سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از خستگی، بی خوابی و دفاع زیر سنگرهای داغ/ ایمان و نصرت الهی تنها سلاح رزمندگان در برابر دشمنان ...
ارتباط داشتید؟ بله حتی یک گردان نیز بانام امام رضا (ع) که فرماندهی آن هم برعهده شهید بزرگوار حمید باکری بود، آموزش و سازماندهی کرده بودیم. * چه شد در عملیات بیت المقدس شرکت کردید؟ یک روز عصر، دوباره مهندس کشتگر به محل استقرار ما در اهواز برگشتند و باتوجه به علاقه مندی و اشتیاق من جهت شرکت در عملیات گفتند که قرار است به زودی عملیاتی بنام بیت المقدس انجام شود. ...
ناگفته های بازمانده 60 غواص شهید، 35 سال پس از عملیات ام الرصاص
را به سوی خود منحرف کرد، آنها را از محاصره بصره سخت ترساند و مهمات بی شماری خرج شد. این عوامل به همراه لطف خداوند و ایثار دلاوران ایران اسلامی ممکن شد که تا آخرین قطره خون خود نبرد کنند. *شما فرمانده 60 غواصی بودید که به نوعی خط شکن بودند و از آن 60 نفر دو نفر نجات یافتند. از جزییات اقدام غواصان و عملیات برای ما بفرمایید؟ شب عملیات باران شدیدی می بارید. از پل شلمچه عبور ...
نقش اصلی شهید احمد کاظمی در شکست حصر آبادان چه بود؟
صبر کن کمی برایت توضیح بدم که کجا می روی. اولاً دشمن از روی پل های کارون عبور کرده و در این منطقه ای که می گویم آمده در حریم شهر یعنی عملاً شمال آبادان در دست آن هاست. علاوه بر آن وجود دو پل به عنوان محورهای تردد کنترل این منطقه را سخت کرده. به جز این ها فاصله ما با دشمن در این منطقه فقط 50 متر و در نهایت و در بعضی جاها 100 متر است. این ها را که می گفتم قصد ترساندش را داشتم اما او به ...
عملیات ثامن الائمه (ع)، تجلی همراهی سپاه و ارتش در شکست حصر آبادان
خوب بود، با هم نقشه خوانی کرده و به شناسایی منطقه می رفتیم و همین ارتباط خوب بین نیروها باعث پیروزی شد. این آزاده کشورمان با بیان اینکه شور و حال بچه ها در شب عملیات وصف ناپذیر بود، افزود: تمام رزمنده ها متفق القول می گفتند ما حاضر هستیم فدای ایران شویم اما یک وجب از خاکمان دست دشمن نباشد چون ما فرزندان این آب و خاک هستیم. وی که در ایام جنگ ستوان دوم گردان 291 تانک مشهد بود، گفت: عملیات ثامن ...
جانبازی که 500 بار قله کرکس را فتح کرده است+تصاویر
: در سال 65 با چند تن از بچه های بادرود اول به اهواز رفتیم یک ماه آنجا در پل کارون نگهبانی می دادیم بعد خط باغ فیض، قرارگاه انصار 2، گردان 307 و در ادامه پایگاه روشنایی، پایگاه یزدان پناه. رحمانی از خاطره ای تعریف می کند که شبی در پایگاه یزدان پناه 9 نفر از یک دسته در حال ساخت سنگر بودیم که گلوله ای آمد که 7 نفر از 9 نفرمان شهید شدند و تنها من و یک نفر دیگر که دور از سنگر بودیم، زنده ...
همرزم شهید باکری: رزمندگان عاشورایی نترس بودند
کرد و افزود: قرار بود در این عملیات غواص ها داخل آب رفته و عملیات شروع شود که تهیه و طراحی زمینه های مخابراتی آن کاری بس دشوار و تا حدی دور از ذهن بود، اما با تلاش های چندین روزه و همت بالای بچه ها موفق شدیم این کار سترگ را انجام دهیم و نبوغ فناورانه خود را نشان دهیم؛ پس از انجام این عملیات، عدنان خیرالله، از فرماندهان و تئورسین های نیروهای مسلح عراق به ابتکار عمل مخابراتی ایران اذعان کرد. ...
رزمنده دفاع مقدس امدادگر بیماران کرونایی شد/ تداوم ایثار از جنگ تا کرونا
اختیار ما بود 10 روز اول ما را در جزیره مجنون کمک کرد و بعد، هلی کوپتر هایی که وارد میدان شدند، آمبولانس ها را از طریق آن ها وارد منطقه کردیم و مقداری بعد، پل شناور زدند که کارها مقداری تسریع شد تا اینکه جاده خیبر وصل شد و جزیره از حالت محاصره بیرون درآمد. ** از نظر عوام، بهدای یک محل آسوده بود! خلفی می گوید: اجازه می خواهم توضیحی در رابطه با کار بهداری بدهم. در کار بهداری به صورت ...
فیلم | روایت شهادت امدادگری که سر نداشت
بودیم که مستقیماً با عراقی ها مواجهه داشتیم. آتش بسیار سنگین بود؛ 24 ساعته آتش می ریخت. در کنار آن افراد پیاده دشمن همراه با تانک وارد جاده می شدند که منطقه را بگیرند و ما را به عقب برانند. فکر می کنم صبح روز 13 اسفند سال 64 بود. ما چند نفر که با هم بودیم یکی از بچه ها به نام شهید رامین حلاجیان هم که به او علی می گفتیم، قبل از عملیات، زردی گرفت و مریض شد و نتوانست در عملیات اصلی حضور پیدا ...
روایت دردناک یکی از فرماندهان عملیات والفجر 10 از بمباران شیمیایی حلبچه / زن و بچه روی هم تلمبار شده ...
.... مختصری هم درباره تقسیم بندی نیروها بگویید؛ این دسته ها و گردان ها چگونه تشکیل شد؟و چند لشگر در ابتدا بودند؟ دوستان فرمانده چه کسانی بودند؟ سردار اثباتی می گوید:اوایل فقط ستاد خراسان بود بعد لشگر امام رضا(ع) به عنوان تیپ امام رضا، همچنین لشکر نصر بود، لشگر ویژه شهدا بود که در آن گنابادی ها نیز حضور داشتند اما بیشتر در لشکر ویژه شهدا بودند. جنگ که جلوتر رفت و نیروها حرفه ای تر شدند ...
گفت وگوی خواندنی تسنیم با شکارچی تانک های عراقی/ رزمنده ای که هر 5 دقیقه 9 تانک را منهدم می کرد+ فیلم
هدف 3 کار کردیم، اول دو تا گالن آب با خودمان بردیم تا موقع تیراندازی پشت قبضه ها بپاشیم که زمان تیراندازی گرد و خاک نشود. دوم یک کیلومتر سیم از دیدگاه تا بالای آن تپه کشیدم که شب می خواهیم حرکت کنیم دست بگیریم و بتوانیم حرکت کنیم. سوم با خمپاره اندازهای منطقه و توپخانه هماهنگی کردیم که زمان تیراندازی من پشت هدف ها را بزنند. وی تصریح کرد: ساعت دوازده با بیست و پنج نفر سرباز و خدمه این ...
حسین یکتا: هدیه رهبری وظیفه ام را دو چندان کرد
نه لحظه انفجار را، فقط لحظه ای دیدم و در خاطرم هست روی زمین افتادم و یا زهرا یا زهرا می گفتم. بچه ها می گفتند محمود هم رفت. من خودم در واقع خیال می کردم کار تمام است. اما شرمنده شهدا شدم. آن ها رفتند و ما ماندیم. اما در اطراف ما 15-16 نفر با همان راکت هلی کوپتر تکه تکه شدند و به شهادت رسیدند. ما هم تکه تکه شدیم بعدها برایم مشخص شد که به اراده امام رضا(ع) بنا شد ما بمانیم و نوکری کنیم. او ...
تلخ و شیرین های جانباز ضایعه نخاعی/بهترین دوران در منطقه رقم خورد
خنده و جنگ و شهادت می گذشت. در سنگر 2*4 حدود 9 نفر می خوابیدند. امکانات جنگی و دشمن زمین تا آسمان فرق می کرد، آنها همه چیز داشتند و امکانات ما ساده و محدود بود. از خاطرات جالب روزی بود که با فرمانده گردان در منطقه مشغول بازی والیبال بودیم، چند خمپاره از سمت دشمن شلیک شد که یکی از آنها در یک متری ما نزدیک فرمانده فرود آمد اما عمل نکرد. فرمانده خمپاره را باز کرد که ...
دفاع مقدس تجلی نهضت عاشورا بود/اطاعت از ولایت فقیه را رمز موفقیت رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس بود
سمت رسیدن به قله حرکت می کردند تا خود را به حماسه عاشورا نزدیک کنند. رزمنده دفاع مقدس با اشاره به خاطره ای گفت: در عملیات والفجر 4 در منطقه عملیاتی مریوان در ارتفاعات سلیمانیه عراق با تعدادی از رزمندگان استان مرکزی حضور داشتم، عملیات سختی بود، در منطقه کوهستانی 72 ساعت باید با حداقل آذوقه مقاومت می کردیم تا گردان دیگری جایگزین شود که متاسفانه حادثه ی برای گردان جایگزین رخ داد بود و ...
همسر عکاس شهید ایرنا: داریوش ما را تنها نگذاشته است
همسر و فرزندانش خداحافظی کرد. همسر عکاس شهید ایرنا گفت: با رفتن وی به منطقه هر روز از طریق تلفن عمومی سر کوچه به سازمان خبرگزاری زنگ می زدم و سراغ همسرم را می گرفتم و آنها می گفتند که عکس های ارسالیش از منطقه رسیده و در حال فعالیت خبری است. رضایی افزود: اما همسرم بعد از چند روز کار عکاسی و تصویربرداری به ناگاه ناپدید می شود و به مدت 10 روز هیچ خبری از او نمی شود و من هر روز به ...
تونل مرگ در غربت/ روزهایی که کتک نخوردن سؤال برانگیز بود
آموزش در تایباد و تربت جام به سپاه امام رضا (ع) مشهد رفتیم و از آنجا از طریق سپاه و بسیج در قالب گردان ثارالله به شلمچه اعزام شدیم. این آزاده با بیان اینکه در اولین اعزام به جبهه اسیر شد، افزود: 30 ماه و 18 روز اسیر بودم. من جزو مفقودین بودم که بعداً صلیب سرخ اسم مرا به عنوان اسیر ثبت کرد و در سال 1369 آزاد شدم. وی از نحوه اسارتش این چنین برایمان روایت کرد: از ساعت 7 شب عملیات ...
شیطنت و شجاعت های "دسته آلمان ها"/ دسته خط شکنی که قوت قلب فرماندهان شد
انکار بود. آخر سر هم با وساطت شهید "اصغر فتاحی" که گردان را تحویل گرفته بود، بچه ها با هم ماندند، شهید فتاحی هم"صادق دوخایی"را صدا زد و گفت "این دسته تحویل شما" و اینگونه صادق هم رسما مسئول دسته آلمان ها شد. شیطنت دسته آلمان ها و قطعی برق پادگان دو کوهه در پادگان چادرهایی برای اسکان نیروهای تازه زده شده بود،هر چادر برای پنج شش نفر بود، اما آلمان ها پانزده نفری خود را ...
ماجرای زیرشلواری روح الله در جلسه توجیهی سردار
...: تو آوینی تیپ مایی علی و قدیر بیشتر با هم بودند. ابوسعید هم پیرغلام تیپشان بود. از جانبازان هفتاد درصد جنگ که با شنیدن اوضاع منطقه به سوریه آمده بود. گاهی که برای صبحانه چیزی نداشتند، شیرخشک را با آب قاطی می کردند و می خوردند. ابوسعید با بچه ها شوخی می کرد. هر روز صبح بیدارشان می کرد و می گفت: بچه ها پاشید شیرتون رو بدم. همین حرف ابوسعید همه را با خنده از خواب بیدار می کرد. عمار بین ...
روایت آب و خون؛ برگی از رشادت های غواصان در جنگ تحمیلی
شهیدش پیوست. داستان تکراری دستکاری شناسنامه و اعزام به جبهه مجید غفاریان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: من هم از جمله کسانی بودم که با دستکاری شناسنامه به جبهه رفتم و در لشکر 21 امام رضا (ع) وارد گردان تخریب شدم. گاهی در تمرین های غواصی، 15 کیلومتر را زیر آب طی می کردیم و مجبور بودیم شب تا صبح زیر آب بمانیم؛ واقعاً نفس کشیدن در چنین شرایطی سخت می شد این غواص ...
غواص ها بوی نعنا می دهند!/ دریادلان خط شکن
شور است و شیدایی و پرواز. داستان غواص ها بوی نعنا می دهند نوشته حمید حسام است که به گفته وی این خاطره چشم اندازی است به سیرت 72 غواص کربلای اروند. روایت این حماسه دقیقا منطبق با واقعیتی است که در شامگاهان چهارم دی ماه سال 65 در منطقه عملیاتی کربلای 4 اتفاق افتاد. این داستان واره برگرفته ای از خاطرات بازماندگان این حماسه عاشورایی است؛ فرمانده گردان غواص، گردان جعفر طیار، برادر ...
دفاع مقدس از زبان شهیدی که زنده شد
...> گذرگاه شهادت علی شیدا در ادامه می افزاید : گردان از شهر بستان به خط مقدم پدافندی چزابه آمد و در منطقه ای رملی به نام نبئه مستقر شدیم . محلی بسیار حساس و خطرناک بود و گذرگاهی به نام شهادت داشت که محل شهادت بسیاری از رزمندگان اسلام بود . در آنجا عراقی ها با اسلحه سیمینوف مچ پای بچه ها را هدف قرار می دادند . شرایط دشواری را ایجاد کرده بود .چند روز در آنجا مستقر بودیم که فرمانده گردان (مهدی ...
روایت یک شاهد عینی از فتنه انگیزی اکبر گنجی بین نیروهای سپاه/ شهید رستگار از نوع رفتار با محسن رضایی ...
، اشکالاتی در جنگ دیده است. من در حد فرمانده گردان، شما در حد فرمانده تیپ و فرمانده قرارگاه در حد خودش؛ به هر حال می توانیم خودمان مسائل را جمع بندی کنیم و به یک نفر بگوییم و حتی به گوش امام برسانیم. حداقلش این است که بنشینند و حرف بچه ها را بشنوند. این فرمانده تیپی که در میدان در حال جنگ است؛ مسائل، مشکلات و ضعف ها را می بیند، اما فرمانده قرارگاه که نشسته و تیپ های مختلفی در اختیارش است فقط می گوید ...
اولین خاکریز همه را مبهوت کرد + ویدیو
جهاد، همه را مبهوت کرد: یک روز که با ماشین جهاد برای بچه های ارتش در حال بردن غذا بودیم، به هر سنگری که می رسیدیم با فریاد به ما می فهماندند که توقف نکنید و سریع بروید تا اینکه به پشت تپه رسیدیم و آنقدر تند آمده بودیم که درب دیگ ها افتاده بود و غذا پر از خاک شده بود وقتی به فرمانده گردان رسیدیم، مطلب را جویا شدیم که اظهار کردند قبل از شما آمبولانسی در مسیر ایستاده و عراقی ها با تانک آن را منهدم ...
همرزم ها ننه خیرالله صدایم می کردند
...> _حاجی خورشت گوشت می خواهد دیگر! بدون گوشت که نمی شود! _ننه خیرالله خودت اخلاق من را می دانی ولی این را می گویم که آویزه گوشت باشد برای تمام عمرت... این بچه ها از دماغ ننه باباشون نیفتادن... فکر این را هم نکن که بیای جلوی چادر فرمانده گردان و ملاقه را طوری برگردانی که گوشت در غذای ما بیفتد. غذا برای همه باید یکسان توزیع شود...! من آن روز به خاطر یک تکه کوچک گوشت که انقدر هم خورده ...
نوجوان رزمنده ای که دو برابر سن خود نیروی تحت امر در جبهه ها داشت/ جبهه هایی که نوجوانان کشور را مرد ...
قرار بود بود انجام شود که در شب اول رزمندگان غواص نتوانستند حضور پیدا کنند و در همان شب در غرب کشور عملیات کربلا دو انجام شد؛ رزمندگان گردان حضرت یونس (ع) در شب بعد در خلیج فارس علمیات را انجام دادند. زمانی که رزمندگان تا اسکله رفتند جزر و مد پیش آمد و برخی از رزمندگان را از اسکله دور کرد اما حدود 20 نفر از غواصان توانستند از اسکله الامیه بالا بروند و ما در گردان حضرت امام رضا (ع) در اروند ...
روایت فرمانده گلستانی از رشادت حاج احمد متوسلیان در غرب و گره گشایی "حاج قاسم" از والفجر 8/ فراموشی ...
آنها را سرباز انقلاب خواند، در دنیا نسیمی می وزد که خنکای آن نصیب هرکس نمی شود و در عاشورا نصیب امام حسین(ع) و نسیم قرن اخیر هم در دفاع مقدس نصیب ما شد و خدا را شاکرم. اولین بار که جبهه اعزام شدم سال 1359 بود آن موقع 16 سالم بود که به اتفاق 14 نفر از بچه های روستا که یکی برادر شهید من بود به مریوان اعزام شدیم، و اولین فرمانده ام حاج احمد متوسلیان بود بعد از گذران دوره آموزشی در چالوس ...
خلبانی که پشت بی سیم جنگنده قرآن می خواند +فیلم و عکس
را دوباره جمع ببندند اما داوران پس از بررسی مجدد باز هم او را به عنوان نفر اول مسابقات معرفی کردند. بعد هم مقرر شد تا در مراسم نماز جمعه همان هفته از نفرات برگزیده مسابقات تجلیل شود، اما آن روز جمعه دیگر خسرو عبدالکریمی در میان ما نبود و به شهادت رسیده بود. شهید خسرو عبدالکریمی در سال های دفاع مقدس بارها تا مرز شهادت پیش رفت و چندین بار هم به شدت مجروح شد اما گویا قسمت وی این بود که چند ...
برگ هایی از دفتر خاطرات حماسه آفرینان دفاع مقدس خراسان جنوبی
شدن رزمندگان ما شد با این وجود همه ذکر می گفتند چرا که برای دفاع از میهن دل به هیچ چیز دنیا نبسته بودند. ساعت 2 نیمه شب قبل از رسیدن به کانال احداثی عراقی ها با اصابت ترکش، پهلویم زخمی شد گوشه ای دراز کشیدم علاوه بر من معاون گردان هم زخمی شد نزدیک صبح آمبولانس ما را ابتدا به اورژانس پشت خط و سپس به بیمارستان فلسفی گرگان اعزام کرد. وی با بیان این که در عملات های والفجر مقدماتی و ...