سایر منابع:
سایر خبرها
کتاب کودک نباید عقل کل داشته باشد
یکسری اطلاعات به تو بدهم. از طرف دیگر ما باید یکسری مهارت ها و توانمندی ها را به بچه ها یاد بدهیم نیازو داریم که بچه پرورش فکر پیدا کند، پرورش خیال پیدا کند. یکی از ابزارهای مهم، قصه است. خلاصه اینکه ما راهی نداریم به غیراز اینکه با بچه ها از طریق قصه وارد شویم. شما ببینید؛ حتی قرآن هم وقتی می خواهد به بزرگتر ها یک کاری را بگوید که انجام بدهند یا می خواهد انتقال یک مفهومی را داشته باشد، از قصه ...
خلاصه داستان قسمت 70 سریال ترکی ذغال اخته
...> رابطه دوعا و فاتح روز به روز بد و بدتر می شود موقع خواب دوعا بهش میگه تو تازگیا خیلی رفتارت با من بد شده همش پشت نیلای را می گیری فاتح میگه چون اون دختر هیچ گناهی نداره دیگه از دست کارهای تو و خانواده ات خسته شدم. تو خونه شعله از ظاهر آذرخش متوجه میشه مشکلی داره و ازش می پرسه با عامر همه چیز رو به راهه؟ آذرخش میگه هنوز بینمون شکرآبه او فکر می کنه قدمی برای رابطه مون برنداشتم و بر نمی دارم شعله ...
شاعری که با یوزپلنگ ها می دوید
اتفاق دوستی مشترک در خیابان قدم می زدیم که من پیگیر احوال آقای نجدی شدم، با پیشنهاد همان دوست خدمت ایشان رسیدیم و با شناختی که از او و آثارش قبل از انقلاب داشتیم می دانستم که با چه شاعر بزرگی روبه رو هستم. در منزل نشسته بودیم که دوست ما از آقای نجدی خواست، ک شعر وصیت را که تازه سروده بود، برای ما بخواند. او دست به زیر قالی برد و کاغذی را در آورد و شعر وصیت را خواند. من شعر را شنیدم و گفتم که این شعر ...
داستان عجیب ازدواج رضا کیانیان و گوگوش چه بود؟ / کیانیان فاش کرد !
... – سخت ترین و عجیب ترین شرایطی که در آن بیمار شدم مربوط به آخرین سکانسی بود که در مختارنامه بازی کردم. در آن سکانس کعبه را با منجنیق مورد حمله قرار داده بودند و کعبه در آتش می سوخت. من که نقش عبدالله زبیر را بازی می کردم، باید در آن سکانس روی بالکن می آمدم و می گفتم که: اگر این خانه، خانه خداست، خداوند خودش آتش را خاموش و کعبه را حفظ می کند. که بعد از آن هم باران شروع به باریدن می ...
قتل دردناک پسر 4 ساله بعد از آزار دوست پسر مادرش
ماموران گفت: من با سامان در تلگرام آشنا شدم و با هم قرار گذاشتیم و از اصفهان به تهران آمدیم. من در تهران در خانه سامان زندگی می کردم و شوهرم هم خبر نداشت. در این مدت سامان بارها من و پسرم را کتک زد و او را مورد آزار و اذیت قرار داد. بار آخر که پسرم را زد بچه بیهوش شد. با توجه به اینکه بچه من بیماری داشت دیگر به هوش نیامد. وقتی سامان تحت بازجویی قرار گرفت اتهام را رد کرد و گفت: چندین سال قبل ...
خاطره بمباران پایگاه اربیل در دومین روز جنگ
تا بخواهند باند را تمیز کنند، ما آمدیم نشستیم. خوب هم نشستم. ته باند گفتند از روی باند، تاکسی کن برگرد! چه باندی؟ باندی که پر از ترکش است. آن جا یک لاستیکم پنجر شد ولی در آن لحظه متوجه نشدم. این را بعداً به من گفتند. وقتی به آشیانه رسیدم شهید (علی) اقبالی خدا آن جا ایستاده بود و نگاهم می کرد. خدا رحمتش کند! مأموریت به خوبی و خوشی تمام شد، ولی در همان روز دوم باز هم تعدادی از بچه ها را از دست دادیم. ادامه دارد... کد خبر 5935842 صادق وفایی ...
هرگز از اینکه کتابدار شدم پشیمان نشده ام/ فضای مجازی مراجعه به کتابخانه را کمتر کرده است
شیرین تا دلتان بخواهد داشته ایم و یکی از این خاطرات قبولی بچه های کنکوری در دانشگاه مورد علاقه شان است که از قضا برای مطالعه دروس خود به کتابخانه می آمدند و این برای ما شیرین ترین خاطرات است و حتی خیلی از این ها حالا خود صاحب بچه هستند و بچه هایشان را برای مطالعه به کتابخانه می آورند و این قشنگترین تعهد است. سخن پایانی: باتوجه به اینکه امسال سی و یکمین دوره هفته کتاب را داریم سپری می کنیم شعار امسال هفته کتاب، "آینده خواندنی است" یعنی توجه ویژه به کودک و نوجوان. من نیز پیشنهاد می کنم بیشتر روی کودک و نوجوانانمان سرمایه گذاری کنیم و آن ها را تشویق به خواندن کتاب کنیم. ...
دوست دارم خاک پوتین رزمنده های فلسطینی را پاک کنم/ با قرائت قرآن حسن مسحور می شدیم
قرآن بچه ها کردیم، چون من هم درگیر بچه ها بودم. اما خودشان دنبال قرآن رفتند و دوست داشتند و جا های مختلف تلاوت قرآن می کردند. برادر شهید گفت: ما مدیری در دبیرستان داشتیم به نام آقای حصارکی که، چون مدیر برادرانم هم بود ایشان ما را می شناخت و تعریف می کرد هر وقت در صف حسن شما شروع به قرآن خواندن می کرد من میخکوب می شدم و لذت می بردم. انتهای پیام/ 141 ...
ضرغامی : شب یلدا و چهارشنبه سوری سر جای خود هستند | اینها تغییرپذیر نیستند
شده است. مانند حسی زمانی که فردی که بسیار دوست داشته اید، از شما دور شده است.هیچ وقت از یادتان نرود؛ "ألا بذکر الله تطمئن القلوب. یاد خدا همواره آرامش بخش دلهاست."البته این خدا نیست که از ما دور میشود؛ خدا همواره با ماست.بلکه این ما هستیم که گاهی نمیخواهیم خدای خود را ببینیم و به او گوش جان بسپاریم. خداوند پر از عشق و نور است و اگر دل به او ببندیم، وجود ما نیز لبریز از نور و عشق می شود.اگر فکر می کنید در وجودتان عشق نیست، آرامشی وجو ندارد، بدانید که از خداوند متعال فاصله گرفته اید و برای همین، روحتان مضطرب و نگران شده است. ...
داستان حضرت آدم
که آدم از آن ساخته شده به کار می رود. سجده فرشتگان بر آدم (ع) قبل از خلقت آدم، خدا به فرشتگانش گفت که می خواهم در روی زمین خلیفه و جانشین برای خودم قرار دهم. آن ها به خدا اعتراض کردند و خداوند در جواب آن ها گفت من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید. سپس خدا آدم را از گل آفرید و بعد تصویرپردازی او در مرحله دوم بود و آنگاه از روح خود در او دمید و به فرشتگانش دستور داد که او را ...
بازیگر سریال محرمانه: بچه هایم بدون پارتی بازیگر شده اند!
پویان و آوا فرزندان فاطمه گودرزی اگر چه به شهرت مادر نرسیده اند، اما چند سالی است در عرصه بازیگری فعالیت می کنند. نام آن ها در لیست بازیگران سریال هایی ازجمله امروز و فردا ، بی نشان ، ایلدا ، خانه پرتغالی ها و حورا به چشم می آید. خانم بازیگر درباره ورود فرزندانش به این حرفه می گوید: بچه هایم از نوجوانی دوست داشتند بازیگر شوند اما من به آن ها می گفتم علاقه داشتن ...
سردار شهید مازندرانی که به بنی صدر گفت تکه تکه ات می کنم+تصاویر
و بازدید، شهید کاظمی خود را به بنی صدر رساند و با صدای بلند و با شجاعت تمام به او گفت: تو دشمن امام خمینی هستی، اگر یک مو از سر امام کم شود، تو را تکه تکه می کنیم. بنی صدر که جا خورده بود، برای تظاهر! شروع کرد به گریه کردن و با حالتی بغض آلود گفت: این چیزهایی که در مورد من می گویند درست نیست و می خواهند بین ما و شما اختلاف بیندازند، من شما را دوست دارم. working(); ...
دانش آموزان سنگر مدرسه را خالی نگذارید
نمازها امام و رزمندگان را دعا کنید و پیروزی آن ها را از خداوند متعال بخواهید و اما بچه های ده ما از شما این انتظار را دارم که در نمازهای جماعت شرکت کنید، از معلم خود اطاعت کنید و در راهپیمایی ها شرکت کنید و از امام جمعه شهر خود می خواهم که تبلیغات را هر چه فعالانه انجام دهند تا بلکه با این کار خود دشمن را کور کنند. اُوصیکُم به تَقوی الله وَ نَظمِ اَمرِکُم من شما را در تمام کارها ...
راه خود را انتخاب کرده ام
انتخاب کرده ام و این راه را همیشه دوست می دارم و ان شاءالله در این راه پیروز شویم. من از تمام خانواده ام می خواهم که این راه را انتخاب کنند و من ازخدای بزرگ می خواهم که هفت جان به من بدهد و آن جان را در راه او بدهم تمام عمر من فدای یک لحظه عمر امام. و ای مردم مسلمان برادران و خواهران من از شما می خواهم و تقاضا ی عاجزانه می کنم که همیشه گوش به فرمان امام باشید. والسلام انتهای پیام/ ...
بارداری عمه عروس از داماد بی شرم غوغا کرد
به گزارش شما نیوز ؛ این زن 37 ساله به نام نسیم در طرح شکایت خود گفت: چند سال قبل از همسرم جدا شدم و با دختر 13 ساله خود در یک خانه ویلایی در شهریار زندگی می کردم. قصد مهاجرت داشتم و می خواستم به همراه دخترم از کشور خارج شویم و برای ادامه زندگی به کانادا برویم.تا اینکه یک شب در مهمانی یکی از دوستانم در باغی واقع در شهریار جوانی به نام امید سر راهم سبز شد.او آن شب با فریب به من تجاوز کرد که مدتی ...
سوره آل عمران آیات 53 تا 61
فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظّالِمِینَ ﴿57﴾ و اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، خدا پاداششان را به طور کامل می دهد؛ و خدا ستمکاران را [که به دین کافر شدند، یا از دین فقط به اسم آن قناعت کردند] دوست ندارد. (57) ذَٰلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیَاتِ وَالذّکْرِ الْحَکِیمِ ﴿58﴾ این داستان هایی که بر تو می خوانیم از آیات ...
بازخوانی یک مصاحبه قدیمی از لاله و ستاره اسکندری
سرخ پخش شد، بیش از 70 درصد مخاطب داشت. چرا شما برای سریال خاک سرخ انتخاب شدید؟ من از بین هفتصد، هشتصد کاندیدا برای آن نقش انتخاب شدم. به خاطر دارم گروه سازنده سریال به دنبال دختری بودند که چشمانی معصوم داشته باشد و چهره اش هم تازه باشد. قرار بود من و ستاره با هم در آن سریال ایفای نقش کنیم که نشد. مردم هم با این ویژگی خیلی با نقش ارتباط برقرار کردند. بعد از آن من برای ...
ماجرای آماده شدن گلستان شهدا برای میزبانی از 370 شهید
...، شهر قصه های کهن، شهر شاهدان خدا، شهر مردان عملیات محرم، شهر شهدای نامدار و بی نام، شهر خدا... سنگ فرش هایت را دوست دارم، شکوهت را دوست دارم، قد و بالای دوست داشتنی ات را دوست دارم، ایستادن هایت را دوست دارم، کوچه هایت که به اسم شهیدان است را دوست دارم، شهیدانت را که نشان افتخارت است، دوست دارم، پاییزت را دوست دارم، بیست وپنجمین روز آبانت را دوست دارم، روزی که مردمان شهرم 370 شهید را ...
حصاری: منفی ترین نقش تلویزیونی را بازی کردم
خانومه که ازش بدت میاد (می خندد). البته مادرش جلو آمد و عذرخواهی کرد و گفت که من از شما بدم نمی آید، از آن شخصیت بدم می آید! سوء تفاهم نشود. من خوشحال شدم که این جمله را شنیدم. به آن خانم هم گفتم حتما من خوب و باورپذیر این نقش را بازی کردم که شما از این شخصیت بدتان می آید. این برایم جالب است و به این معنی است که من خوب توانسته ام آن را بازی کنم و انتخاب درستی داشتم. به هر حال این ها همه ...
خانه ای که بابای مدرسه برای دانش آموزان هرندی بنا خواهد کرد
چون فرزندان خودم می دانستم؛ دوست داشتم نان حلال به خانه بیاورم و خدا را به خاطر چنین شغلی شاکر بودم . آقای قاسمی با شرح ادامۀ ماجرا، بیان می کند: همیشه دوست داشتم خداوند فرزندی به من عنایت کند تا نام او را زهرا بگذارم؛ چون به این اسم علاقۀ زیادی داشتم. اما بچه دار نشدیم و به همین دلیل، تا سال 1390 این طور فکر می کردم که چون فرزندی ندارم پس نباید اندوخته ای هم برای خودم و همسرم جمع کنم و ...
خلاصه داستان قسمت 69 سریال ترکی ذغال اخته
میگه اصلا حوصله ندارم و از اونجا میره که فاتح جا میخوره از عصبی بودنش. نیلای هم تو اتاقش گریه میکنه و میگه هیچکی منو دوست نداره همه باهم رفیقن و من این وسط بده شدم. همگی سر میز شام میرن و دوعا و نیلای باهم کمی بحث و کل کل میکنن که عبداله خان میخواد تمومش کنن. شعله تو خونه درباره مراسمی که میخواد واسه دوعا بگیره به خانواده میگه که همگی استقبال میکنن و خوششون میاد. آذرخش برای درد و دل کردن پیش فاطما میره.... ...
منطق شهید سوختن و ساختن راه برای دیگران است
، عاشقم می شود و هرکس عاشقم شد، عاشقش می شوم و هرکس را عاشقس شدم؛ پس او را می کشم و هرکس را که بکشم، خون بهایش بر من واجب است و هرکس خون بهایش بر من واجب است، پس خود خون بهایش هستم. امیدوارم من که در این راه برای رضای خدا قدم برداشته ام، خداوند مورد قبول درگاه خودش قرار بدهد. و اما من اگر شهید شدم، هیچ جای تأسف نیست و جای خوشحالی هم است؛ زیرا به چیزی که خودم می خواستم، رسیدم. [که] همانا ...
محبت در میان اعضای خانواده
آدم با معرفتی بود. جریان را تعریف کردم، و گفتم من دنیا و آخرت خودم را در قم می بینم. اگر بخواهم به مشهد بروم، باید از دنیا و آخرت خودم بگذرم! آن بزرگوار فرمود شما برای خدا از قم دست بکش و به مشهد برو، خداوند متعال می تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند. با خودم گفتم برای خدا، پدرم را به مشهد می برم و همانجا می مانم. تصمیم خود را گرفتم. دلم باز شد. کاملا راحت شدم و با آسودگی خاطر به ...
پرستار نمونه در مواقع بحران
چگونه سپری شده است؟ از سال 98 بصورت تمام وقت بسیج جامعه پزشکی را بدون هیچ حقوق یا مزایایی، با هزینه شخصی اداره کرده ام؛ دوست دارم هر کاری را با بهترین کیفیت و با حداقل امکانات انجام دهم. منتظر کمک کسی، جز خدا نیستم. هیچ گاه وجود خدا و حضور او از جلوی چشمانم دور نمی شود. از ابتدای شروع کرونا طرح واکسیناسیون، طرح نمونه گیری کووید و طرح رایگان سرم در خانه برای افراد نیازمند را در اجرا کردم ...
دو کبوتر عاشق شهادت از دیار خوزستان
در دوره راهنمایی با خانمی به نام بی نظیر مُشارزاده دوست شدم. بعد فهمیدیم برادر او با برادر من دوست بودند، برادرم با مشارزاده خیلی صمیمی بودند. به من می گفت: من یک خواهر دیگر به نام بی نظیر دارم. و من گریه می کردم، می گفت: دروغ نمی گویم. می خواهی با او صحبت کنی؟ بعد به دوستش زنگ می زد و من با بی نظیر صحبت می کردم. برادر بی نظیر هم که با برادرم دوست بود، شهید شد. سال ها گذشت؛ من و بی نظیر ...
فال حافظ امروز | طالعت روشن است | از این خبر خوش جا نمون! +تفسیر دقیق
بوده رفع شده و بعد از این زندگی خوبی خواهی داشت. متن فال: حروف ابجد فال شما : د ج آ این نیت که کردی خوب نیست زندگی بر تو تلخ خواهد شد. چندی است که دلت یکجا نیست به چه کنم چه کنم گرفتار شده ای. برای رفع این حالت به خدا توکل کن. مدتی است که به کسی دل بسته ای و از خیال او بیرون نمی آیی. از او بگذر خداوند بهتر از آن نصیب تو خواهد کرد. در کارها صبور باش. آینده ی روشنی داری و از ...
کریمی: پرسپولیس حرفی برای گفتن نداشت / تیم برتر میدان بودیم و به حق مان رسیدیم
تمرینات هم شوت می زند و امروز نیز خیلی خوب زد. هافبک تیم فوتبال سپاهان در مورد شرایطش پس از مصدومیتی که داشت، تصریح کرد: مصدومیت جزئی زانو داشتم و چند هفته دور بودم. شرایطم الان بهتر شده است. به هر حال با اینکه هنوز مصدومیت کوچکی دارم، اما دوست دارم به تیم کمک کنم. وی راجع به عدم حضور در لیست تیم ملی گفت: من در این چند هفته بازی نکردم و به کادر فنی هم بابت ...
تا می توانید در خدمت اسلام باشید
و از این بابت نگران نیستم. به امید روزی که دیگر در جهان ظلم و ستمی نباشد و به امید پیروزی رزمندگان اسلام. از ملت قهرمان پرور، خواهانم که جبهه را فراموش نکنند و یار امام باشند. همگی شما را به خداوند متعال می سپارم. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار. انتهای خبر/ به گزارش سفیرافلاک، در وصیتنامه شهید احمد میرهاشمی آمده است: تمام لحظات عمر ما فدای یک لحظه ...
توصیه شهید به پدر و مادرش
مانده و خاک بگیرد. بگذارید تا مبارزه هست ما نیز شرکت جزئی در این مبارزه داشته باشیم. از خدا می خواهم که شهید شوم تا زنده بودم که به اسلام کمکی نکردم؛ بلکه با شهیدشدنم بتوانم یک کمکی کوچک به اسلام و قرآن و مکتبم بنمایم. از شما ملت غیور ایران از خانواده خود تنها خواهشی که دارم این است که این پیر جماران رهبر انقلاب را تنها نگذارید و خود نیز تا خون در بدن دارم و تا جان در بدن دارم تاآخرین نفس و تا آخرین قطره، از اسلام و قرآن و مکتب تا آن جایی که بتوانم دفاع خواهم کرد. امیدوارم که مورد رحمت و لطف خداوند قرار گیرم و قرار گیرم. انتهای پیام/ ...