشمن ما رو می بینه دیدیم اون گوشه یه راه آبی هست که میره سمت نخلستون؛ هنوز هم هستش. ما از بالا پریدیم توی آب. زیر آتیش پریدیم توی آب و رفتیم اونور. ضبط صدای کارون _عراقی ...
گفتگو با زینت زنده باد، امدادگر 8 سال دفاع مقدس | از کمک رسانی در جبهه ها تا واسطه گری ازدواج
...، بدون اینکه عکسی بگیرند، گفتند باید آپاندیسم را عمل کنند. وقتی اتاق عمل رفتم، سیزده مرد روی سرم آمده بودند. خیلی می ترسیدم، ولی خودم را به خدا سپردم. بعد از عمل، یادم است رهبر معظم انقلاب و آیت ا... طبسی به عیادت ما آمدند و از همه مجروحان عیادت کردند. مکه نرفتم و گفتم جبهه واجب تر است انقلاب که پیروز می شود، ازدواج می کند و هم زمان با اولین روز های زندگی مشترک، به ...