سایر منابع:
سایر خبرها
برگی از خاطرات زنان انقلابی/بانویی که شکنجه گاه ساواک را بر عفو ملوکانه ترجیح داد
چراغ های اتاق ها و حیاط را روشن کردم که سر و شکل یک خانه معمولی را داشته باشد و من هم به عنوان یک زن خانه دار ساده که هیچ اطلاعی از مسائل سیاسی ندارد، جلوه کنم. اتفاقا این ترفند مؤثر هم بود. منوچهری، بازجوی معروف ساواک و چند مأمور، آقای غیوران را به خانه آوردند. کاملا مشخص بود از ما اطلاعات زیادی ندارند. آنها نمی خواستند سر و صدا بلند شود. من به آنها گفتم: چرا باید با شما بیایم؟ من کاری نکرده ام ...
خاطره سردار از اولین دیدارش با امام(ره) و روزی که انقلابی دو آتیشه شد
می شنیدم که به افسر آگاهی می گفتند: این یک کارگر ساده و بدبخته. اصلاً این چیزها رو نمی دونه . و چند توهین هم به من کردند: فرض کنید غلط کرده باشه. از روی نفهمیه! . با هر ترفندی بود، بعد نصف روز، قبل از اینکه مرا تحویل ساواک بدهند از آگاهی خارج کردند. با بدنی له شده، دست هایم را گرفتند تا توانستم از خیابان عبور کنم. ... سه روز از شدت درد تکان نمی توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود ...
روایت شکنجه های وحشتناک ساواک علیه مبارزان انقلابی/ برای به هوش آوردنم سیم های مسی را در محل زخم فرو می ...
مردان مبارز می شود در صورتی که صحبت های صدیقه السادات امیرشاه کرمی چنین تصوری را نقض می کند: بار اول زندانی شدن شکنجه نبود، چون نقشه شان این بود که ما را آزاد کنند و بیرون از زندان بکشند، ولی من باردار بودم و در زندان انفرادی حسابش را بکنید که چه وضعی داشتم، درست مثل یک قبر بود. زندان کاملا تاریک بود و ما فقط در حد یک دستشویی رفتن اجازه داشتیم از سلول بیرون بیاییم اما بار دوم مرا سخت ...
بدون تعارف با دختری که در 14 سالگی در بند ساواک گرفتار شد
ویژه برنامه بدون تعارف به مناسبت گرامیداشت ایام مبارک دهه فجر در این قسمت صحبت های خانم رضوانه دباغ را می شنویم که همراه مادرشان در زندان ساواک بود.
ماجرای سکه های یک ریالی خانه امام
زنگ زدند و مرا احضار کردند ایشان که آشکارا نگران شده بودند فرمودند: حاجیه خانم رفته بیمارستان شما لحظه به لحظه ازحالش به من خبر دهید . گفتم: چشم آقاجان . خانم امام ناراحتی معده داشت. من به بی سیمی که با همراهان خانم امام بود تماس گرفتم و متوجه شدم به بیمارستان شریعتی رفته اند امام واقعاً نگران بودند و درخواست تماس داشتند و لحظه به لحظه گزارش وضعیت همسرشان را پیگیر بودند تماس گرفتم و پس از کسب خبر ...
بدون تعارف با دختری که در 14 سالگی در بند ساواک گرفتار شد
ویژه برنامه بدون تعارف به مناسبت گرامیداشت ایام مبارک دهه فجر در این قسمت صحبت های خانم رضوانه دباغ را می شنویم که همراه مادرشان در زندان ساواک بود.
همرزم من دست قطع شده اش را به سمت کربلا پرتاب کرد!
. حضرت عباس (ع) را صدا می زد. بعد دستش را برداشت و به سمت کربلا پرت کرد... بار دیگر یک روز بعد از کربلای 4 بود که یک لحظه دیدم صدای انفجار شدیدی می آید. یک گلوله بین بچه ها خورده و هفت نفر مجروح شده بودند. یک مجروح روده هایش از شکمش بیرون زده بود. ترکش کاتیوشا مثل سوزن بود. من روده های آن بنده خدا را داخل شکمش گذاشتم. بچه ها صدا می زدند آقای جعفری الان شما را می زنند. همرزمانم آمدند و مجروحین را داخل ...
امام خمینی(ره) از لحظه ورود تا استقرار کامل
اوقات حس می کردم که دست های من از بدنم جدا شده است و فرمان در دستان من نیست. همچنین خبرنگار پرسید که آیا احساس ترس نکردی؟ پاسخ دادم برای اولین بار است که می شنوم تا حالا حتی فکرش را نیز نکرده بودم که ممکن است خطر داشته باشد در حالی که همه می گفتند خطر دارد اما فکر این را نمی کردیم. عضو کمیته استقبال امام خمینی(ره) با اشاره به برخورد امام هنگام عصبانیت و خستگی خود، اظهار داشت: امام ...
دختر جوان: تکه هایی از گوشت تن مادرم از روی زمین جمع کردیم
بودم که به بچه هایم پیغام می داد که به مادرتان بگویید به خانه بازگردد و خودش از خانه می رود اما ما نمی دانستیم همسرم قصد قتل مرا دارد. یکی از فرزندانم کرونا گرفت به همین خاطر به خانه خودم رفتم بعد از 10 روز محسن زنگ زد و به بهانه اینکه می خواهد پوتین و کفش هایش را بردارد که به جلوی در خانه آمد، وقتی جلوی در رفتم به او گفتم خودش وارد حیاط شود و کفش هایش را بردارد اما اصرار داشت که من داخل ...
سرتیم حفاظت امام در بهمن 57: رادیوی اختصاصی برای انقلابیون راه انداختیم
نوری بی سروصدا سوار خودرو شدند و رفتند در خیابان های تهران و همه ما بی خبر ماندیم! هیچ کس خبری از امام (ره) نداشت و بعد فهمیدیم که به خانه یکی از اقوامشان حوالی شمال خیابان شریعتی فعلی رفته اند. چند ساعتِ سخت بر ما گذشت، ولی شهید بهشتی و شهید مطهری به ما آرامش می دادند و می گفتند نگران نباشید و به خدا توکل کنید . خبر داد که آقا سلامت هستند بی خبری از امام (ره) پس از بازگشت از ...
امیرسخن با همه سخن می گوید
السلام در خطبه 187 نهج البلاغه که میفرمایند: 《ای مردم، سخنان مرا بشنوید و خوب حفظ کنید، گوش دل خود را باز کنید تا گفته های مرا بفهمید》و حکمت 91 نهج البلاغه (همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید) و تاکید مقام معظم رهبری که فرمودند:《ندانستن نهج البلاغه هم باید نقص بحساب بیاید》فعالیتهایی را انجام میدهد. یکی از اعضای نهضت نهج ...
جم: می خواستم بگویم خواننده یار دبستانی من هستم!
چرخیدم تا فضایی انقلابی در شهر حاکم شود. جم درباره خاطرات انقلابی اش توضیح داد: در 21 بهمن سال 1357 زمانی که امام خمینی (ره) فرمودند حکومت نظامی لغو شده است، با وجودی که من تیر خورده بودم، اما با مشارکت مردم حضور پیدا کردیم و رادیو و تلویزیون را گرفتیم و بعد از آن به رادیو رفتیم و در میدان ارگ پنهان شدیم. او ادامه داد: به دلیل وجود دو تانک در میدان ارگ درگیری زیادی شکل گرفت ...
ماجرای دعوای ساختگی در بازار تهران از زبان محمدرضا باهنر
را لو ندادم. چه شد سر از زندان اوین درآوردید؟ بعد از حدود 3 ماه، وقتی دیدند اهل اعتراف کردن نیستم، مرا به زندان اوین فرستادند. در زندان، سلول ها دو نفره بود. عمداَ بچه مسلمان ها را با کمونیست ها در یک سلول می انداختند تا روی اعصاب هم بروند. یادم است یک کمونیست دوآتشه هم سلولی من بود که وقتی نماز می خواندم، می خندید و مسخره می کرد و تا می دید وضو گرفته ام که نماز بخوانم، انگشتش ...
پیکان سبزی که شهید شد/ زندانی شدن 15 نفر از یک هیئت در حوادث انقلاب
، آقای بروجردی به رحمت خدا رفتند، اجازه بدهید از امروز می خواهم از شما تقلید کنم، امام (ره) هم فرمودند: مبارک است، و آنجا اولین و آخرین باری بود که من امام راحل را از نزدیک دیدم. مبارز انقلابی اراک بیان کرد: بعد از اولین دستگیری، سه بار دیگر طی سال های مختلف در تهران به دلیل فعالیت های مبارزاتی دستگیر شدم، سال 50 به اراک بازگشتم و به کمک پدرم یک مغازه نقاشی ماشین در میدان دروازه تهران ...
زندانیان سیاسی در زیر شکنجه های پهلوی به شهادت می رسیدند/ در 15 سالگی افتخار سربازی امام خمینی(ره) را ...
مسائل کردی؟ و من در توجیهات آنان گفتم که الان امام خمینی مرجع تقلید و فرمانده ماست، فرمانده به سرباز احتیاج دارند و من سرباز امام خمینی هستم. آنجا خیلی از مبارزین وقتی حرف های من را شنیدند از روحیه انقلابی من بسیار تعجب کردند و چون کوچکترین فرد آن جمع بودم بسیار تشویقم کردند، بعد از انقلاب پدرم بارها گفت که آن روز چه جواب قشنگی به ما دادی. من آن روز سرباز کوچک امام بودم و امیدوارم به این ...
دستاوردهای انقلاب اسلامی نیازمند جهاد تبیین از سوی همگان است
...، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) نیاز به تبیین دارد. وی خاطر نشان کرد: ایران و کرمانشاه در زمان رژیم پهلوی جولانگاه آمریکایی ها بود و امروز کار بجایی کشیده که موشک های نقطه زن ارتش و سپاه امنیت کشور را تأمین می کند و آمریکا و کشورهای اروپایی پای میز مذاکره حاضر می شوند اما مشکلات نیز وجود دارد اما باید تاریخ گذشته و تحریم های ظالمانه و دشمنی دشمنان انقلاب را در نظر ...
اگر بیاید فقط بغلش می کنم! +عکس
الان که بی صبر و تحمل هستند، صبر و تحمل زیادی داشت. احمد من واقعا اخلاقش خیلی خوب بود. **: به عنوان مادر شهید برای جوان هایی که هم سن احمد شما هستند یا هم دوره ای ایشان هستند، چه صحبتی دارید؟ مادر شهید: من در موقعیتی نیستم که بتوانم به جوان ها توصیه کنم چون خودم هم خدا را شکر فرزند دارم؛ از خدا از حضرت زهرا می خواهم که همه شان در صراط مستقیم باشند. دختر خانم ها زیر چادر حضرت ...
خاطرات شنیدنی محافظ امام خمینی(ره) از دوران همراهی با ایشان/ عروس زرنگی که امام را وکیل قیامت خود گرفت
. حاصل این گفت و گو را می خوانید: فارس: با تشکر از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید، بفرمایید آشنایی شما با موضوعات انقلاب اسلامی و حضرت امام (ره) از چه زمانی است؟ خدارا شاکریم که توفیق پیدا کردیم در بهار پیروزی انقلاب اسلامی حضور داشته باشیم و در هوای تازه و طیب و طاهر این نظام تنفس کنیم. این بالاترین نعمت به ویژه برای کسانی است که دوران طاغوت و آن دوران عجیب و غریب ...
کوتاه از سیره عملی امام خمینی(ره)
...: والله قسم بین خودم و آن پاسداری که در سه راه بیت است، هیچ امتیازی و فرقی قائل نیستم، والله قسم اگر من کشته شوم یا او کشته شود، برای من فرقی نمی کند. گفتم: می دانیم شما این گونه هستید، اما برای مردم فرق می کند. امام فرمودند: نه، مردم باید بدانند که اگر من در یک جایی بروم که بمب پاسداران اطراف منزل مرا بکشد و مرا نکشد، من دیگر به درد رهبری این مردم نخواهم خورد، من زمانی می توانم به مردم خدمت کنم ...
گفتگو با فاطمه فکور یحیایی، بانوی خط مقدم انقلاب اسلامی
نوشتن داشت. پرسیدم چه کار کرده؟ دیدم پرچمی در دست با تصویر امام خمینی (ره)، بچه های دیگر را با شعار علیه شاه به دنبال خودش راه انداخته و در یک تعقیب وگریز خیابانی بازداشت شده است. تا افسر پرچم را باز کرد، گفتم ایشان که مرجع تقلید همه ما هستند و شما هم باید از ایشان تقلید کنید. اما رها نکردند تا آیت ا... مرعشی، از علمای مبارز مشهد، زنگ زده و به پلیس گفته بودند که فلانی بچه رحیم پور است و ...
عاقبت دست درازی مرد فامیل به زن یک زندانی ! / قتل 4 میلیاردتومانی !
زندان و بعد از یه سال آزاد شد. وکیل گرفتیم. وکیل ما هم از روی پرینت تماس و هر مدرکی که مربوط به اون شب می شد تلاش کرد ثابت کنه این ماجرا به برادر من ربطی نداره که حالا براش حکم قصاص بریدن، اما خب فایده نداشت دیگه. این برادر من چون سابقه داشته فکر کردن آدم هم می تونه بکشه. اصلا خانم شما بگید حکم مشارکت در قتل چند ساله؟ من برای اینکه به شما هم ثابت کنم برادرم بی گناهه تمام مدارک رو براتون ارسال می ...
امام با اقتدار فرمود: 2 روز دیگر به میهن بازمی گردیم
نظر می رسیدند. ابراز محبت و احوالپرسی فرمودند و به شوخی گفتند شما هم که از همسایه های این ها هستید! با لبخندی به سخن امام پاسخ دادم و عرض کردم بله، ولی او به همسایه ها هم رحم نکرده است! اشاره ایشان به همسایگی محل ما با کاخ شاه در نیاوران بود! در ادامه، از وضعیت آن روز ها در شمیران گزارشی به ایشان دادم و گفتم بعد از تأکید حضرتعالی، منزل ما مملو از اسلحه هایی است که از کلانتری ها توسط مردم جمع آوری ...
ماجرای حضور دانشجویان فرانسوی در سخنرانی های امام خمینی(ره)
کتاب ماه تابان به قلم حسن کشور دوست به رشته تحریر درآمده و در آن به زندگی امام خمینی (ره) پرداخته است که بخش های گوناگون آن تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد. بخش پنجم: هجرت امام به پاریس ورود به پاریس امام پس از ورود به پاریس در منزل یکی از دانشجویان، در کشان یکی از محله های پاریس اقامت گزیدند. البته منزل اجاره ای بود و شرط امام برای سکونت نیز پرداخت اجاره آن خانه ...
حاج قاسم 12 بهمن 57 کجا بود؟ +تصاویر
هواپیمای حامل حضرت امام خمینی (ره) همه جمعیت از جمله حاج قاسم سجده شکر به جای آوردند. همه سرشان را روی زمین گذاشتند و یک نفر ذکر سجده شکر را می گفت و بقیه تکرار می کردند. شاید اولین سجده شکر حاج قاسم برای سلامت و حضور حضرت امام (ره) در کشور بود. اولین سخنرانی سردار هم درباره نهضت و زندگی امام (ره) و انقلاب اسلامی بود. حاج قاسم بارها می گفت که امام با آن عظمت می فرمودند: مردم ایران که جانم فدای آنها ...
باید لطایف سیره امام خمینی به مردم بازگو و بیان شود
...، به خاطر رعایت حال شما، بیدارتان نکنم؛ اما امام فرمودند: وقت نماز باید نماز خوانده شود. این همه اهمیت به نماز، اهمیت به قرآن، اهمیت به مستضعفین، به کارمندان، به عالمان و مجتهدان در سیره اخلاقی و رفتاری ایشان واقعاً شیرین و قابل الگو برداری است و مردم باید این مسائل را بدانند؛ و مسؤولان نیز باید به سیره امامین انقلاب عمل کرده و از اصول و مبانی ایشان در تمام عرصه های زندگی الگو برداری و استفاده کنند. ...
تحقق گام دوم انقلاب با حضور روحانیون ممکن است
دو نقش نبود. نقش های فراوانی را در دوران دفاع مقدس ایفا می کردند. از یک طرف مشروعیت دفاع مقدس؛ باید برای همه رزمندگان دفاع مقدس تبیین می شد و روحانیت این نقش را به تبعیت از حضرت امام(ره) کاملا ایفا کردند و با حضور روحانیت عملاً مردم احساس مشروعیت دفاع به تمام معنا داشتند و هیچ گونه تردیدی در این زمینه نداشتند. نقش دوم عبارت بود از بیان معارف دینی و مخصوصاً دوران جهاد و معارف ...
پای درس استاد؛ روایتی از2 سال زندان در دوران ستمشاهی تا روش های جدید درمانی/ ماجرای تحصن بانوان در منزل ...
فَارْجِعُوا ۖ هُوَ أَزْکَیٰ لَکُمْ ۚ (اگر به شما گفته شد که بازگردید، برگردید و ناراحت نشوید این برای پاک ماندن شما بهتر است و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است) آمد و همه سربازان و افسران از پادگان فرار کردند و این فتوای امام کمر رژیم شاه را شکست. فارس: مبارزان انقلاب اسلامی در اصفهان همیشه از آیت الله خادمی و استاد پرورش نام می برند؛ به نظر شما چه اتفاقی رخ داد که معلمی کم سن و سال ...
زنی که از ترس ساواک، پنهانی در نجف پای درس امام می نشست/ پخش اعلامیه توسط مادر کمیته امداد
که با هزار مکافات توانستم زمین کمیته امداد را بخرم و شروع کردم به ساختن، هیچ چیزی نداشتم؛ بارها به کمیته امداد استان رفتم و به مراکز مختلف سر زدم، آن زمان ها رئیس ادارات خیلی به من احترام می گذاشتند؛ من را مادر صدا می زدند و به هر کدام که می گفتم چه چیزی لازم دارم، فورا برایم مهیا می کردند. تنها رئیس زن کمیته امداد امام خمینی در طول همه این سالها، من تنها زن رئیس کمیته امداد ...