سایر منابع:
سایر خبرها
دانشکده ای که نقاهتگاه شد
که اندکی حالش بهتر شد با زیبایی خاصی شروع به تلاوت قرآن کرد، صدایش در بیمارستان پیچید و فضایی بسیار معنویت بار حاکم شد. یکی دیگر از مجروحان نیز که مورد اصابت خمپاره قراره گرفته بود، اوضاع وخیمی داشت و صورتش کاملاً ناپیدا بود، یک ماه تمام فقط با نی آب میوه به او می دادیم، بعد یک ماه اندکی بهبود یافت اما همچنان صورتش ناپیدا بود که با همان شرایط به شهرشان بازگشت. بعد از گذران دوره امدادگری ...
دو قدم مانده به انتهای خط
...، سی چهل تایی خنثی کرده باشیم. این، کارِ ما کادری ها بود. سربازها هم مین های خنثی شده را می بردند عقب و توی چاله ای که مثل یک قبر کنده شده بود، می چیدند؛ توی هر چاله، دویست سیصدتا مینِ بزرگ و کوچک و گاهی هم خمپاره ها و گلوله های عمل نکرده. بعد هم مجبور بودیم به خاطر اطمینان از پاکسازی، همه شان را منفجر کنیم. انفجار وحشتناکی می شد. ما چند کیلومتری عقب تر می رفتیم و بعد که برمی گشتیم، چاله ...
خاطراتی از اولین روزهای جنگ/ تکاوران ارتش اولین مدافعان خرمشهر/ به اسارت گرفتن یک خانم سروان مصری
گفتند که بعد از گذشت از این پل به مرزها و دشت ها و شلمچه می رسیدند.) اوایل جنگ آن جا درگیر بودیم. ما در جاده خاکی نزدیک خرمشهر و ایستگاه راه آهن با عراقی ها درگیر بودیم و فضای جنگیدن با عراقی ها آن جا مشکل بود زیرا محوطه بازی بود. سنگری نبود و آسیب می دیدیم زیرا عراقی ها با توپ و خمپاره حمله می کردند خودشان نزدیک نمی شدند تا ما با همین اسلحه حداقل کاری کنیم. در این حین مجبور ...
پربازدیدترین مقالات علمی با موضوع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس معرفی شدند
را داشته اند، نشان می دهد. براین اساس مقالات بررسی وضعیت نگهداری پرونده های پزشکی مجروحان جنگ تحمیلی در بیمارستان های دانشگاهی شهر اهواز ، بررسی میزان عوارض ضایعات نافذ چشمی و وضعیت بینایی 800 نفر (1010 چشم) از جانبازان جنگ تحمیلی در کمیسیونهای پزشکی بنیاد، 17 تا 25 سال پس از مجروحیت و بررسی اثرات دراز مدت تماس با گاز خردل روی پوست رزمندگان 10 تا 19 سال پس از پایان جنگ تحمیلی به ترتیب ...
از نامه ای به رهبر انقلاب تا راه اندازی اولین کلوپ دینی در خرمشهر
این خانه ها نیست. خمپاره بعدی نزدیک بچه ها افتاد پایین و آنها نقش بر زمین شدند. خیلی برای ما سخت بود. دویدیم، آن ها را سوار ماشینی کردیم و بردیم بیمارستان. شهناز محمدی زاده هنوز زنده بود و به سختی نفس می کشید؛ اما در نهایت این دو دختر قرآنی به شهادت رسیدند. ایکنا از وضعیت کنونی مکتب قرآن برای ما بگویید؟ ما قرآن را همراه با تفسیر می خواندیم. بعد از جنگ که مکتب قرآن راه اندازی ...
کتاب دا در شناخت فضای آن زمان خرمشهر خیلی کمک کرد
جشنواره شاهوار سال 98 را کسب کرد و داستان ویلچر او برگزیده جشنواره سوگواره شعر و داستان عاشورایی سال 99 شد. طلسم رمان ننوشتن رمان وقتی حیات خواب بود داستانی است که در بستر دفاع مقدس اتفاق می افتد. شخصیت اصلی داستان، زن جوانی به نام حیات است. حیات بعد از مرگ شوهرش، با گاومیش سیاه رنگش به نام مروارید خو می گیرد. گاومیش در زمان حمله عراق به ایران باردار است، همین اتفاق باعث می ...
روایت هایی از جانفشانی ها در سنگرهای دفاع مقدس
...> پزشکان، پرستاران و امدادگران در جبهه های جنگ در طول دوران دفاع مقدس در پشت جبهه های جنگ، تمام تلاش و مهارت خود را برای درمان رزمندگان مجروح به کار می گرفتند و از جان خود مایه می گذاشتند تا مجروحی را از مرگ نجات دهند. پرستاران با ایثار و فداکاری در طول شبانه روز از تمام توان خود برای پرستاری از مجروحان جنگ تحمیلی تیمار داری می کردند تا ضمن نجات جان آن ها، به سلامت به آغوش خانواده خود ...
خدایا! غلط کردم دیگر به خاطر چتر به میدان مین نمی آیم!
خوشه ای بزرگ پیدا کردیم و بازش کردیم که بلافاصله عراقی ها شروع به خمپاره باران آنجا کردند. شهید علی چهرقانی که خیلی نزدیک من بود، می شنید که می گفتم: خدایا! غلط کردم دیگه تو میدون مین برای چتر نمیام در همان لحظه ترکش خمپاره جلوی دستم به زمین خورد و نمی دانم علی چطور متوجه این موضوع شد و به قدری خنده اش گرفته بود که هم چهره خندانش و هم صدای خنده اش را هنوز به خاطر دارم. علی همان موقع به من گفت: منو هم دعا کن! خدا خیلی زود اجابت می کنه . کمتر از یک سال بعد علی چهرقانی در 18 مرداد 66 در خرمشهر به شهادت رسید. ...
بعد از عملیات بدر که مجروح شده بودم از خدا خواستم که اگر قرار به این است که بعد از جنگ کاری از دست ما بر ...
به گزارش قم پرس ؛یدالله حسینی از رزمندگان و جانبازان 8سال دفاع مقدس، در همایش بزرگ هیأت خادم الشهداء قم و گرامیداشت هفته دفاع مقدس که در سالن همایش های مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، اظهار کرد: بعد از عملیات بدر که مجروح شده بودم از خدا خواستم که اگر قرار به این است که بعد از جنگ کاری از دست ما بر نیاید، حاضرم شهید شوم، ولی این اتفاق رقم نخورد. این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به ...
روایتی از حنظله دفاع مقدس/ سردار اسدی عاشقانه به حجله شهادت رفت
ارتش بعثی با ماشین گردان تخریب که حامل حدود 800 پوند مواد منفجره بود از مسیر جاده خرمشهر به اهواز عازم جزایر مجنون بودند اما در 55 کیلومتری اهواز هدف موشک بالگرد عراقی قرار گرفته و به گفته یکی شاهدان عینی پس از انفجاری مهیب احمد و همرزمانش به طرز غیر قابل باوری قطعه قطعه شده بودند. مادرم همیشه نگران بود حتی بعد از مراسم تشییع، تنها زمانی آرام تر شد که آخرین گروه از آزادگان به وطن ...
خاطرات یک پرستار از دوران دفاع مقدس/ مقاومت بهداری در مقابل سربازان دشمن؛ پرستارانی که جنگیدند
داشتیم اما اخباری را دریافت می کردیم که حزب بعث به تعدادی از شهر های کشور عزیرمان تجاوز کرده است. در آن سال دانش آموز بودم و با خودم فکر کردم که اگر کاری نکنم ممکن است در آینده نوبت به شهر ما نیز برسد و با وجود سن کمی که داشتم متوجه شدم واقعا نیاز است همه کمک کنند چرا که ما حدود هزار و 800 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق داشتیم و ارتش به تنهایی نمی توانست از همه مرز ها دفاع کند. روز اولی که ...
منبری معروفی که پیکر شهید همت را در قبر گذاشت
خرمشهر به آبادان رفتند، پس از ورودشان به شهر، پل بین خرمشهر و آبادان بسته شد. در نتیجه این گروه در جاده خسروآباد در تیررس مستقیم نیروهای بعثی قرار گرفت. که از این جاده به سمت شادگان حرکت کرده و پس از حدود 10 روز به تهران بازگشت. پس از بازگشت از اولین سفر جبهه، شیخ حسین گزارش کاملی از اوضاع و شرایط جبهه های نبرد به شهید آیت الله بهشتی تسلیم کرد. * شیمیایی شدن شیخ حسین و شهادت حاج ...
رزمنده اسدآبادی که طعم شربت شهادت را چشید اما در حسرتش ماند
دفاع مقدس : مجموعاً 42 ماه در مناطق جنگی بودم که حدود 28 ماه آن در زمانی که جنگ جریان داشت و 15 ماه هم بعد از قبول قطعنامه 598 و بعد از آتش بس. از آنجایی که حقیر در سال های 62 و 63 در گزینش سپاه مشغول بودم، بخاطر بخشنامه سراسری نیروهای بخش گزینش نباید به جبهه اعزام می شدند، چون پذیرش های زیادی اعم از عضویت های رسمی، افتخاری، قراردادی و مشمولین وظیفه بود و تا حدودی هم کار در گزینش تخصصی بود، لذا ...
رزمنده و آزاده دفاع مقدس بیان کرد: اولین شهید روحانی دفاع مقدس چگونه به شهادت رسید؟
بعدها فرمانده تیپ سپاه بدر شد، آشنا بودم، سراغ او را گرفتم؛ اما ایشان حضور نداشت و بچه های سپاه هم گفتند که این مأموریت، مختص سپاه است و در روزهای اول فکر می کردند که سپاه به تنهایی می تواند جنگ را اداره می کند. آن ها حاضر نشدند که ما را با خودشان به منطقه ببرند؛ به همین دلیل، سوار ماشین های سواری کرایه ای شدم و به پل نو خرمشهر رفتم. تقریبا سوم مهرماه سال 1359 بود که به منطقه ی ...
صدای من، تن و بدن مردم را می لرزاند
توان گفت دیگر جوان هایی که در آن سال ها رفتند و شهید شدند دیگر نیستند. این زایش و رویش همواره در خاک ایران بوده است. همیشه یک رادیوی کوچک همراه مان بود وی در پاسخ به این پرسش که چطور شد پیام آژیر قرمز را خواند هم می گوید: زمانی که رادیو اهواز بودم، بیشترین صدمه های جنگ در خوزستان و غرب کشور اتفاق افتاد. آژیر اصلی را از ستاد مشترک ارتش برای مراکز رادیویی فرستادند. اما حدود دو ماه از جنگ ...
جنگ ایران و عراق چگونه آغاز شد؟
آغازین جنگ و سی وچهار روز مقاومت حماسی در خرمشهر را روایت می کند. از زبان ابراهیم دخت می خوانیم: مدت ها بود مرخصی نرفته بودم و همه مرخصی هایم جمع شده بود. مرداد ماه که شد، یک ماه تمام مرخصی گرفتم. دست زن و بچه هایم را گرفتم و رفتیم مشهد، با پیکان جوانان خودم. بعد از زیارت، در راه برگشت، رفتیم قم و بعد اصفهان. در میدان نقش جهان اصفهان، خودرو را یک گوشه پارک کردم، رفتم توی مغازه خرید کنم. آن زمان نه ...
چرا آبادانی ها معتقدند سومین روز جنگ باید به نام آنها ثبت شود؟
تصور اینکه شهید شده، به سردخانه بیمارستان انتقال داده بودند اما چند ساعت بعد، پرستاران سر و صدایی از سمت سردخانه می شنوند. ماجرا از این قرار بود که علائم حیاتی این همکار ما بعد از مدتی برگشته بود و حالا داشت به در لگد می زد تا بیایند نجاتش دهند. خلاصه ایشان را به بخش انتقال دادند و با مراقبت هایی که انجام شد، زنده ماند و 10، 15 سال دیگر هم به عنوان مدیر مدرسه فعالیت کرد و بعد با مرگ طبیعی از دنیا ...
وقتی شیخ حسین در جبهه شیمیایی شد
محسن طاهری و علی بیدادی در فاو ماند. * چند مورد استثنا برای سخنرانی در مراسم ختم بسیاری از شهدای تهران و شهرستان ها در سال های دفاع مقدس، در وصیت نامه خود وصیت کرده بودند سخنران مراسم ترحیم شان شیخ حسین انصاریان باشد. شیخ حسین نیز که هیچ وقت در مراسم ختم سخنرانی نمی کند، به حرمت خون شهدا و وصیت شان، استثنا قائل شده و در مراسم ختم شهدای دفاع مقدس سخنرانی می کرد. این خطیب تهرانی در بیشتر عملیات های مهم جنگ حضور داشت و تنها عملیات مهمی که به گفته خود در آن حضور نداشته، عملیات مرصاد است که به دلیل وعده قرائت دعای عرفه، همزمان در مشهد حضور داشته است. ...
شهید مجتبی هاشمی نژاد، چریکی که فدایی مردم ایران شد
فعالیت آن ها به طور کامل بسته شد. در پی صدور این حکم، مجتبی هاشمی به تهران بازگشت و پس از اینکه دو بار به صورت داوطلب به جبهه رفت، در اردیبهشت 1364 در تهران به دست منافقین به شهادت رسید. فرزند شهید سید مجتبی هاشمی آورده است: ما دو فرمانده جنگ های نامنظم داشتیم؛ یکی شهید چمران و یکی شهید هاشمی. شهید چمران بیشتر در غرب کشور بودند و بعد در اهواز و جنوب، ولی شهید هاشمی بیشتر ...
یادی از شهیدی که مسافر کربلا شد
در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد. فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد. در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم. در پایان آخرین نامه ای ...
وقتی شمیم 21 ساله عازم مناطق جنگی شد/دوست داشتم شهید شوم
قیام و مبارزه بود. علاء الدینی از زمان شروع جنگ در ستاد پشتیبانی در دماوند مشغول به کار شد و سپس در سال های 62 و 63 و در حالی که 21 سال بیشتر نداشت، به عنوان امدادگر به مناطق جنگی اعزام شد و کار خود را در بیمارستان شهید کلانتری در بخش یک جراحی شروع کرد. او تنها خبرنگار بانوی استان تهران است، که در دوران هشت سال دفاع مقدس دوشادوش مردان ایستاد و در برابر ظلم و ستم استکبار جهانی و رژیم بعث ...
مردم و رزمندگان با گوشت و خون مقابل توپ و تانک دشمن ایستادند
: وقتی عملیات ثامن الائمه شروع شد مادرم به دلیل نگرانی از جنگ مانع اعزامم به جبهه شد؛ چند روز بعد فراخوانی از رادیو مبنی بر تجمیع نیروهای گردان امام زمان (عج) در اهواز اعلام شد و در جریان این فراخوان به سوسنگرد رفته و از هویزه در عملیات حضور یافتم. وی تصریح می کند: بعد از حرکت به سمت هویزه و سوسنگرد در حالی به منطقه شط علی و هورالعظیم رسیدیم که نیروهای ایرانی از سوی دیگر به جاده شهید همت ...
زنانی که معلمِ غیرت مردان شدند
گروه استان های دفاع پرس غلامرضا بنی اسدی پیشکسوت دفاع مقدس؛ زنان را، همسران را، مادران را در حماسه دفاع مقدس، صاحب حقی بزرگ می دانم که ادا نشده است. به جرأت می توان گفت بخش اعظم این حق هنوز بر ذمه مانده است. تا جنگ را تمام ساحتی و فراگیر در نظر نگیریم نخواهیم توانست عظمت نقش زنان را ببینیم. کسانی که هرکدام یک جبهه شدند برای پشتیبانی از جبهه ها. اگر فقط نقش مشوق شان را در نظر بگیریم ...
کتاب آخرین شناسایی ، مجموعه خاطرات شنیدنی رزمندگان در خرمشهر
ها سوار ماشین شدند و رفتند تا اینکه ساعت 7 بعدازظهر بود خبر آوردند که همگی آنها شهید شده اند. طبق روال روزانه، یکی از کارهای ما در پاکسازی شهر از مین، بدین گونه بود که بعد از جمع آوری مین ها، آنها با خودرو باری حمل و در منطقه خارج از شهر ( جاده خرمشهر – اهواز ) آنها را منهدم می کردیم که در آنروز بر اثر ناهمواریهای جاده یکی از خمپاره ها بر اثر این تکان ها و برخورد با اتاق خودرو و دیگر ...
جنگ تحمیلی چگونه آغاز شد؟
اعلام کرد: در منطقه آبادان، دشمن با سلاح های سنگین و خمپاره اجرای آتش کرد که در اثر آن عده ای شهید و مجروح شدند و تعدادی از مخازن نفت، اسکله ها و بعضی تأسیسات دیگر منهدم شد. تیراندازی ادامه داشته و پالایشگاه آبادان زیر آتش سنگین دشمن عراق قرار دارد. از سوی دیگر در پاسگاه های مرزی محورهای شطیط ، طلاییه، کوشک ، سوبله ، فکه و عین خوش درگیری به شدت ادامه دارد و آتش شدید دشمن روی آنها اجرا می ...
هر چند در جبهه ها از امام دور بودیم، با امام زندگی می کردیم/ وعده ملاقات با امام، طلسم غلبه بر خط دشمن ...
اکنون جانشین معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، با حضور در حسینیه جماران و در گفت وگو با محمدحسین رنجبران درباره دیدگاه های امام روح الله درخصوص دفاع مقدس و فرهنگ حماسه و مقاومت و اینکه بعد از چهل سال از جنگ، اکنون نسبت و فاصله ما با این فرهنگ چگونه است، سخن گفت. سردار فضلی با اشاره به دیدار با حضرت امام (ره) در روزهای ابتدای جنگ اظهار داشت: درگیری های بعد از پیروزی ...
زن؛ چهره ی مستور دفاع
اسلحه به دست گرفتند، خیاطی کردند، آشپزی کردند، لباس شستند، کارهای امداد و پزشکی انجام دادند و خیلی کارهای دیگر که شاید هنوز درموردشان چیزی نوشته نشده است. زنان در دوران جنگ کم از مردان نداشتند و همپای آنان جنگیدند و دفاع کردند. چه در جبهه و چه در پشت جبهه کمک می کردند و حضور پررنگ و سراسر روحیه بخش آنان در جای جای این دوران انکارنشدنی است. زنانی که هم کیان خانواده را حفظ می کردند و هم برای وطن می جنگیدند. ...